5 نتیجه برای جوانه زنی
فرزاد مندنی، اشکان جلیلیان، آتوسا الفتی،
جلد 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: پنیرک (Malva neglecta) گیاهی پایا از تیره Malvaceae است. خواب بذر یک ویژگی سازگار کننده در بعضی بذرها بهویژه بذر علفهای هـرز بـرای بهینهسازی توزیع جوانهزنی در طول زمان است که شناخت این ویژگی در مدیریت اکولوژیک آنها نقش بسیار مهمی دارد. دلیل خواب فیزیکی بذر، ساختار ردیف سلولهای خارجی پوسته آن است که به آب نفوذناپذیراست. در خواب فیزیکی، پوسته بذر بهقدری سخت است که به جنین اجازه بزرگ شدن در حین جوانهزنی را نمیدهد. خواب شیمیایی بذر گیاهان به دلیل وجود مواد بازدارنده در پوسته خارجی بسیار از میوهها و بذرها و همچنین ممکن است توسط یک لایهی لعابی که مانع تبادل اکسیژن میگردد ایجاد شود. بدیهی است شناخت اکولوژی جوانهزنی و خواب بذر این علف هرز کمک شایانی به مدیریت درازمدت آن خواهد کرد. لذا این مطالعـه بـاهـدف شـناخت عوامل مؤثر بر شکستن خواب و همچنین تأثیر تیمارهای شیمیایی و مکانیکی بر جوانهزنی بذر پنیرک انجام گردید.
مواد و روشها: بهمنظور شناخت تأثیر پیش تیمارهای شیمیایی و مکانیکی بر شکستن خوابو برخی از مهمترین ویژگیهای جوانهزنی بذر علف هرز پنیرک آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهان زراعی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال 1395 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل آب مقطر (شاهد)، اسیدسولفوریک 98 درصد (2، 3 و 4 دقیقه)، نیترات پتاسیم 3 درصد (3، 4 و 7 روز)، پراکسید هیدروژن 30 درصد (2، 3 و 4 دقیقه) و خراشدهی با سمباده و سرمادهی مرطوب (1، 2 و 3 هفته) بود. ویژگیهای مورد ارزیابی شامل درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول و وزن خشک ساقهچه، طول و وزن خشک ریشهچه، وزن خشک کل گیاهچه و شاخص بنیه بذر بود. مقایسههای گروهی، تجزیه و تحلیل دادهها و مقایسه میانگینها نیز به روش LSD و در سطح احتمال 5 درصد با استفاده از نرمافزار آماری SAS نسخه 4/9 انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد بیشترین درصد جوانهزنی به تیمار خراشدهی مکانیکی همراه با سرمادهی به مدت سه هفته (82 درصد) و کمترین آن به تیمار شاهد (5 درصد) مربوط بود. نتایج مقایسههای گروهی نیز نشاندهنده بیشترین اثرگذاری تیمار خراشدهی مکانیکی به همراه سرمادهی در مقایسه با سایر تیمارها بر شکستن خواب بذر پنیرک بود. بیشترین طول ساقهچه (92/34 میلیمتر)، وزن خشک ساقهچه (60/2 گرم)، وزن خشک گیاهچه (29/3 گرم) و بنیه بذر (13/58) در تیمار خراشدهی مکانیکی و سرمادهی به مدت سه هفته مشاهده شد. همچنین بیشترین سرعت جوانهزنی (21/5 بذر در روز)، طول ریشهچه (88/44 میلیمتر) و وزن خشک ریشهچه (85/0 گرم) مربوط به تیمار اسید سولفوریک 98 درصد در مدت زمان دو دقیقه بود. با توجه به نتایج به دست آمده این امکان وجود دارد که خواب بذر پنیرک، ترکیبی از خواب فیزیولوژیکی و فیزیکی باشد، زیرا تأثیرگذاری تیمارهای مورد بررسی بر هر دو فرایند متابولیکی و فیزیکی باعث افزایش درصد جوانهزنی گردید.
