جستجو در مقالات منتشر شده


109 نتیجه برای بذر

شهرام نوروزیه، الهام فغانی، قربانعلی روشنی،
جلد 10، شماره 2 - ( 12-1402 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: در حال حاضر در اغلب کشورهای جهان بذر پنبه را بصورت بدون کرک‌ استفاده می‌کنند. کرک‌دار بودن بذر پنبه اغلب سبب جوانه‌زنی کندتر، حساسیت بیشتر بذر و گیاهچه به آفات و بیماری‌ها می‌گردد و کشت مکانیزه پنبه را مختل می‌کند. بذر پنبه بدون کرک از مزایای زیادی از جمله، امکان کشت مکانیزه، کاهش میزان بذر مصرفی در واحد سطح، جوانه زنی سریع‌تر در خاک و ظهور سریع‌تر گیاهچه در مزرعه، برخوردار است. همچنین بذر کرک‌‌زدایی شده معمولاً عاری از عوامل بیماریزا بوده و پس از کرک‌‌زدایی با فراهم شدن امکان جداسازی ثقلی و حذف بذرهای شکسته، سبک و پوک از توده بذر، کیفیت بذر ارتقا می‌یابد. یکی از مشکلات کارخانه‌های کرک‌‌زدایی بذر پنبه ایران که از روش اسید استفاده میکند، کاهش قوه نامیه بذر می‌باشد که ادامه کار این کارخانجات را به چالش کشیده است. این تحقیق برای بررسی دلایل کاهش قوه نامیه بذر پنبه در کارخانه کرک‌‌زدایی انجام شد تا خصوصیات فیزیولوژیکی و مکانیکی بذر در مراحل مختلف کرک‌زدایی در کارخانه بررسی گردد.
مواد و روش‌ها: بذرها در دو نوبت از مراحل کارخانه کرک‌‌زدایی نمونه گیری شد و صفاتی از جمله بنیه بذر، درصد جوانه زنی، نشت یونی، چگالی و حجم بذر، پیری بذر، میزان خراش و آسیب دیدگی پوسته بذر و نیروی شکست بذر مورد مطالعه قرار گرفت. در نهایت، داده‌ها توسط نرم افزارهای SAS، SPSS و JMP مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج آزمایش نشان دادکه نمونه‌گیری بذرها در هر دو نوبت از کارخانه قبل از سانتریفیوژ، کمترین درصد جوانه‌زنی، درصد تشکیل برگ لپه‌ای، طول ریشه‌چه، طول ساقه‌چه، وزن خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه را دارد. نتایج نشان داد، در مرحله سانتریفیوژ، صدمات مکانیکی زیادی به بذر وارد می‌شود که سبب افت بنیه بذر شده است. صفات درصد شکستگی، نشت غشایی، پیری، حجم و چگالی بذرها در نوبت اول نشان می‌هند که بذرهای نوبت اول از کیفیت کمتری نسبت به بذرهای نوبت دوم برخوردار بوده و در نتیجه در مراحل مختلف کرک‌زدایی در کارخانه، سبب کاهش شدید بنیه بذری شده‌اند. با افزایش درصد شکست و نشت غشایی، نیروی شکست بذر بطور غیرخطی کاهش می‌یابد. بر اساس این یافته‌ها می‌توان گفت که تماس اسید با بذر و عملیات سانتریفوژ، بیشترین خسارت مکانیکی را به بذر وارد می‌کنند که سبب افت معنی‌دار نیروی شکست بذر می‌گردد.
نتیجه‌گیری: دقت انجام عملیات در کلیه مراحل کرک‌زدایی در کیفیت بذر موثر است. بخش سانتریفیوژ، دمای استوانه‌های خشک کننده و بخش خنثی سازی اسید نیاز به توجه و نظارت بیشتری دارد. بنابراین لازم است که در کارخانه کرک‌‌زدایی، مدت یا رقت اسید بکار رفته برای کرک‌زدایی متناسب با وضعیت بذرها، تغییر کرده تا خسارت کمتری به بذرها وارد شود.

جنبه‌های نوآوری:
  1. کرک‌زدایی در کارخانه سبب خسارت به بذر، اما مدیریت صحیح دما و غلظت اسید سبب کاهش این خسارت می‌گردد.
  2. لازم است که در کارخانه، مدت یا رقت اسید بکار رفته برای کرک‌زدایی متناسب با وضعیت بذرها، تغییر کرده تا خسارت کمتری به بذرها وارد شود.
  3. با مدیریت پاشش اسید روی بذر و حذف قسمت سانتریفیوژ در کارخانه کرک‌زدایی می‌توان از صدمه شدید بذر در این قسمت جلوگیری کرد و کیفیت بذر را ارتقا داد.
  4. خنثی سازی بذر در انتهای فرآیند کرک‌زدایی در کارخانه سبب افزایش انبار مانی بذر بدون کرک پنبه می‌شود.

