12 نتیجه برای زوال
قربانعلی رسام، سمانه رهبان، مهناز مجتبایی، عاطفه بدری،
جلد 1، شماره 2 - ( 11-1393 )
چکیده
کیفیت بذر از مهمترین عوامل موثر بر جوانهزنی و سبزشدن بذر محسوب میشود. با هدف بررسی تأثیر زوال بذر بر جوانهزنی و رشد گیاهچه ارقام آفتابگردان، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تحقیقات بذر مجتمع آموزش عالی شیروان انجام گرفت. برای ایجاد 7 تیمار مختلف زوال، بذرهای سه رقم قاسم، فرخ و برزگر به عنوان فاکتور اول برای مدت صفر (شاهد)، 24، 48، 72، 96، 120 و 144 ساعت به عنوان فاکتور دوم در دمای 43 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 100 درصد نگهداری شدند. نتایج مقایسه میانگین ارقام نشان داد که رقم فرخ نسبت به دو رقم دیگر در تمامی سطوح زوال از درصد و سرعت جوانهزنی بیشتر و رشد گیاهچهای مطلوبتری برخوردار بود. تجزیه رگرسیون مشخص نمود که درصد، سرعت و یکنواختی جوانهزنی، وزن خشک گیاهچه، طول ریشهچه و ساقهچه با افزایش دوره زوال بهطور خطی در تمامی ارقام با کاهش مواجه گردید. در هر سه رقم زمان تا شروع و پایان جوانهزنی تحت تاثیر زوال افزایش معنیداری پیدا نمود. در مجموع چنین نتیجه گرفته شد که کیفیت بذر ارقام آفتابگردان تحت شرایط زوال با کاهش جدی همراه میگردد.
سامان شیدائی، حسین حیدری شریف آباد، آیدین حمیدی، قربان نورمحمدی، علی مقدم،
جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
بهمنظور ارزیابی زوال بذر سویا رقم ویلیامز در استان اردبیل تحقیقی بهصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سال 1392 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل سه قوه نامیه 80%، 85% و 90%، سه میزان رطوبت اولیه بذر شامل رطوبت 10%، 12% و 14% و دو شرایط نگهداری بذر در انبار متداول مرکز تحقیقات کشاورزی مغان و انبار کنترل شده در کرج در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد بذرهای با رطوبت اولیه بالا بهطور معنیداری درصد گیاهچههای عادی، سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه گیاهچه پایینتری داشتند. همچنین مشخص گردید که بین دو سطح رطوبتی 10 و 12% تفاوت معنیداری مشاهده نشد؛ بنابراین، رطوبت بذر سویای 12 درصد رطوبت مناسبی برای نگهداری بذر میباشد. افزایش رطوبت بذر به بیش از 12 درصد سبب زوال سریعتر بذر سویا گردید، بهطوری که بذرهای با محتوی رطوبتی اولیه بالا بهویژه در شرایط انبار کردن نامناسب کیفیت خود را سریعتر از دست داده و در شرایط مزرعهای به دلیل کاهش تراکم نهایی سبب کاهش عملکرد گردید. نگهداری بذرها در شرایط کنترل شده سبب کاهش سرعت زوال بذرها گردید. همچنین افزایش درصد رطوبت بذر در شرایط انبار معمولی مغان اثر مضر بیشتری بر روی کیفیت بذر گذاشت و اثر رطوبت بذر بههمراه دما و رطوبت نسبی بالای محیط در انبار مغان سبب تشدید زوال بذر سویا گردید. نتایج این آزمایش نشان دادند بذرهای با قوه نامیه بالا پس از انبار کردن کیفیت بذر بالاتری داشتند ولی رطوبت بذر و شرایط انبار کردن عوامل مهمتری نسبت به قوه نامیه اولیه میباشند بهطوریکه اثر قوه نامیه در بذرهای نگهداری شده با رطوبت بالا در انبار مغان معنیدار نبود.
