جستجو در مقالات منتشر شده


37 نتیجه برای گیاهچه

محمد غیور، مجید طاهریان، صادق باغبان، سعید خاوری،
جلد 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده



چکیده مبسوط
مقدمه: تأثیر عوامل محیطی بر مراحل نمو یک گیاه باعث می‌شود که تاریخ کاشت از منطقه‌ای به منطقه دیگر متفاوت باشد. درجه حرارت یک عامل مهم حاکم بر حداکثر درصد جوانه‌زنی و سرعت جوانه‌زنی می‌باشد. پرایمینگ بذر باعث بهبود در سرعت جوانه‌زنی و یکنواختی جوانه‌زنی و کاهش حساسیت بذر به عوامل محیطی می‌شود. هدف از این آزمایش بررسی تاثیر تیمارهای پرایمینگ در دماهای پایین بر خصوصیات جوانه‌زنی چای ترش در شرایط آزمایشگاه و مطالعه اثر تیمارهای مختلف پرایمینگ در بهبود خصوصیات جوانه‌زنی و استقرار گیاهچه در تاریخ‌های کاشت زودهنگام و مقایسه تاریخ‌های کاشت زود هنگام با یکدیگر در مزرعه بود.
مواد و روش‌ها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی واحد کاشمر انجام شد. عامل اول 5 پیش‌تیمار شامل غلظت‌های 10 میلی‌مولار سولفات روی، 5/2 میلی‌لیتر اسید هیومیک، ترکیب اسید هیومیک و سولفات روی، کود زیستی (پتابارور 2) و شاهد (فاقد هر گونه پیش تیمار) و عامل دوم 5 سطح دما شامل 10، 12، 14، 16 و 18 درجه سلسیوس بود. آزمایش‌های مزرعه‌ای در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کاشمر به صورت سه آزمایش مجزا انجام شد. بدین صورت که سه تاریخ کاشت (25/12/1396، 15/1/1397 و 4/2/1397) هر کدام در قالب یک طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار کشت شد. هر آزمایش شامل 5 پیش‌تیمار بذر همانند بخش آزمایشگاهی بود.
یافته‌ها: نتایج مطالعه آزمایشگاهی نشان داد که دما، پرایمینگ و اثر متقابل دما و پرایمینگ بر تمامی صفات مورد مطالعه اثر معنی‌داری داشتند. به طور کلی در مطالعه آزمایشگاهی پرایم با پتابارور2 و دمای 18 درجه سلسیوس بیشترین درصد و سرعت جوانه‌زنی را نشان داد. نتایج نشان داد که تاریخ کاشت بر تمامی صفات مورد مطالعه در آزمایش مزرعه‌ای تاثیر معنی‌داری داشت. پرایمینگ فقط برای وزن تر ساقه تفاوت معنی‌داری نشان داد. اثر متقابل پرایمینگ در تاریخ کاشت برای صفات مورد مطالعه معنی دار نشد. بالاترین درصد سبز شدن در تاریخ کاشت 15 فروردین به‌دست آمد، با کاشت دیرتر از 25 اسفند تا 15 فروردین کاهش 74 درصدی در سرعت سبز شدن مشاهده گردید. در میان تیمارهای پرایمینگ، ترکیب سولفات روی و اسید هیومیک برتری معنی‌داری را نسبت به سایر تیمارها فقط در مورد وزن تر ساقه نشان داد.
نتیجه‌گیری: بررسی‌ها نشان داد با توجه به حساسیت بالای جوانه‌زنی بذر چای ترش در درجه حرارت‌های پایین، لازم است تاریخ کاشت در هر منطقه طوری انتخاب شود که با درجه حرارت‌های کمتر از 18 درجه سلسیوس توام نباشد.

جنبه‌های نوآوری:
  1. برخی تیمارهای پرایمینگ بذر در دماهای مختلف بر خصوصیات جوانه‌زنی چای ترش در آزمایشگاه تاثیر مثبت می‌گذارند.
  2. تاریخ‌های کشت زودهنگام با توجه به ناپایداری دمای مناسب، تاثیر منفی بر پارامترهای جوانه‌زنی و رشد گیاهچه دارند.

