31 نتیجه برای تنش
رحیم تربالی، علی اصغر علیلو، منوچهر فرجامی نژاد،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: یکی از دلایل عمده کاهش محصول در گیاهان زراعی هجوم علفهای هرز است. دگرآسیبی یکی از تواناییهای علفهای هرز است که معمولاً با اثرات بازدارندگی، بر رفتار جوامع گیاهی تأثیر میگذارد؛ بنابراین بررسی تأثیر دگرآسیبی بر گیاهان زراعی از اهمیت خاصی برخوردار است. همچنین استفاده از گیاهان دگرآسیب و شناسایی ترکیبات زیستفعال آنها میتواند راهکارهای مناسبی برای مدیریت علفهای هرز نشان دهد؛ بنابراین در این تحقیق ضمن بررسی تأثیر مواد دگرآسیب موجود در ریشه گیاه آلاله داسی روی شاخصهای جوانهزنی بذرگندم، نحوه عمل آن بر برخی از فعالیتهای آنزیمی مطالعه و ترکیبات احتمالی شرکتکننده در دگرآسیبی این گیاه، شناسایی و گزارش شده است.
مواد و روشها: آزمایشهای جوانهزنی و رشد گیاهچه بذر گندم رقم سرداری تحت تأثیر تیمار عصاره آبی ریشه آلاله داسی در پنج سطح، شاهد (آب مقطر)، 5، 10، 15 و 20 درصد عصاره بهصورت طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه پژوهشی تولید و ژنتیک گیاهی دانشگاه مراغه طی سال 1397 انجام شد. همزمان با بررسی اثر تیمار بر مجموعه صفات جوانهزنی و گیاهچه، تغییر در فعالیت آنزیمهای آلفا آمیلاز، کاتالاز، پراکسیداز، سوپر اکسید دیسموتاز و فنل اکسیداز نیز در این مرحله بررسی شدند. همچنین، شناسایی ترکیبات شیمیایی عصاره متانولی ریشه توسط GC/MS انجام شد.
یافتهها: با توجه به نتایج، با افزایش غلظت عصاره ریشه آلاله داسی درصد و سرعت جوانهزنی بذر گندم بهطور معنیدار کاهش یافت و در غلظت بیش از 15 درصد جوانهزنی متوقف شد. نتایج رشد گیاهچه حاکی از بازدارندگی شدید عصاره ریشه بر رشد اندامهای ریشهچه و ساقهچه گندم بود که با کاهش معنیدار در طول و وزن این اندامها همراه شد که درنهایت قدرت گیاهچه را کاهش داد. همچنین عصاره ریشه، فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز را بهطور معنیدار کاهش داد ولی فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت در سطوح پایین عصاره افزایش و در سطوح بالاتر کاهش یافتند. در تجزیه شیمیایی، ترکیبات Octadecatrienal، Dihydro-4H-pyrazolo[3,4-d]pyrimidin-4-one، Hexadecanoic acid، Hexadecanoic acid, 2-hydroxy-1(hydroxymethyl)ethyl ester، Isopropyl isothiocyanate و Cyclohexanone با مقادیر بالا شناسایی شدند که بازدارنده جوانهزنی نیز هستند.
نتیجهگیری: عصاره ریشه آلاله داسی اثر بازدارندگی بسیار قوی روی قوه و قدرت نامیه بذر گندم داشت. بر اساس یافتههای پژوهش نحوه عمل ترکیبات دگرآسیب آلاله داسی از طریق القاء تنش اکسیداتیو و ممانعت از تحریک مواد اندوخته بذری در هنگام جوانهزنی میباشد. حساسیت بالای فعالیت آنزیم آلفاآمیلاز به مواد دگرآسیب در این آزمایش ردیابی شد. همچنین کاهش فعالیت تمامی آنزیمهای مورد مطالعه در غلظتهای بالا قابل توجه بود. مشتقات مربوط به اسید استئاریک و اسید پالمتیک در حدود 30 درصد ترکیبات را به خود اختصاص دادند که با احتمال بسیار قوی تداخل آنها با فعالیت آنزیمها وجود دارد.
جنبههای نوآوری:
1- تأثیر دگرآسیبی عصاره آبی ریشه آلاله داسی بر روی شاخصههای جوانهزنی گندم زراعی بررسی شد.
2- شناسایی ترکیبات موجود در عصاره متانولی ریشه آلاله داسی صورت گرفت.
3- القاء تنش اکسیداتیو توسط ترکیبات دگرآسیب مشاهده شد.