زینب سواعدی، عبدالمهدی بخشنده، سید عطاءاله سیادت، امین لطفی جلال آبادی، سید امیر موسوی،
جلد 10، شماره 2 - ( 12-1402 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: زوال باعث کاهش کیفیت بذر می‌شود. بذرهای روغنی نظیر سیاهدانه بسیار مستعد زوال هستند؛ پرایمینگ بذر از طریق بهبود شاخص‌های جوانه‌زنی و افزایش فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان، موجب بهبود کیفیت بذرهای زوال یافته می‌شود. این پژوهش با هدف بررسی شدت خسارت تیمار زوال تسریع شده بر ویژگی‌های جوانه‌زنی و فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان بذرهای سیاهدانه و امکان کاهش اثرات نامطلوب زوال با استفاده از پرایمینگ هورمونی با سیتوکینین، اجرا گردید.
 مواد و روش‌ها: این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال 1396  اجرا گردید. تیمارها شامل: پرایمینگ هورمونی با سیتوکینین در پنج سطح (0 (شاهد)، 10، 20، 40 و 80 میلی‌گرم بر لیتر) به مدت زمان (12 و 24 ساعت)، و زوال در رطوبت نسبی 100 درصد و دمای 45 درجه سلسیوس در پنج سطح (عدم زوال، 24، 48، 72 و 96 ساعت) بود.
 یافته‌ها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که شاخص‌های جوانه‌زنی تنها تحت تأثیر اثرهای اصلی و دوگانه در سطح احتمال خطای 5 و 1 درصد قرار گرفت درحالی که که برهم‌کنش سه‌گانه زوال، غلظت هورمون و زمان پرایمینگ برای شاخص‌های رشد گیاهچه و شاخص‌های طولی و وزنی قدرت در سطح احتمال خطای 1 درصد معنی‌دار بود. همچنین مشخص گردید که تیمار پرایمینگ سبب کاهش تأثیر منفی زوال شد به‌طوری که در بین غلظت‌های مورد استفاده از هورمون سیتوکینین، غلظت 10 میلی‌گرم بر لیتر به مدت زمان 12 ساعت بیش‌ترین تأثیر را بر صفات اندازه‌گیری شده داشت. بیش‌ترین درصد جوانه‌زنی (88 درصد) و کم‌ترین درصد جوانه‌زنی (63 درصد) به‌ترتیب در غلظت‌های 10 و 80 میلی‌گرم بر لیتر مشاهده شد. کاربرد سیتوکینین در غلظت بهینه موجب بهبود فعالیت کاتالاز و میزان پروتئین شد. نتایج نشان داد در شرایط شاهد فعالیت آنزیم کاتالاز 76/0 واحد در میلی‌گرم پروتئین و میزان پروتئین 51/0 میلی‌گرم در گرم بود که با  پرایمینگ بذرها مقدار آن به 97/0 واحد در میلی‌گرم پروتئین و 79/0 میلی‌گرم در گرم رسید.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج بدست آمده از این پژوهش، زوال موجب کاهش شاخص‌های جوانه‌زنی، فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان و میزان پروتئین بذر شد. بهترین تیمار اعمال شده از هورمون سیتوکینین برای پرایمینگ بذر زوال یافته سیاهدانه با غلظت 10  میلی‌گرم بر لیتر به مدت 12 ساعت بود. با توجه به نتایج حاصله، کاربرد سیتوکینین در غلظت بهینه خود (10 میلی‌گرم بر لیتر) موجب بهبود فعالیت آنزیم کاتالاز و میزان پروتئین شد. بنابراین می‌توان پیشنهاد نمود که کاربرد پرایمینگ هورمونی با سیتوکنین باعث کاهش اثرات نامطلوب زوال در گیاه سیاهدانه می‌شود.

جنبه‌های نوآوری:
  1. تاثیر پرایمینگ هورمونی با سیتوکنین در غلظت‌های 10، 20، 40 و 80 میلی‌گرم بر لیتر بر بذرهای زوال یافته سیاهدانه بررسی شد.
  2.  استفاده از غلظت 10 میلی‌گرم بر لیتر هورمون سیتوکنین به مدت 12 ساعت، به‌عنوان بهترین تیمار معرفی گردید.
  3. سیتوکنین به‌عنوان یک هورمون مهم برای بهبود فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان و صفات فیزیولوژیک در بذرهای زوال یافته سیاهدانه معرفی شد.