مهدی شعبان، فرشید قادری فر، حمیدرضا صادقی پور، احد یامچی،
جلد 3، شماره 2 - ( 12-1395 )
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی اثر زوال مصنوعی و انبارداری طبیعی بر جوانهزنی بذرها و رشد هتروتروفیک گیاهچه نخود زراعی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1393 اجرا شد. آزمایش بهصورت طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل 8 سطح (انبارداری طبیعی 2 و 4 سال، زوال مصنوعی 1، 2، 3، 4، 5 روز و شاهد) بودند. نتایج نشان داد اثر تیمار زوال بر کل صفات اندازهگیری شده معنیدار بود. کاهش درصد و سرعت جوانهزنی، طول ساقهچه و ریشهچه، شاخص قدرت بذر و وزن خشک گیاهچه در شدتهای زوال مصنوعی 4 و 5 روز بیشتر از انبارداری طبیعی 2 و 4 سال بود. هدایت الکتریکی نیز با افزایش شدت زوال مصنوعی تا 4 و 5 روز نسبت به انبارداری طبیعی افزایش بیشتری یافت که به دلیل عدم توانایی غشاها در حفظ انسجام خود بوده و ناشی از حساسیت بیشتر بذرهای به شرایط زوال مصنوعی میباشد. کاهش میزان و کارایی استفاده از ذخایر و کسر ذخایر پویا شده در انبارداری طبیعی کمتر از زوالهای شدید 4 و 5 روز بود ولی بیشترین میزان و کارایی استفاده از ذخایر و کسر ذخایر پویا شده در تیمار 2 روز زوال رخ داد که میتوان دلیل آن را به افزایش سرعت واکنشهای ترمیمی بذر طی این شرایط و فعال شدن بیشتر آنزیمهای هیدرولیتیک نسبت داد. در نهایت نتایج این مطالعه نشان داد زوال مصنوعی در شدتهای 4 و 5 روز نسبت به انبارداری طبیعی 2 و 4 سال سبب خسارت بیشتری به بذرهای نخود شده که منجر به کاهش بیشتر درصد و سرعت جوانهزنی شد.
فرشته دارابی، مریم ولی پور، رحیم ناصری، میثم مرادی،
جلد 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده
شرایط نامساعد انبارداری، بهخصوص رطوبت نسبی بالای محیط انبار و مهمتر از آن دما، بهشدت بر کیفیت بذر گیاهان اثر میگذارد. بهمنظور بررسی اثر زوال بر روی جوانهزنی بذر ذرت و همچنین بررسی فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت، سلامت غشاء و پروتئینهای محلول بذر، پژوهشی در آزمایشگاه زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه ایلام در سال 1394 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی و در سه تکرار انجام گرفت. ارقام هیبرید ذرت در شش سطح (سینگل کراس 703، 706، 711، 604، مبین و 701) و پیری زودرس در چهار سطح (شاهد، پیری در چهار، هشت و 12 روز با دمای 40 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 95 درصد) بهعنوان فاکتورهای این آزمایش بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر متقابل پیری زودرس و هیبریدهای ذرت در تمامی صفات مورد بررسی معنیدار بود. درصد جوانهزنی، درصد گیاهچههای طبیعی، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت و پروتئینهای محلول کاهش معنیداری را با افزایش مدت زمان اعمال تنش بین هیبریدها نشان داد. علاوه بر این همبستگی معنیداری بین دادههای نشت الکترولیتها و سایر صفات مشاهده شد. اگرچه فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت بهعنوان مکانیسم حفاظتی بذر، در تمام هیبریدهای ذرت در طول زوال بذر کاهش قابلتوجهی را نشان داد، اما بهطورکلی رقم سینگل کراس 703 در مقایسه با سایر ارقام نسبت به شرایط زوال متحملتر بود.
جنبههای نوآوری:
- واکنش جوانهزنی شش رقم هیبرید ذرت به شرایط زوال بذر .
- نقش فعالیت آنتیآکسدانتی در بذرهای زوال یافته ارقام هیبرید ذرت.
محسن ملک، فرشید قادری فر، بنیامین ترابی، حمیدرضا صادقی پور،
جلد 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: پرایمینگ یکی از رایجترین روشهای بهبود بذر میباشد. وقایعی مثل افزایش سنتز اسیدهای نوکلئیک، فعال شدن فرآیندهای ترمیمی، افزایش فعالیتهای تنفسی و بهبود ظرفیت آنتیاکسیدانی در طی پرایمینگ موجب مجهز شدن بذر به متابولیسم پیشرفته میشود. ازجمله مهمترین آثار پرایمینگ افزایش درصد، سرعت و یکنواختی جوانهزنی و سبز شدن میباشد. با اینحال محققان مهمترین عامل محدودکننده استفاده از این شیوه را ماندگاری بذرهای پرایمینگ شده میدانند. برخی محققان معتقدند پرایمینگ باعث کاهش قابلیت انبارداری بذرها میگردد. درحالیکه عدهای دیگر از محققان افزایش ماندگاری بذرها با استفاده از تیمارهای پرایمینگ را گزارش کردهاند. ازاینرو این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر پرایمینگ بر قابلیت انبارداری بذرهای ارقام کلزا تحت شرایط متفاوت انبارداری طراحی و اجرا شد.