امین حقیقی، یزدان ایزدی، میعاد حاجی محمودی، سید امیر موسوی،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: جوانهزنی و سبز شدن گیاهچه علاوه بر اینکه وابسته به ژنتیک هر گونه است، تحت تأثیر عوامل محیطی نیز قرار میگیرند. از جمله این عوامل میتوان به تغذیه و ژنتیک گیاه مادری، مرحله رسیدگی بذر در زمان برداشت و همچنین عوامل محیطی همچون دما، شوری، خشکی و وضعیت حاصلخیزی خاک اشاره کرد. بنیه بذر نیز به عنوان اولین جزء از کیفیت بذر تحت تأثیر پیری در طی انبارداری کاهش مییابد. هدف از این مطالعه ارزیابی واکنش جوانهزنی بذرهای زوال یافته گیاه چیا در دامنههای شوری مختلف میباشد.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل دو عاملی شامل بذر پیری تسریع یافته در پنج سطح (صفر، 24، 48، 72 و 96 ساعت) و تنش شوری در شش سطح (صفر، 50، 100، 150، 200 و 250 میلیمولار) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال 1398 اجرا گردید.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس نشاندهنده اثر معنیدار سطوح مختلف پیری تسریع یافته بذر و شوری و همچنین اثر متقابل آنها بر تمام صفات اندازهگیری شده بود. با استفاده از سه تابع سیگموییدی (لجستیک، گامپرتز و سیگمویید) و دو تابع چندجملهای (درجه 2 و 3) و با کمک معیارهای سنجش مدل نظیر ضریب دقت اندازهگیری، ریشه میانگین مربعات خطا و شاخص آیکائیک تصحیح شده الگوی مناسب جوانهزنی بذرهای زوال یافته این گیاه در پاسخ به سطوح مختلف شوری تعیین گردید. نتایج نشان داد که در سطوح مختلف زوال توانایی مدلها در توصیف پاسخ بذر چیا به سطوح شوری متفاوت بود. به گونهای که در شرایط بدون زوال و تیمار 72 ساعت پیری تسریع یافته بذر مدل سیگموئید و در سایر سطوح تیمار پیری بذر، مدل گامپرتز بهترین برازش را در توصیف جوانهزنی نهایی داشتند. بر اساس مدل سیگموئید کاهش 50 درصد جوانهزنی نهایی در سطوح پیری صفر و 72 ساعت به ترتیب در غلظتهای 1/171 و 9/76 میلیمولار و بر اساس مدل گامپرتز کاهش 50 درصد جوانهزنی نهایی در سطوح پیری 24 و 48 ساعت به ترتیب در غلظتهای 8/163 و 6/129 میلیمولار حاصل شد. نتایج حاصل از برازش مدلهای پلی نومیال نیز نشان داد که مدل کیوبیک توصیف مناسبتری برای صفات مورد مطالعه همچون بنیه بذر ارائه میدهد.
نتیجهگیری: جوانهزنی بذر گیاه چیا نسبت به تنش شوری و پیری تسریع یافته بذر حساسیت نشان میدهد. در شرایط عدم اعمال تیمار زوال، بذرهای چیا تا غلظت 200 میلیمولار مقاومت نشان داده و قادر به جوانهزنی بودند؛ اما با افزایش سطح زوال، میزان جوانهزنی در تمام سطوح تنش شوری به تدریج کاهش یافت به گونهای که در تیمار 96 ساعت پیری، جوانهزنی گیاه در سطوح بالاتر از 150 میلیمولار متوقف گردید.
جنبههای نوآوری:
1- بهترین مدل غیر خطی در پاسخ جوانهزنی گیاه چیا به سطوح مختلف پیری تسریع یافته بذر و شوری با کمک معیارهای سنجش مدل برآورد گردید.
2- آستانه تحمل جوانهزنی بذر گیاه چیا به تنش شوری برای بذر زوال یافته و بدون زوال تعیین شد.
مهناز منصوری، علی مرادی، حمیدرضا بلوچی، الیاس سلطانی،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: بذر مهمترین عامل تولید مثل جنسی در گیاهان است که نقش مهمی در انتقال خصوصیات وراثتی، پراکنش و استقرار گیاه در مناطق مختلف دارد. جوانهزنی بذر از مهمترین و پیچیدهترین مراحل چرخه زندگی گیاهان میباشد که تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی قرار میگیرد. تنش خشکی از موانع اصلی تولید محصولات زراعی، باغی و بومی در بسیاری از نقاط دنیا بهویژه مناطق خشک و نیمه خشک، مانند ایران، محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تنش خشکی بر شاخصهای بیوشیمیایی و جوانهزنی بذر تودههای مختلف کنار به عنوان گونهای مرتعی- دارویی و مناسب جهت کنترل فرسایش خاک در مناطق خشک صورت گرفت.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر
دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1397 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل تودههای بذری کنار جمعآوری شده از شهرستانهای میناب، کازرون، مسجدسلیمان و دهدشت و پنج سطح پتانسیل آبی صفر، 2-، 4-، 6-، و 8- بار بود.
یافتهها: در پژوهش حاضر اثر پتانسیل اسمزی، توده و برهمکنش آنها بر شاخصهای جوانهزنی (درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول گیاهچه، ضریب آلومتری و بنیه طولی) و بیوشیمیایی (پراکسیدهیدروژن، پروتئین، پرولین، فعالیت کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز) بذر کنار معنیدار بود. نتایج نشان داد که اثر پتانسیل اسمزی بر تمامی شاخصهای جوانهزنی ذکر شده به استثنای ضریب آلومتری کاهشی بود؛ با افزایش شدت پتانسیل اسمزی محتوای پروتئینهای محلول بذر روند کاهشی و میزان پرولین، فعالیت کاتالاز و آسکورباتپراکسیداز روند افزایشی داشت. با افزایش شدت تنش اسمزی طول ریشهچه درگیاهچه افزایش چشمگیری داشت که سبب افزایش شاخص ضریب آلومتری گیاهچه شد.