ژیلا نظری، محمد صدقی، رئوف سیدشریفی،
جلد 11، شماره 1 - ( 6-1403 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: مرحله جوانه­‌زنی و رویشی گیاهچه از مهم­ترین مراحل رشدی گیاه است که تعیین کننده درجه موفقیت سامانه­های زراعی در تولید است. فرسودگی ناشی از شرایط انبارداری بذرها چالشی است که موجب کاهش جوانه‌­زنی و ظهور گیاهچه ضعیف، از دست رفتن بنیه بذر و در نهایت مرگ بذر می­گردد. به همین دلیل به­کارگیری روش­هایی برای افزایش توانایی جوانه­زنی و افزایش بنیه بذر و بهبود استقرار گیاهچه­ ها امری ضروری است. استفاده از هورمون­های گیاهی یکی از روش­هایی است که می­تواند توانایی جوانه­‌زنی بذر و رشد بهینه گیاه را در شرایط فرسودگی بذر افزایش دهد. پرایمینگ بذر با هورمون­های گیاهی از جمله روش­های بسیار ساده و ارزان جهت بهبود جوانه­زنی بذر، تسریع رشد و استقرار گیاهچه، یکنواختی جوانه­زنی و تولید گیاهچه قوی است. هدف از این آزمایش تعیین اثرگذارترین پیش­تیمارهای هورمون­های رشدی جهت بهتر شدن خصوصیات جوانه­زنی بذرهای فرسوده تریتیکاله و استقرار گیاهچه­ها می­باشد.
مواد و روش‌ها: به­منظور بررسی اثر پرایمینگ بر شاخص­های جوانه­زنی و برخی صفات بیوشیمیایی بذرهای فرسوده تریتیکاله، آزمایشی به­صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1402 در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی اجرا شد. تیمارها شامل میزان فرسودگی (5%، 15% و 25%) و انواع پرایمینگ (بدون پرایم، آب مقطر، سیتوکینین، اسپرمیدین، اسید سالیسیلیک و اکسین) بودند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که فرسودگی درصد جوانه­ زنی را کاهش داد. پرایمینگ سبب کاهش تأثیر فرسودگی و بهبود درصد جوانه­ زنی به مقدار 9/36 درصد گردید. با افزایش فرسودگی طول ریشه­چه، شاخص بنیه طولی گیاهچه، میزان پروتئین و فعالیت پروتئاز کاهش یافت، در حالی که پرایمینگ موجب کاهش اثر فرسودگی بر روی این صفات شد. در پایین­ترین سطح بنیه بذر (25 درصد) پرایمینگ با اکسین طول ریشه­چه و ساقه­چه، فعالیت پروتئاز و شاخص بنیه طولی گیاهچه را به ترتیب 07/72، 06/62، 27/73 و 06/77 درصد نسبت به شاهد افزایش داد.
 نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان می­دهد که پرایمینگ بذر تریتیکاله با هورمون رشد اکسین، می­تواند موجب تقویت بذرهای فرسوده و افزایش جوانه­زنی و یکنواختی تولید گیاهچه تریتیکاله گردد.

جنبه‌های نوآوری:
  1. پیش­ تیمار اکسین بیش­ترین تأثیر را بر بهبود کیفیت و خصوصیات جوانه­ زنی بذر فرسوده تریتیکاله داشت.
  2. اثرات استفاده از پیش­تیمار تنظیم کننده­ های رشد در بذرهای فرسوده تریتیکاله مورد بررسی قرار گرفت.

