جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای توکل افشاری

محبوبه حاجی عباسی، رضا توکل افشاری، علیرضا عباسی، رضا کمائی،
جلد 6، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1398 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: سویا یا Glycine max (L.) Merrill منبع اولیه روغن گیاهی است. بذرهای سویا معمولاً توانایی جوانه‌زنی را در طول ذخیره‌سازی بلند مدت حتی در شریط مطلوب از دست می‌دهند. فاکتورهای زیادی در زوال بذر موثر هستند که شامل عوامل ژنتیکی، آسیب مکانیکی، رطوبت نسبی، دمای محیط ذخیره‌سازی، محتوی رطوبت بذر، وجود میکروفلورا، رسیدگی بذر و عوامل دیگر می‌باشد که در صورت کاهش کیفیت بذر، شرایط را برای اهداف کشت نامناسب می‌کند. هدف از این آزمایش بررسی پاسخ‌های فیزیولوژیک بذر و همچنین شناسایی نقش ژن‌های LOX2 و GAI1 در زوال بذر تحت تاثیر اتیلن و اسید سالیسیلیک در جوانه‌زنی بذر زوال یافته سویا بود.
مواد و روش‌ها: به منظور تعیین اثر زوال بر بذر سویا و همچنین تعیین اثر آمینوسیکلوپروپان کربوکسیلیک اسید (ACC) و اسید سالیسیلیک بر بهبود زوال بذر، طی این تحقیق بذرهای سویا در معرض پیری تسریع شده به مدت صفر، 6 و 10 روز و پیری طبیعی به مدت 6 ماه قرار گرفتند. بذرها پس از پیری با اسید سالیسیلیک با غلظت 50 میکرو مولار و ACC (پیش ماده اتیلن) با غلظت 10 میکرو مولار به مدت 6 ساعت در دمای 25 درجه سلسیوس تیمار شدند. همچنین دسته‌ای بذر پس از آزمون پیری تسریع شده و طبیعی بدون هیچ تیماری به عنوان شاهد (بذر خشک) استفاده شدند. درصد جوانه‌زنی، میزان قند کل، گلوکز و فرکتوز بذر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین بیان ژن‌های GAI1 و LOX2 در بذرهای خشک و همچنین طی 6 و 12 ساعت تحت اثر آب، اسید سالیسیلیک و ACC به روش Q-RT- PCR بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج جوانه‌زنی نشان داد که با افزایش تعداد روزهای پیری، جوانه‌زنی کاهش می‌یابد. میزان قند کل در بذرهای 6 روز پیر تفاوت معنی‌داری با بذر پیر نشده نداشت؛ اما میزان قند کل در بذور 10 روز پیر نسبت به بذرهای پیر نشده افزایش معنی‌دار داشت. با افزایش سطوح پیری تسریع شده از صفر به 10 روز، محتوی گلوکز و فروکتوز در بذرهای خشک افزایش یافت. ژن‌ها هم بیان متفاوتی را در روزها و ساعت‌های مختلف از خود نشان دادند. با افزایش پیری از صفر به 10 روز، بیان GAI1 افزایش یافت. همچنین بیان LOX2 طی پیری تسریع شده از صفر روز به 6 روز افزایش یافت. بیان LOX2 در بذرهای پیر طبیعی خشک نسبت به بذرهای پیر نشده افزایش یافت. هورمون اسید سالیسیلیک و ACC اثرات متفاوتی را بر موارد اندازه‌گیری شده داشتند.
نتیجه‌گیری: در مجموع می‌توان چنین استنباط کرد که زوال بذر و کاهش بنیه نتیجه برآیند فرآیندهای تخریبی متعدد و اختلال در فعالیت‌های فیزیولوژیکی بذر است. این پژوهش نشان داد که پیری با افزایش در میزان قندکل، گلوکز و فرکتوز همراه می‌باشد. همچنین بیان ژن‌های دخیل در مسیر جوانه‌زنی نیز دستخوش تغییر می‌شوند. افزایش بیان ژن LOX2 در هر دو مسیر پیری تسریع شده و پیری طبیعی مشاهده شد. بیان GAI1 در پیری تسریع شده افزایش و در پیری طبیعی کاهش یافت.

جنبه‌های نوآوری:
1- نقش ژن‌های LOX2 و GAI1 در زوال بذر سویا شناسایی گردید.
2-پاسخ‌های فیزیولوژیک بذر تحت شرایط پیری طبیعی و آزمایشگاهی بررسی شد.