نتیجهگیری: شاخصهای جوانهزنی و بیوشیمیایی بذرهای کنار در همه تودهها با کاهش پتانسیل اسمزی تغییرات چشمگیری داشتند و کاهش پتانسیل اسمزی با کاهش جوانهزنی و قدرت استقرار بذر کنار همراه بود. این نتایج میتواند ما را در شناخت پیشنیازهای جوانهزنی و توسعه سطح جنگلهای کنار کمک نماید.
جنبههای نوآوری:
1- خصوصیات جوانهزنی بذرهای مربوط به چند توده بذری کنار تحت پتانسیلهای آبی مختلف بررسی شد.
2- جنبههای بیوشیمیایی مرتبط با جوانهزنی بذر در چند توده کنار ارزیابی گردید.
حبیب نژاد قره باغی، اسفندیار فاتح، امیر آینه بند،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: در ایران اکثر تحقیقات در زمینه عمق دفن روی گیاهان زراعی انجام گرفته است و کمتر به بررسی تأثیر این عوامل بر علفهای هرز حاصل از بذر و ریشههای رونده کاتوس (گیاهچه) پرداخته شده است. علفهرز کاتوس یکی از علفهای هرز مشکلساز مزارع نیشکر، باغات به خصوص باغ پسته، اراضی بایر و جادهها میباشد. بر همین اساس این مطالعه با هدف پی بردن به تأثیر سطوح مختلف عمق دفن و تنش غرقاب بر میزان و کیفیت گیاهچههای حاصل از ریشههای رونده آن به اجرا در آمد.
مواد و روشها: دو آزمایش جداگانه روی ریشههای رونده در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در سالهای 1394-1393 در گلخانه مرکز تحقیقات نیشکر خوزستان انجام گرفت. تیمارهای تنش غرقابی در 7 سطح تنش غرقابی شامل (4، 8، 16، 24، 48، 72 و 96 ساعت) و تیمارهای عمق دفن ریشههای تکثیر شونده در 6 سطح (1، 3، 5، 7، 10 و 15 سانتیمتر) حاصل از ریشههای تکثیر شونده بودند.
یافتهها: با افزایش سطوح تنش غرقاب، کلیه صفات مورد مطالعه به ترتیب شامل طول ریشه، ارتفاع ساقه، زیست توده کل ماده خشک، وزن خشک اندام هوایی و وزن خشک ریشه ریشههای رونده کاتوس در 96 ساعت تنش غرقاب نسبت به شاهد به ترتیب 63، 70، 59، 98 و 74 درصد کاهش یافت. و همچنین در آزمایش دوم ریشههای رونده دفن شده این علفهرز با طول 5 سانتیمتری در عمق 15 سانتیمتری قادر به تولید گیاهچههای جدید نبودند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای فوق میتوان نتیجه گرفت که برای مدیریت مناسب این علفهرز، نواحی آلوده و بسیار شدید در مزرعه (بخصوصً در مزارع آیش نیشکر زیرا در این زمان فاقد محدویت مبارزه میباشد) باید شناسایی شده و سپس با ادوات شخم به قطعات کوچکتر از 5 سانتیمتر تبدیل و همچنین در صورت امکان با ادوات مناسب دیگر ریشههای رونده را به اعماق بیشتر از 15 سانتیمتر انتقال داده و با مبارزه تلفیقی تنش غرقاب، تنش خشکی و عمق دفن حداقل با فاصله دو نوبت شخم علفهرز را کنترل و از گسترش آن جلوگیری کرد.
جنبههای نوآوری:
1- خصوصیات جوانهزنی علفهرزگیاهچه کاتوس تحت تنش غرقاب و عمق دفن بررسی شد.
2- تأثیر تنش غرقاب و عمق دفن بر مدیریت و کنترل علف هرز آزمون گردید.
3- شناسایی دقیق زیستشناسی علفهای هرز و رفتار جوانهزنی بذر آن، باعث اجرای برنامه صحیح و بهینهای جهت کنترل میشود.
بهزاد نوری فعلی، حمیدرضا عیسوند، ناصر اکبری، داریوش گودرزی،
جلد 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: تأمین عناصر مهم و مؤثر نظیر روی و بور در عملکرد کمی و کیفی بهویژه در مناطقی که خاک به دلایلی نمیتواند نیاز گیاه را تأمین کند، راهکاری مناسب برای بهبود کیفیت بذر و گیاهچه و وضعیت تغذیه و بهداشت جامعه خواهد بود. با توجه به اینکه در بخش قابل توجهی از مناطق تولید کننده گندم کشور مراحل نمو بذر با گرمای انتهای فصل مواجه میشود، بنابراین در تحقیق حاضر به بررسی تأثیر تنش گرما و تغذیه گیاه مادری با عناصر ریزمغذی روی و بور بر زوال بذر و کیفیت فیزیولوژیک گیاهچه گندم پرداخته شد.
