109 نتیجه برای بذر
مجید قنبری، سید علی محمد مدرس ثانوی، علی مختصی بیدگلی، پرنیان طالبی سیه سران،
جلد 4، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثر هیدروپرایمینگ و پیری بذر بر ویژگیهای جوانه زنی و آنزیمی بذر لوبیا چیتی تحت تأثیر شوری به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در سال 1393 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل دو گروه بذر، طبیعی و پیر، دو تیمار شاهد و هیدروپرایمینگ و شش تیمار شوری صفر، 2، 4، 6، 8 و 10 دسیزیمنس بر متر بود. نتایج این آزمایش نشان داد که بیشترین متوسط زمان و درصد جوانه زنی، طول ساقه چه و بنیه بذر در تیمار شاهد (آب مقطر) و هیدروپرایمینگ و همچنین، بیشترین طول ریشه چه و درصد آب بافت گیاهچه در تیمار شاهد (آب مقطر) و بذر پیر به دست آمد. همچنین از نظر وزن خشک ریشه چه، در شوری 4 دسیزیمنس بر متر و بذر طبیعی هیدروپرایمینگ بیشترین مقدار مشاهده شد. بیشترین میزان وزن خشک ساقه چه در شوری 6 دسیزیمنس بر متر و ضریب آلومتریک در شوری 8 دسیزیمنس بر متر به ترتیب برای بذر طبیعی و بذر پیر بدون هیدروپرایمینگ مشاهده گردید. با افزایش سطوح تنش شوری و پیری بذر میزان مالون دی آلدهید افزایش یافت و از میزان فعالیت آنزیمهای جوانه زنی، درصد جوانه زنی و رشد گیاهچه کاسته شد. هیدروپرایمینگ بذر موجب کاهش پراکسیداسیون غشای سلولی و به طور کلی سبب بهبود سرعت و یکنواختی جوانه زنی، بنیه بذرهای پیر و طبیعی هم در شرایط شوری و هم در شرایط مطلوب گردیده است. در نتیجه هیدروپرایمینگ باعث افزایش تحمل به شوری بذر لوبیا در مرحله جوانه زنی و افزایش قدرت جوانهزنی بذرهای انبارداری شده جهت کشت مؤثر گردید.
جنبههای نوآوری
- تأثیر هیدروپرایمینگ در بازیابی قدرت جوانهزنی بذر انبارداری شده لوبیا چیتی تحت شرایط شور.
- تأثیر هیدروپرایمینگ در افزایش تحمل بذر لوبیا چیتی به شرایط انبارداری و تنش شوری.
- تأثیر انباداری بذر لوبیا چیتی بر تغییرات بیوشیمیایی و فعالیتهای آنزیمی در شرایط تنش شوری.
علی نامور، رئوف سیدشریفی، هاشم هادی،
جلد 4، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده
به منظور بررسی واکنش ارقام مختلف گندم به تنش شوری در مرحله ی جوانه زنی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. فاکتورهای مورد بررسی شامل هشت رقم گندم (سای سونز، گاسپارد، فینکان، ام-وی 17، چمران، سرداری، آتیلا4 و آذر2) و شش سطح شوری ناشی از کلریدسدیم (صفر، 25، 50، 100، 150 و 200 میلیمولار) بودند. نتایج حاکی از آن بود که شوری بر تمامی صفات مورد مطالعه (طول ریشه چه و ساقه چه، وزن ریشه چه و ساقه چه، وزن بذر باقیمانده پس از جوانه زنی، وزن گیاهچه، طویلترین ریشه چه و ساقه چه، میانگین تعداد ریشه چه در هر بذر، نسبت وزن ریشه چه به ساقه چه و یکنواختی، سرعت و درصد جوانه زنی) اثر معنی داری داشت. با افزایش میزان شوری تمامی صفات مورد مطالعه، به جز وزن گیاهچه، وزن بذر باقیمانده پس از جوانهزنی و نسبت وزن ریشه چه به ساقه چه روند کاهشی نشان دادند. بالاترین میزان این صفات از شوری 200 میلیمولار به دست آمد. رقم نیز اثر معنی داری بر صفات مورد مطالعه (به جز وزن گیاهچه و وزن بذر باقیمانده پس از جوانه زنی) داشت. رقم چمران دارای بالاترین میانگین تعداد ریشه چه در هر بذر، نسبت وزن ریشه چه به ساقه چه، سرعت و درصد جوانه زنی بود. بیشترین طول ریشه چه و طویلترین ریشه چه به رقم سرداری و بیشترین طول ساقه چه و طویلترین ساقه چه به رقم آذر 2 تعلق داشت. آتیلا 4 بیشترین میزان وزن ریشه چه و ساقه چه را به خود اختصاص داد. به طور کلی می توان اظهار داشت که ارقام چمران، سرداری، آذر 2 و آتیلا 4 نسبت به سایر ارقام تحمل بیشتری در مقابل تنش شوری از خود نشان دادند.
جنبه های نوآوری:
- معرفی ارقام گندم با تحمل بیشتر به شرایط شوری در مرحله جوانهزنی.
- مطالعه ی هشت رقم مختلف گندم از نظر شاخصهای جوانهزنی در شرایط تنش شوری.
معصومه همتی فر، علی تهرانی فر، حسن اکبری بیشه، بهرام عابدی،
جلد 4، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده
با توجه به ارزش دارویی و زینتی زالزالک Crataegus spp. و نیز مشکلاتی که در تکثیر جنسی آن به دلیل وجود پوشش سخت بذر و جنین نارس وجود دارد کار روی روشهایی که بتواند موجب تسهیل فرآیند جوانه زنی بذر این گیاه شود از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ بنابراین، هدف از این مطالعه شناسایی بهترین روش شکستن خواب بذر هشت گونه زالزالک بومی ایران می باشد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اول گونه ی زالزالک در هشت سطح، فاکتور دوم تیمار اسید سولفوریک در سه سطح (نیم و یک ساعت غوطه وری در اسید سولفوریک 98% در مقابل عدم تیمار (شاهد)) و فاکتور سوم تیمار سرمادهی مرطوب در سه سطح (90، 105 و 120 روز در دمای 4 درجه سانتیگراد) بودند. نتایج نشان داد که بالاترین درصد جوانه زنی (32%) و سرعت جوانه زنی (1/9 بذر در روز) در C.turkestanica تحت اثر متقابل تیمار اسید سولفوریک به مدت یک ساعت و سپس یک دوره 120 روزه سرمادهی حاصل شد که اختلاف معنی دار با سایر تیمارها داشت. در نتیجه میتوان گفت بذرهای زالزالک دارای خواب عمیق فیزیکی و فیزیولوژیکی میباشند و برهمکنش تیمار اسید سولفوریک و چینه سرمایی نقش مهمی در افزایش درصد و سرعت جوانه زنی بذر زالزالک ایفا نمود.
فرزاد مندنی، اشکان جلیلیان، آتوسا الفتی،
جلد 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: پنیرک (Malva neglecta) گیاهی پایا از تیره Malvaceae است. خواب بذر یک ویژگی سازگار کننده در بعضی بذرها بهویژه بذر علفهای هـرز بـرای بهینهسازی توزیع جوانهزنی در طول زمان است که شناخت این ویژگی در مدیریت اکولوژیک آنها نقش بسیار مهمی دارد. دلیل خواب فیزیکی بذر، ساختار ردیف سلولهای خارجی پوسته آن است که به آب نفوذناپذیراست. در خواب فیزیکی، پوسته بذر بهقدری سخت است که به جنین اجازه بزرگ شدن در حین جوانهزنی را نمیدهد. خواب شیمیایی بذر گیاهان به دلیل وجود مواد بازدارنده در پوسته خارجی بسیار از میوهها و بذرها و همچنین ممکن است توسط یک لایهی لعابی که مانع تبادل اکسیژن میگردد ایجاد شود. بدیهی است شناخت اکولوژی جوانهزنی و خواب بذر این علف هرز کمک شایانی به مدیریت درازمدت آن خواهد کرد. لذا این مطالعـه بـاهـدف شـناخت عوامل مؤثر بر شکستن خواب و همچنین تأثیر تیمارهای شیمیایی و مکانیکی بر جوانهزنی بذر پنیرک انجام گردید.
