بهمنظور بررسی اثر تیمارهای مقدار بذر یونجه (Medicago sativa L.) و کارایی باکتریهای تسهیلکننده جذب فسفر (PGPR) بههمراه مقادیر مختلف مصرف کود شیمیایی فسفات بر کیفیت بذر تولیدی، آزمایشهای جوانهزنی و بنیه بذر قبل و بعد از اعمال پیری تسریعشده، به صورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 1388 در مزرعه آموزشی و پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران واقع در کرج اجرا گردید. عامل فسفر در 4 سطح (صفر، 30، 60 و 90 کیلوگرم فسفر در هکتار) در کرتهای اصلی، باکتریهای تسهیلکننده جذب فسفر (سودوموناس) در 3 سطح (بدون باکتری، باکتری سویه شماره 9 و باکتری سویه شماره 41) در کرتهای فرعی و عامل مقدار بذر در 3 سطح (2، 6 و 10 کیلوگرم بذر در هکتار) در کرتهای فرعی فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد بیشترین میزان جوانهزنی و بنیه بذر از مقدار 6 کیلوگرم بذر در هکتار، استفاده از سویه شماره 41 باکتری تسهیلکننده جذب فسفر بههمراه 30 کیلوگرم فسفر در هکتار و پس از اعمال پیری تسریعشده، از مقدار 10 کیلوگرم بذر در هکتار با استفاده از سویه شماره 41 باکتری تسهیل جذب فسفر بههمراه 60 کیلوگرم فسفر در هکتار تیمار بهدست آمد. بعد از اعمال پیری تسریعشده برای دستیابی به بیشترین شاخص جوانهزنی و بنیه بذر، نیاز به مقدار بذر و فسفر بیشتری نسبت به شرایط استاندارد بود. با توجه به نتایج بهدست آمده، در شرایط انبارداری، باکتری سویه شماره 41 تأثیر بهتری نسبت به باکتری سویه شماره 9 بر افزایش بنیه بذر داشت. برای تولید بذر یونجه با بنیه بالا، استفاده از مقدار بذر و فسفر مطلوب (بهترتیب 6 و 30 کیلوگرم در هکتار) بههمراه باکتری تسهیلکننده فسفر (سویه شماره 41) میتواند در زراعت این گیاه مدنظر و نتایج مطلوبتری را ایجاد نماید
بهمنظور بررسی اثر رطوبتهای مختلف بذر در هنگام برداشت و دمای خشککردن بر خصوصیات جوانهزنی بذر سویا آزمایشی بهصورت یک آزمایش فاکتوریل 2×3×2 بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو منطقه مغان و کرج انجام شد. عامل اول رقم در دو سطح (ویلیامز و L17)، عامل دوم رطوبت زمان برداشت در سه سطح (15،20 و 25 درصد) و عامل سوم دمای خشککن در دو سطح (30 و 45 درجه سانتیگراد) بودند. نتایج نشان داد که درصد جوانهزنی بذرهای تولیدی منطقه کرج (3/81%) نسبت به درصد جوانهزنی بذرهای تولید شده در مغان (4/77%) بیشتر بود. تفاوت بین درصد جوانهزنی بذرهایی که با دمای 30 و 45 درجه سانتیگراد خشک شده بودند در بذرهای با رطوبت 15% حدود 5/5% بود درحالیکه این تفاوت در بذرهای با رطوبت 25% حدود 5/18% بود. در بذرهای تولیدی منطقه کرج با رطوبت 15 درصد، شاخص بنیه گیاهچه در هر دو رقم تفاوت معنیداری نداشت اما این شاخص در رطوبت 20 درصد در رقم ویلیامز (7/139) بیشتر از رقم L17 (3/107) بود. بیشترین مقدار هدایت الکتریکی محلول تراوش یافته از بذر (42/51 میکرو زیمنس بر سانتیمتر بر گرم) از بذرهای رقم L17 با رطوبت 25 درصد در دمای 45 درجه سانتیگراد به دست آمد و کمترین آن (46/28 میکرو زیمنس بر سانتیمتر بر گرم) در بذرهای رقم ویلیامز با رطوبت 20% که با دمای 30 درجه سانتیگراد خشک شده بودند مشاهده گردید. با توجه به نتایج حاصله بایستی بلافاصله پس از رسیدن رطوبت بذرهای سویا به زیر 20 درصد نسبت به برداشت و خشک کردن بذر در منطقه مغان در دمای 30 درجه سانتیگراد اقدام شود.