فاطمه وفایی، حمیدرضا نوریزدان، رحمت الله کریمی زاده،
جلد 11، شماره 1 - ( 6-1403 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: وقوع تنش خشکی در کشت دیم گندم که در آن گیاه تنها متکی به آب باران است، می‌تواند اثر مخربی بر رشد گیاه داشته باشد. با توجه به طولانی بودن پروژه‌های به‌نژادی، شناسایی لاین‌های اصلاحی از نظر تحمل به تنش خشکی در مرحله جوانه‌زنی، می‌تواند به طور قابل توجهی به کاهش زمان و هزینه‌های برنامه‌های به نژادی گندم دیم برای توسعه ارقام مقاوم به خشکی منجر شود. شناسایی میزان تحمل لاین‌هایی که هنوز به مرحله آزاد‌سازی نرسیده‌اند از طریق شبیه‌سازی تنش خشکی در شرایط آزمایشگاهی، از جمله روش‌های نوآور برای کمک به انتخاب رقم متحمل به خشکی در مراحل نهایی است. از سوی دیگر مرحله جوانه‌زنی، اهمیت بسیاری در استقرار بوته‌ها دارد. این مرحله برای رشد و توسعه گیاه حیاتی است و در صورت وجود لاین‌های متحمل می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد گندم نان داشته باشد.
مواد و روش‌ها: این آزمایش به منظور بررسی خصوصیات جوانهزنی 11 لاین پیشرفته گندم نان دیم، در  چهار سطح پتانسیل اسمزی (2-، 4-،6- و 8- بار) بوجود آمده توسط پلیاتیلن گیلکول 6000 به همراه شاهد (در مجموع  پنج سطح) در شرایط آزمایشگاهی در دانشگاه خلیج فارس، به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاٌ تصادفی با سه تکرار انجام شد. در این آزمایش صفات شامل درصد جوانهزنی و سرعت جوانهزنی، سرعت رشد ریشهچه و ساقهچه، شاخص بنیه بذر (به دو روش)، طول ریشه‌چه و ساقه‌چه، طول گیاهچه، وزن خشک ریشه‌چه و ساقهچه و ضریب آلومتری، اندازهگیری شدند.
یافته‌ها: میانگین صفات، با افزایش سطح تنش، کاهش یافت. نتایج جدول تجزیه واریانس نشان داد که بین لاینها و سطوح تنش خشکی برهمکنش در سطح معنیدار یک درصد وجود داشت. بنابراین تجزیه برشی فیزیکی در هر سطح تنش برای مقایسه ارقام انجام شد. واکنش لاین‌ها از نظر صفات مختلف، در برابر سطوح مختلف پتانسیل اسمزی، از نوع برهمکنش ترتیبی بود. با افزایش سطح تنش خشکی، درصد و سرعت جوانه‌زنی، سرعت رشد ریشه‌چه و ساقه‌چه و طول گیاهچه کاهش یافت. در مجموع کل آزمایش، لاینهای شماره 3 و 4 دارای بالاترین درصد جوانهزنی (86/58) و سرعت جوانه‌زنی (60/3 بذر در روز)، سرعت رشد ریشه‌چه (85/0 سانتیمتر در روز) و ساقه‌چه (70/0 سانتیمتر در روز)، و طول ریشه‌چه (83/8 سانتیمتر) و گیاهچه (12/7 سانتی‌‌متر) بودند.
 نتیجه‌گیری: واکنش لاین‌ها از نظر صفات مختلف، در برابر سطوح مختلف پتانسیل اسمزی، متفاوت بود. بر اساس صفات بررسی شده، لاینهای 3 و 4 از نظر تحمل به تنش خشکی وضعیت بهتری داشتند. از این لاینها میتوان به عنوان منابع برتر در برابر شرایط خشکی در برنامههای بعدی بهنژادی استفاده کرد.

جنبه‌های نوآوری:
  1. ارزیابی و غربالگری لاینهای اصلاحی گندم از نظر تحمل به تنش خشکی با شبیهسازی شرایط در آزمایشگاه با مقایسه صفات مورفولوژیک در مراحل اولیه رشد گیاه، انجام شد.
  2. واکنش لاینها در سطوح مشابه تنش خشکی، غیر یکسان بود و تجزیه برشی فیزیکی بر اساس هر سطح تنش، برهمکنش ترتیبی بین سطوح لاین و تنش را نشان داد.