مواد و روشها: بهمنظور شناخت تأثیر پیش تیمارهای شیمیایی و مکانیکی بر شکستن خوابو برخی از مهمترین ویژگیهای جوانهزنی بذر علف هرز پنیرک آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهان زراعی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال 1395 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل آب مقطر (شاهد)، اسیدسولفوریک 98 درصد (2، 3 و 4 دقیقه)، نیترات پتاسیم 3 درصد (3، 4 و 7 روز)، پراکسید هیدروژن 30 درصد (2، 3 و 4 دقیقه) و خراشدهی با سمباده و سرمادهی مرطوب (1، 2 و 3 هفته) بود. ویژگیهای مورد ارزیابی شامل درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول و وزن خشک ساقهچه، طول و وزن خشک ریشهچه، وزن خشک کل گیاهچه و شاخص بنیه بذر بود. مقایسههای گروهی، تجزیه و تحلیل دادهها و مقایسه میانگینها نیز به روش LSD و در سطح احتمال 5 درصد با استفاده از نرمافزار آماری SAS نسخه 4/9 انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد بیشترین درصد جوانهزنی به تیمار خراشدهی مکانیکی همراه با سرمادهی به مدت سه هفته (82 درصد) و کمترین آن به تیمار شاهد (5 درصد) مربوط بود. نتایج مقایسههای گروهی نیز نشاندهنده بیشترین اثرگذاری تیمار خراشدهی مکانیکی به همراه سرمادهی در مقایسه با سایر تیمارها بر شکستن خواب بذر پنیرک بود. بیشترین طول ساقهچه (92/34 میلیمتر)، وزن خشک ساقهچه (60/2 گرم)، وزن خشک گیاهچه (29/3 گرم) و بنیه بذر (13/58) در تیمار خراشدهی مکانیکی و سرمادهی به مدت سه هفته مشاهده شد. همچنین بیشترین سرعت جوانهزنی (21/5 بذر در روز)، طول ریشهچه (88/44 میلیمتر) و وزن خشک ریشهچه (85/0 گرم) مربوط به تیمار اسید سولفوریک 98 درصد در مدت زمان دو دقیقه بود. با توجه به نتایج به دست آمده این امکان وجود دارد که خواب بذر پنیرک، ترکیبی از خواب فیزیولوژیکی و فیزیکی باشد، زیرا تأثیرگذاری تیمارهای مورد بررسی بر هر دو فرایند متابولیکی و فیزیکی باعث افزایش درصد جوانهزنی گردید.
نتیجهگیری: در میان تیمارهای مورد بررسی و با توجه به نتایج مقایسات گروهی تیمار خراشدهی به همراه سرمادهی بیشترین تأثیر را بر شکستن خواب بذر پنیرک داشت. با توجه به نقش تیمار خراشدهی به همراه سرمادهی در شکستن خواب بذرها، میتوان گفت که این خواب، خواب فیزیولوژیکی میباشد و عامل دخیل در این خواب، نارس بودن جنین، وجود عوامل بازدارنده در بذر و یا هر دو عامل میباشد. افزایش جوانهزنی پنیرک با خراشدهی پوسته بذر مؤید وجود مقاومت مکانیکی پوسته در مقابل خروج جوانه است و به عبارت دیگر پوسته بهعنوان یک مانع فیزیکی از طریق ممانعت از گسترش رویان و یا از طریق ایجاد محدودیت در جذب آب و شاید تبادلات گازی عمل میکند.
جنبههای نوآوری:
1- بررسی شکستن خواب و ویژگیهای جوانهزنی جنس neglcta گیاه پنیرک
2- بررسی پیش تیمارهای شیمیایی متفاوت و مکانیکی بر ویژگیهای جوانهزنی پنیرک
حکیمه درویژه، مرتضی زاهدی، بهلول عباس زاده، جمشید رزمجو،
جلد 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: سرخارگل از خانواده آستراسه، گیاه دارویی مؤثر در تقویت سیستم ایمنی بدن به شمار میآید. عوامل محدودکننده رشد گیاه مادری از جمله تنش خشکی بر کیفیت جوانهزنی بذر آنها تأثیرگذار است. نقش اسید سالیسیلیک و اسپرمین در تعدیل تنش مشخص شده و انتظار میرود بر جوانهزنی بذر تولیدی گیاهان نیز مؤثر باشد.
مواد و روشها: بهمنظور بررسی بنیهی بذر سرخارگل پس از محلولپاشی گیاه مادری با اسید سالیسیلیک و اسپرمین (عدم محلولپاشی، اسید سالیسیلیک در دو سطح 75 و 150 میلیگرم در لیتر، اسپرمین در سطح 70 میلیگرم در لیتر و سطوح مختلف اسید سالیسیلیک همراه با اسپرمین) تحت سطوح مختلف رطوبت (آبیاری پس از تخلیه 20، 40 و 60 درصد رطوبت قابل استفاده) آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه البرز موسسه جنگلها و مراتع کشور طی سال زراعی 1396-1395 به اجرا درآمد.
یافتهها: در اثر تنش خشکی درصد و سرعت جوانهزنی، طول ساقهچه و گیاهچه، وزن خشک ساقهچه، انرژی جوانهزنی و شاخص بنیه بذر کاهش یافت. نتایج نشان داد که محلولپاشی، بهتنهایی روی طول ساقهچه، ریشهچه و گیاهچه، وزن خشک ساقهچه، ریشهچه و گیاهچه، سرعت جوانهزنی، ضریب آلومتریک و شاخص بنیه بذر تأثیر معنیدار داشت. مقایسه میانگین اثر متقابل تنش خشکی در محلولپاشی نشان داد که بیشترین مقدار طول ریشهچه (8/28 میلیمتر)، وزن خشک ریشهچه (81/1 میلیگرم)، وزن خشک گیاهچه (20/6 میلیگرم) و ضریب آلومتریک (412/0) متعلق به شاهد (بدون تنش) و تیمار 150 میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک + 70 میلیگرم در لیتر اسپرمین بود.
نتیجهگیری: براساس نتایج این آزمایش محلولپاشی سرخارگل با اسید سالیسلیک و اسپرمین موجب بهبود جوانهزنی بذر سرخارگل در هر دو شرایط بدون تنش و تنش کمآبی گردید و بیشترین تأثیر مثبت با کاربرد توأم غلظت بالای اسید سالیسیلیک (150 میلیگرم در لیتر) با اسپرمین (70 میلیگرم در لیتر) حاصل شد.
جنبههای نوآوری:
- بررسی نقش محلولپاشی گیاه مادری سرخارگل با اسید سالیسیلیک و اسپرمین تحت تنش خشکی بر جوانهزنی بذر
- محلولپاشی گیاهان سرخارگل با اسید سالیسیلیک و اسپرمین موجب افزایش کیفیت جوانهزنی بذر تحت تنش خشکی میگردد.
الناز محمدیان، هرمزدیار کیانمهر، حجت عطایی سماق، ندا آزاد نفس مهجور، فاطمه صفری، آرزو صفرزاده،
جلد 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: استویا گیاهی چندساله، روز کوتاه و متعلق به خانواده آستراسه است که گیاه شکر برگ نیز نامیده میشود. جوانهزنی ضعیف در این گیاه مانعی برای کشت در مقیاس بزرگ بوده و سبب کمیاب شدن و گرانقیمت بودن مواد مؤثره این گیاه دارویی شده است. در بسیاری از گیاهان مرحله جوانهزنی بذر به شوری حساس بوده و تعیین کننده بقای گیاهان در خاکهای شور می باشد. سطوح بالای شوری خاک میتواند به طور معنی داری از جوانهزنی و رشد گیاهچه به دلیل اثرات مربوط به پتانسیل اسمزی بالا و سمیّت ویژه یون، جلوگیری نماید. از طرفی جاسموناتها از تنظیم کنندههای رشد گیاهی جدید به شمار میروند که در افزایش مقاومت گیاهان به تنشهای محیطی از جمله تنش شوری نیز از نقش مهمی برخوردارند. به همین دلیل این آزمایش با هدف بررسی تأثیر پیش تیمار بذر با متیل جاسمونات بر شاخص های جوانهزنی و صفات بیوشیمیایی گیاهچههای گیاه دارویی استویا تحت تنش شوری انجام گرفت.
مواد و روشها: این تحقیق به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1395 در آزمایشگاه زیستشناسی گیاهی مجتمع پروفسور حسابی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلام شهر اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل پیش تیمار متیل جاسمونات در 5 سطح (صفر، 5/2، 5، 10 و 15 میکرومولار) و تنش شوری در 4 سطح (صفر، 3، 6 و 9 دسی زیمنس بر متر) فاکتورهای آزمایشی بودند. در پایان آزمایش صفات درصد جوانهزنی و سرعت جوانهزنی، میانگین زمان جوانهزنی، ارزش جوانهزنی، طول گیاهچه، شاخص قوه نامیه بذر، کلروفیل کل، میزان پرولین، فعالیت آنزیم کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز اندازهگیری شدند.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که اثرات تنش شوری، متیل جاسمونات و اثر متقابل شوری و متیل جاسمونات بر درصد و سرعت جوانهزنی، میانگین زمان جوانهزنی، ارزش جوانهزنی، شاخص بنیه بذر، کلروفیل کل، پرولین و فعالیت آنزیم کاتالاز معنیدار بود. پرایمینگ بذر با 5 میکرومولار متیل جاسمونات در سطح شوری با هدایت الکتریکی صفر دسی زیمنس بر متر، بیشترین درصد و سرعت جوانهزنی، ارزش جوانهزنی، شاخص بنیه بذر، میزان کلروفیل کل و پرولین آزاد را داشت. با افزایش تنش شوری و میزان متیل جاسمونات فعالیت آنزیم کاتالاز افزایش معنیداری نشان داد. شوری باعث کاهش شاخصهای جوانهزنی و رشد گیاهچه استویا و افزایش فعالیت آنزیمهای پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز گردید، ولی پرایمینگ بذر با متیل جاسمونات از طریق افزایش درصد و سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه بذر، رشد گیاهچه را بهبود بخشیده و اثرات ناشی از تنش شوری را تعدیل نمود.
نتیجهگیری: به طور کلی با توجه به نتایج این تحقیق میتوان اظهار داشت که متیل جاسمونات به عنوان بهبود دهنده احتمالاً میتواند باعث کاهش اثرات منفی شوری شود و با افزایش شاخصهای جوانه زنی مثل درصد و سرعت جوانهزنی در بهبود رشد گیاه استویا مؤثر باشد، البته برای دستیابی به نتایج دقیقتر، باید تحقیقات بیشتری انجام گیرد.
