8 نتیجه برای موسوی
امین عباسی، فریبرز شکاری، سید بهمن موسوی، ناصر صباغ نیا، عبداله جوانمرد،
جلد 3، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1395 )
چکیده
یکی از عوامل دستیابی به عملکرد بالا در واحد سطح، درصد و سرعت بالای جوانهزنی بذرها و استقرار مناسبتر گیاهچههای حاصل از بذرهای کشت شده میباشد. روی بهعنوان یک عنصر ضروری برای رشد و نمو گیاهان، از نقش کلیدی در بسیاری از فرآیندهای متابولیکی برخوردار بوده و تأثیر مثبتی را بر جوانهزنی بذرها دارد. اثر پیشتیمار بذر با محلولهایی با غلظت 5/0، 1 و 2 درصد سولفات روی بر تسهیم اندوخته بذر، آغاز خودپروری گیاهچه گندم و فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز طی پژوهشی بهصورت فاکتوریل بر پایهی طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار، در دانشگاه مراغه در سال 1392 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کلیه شاخصهای مورد مطالعه بهطور معنیداری تحت تأثیر پیشتیمار روی قرار گرفتند. مقایسه میانگین صفات اندازهگیری شده نشان داد که افزایش غلظت روی به یک درصد، اثرات مثبتی بر صفات مورد مطالعه داشته و برعکس، افزایش غلظت این عنصر به بیش از یک درصد موجب تغییرات منفی در صفات مزبور گردید. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد، میزان وزن خشک دانه در تیمار شاهد و سولفات روی 5/0 درصد به ترتیب در روزهای 21 و 20 به سطح ثابتی رسیدند که پس از بازههای یاد شده این مقدار ثابت ماند. همچنین، میزان وزن خشک کل، در تیمار شاهد و سولفات روی به ترتیب در روزهای 15 و 13 به وزن اولیه خود (وزن بذر) دست یافت. بهعلاوه، رشد خودپروری گیاه طی 12-10 روز پس از خیساندن آغاز شد. بذرهای تیمار شده با 5/0 و 1 درصد سولفات روی نسبت به سطوح دیگر آن دارای سطح برگ بیشتری بودند. این امر میتواند در نتیجهی ورود زودتر گیاهچههای حاصل از این تیمارها به مرحله خودپروری باشد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات اتمام اندوخته بذر، جبران اندوخته بذر، وزن خشک ریشهچه و وزن خشک ساقهچه مؤید این امر بود. در همین راستا پیشتیمارهای 5/0 و 1 درصد سولفات روی زودتر از تیمارهای شاهد و 2 درصد روی به خودپروری رسیدند که با توجه به نتایج آزمایشها پیشتیمارهای 5/0 و 1 درصد برگزیده شدند.
مهدی عقیقی شاهوردی، حشمت امیدی، سید اسماعیل موسوی،
جلد 3، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1395 )
چکیده
بهمنظور ارزیابی اثر کیتوزان بر جوانهزنی و برخی ویژگیهای بیوشیمیایی گیاه دارویی ماریتیغال در شرایط تنش شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشگاه شاهد تهران در سال 1394 اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل سطوح تنش شوری (صفر، 4، 8 و 12 دسیزیمنس بر متر) و سطوح مختلف کیتوزان (صفر، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 درصد) بودند. نتایج نشان داد که تنش شوری موجب کاهش درصد جوانهزنی، ضریب جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، شاخص وزنی و طولی بنیه بذر، طول ریشهچه، ساقهچه و گیاهچه و بیوماس کل و افزایش متوسط زمان جوانهزنی گردید. پیشتیمار بذر با کیتوزان تا غلظت 5/0 درصد سبب افزایش صفات ضریب جوانهزنی، شاخص وزنی بنیه بذر و طول ساقهچه شد. بیشترین میزان کلروفیل کل و پروتئین کل در پیش تیمار بذر با سطوح 5/0 درصد کیتوزان در شوری صفر دسی زیمنس بر متر (شاهد) به دست آمد. با افزایش تنش شوری، میزان فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز افزایش داشت، بهطوری که بیشترین فعالیت این دو آنزیم در سطح تنش شوری 12 دسی زیمنس بر متر در پیشتیمار با 5/0 درصد کیتوزان به دست آمد. نتایج نشان داد که تیمار بذر با کیتوزان 5/0 درصد میتواند اثرات مضر تنش شوری را بر برخی صفات در گیاهچه ماریتیغال کاهش داده و رشد گیاهچه را بهبود بخشد.
