4 نتیجه برای اسدی
محمدرضا عباسی، مریم حاج حسنی، عباس میرآخورلی، علی حمزه نژاد، آزیتا نخعی، غلامرضا خاکیزاده، رمضانعلی علی تبار، رسول کنعانی، مریم اسدی پور، فتح الله نادعلی، حسن مختارپور، زرقام عزیزی، علی شهریاری، مجید رخشنده رو، حسن مصطفایی، سام صفری، غلامرضا عبادوز، هما منوچهری، صاحبداد حبیبی فر، عبدالناصر مهدیپور، حسن امیرآبادی زاده، صاحبداد حبیبی فر، نرگس کازرانی، سید نورالدین لسانی، عبدالحسین عسگری، اسدالله فتحی، محمد کمال الدین عباسی، حسن قوچیق، علی سلطانی، احمد قاسمی، محمدجواد کرمی، محمد زمانیان، صدیقه آناهید، میرجمال الدین پورپیغمبر، علیرضا بهشتی،
جلد 7، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: وجود تنوع در گیاهان زراعی برای کشت و زرع از جمله علوفه یکی از راه کارها جهت نیل به کشاورزی پایدار است. از آنجا که شبدر شیرین (Melilotus spp) یکی از گیاهان علوفهای با عملکرد مناسب برای کاشت در مزارع و به ویژه زمینهای حاشیهای است، لذا جمعآوری و ارزیابی این ژرمپلاسم اولین گام موثر در حفاظت و بهرهبرداری از این گیاه در داخل کشور است. تا قبل از این تحقیق، تعداد محدودی از منابع ژنتیکی این جنس در کشور جمعآوری شده است.
مواد و روشها: در این تحقیق با استفاده از دستورالعملهای استاندارد در طی دو سال با مراجعه به محلهای پراکنش نمونهها در طبیعت، ژرم پلاسم شبدرشیرین موجود در ایران جمعآوری شد. همچنین 26 مشخصه محل جمعآوری یادداشت گردید. آمارههای توصیفی این مشخصهها برآورد گردید. ژرمپلاسمهای جمعآوری شده برای دو سال در مزرعه کشت شدند تا با استفاده از منابع موجود گونه و دوره زندگی آنها مشخص شود. بذر ژرمپلاسمهای جمعآوری شده برای استفادههای بعدی در شرایط کوتاه مدت (C° 4-2) و بلند مدت (C° 18-) حفاظت شدند.
یافتهها: مجموعا 258 نمونهژنتیکی جمعآوری شد. نمونهها از ارتفاع 11- متر از سطح دریا در بابلسر تا 3090 متری در نور آباد لرستان پراکنش داشتند. ژرمپلاسمهای جمعآوری شده بطور عمده از مناطق غیرشور جمعآوری شدند ولی هشت نمونه از مناطقی با شوری متوسط تا بالا جمعآوری گردید. M. albus،M. officinalis و M. indicus به ترتیب با 21، 201 و 36 نمونهژنتیکی در مجموعه شناسایی شدند. در این تحقیق گونههای M. sulcatus و M. dentatus که در تحقیقات قبلی برای ایران در منابع گیاهشناسی ذکر شده بود، با مراجعه به آدرسهای ذکر شده در منابع بدست نیامدند.
نتیجهگیری: نمونههای جمعآوری شده از مناطق حاشیهای (شور، زهکش پایین و کم بازده) پتانسیل و قابلیت تحمل شرایط تنشی را دارند، لذا میتوان از این ژرمپلاسمها در تحقیقات آینده استفاده نمود. تمام نمونههای M. indicus یکساله بودند، درصورتی که در دو گونه دیگر نمونههای یکساله، دوساله اختیاری و دوساله اجباری نیز وجود داشتند. عدم دسترسی به M. sulcatus و M. dentatus میتواند هشداری درخصوص تهدید این گونهها در کشور باشد. مجموعه جمعآوری شده به اضافه کلکسیون قبلی بانک ژن گیاهی ملی ایران (80 نمونه) پتانسیل ژنتیکی مناسبی از این جنس را برای بهرهبرداری در کشور فراهم نموده است.
