4 نتیجه برای پرایمینگ بذر
ﻋﻠﻲ مردای، ﻓﺮزاد ﺷﺮﻳﻒزاده، رﺿﺎ توﻛﻞاﻓﺸﺎری، رﺿﺎ ﻣﻌﺎﻟﻲاﻣﻴﺮی،
جلد 1، شماره 2 - ( 11-1393 )
چکیده
پرایمینگ بذر از جمله راههای افزایش کارایی جوانهزنی بذر در شرایط تنشی زنده و غیرزنده میباشد. بدین منظور جوانهزنی و شاخصهای رشد گیاهچه بذرهای پرایمشده علفگندمی بلند (Agropyron elongatum (Host.) P. Beauv) در شرایط تنشهای دمای پایین و تنش خشکی ارزیابی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل سه عاملی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. عاملهای آزمایشی شامل پرایمینگ در دو سطح بذرهای پرایمشده (با استفاده از اوره 4- بار در دمای 10 درجه سانتیگراد بهمدت 36 ساعت) و پرایمنشده؛ دمای جوانهزنی شامل دماهای 3، 6، 9، 12، 15، 20 و 25 درجه سانتیگراد و پتانسیلهای اسمزی صفر (آب مقطر)، 3-، 6-، 9- و 12- بار (اعمالشده توسط پلیاتیلن گلایکول 6000) بود. نتایج نشان داد که به استثنای صفت میانگین زمانی جوانهزنی سایر شاخصهای جوانهزنی با افزایش دما از 3 تا C̊ 25 روند افزایشی نشان دادند و بذرها بیشترین حساسیت را به تنش دمای پایین در دماهای کمتر از 9 درجه سانتیگراد نشان دادند. این در حالی است که با افزایش شدت تنش خشکی روند تغییرات این شاخصها معکوس بوده و حساسیت بذرها به تنش خشکی از پتانسیلهای بالاتر از 6- بار شروع و در پتانسیل 12- بار به حداکثر رسید. به هر حال بذرهای پرایمشده نسبت به بذرهای پرایمنشده جوانهزنی بهتری در هر دو شرایط تنش خشکی و دمای پایین از خود نشان دادند. نتایج این آزمایش نشان داد که بیشترین شاخص بنیه گیاهچه و سرعت جوانهزنی در دامنه دمایی 20 تا 25 درجه سانتیگراد و پتانسیل آبی صفر تا 3- بار حاصل شد.
سپیده نیکومرام، نعیمه بیاتیان، امید انصاری،
جلد 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: دما یکی از عوامل اولیه مهم کنترل کننده جوانهزنی میباشد. امروزه شیوه پیشتیمار بذر به عنوان عامل بهبود دهنده جوانهزنی و استقرار تحت تنشهای محیطی معرفی شده است. با استفاده از مدلهای رگرسیون غیرخطی میتوان پاسخ جوانهزنی بذر به دما و پرایمینگ بذر را کمیسازی کرد؛ بنابراین، این تحقیق بهمنظور بررسی اثر دما و پرایمینگ بر جوانهزنی و تعیین دمای کاردینال جوانهزنی (دمای پایه، مطلوب و بیشینه جوانهزنی) بذر کلزا به اجرا درآمد.
