8 نتیجه برای ساقهچه
سیدجلیل میرمحمود، محمدجواد احمدی لاهیجانی، یحیی امام،
جلد 1، شماره 2 - ( 11-1393 )
چکیده
تنش اسمزی از مهمترین تنشهای غیرزیستی است که موجب محدودیت رشد و کاهش عملکرد کلزا میگردد. این پژوهش به منظور بررسی نقش پرایمینگ بذر با سایکوسل بر تحمل تنش اسمزی در گیاه کلزا در مرحله جوانهزنی و رشد اولیه گیاهچه، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سال 1391 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل پرایمینگ بذر با سایکوسل در سه سطح شاهد (بدون پرایمینگ) و پرایمینگ با محلول های سایکوسل با غلظت 5/2 و 5/3 گرم در لیتر و اعمال تنش اسمزی در پنج سطح شاهد (بدون تنش) و تنش های 3/0-، 6/0-، 9/0- و 2/1- مگاپاسکال با استفاده از پلی اتیلن گلیکول بودند. تنش اسمزی بهطور معنیداری سبب کاهش درصد جوانه زنی (1/15 درصد)، سرعت جوانهزنی (3/15 درصد)، طول ریشه چه (5/29 درصد)، طول گیاهچه (6/31 درصد)، وزن تر ساقه چه (6/ 37 درصد)، وزن تر ریشه چه (4/22 درصد) و شاخص ویگور (بنیه) (9/39 درصد) و افزایش نسبت وزن تر ریشه چه به ساقه چه و نسبت طول ریشه چه به ساقه چه بهترتیب میزان 8/6 و 3/24 درصد نسبت به شاهد شد. پرایمینگ بذر با سایکوسل موجب کاهش اثرات منفی تنش اسمزی در تمامی ویژگیهای اندازهگیری شده گردید. اگرچه سایکوسل تأثیر مثبتی بر سرعت و درصد جوانه زنی بذر کلزا در شرایط بدون تنش و تنش اسمزی نداشت، لیکن، تأثیر مثبت غلظت 5/3 گرم بر لیتر بهطور معنی داری بیشتر از غلظت 5/2 گرم بر لیتر بود. با توجه به تأثیر مثبت پرایمینگ بذر کلزا با سایکوسل در کاهش اثرات سوء ناشی از تنش اسمزی، پژوهشهای بیشتر در مورد تأثیر پرایمینگ بذر با سایکوسل بر تحمل به تنش اسمزی در شرایط مزرعه قابل توصیه است.
مهدی براانیدستجردی، محمد رفیعیالحسینی، عبدالرزاق دانششهرکی،
جلد 1، شماره 2 - ( 11-1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی هدایت الکتریکی و خصوصیات رشدی گیاهچه بذر لوبیا قرمز رشدیافته تحت شرایط تنش خشکی و محلول پاشی عناصر روی و منگنز، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در دو بخش مزرعه ای و آزمایشگاهی در سال 1390 در دانشگاه شهرکرد انجام شد. سه سطح تنش خشکی (آبیاری پس از 50، 70 و 90 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) بهعنوان عامل اصلی و سه سطح محلولپاشی روی (محلولپاشی با آب خالص، محلولپاشی 100 و 200 گرم در هکتار روی) و سه سطح محلولپاشی منگنز (محلولپاشی با آب خالص، محلولپاشی 150 و 300 گرم در هکتار منگنز) در ترکیب فاکتوریل بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که تنش خشکی شدید باعث کاهش معنیدار هدایت الکتریکی و افزایش طول گیاهچه و ریشه چه بذر لوبیا قرمز گردید. در بین صفات اندازهگیریشده، محلولپاشی منگنز تنها تأثیر معنیداری را بر هدایت الکتریکی و وزن خشک ریشه چه داشت. در بین تیمارهای محلولپاشی منگنز، کمترین میزان هدایت الکتریکی مربوط به تیمار شاهد و بیشترین وزن خشک گیاهچه در تیمار 150 گرم در هکتار منگنز مشاهده گردید. محلولپاشی روی تأثیر معنیداری بر کلیه صفات اندازه گیری شده در طی آزمایش داشت. بیشترین میزان وزن خشک گیاهچه، طول ساقه چه، گیاهچه و ریشه چه و همچنین کمترین میزان هدایت الکتریکی مربوط به تیمار 100 گرم در هکتار روی بود. اما بیشترین وزن خشک ریشه چه در تیمار 200 گرم در هکتار روی بهدست آمد که تفاوت معنیداری را با تیمار 100 گرم در هکتار آن نداشت. با توجه به نتایج حاصل از این آزمایش، تنش خشکی ملایم و محلولپاشی عناصر روی و منگنز سبب افزایش کیفیت بذور تولیدی میگردد. در مجموع، محلولپاشی روی و منگنز (بهترتیب به میزان 100 و 300 گرم در هکتار) همراه با تنش ملایم (آبیاری پس از 70 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) جهت تولید بذور با بنیه بالا در شرایط منطقه توصیه میشود.