نتیجهگیری: در میان تیمارهای مورد بررسی و با توجه به نتایج مقایسات گروهی تیمار خراشدهی به همراه سرمادهی بیشترین تأثیر را بر شکستن خواب بذر پنیرک داشت. با توجه به نقش تیمار خراشدهی به همراه سرمادهی در شکستن خواب بذرها، میتوان گفت که این خواب، خواب فیزیولوژیکی میباشد و عامل دخیل در این خواب، نارس بودن جنین، وجود عوامل بازدارنده در بذر و یا هر دو عامل میباشد. افزایش جوانهزنی پنیرک با خراشدهی پوسته بذر مؤید وجود مقاومت مکانیکی پوسته در مقابل خروج جوانه است و به عبارت دیگر پوسته بهعنوان یک مانع فیزیکی از طریق ممانعت از گسترش رویان و یا از طریق ایجاد محدودیت در جذب آب و شاید تبادلات گازی عمل میکند.
جنبههای نوآوری:
1- بررسی شکستن خواب و ویژگیهای جوانهزنی جنس neglcta گیاه پنیرک
2- بررسی پیش تیمارهای شیمیایی متفاوت و مکانیکی بر ویژگیهای جوانهزنی پنیرک
خدیجه صورآذر، محمد صدقی، رئوف سیدشریفی،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: مرحله جوانه زنی تضمین کننده دوام، استقرار و عملکرد نهایی گیاهان می باشد. تراکم نهایی بوته در واحد سطح، زمانی به دست می آید که بذرهای کشت شده به طور کامل و با سرعت کافی جوانه بزنند. گیاهان اغلب تحت تنشهای غیرزنده قرار می گیرند که محدودیت عمده ای برای تولید محصولات کشاورزی در سراسر جهان است. پرایمینگ بذر از جمله روشهای بسیار ساده و ارزان جهت بهبود جوانه زنی بذر، تسریع رشد و استقرار گیاهچه، یکنواختی، کاهش زمان گلدهی، تولید گیاهچه قوی و غیره است که موجب بهبود کیفیت و عملکرد محصول در شرایط تنش زا و بدون تنش در گیاهان می گردد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر انواع پرایمینگ بر تغییرات آنزیمی و فیزیولوژیکی بذر لوبیا قرمز در شرایط بروز تنش کلریدکبالت بود.
مواد و روشها: جهت بررسی اثر انواع پرایمینگ بر شاخصهای جوانه زنی، تغییرات آنزیمی و پروتئینی بذر لوبیا قرمز تحت تنش کلریدکبالت، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. این فاکتورها شامل چهار سطح، پرایمینگ بذر با 100 میلی گرم در لیتر اسیدسالیسیلیک و مانیتول، آب مقطر و شاهد (عدم پرایمینگ) و همچنین سه سطح غلظت کلریدکبالت (صفر، 100 و 200 میلیگرم بر لیتر) بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کلریدکبالت شاخصهای جوانه زنی (سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه، وزن تر ریشه چه، وزن تر ساقه چه و وزن خشک ساقه چه) کاهش یافت، با این حال، آب مقطر، اسیدسالیسیلیک و مانیتول افزایش معنیداری در شاخصهای جوانه زنی (متوسط زمان جوانه زنی، طول ریشه چه، طول ساقه چه، وزن تر ریشه چه و وزن تر ساقه چه) مشاهده شد. برهمکنش پرایمینگ و کلریدکبالت موجب افزایش وزن خشک ریشه چه در مقایسه با تیمار شاهد × تنش شد. بالاترین مقدار وزن تر ریشه چه (4/14 گرم)، وزن خشک ساقه چه (27/0 گرم) و طول ساقه چه (17/0 سانتیمتر) در پیش تیمار هیدروپرایمینگ به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که هورمون پرایمینگ در شرایط تنش ناشی از 200 و 100 میلیگرم در لیتر کلریدکبالت به ترتیب موجب افزایش محتوای پروتئین و میزان فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز در مقایسه با تیمار شاهد شد. اسموپرایمینگ موجب افزایش میزان فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز در شرایط عدم تنش و تنش ناشی از 200 میلیگرم در لیتر کلریدکبالت شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر، با وجود اینکه کلریدکبالت برخی از صفات فیزیوژیکی و بیوشیمیایی بذر لوبیا قرمز را کاهش داد. با اینحال، لوبیا قرمز از توانایی تحمل کلریدکبالت نسبتاً بالایی برخوردار است، به طوریکه تا 9 روز نسبت به غلظتهای مختلف کلریدکبالت تحمل مناسبی نشان داد.
جنبه های نوآوری:
1-تأثیر غلظتهای مختلف کلریدکبالت و انواع پرایمینگ بر جوانه زنی بذر لوبیا قرمز بررسی شد.
2- محتوای پروتئین گیاهچه لوبیا قرمز تحت تأثیر هورمون پرایمینگ افزایش یافت.