جنبههای نوآوری:
- تیمار شوری اثر منفی و متیل جاسمونات اثر مثبتی بر شاخصهای جوانهزنی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت بذر استویا داشت.
- استفاده از متیل جاسمونات در غلظت 5 میکرومولار میتواند در بهبود رشد گیاه استویا و کاهش اثرات منفی شوری مؤثر باشد.
مجید قنبری، سید علی محمد مدرس ثانوی، علی مختصی بیدگلی،
جلد 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: گیاه پنیرباد از خانواده سیب زمینی، گیاهی است علفی که در مناطقی از جمله پاکستان، افغانستان، هند و ایران رشد میکند. گیاه پنیرباد با دارا بودن خواص دارویی، نقش مهمی در طب سنتی ایران دارد و دارای خواص تقویتکنندگی، ترمیم کبد، ضدالتهاب و غیره میباشد. فقدان خواب یکی از ویژگیهای مطلوب زراعی بذر بوده که برای رسیدن به بالاترین میزان جوانهزنی، سبز شدن و استقرار گیاه ضروری بهنظر میرسد. ظرفیت جوانهزنی بذرهای گیاهان دارویی بهطور معمول پایین بوده که بهدلیل وجود خواب در بذرهای این گیاهان است. به این منظور در این تحقیق تأثیر ضد عفونی کردن بذر و پیش تیمار سرمادهی مرطوب بر خصوصیات جوانهزنی و فعالیتهای آنزیمی بذر پنیرباد در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: بهمنظور بررسی تأثیر ضدعفونی کردن بذر و سرمادهی مرطوب بر ویژگیهای جوانهزنی و فعالیت آنزیمی تودههای مختلف پنیرباد، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار طی سالهای 95-1394 در گروه زراعت دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل ضد عفونی کردن بذر دارای دو سطح (بدون ضدعفونی کردن و استفاده از هیپوکلریت سدیم به مدت 30 دقیقه)، پیش سرمادهی مرطوب دارای دو سطح (بدون پیش سرمادهی و پیش سرمادهی مرطوب به مدت یک هفته) و چهار تودهگیاه پنیرباد (تودههای فنوج، خاش، سراوان و سرباز) بود). بهمنظور پیش سرمادهی مرطوب جهت فعال نمودن آنزیمهای جوانهزنی، بذرها درون ظرف پوششدار، روی فویل آلومینیومی منفذدار، بهصورت عدم تماس مستقیم در مجاورت آب مقطر در دمای چهار درجه سلیسیوس قرار گفتند. بهمنظور کشت، به تعداد 25 عدد بذر درون هر پتری سترون دارای کاغذ صافی واتمن نمره 42 قرار گرفتند. به هر پتری، پنج میلیلیتر آب مقطر اضافه شد. پس از اعمال تیمارها، ظروف توسط پارافیلم پوشیده شد و پتریها در ژرمیناتور در دمای 25 درجه سلیسیوس و در روشنایی کامل به مدت 14 روز قرار داده شدند.
یافتهها: نتایج آزمایش نشان داد که در تودههای فنوج، خاش و سراوان بیشترین مقادیر درصد جوانهزنی نهایی، سرعت جوانهزنی، متوسط جوانهزنی روزانه و بنیه بذر در 30 دقیقه ضدعفونی و یک هفته پیش سرمادهی مرطوب حاصل شد. در صورتی که توده سرباز نسبت به پیش سرمادهی مرطوب و ضد عفونی بذر روند معکوس در پیش گرفته و بیشترین مقادیر این صفات در تیمار عدم کاربرد ضدعفونی بذر و پیش سرمادهی مرطوب حاصل شد. از نظر فعالیت آنزیمهای جوانهزنی، بیشترین مقادیر آلفا و بتا آمیلاز در توده فنوج، 30 دقیقه ضدعفونی با هیپوکلریت سدیم و یک هفته پیش سرمادهی مرطوب دیده شد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده، تودههای فنوج، خاش و سراوان از گیاه دارویی پنیرباد نسبت به ضدعفونی کردن با هیپوکلریت سدیم به مدت 30 دقیقه و پیش سرمادهی مرطوب به مدت یک هفته واکنش مثبت نشان داده و این تیمارها موجب افزایش خصوصیات و فعالیت آنزیمهای جوانهزنی شده است. توده سرباز واکنش خوبی نسبت به تیمارهای اعمال شده نداشته و از نظر خصوصیات و فعالیت آنزیمهای جوانهزنی روند نزولی به خود گرفته است که دلیل این رفتار در توده سرباز را میتوان به باراندگی سالانه کمتر و همچنین دمای بالاتر در مناطق تحت رویش این توده نسبت داد که موجب سخت شدن پوسته بذر و افزایش عومل بازدارنده جوانهزنی توده سرباز و ایجاد خواب در بذر جهت سپری کردن دوره گرم و خشک میگردد. بهطور کلی، میتوان استفاده از هیپوکلریت سدیم و پیش سرمادهی مرطوب را راهی برای شکست خواب غالب تودههای گیاه پنیر باد توصیه نمود.
جنبههای نوآوری:
1- ارزیابی تأثیر موسیلاژ درون کپسول بر بازدارندگی جوانهزنی بذر پنیرباد.
2- ارزیابی روند فعالسازی آنزیمهای جوانهزنی جهت شکست خواب بذر پنیرباد.
3- بررسی پاسخ تودههای مختلف پنیرباد به روشهای شکست خواب اعمال شده.
علی عباسی سورکی، زهرا حسینی، سینا فلاح،
جلد 5، شماره 2 - ( 12-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: بذرها گزینه مناسبی جهت برنامههای تکثیر و حفاظت گیاهان دارویی هستند. اگر چه وجود خواب در بذر برای گیاهان دارویی وحشی یک راهبرد سازگاری محسوب میشود، اما در مسیر اهلیسازی، زراعت و پرورش آنها یک صفت نامطلوب محسوب میشود و باید آن را برطرف نمود. بذر خوشاریزه نیز علیرغم دارا بودن خواص دارویی قابل توجه، دارای خواب میباشد.
مواد و روشها: به منظور شکست خواب بذر گیاه خوشاریزه سه آزمایش جداگانه شامل سرمادهی مرطوب، تیمار هورمونی و ترکیبی از هردو اجرا گردید. برای تیمار سرمادهی مرطوب بذرها در 10 نمونه 100 تایی به صورت مرطوب در دمای 5 درجه سانتیگراد به مدت 2، 4، 6، 8، 10، 12، 14 و 16 هفته قرار گرفته و با استفاده از طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. برای تیمار هورمونی بذرها به مدت 24 ساعت در بستر حاوی غلظتهای صفر، 500 و 1000 میلیگرم در لیتر جیبرلین قرار گرفتند و سپس به شرایط جوانهزنی منتقل شدند ولی از آنجاکه شکست خواب اتفاق نیفتاد، این آزمایش مورد بحث قرار نگرفت. برای ترکیب تیمارهای هورمونی و سرمادهی بذرها به مدت 24 ساعت در دمای 20 درجه سانتیگراد در غلظتهای ذکر شده جیبرلین قرار داده شدند و سپس به محیط حاوی آب مقطر در دمای 5 درجه سانتیگراد منتقل شد و در مدت 2، 4، 6 و 8 هفته در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. عامل اول غلظت جیبرلین در سه سطح و عامل دوم مدت زمان سرمادهی در 4 سطح بود.
یافتهها: سرمادهی مرطوب اثر مثبتی بر شکستن خواب بذر داشت و در تیمار 16 هفته سرمادهی صفات درصد و سرعت جوانهزنی و شاخصهای بنیه به بیشترین مقدار خود رسید. استفاده توام تیمارهای هورمونی موجب تسریع شکست خواب و بهبود خصوصیات جوانهزنی بذرهای این گیاه گردید بطوریکه در 8 هفته به بالاترین میزان ممکن رسید. تیمار 8 هفته سرمادهی مرطوب در دمای 5 درجه سانتیگراد توأم با 1000 میلیگرم در لیتر جیبرلیک اسید، بهترین تیمار برای شکست خواب بذر خوشاریزه بود.
نتیجهگیری: به نظر میرسد خواب بذرهای خوشاریزه از نوع فیزیولوژیکی است که بطور موفقیت آمیزی توسط سرمادهی و کاربرد همزمان سرمادهی و هورمون جیبرلین شکسته میشود. اگرچه هورمون جیبرلین به تنهایی اثری بر شکست خواب نداشت، اما سبب کاهش نیاز سرمایی بذرهای خوشاریزه گردید و استفاده توام این دو اثر همافزایی داشت.
جنبههای نوآوری:
- خواب بذر خوشاریزه تحت تأثیر سرمادهی مرطوب برطرف شد، ولی جیبرلین به تنهایی اثری بر شکست خواب نداشت.
- استفاده از جیبرلین سبب کاهش نیاز سرمایی گردید و استفاده توام این دو بر شکست خواب اثر همافزایی داشت.