مواد و روشها: تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف پرایمینگ بذر (بذر بدون پرایمینگ، پرایمینگ با آب، اسید جیبرلیک 50 و 100 میلیگرم در لیتر) و دماهای مختلف (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سلسیوس) بود. با استفاده از مدل لجستیک 3 پارامتره، جوانهزنی بذر کلزا به سطوح مختلف دما و پرایمینگ بذر کمیسازی شد و درصد و زمان رسیدن به 50 درصد جوانهزنی بهدست آمد. جهت کمیسازی واکنش سرعت جوانهزنی بذر کلزا به دما از 3 مدل رگرسیون غیرخطی دو تکهای، دندان مانند و بتا استفاده شد. جهت مقایسه مدلها و تعیین مناسبترین مدل از شاخص ریشه میانگین مربعات، ضریب تببین، ضریب تغییرات و خطای استاندارد برای درصد جوانهزنی مشاهده شده در مقابل جوانهزنی واقعی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که دما و پرایمینگ علاوه بر درصد جوانهزنی بر سرعت جوانهزنی نیز اثر گذار بود. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش دما تا دمای مطلوب، درصد و سرعت جوانهزنی افزایش یافت و استفاده از تیمار پرایمینگ بذر، درصد و سرعت جوانهزنی را افزایش داد. در مقایسه 3 مدل استفاده شده با توجه به پارامترهای آماری مناسبترین مدل جهت تخمین دماهای کاردینال کلزا برای تیمار بدون پرایمینگ مدل دوتکهای و برای تیمار پیشانداز شده با اسید جیبرلیک 100 میلیگرم در لیتر و آب مدل دوتکهای و دندان مانند و برای تیمار پیشانداز شده با اسید جیبرلیک 50 میلیگرم در لیتر مدل دندان مانند بود. نتایج نشان داد که دمای پایه برآورد شده با استفاده از مدل دوتکهای برای بذر بدون پرایمینگ، پرایمینگ با آب، پرایمینگ با اسید جیبرلیک 50 و 100 میلیگرم در لیتر بهترتیب 54/3، 57/2، 34/2 و 34/2 درجه سلسیوس و با استفاده از مدل دندان مانند بهترتیب 34/3، 45/2، 21/2 و 83/2 درجه سلسیوس بود. دمای مطلوب با استفاده از مدل دوتکهای بهترتیب 62/24، 23/23، 69/23 و 38/24 درجه سلسیوس و با استفاده از مدل بتا 18/27، 66/27، 87/27 و 11/27 درجه سلسیوس، دمای مطلوب تحتانی و فوقانی با استفاده از مدل دندان مانند، 01/20 و 62/19، 25/16 و 87/19، 81/28 و 38/27 و 58/29 و 31/27 درجه سلسیوس، دمای سقف با استفاده از مدل دو تکهای 07/40، 52/40، 4/40 و 56/40 و با استفاده از مدل دندان مانند 17/40، 35/40، 61/39 و 91/40 درجه سلسیوس برآورد شد.
نتیجهگیری: استفاده از مدلهای رگرسیون غیرخطی (دو تکهای، دندان مانند و بتا) جهت کمیسازی پاسخ جوانهزنی بذر کلزا به سطوح مختلف پرایمینگ بذر و دماهای مختلف دارای نتایج قابل قبولی بود؛ بنابراین با استفاده از خروجی این مدلها در دماهای مختلف میتوان سرعت جوانهزنی را در تیمارهای مختلف پیشبینی نمود.
جنبههای نوآوری:
- اثر دما و پرایمینگ بر جوانهزنی بذر کلزا بررسی شد.
- دامنه دمایی جوانهزنی بذر کلزا تحت شرایط استفاده از تیمار پرایمینگ بذر تغییر مییابد.
لیلا کرمی، محمد هدایت، سمیه فرح بخش،
جلد 7، شماره 1 - ( 6-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: جوانهزنی بذر مرحله پیچیده و پویایی از رشد گیاه میباشد و پرایمینگ بذر تکنیکی است که بهواسطه آن بذرها پیش از قرار گرفتن در بستر خود و مواجهه با شرایط اکولوژیکی محیط، به لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آمادگی جوانهزنی را به دست میآورند. پرایمینگ بذر با افزایش جوانهزنی و بنیه بذر باعث افزایش عملکرد در گیاهان و همچنین افزایش آنزیمهای آنتیاکسیدانی و درنتیجه موجب افزایش درصد جوانهزنی میشود. مطالعات متعددی اثر پرایمینگ بذر با مواد آلی را بر بهبود جوانهزنی بذر گونههای مختلف گیاهی بررسی کردهاند که ازجمله آنها اسید سالیسیلیک میباشد. نتایج تحقیقات نشان داده است که میتوان از اسید سالیسیلیک بهعنوان یک تنظیمکننده رشد جهت افزایش جوانهزنی گیاهان استفاده کرد. گوجهفرنگی از خانواده سولاناسه و دارای سازگاری وسیعی به شرایط مختلف اقلیمی و خاکی میباشد. هدف از این پژوهش ارزیابی اثر پرایمینگ غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک بر جوانهزنی بذر و برخی صفات مورفوفیزیولوژیک و بیوشیمیایی نشاء گوجهفرنگی میباشد.