سید اسماعیل موسوی، حشمت امیدی، آیت اله سعیدی زاده، مهدی عقیقی شاهوردی،
جلد 7، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: شوری از مهمترین عوامل زیانبار در نواحی خشک و نیمهخشک جهان است که تولید گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. ریزجانداران میتوانند نقش مهمی را در سازگاری گیاهان به شرایط تنش ایفا کنند و با تولید هورمونهای تحریککننده رشد گیاهی از قبیل سیتوکینین، اسیدجیبرلیک، اکسین، اسیدهای آمینه ویتامینهای گروه B، به رشد بیشتر گیاه کمک کرده و نقش مهمی در افزایش تحمل گیاهان در شرایط نامساعد محیطی داشته باشند.
مواد و روشها: این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در دانشگاه شاهد تهران اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل شوری در 4 سطح (صفر، 40، 80 و 120 میلیمولار کلرید سدیم) و پیشتیمار زیستی در هشت سطح (عدم تلقیح، تلقیح با قارچ Trichoderma harzianum سویه BI، تلقیح با کود زیستی ازتوبارور 1، تلقیح با کود زیستی فسفاته بارور 2، تلقیح با تلفیق قارچ و کود زیستی ازتوبارور 1، تلقیح با تلفیق قارچ و کود زیستی فسفاته بارور 2، تلقیح با تلفیق کودهای زیستی ازتوبارور 1 و فسفاته بارور 2، تلقیح با تلفیقی از قارچ و کودهای زیستی ازتوبارور 1 و فسفاته بارور 2) بودند. در این آزمایش شاخصهای جوانهزنی، رنگیزههای گیاهی، پرولین، میزان سدیم و پتاسیم، نشاسته، کربوهیدرات، هدایت الکتریکی و پروتئین محلول گیاهچه مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: اثر متقابل پیشتیمار زیستی و شوری بر همه شاخصهای مورد ارزیابی بهجز کلروفیل b و آنتوسیانین در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. تیمار کود زیستی فسفاته بیشترین تأثیر مثبت بر درصد جوانهزنی را با افزایش شوری داشت. در تیمار تلفیق قارچ با کود زیستی ازتوباکتر مقادیر کلروفیل a، b و کل در سطوح مختلف شوری از بقیه تیمارها بیشتر و با افزایش سطح شوری بیشتر بهصورت افزایشی بود. بیشترین مقدار پتاسیم (10/4 میلیگرم در گرم وزنتر) در تیمار تلفیق قارچ با کود زیستی ازتوبارور در شوری 40 میلیمولار بهدست آمد و در مقایسه با شاهد در همین سطح شوری، 02/22 درصد افزایش نشان داد. با افزایش شوری، تیمارهای قارچ در جلوگیری از افزایش بیشتر مقدار سدیم و همچنین کود زیستی ازتوبارور در جلوگیری از کاهش بیشتر پتاسیم از مؤثرترین تیمارها بودند. مقدار پروتئینهای محلول در تیمار تلفیق قارچ با هر دو کود زیستی در بالاترین سطح شوری، بیشترین مقدار را دارا بود (09/ 13 میلیگرم بر گرم وزنتر) که نسبت به شاهد در همین سطح شوری، 38 درصد افزایش نشان داد.
نتیجه گیری: استفاده از پیشتیمار زیستی سبب کاهش اثرات منفی شوری از طریق کاهش محتوای سدیم و افزایش پتاسیم اندام هوایی شد و همچنین باعث شد با کم شدن هدایت الکتریکی در بالاترین سطح شوری نسبت به شاهد، تأثیر مثبتی در جوانهزنی داشته باشد.