مواد و روشها: در این مطالعه اثرات پرایمینگ بر قابلیت ماندگاری بذرهای سه رقم کلزا با نامهای دیکا-ایکسپاور، تراپر و هایولا 50 بررسی شد. به این منظور بذرها ابتدا با دو روش هیدروپرایمینگ و اسموپرایمینگ کلرید سدیم تیمار شدند. سپس بذرهای پرایمینگ شده و شاهد با رطوبتهای 6، 9، 12 و 15 درصد در دماهای 15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس به مدت 8 ماه نگهداری شدند و طی دوره انبارداری نمونهبرداری از تیمارهای مختلف بذری با فواصل یک تا 30 روز انجام و مورد آزمون جوانهزنی قرار گرفتند. در پایان با برازش مدل لجستیک سهپارامتره به دادههای درصد جوانهزنی تجمعی در مقابل روز پس از انبارداری، زمان تا کاهش جوانهزنی به 50 درصد محاسبه و بهعنوان معیار مقایسه انبارداری بذرها مورداستفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد رفتار انبارداری بذرهای کلزا بسته به رقم بسیار متفاوت بود و هر رقم رفتار متمایزی از خود نشان داد. همچنین اثرات پرایمینگ بر قابلیت ماندگاری بذرها بسته به شرایط انبارداری، رقم و نوع پرایمینگ متفاوت بود. مقایسه اثرات پرایمینگ بر ماندگاری بذرها در شرایط مختلف انبارداری نشان داد که بهطورکلی تیمارهای پرایمینگ در شرایط انبارداری با رطوبت بذر و دمای انبار بالاتر کارایی بیشتری نسبت به شرایط انبارداری با رطوبت بذر و دمای انبار پایینتر داشتند. همچنین تیمارهای پرایمینگ در رقم دیکا-ایکسپاور اغلب موجب افزایش ماندگاری بذرها شدند. درحالیکه در رقمهای تراپر و هایولا 50 هیدروپرایمینگ اغلب موجب بهبود ماندگاری بذرها و در مقابل اسموپرایمینگ منجر به کاهش ماندگاری بذرها شد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این آزمایش مشخص شد آثار پرایمینگ بر قابلیت حیات بذرهای کلزا میتواند از عوامل مختلفی مثل رقم، شرایط مختلف انبارداری و همچنین نوع تیمار پرایمینگ تأثیرپذیر باشد. همچنین در این مطالعه تیمار هیدروپرایمینگ اغلب باعث افزایش قابلیت انبارداری بذرها شد و در مقابل تیمار اسموپرایمینگ غالباً باعث افزایش شدت زوال و کاهش ماندگاری بذرها شد.
جنبههای نوآوری:
- رفتار انبارداری بذرهای ارقام کلزا تحت شرایط انبارداری طبیعی مقایسه شد.
- تأثیر پرایمینگ بر قابلیت انبارداری بذرهای ارقام کلزا تحت شرایط مختلف انبارداری بررسی گردید.
محبوبه حاجی عباسی، رضا توکل افشاری، علیرضا عباسی، رضا کمائی،
جلد 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: سویا یا Glycine max (L.) Merrill منبع اولیه روغن گیاهی است. بذرهای سویا معمولاً توانایی جوانهزنی را در طول ذخیرهسازی بلند مدت حتی در شریط مطلوب از دست میدهند. فاکتورهای زیادی در زوال بذر موثر هستند که شامل عوامل ژنتیکی، آسیب مکانیکی، رطوبت نسبی، دمای محیط ذخیرهسازی، محتوی رطوبت بذر، وجود میکروفلورا، رسیدگی بذر و عوامل دیگر میباشد که در صورت کاهش کیفیت بذر، شرایط را برای اهداف کشت نامناسب میکند. هدف از این آزمایش بررسی پاسخهای فیزیولوژیک بذر و همچنین شناسایی نقش ژنهای LOX2 و GAI1 در زوال بذر تحت تاثیر اتیلن و اسید سالیسیلیک در جوانهزنی بذر زوال یافته سویا بود.
مواد و روشها: به منظور تعیین اثر زوال بر بذر سویا و همچنین تعیین اثر آمینوسیکلوپروپان کربوکسیلیک اسید (ACC) و اسید سالیسیلیک بر بهبود زوال بذر، طی این تحقیق بذرهای سویا در معرض پیری تسریع شده به مدت صفر، 6 و 10 روز و پیری طبیعی به مدت 6 ماه قرار گرفتند. بذرها پس از پیری با اسید سالیسیلیک با غلظت 50 میکرو مولار و ACC (پیش ماده اتیلن) با غلظت 10 میکرو مولار به مدت 6 ساعت در دمای 25 درجه سلسیوس تیمار شدند. همچنین دستهای بذر پس از آزمون پیری تسریع شده و طبیعی بدون هیچ تیماری به عنوان شاهد (بذر خشک) استفاده شدند. درصد جوانهزنی، میزان قند کل، گلوکز و فرکتوز بذر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین بیان ژنهای GAI1 و LOX2 در بذرهای خشک و همچنین طی 6 و 12 ساعت تحت اثر آب، اسید سالیسیلیک و ACC به روش Q-RT- PCR بررسی شد.