مریم جانعلی زاده، احمد نظامی، حمیدرضا خزاعی، حسن فیضی، مرتضی گلدانی،
جلد 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
پرایمینگ بذر توسط میدانهای مغناطیسی (مگنتو پرایمینگ) بهعنوان راهکاری اکولوژیک، مؤثر و ارزان قیمت برای بهبود خصوصیات جوانهزنی و سبز شدن گیاهان مطرح است. بهمنظور بررسی رفتار جوانهزنی کنجد تحت تأثیر میدانهای مغناطیسی، آزمایشی در سال 1393 بهصورت طرح کاملاً تصادفی با 22 تیمار (عدم قرارگیری در معرض میدان مغناطیسی (شاهد) و 21 تیمار مگنتو پرایمینگ) و با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. بذرهای کنجد بهصورت تودهای درون یک کیسه پلاستیکی نازک قرار گرفته و سپس توسط میدانهای مغناطیسی با شدت (25، 50، 75 و 100 میلی تسلا) و زمانهای قرارگیری مختلف (10، 20، 30، 60 و 120 دقیقه برای هر شدت) تیمار شدند. بهمنظور بررسی خصوصیات جوانهزنی کنجد تحت تأثیر میدان مغناطیسی دائم، از نوارهای مغناطیسی با قدرت 3 میلی تسلا در زیر هر پتری در طول مدت آزمایش استفاده شد. نتایج نشان داد که میدانهای مغناطیسی اثر معنیداری بر درصد جوانهزنی نهایی نداشتند. پرایمینگ بذرها با میدان مغناطیسی با شدت 50 میلی تسلا به مدت 20 دقیقه منجر به افزایش سرعت جوانهزنی نسبت به تیمار شاهد شد اما کلیه سطوح تیمار 100 میلی تسلا منجر به کاهش سرعت جوانهزنی نسبت به تیمار شاهد شدند. در این آزمایش بیشترین طول ریشهچه، طول گیاهچه و نیز شاخص طولی بنیه گیاهچه متعلق به تیمار 75 میلی تسلا به مدت 60 دقیقه و بیشترین وزن خشک گیاهچه و شاخص وزنی بنیه گیاهچه متعلق به تیمار 100 میلی تسلا برای 20 دقیقه بود. درجهبندی تیمارها نشان داد که قرار گرفتن بذرها به مدت یک ساعت در معرض میدانی با شدت 75 میلی تسلا و نیز 10 دقیقه در معرض 25 میلی تسلا بهترین نتایج را به دنبال دارند.