جنبههای نوآوری:
1- اثر عوامل بیوکنترل باکتریایی و قارچی بر صفات فیزیولوژیک گیاهچه کدوی تخم کاغذی تحت تنش شوری بررسی گردید.
2- آستانه تحمل به شوری گیاه کدو از طریق افزایش پتاسیم و کاهش سدیم اندام هوایی تحت پیشتیمارهای زیستی بهبود یافت.
3- ترکیبات اسمولیتی بهوسیله استفاده از پیشتیمارهای زیستی افزایش یافت.
امین حقیقی، یزدان ایزدی، میعاد حاجی محمودی، سید امیر موسوی،
جلد 7، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: جوانهزنی و سبز شدن گیاهچه علاوه بر اینکه وابسته به ژنتیک هر گونه است، تحت تأثیر عوامل محیطی نیز قرار میگیرند. از جمله این عوامل میتوان به تغذیه و ژنتیک گیاه مادری، مرحله رسیدگی بذر در زمان برداشت و همچنین عوامل محیطی همچون دما، شوری، خشکی و وضعیت حاصلخیزی خاک اشاره کرد. بنیه بذر نیز به عنوان اولین جزء از کیفیت بذر تحت تأثیر پیری در طی انبارداری کاهش مییابد. هدف از این مطالعه ارزیابی واکنش جوانهزنی بذرهای زوال یافته گیاه چیا در دامنههای شوری مختلف میباشد.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل دو عاملی شامل بذر پیری تسریع یافته در پنج سطح (صفر، 24، 48، 72 و 96 ساعت) و تنش شوری در شش سطح (صفر، 50، 100، 150، 200 و 250 میلیمولار) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال 1398 اجرا گردید.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس نشاندهنده اثر معنیدار سطوح مختلف پیری تسریع یافته بذر و شوری و همچنین اثر متقابل آنها بر تمام صفات اندازهگیری شده بود. با استفاده از سه تابع سیگموییدی (لجستیک، گامپرتز و سیگمویید) و دو تابع چندجملهای (درجه 2 و 3) و با کمک معیارهای سنجش مدل نظیر ضریب دقت اندازهگیری، ریشه میانگین مربعات خطا و شاخص آیکائیک تصحیح شده الگوی مناسب جوانهزنی بذرهای زوال یافته این گیاه در پاسخ به سطوح مختلف شوری تعیین گردید. نتایج نشان داد که در سطوح مختلف زوال توانایی مدلها در توصیف پاسخ بذر چیا به سطوح شوری متفاوت بود. به گونهای که در شرایط بدون زوال و تیمار 72 ساعت پیری تسریع یافته بذر مدل سیگموئید و در سایر سطوح تیمار پیری بذر، مدل گامپرتز بهترین برازش را در توصیف جوانهزنی نهایی داشتند. بر اساس مدل سیگموئید کاهش 50 درصد جوانهزنی نهایی در سطوح پیری صفر و 72 ساعت به ترتیب در غلظتهای 1/171 و 9/76 میلیمولار و بر اساس مدل گامپرتز کاهش 50 درصد جوانهزنی نهایی در سطوح پیری 24 و 48 ساعت به ترتیب در غلظتهای 8/163 و 6/129 میلیمولار حاصل شد. نتایج حاصل از برازش مدلهای پلی نومیال نیز نشان داد که مدل کیوبیک توصیف مناسبتری برای صفات مورد مطالعه همچون بنیه بذر ارائه میدهد.
نتیجهگیری: جوانهزنی بذر گیاه چیا نسبت به تنش شوری و پیری تسریع یافته بذر حساسیت نشان میدهد. در شرایط عدم اعمال تیمار زوال، بذرهای چیا تا غلظت 200 میلیمولار مقاومت نشان داده و قادر به جوانهزنی بودند؛ اما با افزایش سطح زوال، میزان جوانهزنی در تمام سطوح تنش شوری به تدریج کاهش یافت به گونهای که در تیمار 96 ساعت پیری، جوانهزنی گیاه در سطوح بالاتر از 150 میلیمولار متوقف گردید.