بهمن فاضلی نسب، حمیده خواجه، رامین پیری، زهرا مرادیان،
جلد 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: بالنگو با نام علمی (Lallemantia royleana L.) گیاهی علفی و یکساله از خانواده نعناع در مناطق مختلف کشورهای اروپایی، خاورمیانه و به ویژه ایران است. گوار با نام علمی Cyamopsis tetragonoloba L. گیاهی از خانواده بقولات است. ویژگی مشترکی بین این دو گیاه صمغهای هیدروکلوئیدی است که با جذب آب و افزایش گرانروی و یا تشکیل ژل در فاز آبی باعث پایداری برخی امولسیونهای غذایی میشوند. ایران به دلیل دارا بودن پوشش گیاهی متنوع و غنی، قابلیت تولید انواع بیشماری از صمغهای گیاهی را دارا میباشد و بسیاری از دانهها همچون بالنگو و گوار حاوی صمغهای با ارزشی هستند. با توجه به کاربردهای مهم درمانی و صنعتی دو گیاه گوار و بالنگو و نیاز به اطلاعات و گزارشهای بیشتر در مورد تعیین بهترین سطح اسید هیومیک و تحمل به تنش شوری این گیاهان، هدف از انجام این پژوهش بررسی تحمل دو گیاه بالنگو و گوار به تنش شوری در مرحله جوانهزنی و مراحل ابتدایی رشد دو گیاه و کاربرد اسید هیومیک بود.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل در سال 1400 انجام گردید. در این آزمایش تنش شوری با استفاده از کلرید سدیم در سطوح شاهد (عدم شوری)، 70، 140، 210 میلیمولار و اسید هیومیک با سطوح (0، 40، 80 و 120 میلیگرم بر لیتر) مورد بررسی قرار گرفت. به هر پتری که حاوی 25 بذر بود، محلول اسیدهیومیک در سطوح مختلف شوری اضافه شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تنش شوری موجب کاهش درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، طول گیاهچه و وزن خشک گیاهچه گوار شد. در این گیاه، با افزایش سطح تنش شوری به 210 میلیمولار، 34/35 درصد جوانهزنی نسبت به شاهد کاهش یافت و با افزایش شدت تنش از سطح 140 میلیمولار، کاهش معنیداری در درصد جوانهزنی مشاهده شد. بیشترین طول ساقهچه بالنگو در تیمارهای شوری 70 میلیمولار و سطح کودی 40 میلیگرم بر لیتر و بیشترین طول ریشهچه در گیاه بالنگو از تیمار 40 میلیگرم بر لیتر اسید هیومیک در سطح تنش شوری 70 میلیمولار بدست آمد. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین طول ریشهچه (46/1 سانتیمتر) در گیاه گوار به ترتیب مربوط به پیشتیمار اسید هیومیک در شرایط شوری 70 و 140 میلیمولار در سطوح کودی 40 و 80 میلیگرم بر لیتر بود.
نتیجه گیری: به طور کلی میتوان اظهار داشت شاخصهای جوانهزنی کاهش محسوسی در شرایط تنش داشتند و این امر مبین آن است که اسید هیومیک بهعنوان یک پیشتیمار مناسب میتواند شاخصهای رشدی گیاهچه گیاهان بالنگو و گوار را در شرایط تنش و بدون تنش بهبود دهد. با کاربرد اسید هیومیک در همه سطوح شوری به جز 210 میلیمولار شاخصهای جوانهزنی در دو گیاه مذکور در وضعیت مطلوبی قرار داشتند.
جنبه های نوآوری:
1- آستانه تحمل به تنش شوری در دو گیاه گوار و بالنگو بررسی شد.
2- کود اسید هیومیک در این تحقیق باعث تعدیل اثرات مخرب تنش شوری در دو گیاه گوار و بالنگو شد.