یافتهها: نتایج جوانهزنی نشان داد که با افزایش تعداد روزهای پیری، جوانهزنی کاهش مییابد. میزان قند کل در بذرهای 6 روز پیر تفاوت معنیداری با بذر پیر نشده نداشت؛ اما میزان قند کل در بذور 10 روز پیر نسبت به بذرهای پیر نشده افزایش معنیدار داشت. با افزایش سطوح پیری تسریع شده از صفر به 10 روز، محتوی گلوکز و فروکتوز در بذرهای خشک افزایش یافت. ژنها هم بیان متفاوتی را در روزها و ساعتهای مختلف از خود نشان دادند. با افزایش پیری از صفر به 10 روز، بیان GAI1 افزایش یافت. همچنین بیان LOX2 طی پیری تسریع شده از صفر روز به 6 روز افزایش یافت. بیان LOX2 در بذرهای پیر طبیعی خشک نسبت به بذرهای پیر نشده افزایش یافت. هورمون اسید سالیسیلیک و ACC اثرات متفاوتی را بر موارد اندازهگیری شده داشتند.
نتیجهگیری: در مجموع میتوان چنین استنباط کرد که زوال بذر و کاهش بنیه نتیجه برآیند فرآیندهای تخریبی متعدد و اختلال در فعالیتهای فیزیولوژیکی بذر است. این پژوهش نشان داد که پیری با افزایش در میزان قندکل، گلوکز و فرکتوز همراه میباشد. همچنین بیان ژنهای دخیل در مسیر جوانهزنی نیز دستخوش تغییر میشوند. افزایش بیان ژن LOX2 در هر دو مسیر پیری تسریع شده و پیری طبیعی مشاهده شد. بیان GAI1 در پیری تسریع شده افزایش و در پیری طبیعی کاهش یافت.
جنبههای نوآوری:
1- نقش ژنهای LOX2 و GAI1 در زوال بذر سویا شناسایی گردید.
2-پاسخهای فیزیولوژیک بذر تحت شرایط پیری طبیعی و آزمایشگاهی بررسی شد.
محمد مهرابی کوشکی، علی مرادی، حمیدرضا بلوچی، رویا بهبود، حجت اله لطیف منش،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: حبوبات از منابع مهم غذایی سرشار از پروتئین و یکی از اجزاء اصلی در تناوب زراعی است که در سالهای اخیر، بهعنوان یکی از گزینههای عمده تحقیقات گیاهی بهشمار میآید. قابلیت انبارداری بذر یکی از صفات مهم در اصلاح حبوبات میباشد. دما، محتوی رطوبت بذر و طول دوره انبارداری از مهمترین عوامل مؤثر بر کیفیت بذر در مدت انبارداری هستند. شرایط نامساعد انبارداری منجر به زوال و کاهش کیفیت بذرها طی نگهداری میشود که بهشدت تحت تأثیر شرایط محیطی انبارداری قرار میگیرد.
مواد و روشها: این پژوهش در آزمایشگاه فناوری بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1393 به صورت فاکتوریل سه عاملی در قالب طرح کاملاً تصادفی، با پنج تکرار 20 بذری اجرا شد. بذرها با محتوی رطوبت در 5 سطح 6، 10، 14، 18 و 22 درصد و دما در 4 سطح 15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس بهمدت 9 ماه (صفر، 30، 60، 90، 120، 150، 180، 210، 240 و 270 روز) نگهداری شدند. پس از هر بار نمونهگیری در پایان هر ماه انبارداری، آزمون جوانهزنی استاندارد درون ژرمیناتور با دمای 25 درجه سلسیوس بهمدت 10 روز و به روش کاغذ آکاردئونی انجام شد. همچنین آزمون هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذرهای خیسانده شده بهمدت 24 ساعت در دمای 20 درجه سلسیوس درون ژرمیناتور نیز در چهار تکرار انجام گرفت. برخی صفات جوانهزنی و هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر طبق روشهای استاندارد اندازهگیری شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد، اثر سهگانه دمای انبارداری، محتوی رطوبت بذر و طول دوره انبارداری بر شاخصهای جوانهزنی و هدایت الکتریکی بذر باقلا در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. روند جوانهزنی طی انبارداری در دمای 15 درجه سلسیوس و محتوی رطوبت بذر 6 درصد پس از 270 روز انبارداری از 94 درصد به 81 درصد کاهش یافت. بهطوریکه در شرایط رطوبتی مشابه با افزایش دما از 15 به 45 درجه سلسیوس پس از 270 روز انبارداری، جوانهزنی به 35 درصد کاهش یافت. با گذشت زمان انبارداری، هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر افزایش یافت و در دماهای بالا این افزایش بیشتر بود. ضریبهای حیات بذر باقلا نیز پس از 9 ماه انبارداری با استفاده از معادله قابلیت حیات بذر محاسبه شد که KE،CW ، CH و CQ بهترتیب 39697/5-، 13041/2، 03201/0 و 000017/0 محاسبه گردید.