جنبههای نوآوری:
1- بهترین مدل غیر خطی در پاسخ جوانهزنی گیاه چیا به سطوح مختلف پیری تسریع یافته بذر و شوری با کمک معیارهای سنجش مدل برآورد گردید.
2- آستانه تحمل جوانهزنی بذر گیاه چیا به تنش شوری برای بذر زوال یافته و بدون زوال تعیین شد.
فرشید یوسفی، عبدالرضا سیاهپوش، عبدالمهدی بخشنده، سید امیر موسوی،
جلد 8، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: گیاه دارویی سرخارگل از خانواده آستراسه و بومی آمریکای شمالی است. به دلیل دارا بودن خاصیت تقویت سامانه ایمنی بدن برای درمان انواع عوامل بیماریزا استفاده میشود. مرحله جوانهزنی بذر یکی از مراحل حیاتی و تعیینکننده در چرخه رشدی گونههای گیاهی است که میتواند با استقرار مطلوب گیاهچهها در فرایند تولید نقش مهمی ایفا نماید. بذر سرخارگل جوانهزنی و رشد اولیه آن بسیار کُند و ضعیف است؛ بنابراین استفاده از برخی تنظیم کنندگان رشد گیاهی، مانند هورمون جیبرلین میتواند نقش مؤثری در بهبود جوانهزنی بذر آن داشته باشد. هدف از ای آزمایش بررسی اثر پرایمینگ بذر با هورمون جیبرلین برکیفیت جوانهزنی بذر سرخارگل بود.
مواد و روشها: آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال 1397 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظتهای مختلف هورمون جیبرلین (صفر، 50، 100، 200، 400 و 800 میلیگرم بر لیتر) بهعنوان عامل اول و عامل دوم مدت زمان پرایم بذرها (12، 24 و 48 ساعت) بودند.
یافتهها: نتایج بدست آمده از بررسیهای آزمایشگاهی نشان داد که برهمکنش جیبرلین در مدت زمان پرایم بر درصد، سرعت و متوسط زمان جوانهزنی، طول ریشهچه و ساقهچه، شاخص قدرت بذر، فعالیت آنزیم پراکسیداز در سطح یک درصد و میزان پروتئین محلول بذر در سطح پنج درصد معنیدار شد. کیفیت جوانهزنی و میزان پروتئین تحت تأثیر تیمار جیبرلین با غلظت 200 میلیگرم بر لیتر به مدت زمان 24 ساعت پرایم افزایش یافت، در حالی که در غلظتهای 400 و 800 میلیگرم بر لیتر، هورمون جیبرلین باعث کاهش کیفیت جوانهزنی و افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت شد. نتایج مدلهای رگرسیون گام به گام فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و میزان پروتئین با شاخصهای جوانهزنی نشان داد که این صفات به طور معنیداری وارد مدل پیشبینی شدند. مشاهده شد در تمام صفات به جزء سرعت و متوسط زمان جوانهزنی میزان پروتئین وارد معادله پیش بینی شد. بهطور کلی مدلهای رگرسیون گام به گام طول ساقهچه و شاخص قدرت را بهتر از صفات دیگر پیش بینی میکند و بالاترین ضرایب را در این صفات با مقادیر 85/0 و 83/0 نشان داد. همچنین فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز تنها با سرعت و متوسط زمان جوانهزنی دارای همبستگی معنیداری بود، بهطوریکه میزان پروتئین محلول با تمام صفات مورد بررسی به جز سرعت و متوسط زمان جوانهزنی همبستگی مثبت و معنیداری نشان دادند. بالاترین ضرایب همبستگی مربوط به میزان پروتئین از شاخص طولی قدرت، با ضریب همبستگی (856/0 r=) به دست آمد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج بدست آمده از این آزمایش بهترین تیمار اعمالشده از هورمون جیبرلین برای پرایمینگ بذر سرخارگل با غلظت 200 میلیگرم بر لیتر به مدت 24 ساعت پرایم بود. با توجه به نتایج حاصله، پرایمینگ کردن بذر با هورمون جیبرلین در غلظتهای بین 100 تا 200 میلیگرم بر لیتر باعث افزایش کیفیت جوانهزنی میشود.