محمد محمدی، رضا توکل افشاری، جعفر نباتی، احسان اسکوئیان،
جلد 9، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: از عوامل اصلی عدم ثبات عملکرد نخود برخورد مراحل زایشی با خشکی و گرمای آخر فصل است، یکی از راهبرد‌های مناسب به منظور بهبود عملکرد نخود، کشت پاییزه آن است. از طرفی تنش یخ‌زدگی از عوامل محدود کننده کشت پاییزه نخود محسوب می‌گردد. اخیراً، پیش‌تیمار بذر به‌عنوان یک روش ضروری برای القای تحمل گیاهان در برابر تنش‌های مختلف توسعه‌یافته است. پیش‌تیمار در پاسخ‌های دفاعی گیاه به تنش منجر به واکنش سریع گیاه خواهد شد. یخ‌زدگی به‌عنوان یکی از تنش‌های محیطی، رشد و نمو بسیاری از گیاهان نقاط مختلف جهان را محدود می‌کند. مطالعات حاکی از این است که علاوه بر خوسرمایی، رویدادهای تنش‌زا کوتاه‌مدت زیستی و غیر زیستی به نام پیش‌تیمار نیز می‌توانند تحمل گیاهان به یخ‌زدگی را افزایش دهد. این فرآیند پاسخ به یخ‌زدگی را به‌طور مفید تغییر می‌دهد.
مواد و روش‌ها: این پژوهش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی پژوهشکده علوم گیاهی در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1397 انجام شد. عوامل آزمایشی شامل تیمار دمایی در چهار سطح (صفر، 12-، 15- و 17- درجه سلسیوس)، پیش تیمار بذر در 10 سطح (شاهد (بدون پیش‌تیمار)، هیدروپرایمینگ، کلرید سدیم، اسید سالیسیلیک، نیتروپروساید سدیم، باکتری‌های حل‌کننده فسفر و پتاسیم، آمینواسید، نیترات پتاسیم و سولفات روی) و ژنوتیپ‌های نخود در چهار سطح (MCC505، ILC8617، MCC495 و رقم سارال) بودند. در این آزمایش درصد بقاء، درصد نشت الکترولیت‌ها، دمای 50 درصد کشندگی بر اساس نشت و دمای 50 درصد کشندگی بر اساس بقاء مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که کاربرد پیش‌تیمارهای هیدروپرایمینگ، نیتروپروساید سدیم و سولفات روی اثرات مطلوبی بر درصد بقاء و نشت الکترولیت‌ها داشتند که از این میان تیمار نیتروپروساید سدیم توانست نسبت به تیمار شاهد در دمای 15- و 17- درجه سلسیوس در رقم سارال، دمای 15- درجه سلسیوس در ژنوتیپ ILC8617 و دمای 12- و 15- درجه سلسیوس در ژنوتیپ MCC495 منجر به افزایش درصد بقاء به ترتیب 23، 68، 58، 85 و 55 درصد شود. همچنین تیمار مذکور نسبت به تیمار شاهد در دمای 15- درجه سلسیوس در ژنوتیپ ILC8617 منجر به کاهش 13 درصدی نشت الکترولیت‌ها شد. علاوه بر این تیمار مذکور نسبت به تیمار شاهد منجر به کاهش 40 درصدی دمای 50 درصد کشندگی بر اساس بقاء در ژنوتیپ MCC495 گردید.
نتیجه‌گیری: به‌طورکلی نتایج بیانگر افزایش نشت الکترولیت‌ها و کاهش درصد بقاء تحت تنش یخ‌زدگی بود. کاربرد پیش‌تیمار با القای تحمل به یخ‌زدگی، توانست فراتر از تیمار شاهد خوسرما شده پیش رود و منجر به کاهش دمای 50 درصد کشندگی بر اساس بقاء و نشت الکترولیت‌ها در ژنوتیپ MCC495 گردد. علاوه بر این پاسخ پیش‌تیمار به منظور تحمل به یخ‌زدگی میان نشت الکترولیت‌ و درصد بقاء بیشتر در حفظ بقاء مؤثر بود.

جنبه‌های نوآوری:
1- تأثیر پیش‌تیمارهای مختلف بر تحمل به یخ‌زدگی بذر نخود بررسی و مشخص شد.
2- آستانه تحمل به یخ‌زدگی گیاهچه‌های نخود در شرایط آزمایشگاهی تحت پیش‌تیمارهای مختلف تعیین شد.
3- پاسخ ژنوتیپ‌ها به پیش‌تیمارها و رفتار ژنوتیپ‌ها نسبت به همدیگر بررسی گردید.