وحید محصلی، محمود ایزدی، محمدهادی روحیان،
جلد 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: عدس الملک گیاهی دولپه، یکساله و دگر گردهافشان بوده که بطور عمده در ایران در استانهای فارس، خوزستان و آذربایجان شرقی یافت می شود. بذر این گیاه در درمان کلسترول و قند خون کاربرد دارد. تنشهای غیرزنده مانند شوری از عوامل مهم در کاهش رشد گیاهان به شمار می روند. هر چند شوری می تواند بر رشد گیاه تاثیر بسزایی داشته باشد اما شدت آن به طول مدت شوری، نوع املاح، گونه گیاهی و مرحله رشد گیاه وابسته است. در فرآیند جوانه زنی بذر بیشترین اثر تنش شوری بر درصد و سرعت جوانه زنی و طول ریشه چه و ساقه چه در گیاه می باشد زیرا افزایش غلظت یون در محیط رشد گیاه سبب پایین آمدن پتانسیل آب محیط شده و همچنین برخی از یونها سبب بروز سمیت در گیاهان می گردند. لذا بررسی وضعیت جوانه زنی گیاهان در شرایط تنش شوری و کاربرد ترکیباتی مانند اسید سالیسیلیک در جهت افزایش مقاومت گیاهان به تنش در مناطق شور می تواند راهنمای کشت گیاهان در شرایط فوق باشد. به همین منظور مطالعه اثر اسید سالیسیلیک بر جوانهزنی و پارامترهای رشد عدس الملک در شرایط شوری به عنوان هدف این تحقیق در نظر گرفته شد.
مواد و روشها: آزمایش حاضر بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در شرایط ژرمیناتور در آزمایشگاه مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی فارس انجام گردید. تیمارهای آزمایش شامل 5 سطح تنش شوری (پتانسیلهای اسمزی صفر، 3/0 -، 6/0 -، 9/0 - و 2/1 - مگاپاسکال) و 3 سطح اسید سالیسیلیک (صفر، 1 و 2 میلیمولار) که بذرها به مدت 24 ساعت در محلول مربوطه خیسانده شد بودند. پس از اتمام دوره آزمایش (هشت روز)، درصد و سرعت جوانه زنی، ضریب سرعت جوانه زنی، شاخص بنیه بذر، طول و وزن تر و خشک ریشه چه و ساقه چه اندازه گیری و محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که کلیه پاسخهای گیاهی تحت تاثیر پتانسیلهای اسمزی مختلف کاهش معنی داری در سطح یک درصد در مقایسه با نمونه شاهد را نشان دادند. درصد جوانه زنی 11/91 درصد به عنوان بالاترین میانگین جوانه زنی در شرایط عدم تنش شوری و با کاربرد 1 میلی مولار اسید سالیسیلیک بدست آمد. در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﻴﻦ میانگینهای مربوط به اثر اسید سالیسیلیک، کمترین میانگین طول ساقه چه (35/6 میلیمتر) مربوط به تیمار شاهد و بیشترین آن (88/10 میلیمتر) مربوط به محلول 1 میلیمولار اسید سالیسیلیک بدست آمد که بیانگر 34/71 درصد افزایش می باشد. همچنین خیساندن بذرها توسط اسید سالیسیلیک باعث 98/84 درصد افزایش در وزن تر ریشهچه شد. افزایش سطح تنش شوری به ترتیب سبب 30/96 و 62/94 درصد کاهش در میانگینهای وزن خشک ریشه چه و ساقه چه گردید.
نتیجه گیری: خیساندن بذرهای عدس الملک بومی طالخونچه اصفهان توسط اسید سالیسیلیک باعث بهبود جوانه زنی در شرایط تنش شوری گردید. بنابراین قرار دادن بذرها قبل از کاشت در محلول یک میلی مولار اسید سالیسیلیک می تواند جهت بهبود جوانه زنی بذر عدس الملک تحت شرایط تنش شوری مورد استفاده قرار گیرد.
جنبه های نوآوری:
1- مناسبترین غلظت اسید سالیسیلیک جهت خیساندن بذر به منظور افزایش مقاومت گیاهان به تنش شوری غلظت یک میلیمولار میباشد.
2- خیساندن بذر عدسالملک در محلول اسید سالیسیلیک قبل از کاشت سبب افزایش در جوانهزنی، شاخص بنیه بذر و طول و وزن ریشهچه و ساقهچه در شرایط تنش شوری و همچنین در شرایط غیر شوری میگردد.