جنبههای نوآوری:
1- نقش هورمون جیبرلین بر صفات جوانهزنی بذر سرخارگل بررسی شد.
2- تأثیر هورمون جیبرلین بر میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت و پروتئینهای محلول در هنگام جوانهزنی بذر بررسی گردید.
فاطمه لجم اورک شیرپور، یزدان ایزدی، دکتر سید امیر موسوی،
جلد 8، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: جوانهزنی از مهمترین عاملهای تعیینکننده موفقیت و یا شکست در استقرار گیاهان بوده و در صورت عدم وجود محدودیت در سایر عوامل محیطی محدود کننده، مانند رطوبت و دمای محیط، تعیینکننده سرعت و درصد نهایی جوانهزنی بذرها خواهد بود. این پژوهش با هدف بررسی برخی شاخصهای جوانهزنی و ارزیابی مدلهای رگرسیون غیرخطی برای برآورد دماهای کاردینال جوانهزنی دو واریته جدید گوجهفرنگی انجام پذیرفت.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل دو عاملی شامل هفت سطح دما (5، 10، 15، 20، 25، 30 و 35 درجه سلسیوس) و دو رقم گیاه گوجهفرنگی (قرمز گیلاسی و زرد گلابی شکل) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال 1398 اجرا گردید. برای تعیین رابطه میان سرعت جوانهزنی و دما از توابع بتا، دندانهای و دوتکهای و از تابع لجستیک به منظور توصیف الگوی مناسب جوانهزنی دو رقم این گیاه در پاسخ به هر سطح دما در طی زمان استفاده گردید.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس نشاندهنده اثر معنیدار برهمکنش دما و رقم بر تمام صفات اندازهگیری شده در این آزمایش بود. نتایج نشان داد که درصد جوانهزنی در رقم گوجهفرنگی زرد گلابی شکلدر دماهای 15، 20، 25 و 30 درجه سلسیوس بهترتیب برابر 93، 96، 95 و 86 درصد و در رقم قرمز گیلاسی در بازه دمایی اشاره شده به ترتیب برابر 95، 98، 93، 98 درصد بود. هیچکدام از دو رقم گوجهفرنگی در دماهای 5، 10 و 35 درجه سلسیوس قادر به جوانهزنی نبودند. بر اساس نتایج خروجی از توابع برازش داده شده، مشخص شد که در بین تابعهای رگرسیونی غیر خطی آزمون شده در این پژوهش، تابع دوتکهای بهخوبی سرعت جوانهزنی بذر رقمهای گوجهفرنگی مورد مطالعه را در برابر دما، توصیف نمود (ضریب تبیین≥93/0 و شاخص آکاییک≤70-). همچنین تابع لجستیک نیز برازش مناسبی بر جوانهزنی دو رقم در سطوح بین 15 تا 30 درجه سلسیوس (R2≥0.96) در برابر زمان داشت. بر اساس تابع دو تکهای، دماهای پایه، بهینه و سقف به ترتیب برای رقم زرد گلابی شکل 25/11، 72/28 و 0/35 و برای رقم قرمز گیلاسی شکل 97/10، 61/28 و 0/35 درجه سلسیوس تخمین زده شد.