شهرام نظری، محمدعلی ابوطالبیان، فرید گل زردی،
جلد 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
پرایمینگ بذر یکی از روشهای بسیار مؤثر در بهبود جوانهزنی و استقرار گیاهچه است. بهمنظور تعیین بهترین تیمارهای هیدروپرایمینگ و اسموپرایمینگ بر ویژگیهای جوانهزنی بذر کلزا آزمایشهای جداگانهای در سال 1393 در آزمایشگاه فنآوری بذر دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج انجام شد. آزمایش اول، هیدروپرایمینگ بذرهای سه رقم کلزا (اُکاپی، زرفام و طلاییه) با بهرهگیری از آب معمولی بود که در سطوح زمانی 0، 2، 6، 10، 14، 20 و 24 ساعت آبگیری انجام شد. آزمایش دوم شامل سه رقم کلزا، شش غلظت سولفات روی (0، 035/0، 1/0، 4/0، 1 و 4 گرم در لیتر) و طول دوره پرایمینگ در پنج سطح (0، 6، 10، 14 و 18 ساعت) بود. هر دو آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و با چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل رقم و مدت زمان هیدروپرایمینگ نشان داد که بیشترین درصد جوانهزنی در هر سه رقم اُکاپی، زرفام و طلاییه به ترتیب با 99، 95 و 80 درصد در هیدروپرایم 10 ساعت مشاهده شد. همچنین در ارتباط با سرعت جوانهزنی، بهترین سرعت جوانهزنی مربوط به رقم طلاییه در هیدروپرایم 10 ساعت بود. بیشترین شاخص طولی بنیه بذر و شاخص وزنی بنیه بذر به ترتیب با 55/1050 و 56/4 در رقم اُکاپی در سطح چهارم هیدروپرایم مشاهده شد. اثرات متقابل رقم، غلظت سولفات روی و مدت زمان اسموپرایمینگ بر کلیه صفات مورد بررسی بجز وزن خشک ساقهچه و شاخص وزنی بنیه بذر، اثر معنیدار نداشت. نتایج مقایسه میانگین اثرات متقابل سهگانه نشان داد که بیشترین وزن خشک ساقهچه با 11/0، 057/0 و 055/0 گرم و همچنین شاخص وزنی بنیه بذر به ترتیب در ارقام اُکاپی، زرفام و طلاییه در غلظت 035/0 گرم در لیتر سولفات روی و در مدت زمان 10 ساعت مشاهده شد. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داد هیدروپرایمینگ و پرایم با سولفات روی موجب بهبود کارکرد بذر کلزا میشود.
مرجان دیانت، سید میثم حسینی،
جلد 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
بهمنظور مطالعه عکسالعمل جوانهزنی بذر نوک لکلکی به سطوح دمایی آزمایشی بهصورت طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار و 12 سطح دمایی (0، 3، 5، 7، 10، 12، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سانتیگراد) انجام شد. نتایج نشان داد که اثر تیمارهای مختلف دمایی روی خصوصیات جوانهزنی بذر نوک لکلکی معنیدار است بهطوری که بالاترین درصد جوانهزنی در دمای 15 درجه سانتیگراد به دست آمد؛ اما با افزایش بیشتر دما این شاخص کاهش یافت و در 40 درجه سانتیگراد کاملاً متوقف شد. بر اساس رگرسیون خطی بین سرعت جوانهزنی و دما، دماهای کمینه، بیشینه و بهینه نوک لکلکی به ترتیب 0، 18/37 و 20/15 درجه سانتیگراد به دست آمد. همچنین تفاوت معنیداری در طول ساقهچه در محدوده 5 تا 30 درجه سانتیگراد مشاهده نشد که نشان داد در مقایسه با طول ریشهچه حساسیت کمتری به دما دارد. بالاترین وزنتر گیاهچه نیز در دمای 20 درجه سانتیگراد حاصل شد که تفاوت معنیداری با دماهای 10، 12 و 20 درجه سانتیگراد نداشت. از نتایج فوق استنباط میشود که گیاه نوک لک لکی میتواند در مناطق مختلف کشور در دامنه وسیعی از شرایط آب و هوایی رشد کند اما مناطق معتدل را ترجیح میدهد. نتایج این تحقیق جهت درک نیازهای دمایی جوانهزنی و بهبود توسعه راهکارهای مدیریتی نوک لکلکی مهم خواهد بود.