غلامرضا زارع، علی مرادی، علیرضا خوشرو، سید سعید محتسبی،
جلد 11، شماره 2 - ( 12-1403 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: این تحقیق به بررسی اثرات رطوبت بذر، دما و زمان انبارداری بر شاخص‌های جوانه‌زنی بذر بابونه آلمانی می‌پردازد. با توجه به تأثیر رطوبت بذر و دمای انبارداری بر کیفیت بذر، این مطالعه جهت استانداردسازی روش‌های بهینه برای نگهداری بذر این گیاه دارویی است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر رطوبت بذر، دما و دوره­های انبارداری بر شاخص‌های جوانه­‌زنی بذر بابونه آلمانی انجام شد.
مواد و روش‌ها: آزمایش به صورت کرت دو بار خرد شده در سه تکرار، در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با چهار سطح دمای انبارداری (15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس)، سه سطح محتوای رطوبت بذر (8، 12 و 16 درصد) و دوره‌های انبارداری مختلف (30 تا 180 روز) در سال 1398 در دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج اجرا شد. ابتدا رطوبت اولیه بذرها اندازه‌گیری و با استفاده از فرمول‌های مشخص، رطوبت مورد نظر ایجاد گردید. پس از آن، اندازه‌گیری‌های جوانه‌زنی و شاخص‌های مرتبط از جمله درصد جوانه‌زنی و سرعت جوانه‌زنی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SAS استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل از مقایسه میانگین برش‌دهی برهمکنش دوره انبارداری و رطوبت بذر در دماهای 15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس نشان داد که با افزایش دوره انبارداری، درصد جوانه‌زنی به‌طور معنی‌داری کاهش یافت و کمترین درصد جوانه‌زنی مربوط به 180 روز انبارداری و رطوبت بذر 16 درصد بود. سرعت جوانه‌زنی نیز در تمامی دماها با طولانی شدن دوره انبارداری به‌طور معنی‌داری کاهش یافت. نتایج بررسی رشد گیاهچه تحت تأثیر شرایط مختلف انبارداری نشان‌دهنده کاهش معنی‌دار طول ریشه‌چه، ساقه‌چه و گیاهچه در تمامی دماها با افزایش دوره انبارداری بود. کمترین طول این اجزا نیز در 180 روز انبارداری و رطوبت 16 درصد مشاهده شد. با افزایش رطوبت بذر از 8 به 12 درصد، به طور میانگین درصد جوانه­‌زنی 9% و سرعت جوانه­‌زنی 5 % کاهش یافت. در حالی­که با افزایش رطوبت از 8 به 16 درصد، به طور میانگین درصد جوانه­زنی 73 % و سرعت جوانه­زنی 72% کاهش یافت. با افزایش دمای انبارداری از 15 به دماهای 25، 35 و 45 درجه سلسیوس، به طور میانگین درصد جوانه­‌زنی به ترتیب 9%، 25% و 42% کاهش یافت و سرعت جوانه­‌زنی به ترتیب 14%، 33% و 43% کاهش یافت.
 نتیجه‌گیری: به‌طور کلی، نتایج نشان دهنده کاهش شاخص­های جوانه­‌زنی بذر بابونه المانی با افزایش رطوبت بذر و دمای انبارداری بود و بهترین رطوبت بذر 8 درصد و بهترین دمای انبارداری 15 درجه سلسیوس برای حفظ کیفیت بذر به دست آمد.

جنبه‌های نوآوری:
  1. مناسب ترین محیط برای انبارداری بابونه آلمانی تعیین شد.
  2. اثر شرایط نامناسب انبارداری بر ویژگی­های فیزیولوژیک بابونه آلمانی بررسی شد.

ریحانه عمواقایی، ابوالفضل خدادادی،
جلد 11، شماره 2 - ( 12-1403 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: کنگر وحشی Gundelia tournefortii L.  یک گونه ایران- تورانی از تیره کاسنی است. پوشش به شدت لیگنینی­شده حاصل از کاپیتول ثانویه روی بذر تکثیر این گیاه را با مشکلاتی روبرو می­کند. این مطالعه کمک می­کند تا بهترین روش­های شکست خواب بذر برای تولید کنگر در مقیاس وسیع ارزیابی شود.
مواد و روش‌ها: ابتدا در دو آزمایش فاکتوریل جداگانه اثر برهمکنش شیوه­های مختلف خراش­­دهی (آب داغ، اسید کلریدریک، اسکالپل و سنباده) با سطوح چینه سرمایی (صفر، 1، 2 و 3 هفته) و یا با جیبرلین (صفر، 250، 500 و 1000 میلی‌گرم در لیتر) روی شکست خواب بذر تحقیق شد. سپس اثر ترکیبی جیبرلین و سرمادهی مرطوب بر شکست خواب بذر­های خراش­دهی شده با اسکالپل در آزمایش سوم ارزیابی شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که همه شیوه­های مختلف خراش­دهی، در حد معنی­داری درصد ظهور و رشد گیاهچه را افزایش دادند.  تیمار سرمادهی مرطوب و یا جیبرلین، این صفات را برای بذرهای خراش­دهی شده با اسکالپل و سنباده بطور مؤثرتری نسبت به بذرهای تیمار شده با اسید یا آب داغ، تقویت کرد. در اولین آزمایش، بالاترین درصد ظهور (77%) در بذر­های خراش­دهی شده با اسکالپل همراه با 3 هفته چینه سرمایی حاصل شد. در دومین آزمایش، بیشترین درصد ظهور (77%)  و طول گیاهچه (17 سانتی­متر) و کمترین میانگین زمان جوانه­زنی (11 روز) در بذر­های خراش­دهی شده با اسکالپل و تیمار شده با 500 میلی‌گرم در لیتر جیبرلین بدست آمد. نتایج آزمایش سوم نشان داد که کاربرد جیبرلین طول دوره چینه سرمایی مورد نیاز برای حصول بیشترین درصد ظهور و وزن خشک گیاهچه و کمترین میانگین زمان ظهور را تقریبا یک هفته کاهش داد.
 نتیجه‌گیری: نتایج بدست آمده نشان می­دهد که بذر­های کنگر یک خواب ترکیبی شامل خواب فیزیکی و خواب فیزیولوژیکی غیرعمیق دارند و می­توان با تیمارهای خراش­دهی با اسکالپل و سپس چینه سرمایی یا تیمار با جیبرلین به بیشترین درصد ظهور (5/81%) و و کمترین میانگین زمان ظهور (8 روز) دست یافت.