جنبههای نوآوری:
- افزایش بیش از سه برابری منابع ژنتیکی این جنس در سیستم حفاظت خارج از رویشگاه
- اخطار در خصوص در معرض تهدید بودن (یا از بین رفتن) دو گونه M. sulcatus و M. dentatus
احمد زارع، الهام الهی فرد، زهرا اسدی نژاد،
جلد 7، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: کهورک در مزارع گندم، جو، زعفران، پنبه، سبزیجات، و در باغات به عنوان علف هرز معرفی شده است. گسترش این علفهرز در اقلیمهای مختلف منجر به ایجاد این سؤال میشود که شرایط گیاه مادری بر خصوصیات جوانهزنی تا چه میزان میتواند تاثیرگذار باشد. بنابراین هدف از انجام این تحقیق ارزیابی تأثیر شرایط گیاه مادری بر خصوصیات جوانهزنی در پاسخ به تنشهای محیطی (دما، شوری و خشکی) بود.
مواد و روشها: بهمنظور بررسی چگونگی شکست خواب و آستانههای پاسخ جوانهزنی دو اکوتیپ علفهرز کهورک (خوزستان و فارس) به عوامل محیطی (دما، شوری و خشکی)، چهار آزمایش جداگانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان انجام شد. آزمایشها شامل غوطهوری بذرها در اسید سولفوریک غلیظ (96 درصد) (0، 5، 10، 15، 20، 25، 30 و 40 دقیقه)، دماهای مختلف شامل (0، 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 و 45 درجه سلسیوس)، سطوح شوری (0، 100، 200، 300، 400، 500 و 600 میلیمولار کلرید سدیم) و سطوح مختلف تنش خشکی (0، 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0-، 1- و 2/1- مگاپاسکال) بود.
یافتهها: مدت زمان مورد نیاز جهت غوطهوری بذرهای دو اکوتیپ کهورک در اسید سولفوریک جهت شکست خواب متفاوت بود. پارامترهای معادله نشان داد که مدت زمان غوطهوری در اسید سولفوریک برای رسیدن به 50 درصد جوانهزنی در اکوتیپ خوزستان (38/11 دقیقه) نسبت به اکوتیپ فارس (10/8 دقیقه) بیشتر بود. همچنین اکوتیپ خوزستان در دمای 40 درجه سلسیوس قادر به جوانهزنی (45 درصد) بود، درحالیکه جوانهزنی در اکوتیپ فارس در دمای مذکور متوقف گردید. سرعت جوانهزنی و درصد جوانهزنی تجمعی در دماهای کمتر از 25 درجه سلسیوس در اکوتیپ فارس نسبت به اکوتیپ خوزستان بیشتر بود. نتایج آزمایش شوری نشان داد که کاهش 50 درصدی شاخص بنیه بذر، درصد جوانهزنی نهایی و سرعت جوانهزنی در اکوتیپ فارس به ترتیب معادل 48/167، 46/404 و 02/307 میلیمولار و در اکوتیپ خوزستان معادل 89/229، 16/380 و 57/291 میلیمولار بود. در مورد اعمال تیمارهای خشکی، کاهش 50 درصدی درصد جوانهزنی نهایی، شاخص بنیه بذر و سرعت جوانهزنی در اکوتیپ فارس به ترتیب 50/0-، 38/0- و 39/0- مگاپاسکال و در اکوتیپ خوزستان به ترتیب 79/0-، 46/0- و 50/0- مگاپاسکال بود.
نتیجهگیری: بهطورکلی، نتایج نشان داد که شرایط اقلیم رویشگاه گیاه مادری (طول و عرض جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، میزان بارندگی و دما) میتواند بر میزان خواب و مقاومت به تنشهای محیطی به مانند دما، شوری و خشکی تاثیرگذار باشد.