فرزانه فخاری، حسین صادقی،
جلد 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
علیرغم اهمیت وجود یا حذف غلاف در بذر یونجههای یکساله، متأسفانه پژوهشهای چندانی در این مورد انجام نشده است. بهمنظور بررسی نقش حذف غلاف بر جوانهزنی بذر، رشد گیاهچه و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان در یونجه یکساله (Medicago scutella L.) در شرایط تنش شوری، آزمایشی فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در سال 1393 انجام شد. فاکتور اول شامل وجود یا حذف غلاف در بذر و فاکتور دوم تنش شوری در 5 سطح شامل 3، 6، 9 و 12 دسی زیمنس بر متر با نمک کلرید سدیم و آب شهر بهعنوان شاهد (62/0 دسی زیمنس بر متر) اعمال شد. نتایج نشان داد که تنش شوری سبب تغییر در ویژگیهای جوانهزنی، رشد گیاهچه و فعالیت آنزیمهای پراکسیداز، کاتالاز، سوپر اکسیداز دیسموتاز و آسکوربیک پراکسیداز شد. با افزایش سطوح تنش شوری کاهش معنیداری در سرعت و درصد جوانهزنی و همچنین در طول ریشهچه، طول ساقهچه و وزن گیاهچه مشاهده شد. با این وجود؛ افزایش سطوح تنش شوری سبب افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان گردید. جوانهزنی و رشد گیاهچه در بذرهای بدون غلاف بیشتر از بذرهای با غلاف بود؛ اما در مورد فعالیت آنزیمها بین بذرهای با غلاف و بدون غلاف تفاوت معنیداری مشاهده نشد؛ بهجز فعالیت آنزیم آسکوربیک پراکسیداز که در بذرهای بدون غلاف بهطور معنیداری بیشتر از بذرهای با غلاف بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کاشت بذرهای بدون غلاف دارای مزیتهای جوانهزنی و رشدی بهویژه در شرایط تنش شوری است.
حسین رضوانی، سید فاضل فاضلی کاخکی،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: استفاده از مواد دگرآسیب یا ترشحات گیاهی که دارای پتانسیل بازدارندگی در برابر علفهایهرز باشد یکی از روشهای زیستی مهار علفهای هرز است. مطالعات دگرآسیبی گندم شامل بررسی دگرآسیبی گندم در مقابل دیگر گیاهان زراعی، علفهای هرز، آفات و بیماریها، جداسازی و شناسایی ترکیبات دگرآسیب، اثرات سمیت گندم روی خود گیاه و مدیریت بقایای گندم میباشد. علف هرز خردل وحشی (Sinapis arvensis) از علفهای هرز مشکلساز در کشور و بهویژه استان گلستان میباشند. تحقیق حاضر بهمنظور بررسی پتانسیل دگرآسیبی چهار رقم گندم بهمنظور استفاده از آن ارقام در سامانه مدیریت تلفیقی کاهش علف هرز خردل وحشی اجرا شد.
مواد و روشها: آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی مرکز تحقیقات کشاورزی گلستان انجام شد. تیمارها شامل غلظتهای 0، 5/2، 5 و 5/7 درصد عصاره آبی اندامهای هوایی و زیرزمینی چهار رقم گندم (مروارید، مغان، تجن و آرتا) به همراه تیمار پلیاتیلن گلیکول 6000 با سطوح غلظتهای 0، 5/2، 5 و 5/7 درصد بود. بهمنظور ارزیابی پتانسیل دگرآسیبی اندامهای ارقام گندم در کاهش درصد جوانهزنی خردل وحشی، از مدل لجستیک سه پارامتری و برای تعیین نوع ترکیبات اسیدهای فنلی در عصاره ارقام گندم از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا استفاده شد.