نتیجهگیری: نتایج کلی آزمایش نشان داد که با افزایش دما و رطوبت بذر در مدت انبارداری هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر افزایش داشت که این مسئله منجر به کاهش درصد زندهمانی بذر شد. دمای 15 درجه سلسیوس و محتوای رطوبت بذر 6 درصد نسبت به تمامی دما و رطوبتها شرایط مناسبتری را برای زندهمانی بذرها در طول دوره 9 ماهه انبارداری داشتند بهطوریکه دارای کمترین هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر و در نهایت سرعت زوال بودند.
جنبههای نوآوری:
- با گذشت زمان انبارداری، هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر افزایش یافت.
- هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر با محتوی رطوبت 22 درصدی و دمای انبارداری 45 درجه سلسیوس افزایش داشت.
- ضریبهای حیات بذر باقلا جهت ارزیابی قابلیت حیات بذر در شرایط انبارداری کنترل شده محاسبه گردید.
الهام لطیفی نیا، حمیدرضا عیسوند،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: ظرافت ساختاری و فیزیولوژیکی بذر سویا به عنوان یک شاخصه کیفی مهم در زراعت این گیاه شناخته میشود، ولی در عین حال مزمنترین مشکلات کیفیت بذرسویا، کاهش کیفیت بذر طی نگهداری و پیش از کشت میباشد. لذا تأثیر برخی عناصر تغذیهای بر پارامترهای کیفی بذر سویا تحت تنش پیری تسریع شده بررسی شد.
مواد و روشها: آزمایش طی دو سال متوالی (1398-1399) در مزارع تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه لرستان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بررسی شد. تیمارهای تغذیه شامل مصرف نیتروژن و فسفر (به صورت خاک کاربرد) و آهن و مولیبدن به صورت محلول پاشی بودند. بذرها در مرحله رسیدگی برداشت شدند و وزن هزاردانه و مقاومت مکانیکی پوسته بررسی شد. پس از اعمال پیری تسریع شده بر بذرها، نشت مواد از بذر اندازه گیری و همچنین آزمون جوانه زنی استاندارد روی آنها اعمال شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که استفاده از عناصر غذایی بر تمامی صفات مورد مطالعه اثر معنیداری داشت؛ اما اثر سال تنها بر وزن هزار دانه و مقاومت مکانیکی پوسته بذر معنی دار بود. بیشترین میزان صفات مرتبط با کیفیت بذر مربوط به تیمار کامل کودی (N-P-Fe-Mo) بود و پیری تسریع شده تأثیر منفی کمتری بر آنها داشت.
نتیجه گیری: در بین عناصر، نیتروژن و فسفر بیشترین اثر را بر شاخصهای جوانه زنی داشتند و آهن و مولیبدن در رتبههای بعدی قرار گرفتند. بذرهایی که دارای بنیه قوی بودند و تیمار کودی در آنها اعمال شده بود، کمتر تحت تأثیر پیری تسریع شده قرار گرفتند و جوانه زنی بهتری داشتند. هر چه بنیه بذر ضعیفتر، نسبت به این تنش حساستر بودند.
جنبههای نوآوری:
- اثر تغذیه گیاه سویا بر صفات کیفیت بذر تحت آزمون پیری تسریع شده بررسی گردید.
- اثر عناصر پر مصرف و کم مصرف بر جوانهزنی و کیفیت بذر سویا بررسی گردید.