جنبه‌های نوآوری:
  1. بیشترین  اثر مستقل روی شکست خواب بوسیله خراش­­دهی مخصوصا با اسکالپل بدست آمد که 60 درصد ظهور را موجب شد.
  2. یک اثر متقابل معنی­دار بین شیوه­های مختلف خراش­­دهی با سطوح چینه سرمایی و یا با غلظت های جیبرلین وجود داشت.
  3. کاربرد سطوح چینه سرمایی و یا غلظت های جیبرلین روی دانه­های خراش­دهی نشده یا هیچ اثری نداشت و یا اثر کمی روی درصد ظهور و رشد گیاه داشت.


مرضیه حسنی، محمودرضا تدین، مجید اولیاء،
جلد 11، شماره 2 - ( 12-1403 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: جوانه‌زنی و سبزشدن از مهم‌ترین مراحل رشدی گیاهان زراعی محسوب می‌شوند و نقش قابل‌توجهی بر مراحل بعدی رشد گیاه در مزرعه نیز خواهند داشت که این ویژگی، در ارتباط مستقیم با اندازه توان و پتانسیل بذر است. کاربرد کودهای آلی و زیستی برای افزایش بنیه بذر و گیاهچه می‌تواند آن‌ها را در شرایط تنش‌های محیطی ازجمله تنش کم‌آبی و خشکی متحمل یا قوی سازد بدین منظور به بررسی اثر تنش خشکی و تیمارهای کودی بر شاخص‌های جوانه‌زنی بذر دو گونه لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris L.) و جیکاما (Pachyrhizus erosus (L.) Urban) پرداخته شد.
مواد و روش­ها: بذرهای جیکاما و لوبیا قرمز رقم گلی، در چهار سطح تنش خشکی شامل: صفر، 6- ، 9- و 12- بار و چهار سطح کودی شامل: تیمارهای شاهد (عدم مصرف کود)، کود زیستی (EM در حد مطلوب)، کود آلی ویناس (در حد مطلوب) و ترکیب کودهای زیستی و آلی (در حد مطلوب) به‌صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و سه تکرار در دانشگاه شهرکرد در سال 1402-1401 انجام شد.
یافته­ها: نتایج نشان داد که اثر برهمکنش سه‌گانه گونه گیاهی، تیمارهای کودی و تنش خشکی، بر صفات درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، شاخص بنیه بذر، طول ساقه­چه و ریشه‌چه، وزن تر و خشک ساقه­چه و ریشه‌چه بذر در سطح احتمال 1% معنی­دار بود. گونه جیکاما با کاربرد تیمار کودهای ترکیبی در شرایط بدون تنش خشکی، بیشترین میانگین درصد جوانه­زنی (100 %)، سرعت جوانه‌زنی (48/42 بذر/ روز)، شاخص بنیه بذر (55/8)، طول ساقه­چه (66/5 سانتی­متر)، وزن تر ساقه­چه (694/0 گرم)، وزن خشک ساقه­چه (125/0 گرم)، وزن تر ریشه­چه (772/0 گرم)، وزن خشک ریشه­چه (109/0 گرم) را نشان داد. در شرایط تنش متوسط خشکی (سطح تنش ۹- بار)، میانگین طول ریشه‌چه در گونه جیکاما تحت تأثیر کودهای ترکیبی 333/6 سانتی‌متر بود.
نتیجه­گیری: در این مطالعه کاربرد تیمارهای کودی، سبب ایجاد تحمل بیشتر نسبت به شرایط تنش آبی و کاهش پتانسیل آب شدند، همچنین تیمارهای تنش خشکی سبب کاهش صفات مورد بررسی، در هر دو گونه لوبیا شدند اما گونه جیکاما نسبت به لوبیا قرمز در برابر تنش خشکی، تحمل برتری بیشتری نشان داد. از این‌رو می‌تواند گزینه‌ای مناسب‌تر برای کشت در شرایط تنش خشکی باشد.