واقف عنایتی، عزت اله اسفندیاری، علیرضا پورمحمد، کمال حاج محمدنیا قالی باف،
جلد 5، شماره 2 - ( 12-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: علفهای هرز بهعنوان مهمترین تنش زیستی، با کاهش کارآیی مصرف آب، هدر رفت مواد غذایی، سایهافکنی و ترشح مواد سمی، منجر به کاهش 10 تا 100 درصدی عملکرد گیاهان زراعی میشوند. اولین قدم در کنترل علفهای هرز شناخت زیستشناسی و چرخه زندگی علف هرز بهویژه خصوصیات اکوفیزیولوژیکی بذر آنها میباشد. خواب در بذر علفهای هرز از جمله بذرهای تاجخروس وحشی امری معمول است؛ بنابراین، با توجه به اهمیت مطالعات خواب و جوانهزنی بذر علف هرز، تحقیق حاضر با هدف شناسایی روشهای شکستن خواب و جوانهزنی بذر علف هرز تاجخروس وحشی طراحی گردید.
مواد و روشها: پژوهش حاضر در پاییز سال 1392 با جمعآوری بذرهای تاجخروس وحشی از مزارع روستای آلاجوجه، شهرستان خداآفرین واقع در استان آذربایجان شرقی آغاز، سپس در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه در سالهای 1393 و 1394 به اجرا درآمد. از تیمارهای آب داغ به مدتهای 30، 60 و 120 ثانیه، پیشسرمای مرطوب (دو درجه سانتیگراد) به مدت دو و چهار هفته و نگهداری در دمای شش درجه سانتیگراد به مدت 18 ماه در قالب طرح کاملاً تصادفی و در چهار تکرار برای شکستن خواب بذرها استفاده شد. برای آنالیز دادهها از برنامه GenStat نسخه 12.1 و برای مقایسه میانگینها از آزمون دانکن در سطح احتمال 5 درصد استفاده گردید. از اکسل 2013 برای رسم نمودارها استفاده گردید.
یافتهها: تجزیه واریانس مشخص نمود که اثر تیمارها بر درصد جوانهزنی و سرعت جوانهزنی در علف هرز تاجخروس وحشی در سطح احتمال 1 درصد و میانگین مدت جوانهزنی در سطح احتمال 5 درصد معنیدار بود. نتایج حاصل نشان داد که در بین تیمارهای مورد مطالعه، تیمار نگهداری بذرها به مدت 18 ماه در دمای 6 درجه سانتیگراد بهترین تأثیر بر شکست خواب بذرهای علف هرز تاجخروس وحشی داشت. بطوری که بیشترین درصد جوانهزنی (92 درصد)، سرعت جوانهزنی (18/29 بذر در روز) و کمترین میانگین مدت جوانهزنی (2/4 روز) در تیمار نگهداری بذرها به دست آمد. تیمار پیشسرمای مرطوب نیز اثرات معنیداری در تحریک جوانهزنی داشت. با توجه به اینکه تیمارهای نگهداری بذر در دمای پایین و پیشسرمای مرطوب باعث تسریع در فرایند جوانهزنی و افزایش درصد جوانهزنی میگردد، لذا اطلاع دقیق از آنها میتواند در جهت بررسی، کنترل و جلوگیری از گسترش این علف هـرز مؤثر باشد.
نتیجهگیری: بهطور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که در بین تیمارهای مورد مطالعه، نگهداری بذرها به به مدت زمان 18 ماه در دمای شش درجه سانتیگراد بهترین روش برای برطرف نمودن خواب بذرهای علف هرز تاجخروس وحشی میباشد.
جنبههای نوآوری:
1- تیمارهای نگهداری بذر در دمای پایین و پیشسرمای مرطوب باعث شکست خواب بذر گردید.
2- تیمار نگهداری بذر در دمای پایین باعث افزایش درصد و سرعت جوانهزنی گردید.
وحدت رجایی، ابراهیم غلامعلیپور علمداری، زینب اورسجی، معصومه نعیمی،
جلد 5، شماره 2 - ( 12-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: امروزه استفاده از ویژگی گیاهان دگرآسیب با توجه به مضرات اثرات علفکشهای شیمیایی میتواند نقش بسیار مهمی در مدیریت علفهای هرز و کنترل آنها ایفا کند. در حقیقت مواد شیمیایی آزاد شده توسط ریشهها، ساقهها، برگها، گلها، دانههای گرده، میوهها و بذرها میتوانند بهعنوان علفکشها یا آفتکشهای طبیعی استفاده شوند. هدف از این تحقیق بررسی پتانسیل دگرآسیبی اندامهای هوایی علفهرز تاتوره (Datura stramonium L.) بر صفات جوانهزنی و رنگیزههای فتوسنتزی ارقام گندم بود.
مواد و روشها: بهمنظور بررسی پتانسیل دگرآسیبی عصاره آبی اندامهای مختلف علفهرز تاتوره نظیر ساقه، برگ، میوه و مخلوطی از آنها بر صفات جوانهزنی و رنگیزههای فتوسنتزی دو رقم گندم (کوهدشت و (N8720، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه علوم علفهای هرز دانشگاه گنبدکاووس در سال 1396 به اجرا درآمد. ابتدا اندام هوایی تاتوره در مرحله تشکیل میوه از سطح مزارع دشت مغان جمعآوری و بهتفیکیک ساقه، برگ و میوه جدا گردید. 5 میلیلیتر از عصارههای پنج درصد اندامها بهعلاوه مخلوطی از آنها بهطور جداگانه بر 25 عدد بذر ضدعفونی شده ارقام مورد بررسی اعمال شد.
یافتهها: نتایج نشان داد ارقام گندم پاسخ متفاوتی به عصاره اندامها نشان دادند و این اختلاف برای عصارههای مختلف اندامها و برهمکنش اثر ارقام در عصاره اندامها نیز معنیدار بود. مقایسه میانگین برهمکنش ارقام و عصاره اندامها نشان داد درصد جوانهزنی کوهدشت تحت تیمارهای آزمایشی کاهش یافت. بیشترین اثر کاهشی مربوط به عصاره برگ بهمقدار 33/98 درصد بود. در مقابل عصاره ساقه، میوه و مخلوطی از آنها اثر افزایشی بر درصد جوانهزنی N8720 بهترتیب با مقادیر 72/5، 72/5 و 41/1 درصد داشتند. نتایج سرعت جوانهزنی مشابه درصد جوانهزنی بود. طول ریشهچه و ساقهچه هر دو رقم تحت تیمارهای آزمایشی کاهش نشان داد. عصاره برگ بیشترین اثر بازدارندگی بر طول ریشهچه و ساقهچه رقم کوهدشت بهترتیب با مقادیر 70/96 و 21/89 درصد را داشت. مقدار کلروفیل کل گیاهچه هر دو رقم کوهدشت و N8720 به ترتیب تحت عصاره آبی ساقه (64/24 درصد) و میوه (62/14 درصد)، افزایش نشان دادند. در حالیکه عصاره سایر اندامها و مخلوطی از آنها اثر کاهشی متفاوتی بر صفت مورد بررسی داشتند. نتیجه کاروتنوئید مشابه کلروفیل کل بود. احتمالاً تفاوت در غلظت آللوشیمیاییها در اندامهای مختلف تاتوره و خصوصیات فیزیولوژیکی صفات در ارقام سبب رفتار متفاوت گردید.
نتیجه گیری: مطابق نتایج، استفاده از زیست توده علفهرز تاتوره به ویژه برگ میتواند بهعنوان علفکشهای طبیعی و راهبرد مدیریتی غیر شیمیایی علفهایهرز پیشنهاد گردد. جهت تحقق این امر نیاز به تجزیه فیتوشیمیایی ترکیبات حاصل از این علفهرز میباشد.
جنبههای نوآوری:
1-عصاره اندامهای مختلف علفهرز تاتوره، اثرات متفاوتی بر صفات جوانهزنی و میزان رنگیزههای کلروفیلی و کاروتنوئیدی هر دو رقم کوهدشت و N8720 دارند.
2- عصاره برگ تاتوره، صفات جوانهزنی و میزان رنگیزههای کلروفیلی و کاروتنوئیدی گیاهچههای رقم کوهدشت را به مقدار زیادی کاهش میدهد.
3- استفاده از عصاره علفهرز تاتوره میتواند انتخاب مناسبی برای پیدایش علفکشهای طبیعی باشد.
حسن نوریانی،
جلد 5، شماره 2 - ( 12-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: امروزه فناوریهای مختلفی در جهت ارتقای کیفیت بذر باهدف افزایش درصد، سرعت و یکنواختی جوانهزنی و استقرار بهتر گیاهچهها تحت شرایط محیطی مختلف توسط پژوهشگران توسعه یافته است. یکی از این فناوریها، پیش تیمار بذر و یا پرایمینگ بذر میباشد. با توجه به حساسیت فرایند جوانهزنی بهعنوان اولین مرحله نموی گیاه و همچنین اهمیت بهبود شاخصهای جوانهزنی و استقرار گیاهچه کنجد، این پژوهش باهدف بررسی کارایی پرایمینگ بذر با استفاده از اسید سالیسیلیک، متیل جاسمونات و اسید هیومیک بر خصوصیات جوانهزنی، تغییرات بیوشیمیایی و رشد اولیه گیاهچه بذور ارقام یلووایت و محلی دزفول کنجد طراحی و اجرا گردید.