مواد و روشها: در یک آزمایش مزرعهای بذرهای گندم در دو تاریخ کاشت مناسب (30 آبان ماه) و تأخیری (15 دی ماه) برای اعمال تنش گرمای انتهای فصل در مرحله نمو بذر، در شهرستان رامهرمز با سه تکرار کشت شدند. تغذیه گیاه مادری با عناصر روی و بور در سه سطح (عدم استفاده، کاربرد روی و کاربرد بور) بصورت محلولپاشی اعمال شد. بذرها بعد از برداشت به آزمایشگاه منتقل و سلامت غشا سلولهای بذر توسط آزمون هدایت الکتریکی بهعنوان شاخصی از زوالپذیری بررسی شد. همچنین بخش دیگری از بذرها نیز برای بررسی کیفیت بذر و گیاهچه در گلخانه بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در گلدان کشت و ارزیابی شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که مواجه شدن نمو بذر با تنش گرما سبب کاهش کیفیت بذر و همچنین گیاهچههای حاصل از آن شد. بهطوری که غشا سلولی در بذر تولید شده در شرایط تنش گرما دچار آسیب شده و هدایت الکتریکی آنها 19% افزایش یافت. همچنین این بذرها در مواجه با تیمار فرسودگی، حساسیت بیشتری نشان دادند. درصد ظهور گیاهچه در بذرهای تنش دیده 66/21% کاهش یافت. همچنین تنش گرما شاخصهای کیفیت گیاهچه نظیر میزان کلروفیل، وزن خشک بخش هوایی و ریشه را کاهش داد. استفاده از عناصر روی و بور بر گیاه مادری سبب شد تا علاوه بر بهبود کیفیت بذر و گیاهچه در شرایط عدم تنش، از اثرات بد تنش گرما بر کیفیت بذر و گیاهچه نیز کاسته شود. همبستگی منفی و معنیداری بین هدایت الکتریکی بذر و پارامترهای کیفی وجود داشت. لذا استفاده از این آزمون برای تعیین کیفیت بذر بهویژه بذرهای تولید شده در شرایط تنش گرمای انتهای فصل، قابل توصیه است.
نتیجهگیری: با توجه به اثرات منفی گرما طی نمو بذر بر کیفیت بذر تولید شده، تاریخ کاشت حتی الامکان به گونهای تنظیم شود که نمو بذر با تنش گرمای انتهای فصل مواجه نشود. نظر به اثرات مفید کاربرد روی و بور در گیاه مادری بر بسیاری از صفات مرتبط با کیفیت بذر و گیاهچه، مصرف آنها بویژه روی در شرایط خاکهای دچار کمبود و یا احتمال وقوع تنش گرمای آخر فصل قابل توصیه است.
جنبههای نوآوری:
- ریز مغذیهای روی و بور جهت تخفیف اثرات مضر تنش گرما بر کیفیت بذر تولیدی استفاده شدند.
- خصوصیات فیزیولوژیک گیاهچه تولید شده در شرایط مزرعهای تحت تنش گرمای آخر فصل، بررسی شد.
سیده تینا موسوی کانی، داود کرتولی نژاد، زهره بهرامی، علی اصغر ذوالفقاری، الهه نیکوئی،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: امروزه به دلیل تغییر کاربری و تخریب منابع طبیعی در اثر فعالیتهای انسانی، توجه به امر بیابانزدایی بسیار فراگیر شده است. یکی از گونههای مهم جهت احیای زیستی مناطق بیابانی در سطح وسیع، گیاه تاغ است. تاغ گیاهی از تیره تاج خروسان (Amaranthaceae) بوده که دو گونه آن به نامهای سفید تاغ (Haloxylon persicum Bunge ex Boissier & Buhse) و سیاه تاغ (Haloxylon aphyllum (Minkw.) Iljin) شهرت و پراکنش بیشتری در ایران دارد. این گیاهان، با داشتن سیستم ریشهای گسترده سبب تثبیت ماسههای روان میشوند. هدف از این تحقیق، بررسی اثر نانو ذرات دیاکسید تیتانیوم مزو متخلخل بر صفات جوانهزنی بذر سیاه تاغ تحت تنش خشکی، به عنوان یک گونه مهم در مناطق کویری میباشد.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل پنج تیمار نانو دیاکسید تیتانیوم با غلظتهای صفر، 25، 50، 100 و 200 میلیگرم بر لیتر و شش سطح تنشخشکی شامل صفر، 4-، 8-، 12-، 16- و 20- بار بوده است. پس از نانوپرایمینگ، بذرهای سیاه تاغ به مدت 15 روز در دستگاه ژرمیناتور با دمای 20 درجه سلسیوس با چهار تکرار تحت تنش خشکی قرار گرفتند. پس از اتمام جوانهزنی، در هر کدام از تیمارها، صفات درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، میانگین زمان جوانهزنی و شاخص بنیه بذر محاسبه گردید.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس دوطرفه و مقایسه میانگین شاخصهای جوانهزنی نشان داد که بیشترین درصد جوانهزنی (74 درصد) متعلق به تیمار تنش خشکی صفر بار با غلظت 200 میلیگرم بر لیتر و کمترین آن (3 درصد) متعلق به تنش 20- بار با غلظت 25 و 200 میلیگرم بر لیتر نانو تیتانیوم بوده است. با افزایش شدت تنش خشکی از صفر بار به 20- بار، سرعت جوانهزنی از 01/7 به 43/0 بذر در روز کاهش یافت. بیشترین میزان شاخص بنیه بذر نیز در تنش صفر بار متعلق به تیمار نانو تیتانیوم 200 میلیگرم بر لیتر، با میزان 77/325، بوده است.