فرزاد دلفان، فیض اله شهبازی، حمید رضا عیسوند،
جلد 10، شماره 2 - ( 12-1402 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: بذر محصولات کشاورزی از لحظه برداشت تا زمان انتقال به انبار بطور دایم در معرض نیروهای ضربهای ماشینها قرار میگیرد. طراحی و عملکرد نامناسب ماشینهای مورد استفاده در هر یک از این مراحل میتواند باعث آسیب مکانیکی بذرها شود. آسیبهای مکانیکی ناشی از سقوط آزاد بر بذر محصولات کشاورزی که در مراحل مختلف برداشت، حمل و نقل و سایر فرایندها رخ میدهد، باعث کاهش کیفیت آنها و افزایش ضایعات بذری میشود. این مطالعه با هدف ارزیابی میزان صدمات مکانیکی وارده به بذر نخود در اثر ضربه ناشی از سقوط آزاد انجام شد.
مواد و روشها: آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل ارتفاع سقوط بذر (3، 6، 9 و 12 متر)، جنس سطح برخورد (سیمان، چوب، فلز (آهن) و بذر با بذر) و رطوبت بذر (10، 15، 20 و 25 درصد) بودند. صفات مورد بررسی یا میزان صدمات وارده به بذرها که شامل اندازهگیری زوال بذر به روش پیری زودرس (کاهش درصد جوانهزنی در آزمون پیری زودرس) و اندازهگیری میزان هدایت الکتریکی بودند.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که هر سه فاکتور (ارتفاع سقوط، جنس سطح برخورد و رطوبت بذر) تأثیر معنیداری را در سطح احتمال یک درصد بر کاهش درصد جوانهزنی در آزمون پیری زودرس و تغییرات هدایت الکتریکی بذر نخود داشتند. در آزمون پیری زودرس، بیشترین صدمهدیدگی بذرها در سطح برخورد فلز (96/41 درصد کاهش درصد جوانهزنی) و کمترین آن در سطح برخورد بذر با بذر (71/29 درصد) رخ داده بود. همچنین بیشترین میزان هدایت الکتریکی مربوط به حالت سقوط بذرها روی فلز (09/36 میکروزیمنس بر سانتیمتر بر گرم) و کمترین آن مربوط به برخورد بذر با بذر بود (68/21 میکروزیمنس بر سانتیمتر بر گرم). با افزایش ارتفاع سقوط بذرها از 3 به 12 متر، میزان کاهش جوانهزنی و هدایت الکتریکی بذرها به ترتیب از 74/27 به 08/48 درصد و از 72/18 به 47/40 میکروزیمنس بر سانتیمتر بر گرم افزایشیافته بود. افزایش رطوبت بذرهای نخود از 10 به 25 درصد، باعث کاهش میزان صدمات بذرها بهصورت تغییر هدایت الکتریکی (از 40/38 به 18/21 میکروزیمنس بر سانتیمتر بر گرم)، اما افزایش صدمات بهصورت کاهش درصد جوانهزنی در آزمون پیری زودرس (از 22/29 به 88/42 درصد) شده بود.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که جابهجایی بذرهای نخود و سقوط آزاد ناشی از آن تأثیر قابل توجهی بر میزان صدمات نهانی آنها از جمله کاهش درصد جوانهزنی و تغییرات هدایت الکتریکی داشت. بنابراین، در طول فراوری و حمل و نقل بذرها، باید ارتفاع سقوط را تا حد ممکن کاهش یابد و از برخورد بذرها با سطوح سخت جلوگیری شود.
جنبههای نوآوری:
- آزمونهای زوال بذر به روش پیری زودرس و هدایت الکتریکی میتوانند به عنوان معیارهایی مناسبی برای سنجش آسیبهای مکانیکی بذر نخود مورد استفاده قرار گیرند.
- در طراحی ماشینهای باید سعی شود سطوحی که با بذرها در تماس هستند و به آنها ضربه میزنند از جنس مواد نرم انتخاب شوند تا اثر مخرب افزایش ارتفاع سقوط بذرها را کاهش داد.
- باید در طول فراوری و حمل و نقل، میزان رطوبت در حد بهینه حدود 15 درصد باشد.
عبدالحسین رضائی، فرشید قادری فر، دکتر حمیدرضا صادقی پور،
جلد 10، شماره 2 - ( 12-1402 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: بذرهای گلرنگ سرشار از اسیدهای چرب غیر اشباع با قابلیت زیاد برای پراکسیداسیون بوده که در طی دوره انبارداری پتانسیل بالایی برای کاهش قابلیت جوانهزنی و بنیه بذر دارند. بنابراین، یافتن روشهای مناسب جهت حفظ یا بهبود بنیه بذرهای ذخیره شده بسیار مفید است. هدف از آزمایش بررسی اثرات پرایمینگ بذر بر قابلیت جوانهزنی و بنیه بذرهای گلرنگ (ارقام صفه و سینا) بود.