آیدین حمیدی، بیتا اسکوئی، علی شایانفر،
جلد 11، شماره 2 - ( 12-1403 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: سالیکورنیا گیاهی شورپسند است که کشت آن برای اصلاح اراضی شور و تولید علوفه از آن از اهمیت برخوردار است. جوانه زنی بذر به دلیل نقش کلیدی آن در استقرار جمعیت گیاهی همیشه مورد توجه بومشناسان گیاهی بوده است. همچنین به علت اهمیت این فرآیند در گواهی بذر، این پدیده مورد توجه متخصصین کنترل و گواهی بذر است. دما و دسترسی به رطوبت کافی و نیز وجود نور در گونه های حساس به نور برای جوانهزنی بذر از مهمترین عوامل طبیعی برای رخداد جوانه زنی بذر محسوب می گردند. همچنین مدت زمان لازم برای جوانه زنی بذر و رشد اولیه کافی گیاهچه برای تعیین قابلیت جوانه زنی بالقوه بذر مهم است. از اینرو تعیین دما، نیاز یا عدم نیاز به نور و نیز مدت زمان لازم برای جوانه زنی و نیز بستر مناسب برای کاشت بذرها در فرآیند آزمون های آزمایشگاهی گواهی بذر از اهمیت به سزائی برخوردار هستند. این آزمایش به منظور بررسی شرایط بهینه دما، نور، مدت و بستر کشت برای جوانهزنی بذر سه گونه سالیکورنیا انجام شد.
مواد و روشها: بررسی اولیه برای تعیین نیاز جوانهزنی بذر گیاه سالیکورنیا پرسیکا، پرسپولیتانا و بیگلوی به نور، مدت زمان و بسترهای کشت مناسب برای آزمون جوانهزنی استاندارد، یک آزمایش مقدماتی انجام شد. با توجه به عدم مشاهده تفاوت درصد گیاهچههای ظاهر شده در معرض نور و تاریکی (بذرهای گونههای مورد بررسی سالیکورنیا تحت شرایط روشنایی و بدون نور جوانه زدند) و نیز رسیدن به حداکثر جوانهزنی بذرها در مدت 7 و 12 روز در بسترهای کشت بین کاغذ جوانهزنی (BP) و روی کاغذ جوانهزنی (TP)، در دماهای 20 و 25 بهصورت ثابت و دمای 25-20 درجه سلسیوس متناوب (16- 8 ساعت / روز- شب)، آزمایش اصلی تحت این شرایط به اجرا درآمد.
یافتهها: نتایج نشان داد بذرهای گونه بیگلوی دارای بیشترین درصد گیاهچههای عادی در دمای 25 درجه سلسیوس بهصورت ثابت در مدت 7 روز در بستر کشت روی کاغذ جوانهزنی (TP) بودند. همچنین بذرهای گونه پرسیکا دارای بالاترین درصد گیاهچههای عادی در دمای 20-25 درجه سلسیوس متناوب بهمدت 7 روز در بستر کشت روی کاغذ جوانه زنی (TP) بودند. بذرهای گونه پرسپولیتانا در دمای 20 درجه سلسیوس به صورت ثابت به مدت 7 روز روی بستر کشت کاغذ جوانهزنی (TP) از بیشترین درصد گیاهچه های عادی برخوردار بودند. در دماهای جوانه زنی و بسترهای کشت مورد بررسی در هر دو مدت جوانه زنی به ترتیب بذرهای گونه پرسیکا، بیگلوی و پرسپولیتانا درصد گیاهچه های عادی بالاتری داشتند.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد، بذرهای گونههای مورد بررسی سالیکورنیا برای جوانهزنی به نور نیاز نداشتند. همچنین گونه های بررسیشده سالیکورنیا در این تحقیق از لحاظ دما، مدت و بستر کشت بهینه برای آزمون جوانه زنی استاندارد با یکدیگر تفاوت معنیدار داشتند. به طوریکه دمای بهینه برای جوانه زنی بذرهای گونه پرسیکا دمای متناوب و دمای بهینه برای جوانه زنی بذرهای گونه های بیگلوی و پرسپولیتانا دمای ثابت بود. دمای ثابت برای جوانهزنی بذرهای گونه بیگلوی بیش از دمای ثابت برای جوانه زنی بذرهای گونه پرسپولیتانا بود. همچنین بستر کشت روی کاغذ جوانه زنی (TP) برای آزمون جوانه زنی استاندارد هر سه گونه مناسب بود.
جنبههای نوآوری:
- جوانه زنی بذرهای گونههای مورد بررسی سالیکورنیا نیازمند به نور نبود.
- پاسخ جوانه زنی بذرهای گونههای مورد بررسی سالیکورنیا به دما و مدت زمان جوانهزنی مطلوب متفاوت بود.
- گونه های مورد بررسی سالیکورنیا ازلحاظ بستر کشت مناسب برای جوانه زنی بذر تفاوت معنیداری نداشتند.