حسین رضوانی، سید فاضل فاضلی کاخکی،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: استفاده از مواد دگرآسیب یا ترشحات گیاهی که دارای پتانسیل بازدارندگی در برابر علف‌های‌هرز باشد یکی از روش‌های زیستی مهار علف‌های هرز است. مطالعات دگرآسیبی گندم شامل بررسی دگرآسیبی گندم در مقابل دیگر گیاهان زراعی، علف‌های هرز، آفات و بیماری‌ها، جداسازی و شناسایی ترکیبات دگرآسیب، اثرات سمیت گندم روی خود گیاه و مدیریت بقایای گندم می‌باشد. علف هرز خردل وحشی (Sinapis arvensis) از علف‌های هرز مشکل‌ساز در کشور و به‌ویژه استان گلستان می‌باشند. تحقیق حاضر به‌منظور بررسی پتانسیل دگرآسیبی چهار رقم گندم به‌منظور استفاده از آن ارقام در سامانه مدیریت تلفیقی کاهش علف هرز خردل وحشی اجرا شد.
مواد و روش‌ها: آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی مرکز تحقیقات کشاورزی گلستان انجام شد. تیمارها شامل غلظت‌های 0، 5/2، 5 و 5/7 درصد عصاره آبی اندام‌های هوایی و زیرزمینی چهار رقم گندم (مروارید، مغان، تجن و آرتا) به همراه تیمار پلی‌اتیلن گلیکول 6000 با سطوح غلظت‌های 0، 5/2، 5 و 5/7 درصد بود. به‌منظور ارزیابی پتانسیل دگرآسیبی اندام‌های ارقام گندم در کاهش درصد جوانه‌زنی خردل وحشی، از مدل لجستیک سه پارامتری و برای تعیین نوع ترکیبات اسیدهای فنلی در عصاره ارقام گندم از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا استفاده شد.
یافته‌ها: عصاره اندام هوایی کلیه ارقام گندم در مقایسه با شاهد باعث کاهش طول ریشه‌چه خردل وحشی شد. ارقام مورد مطالعه گندم طول ساقه‌چه خردل وحشی را بین 28 تا 51 درصد در مقایسه با شاهد کاهش دادند. بیشترین کاهش طول ساقه‌چه از عصاره اندام هوایی رقم مروارید به دست آمد. افزایش غلظت عصاره اندام هوایی رقم آرتا به 5/7 درصد، وزن خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه خردل وحشی به میزان 47 و 29 درصد نسبت به شاهد کاهش داد و رقم مغان در همان غلظت 5/7 درصد سبب 68 درصد کاهش وزن خشک ریشه‌چه و 41 درصد وزن خشک ساقه‌چه شد. بیش‌ترین کاهش شاخص‌های جوانه‌زنی گیاه خردل وحشی مربوطه به غلظت‌های بالای عصاره اندام هوایی گندم رقم مروارید و مغان بود. همچنین مشخص شد، با افزایش غلظت پلی‌اتیلن گلایکول شاخص‌های رشد و مؤلفه‌های جوانه‌زنی بذر خردل وحشی کاهش یافت، ولی این کاهش معنی‌داری نبود. این موضوع مؤید آن است که پتانسیل اسمزی غلظت عصاره در تشدید اثر آللوکمیکال‌ها دخیل نبوده و احتمال اثر اسمزی ضعیف به نظر می‌رسد. در مجموع رقم مروارید با 34/25 میلی‌گرم بر کیلوگرم محتوای اسید فنولیک بیشترین غلظت اسید فنولیک را داشت که این مقدار تقریباً سه برابر رقم تجن، 5/1 برابر رقم مغان و سه برابر رقم آرتا بود. رقم مروارید از نظر میزان اسید وانیلیک و اسید فرولیک غلظت بالاتری از سه رقم دیگر داشت. در مجموع در میان ارقام مورد مطالعه کمترین اثر دگرآسیبی در رقم تجن و بیشترین در رقم مروارید مشاهده گردید.
نتیجه‌گیری: از بین ارقام بررسی شده بیشترین بازدارندگی مربوط به رقم مروارید بود. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین میزان بازدارندگی مربوط به عصاره اندام هوایی است که میزان بازدارندگی عصاره ریشه در برابر صفات مورد بررسی کمتر از اندام هوایی بود. به‌طور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که برخی ارقام گندم مانند رقم‌های مروارید پتانسیل بازدارندگی بیشتری در برابر علف هرز خردل وحشی دارند که این موضوع می‌تواند در برنامه‌های اصلاحی به‌منظور ایجاد ارقام با پتانسیل دگرآسیبی بالا مورد استفاده قرار گیرد. آگاهی از این موضوع به‌ویژه در مدیریت پایدار علف‌های هرز اهمیت زیادی دارد. لذا شایسته است بررسی‌های جامعی روی پتانسیل دگرآسیبی آن‌ها صورت گیرد تا امکان استفاده از آن‌ها در عرصه کشاورزی اعم از مبارزه با علف‌های هرز، آفات و بیماری‌های گیاهی، اصلاح گیاهان زراعی و باغی و طراحی تولید علف‌کش‌ها و آفت‌کش‌های سازگار با محیط‌زیست، ایمن و قابل‌تجزیه از نظر زیستی فراهم گردد.