مهوش مجدی، رضا توکل افشاری، حمیدرضا خزاعی، امین میرشمسی کاخکی،
جلد 10، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1402 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: آثار افزایش دما بر رشد مزرعه‌ای گوجه‌فرنگی از نتایج مشهود گرمایش جهانی است و از مسائل مهمی به‌شمار می‌آید که باید مورد بررسی قرار گرفته شود. جهت حفظ و توسعه سامانه‌های کشت این گیاه زراعی باید به‌فهم درستی از سازوکارهای تحمل به گرما و پاسخ‌های فیزیولوژیکی در گوجه‌فرنگی دست یافت. هدف اصلی این پژوهش، تأثیر تنش گرمایی بر جوانه‌زنی و رشد دانه‌های گرده ژرم‌پلاسم‌های تحقیقاتی گوجه‌فرنگی می‌باشد. دانش محققین در ارتباط با پاسخ ارقام مختلف گوجه‌فرنگی به تنش‌های غیرزنده اندک بوده و تنها آثار آنزیم‌های دخیل در فرآیند پاسخ، پروتئین‌های شوک حرارتی و برخی هورمون‌ها  مورد بررسی قرار گرفته است. از اینرو رسیدن به درک درستی از فرآیندهای فیزیولوژیکی، مسیر تشخیص مراحل حساس به‌تنش گرمایی و بهبود آنان را تسهیل می‌سازد.
 مواد و روش‌ها: بذرهای ارقام تحقیقاتی مقاوم (LA2661 و LA2662) و حساس (LA3911) به­ تنش گرمایی گوجه­فرنگی، به منظور ارزیابی آثار افزایش دمای روز و شب مورد استفاده قرار گرفته شد. گیاهچه­های بدست آمده در شرایط دمایی بهینه (­ºC24 روز/­ºC18 شب) رشد کرده و پس از مشاهده اولین آغازه گل جهت اعمال تیمارهای تنش گرمایی روز شامل دماهای ­ºC28، ºC32 و ºC36 روز/ ­ºC18 شب و تیمارهای تنش گرمایی شب شامل دماهای ­ºC28، ºC32 و ºC36 شب/ ­ºC24 روز به مدت 7 روز به داخل اتاقک‌های رشد انتقال یافتند؛ سپس زنده­مانی، جوانه­زنی و رشد دانه­های گرده ارزیابی شد.
 یافته‌ها: نتایج آزمون­های اعمال تنش گرمایی روز نشان می­دهد که درصد زنده­مانی و جوانه­زنی دانه­های گرده و رشد لوله­گرده ارقام LA2661، LA2662 و LA3911 با افزایش دمای روز از ºC24 به­ ºC36 کاهش می­یابد که این کاهش برای رقم حساس LA3911 بیشتر است. همچنین، تنش گرمایی سبب افزایش دانه­های گرده تجزیه شده در رقم LA3911 شد. اعمال تنش گرمایی شب نیز، سبب کاهش درصد زنده­مانی دانه­های گرده هر سه رقم مورد مطالعه شد. ارقام مقاوم LA2661 و LA2662 درصد جوانه­زنی بیشتری نسبت به­رقم حساس LA3911 داشتند. همچنین افزایش دمای شب از ºC­18 به ºC­36­ سبب کاهش50 درصدی جوانه­زنی دانه­­های گرده شد. کاهش طول لوله­گرده، در تمامی ارقام و تیمارهای شب نیز، مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: آثار تنش گرما در مراحل اولیه­ی گلدهی که گل­ها قابل مشاهده­اند، زیاد می­­باشد و مراحل زایشی به‌دمای بالا بسیار حساس بوده و بر باروری و فرآیندهای بعد از تلقیح اثر می­گذارد و در نهایت سبب کاهش عملکرد می­شوند. تعداد دانه­های­گرده آزاد شده از گل گوجه­فرنگی به­شدت تحت تأثیر افزایش دمای روز نسبت به­محدوده دمایی طبیعی (ºC­22 تا ­ºC­24) رشد است. محققان بسیاری مدعی کاهش تعداد دانه­های‌گرده زنده با افزایش دما هستند، همچنین تعداد دانه­های­گرده غیرزنده در دمای ­ºC­36 روز و دماهای ºC­32 و ­ºC­36 شب بالا نسبت به­شرایط دمایی بهینه بیشتر است و به­نظر می­رسد افزایش دمای شب آثار جبران ناپذیرتری نسبت به افزایش دمای روز ایجاد می­کند.

جنبه‌های نوآوری:
  1. تنش گرمای شب به عنوان عامل اثرگذار بر جوانه‌زنی و زنده­مانی دانه­های گرده گوجه­فرنگی ارزیابی گردید.
  2.  طول لوله­گرده با استفاده از آنالیزهای تصویری اندازه­گیری شد.
  3. تنش گرمایی در دوره خاصی از رشد زایشی اعمال و اثر آن بر گرده­افشانی بررسی شد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهشهای بذر ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Seed Research

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.