مواد و روشها: آزمایش بصورت سه عاملی در قالب طرح پایه کاملا ً تصادفی با سه تکرار پیش از زوال مصنوعی و پس از آن انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل زوال کنترل شده بذر در دمای 45 درجه سلسیوس در شش سطح (بدون زوال، 1، 2، 3، 4 و 6 روز) و پرایمینگ در چهار سطح (بدون پرایم، هیدروپرایمینگ، اسید سالیسیلیک 50 میلیگرم در لیتر و کلرید سدیم 5 درصد) بود.
یافتهها: نتایج نشان داد که زوال مصنوعی قابلیت جوانهزنی و بنیه بذرهای گلرنگ را به شدت و به صورت خطی کاهش میدهد و در فاصله زمانی بین 5/4-5/2 روز (بسته به نوع تیمار و صفت مورد بررسی) قابلیت جوانهزنی و بنیه بذر به صفر میرسد. استفاده از پرایمینگ پیش از زوال مصنوعی از سودمندی بیشتری در مقایسه با پرایمینگ پس از زوال مصنوعی برخوردار بود. بهعلاوه، روش پرایمینگ با اسید سالیسیلیک از سودمندی بیشتری در مقایسه با سایر تیمارهای پرایمینگ برخوردار بود.
نتیجه گیری: پرایم کردن بذر گلرنگ قبل از انبارداری میتواند به افزایش ماندگاری بذر کمک کند و در عین حال توانایی جوانهزنی بذر را نیز حفظ کند.
جنبه های نوآوری:
- اثر پرایمینگ قبل و بعد از زوال مصنوعی بر قابلیت جوانهزنی و بنیه بذرهای گلرنگ مقایسه و بررسی شد.
- تاثیر پرایمینگ قبل و بعد از زوال بر بهبود کیفیت بذر ارقام گلرنگ متفاوت بود.
زینب سواعدی، عبدالمهدی بخشنده، سید عطاءاله سیادت، امین لطفی جلال آبادی، سید امیر موسوی،
جلد 10، شماره 2 - ( 12-1402 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: زوال باعث کاهش کیفیت بذر میشود. بذرهای روغنی نظیر سیاهدانه بسیار مستعد زوال هستند؛ پرایمینگ بذر از طریق بهبود شاخصهای جوانهزنی و افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان، موجب بهبود کیفیت بذرهای زوال یافته میشود. این پژوهش با هدف بررسی شدت خسارت تیمار زوال تسریع شده بر ویژگیهای جوانهزنی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان بذرهای سیاهدانه و امکان کاهش اثرات نامطلوب زوال با استفاده از پرایمینگ هورمونی با سیتوکینین، اجرا گردید.
مواد و روشها: این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال 1396 اجرا گردید. تیمارها شامل: پرایمینگ هورمونی با سیتوکینین در پنج سطح (0 (شاهد)، 10، 20، 40 و 80 میلیگرم بر لیتر) به مدت زمان (12 و 24 ساعت)، و زوال در رطوبت نسبی 100 درصد و دمای 45 درجه سلسیوس در پنج سطح (عدم زوال، 24، 48، 72 و 96 ساعت) بود.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که شاخصهای جوانهزنی تنها تحت تأثیر اثرهای اصلی و دوگانه در سطح احتمال خطای 5 و 1 درصد قرار گرفت درحالی که که برهمکنش سهگانه زوال، غلظت هورمون و زمان پرایمینگ برای شاخصهای رشد گیاهچه و شاخصهای طولی و وزنی قدرت در سطح احتمال خطای 1 درصد معنیدار بود. همچنین مشخص گردید که تیمار پرایمینگ سبب کاهش تأثیر منفی زوال شد بهطوری که در بین غلظتهای مورد استفاده از هورمون سیتوکینین، غلظت 10 میلیگرم بر لیتر به مدت زمان 12 ساعت بیشترین تأثیر را بر صفات اندازهگیری شده داشت. بیشترین درصد جوانهزنی (88 درصد) و کمترین درصد جوانهزنی (63 درصد) بهترتیب در غلظتهای 10 و 80 میلیگرم بر لیتر مشاهده شد. کاربرد سیتوکینین در غلظت بهینه موجب بهبود فعالیت کاتالاز و میزان پروتئین شد. نتایج نشان داد در شرایط شاهد فعالیت آنزیم کاتالاز 76/0 واحد در میلیگرم پروتئین و میزان پروتئین 51/0 میلیگرم در گرم بود که با پرایمینگ بذرها مقدار آن به 97/0 واحد در میلیگرم پروتئین و 79/0 میلیگرم در گرم رسید.