یافتهها: عصاره اندام هوایی کلیه ارقام گندم در مقایسه با شاهد باعث کاهش طول ریشهچه خردل وحشی شد. ارقام مورد مطالعه گندم طول ساقهچه خردل وحشی را بین 28 تا 51 درصد در مقایسه با شاهد کاهش دادند. بیشترین کاهش طول ساقهچه از عصاره اندام هوایی رقم مروارید به دست آمد. افزایش غلظت عصاره اندام هوایی رقم آرتا به 5/7 درصد، وزن خشک ریشهچه و ساقهچه خردل وحشی به میزان 47 و 29 درصد نسبت به شاهد کاهش داد و رقم مغان در همان غلظت 5/7 درصد سبب 68 درصد کاهش وزن خشک ریشهچه و 41 درصد وزن خشک ساقهچه شد. بیشترین کاهش شاخصهای جوانهزنی گیاه خردل وحشی مربوطه به غلظتهای بالای عصاره اندام هوایی گندم رقم مروارید و مغان بود. همچنین مشخص شد، با افزایش غلظت پلیاتیلن گلایکول شاخصهای رشد و مؤلفههای جوانهزنی بذر خردل وحشی کاهش یافت، ولی این کاهش معنیداری نبود. این موضوع مؤید آن است که پتانسیل اسمزی غلظت عصاره در تشدید اثر آللوکمیکالها دخیل نبوده و احتمال اثر اسمزی ضعیف به نظر میرسد. در مجموع رقم مروارید با 34/25 میلیگرم بر کیلوگرم محتوای اسید فنولیک بیشترین غلظت اسید فنولیک را داشت که این مقدار تقریباً سه برابر رقم تجن، 5/1 برابر رقم مغان و سه برابر رقم آرتا بود. رقم مروارید از نظر میزان اسید وانیلیک و اسید فرولیک غلظت بالاتری از سه رقم دیگر داشت. در مجموع در میان ارقام مورد مطالعه کمترین اثر دگرآسیبی در رقم تجن و بیشترین در رقم مروارید مشاهده گردید.
نتیجهگیری: از بین ارقام بررسی شده بیشترین بازدارندگی مربوط به رقم مروارید بود. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین میزان بازدارندگی مربوط به عصاره اندام هوایی است که میزان بازدارندگی عصاره ریشه در برابر صفات مورد بررسی کمتر از اندام هوایی بود. بهطور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که برخی ارقام گندم مانند رقمهای مروارید پتانسیل بازدارندگی بیشتری در برابر علف هرز خردل وحشی دارند که این موضوع میتواند در برنامههای اصلاحی بهمنظور ایجاد ارقام با پتانسیل دگرآسیبی بالا مورد استفاده قرار گیرد. آگاهی از این موضوع بهویژه در مدیریت پایدار علفهای هرز اهمیت زیادی دارد. لذا شایسته است بررسیهای جامعی روی پتانسیل دگرآسیبی آنها صورت گیرد تا امکان استفاده از آنها در عرصه کشاورزی اعم از مبارزه با علفهای هرز، آفات و بیماریهای گیاهی، اصلاح گیاهان زراعی و باغی و طراحی تولید علفکشها و آفتکشهای سازگار با محیطزیست، ایمن و قابلتجزیه از نظر زیستی فراهم گردد.
جنبههای نوآوری:
1- توان دگرآسیبی ارقام گندم بر جوانهزنی بذر خردل وحشی بررسی شد.
2- از کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا در تشخیص مواد بازدارنده و دگر آسیب ارقام گندم استفاده گردید.
3- مهار زیستی علف هرز خردل وحشی بررسی شد.