نتیجهگیری: نتایج بدست آمده نشان داد که با افزایش تنش خشکی، شاخصهای جوانهزنی و رشد اولیه بذر سیاهتاغ در کلیه تیمارهای پرایم شده و پرایم نشده کاهش داشته و نانوپرایمینگ دیاکسید تیتانیوم، اثر مثبتی روی صفات جوانهزنی بذرها داشتهاست.
جنبههای نوآوری:
1- پرایمینگ بذر با استفاده از نانو دیاکسید تیتانیوم مزو متخلخل، سبب بهبود درصد جوانهزنی بذر سیاه تاغ، تحت تنش خشکی گردید.
2- غلظت 200 میلی گرم بر لیتر نانو دیاکسید تیتانیوم مزو متخلخل تاثیر بهتری بر شاخص بنیه بذر، میانگین زمان جوانهزنی، سرعت و درصد جوانهزنی نشان داد.
3- نانو پرایمینگ بذر با دیاکسید تیتانیوم، تاثیر چندانی بر مشخصههای رویشی نونهال سیاه تاغ در سطوح بالای تنش خشکی ایجاد ننمود.
حسن غلامی، روح اله عبدالشاهی، مهدی مهیجی، محسن اسماعیل زاده مقدم،
جلد 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: کلئوپتیل از ساقهچه و برگ اول حفاظت مینماید تا از جنین به سطح خاک منتقل شوند. کلئوپتیل برای استقرار گیاه بسیار ضروری است. ارقامی که کلئوپتیل و مزوکوتیل بلندتری دارند عمیقتر کشت میشوند و در شرایط تنش خشکی موفقتر هستند. با این وجود، اطلاعات اندکی در مورد ژنتیک آنها وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی طول کلئوپتیل و مزوکوتیل در ارقام ایرانی، خارجی و لاینهای حاصل از برنامههای بهنژادی دانشگاه شهید باهنر کرمان و بررسی ژنتیک این صفات است.
مواد و روشها: در این پژوهش 30 ژنوتیپ گندم نان از منشاء ایران، سیمیت، ایکاردا، آمریکا و استرالیا و 5 لاین حاصل از برنامه بهنژادی دانشگاه شهید باهنر کرمان در عمق 10 سانتیمتری خاک مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی با 7 تکرار کشت شد. هر کرت شامل سه خط به طول دو متر و فاصله بذرها از همدیگر ۵ سانتی متر بود. در هنگام برداشت بوتهها با استفاده از بیل و به آرامی از خاک خارج شدند و حذف خاکها از ناحیه ریشه و شستشوی ریشه انجام شد. در این پژوهش صفات طول کلئوپتیل، طول مزوکوتیل، تعداد ریشه نخستین، طول ریشه، تعداد ریشه بذری، وزن خشک ریشه و وزن خشک اندام هوایی مورد اندازهگیری قرار گرفت.
یافتهها: کلئوپتیل و مزوکوتیل دو صفت مهم برای افزایش تحمل به خشکی در گندم نان هستند. در این پژوهش طول مزوکوتیل از 20/5 برای رقم اکسکلیبر تا 08/2 سانتیمتر برای رقم زاگرس متفاوت بود و وراثتپذیری (48/0) و پاسخ به گزینش (61/11 درصد) بالایی داشت. از طرف دیگر این صفت با طول کلئوپتیل (**53/0=r)، وزن ریشه (*38/0=r) و وزن اندام هوایی (*36/0=r) همبستگی مثبت و معنیداری داشت. صفات تعداد ریشه نخستین و تعداد ریشه بذری دارای بیشترین وراثتپذیری خصوصی (59/0) و طول ریشه دارای کمترین وراثتپذیری خصوصی (13/0) بود. به طور کلی، ارقام مناسب کشت در شرایط دیم، کلئوپتیل و مزوکوتیل بلندتری نسبت به ارقام فاریاب داشتند. وزن ریشه و اندام هوایی همبستگی مثبت و معنی داری (**82/0=r) با هم داشتند.
نتیجهگیری: به طور کلی، برنامههای بهنژادی برای افزایش عملکرد در شرایط دیم و آبی متفاوت است. در برنامه بهنژادی گندم برای شرایط دیم باید بر روی صفات کلئوپتیل و مزوکوتیل تاکید ویژهای شود. این صفات تحت تأثیر عادت رشد گیاه قرار نگرفتند.