پرایمینگ بذر توسط میدانهای مغناطیسی (مگنتو پرایمینگ) بهعنوان راهکاری اکولوژیک، مؤثر و ارزان قیمت برای بهبود خصوصیات جوانهزنی و سبز شدن گیاهان مطرح است. بهمنظور بررسی رفتار جوانهزنی کنجد تحت تأثیر میدانهای مغناطیسی، آزمایشی در سال 1393 بهصورت طرح کاملاً تصادفی با 22 تیمار (عدم قرارگیری در معرض میدان مغناطیسی (شاهد) و 21 تیمار مگنتو پرایمینگ) و با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. بذرهای کنجد بهصورت تودهای درون یک کیسه پلاستیکی نازک قرار گرفته و سپس توسط میدانهای مغناطیسی با شدت (25، 50، 75 و 100 میلی تسلا) و زمانهای قرارگیری مختلف (10، 20، 30، 60 و 120 دقیقه برای هر شدت) تیمار شدند. بهمنظور بررسی خصوصیات جوانهزنی کنجد تحت تأثیر میدان مغناطیسی دائم، از نوارهای مغناطیسی با قدرت 3 میلی تسلا در زیر هر پتری در طول مدت آزمایش استفاده شد. نتایج نشان داد که میدانهای مغناطیسی اثر معنیداری بر درصد جوانهزنی نهایی نداشتند. پرایمینگ بذرها با میدان مغناطیسی با شدت 50 میلی تسلا به مدت 20 دقیقه منجر به افزایش سرعت جوانهزنی نسبت به تیمار شاهد شد اما کلیه سطوح تیمار 100 میلی تسلا منجر به کاهش سرعت جوانهزنی نسبت به تیمار شاهد شدند. در این آزمایش بیشترین طول ریشهچه، طول گیاهچه و نیز شاخص طولی بنیه گیاهچه متعلق به تیمار 75 میلی تسلا به مدت 60 دقیقه و بیشترین وزن خشک گیاهچه و شاخص وزنی بنیه گیاهچه متعلق به تیمار 100 میلی تسلا برای 20 دقیقه بود. درجهبندی تیمارها نشان داد که قرار گرفتن بذرها به مدت یک ساعت در معرض میدانی با شدت 75 میلی تسلا و نیز 10 دقیقه در معرض 25 میلی تسلا بهترین نتایج را به دنبال دارند.
بهمنظور شکستن خواب بذر در هندوانه ابوجهل (Citrulus colocynthis) و خارمریم (Silybum mrianum) بذرهای این دو گونه در تابستان 1393 از رویشگاههای طبیعی آنها در شهرستان کوهدشت (استان لرستان) جمعآوری و برای هر گونه آزمایشهای جداگانهای، در قالب طرح کاملاً تصادفی با 14 تیمار و 4 تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه انجام شد. تیمارهای به کار رفته شامل تیمار سرمادهی مرطوب (شاهد، 10، 20، 30، 40، 50، 70 و 90 روزه در دمای چهار درجه سانتیگراد)، تیمار جیبرلیک اسید در غلظتهای 200، 400، 600 و 800 پیپیام، تیمار تلفیقی جیبرلیک اسید با غلظت 400 پیپیام به همراه سرمادهی به مدت 30 روز 70 روز بودند. نتایج به دست آمده نشان داد که در هر دو گونه با افزایش مدت زمان سرمادهی و افزایش غلظت جیبرلیک اسید، درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه بذر بهبود یافت و نسبت به شاهد تفاوت معنیداری پیدا کردند. بهترین تیمار شکستن خواب برای بذرهای هندوانه ابوجهل سرمادهی مرطوب 90 روزه و برای خارمریم جیبرلیک اسید 800 پیپیام بود. نتایج حاصل از تیمارها نشان داد که بذرهای این دو گونه دارای ترکیبی از خواب فیزیولوژیکی (مربوط به مواد بازدارنده داخل بذر) و خواب فیزیکی (مربوط به پوسته سخت) بودند.
شناخت الگوهای جوانهزنی و سبز شدن علفهای هرز و شناخت عوامل مؤثر بر آن در برنامههای مدیریتی علف هرز سودمند میباشد. بهمنظور بررسی اثرات دما، طول دوره غرقاب و تنش شوری بر جوانهزنی و سبز شدن علف هرز سلمهتره آزمایشهای جداگانهای در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. نتایج آزمایش دما نشان داد که بیشترین درصد جوانهزنی با 87، 93 و 88 درصد به ترتیب در دامنه دمایی 15، 20 و 25 درجه سانتیگراد بود. بیشترین سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه و ساقهچه و وزن خشک گیاهچه در دمای 20 درجه سانتیگراد به دست آمد. همچنین سطح مطلوب شاخص بنیه بذر با 29/796 در دمای 20 درجه سانتیگراد بود. نتایج مدل رگرسیونی طول دوره غرقاب نشان داد درصد جوانهزنی در تیمار شاهد و طول دوره غرقاب به مدت دو روز به ترتیب با 93 و 90 درصد دارای حداکثر مقدار بود ولی با افزایش طول دوره غرقاب تا مدت زمانهای 8 و 10 روز غرقاب درصد جوانهزنی متوقف شد. همچنین نتایج مقایسه میانگین مؤید آن است که با افزایش طول دوره غرقاب، طول ریشهچه و ساقهچه، وزن خشک گیاهچه و شاخص بنیه بذر کاهش معنیداری داشت. بررسی اثر تنش شوری نشان داد که بیشترین درصد و سرعت جوانهزنی و وزن خشک گیاهچه در تیمارهای شاهد و غلظت 50 میلیمولار مشاهده شد که با افزایش غلظت کلرید سدیم این مؤلفهها روند نزولی داشت تا اینکه در محدوده 300 تا 400 میلیمولار صفات مورد بررسی متوقف شد. طول ریشهچه و ساقهچه نیز به ترتیب از 51/10 و 23/9 سانتیمتر در تیمار شاهد به 57/3 و 47/2 سانتیمتر در غلظت 250 میلیمولار کلرید سدیم کاهش یافت. نتایج اثر شوری نشان داد که حداکثر شاخص بنیه بذر با 84/851 در تیمار شاهد مشاهده شد که با افزایش غلظت نمک به بالاتر از 250 میلیمولار این شاخص متوقف شد. در نهایت نتایج نشان داد که دمای 20 درجه سانتیگراد، دمای مناسب جوانهزنی سلمه تره بوده و وجود تنشهای شوری و غرقاب میتواند باعث کاهش شاخصهای رشدی این علف هرز در مراحل جوانهزنی و گیاهچهای شود.