مواد و روشها: این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر مرکز تحقیقات کشاورزی صفیآباد دزفول طی تابستان سال 1394 اجرا گردید. فاکتور اول، شامل پیش تیمار بذر (پرایمینگ بذر) با آب مقطر، اسید سالیسیلیک 1/0 میلی مولار، متیل جاسمونات ۱ میکرومولار و اسید هیومیک 5/1 درصد و فاکتور دوم، شامل دو رقم کنجد، یلووایت و رقم محلی دزفول در نظر گرفته شد. برای مقایسه تیمارها صفات درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی روزانه، میانگین جوانهزنی روزانه، شاخص بنیه بذر، طول ریشهچه، طول ساقهچه، ضریب آلومتری، میزان پرولین، میزان پروتئینهای محلول و فعالیت آنزیم کاتالاز مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج آزمایش نشان داد که پرایمینگ بذر اثر معنیداری بر صفات درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی روزانه، شاخص بنیه بذر، طول ریشهچه، طول ساقهچه، ضریب آلومتری و میزان تغییرات بیوشیمیایی گیاهچه داشت و باعث بهبود آنها گردید. اثر رقم بر کلیه صفات مورد بررسی به استثنای سرعت جوانهزنی و طول ساقهچه، غیر معنیدار بود. در این تحقیق رقم محلی دزفول بهطور میانگین با 52/13 بذر در روز از سرعت جوانهزنی بالاتری نسبت به رقم یلووایت برخوردار بود. همچنین اثر متقابل تیمارهای پرایمینگ بذر و رقم، تنها روی شاخص بنیه بذر و ضریب آلومتری معنیدار شد، به طوری که مقایسه میانگینها مشخص نمود بیشترین میزان صفت بنیه بذر توسط مصرف اسید هیومیک 5/1 درصد در رقم محلی دزفول (به میزان 09/10) حاصل گردید، در حالی که بیشترین میزان ضریب آلومتری در پیش تیمار بذر با متیل جاسمونات در رقم یلووایت (به میزان 57/1) به دست آمد.
نتیجهگیری: در این مطالعه مؤثرترین تیمار پرایمینگ بذر برای بهبود خصوصیات جوانهزنی، میزان تغییرات بیوشیمیایی و رشد گیاهچه در کنجد، اسید هیومیک 5/1 درصد و بهترین پاسخ به آن مربوط به رقم محلی دزفول بود. پرایمینگ بذر با اسید هیومیک 5/1 درصد نسبت به تیمار شاهد و رقم محلی دزفول نسبت به رقم یلووایت در بسیاری از شاخصهای جوانهزنی و رشد اولیه گیاهچه نتایج بهتری را نشان داد، بنابراین میتوان اظهار داشت که پیش تیمار بذر بهوسیله اسید هیومیک با تأثیر بیشتر بر خصوصیات جوانهزنی کنجد، میتواند در استقرار مطلوب گیاهچه آن مؤثرتر واقع گردد و استفاده از این اسید آلی در توسعه سامانه ریشهای و استقرار مطلوب گیاهچه کنجد که بهعنوان یک مشکل اساسی در ابتدای فصل رشد مطرح است، بسیار مفید باشد.
جنبههای نوآوری:
1- اسید هیومیک مؤثرترین تیمار پرایمینگ بذر بر خصوصیات جوانهزنی، تغییرات بیوشیمیایی و رشد گیاهچههای کنجد بود.
2- تأثیر تیمارهای پرایمینگ بذر بر خصوصیات جوانهزنی رقم محلی دزفول نسبت به رقم یلووایت بیشتر بود.
حسین نستری نصرآبادی، مهدی مرادی، محمد ناصر مودودی،
جلد 5، شماره 2 - ( 12-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: استفاده از تنظیم کنندههای رشد گیاهی یکی از روشهایی است که میتواند رشد گیاه را در برابر تنشهای محیطی از جمله شوری بهبود دهد. اسید سالیسیلیک نقش بسزایی در تنظیم فرآیندهای فیزیولوژیکی از جمله جوانهزنی در گیاهان دارد. علاوه بر استفاده از تنظیم کنندههای رشد گیاهی، استفاده از باکتریهای محرک رشد جهت افزایش بنیه بذر به منظور ایجاد یکنواختی و افزایش درصد جوانهزنی و استقرار بهتر گیاهچه افزایش یافته است. باکتریهای محرک رشد با دخالت در تولید هورمونهای گیاهی از جمله اکسین، جیبرلین، سایتوکنینها و همچنین تثبیت نیتروژن و یا فراهمی فسفر و سایر عناصر غذایی، میتوانند نقش موثری در افزایش مقاومت گیاهان در شرایط نامساعد محیطی داشته باشند.
مواد و روشها: این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. عامل اسید سالیسیلیک در دو سطح صفر و یک میلی مولار انتخاب شد. تیمار باکتری شامل ازتوباکتر، آزوسپریلیوم، مخلوط ازتوباکتر و آزوسپریلیوم و بدون تلقیح و تیمار شوری در پنج سطح صفر، 50، 100، 150 و 200 میلی مولار بود.
یافتهها: نتایج نشان داد که هیچ کدام از تیمارها اثر معنیداری بر درصد جوانهزنی نداشتند. تنش شوری 50 میلی مولار در خربزه باعث افزایش معنیدار طول ریشهچه و ساقهچه، بنیه بذر و وزنتر گیاهچه شد و با افزایش تنش شوری بیش از 50 میلی مولار شاخصهای جوانهزنی بطور معنیداری کاهش یافت. تیمار اسید سالیسیلیک یک میلی مولار باعث افزایش معنیدار سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه و ساقهچه و بنیه بذر گردید. در بین باکتریهای محرک رشد ازتوباکتر و مخلوط ازتوباکتر و آزوسپریلیوم بطور معنیداری نسبت به شاهد باعث افزایش پارامترهای جوانهزنی گردید. بطور کلی فاکتورهای جوانهزنی بذر خربزه تحت تنش شوری در ترکیب اسید سالیسیلیک یک میلی مولار با ازتوباکتر نسبت به آزوسپریلیوم و مخلوط باکتریهای محرک رشد افزایش بیشتری یافت. این نتایج میتواند بیانگر رابطه تقویت کنندگی باکتریهای محرک رشد با اسید سالیسیلیک در جهت افزایش طول ریشهچه باشد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، میتوان پیش تیمار بذرهای خربزه با غلظت یک میلی مولار اسید سالیسیلیک و تلقیح آنها با ازتوباکتر را برای بهبود جوانهزنی و استقرار بهتر گیاهچههای خربزه تحت تنش شوری توصیه نمود.
جنبههای نوآوری:
- بررسی خصوصیات جوانهزنی بذر خربزه خاتونی تحت تنش شوری.
- بررسی تأثیر کودهای زیستی و اسید سالیسیلیک بر جوانهزنی و رشد دانهالهای خربزه تحت تنش شوری.
فرناز پورعلی، فرشید قادری فر، الیاس سلطانی، محمدهادی پهلوانی،
جلد 5، شماره 2 - ( 12-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: سرعت جوانه زنی یکی از مهمترین شاخصهای جوانهزنی میباشد که در اکثر مطالعات برای مقایسه اثرات تیمارهای مختلف بر جوانه زنی بذرها استفاده میشود. محققان برای محاسبه سرعت جوانه زنی از معکوس زمان تا 50 درصد جوانه زنی (1/D50) استفاده می کنند. یکی از روشهای محاسبه زمان تا 50 درصد حداکثر جوانه زنی (D50)، استفاده از مدلهای رگرسیون غیرخطی از قبیل لجستیک، گامپرتز، ریچارد، ویبول و هیل میباشد. همچنین برای محاسبه این پارامتر از مدلهای تجربی ساده از قبیل مدل ارائه شده توسط فاروق و همکاران و الیس و روبرتز استفاده میشود. حال سوالی که پیش می آید این است که کدامیک از این روشها پیشبینی دقیقی از D50 در اختیار محقق قرار می دهد. هدف از این تحقیق محاسبه D50 با روشهای مختلف در جوانه زنی بذرهای پنبه میباشد.
مواد و روشها: در این آزمایش، بذرهای پنبه در سه دمای 15، 25 و 40 درجه سانتیگراد در سه تکرار قرار گرفتند و بذرهای جوانه زده روزانه چندین بار شمارش شد. برای محاسبه D50 از چندین مدل رگرسیون غیرخطی شامل مدلهای گامپرتز، لجستیک، هیل (چهار پارامتره)، ریچارد و ویبول استفاده شد. همچنین، برای محاسبه سرعت جوانه زنی از مدلهای ارائه شده توسط فاروق و همکاران و الیس و روبرتز استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که کلیه مدلهای رگرسیون غیرخطی برازش مناسبی به دادههای جوانه زنی داشتند، اما مدلهای لجستیک، هیل و ویبول نسبت به سایر مدلها پیشبینی بهتری در برآورد D50 داشتند. همچنین، D50 محاسبه شده توسط مدل فاروق مشابه مقدار برآورد شده توسط مدلهای رگرسیون غیرخطی بود؛ اما مقدار برآورد شده توسط مدل آلیس و روبرتز بیشتر از مقدار برآورد شده از سایر مدلها بود.
نتیجهگیری: به طورکلی، نتایج این تحقیق نشان داد که برای محاسبه D50 می توان از مدلهای رگرسیون غیرخطی استفاده کرد. در این تحقیق مدلهای لجستیک، هیل و ویبول برازش خوبی به داده های درصد جوانه زنی تجمعی بذرهای پنبه در مقابل زمان در دماهای مختلف داشتند. این مدلها دارای ضرایبی می باشند که دارای مفهوم زیستی شامل حداکثر درصد جوانه زنی، زمان تا 50 درصد حداکثر جوانه زنی و زمان تا شروع جوانه زنی میباشند. همچنین، زمانی که محقق تنها به دنبال اندازه گیری D50 باشد و علاوه بر این با نرم افزارهای آماری آشنا نباشد، می تواند از فرمول تجربی ارائه شده در این مقاله استفاده کند.