جنبههای نوآوری:
1- آستانههای پاسخ جوانهزنی بذرهای دو اکوتیپ کهورک فارس و خوزستان در مواجهه با دما و تنشهای خشکی و شوری مقایسه گردید.
مهدی اسدی، مجید رحیمی زاده،
جلد 8، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: گاوپنبه یکی ازمهمترین علفهایهرز مزارع پنبه، ذرت، گوجه فرنگی و سویا است. بدون شک آگاهی از واکنش بذر علفهای هرز به عوامل محیطی (نور و دما) در درک بهتر چگونگی الگوی جوانهزنی و استقرار آنها امری ضروری است. هدف این تحقیق نیز ارزیابی برهمکنش دورههای نوری و حرارت متناوب بر جوانهزنی بذر علف هرز گاوپنبه بود.
مواد و روشها: این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد در سال 1394 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل رژیم دمایی روزانه در چهار سطح: سه دمای متناوب روزانه 15 – 25 (شب- روز)، 20 – 30، 25 – 35 و دمای ثابت 25 درجه سلسیوس و تناوب نوری در سه سطح: 8-16 ساعت (تاریکی- روشنایی)، 12 – 12 ساعت و تاریکی ممتد در طول روز بودند. صفات مورد ارزیابی عبارت بودند از: حداکثر درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، یکنواختی جوانهزنی و مدت زمان لازم تا رسیدن به 10 درصد و 90 درصد جوانهزنی که به کمک نرم افزار جرمین بدست آمد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تمام صفات مورد بررسی تحت تأثیر برهمکنش دما و نور قرار گرفت. بذرهای گاوپنبه در شرایط تناوب نوری و دمایی جوانهزنی بهتری داشتند و با افزایش دمای روزانه تا 30 درجه سلسیوس، درصد و سرعت جوانهزنی افزایش و سپس کاهش یافت، اگر چه واکنش بذر به دمای شبانه بیش از دمای روزانه بود. بیشترین (98 درصد) و کمترین درصد جوانهزنی (57 درصد) به ترتیب در دمای متناوب 15-25 درجه سلسیوس و دمای ثابت 25 درجه سلسیوس تحت شرایط نوری 12-12 ساعت روشنایی و تاریکی حاصل شد. کمترین مدت زمان لازم برای رسیدن به 10 و 90 درصد جوانهزنی و بیشترین یکنواختی جوانهزنی نیز در دمای متناوب 20-30 درجه سلسیوس تحت شرایط تاریکی مشاهده شد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این آزمایش بذر گاوپنبه در دامنه وسیعی از شرایط نوری و حرارتی قادر به جوانهزنی است، اگر چه در شرایط وجود نور و تناوب دمایی جوانهزنی بهتر دارد. بنابراین شخم با گاوآهن برگرداندار میتواند به تحریک جوانهزنی و تخلیه بانک بذر خاک منجر شود.
جنبههای نوآوری:
1- از آنجایی که نور عامل تحریک جوانه زنی بذر گاوپنبه است، پس بنابر این استفاده از نظامهای بدون شخم عامل موثری در مهار این علف هرز است.
2- افزایش دمای محیط شانس جوانه زنی بذر علف هرز گاوپنبه را کاهش میدهد.
ایرج رحیمی، اسماعیل اسدی، پژمان طهماسبی، علیرضا منفرد، علی عباسی سورکی،
جلد 9، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: شکار سرنوشت مشترک اکثر بذرهای تولیدشده توسط گیاهان است. از دست رفتن بذرها در اثر شکار میتواند برای گیاهان زیانبار باشد و موجب نادر شدن گونههای گیاهی گردد زیرا گونههای نادر در برابر انقراض از طریق فرایندهایی که سازوکارهای پراکنش گیاه را مختل میکنند آسیبپذیر هستند. لذا هدف از این تحقیق بررسی اثرات شکار بذر پیش از پراکنش، بین گونههای گون نادر و همتایان فراوان آنها بود.