جنبه‌های نوآوری:
1- توان دگرآسیبی ارقام گندم بر جوانه‌زنی بذر خردل وحشی بررسی شد.
2- از کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا در تشخیص مواد بازدارنده و دگر آسیب ارقام گندم استفاده گردید.
3- مهار زیستی علف هرز خردل وحشی بررسی شد.

مرجان دیانت، پویا سنبلی همدانی، فریدون قاسم خان قاجار،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: خواب بذر مهم‌ترین عاملی است که مانع جوانه‌زنی بذر علف‌های‌هرز می‌شود. عدم جوانه‌زنی هم زمان بذرهای علف‌های هرز به علت خواب در مزارع مشکلات عدیده‌ای را در کنترل آنها ایجاد می‌کند؛ از این رو خواب بذر علف‌های هرز برای زارعین یک صفت نامطلوب به حساب می‌آید. هدف از این مطالعه بررسی اثر میدان مغناطیسی و تیمارهای شیمیایی بر شکست خواب بذر تعدادی از گونه‌های علف‌های هرز بود.
مواد و روش‌ها: به منظور بررسی اثر میدان مغناطیسی بر جوانه‌زنی بذر تاج‌خروس ریشه قرمز، یولاف وحشی بهاره و خرفه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه اکولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال 1398 انجام شد. عامل‌ها شامل تیمارهای شکستن خواب بذر در هشت سطح (اسید جیبرلیک 1000 و 2000 میلی‌گرم درلیتر به مدت پنج دقیقه، اسید سولفوریک به مدت 5، 10 و 20 دقیقه، نیترات پتاسیم با غلظت 01/0 و 05/0 گرم در لیتر، آب مقطر) و میدان مغناطیسی در چهار سطح (0، 25، 50 و 100 میلی‌تسلا) بودند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که واکنش سه گونه علف‌هرز مورد مطالعه به میدان مغناطیسی متفاوت بود. تیمار میدان مغناطیسی باعث افزایش درصد جوانه‌زنی، وزن‌تر ساقه‌چه و طول ساقه‌چه تاج‌خروس ریشه قرمز شد که بهترین تیمار برای شکستن خواب بذر را میدان مغناطیسی با شدت 100 میلی‌تسلا رقم زد. بیشترین درصد جوانه‌زنی بذر علف‌هرز یولاف وحشی بهاره در تیمار نیترات پتاسیم 01/0 گرم در لیتر در سطح میدان مغناطیسی 50 میلی‌تسلا حاصل شد در تیمار اسید جیبرلیک 2000 میلی‌گرم در لیتر با افزایش سطح میدان مغناطیسی از صفر به 25 میلی‌تسلا طول ساقه‌چه علف‌هرز یولاف وحشی بهاره افزایش معنی‌داری یافت. نیترات پتاسیم به مقدار 05/0 گرم در لیتر بهترین گزینه برای شکستن خواب بذر خرفه بود. میدان مغناطیسی با شدت 100 میلی‌تسلا نیز توانست درصد جوانه‌زنی این علف‌هرز را افزایش دهد.
 نتیجه‌گیری: به‌طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که تیمار اسید سولفوریک به دلیل از بین بردن جنین بذر گزینه مناسبی برای شکستن خواب سه گونه علف هرز مورد بررسی نبود. تیمار میدان مغناطیسی باعث افزایش معنی‌دار بیشتر صفات مورد بررسی در هر سه گونه علف‌هرز تاج‌خروس ریشه‌قرمز، یولاف وحشی بهاره و خرفه شد. برهمکنش تیمار شیمیایی و میدان مغناطیسی بر بسیاری از صفات مورد مطالعه معنی‌دار بود و با استفاده از میدان مغناطیسی اثر تیمارهای شکستن خواب تشدید شد؛ بنابراین کاربرد تیمار میدان مغناطیسی برای افزایش جوانه‌زنی این سه گونه پیشنهاد می‌شود.