جنبههای نوآوری:
- محاسبه زمان تا 50 درصد حداکثر جوانه زنی با روشهای مختلف در بذرهای پنبه.
- استفاده از مدلهای رگرسیون غیرخطی در محاسبه زمان تا 50 درصد حداکثر جوانه زنی در بذرهای پنبه.
- معرفی روش مناسب به عنوان روش دقیقتر و بهتر جهت محاسبه زمان تا 50 درصد حداکثر جوانه زنی در بذرهای پنبه.
حسن تیموری، حمیدرضا بلوچی، علی مرادی، الیاس سلطانی،
جلد 5، شماره 2 - ( 12-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: جوانهزنی بذر از اولین مراحل مهم و پیچیده در چرخه زندگی گیاهان است و تحت تاثیر عوامل وراثتی و محیطی بسیاری قرار میگیرد. عوامل مختلفی در جوانهزنی و استقرار گیاهچه تاثیرگذار هستند. از جمله این عوامل میتوان به خصوصیات گیاه مادری (تغذیه، ژنتیک)، مرحلهی رسیدگی بذر در زمان برداشت و همچنین عوامل محیطی (دما، پتانسیل آب، تهویه و فشردگی خاک) اشاره کرد. بنیه بذر نیز به عنوان اولین جزء از کیفیت بذر تحت تاثیر زوال بذر در طی انبارداری کاهش مییابد. هدف از پژوهش حاضر بررسی واکنش جوانهزنی و بیوشیمیایی بذرهای زوال یافته گیاه شنبلیله در دامنههای دمایی و رطوبتی مختلف میباشد.
مواد و روشها: این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1395 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل بذرهای زوال یافته و بدون زوال در نه سطح دمایی (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 و 45 درجه سانتیگراد) و هفت سطح پتانسیل اسمزی (صفر، 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0-، 1- و 2/1- مگاپاسکال) بود.
یافتهها: در این آزمایش اثر زوالبذر، پتانسیلآب و برهمکنش آنها در هر محیط بر شاخصهای جوانهزنی (درصد و سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه گیاهچه) و بیوشیمیایی (قندمحلول، پرولین، پروتئین محلول و آنزیم کاتالاز) بذر گیاه شنبلیله معنیدار بود. نتایج نشان داد که در بذرهای زوال یافته مقادیر درصد و سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه گیاهچه با کاهش پتانسیل اسمزی آب محیط در دماهای پایینتر و بالاتر از دمای 20 درجه سانتیگراد، کاهش و مقادیر ترکیبات بیوشیمیایی بذر (قند محلول، پروتئین محلول، پرولین و آنزیم کاتالاز) نیز افزایش یافت.
نتیجه گیری: بهطورکلی شاخصهای جوانهزنی و بیوشیمیایی بذر گیاه شنبلیله به ترتیب نسبت به پتانسیلهای آب، زوال بذر و دمای جوانهزنی بذر حساسیت نشان میدهد. در شرایط کاهش پتانسیل اسمزی آب، دمای جوانهزنی کمتر از 20 درجه سانتیگراد منجر به افزایش مقاومت جوانهزنی بذر شنبلیله به پتانسیل منفیتر آب گردید.
جنبههای نوآوری:
- بررسی خصوصیات جوانهزنی و بیوشیمایی بذرهای زوالیافته گیاه شنبلیله تحت سطوح مختلف پتانسیل اسمزی و دما
- در مناطقی با پتانسیل اسمزی منفیتر بهتر است بذر شنبلیله در شرایطی با دماهای پایینتر از دمای 20 درجه سانتیگراد کشت گردد.
نرجس حجتی فهیم، محمد صدقی، مهرداد چایچی، رئوف سید شریفی،
جلد 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: کشور ایران در زمره مناطق خشک و نیمه خشک جهان قرار دارد که حدود 63 درصد از سطح زیر کشت گندم در آن بصورت دیم میباشد. استفاده از کودهای آلی و زیستی به عنوان یکی از مولفههای اصلی مدیریت مواد غذایی گیاه در کشاورزی پایدار میتواند نقش بسزایی در حل مشکلات ناشی از کودهای شیمیایی ایفا نماید. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر پیشتیمار بذرهای ارقام گندم دیم با کودهای زیستی و آلی بر شاخصهای مرتبط با جوانهزنی و رشد هتروتروفیکی گیاهچه انجام پذیرفت.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاٌ تصادفی با سه تکرار درآزمایشگاه کنترل وگواهی بذر و نهال مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان انجام شد. تیمارهای تلقیح بذر شامل کودهای آلی و زیستی: سیفول، روت، بیوهلث، تریکودرمین و شاهد بدون تیمار، روی هشت رقم گندم دیم شامل آذر 2، هشترود، باران، رصد، اوحدی، سرداری، تکاب و هما بود. بذرهای ضدعفونی شده با کودهای آلی و زیستی با غلظتهای مشخص پیشتیمار شده و درون ژرمیناتور در دمای 20 درجه سانتیگراد قرار داده شدند. اولین روز شمارش و آخرین روز شمارش، بذرهای جوانهزده برای گیاه گندم به ترتیب روز چهارم و روز هشتم پس از شروع آزمایش بود. بذرهای جوانهزده در هر تیمار شمارش و شاخصهای جوانهزنی از قبیل سرعت جوانهزنی، متوسط جوانهزنی روزانه، ضریب سرعت جوانهزنی، شاخص طولی و وزنی بنیه گیاهچه، وزن تر ریشهچه، ساقهچه و گیاهچه، استفاده از ذخایر بذر، کارآیی ذخایر بذر و کسر استفاده از ذخایر بذر محاسبه گردید.
یافته ها: با کاربرد سطوح مختلف کودی سرعت جوانهزنی در تیمار هما×بیوهلث (155 درصد)، متوسط جوانهزنی روزانه تیمار هشترود×بیوهلث (69 درصد)، ضریب سرعت جوانهزنی تیمار اوحدی×روت (60 درصد)، شاخص طولی گیاهچه تیمار اوحدی×بیوهلث (108 درصد) و وزنی بنیه گیاهچه تیمار هما×بیوهلث (64 درصد)، وزنتر ریشهچه تیمار هشترود×روت (106 درصد)، وزنتر ساقهچه تیمار هشترود×سیفول (23 درصد) و وزنتر گیاهچه تیمار هما×بیوهلث (42 درصد)، نسبت طول ریشهچه به طول ساقهچه تیمار اوحدی×تریکودرمین (75 درصد)، استفاده از ذخایر بذر تیمار هما×بیوهلث (118 درصد) و کسر استفاده از ذخایر بذر تیمار هما×بیوهلث (119 درصد) نسبت به شاهد افزایش یافت. ضمن اینکه کود بیوهلث و رقم هشترود در اکثر صفات مورد بررسی بیشترین میانگینها را به خود اختصاص دادند.
نتیجهگیری: نتایج بررسی سطوح مختلف کودی نشان داد پیشتیمار با کود بیوهلث در اکثر شاخصهای مرتبط با جوانهزنی و رشد هتروتروفیکی گیاهچه دارای اختلاف معنیدار با سایر سطوح کودی بود.
جنبههای نوآوری:
1-بررسی صفات جوانهزنی ارقام نوین گندم دیم اصلاح و معرفی شده توسط موسسه تحقیقات دیم کشور
2-بررسی و مقایسه اثر کودهای دارای ترکیب متنوع چند عاملی زیستی (قارچ و باکتری) و آلی با یکدیگر
3-تحقیق کاربردی روی ترکیبات تجاری و نیز مقایسه ترکیبهای زیستی زنده و مواد آلی غیرزنده در یک آزمایش
سید وحید سیدنا، بابک پیله ور، کامبیز ابراری واجاری، مهرداد زرافشار، حمید رضا عیسوند،
جلد 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: تولید نانوذرات و کاربرد آنها در جنبههای مختلف علوم گیاهی در حال افزایش است و علیرغم تولید روزافزون آنها، بررسیهای محدودی در خصوص اثر مواد مختلف نانو بر زیست شناسی گیاه وجود داد. در این تحقیق سعی شد از پتانسیل نانوذرات دیاکسید تیتانیوم در ارتقاء صفات جوانهزنی گونه بارانک لرستانی استفاده گردد، لذا اثرات متعاقب آنها بر رشد و تولید زیستتوده گیاهچههای تولیدی نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روشها: در ابتدا بذر گونه بارانک لرستانی از تودههای طبیعی آن جمعآوری شد. در همین راستا بذرهای این گونه با غلظتهای صفر، 75، 150، 250، 350 و 500 میلیگرم در لیتر دیاکسید تیتانیوم به مدت 24 ساعت پرایم شدند. سپس بذرها ابتدا به مدت 2 هفته در دمای اتاق و سپس به مدت 3 ماه در ماسه مرطوب و در سرما قرار گرفتند. آزمایش در قالب یک طرح آماری کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. بذرهای لایهگذاری شده بعد از گذشت سه ماه به درون ژرمیناتور منتقل و با شروع جوانهزنی، اطلاعات روزانه در یک دوره 22 روزه ثبت شد. در انتهای آزمایش صفات درصد، سرعت و میانگین زمان جوانهزنی محاسبه شد. همچنین در ادامه صفات رویشی گیاهچهها از قبیل تعداد برگ، طول گیاهچه و زیستتوده تر و خشک اندامهای ساقه و برگ و ریشه نیز اندازهگیری گردید. همچنین از میکروسکوپ الکترونی نیز برای بررسی حضور و چسبندگی نانوذرات در سطح خارجی بذرها استفاده شد.