نتیجهگیری: جوانهزنی هر دو رقم گیاه گوجهفرنگی نسبت به تغییرات دما حساسیت نشان میدهد. در دماهای بالاتر از دمای حداقل، با افزایش دما هم نرخ جوانهزنی و هم سرعت آن افزایش پیدا کرد و این افزایش تا دمای مطلوب ادامه داشت و پس از آن روند تغییرات درصد و سرعت جوانهزنی به ازای دما کاهشی گردید. همچنین نتایج بهدست آمده از تابع لجستیک نشان داد که رقم زرد گلابی در مقایسه با قرمز گیلاسی، به افزایش دماهای بیش بهینه، حساستر است و با افزایش دما از 25 به 30 درجه سلسیوس جوانهزنی از 79/97 به 09/85 درصد کاهش یافت.
جنبههای نوآوری:
1- الگوی جوانهزنی دو رقم جدید گیاه گوجهفرنگی تحت تغییرات سطوح دمایی بررسی شد.
2- دماهای کاردینال دو رقم گوجهفرنگی با استفاده از توابع رگرسیون غیر خطی برآورد گردید.
سیده تینا موسوی کانی، داود کرتولی نژاد، زهره بهرامی، علی اصغر ذوالفقاری، الهه نیکوئی،
جلد 9، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: امروزه به دلیل تغییر کاربری و تخریب منابع طبیعی در اثر فعالیتهای انسانی، توجه به امر بیابانزدایی بسیار فراگیر شده است. یکی از گونههای مهم جهت احیای زیستی مناطق بیابانی در سطح وسیع، گیاه تاغ است. تاغ گیاهی از تیره تاج خروسان (Amaranthaceae) بوده که دو گونه آن به نامهای سفید تاغ (Haloxylon persicum Bunge ex Boissier & Buhse) و سیاه تاغ (Haloxylon aphyllum (Minkw.) Iljin) شهرت و پراکنش بیشتری در ایران دارد. این گیاهان، با داشتن سیستم ریشهای گسترده سبب تثبیت ماسههای روان میشوند. هدف از این تحقیق، بررسی اثر نانو ذرات دیاکسید تیتانیوم مزو متخلخل بر صفات جوانهزنی بذر سیاه تاغ تحت تنش خشکی، به عنوان یک گونه مهم در مناطق کویری میباشد.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل پنج تیمار نانو دیاکسید تیتانیوم با غلظتهای صفر، 25، 50، 100 و 200 میلیگرم بر لیتر و شش سطح تنشخشکی شامل صفر، 4-، 8-، 12-، 16- و 20- بار بوده است. پس از نانوپرایمینگ، بذرهای سیاه تاغ به مدت 15 روز در دستگاه ژرمیناتور با دمای 20 درجه سلسیوس با چهار تکرار تحت تنش خشکی قرار گرفتند. پس از اتمام جوانهزنی، در هر کدام از تیمارها، صفات درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، میانگین زمان جوانهزنی و شاخص بنیه بذر محاسبه گردید.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس دوطرفه و مقایسه میانگین شاخصهای جوانهزنی نشان داد که بیشترین درصد جوانهزنی (74 درصد) متعلق به تیمار تنش خشکی صفر بار با غلظت 200 میلیگرم بر لیتر و کمترین آن (3 درصد) متعلق به تنش 20- بار با غلظت 25 و 200 میلیگرم بر لیتر نانو تیتانیوم بوده است. با افزایش شدت تنش خشکی از صفر بار به 20- بار، سرعت جوانهزنی از 01/7 به 43/0 بذر در روز کاهش یافت. بیشترین میزان شاخص بنیه بذر نیز در تنش صفر بار متعلق به تیمار نانو تیتانیوم 200 میلیگرم بر لیتر، با میزان 77/325، بوده است.
نتیجهگیری: نتایج بدست آمده نشان داد که با افزایش تنش خشکی، شاخصهای جوانهزنی و رشد اولیه بذر سیاهتاغ در کلیه تیمارهای پرایم شده و پرایم نشده کاهش داشته و نانوپرایمینگ دیاکسید تیتانیوم، اثر مثبتی روی صفات جوانهزنی بذرها داشتهاست.
جنبههای نوآوری:
1- پرایمینگ بذر با استفاده از نانو دیاکسید تیتانیوم مزو متخلخل، سبب بهبود درصد جوانهزنی بذر سیاه تاغ، تحت تنش خشکی گردید.