جنبه‌های نوآوری:

  1. جدید بودن جیکاما در ایران و کمبود اطلاع از ویژگی­های جوانه­زنی و رشدی این گیاه.
  2. به‌دلیل وجود روتنون در بذر جیکاما، اطلاعی از وجود اثر این ماده در برهمکنش با تیمارهای کودی بر ویژگی­های جوانه­زنی بذر آن وجود نداشته که در این آزمایش به آن پرداخته شده است.
  3. به‌دلیل اینکه جیکاما گیاهی چند‌منظوره دانه­ای غده­ای است اطلاعی از واکنش صفات جوانه­زنی آن در مقایسه با گیاهی مشابه مانند لوبیا وجود نداشته است.

محمدرضا میرزایی،
جلد 11، شماره 2 - ( 12-1403 )
چکیده

چکیده مبسوط

مقدمه: از مهم­ترین عوامل دست­یابی به عملکرد مطلوب ریشه چغندرقند در زمان برداشت، تراکم مناسب به واسطه درصد ظهور گیاهچه بالا و متعاقب آن رشد گیاهچه­ها به واسطه استفاده از بذر با بنیه مطلوب می­باشد. از صفات تعیین کننده بنیه و کیفیت بذر چغندرقند، صفات مختلف گیاهچه­ای می باشد.

مواد و روش‌ها: برای این منظور بنیه جوانه‏زنی و میزان رشد گیاهچه در شرایط آزمایشگاه با اندازه­گیری صفات حداکثر جوانه‏زنی، طول هیپوکوتیل، طول ریشه­چه، وزن تر و خشک گیاهچه در ده سینگل­کراس حاصل از تلاقی ده پایه مادری نرعقیم و یک پایه پدری در سه محیط مختلف تولید بذر استفاده شد. همچنین همبستگی صفات مذکور با صفات ظهور گیاهچه در گلخانه و صفات شیمیایی بذر، مطالعه شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که صفات گیاهچه­ای که نشان دهنده صفاتی از بنیه بذر می­باشد، توسط دو عامل اصلی محیط تولید بذر چغندرقند و ژنتیک تعیین می­شود. بررسی ضرایب همبستگی بین صفات گیاهچه­ای در آزمایشگاه با صفات ظهور گیاهچه در گلخانه و هدایت الکتریکی بذر نشان داد که ژنوتیپ­های با ویژگی هدایت الکتریکی و درصد مواد جامد محلول روی پریکارپ بذر چغندرقند پایین در شرایط گلخانه سریع­تر جوانه زده و در زمان کمتری سبز شدند. بنابراین، سطح بالای هدایت الکتریکی پریکارپ بذر چغندرقند با بنیه بذر پایین، همراه بود. همچنین همبستگی معنی­داری بین سرعت ظهور گیاهچه و میانگین زمان ظهور گیاهچه در گلخانه با طول هیپوکوتیل در آزمایشگاه به ترتیب مثبت (**91/0+) و منفی (**82/0-) مشاهده شد. پس می­توان نتیجه گرفت، ژنوتیپ­ها با طول هیپوکوتیل بیشتر در آزمایشگاه منتج به ظهور گیاهچه سریعتر در گلخانه شدند. متعاقبا، سینگل­کراس­هایی همانند MS KWS * OT 231 با طول ریشه­چه (49/8 سانتی­متر)، طول گیاهچه (66/14 سانتی­متر) و نسبت طول ریشه­چه به هیپوکوتیل (37/1) بیشتر در شرایط آزمایشگاه، میانگین وزن خشک اندام هوایی (89/1 میلی­گرم) و شاخص وزنی بنیه گیاهچه (26/8) آنها در گلخانه­­ با افزایش معنی­داری نسبت به برخی سینگل­کراس­های دیگر همراه بود.

 نتیجه‌گیری: بنابراین، به نظر می­رسد می توان از صفات گیاهچه­ای و مشخصات شیمیایی بذر چغندرقند برای پیش بینی وضعیت ظهور گیاهچه در گلخانه و شاید در مزرعه استفاده و توصیه نمود. لیکن به منظور اعتبار سنجی و ارزیابی دقیق، پیشنهاد می شود آزمایش مذکور در شرایط مزرعه اجرا شود.

 

جنبه‌های نوآوری:

  1. بین ژنوتیپ ها به لحاظ خصوصیات بذری و محیط مادری که در آن بذر رشد نموده، تفاوت وجود داشت.
  2. بنیه و عملکرد ضعیف بذر چغندرقند می­تواند هم درصد پتاسیل ظهور گیاهچه و هم سرعت و یکنواختی ظهور گیاهچه را نسبت به  بذرهای با بنیه قوی کاهش دهد.