یافتهها: بر اساس نتایج، تمامی صفات جوانهزنی شامل درصد، سرعت و میانگین زمان جوانهزنی تحت تاثیر تیمارهای نانوذرات دیاکسید تیتانیوم بهبود یافت، ولی در این میان تیمار 500 میلیگرم در لیتر بطور قابل ملاحظهای صفات جوانهزنی را افزایش داد. عدم حضور و در مقابل حضور و چسبندگی نانوذرات روی پوسته بذر توسط میکروگرافهای حاصل از میکروسکوپ الکترونی مشاهده و تایید شد. در ادامه نتایج آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد که تیمار 75 میلیگرم در لیتر از بالاترین موفقیت و در مقابل تیمار 500 میلیگرم در لیتر از کمترین درصد موفقیت در بهبود رشد (طول ساقهچه) و تولید زیستتوده برخوردار بود.
نتیجهگیری: درنهایت میتوان اذعان داشت که تاثیر پرایمینگ بذر بارانک لرستانی سبب ارتقاء صفات جوانهزنی و رشد گیاهچههای این گونه شد ولی روند تاثیرات در دو مرحله متفاوت بود بطوریکه در مرحله جوانهزنی بالاترین غلظت و در مرحله رشد، تیمارهای کم تا متوسط موفقتر بودند. ضمناً با توجه به اینکه تیمار 150 میلیگرم در لیتر دیاکسید تیتانیوم هم در بهبود جوانهزنی و هم در ارتقاء صفات رشد گیاهچهها موفقیت قابل قبولی کسب کرده و از سوی دیگر با توجه به غلظت متوسط آن از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه میباشد، لذا به عنوان یک تیمار موفق در رفع خواب بذر و تولید نهالهای بارانک لرستانی قابل توصیه می باشد.
جنبههای نوآوری:
- مطالعه جوانهزنی بذر گونه بارانک لرستانی برای اولین بار
- استفاده از فناوری نانو مواد و پتانسیل قابل توجه این مواد در شکست خواب و بهبود صفات جوانهزنی بارانک لرستانی
- استفاده از میکروسکوپ الکترونی (SEM) به منظور مطالعه حضور و چسبندگی نانوذرات در سطح پوسته بذر
مهسا ناظر، سید محمدرضا احتشامی، معصومه صالحی، علی کافی قاسمی،
جلد 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: گوار (Cyamopsis tetragonolob) از تیره پراوانهواران، خانواده لگوم و گیاهی خودگردهافشان، بومی هند و پاکستان است. این گیاه برای رشد در مناطق خشک، کمآب و خاکهای شنی سازگار میباشد و میتواند خاکهای شور و نسبتاً قلیائی را تحمل کند. تعیین بهترین زمان برداشت بذر و همزمانی آن با حداکثر کیفیت یکی از موضوعات مهم در حوزه مدیریت تولید بذر است. تغییرات کیفیت فیزیولوژیک بذر در دوره نمو تا رسیدگی بذر ایجاد میشود. استفاده از بذرهای با کیفیت بالا نقش مهمی در عملکرد نهایی محصولات زراعی دارد. هدف از اجرای این پژوهش تعیین مناسبترین زمان برداشت بذر است، زیرا میزان رطوبت بذر در زمان برداشت یکی از مهمترین عوامل موثر بر کیفیت بذر میباشد.
مواد و روشها: این پژوهش در تیرماه سال 1396 در ایستگاه تحقیقات عراقی محله در استان گلستان شهرستان گرگان به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل زمان برداشت بذر از پایه مادری در 6 مرحله (با رطوبتهای متفاوت) و مکانهای برداشت (غلاف بالا، وسط و پایین) بود به طوریکه با شروع غلافدهی به فاصله هر 7 روز یکبار بذرها از پایه مادری برداشت شدند و صفاتی مانند سرعت جوانهزنی، درصد جوانهزنی، قدرت گیاهچه، بنیه گیاهچه، میزان رطوبت بذر و میزان فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز بذر محاسبه گردید. در این تحقیق برای بررسی روند تغییرات درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، شاخص قدرت گیاهچه و شاخص بنیه در طول رسیدگی بذر روی گیاه گوار از مدل لجستیک استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که این فرضیه مبنی بر این که بذرها در زمان پایان دوره پر شدن بذر به حداکثر کیفیت خود میرسند، صحیح است و میتوان بیان کرد که بذرهای گوار در رطوبت 30 و 14 درصد، اواخر دوره پر شدن بذر بیشترین کیفیت را دارا بودند. به طور کلی، نتایج حاصل از تحقیق حاضر تایید میکند که مراحل نمو و رسیدگی بذر گوار روی پایه مادری، کیفیت آن را تحت تأثیر قرار میدهد. در مراحل اولیه رشد (رطوبت 85، 80 و 62 درصد) به دلیل نارس بودن و عدم تشکیل ساختارهای ضروری بذر، مقدار صفات کیفی درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، قدرت گیاهچه و شاخص بنیه پایین بود و با تکامل ساختارهای ضروری و کاهش رطوبت بذر (58، 30 و 14 درصد) مقدار صفات کیفی ذکر شده افزایش یافت.
نتیجهگیری: در کل میتوان نتیجه گرفت که بهترین تاریخ برداشت بذرهای گوار در استان گلستان با بیشترین کیفیت، زمان رسیدن رطوبت بذری به 14 درصد یا 100 روز پس از کاشت است و بهترین مکان برای غلاف گیری با بیشترین کیفیت، غلافهای تشکیل شده در پائین بوته است.
جنبههای نوآوری:
1- بررسی صفات کیفی بذر گوار روی بوته مادری طی دوره پرشدن دانه
2- تعیین بهترین زمان برداشت و انطباق آن با بیشترین کیفیت بذر گوار
سامان شیدائی، آیدین حمیدی، حسین صادقی، بیتا اسکویی، لیلا زارع،
جلد 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: دانستن و درک خصوصیات پیچیدهای که طول عمر بذر را کنترل میکنند، دارای اهمیت اکولوژیکی، زارعی و اقتصادی است. شرایط نگهداری نامناسب پس از برداشت، بخش بزرگی از عملکرد سالیانه را در انبار از بین میبرد که قسمتی از آن بهدلیل فعالیتهای میکروبی در انبارها میباشد. خسارت ناشی از کپکهای انباری بر اساس شرایط آب و هوایی، محصول و امکانات انبارداری متغیر است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر شرایط نگهداری و رطوبت اولیه بذر بر رشد قارچهای انباری و ارتباط بین میزان آلودگی به قارچها با کیفیت و تغییرات بیوشیمیایی بذر انجام شد.
مواد و روشها: بهمنظور بررسی تأثیر قارچهای انباری بر زوال بذر سویا در شرایط مختلف انبارداری پژوهشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل سه میزان رطوبت اولیه بذر شامل رطوبت پایین (10%)، رطوبت متوسط (12%) و رطوبت بالا (14%) بهعنوان فاکتور اول و دو شرایط انبارکردن شامل انبار مورد استفاده برای نگهداری بذر در مغان و انبار کنترل شده نگهداری بذر در مؤسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال به عنوان فاکتور دوم در نظر گرفته شد. بذرهای سویا رقم ویلیامز پس از 6 ماه نگهداری در شرایط کنترل شده و شرایط متداول نگهداری بذر از نظر آلودگی به قارچهای Aspergillus niger, Aspergillus flavus, Fusarium spp, Penicillium spp و همچنین صفات کیفی و بیوشیمیایی بذر شامل درصد جوانهزنی، شاخص بنیه گیاهچه، میزان قندهای محلول و پروتئین بذر مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج این آزمایش نشان داد که با افزایش رطوبت بذر به 14 درصد بهطور معنیداری از کیفیت بذر کاسته شد. همچنین آلودگی به قارچهای انباری رابطه مستقیمی با میزان رطوبت بذر داشته و بذرهای با رطوبت بالا به سرعت مورد هجوم قارچهای انباری قرار گرفته و این آلودگیها سبب کاهش کیفیت بذر و کاهش قابلیت حیات گردید. همچنین در بذرهای با رطوبت 14 درصد در انبار مغان نسبت به انبار کنترل شده آلودگی به قارچ آسپرژیلوس نیگر از 5/27 به 75/43 درصد افزایش و درصد جوانهزنی از 5/52 به 23 درصد کاهش نشان داد. این بررسی نشان داد که با افزایش درصد قارچهای انباری، زوال بذر سویا بهطور معنیداری افزایش یافت. بررسی تغییرات بیوشیمیایی بذرهای زوال یافته در طی انبارکردن نشان داد که با افزایش پیری بذرها میزان قندهای محلول و درصد پروتئین کاهش یافت، بهطوریکه در بذرهای نگهداری شده در شرایط نامناسب، میزان قندهای محلول و پروتئین بذر بهطور معنیداری پایینتر بود. همچنین با افزایش رطوبت بذر که افزایش زوال بذر را در پی داشت از محتوای قندهای محلول و پروتئین بهطور معنیداری کاسته شد.