مواد و روشها: به منظور بررسی اثرات شکار پیش از پراکنش بذر، 12 گونه گون شامل 6 گونه گون با فرم رویشی علفی (شامل سه گونه با وضعیت نادر (A. caraganae، A. heterophyllus و Astragalus holopsilus) و سه گونه با وضعیت فراوان (A. angustiflorus، A. curvirostris و A. effusus) و 6 گونه گون با فرم رویشی بوتهای (شامل سه گونه با وضعیت نادر (A. cephalanthus، A. camphylanthus و A. cemerinus) و سه گونه با وضعیت فراوان (A. verus، A. susianus و A. rhodosemius) در سالهای 1397 و 1398 مورد مقایسه قرار گرفت. از هر گونه تعداد 20 پایه گیاهی و از هر پایه گیاهی تعداد 10 غلاف (برای هر گونه 200 غلاف)، به طور تصادفی انتخاب و هم برای غلافها و هم برای بذرهای این گونهها پارامترهای سطح، محیط، طول، عرض، نسبت طول به عرض، کرویت و مسافت بین تقاطع طول و عرض از مرکز بذر اندازهگیری و مقایسه شد. همچنین توده غلاف و توده بذر، تعداد غلاف و بذر مورد حمله شکارگرها، تعداد بذر سالم، شکل غلاف و شکل بذر گونهها مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: نتایج به دست آمده از مقایسات میانگین ویژگیهای ریختشناسی بذر بین گونههای گون علفی و بوتهای نشان داد بیشترین و کمترین اندازه از سطح بذر، محیط بذر، طول بذر و عرض بذر، نسبت طول به عرض بذر، کرویت بذر و تقاطع طول و عرض بذر مربوط به گونههای گون فراوان بود. در مورد گونههای گون بوتهای بیشترین این ویژگیها مربوط به گونههای گون فراوان و کمترین این ویژگیها مربوط به گونههای گون نادر بود. نتایج ویژگیهای ریختشناسی غلاف بین گونههای گون علفی و بوتهای نشان داد بیشترین و کمترین این ویژگیها مربوط به هر دو گروه گونههای گون فراوان و نادر بود. نتایج مقایسه میانگینها در مورد توده بذر، تعداد بذر آسیبدیده، تعداد بذر سالم و شکل بذر تحت تأثیر فعالیت شکارگرهای پیش از پراکنش بین گونههای گون علفی نشان داد بیشترین و کمترین توده بذر و تعداد بذر آسیبدیده مربوط به گونههای گون فراوان بود. همچنین بیشترین و کمترین تعداد بذر سالم و شکل بذر مربوط به گونه گونههای گون نادر بود. در بین گونههای گون بوتهای بیشترین توده بذر، تعداد بذر آسیب دیده، تعداد بذر سالم و شکل بذر مربوط به گونههای گون فراوان بود. کمترین این ویژگیها مربوط به گونههای گون نادر بود.
نتیجهگیری: نتایج کلی نشان داد هر چه گونهها قادر به تولید بذرهای با اندازههای بزرگتر و کوچکتر باشند وضعیت پراکنش بهتری دارند و هر چه توده بذر و توده غلاف گیاه بیشتر باشد و شکل بزرگتری داشته باشند شکارگرها به میزان بیشتری به آن گونهها حمله میکنند ولی میزان حمله شکارگرها منجر به نادر بودن گونهها نمیشود.
جنبههای نوآوری:
1- نقش شکارگرهای پیش از پراکنش بذر روی گونههای گون نادر و فراوان بررسی شد.
2- ویژگیهای ریختشناسی بذر و فرم رویشی گونههای گون نادر و فراوان مورد مقایسه قرار گرفت.