صفات گیاهچه­ای در چغندرقند صفاتی از بنیه بذر بوده که تحت تاثیر محیط تولید بذر چغندرقند و نیز ژنتیک می­باشد.


کامران قره بیگی توابع، حمیدرضا بلوچی، محسن موحدی دهنوی، علی مرادی، فاطمه ابراهیمی،
جلد 11، شماره 2 - ( 12-1403 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: بنیه ضعیف گیاهچه یکی از مشکلات اصلی در کشاورزی است که قابلیت جوانه‌زنی بذر و استقرار گیاهچه را کاهش داده و به‌طور مستقیم بر استقرار و عملکرد گیاه تأثیر می‌گذارد. استفاده از روش‌های پیش‌تیمار بذر با مواد شیمیایی و تنظیم‌کننده‌های رشد می‌تواند به‌عنوان راهکاری مؤثر در تقویت بنیه گیاهچه و بهبود صفات بیوشیمیایی و جوانه‌زنی بذر مورد استفاده قرار گیرد. در این مطالعه، تقویت بنیه گیاچه‌های ذرت شیرین به کمک پیش‌تیمارهای اسید الاژیک، جیبرلین و نیترات پتاسیم تحت آزمون پیری تسریع شده بررسی شد.
مواد و روش­ها: این آزمایش در آزمایشگاه فناوری بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال‌ 1403 به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو عامل صورت گرفت. فاکتور اول پیری تسریع شده بذر در دو سطح (زوال‌ و بدون زوال) و فاکتور دوم پیش‌تیمار بذر در 8 سطح (بدون پیش‌تیمار، پیش‌تیمار با آب مقطر، اسید الاژیک در دو سطح (25 و 100 میلی‌گرم بر لیتر)، جیبرلین در دو سطح (50 و 150 میلی‌گرم بر لیتر) و نیترات پتاسیم در دو سطح (15 و 60 میلی‌گرم بر لیتر) بود. در نهایت صفات بیوشیمیایی و جوانه‌زنی بذرها اندازه‌گیری شد.
یافته­ها: نتایج این پژوهش نشان داد که زوال بذر به‌طور معنی‌داری منجر به کاهش خصوصیات جوانه‌زنی شامل درصد و سرعت جوانه‌زنی، طول ساقه‌چه، طول ریشه‌چه و شاخص طولی و وزنی بنیه گیاهچه شد. همچنین، شاخص‌های بیوشیمیایی نظیر محتوای قندهای محلول و فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز تحت تأثیر منفی زوال کاهش یافتند. از سوی دیگر، زوال بذر موجب افزایش محتوای پرولین، مالون دی‌آلدهید و فعالیت آنزیم پراکسیداز گردید که نشان‌دهنده تشدید تنش اکسیداتیو در شرایط زوال است. پیش‌تیمار بذرهای زوال‌یافته با اسید الاژیک، جیبرلین و نیترات پتاسیم تأثیر مثبتی در بهبود خصوصیات جوانه‌زنی و شاخص‌های بیوشیمیایی داشت. به‌طور خاص، غلظت‌های 100 میلی‌گرم بر لیتر اسید الاژیک، 150 میلی‌گرم بر لیتر جیبرلین و 15 میلی‌گرم بر لیتر نیترات پتاسیم مؤثرترین پیش‌تیمارها بودند.
نتیجه­گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که پیش‌تیمار بذرهای زوال‌یافته ذرت شیرین رقم بیسین با اسید الاژیک، جیبرلین و نیترات پتاسیم موجب بهبود قابل توجه جوانه‌زنی و شاخص‌های بیوشیمیایی شد. این تیمارها با کاهش اثرات منفی زوال بذر، به تقویت بنیه و استقرار گیاهچه‌ها کمک کردند. بنابراین، این پیش‌تیمارها می‌توانند به‌عنوان روشی مؤثر برای بهبود کیفیت بذرهای رقم بیسین در شرایط مختلف زراعی پیشنهاد شوند.

جنبه‌های نوآوری:

1- زوال بذر منجر به افزایش شاخص­های بیوشیمیایی از قبیل محتوای پرولین بذر، فعالیت آنزیم پراکسیداز و محتوای مالون دی‌آلدهید بذر می‌گردد.
2- بنیه بذر ذرت شیرین رقم بیسین با پیش‌تیمار توسط اسید جیبرلین و الاژیک اسید بهبود می‌یابد.
3- اثر پیش‌تیمار قبل و بعد از زوال مصنوعی بر قابلیت جوانه­زنی و بنیه بذر ذرت شیرین رقم بیسین مقایسه و بررسی شد.


صفحه 6 از 6    
6
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهشهای بذر ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Seed Research

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.