مواد و روشها: این پژوهش در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی شامل تیمار پرایمینگ در 3 زمان (12، 18 و 24 ساعت) با سه تکرار صورت گرفت. تیمار پرایمینگ شامل اسید سالیسیلیک (2، 5/2 و 3 میلیگرم در لیتر) و آب مقطر بود. صفات اندازهگیری شده پارامترهای جوانهزنی شامل درصد، زمان، سرعت و یکنواختی جوانهزنی و صفات مورفولوژیک شامل ارتفاع نشاء، قطر طوقه، طول ریشه، تعداد و سطح برگ، وزنتر اندام هوایی و ریشه و وزن خشک اندام هوایی و ریشه و صفات بیوشیمیایی شامل کلروفیل، آنزیم پراکسیداز، پرولین، میزان نیتروژن کل، پتاسیم، کلسیم، فسفر و سدیم نشاء بود.
یافتهها: تأثیر مطلوب اسید سالیسیلیک با غلظت 3 میلیگرم بر لیتر بر میانگین زمان جوانهزنی نسبت به تیمار آب مقطر حاصل شد. اثر مثبت اسید سالیسیلیک بر ارتفاع نشا و سطح برگ در غلظت 3 میلیگرم بر لیتر در مدتزمانهای غوطهوری 18 و 24 ساعت، وزنتر و خشک ریشه و وزنتر و خشک اندام هوایی در مدتزمان 24 ساعت نسبت به شاهد مشاهده شد. خیساندن بذر در آب مقطر به مدت 12 و 24 ساعت موجب بالاترین طول ریشه شد و تیمار اسید سالیسیلیک نیز بهطور معنیداری باعث کاهش طول ریشه شد. بیشترین ارتفاع نشاء (3/14 سانتیمتر)، تعداد برگ (34)، شاخص کلروفیل (59)، آنزیم پراکسیداز (10873 دقیقه /گرم/ واحد)، درصد نیتروژن کل (89/2 درصد)، پتاسیم (8/9 درصد) و میزان پرولین (80/14 گرم وزن تازه/میکرو مول) در تیمار 24 ساعت غلظت 3 میلیگرم بر لیتر اسید سالیسیلیک مشاهده شد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، اسید سالیسیلیک در غلظتهای معین توانست به بهبود جوانهزنی بذرهای گیاه گوجهفرنگی از طریق تنظیم فرایندهای فیزیولوژیک و بیوشیمیایی کمک کند. به نظر میرسد که اسید سالیسیلیک با تأثیر بر رشد و تقسیمات سلولی منجر به افزایش رشد گیاه و بهبود شاخصهای جوانهزنی و مورفوفیزیولوژیک گوجهفرنگی گردد. پرایمینگ بذرها با اسید سالیسیلیک در غلظت سه میلیگرم در لیتر و در زمانهای طولانیتر تأثیر مثبتی بر اغلب صفات داشت، اما در ارتباط با مدتزمان پرایمینگ، نتایج مربوط به هر صفت متفاوت بود.
جنبههای نوآوری:
1-پرایمینگ بذر گوجهفرنگی در آب مقطر به مدت 18 ساعت، موجب کوتاه شدن زمان جوانهزنی بذر میشود.
2- اسید سالیسیلیک میتواند با تأثیر بر ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک و بیوشیمیایی نشای گوجهفرنگی بهعنوان یک پیش تیمار مناسب برای تولید نشاهایی با خصوصیات کمی و کیفی برتر بهکاربرده شود.