جنبههای نوآوری:
- مزوکوتیل ارقام ایرانی برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفت.
- لاینهای ایجاد شده مناسب شرایط دیم در دانشگاه شهید باهنر کرمان کلئوپتیل و مزوکوتیل مناسبی داشتند.
- کلئوپتیل و مزوکوتیل همبستگی مثبت و معنیداری با هم داشتند.
محبوبه شهبازی، جعفر اصغری، بهنام کامکار، ادریس تقوای سلیمی،
جلد 10، شماره 2 - ( 1-1403 )
چکیده
چکیده مبوسط
مقدمه: جوانه زنی از مهمترین مراحل نمو یک گیاه و تعیینکنندهی موفقیت ظهور یک علفهرز در یک بوم نظام زراعی میباشد، زیرا اولین مرحلهای است که در آن علفهرز به رقابت جهت تصاحب یک آشیانه ی اکولوژیک می پردازد. عوامل محیطی مختلف از جمله دما و رطوبت، جوانه زنی بذرهای علفهرز را تحت تأثیر قرار میدهند. روشهای مدلسازی، قابلیت پیشبینی جوانهزنی، ظهور گیاهچه و استقرار گونههای علف هرز را دارند. توانایی پیش بینی جوانه زنی علفهایهرز در پاسخ به شرایط محیطی جهت توسعه ی برنامه های کنترل محور بسیار موثر است. پژوهش حاضر با هدف تعیین دمای ویژه جوانهزنی و همچنین ارزیابی بهترین مدل جهت کمی سازی واکنش سرعت جوانه زنی بذر علفهرز آمبروزیا تحت شرایط تنش رطوبتی مختلف طراحی و اجرا شد.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. عوامل مورد بررسی شامل دما با هشت سطح (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سلسیوس) و پتانسیل رطوبتی با شش سطح (صفر، 3/0-، 6/0-، 9/0-، 2/1-و 5/1- مگاپاسکال) بودند. برای کمّی سازی واکنش سرعت جوانه زنی بذر آمبروزیا به دما از سه مدل رگرسیون غیرخطی دندان مانند، بتا و دو تکه ای استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد تأثیر دما، پتانسیل رطوبتی و برهمکنش آنها بر حداکثر جوانه زنی، سرعت جوانه زنی و زمان لازم برای رسیدن به 10، 50 و 90 درصد جوانه زنی معنی دار بود. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش دما از 10 تا 25 درجه سلسیوس، درصد و سرعت جوانه زنی افزایش یافت و با منفی تر شدن پتانسیل رطوبتی، درصد و سرعت جوانه زنی کاهش یافت. در مقایسه سه مدل استفاده شده با توجه به پارامترهای جذر میانگین مربعات، ضریب تبیین، ضریب تغییرات و ضرایب a و b مناسبترین مدل جهت تخمین دماهای ویژه جوانهزنی آمبرزویا مدل بتا بود. دمای پایه، دمای مطلوب و سقف با استفاده از مدل بتا بهترتیب 88/3، 25 و 40 درجه سلسیوس بود.
نتیجه گیری: استفاده از مدل بتا جهت کمّیسازی پاسخ جوانه زنی بذر آمبروزیا به سطوح مختلف پتانسیل رطوبتی در دماهای مختلف دارای نتایج قابل قبولی بود؛ بنابراین با استفاده از خروجی این مدل در دماهای مختلف می توان سرعت جوانه زنی را در پتانسیل های مختلف رطوبتی پیش بینی نمود.
جنبههای نوآوری:
1- دماهای ویژه جوانهزنی و تأثیر پتانسیل رطوبتی بر علفهرز آمبروزیا بررسی شد.
2- مدلهای مختلف برای کمّی سازی واکنش سرعت جوانهزنی به دما و پتانسیلهای مختلف رطوبتی برآورد شد.