نتیجهگیری: براساس نتایج بهدست آمده، رطوبت اولیه بذر و شرایط نگهداری دو عامل مهم و تعیین کننده میزان هجوم بیماریها در طی انبارداری بودند و این موضوع با تأثیر بر محتوای قندهای محلول و پروتئین محلول باعث زوال بذر و کاهش بنیه بذر و قابلیت حیات بذر گردید. همچنین میتوان نتیجهگیری کرد که رطوبت بذر 12 درصد که رطوبت استاندارد تولید بذر سویا در ایران است، رطوبت مناسبی برای نگهداری بذر میباشد.
جنبههای نوآوری:
- معرفی شرایط مناسب انبارداری و رطوبت اولیه بذر بهمنظور کاهش آسیب قارچها و زوال بذر سویا
- تعیین آسیبهای قارچهای مختلف در طی انبارداری بذر سویا
- تعیین ارتباط بین میزان آلودگی بذر سویا به قارچهای انباری با کیفیت، میزان پروتئین و قندهای محلول بذر
اشرف عالی زاده امرایی، عبداله جوانمرد، حمداله اسکندری،
جلد 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: حبوبات، گروهی از گیاهان زراعی هستند که از نظر تغذیه انسان و همچنین پایداری سامانههای زراعی و سودمندی اقتصادی نقش مهمی ایفا میکنند. با توجه به تراکم مطلوب ماش (400 هزار بوته در هکتار) در کل کشور برای کشت ماش به بیش از 700 تن بذر گواهی شده نیاز است. این موضوع اهمیت تولید بذر با کیفیت بالا در ماش را نشان میدهد. کیفیت تولید بذر ممکن است تحت شرایط مختلف محیطی قرار بگیرد. از جمله این شرایط، کاهش دسترسی گیاهان به آب میباشد. این فرضیه که تولید بذر میتواند از کشت مخلوط منتفع شود در مطالعات قبلی مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که اطلاعات کمی در مورد جوانهزنی و وزن بذر ماش در مراحل مختلف پر شدن دانه در پاسخ به آبیاری جزئی ریشه و کشت مخلوط وجود دارد، در پژوهش حاضر کوشش شده است تا ضمن بررسی اثر آبیاری جزئی ریشه و کشت مخلوط بر برخی خصوصیات کیفی بذر ماش، بهترین زمان برداشت بذر برای تولید بذر با کیفیت بالا نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. عامل اول الگوی کاشت (شامل کشت خالص ماش، کشت مخلوط ماش با ذرت روی ردیفهای جداگانه و کشت مخلوط ماش با ذرت روی یک ردیف)، عامل دوم روش آبیاری (آبیاری جزئی و کامل سامانه ریشهای) و عامل سوم زمان برداشت بذر از پایه مادری (در 5 مرحله به فاصله هر پنج روز یک بار) بود. تیمار روش آبیاری بعد از استقرار گیاهچهها اعمال گردید. از 10 روز بعد از تشکیل بذر و به فاصله هر پنج روز یک بار، بوتهها از سطحی معادل یک متر مربع در هر کرت برداشت شدند و صفات وزن هزار دانه، درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه و وزن خشک گیاهچه حاصل از بذرهای برداشت شده تعیین شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که برهمکنش الگوی کاشت و زمان برداشت و الگوی کاشت و آبیاری و زمان برداشت بر صفات مورد بررسی اثر معنیداری نداشت ولی برهمکنش آبیاری و زمان برداشت بر درصد جوانهزنی، طول ریشهچه و وزن خشک گیاهچه معنیدار (P≤0.01) بود. در هر دو سیستم آبیاری، با افزایش نمو و رسیدگی بذر، درصد جوانهزنی نیز بیشتر شد. درصد جوانهزنی بذر ماش با اعمال آبیاری جزئی ریشه کاهش یافت. اثر آبیاری جزئی ریشه بر درصد جوانهزنی با افزایش رسیدگی بذر بیشتر بود. آبیاری جزئی ریشه منجر به کاهش طول ریشهچه، وزن خشک گیاهچه، وزن هزار دانه و طول ساقهچه گردید. در هر دو سیستم آبیاری (آبیاری کامل و آبیاری جزئی ریشه)، وزن خشک گیاهچه حاصل از جوانهزنی بذر ماش با افزایش نمو و رسیدگی بذر بیشتر شد.
نتیجهگیری: کشت مخلوط بر کیفیت بذر ماش اثر معنیداری نداشت. با این حال، آبیاری محدود باعث کاهش کیفیت بذر ماش شد. برای برداشت بذر با کیفیت بالا در ماش، نیاز است از تحمیل تنش خشکی بر گیاه جلوگیری شود. زمان رسیدن به حداکثر کیفیت بذر در ماش منطبق بر زمان پایان پر شدن دانه بود که تأییدی بر فرضیه هارینگتون میباشد.
جنبههای نوآوری:
1- ارزیابی کیفیت بذر ماش در طول نمو و رسیدگی دانه.
2- بررسی اثر آبیاری محدود ناشی از آبیاری جزئی ریشه بر کیفیت بذر ماش
3- بررسی اثر الگوی کاشت گیاه مادری بر کیفیت بذر تولیدی
مهناز طاطاری، ابراهیم غلامعلی پور علمداری، زینب اورسجی، مهدی زارعی،
جلد 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: گیاهان هرز به علت داشتن عادت تهاجمی و رقابتی، مانع رشد گیاهان با ارزش میشوند. دخالت در گیاهان شامل رقابت محیطی و آللوپاتی (خودآسیبی و دگرآسیبی) است. در دگرآسیبی، ترکیبات شیمیایی رها شده از گیاهان قادر است رشد گیاهان مجاور را تحت تاثیر قرار دهند. مدیریت صحیح علفهای هرز و بهرهوری توان دگرآسیبی آنها موجب کاهش خسارت علفهای هرز و علاوه بر آن گامی موثر در کاهش مصرف علفکشها خواهد بود. بنابراین هدف از این تحقیق، ارزیابی توان دگرآسیبی عصاره آبی اندامهای مختلف علفهرز پنیرک بر مؤلفههای جوانهزنی و رنگدانههای فتوسنتزی سوروف بود.
مواد و روشها: این آزمایش به منظور ارزیابی پتانسیل دگرآسیبی عصاره آبی اندامهای مختلف علفهرز پنیرک (Malva sylvestris) شامل ساقه، برگ، گل بهعلاوه مخلوطی از آنها بر صفات جوانهزنی و رنگدانههای فتوسنتزی سوروف بهصورت طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه علوم علفهای هرز دانشگاه گنبدکاووس در سال 1396 به اجرا درآمد. ابتدا اندامهای هوایی علفهرز پنیرک در مرحله گلدهی از سطح مزارع شهرستان رامیان جمعآوری، بهطور دقیق از یکدیگر جدا و پودر گردید. سپس سوسپانسیون 5 درصد (حجمی/وزنی) از آنها با کمک آب مقطر تهیه گردید و در پایان عصاره حاصل از هر یک از اندامهای علفهرز پنیرک به پتریهای حاوی بذرهای سوروف اضافه گردید. در انتهای روز هفتم صفاتی نظیر سرعت و درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، بنیه بذر، محتوای کلروفیل و کاروتنوئیدها مورد اندازهگیری قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که تیمارهای مختلف اثر بازدارندگی متفاوتی بر صفات جوانهزنی و رشد گیاهچهای علفهرز سوروف داشتند. بیشترین بازدارندگی درصد و سرعت جوانهزنی و طول ریشهچه و ساقهچه سوروف تحت کاربرد عصاره برگ به ترتیب معادل 04/64، 37/64، 69/87 و 81/62 درصد بهدست آمد. در این مطالعه، طول ریشهچه بیشتر از طول ساقهچه تحت تأثیر ترکیبات دگرآسیب اندامهای مختلف علفهرز پنیرک قرار گرفت. مطابق نتایج، اندامهای مختلف علفهرز پنیرک و مخلوطی از آنها نیز اثر بازدارندگی متفاوتی بر میزان کلروفیل و کاروتنوئید گیاهچه سوروف داشتند. بهنظر میرسد تفاوت در تأثیر بین اندامهای مختلف علفهرز پنیرک مربوط به حد آستانه غلظت مواد دگرآسیب شیمیایی به ترکیبات دگرآسیب اندامها که منجر به پاسخ متفاوت علفهرز سوروف میشود.
نتیجهگیری: با توجه به اثبات اثر دگرآسیبی اندامهای مختلف علفهرز پنیرک بر ویژگیهای جوانهزنی، رنگیزههای کلروفیلی و کاروتنوئیدی علفهرز سوروف و زیست توده تولیدی بالای آن، پیشنهاد به بهرهوری از ترکیبات دگرآسیب شیمیایی این گیاه بهعنوان علفکشها با منشاء طبیعی میباشد.
جنبههای نوآوری:
1- پتانسیل دگرآسیبی علفهرز پنیرک بر صفات جوانهزنی و رنگدانههای فتوسنتزی سوروف در مزارع شهرستان رامیان بررسی شد.
2- علفهرز سوروف حساسیت زیادی به ترکیبات دگرآسیب ناشی از اندامهای مختلف علفهرز پنیرک به ویژه برگ نشان میدهد.
3- ویژگی آللوپاتیک علفهرز پنیرک میتواند برای تولید علفکشهای زیستی پیشنهاد شود.