زینب سواعدی، عبدالمهدی بخشنده، سید عطاءاله سیادت، امین لطفی جلال آبادی، سید امیر موسوی،
جلد 10، شماره 2 - ( 12-1402 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: زوال باعث کاهش کیفیت بذر میشود. بذرهای روغنی نظیر سیاهدانه بسیار مستعد زوال هستند؛ پرایمینگ بذر از طریق بهبود شاخصهای جوانهزنی و افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان، موجب بهبود کیفیت بذرهای زوال یافته میشود. این پژوهش با هدف بررسی شدت خسارت تیمار زوال تسریع شده بر ویژگیهای جوانهزنی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان بذرهای سیاهدانه و امکان کاهش اثرات نامطلوب زوال با استفاده از پرایمینگ هورمونی با سیتوکینین، اجرا گردید.
مواد و روشها: این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال 1396 اجرا گردید. تیمارها شامل: پرایمینگ هورمونی با سیتوکینین در پنج سطح (0 (شاهد)، 10، 20، 40 و 80 میلیگرم بر لیتر) به مدت زمان (12 و 24 ساعت)، و زوال در رطوبت نسبی 100 درصد و دمای 45 درجه سلسیوس در پنج سطح (عدم زوال، 24، 48، 72 و 96 ساعت) بود.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که شاخصهای جوانهزنی تنها تحت تأثیر اثرهای اصلی و دوگانه در سطح احتمال خطای 5 و 1 درصد قرار گرفت درحالی که که برهمکنش سهگانه زوال، غلظت هورمون و زمان پرایمینگ برای شاخصهای رشد گیاهچه و شاخصهای طولی و وزنی قدرت در سطح احتمال خطای 1 درصد معنیدار بود. همچنین مشخص گردید که تیمار پرایمینگ سبب کاهش تأثیر منفی زوال شد بهطوری که در بین غلظتهای مورد استفاده از هورمون سیتوکینین، غلظت 10 میلیگرم بر لیتر به مدت زمان 12 ساعت بیشترین تأثیر را بر صفات اندازهگیری شده داشت. بیشترین درصد جوانهزنی (88 درصد) و کمترین درصد جوانهزنی (63 درصد) بهترتیب در غلظتهای 10 و 80 میلیگرم بر لیتر مشاهده شد. کاربرد سیتوکینین در غلظت بهینه موجب بهبود فعالیت کاتالاز و میزان پروتئین شد. نتایج نشان داد در شرایط شاهد فعالیت آنزیم کاتالاز 76/0 واحد در میلیگرم پروتئین و میزان پروتئین 51/0 میلیگرم در گرم بود که با پرایمینگ بذرها مقدار آن به 97/0 واحد در میلیگرم پروتئین و 79/0 میلیگرم در گرم رسید.
نتیجهگیری: براساس نتایج بدست آمده از این پژوهش، زوال موجب کاهش شاخصهای جوانهزنی، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و میزان پروتئین بذر شد. بهترین تیمار اعمال شده از هورمون سیتوکینین برای پرایمینگ بذر زوال یافته سیاهدانه با غلظت 10 میلیگرم بر لیتر به مدت 12 ساعت بود. با توجه به نتایج حاصله، کاربرد سیتوکینین در غلظت بهینه خود (10 میلیگرم بر لیتر) موجب بهبود فعالیت آنزیم کاتالاز و میزان پروتئین شد. بنابراین میتوان پیشنهاد نمود که کاربرد پرایمینگ هورمونی با سیتوکنین باعث کاهش اثرات نامطلوب زوال در گیاه سیاهدانه میشود.
جنبههای نوآوری:
- تاثیر پرایمینگ هورمونی با سیتوکنین در غلظتهای 10، 20، 40 و 80 میلیگرم بر لیتر بر بذرهای زوال یافته سیاهدانه بررسی شد.
- استفاده از غلظت 10 میلیگرم بر لیتر هورمون سیتوکنین به مدت 12 ساعت، بهعنوان بهترین تیمار معرفی گردید.
- سیتوکنین بهعنوان یک هورمون مهم برای بهبود فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و صفات فیزیولوژیک در بذرهای زوال یافته سیاهدانه معرفی شد.