ابراهیم غلامعلیپور علمداری، میثم حبیبی، محمدهادی معصومی، مارال بابایانی، علی اصغر سراوانی،
جلد 10، شماره 2 - ( 1-1403 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: در سامانههای زراعی، تنشهای محیطی زیادی وجود دارند که میتوانند موجب تغییرات قابل توجهی در پاسخهای رشد، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان تحت تنش شوند. یکی از این عوامل، اندرکنشهای بیوشیمیایی بین گیاهان توام با تولید ترکیبات ثانویه میباشد. دگرآسیبرسانهای شیمیایی بطور عمده دارای نقش دفاعی و لیگنینی نمودن دیواره سلولی گیاهان میباشند و بهطور مستقیم نقشی در فرآیندهای رشدی در گیاهان ندارند. لذا آزمایشی با هدف ارزیابی اثر تنش دگرآسیبی گل راعی بر خصوصیات جوانهزنی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و فعالیت آنتیاکسیدانی گیاه محک و حساس به دگرآسیبرسانشیمیایی نخود فرنگی انجام شد
مواد و روشها:.تیمارها شامل غلظتهای مختلف گل راعی در 11 سطح (0، 10، 20، 30، 40، 50، 60، 70، 80، 90 و 100 درصد از عصاره آبی) بود. این تحقیق بهصورت طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه علوم علفهای هرز دانشگاه گنبدکاووس در سال 1402 به اجرا درآمد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که یکی از عوامل تاثیرگذار بر خصوصیات فیزیولوژیکی، و بیوشیمیایی نخود فرنگی، غلظت عصاره گل راعی است. صفات درصد و سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه و ساقهچه، وزن خشک ریشهچه و ساقهچه نخود فرنگی در بیشتر موارد، با افزایش غلظت عصاره آبی در مقایسه با شاهد کاهش نشان دادند، بهطوری که بیشترین کاهش این صفات مربوط به غلظت 100 درصد عصاره آبی بود. در مقابل، محتوای اسمولیتهای سازشی نظیر پرولین و قندهای محلول، ترکیبات فنولی، فلاونوئیدی و فعالیت آنتیاکسیدانی ریشهچه و ساقهچه نخود فرنگی در کلیه تیمارها بهطور معنیداری افزایش نشان داد که بیشترین افزایش مربوط به غلظت 100 درصد عصاره آبی گل راعی بود. در مجموع کاهش وزن خشک گیاهچهای نخود فرنگی در اثر افزایش غلظت عصاره آبی گل راعی علی رغم افزایش نسبی محتوای صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بیانگر شدت بالای تنش دگرآسیبی عصاره گل راعی و عدم کفایت آنها است که منجر به سمیت سلولی در مقابل تنش اکسیداتیو است.
نتیجهگیری: با توجه به اثر دگرآسیبی گل راعی بر گیاه حساس به دگرآسیبرسانشیمیایی نخود فرنگی و پراکنش آن در باغات، زمینهای بایر و کشتزارهای گندم و ذرت، اثر احتمالی بقایای حاصل از آنها در کاشت بعدی و حتی در صورت حضور در کشت مخلوط بایستی مد نظر قرار گیرد.
جنبههای نوآوری:
- عصاره آبی حاصل از گل راعی جوانهزنی و رشد گیاهچهای نخود فرنگی را به مقدار زیادی کاهش میدهد.
- تفاوت در تاثیر عصاره آبی گل راعی بر گیاه محک و حساس به دگرآسیبرسانشیمیایی نخود فرنگی وابسته به حد آستانه غلظت آنها میباشد.
- شدت بالای تنش دگرآسیبرسان عصاره گل راعی و عدم کفایت آنتیاکسیدانهای غیر آنزیمی منجر به تنش اکسیداتیو میشود.
روناک طالبی قورمیک، هادی علی پور، رضا درویش زاده،
جلد 11، شماره 1 - ( 6-1403 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: مرحله جوانهزنی در گیاهان از جمله گندم مرحلهای بسیار حساس به تنشهای زیستی و غیر زیستی میباشد. استقرار گیاه در مراحل اولیه رشد بویژه در مرحله جوانهزنی همواره از اهمیت بسزایی برخوردار است. تنش شوری یکی از تنشهای غیر زیستی است که هر ساله منجر به خسارات بسیاری بهویژه در مناطق خشک و نیمه خشک میشود. بنابراین شناسایی و استفاده از ارقام متحمل به تنش شوری یکی از راههای مؤثر در کاهش اثرات منفی تنش شوری است.
مواد و روشها: در پژوهش حاضر عکسالعمل 64 رقم گندم بهاره در مرحله جوانهزنی به دو سطح تنش شوری (طبیعی به عنوان شاهد و تنش شوری 12 دسیزیمنس بر متر نمک کلرید سدیم) با دو تکرار در قالب طرح لاتیس ساده در آزمایشگاه ژنتیک دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه بررسی شد. در طی هفت روز صفات درصد جوانهزنی، شاخص جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، انرژی جوانهزنی، بنیه بذر، میانگین زمان جوانهزنی و میانگین سرعت جوانهزنی و بعد از روز هفتم صفات طول گیاهچه، طول ساقهچه، طول ریشهچه، نسبت طول ساقهچه به طول ریشهچه، وزن تر گیاهچه، وزن خشک گیاهچه اندازهگیری شد.
یافتهها: بین ارقام مورد مطالعه از نظر تمامی صفات شامل طول ریشهچه، طول ساقچه، طول گیاهچه، وزن تر و خشک گیاهچه، نسبت طول ساقچه به ریشهچه، شاخص جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، انرژی جوانهزنی، درصد جوانهزنی، بنیه بذر، میانگین زمان جوانهزنی و میانگین سرعت جوانهزنی تفاوت معنیداری در سطح احتمال یک درصد مشاهده شد. برپایه تجزیه به عاملها، در هر دو شرایط طبیعی و تنش شوری، صفات مورد بررسی در چهار عامل اصلی گروهبندی شدند که این چهار عامل در شرایط طبیعی 74/92 درصد و در شرایط تنش شوری 85/93 درصد از تغییرات کل را توجیه نمودند. با استفاده از تجزیه خوشهای، ارقام در شرایط طبیعی و تنش شوری به ترتیب در سه و دو خوشه گروهبندی شدند.