چکیده مبسوط
مقدمه: بذر گیاه موسیر علاوه بر خواب دارای استقرار ضعیفی در مرحله جوانهزنی میباشد. از جمله روشهای بهبود کارایی و استقرار بذر میتوان به انواع پرایمینگ با مواد مغذی اشاره کرد. وجود عناصر ریزمغذی یکی از عواملی است که ممکن است کارایی بذرها را تحت تاثیر قرار دهد. لذا این پژوهش با هدف بررسی اثر پرایمینگ با مواد مغذی بر بهینهسازی شکست خواب، جوانهزنی، ارتقا کارایی بذر و استقرار گیاه دارویی-مرتعی موسیر جهت برنامههای حفاظتی، احیا و اهلی سازی این گیاه اجرا گردید.
مواد و روشها: به منظور بررسی اثر مواد مغذی بر جوانهزنی و بهبود استقرار موسیر، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشگاه شهرکرد در سال 1394 اجرا گردید. دو تیمار شکست خواب (اسید سولفوریک و اسید سولفوریک + اسید جیبرلیک) به عنوان فاکتور اول و نه سطح مواد مغذی شامل سولفات روی 5، 10، 50 و 100 میلی مولار و سولفات آهن 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد درمقایسه با شاهد به عنوان فاکتور دوم روی بذرهای موسیر مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته ها: تجزیه واریانس نشان داد تیمارهای شکست خواب، پرایمینگ با مواد مغذی و اثرمتقابل آنها درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، زمان رسیدن به 10 و 50 درصد جوانهزنی، یکنواختی جوانهزنی، طول گیاهچه و شاخص بنیه І بذرهای موسیر را در سطح احتمال یک درصد تحت تاثیر قرار دادند. کاربرد اسید سولفوریک در کنار سولفات آهن 1 درصد سبب افزایش جوانهزنی نسبت به شاهد گردید. همینطور در صفات مختلف اسید جیبرلیک اثر آهن را تقویت کرد در حالیکه درکنار روی سبب تفاوت چشمگیری نسبت به عدم کاربرد آن نگردید. سولفات روی 5 میلیمولار نسبت به شاهد موجب افزایش سرعت جوانهزنی گردید که با افزایش غلظت روند کاهشی داشت. اسید جیبرلیک سبب تغییر محسوس سرعت جوانهزنی نگردید. زمان رسیدن به 50 درصد جوانهزنی نیز تحت تاثیر غلظتهای 5/0 و 1 درصد سولفات آهن و سطوح پایین سولفات روی کاهش یافت. استفاده از اسید جیبرلیک تاثیر معنیداری بر کاهش زمان جوانهزنی نسبت به شاهد نشان نداد و در غلظتهای بالاتر T50 را بیشتر کرد. اگرچه صفات جوانهزنی کمتر تحت تاثیر اسید جیبرلیک قرار گرفت، اما طول گیاهچه و شاخص ویگور از آن تاثیر مثبتی پذیرفت و بالاترین طول گیاهچه در غلظتهای 5/0 و 1 درصد آهن همراه با اسید جیبرلیک به دست آمد.
نتیجه گیری: پرایمینگ بذر موسیر با مواد مغذی سبب بهبود شاخصهای جوانهزنی و بنیه گیاه گردید. غلظتهای مختلف آهن و روی اثرات متفاوتی بر بذر موسیر نشان دادند که با روشهای شکست خواب آن اثرمتقابل داشت. استفاده از اسید جیبرلیک اگرچه تاثیری بر افزایش سرعت جوانهزنی و کاهش زمان رسیدن به 10 و 50 درصد جوانهزنی نداشت اما طول گیاهچه و شاخص بنیه І را تقویت کرد که در مورد سولفات آهن این اثر مشهودتر بود.
جنبههای نوآوری:
صفحه 1 از 1 |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهشهای بذر ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Seed Research
Designed & Developed by : Yektaweb