نتیجهگیری: براساس نتایج بدست آمده از این پژوهش، زوال موجب کاهش شاخصهای جوانهزنی، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و میزان پروتئین بذر شد. بهترین تیمار اعمال شده از هورمون سیتوکینین برای پرایمینگ بذر زوال یافته سیاهدانه با غلظت 10 میلیگرم بر لیتر به مدت 12 ساعت بود. با توجه به نتایج حاصله، کاربرد سیتوکینین در غلظت بهینه خود (10 میلیگرم بر لیتر) موجب بهبود فعالیت آنزیم کاتالاز و میزان پروتئین شد. بنابراین میتوان پیشنهاد نمود که کاربرد پرایمینگ هورمونی با سیتوکنین باعث کاهش اثرات نامطلوب زوال در گیاه سیاهدانه میشود.
جنبههای نوآوری:
- تاثیر پرایمینگ هورمونی با سیتوکنین در غلظتهای 10، 20، 40 و 80 میلیگرم بر لیتر بر بذرهای زوال یافته سیاهدانه بررسی شد.
- استفاده از غلظت 10 میلیگرم بر لیتر هورمون سیتوکنین به مدت 12 ساعت، بهعنوان بهترین تیمار معرفی گردید.
- سیتوکنین بهعنوان یک هورمون مهم برای بهبود فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و صفات فیزیولوژیک در بذرهای زوال یافته سیاهدانه معرفی شد.
غلامرضا زارع، علی مرادی، علیرضا خوشرو، سید سعید محتسبی،
جلد 11، شماره 2 - ( 12-1403 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: این تحقیق به بررسی اثرات رطوبت بذر، دما و زمان انبارداری بر شاخصهای جوانهزنی بذر بابونه آلمانی میپردازد. با توجه به تأثیر رطوبت بذر و دمای انبارداری بر کیفیت بذر، این مطالعه جهت استانداردسازی روشهای بهینه برای نگهداری بذر این گیاه دارویی است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر رطوبت بذر، دما و دورههای انبارداری بر شاخصهای جوانهزنی بذر بابونه آلمانی انجام شد.
مواد و روشها: آزمایش به صورت کرت دو بار خرد شده در سه تکرار، در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با چهار سطح دمای انبارداری (15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس)، سه سطح محتوای رطوبت بذر (8، 12 و 16 درصد) و دورههای انبارداری مختلف (30 تا 180 روز) در سال 1398 در دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج اجرا شد. ابتدا رطوبت اولیه بذرها اندازهگیری و با استفاده از فرمولهای مشخص، رطوبت مورد نظر ایجاد گردید. پس از آن، اندازهگیریهای جوانهزنی و شاخصهای مرتبط از جمله درصد جوانهزنی و سرعت جوانهزنی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SAS استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از مقایسه میانگین برشدهی برهمکنش دوره انبارداری و رطوبت بذر در دماهای 15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس نشان داد که با افزایش دوره انبارداری، درصد جوانهزنی بهطور معنیداری کاهش یافت و کمترین درصد جوانهزنی مربوط به 180 روز انبارداری و رطوبت بذر 16 درصد بود. سرعت جوانهزنی نیز در تمامی دماها با طولانی شدن دوره انبارداری بهطور معنیداری کاهش یافت. نتایج بررسی رشد گیاهچه تحت تأثیر شرایط مختلف انبارداری نشاندهنده کاهش معنیدار طول ریشهچه، ساقهچه و گیاهچه در تمامی دماها با افزایش دوره انبارداری بود. کمترین طول این اجزا نیز در 180 روز انبارداری و رطوبت 16 درصد مشاهده شد. با افزایش رطوبت بذر از 8 به 12 درصد، به طور میانگین درصد جوانهزنی 9% و سرعت جوانهزنی 5 % کاهش یافت. در حالیکه با افزایش رطوبت از 8 به 16 درصد، به طور میانگین درصد جوانهزنی 73 % و سرعت جوانهزنی 72% کاهش یافت. با افزایش دمای انبارداری از 15 به دماهای 25، 35 و 45 درجه سلسیوس، به طور میانگین درصد جوانهزنی به ترتیب 9%، 25% و 42% کاهش یافت و سرعت جوانهزنی به ترتیب 14%، 33% و 43% کاهش یافت.
نتیجهگیری: بهطور کلی، نتایج نشان دهنده کاهش شاخصهای جوانهزنی بذر بابونه المانی با افزایش رطوبت بذر و دمای انبارداری بود و بهترین رطوبت بذر 8 درصد و بهترین دمای انبارداری 15 درجه سلسیوس برای حفظ کیفیت بذر به دست آمد.
جنبههای نوآوری:
- مناسب ترین محیط برای انبارداری بابونه آلمانی تعیین شد.
- اثر شرایط نامناسب انبارداری بر ویژگیهای فیزیولوژیک بابونه آلمانی بررسی شد.