نتیجهگیری: براساس نتایج بایپلات حاصل از تجزیه به عاملها و تجزیه خوشهای، ارقام مغان 2، بیستون، اکبری، مغان 3، دستجردی، مرودشت، گهر و مهدوی بعنوان ارقام مطلوب و ارقام دریا، بم، تجن، سیستان، فرونتانا، کویر و افق بعنوان ارقام نامطلوب از نظر صفات مورد اندازهگیری در این آزمایش، معرفی شدند که میتوانند در پروژههای بهنژادی مورد استفاده قرار گیرند.
جنبههای نوآوری:
- تنوع بالایی از نظر تحمل تنش شوری در بین ارقام گندم بهاره ایرانی در مرحله جوانه زنی مشاهده گردید.
ارقام مهدوی، دستجردی، بیستون، اکبری، مغان 2، مغان 3، گهر و مرودشت به عنوان ارقام متحمل به تنش شوری در مرحله جوانه زنی شناسایی شدند.
عبدالهادی مشرقی، ابراهیم غلامعلیپور علمداری، زیبا اورسجی، علی راحمی کاریزکی،
جلد 11، شماره 1 - ( 6-1403 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: ترکیبهای شیمیایی در گیاهان شامل ترکیبات اولیه و یا ثانویه میباشند. ترکیبات دگرآسیب عمدتاً از نوع ثانویه بوده که از راههایی نظیر آبشویی، تجزیه بقایای گیاهی، تبخیر و ترشحات ریشهای انتشار مییابند. گیاهان دارای خاصیت دگرآسیب با موادی که در اطراف خود انتشار میدهند بر جوانهزنی و رشد سایر گیاهان اثرات منفی و یا حتی مثبت دارند. این اثرات وابسته به نوع اندام، غلظت، محل رویش گیاهان، بلوغ فیزیولوژیکی و ... میباشد.
مواد و روشها: آزمایشی با هدف ارزیابی پتانسیل دگرآسیبی علفهرز جو وحشی (Hordeum spontaneum) بر خصوصیات جوانهزنی، مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه محک و حساس به آللوشیمیایی شاهی در سال 1400 انجام شد. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. تیمارها شامل غلظتهای مختلف عصاره آبی جو وحشی در 11 سطح (0، 10، 20، 30، 40، 50، 60، 70، 80، 90 و 100 درصد) بود.
یافتهها: نتایج نشان داد که غلظتهای مختلف عصاره آبی علفهرز جو وحشی اثر کاهشی معنیداری بر صفات درصد و سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، شاخص طولی بنیه بذر، وزن خشک ریشهچه و ساقهچه و بهعلاوه رنگیزههای فتوسنتزی نظیر کلروفیلهایa ، b و کل و کاروتنوئیدها نشان دادند، به گونهای که میزان تأثیر پذیری آنها وابسته به حد آستانه غلظت عصاره آبی بود. در مقابل محتوای آمینو اسید پرولین، قندهای محلول، نشت یونی، فعالیت آنزیمهای کاتالاز و گایاکول پراکسیداز، غلظت مالون دی آلدهید و ترکیبات فنولی در مقایسه با شاهد افزایش نشان داد. در اکثر موارد، بیشترین افزایش این ترکیبات در غلظت 100 درصد عصاره آبی بهدست آمد. این امر نشاندهنده تنش اکسیداتیو و سمیت سلولی بالای ناشی از ترکیبات دگرآسیب حاضر در عصاره آبی جو وحشی میباشد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این آزمایش میتوان استنباط نمود که عصاره آبی جو وحشی بهدلیل خاصیت دگرآسیبی از جوانهزنی و رشد گیاهچهای شاهی جلوگیری نمود. بنابراین با توجه به اثبات اثر دگرآسیبی علفهرز جو وحشی و دارا بودن زیست توده بالا، احتمالاً بتوان از ترکیبات زیست فعال حاضر در این گیاه جهت تولید علفکش سازگار با محیط زیست و یا حتی پتانسیلی برای تولید فرمولاسیون جدید علفکشهای سنتزی در صورت اثبات اثر مثبت آن بر روی سایر گونهها معرفی نمود.
جنبههای نوآوری:
- تفاوت در تأثیر غلظتهای مختلف عصاره آبی علفهرز جو وحشی بر خصوصیات جوانهزنی و رشد گیاهچهای گیاه محک و حساس به آللوشیمیایی شاهی مربوط به حد آستانه غلظت آنها است.
- کاهش معنیدار خصوصیات جوانهزنی و رنگیزههای فتوسنتزی شاهی نشاندهنده شدت تنش اکسیداتیو ناشی از ترکیبات دگرآسیب در عصاره آبی جو وحشی میباشد.
- ویژگی دگرآسیبی علفهرز جو وحشی میتواند کاندید مناسبی برای تولید علفکشهای زیستی باشد.