زینب پیرسلامی، اسد معصومی اصل، حسین شاهسوند حسنی، مسعود دهداری،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: تنش شوری یکی از مهمترین عوامل کاهش عملکرد گیاهان زراعی میباشد. تلاقی بین ارقام اصلاح شده و خویشاوندان وحشی یکی از روشهای ایجاد گیاهان متحمل به شوری است که ایجاد غله جدید تریتی پایروم در این راستا بوده است که به عنوان گیاه دانهای و علوفهای مصرف میشود. بررسی اثر شوری در مرحله جوانهزنی یک آزمون قابل اطمینان در ارزیابی تحمل بسیاری از گونههاست، زیرا شوری باعث کاهش درصد و سرعت جوانهزنی و همچنین کاهش رشد ریشهچه و ساقهچه میگردد. هدف از این آزمایش بررسی اثرات سطوح مختلف تنش شوری بر جوانهزنی لاینهای امیدبخش تریتیپایرم اولیه غیرایرانی و دو رقم گندم الوند (متحمل به شوری) و قدس (حساس به شوری) میباشد.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1396 انجام شد. فاکتور اول شامل 13 لاین تریتیپایرم و دو رقم گندم و فاکتور دوم شامل سطوح مختلف شوری صفر، 80، 160 و 240 میلیمولار نمک کلرید سدیم) بود. پس از ضدعفونی سطحی و کشت بذرها در پتری، اندازهگیری صفات مرتبط با جوانهزنی تا روز چهاردهم انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که با افزایش سطح شوری سرعت و درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، وزن خشک و تر ریشهچه و وزن خشک ساقهچه کاهش یافت. بیشترین درصد (79/79) و سرعت جوانهزنی (74/75 بذر در روز) در شرایط تنش و بدون تنش، مربوط به لاین Az/b بود. درصد جوانهزنی رقم متحمل الوند (59/55 درصد) از 5 لاین تریتیپایروم بیشتر ولی از 7 لاین دیگر کمتر بود، سرعت جوانهزنی آن (69/53 بذر در روز) از 10 لاین تریتیپایروم بیشتر بود. درصد و سرعت جّوانهزنی رقم حساس قدس (به ترتیب 98/40 درصد و 87/36 بذر در روز) از همه لاینهای تریتیپایروم کمتر بود. در شرایط تنش شوری، لاین La/b دارای بیشترین طول ریشهچه (77/7 سانتیمتر) بود که حتی از طول ریشهچه رقم متحمل الوند (9/4 سانتیمتر) نیز بیشتر بود. بیشترین وزن خشک ریشهچه در شرایط تنش به لاین Ka/b (027/0 گرم) و کمترین وزن خشک ریشهچه مربوط به رقم قدس (013/0 گرم) مربوط بود. در بین صفات جوانهزنی، بیشترین و کمترین وراثتپذیری به ترتیب مربوط به صفت طول ساقهچه در شرایط تنش و بدون تنش و صفت وزنتر ریشهچه (در شرایط عدم تنش) و طول ریشهچه (در شرایط تنش) بود. واریانس ژنتیکی صفات طول ساقهچه و درصد جوانهزنی در شرایط عدم تنش نسبت به شرایط تنش بیشتر بود و گزینش در شرایط عدم تنش از بازدهی بالاتری نسبت به شرایط تنش برخوردار خواهد بود. گروهبندی ژنوتیپها با استفاده از تجزیه خوشهای ژنوتیپها را در شرایط نرمال و شوری در چهار گروه قرار داد. در شرایط تنش شوری، رقم متحمل به شوری به تنهایی در خوشه چهارم قرار گرفت. رقم حساس به شوری نیز با لاین St/b در خوشه سوم قرار گرفت. بقیه لاینهای تریتیپایروم مورد بررسی در دو خوشه اول و دوم قرار گرفتند که لاین ترکیبی (Ka/b)(Cr/b)F6 در خوشه اول قرار گرفت. بنظر میرسد شرایط تنش شوری رقم قدس را از همه لاینهای تریتیپایروم (بجز St/b) جدا کرده است ولی در شرایط نرمال چنین نبود که حاکی از صحت خوشه بندی ژنوتیپهای مورد بررسی است.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق تحمل به شوری را در اکثر لاینهای ساده و ترکیبی این گیاه در مرحله جوانهزنی اثبات نمود که از بین آنها لاینهای ترکیبی (St/b)(Cr/b)F3، (Ka/b)(Cr/b)F6 و (Ka/b)(Cr/b)F3 و La(4B/4D)×(b) و لاینهای ساده La/b و Az/b و St/b بهتر از بقیه بودهاند. لذا این لاینهای منتخب میتوانند در بررسیهای تکمیلی آتی مورد توجه قرار گیرند.
جنبههای نوآوری:
1-گیاه تریتیپایروم جدید بوده و قبل از معرفی نیاز به بررسی در سطح جوانهزنی دارد.
2-لاینهای ساده همراه با لاینهای ترکیبی گیاه تریتیپایروم مورد بررسی قرار گرفته که میتواند تأثیر تلاقیها را نشان دهد.
3- گروهبندی لاینها از جهت تحمل یا حساسیت فقط بر اساس صفات جوانهزنی انجام شده است.