2- غلظت 200 میلی گرم بر لیتر نانو دیاکسید تیتانیوم مزو متخلخل تاثیر بهتری بر شاخص بنیه بذر، میانگین زمان جوانهزنی، سرعت و درصد جوانهزنی نشان داد.
3- نانو پرایمینگ بذر با دیاکسید تیتانیوم، تاثیر چندانی بر مشخصههای رویشی نونهال سیاه تاغ در سطوح بالای تنش خشکی ایجاد ننمود.
منصور براهوئی، سید غلام رضا موسوی، محمد جواد ثقه الاسلامی، رضا برادران، سید مهدی جوادزاده،
جلد 9، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: گلرنگ گیاهی است که به دلیل دارا بودن ارزش بالای دارویی و غذایی به خصوص استحصال روغن خوراکی در کشورهای توسعه یافته مورد توجه قرار گرفته است. خشکی از مهمترین عوامل زیان بار در نواحی خشک و نیمه خشک جهان است که تولید گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. مواد تعدیل کننده نقش مهمی را در سازگاری گیاهان به شرایط تنش ایفا میکنند. از جمله این مواد هورمون اسید جیبرلیک و آنتی اکسیدان اسید آسکوربیک است که موجب افزایش تحمل گیاهان در شرایط نا مساعد محیطی میشوند. تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر اسید جیبرلیک و اسید آسکوربیک بر مؤلفههای جوانهزنی بذر و برخی شاخصهای آنزیمی گلرنگ در شرایط تنش خشکی انجام شد.
مواد و روشها: این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه علوم کشاورزی دانشگاه ایرانشهر در سال 1399 اجرا شد. عامل اول شامل سه سطح پیشتیمار بذر (شاهد (پیش تیمار با آب مقطر)، پیش تیمار با اسید جیبرلیک و پیش تیمار با اسید آسکوربیک) و عامل دوم تنش خشکی در چهار سطح (0، 3-، 6- و 9- بار) بود. تنش خشکی با استفاده از پلی اتیلن گلایکول 6000 اعمال شد. جوانهزنی بذرها در داخل ژرمیناتور با دمای 25 درجه سلسیوس به مدت 14 روز تحت شرایط تاریکی انجام شد. صفات جوانهزنی و شاخصهای آنزیمی طبق روشهای استاندارد اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اکثر شاخصهای جوانهزنی و رشدی گیاهچه گلرنگ با افزایش تنش خشکی روند کاهشی داشت، همچنین تنش خشکی منجر به تغییر فعل و انفعالات آنزیمهای آنتیاکسیدانت شد. پیشتیمار بذر با اسید جیبرلیک و اسید آسکوربیک در مقایسه با بذرهای پیشتیمار نشده، منجر به افزایش شاخصهای جوانهزنی، رشد گیاهچه و بهبود در فعالیت آنزیمی از جمله کاتالاز، پراکسیداز و سوپر اکسید دیسموتاز شد. پیشتیمار با اسید جیبرلیک از برتری معنیداری برخوردار بود. پیشتیمار بذر در شرایط تنش خشکی منجر به افزایش صفات سرعت جوانهزنی، محتوی پروتئین و فعالیت کاتالاز، پراکسیداز و آسکوربیک دیسموتاز نسبت به شاهد گردید.
نتیجهگیری: به طور کلی، پیشتیمار بذرهای گلرنگ با استفاده از اسید جیبرلیک منجر به تغییر فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت شده و این فعل و انفعالات در نهایت موجب تعدیل اثرات منفی تنش خشکی و افزایش پارامترهای جوانهزنی شد.
جنبههای نوآوری:
1- نقش اسید جیبرلیک و اسید آسکوربیک بر صفات جوانهزنی بذر گلرنگ بررسی شد.
2- تأثیر اسید جیبرلیک و اسید آسکوربیک بر میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت و پروتئن محلول در طول جوانهزنی بذر بررسی گردید.