 جنبه‌های نوآوری:
 1- برهمکنش مثبت و معنی‌داری بین تیمارهای شکست خواب بذر علف هرز و میدان مغناطیسی وجود دارد.
2- تیمار اسید سولفوریک گزینه مناسبی برای شکستن خواب بذر تاج‌خروس ریشه قرمز، یولاف وحشی بهاره و خرفه نیست.

مهرداد محلوجی، مهرداد جناب،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: جو چهارمین غله زراعی در دنیا و در ایران دومین غله در تأمین نیازهای غذایی است. با توجه به رشد جمعیت و کمبود غذا، بررسی راهکارهای افزایش تولید از اهمیت خاصی برخوردار است. بذرهای با کیفیت و دارای بنیه بالاتر در مواجه با تنش­های زنده و غیرزنده، بهتر سبز شده و گیاهچه قوی‌تر با بنیه بالاتری دارند. به نظر می­رسد یکی از راه­کارهای مناسب در جهت کاهش یا تعدیل اثر تنش بر عملکرد، محلول­پاشی با عناصر ریزمغذی می­باشد که می­تواند بر جوانه­زنی و بنیه بذرهای تولیدی نیز موثر باشد. این پژوهش با هدف بررسی اثر تنش کم آبی و محلول­پاشی گیاه مادری برخصوصیات جوانه­زنی و بنیه بذرهای سه رقم جو، انجام گردید.
مواد و روش­ها: آزمایش  جوانه‌زنی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار روی بذرهای حاصل از یک آزمایش مزرعه‌ای انجام شده در ایستگاه تحقیقات کشاورزی کبوترآباد اصفهان در سال زراعی 97-1396 انجام شد. عامل اول محلول­پاشی در پنج سطح (بدون محلول­پاشی، سولفات روی (نیم درصد)، سولفات پتاسیم (نیم درصد)، اسید سالیسیلیک (5/1 میلی­مولار) و سوپراکسید دیسموتاز (3 در هزار) در مرحله شروع پنجه­زنی با فاصله 7 روز و در 3 نوبت و عامل دوم ارقام جو در سه سطح (گوهران (متحمل به خشکی)، مهر (متحمل به شوری) و ارمغان (حساس به تنش) بودند. پس از برداشت بذور از تیمار تنش قطع آبیاری در انتهای فصل، صفات جوانه­زنی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته­ها: محلول­پاشی گیاه مادری جو در شرایط تنش خشکی آخر فصل، تاثیر معنی­داری بر طول ریشه­چه و ساقه­چه، وزن خشک ریشه­چه و ساقه­چه، شاخص طولی و وزنی بنیه گیاهچه، ضریب آلومتری و یکنواختی جوانه­زنی بذر داشت. همچنین بین ارقام مورد مطالعه در شرایط کم آبیاری انتهای فصل، رقم گوهران توسعه بهتر ساقه‌چه و ریشه‌چه (شاخص وزنی بنیه گیاهچه) و یکنواختی جوانه‌زنی گیاهچه بالاتری داشت.
نتیجه­ گیری: محلول‌پاشی سولفات روی و سولفات پتاسیم روی رقم‌های مختلف جو،  شرایط متابولیکی مناسبی را در بذر بوجود آورده، که به دلیل توسعه بهتر ریشه‌چه و وزن خشک بیشتر آن نسبت به توسعه ساقه‌چه  و در نتیجه ضریب آلومتری بالاتر و استقرار بهتر گیاهچه (یکنواختی جوانه‌زنی گیاهچه) می­تواند شرایط رشد بهتری را در شرایط تنش خشکی فراهم نماید.

جنبه­ های نوآوری:
1- در شرایط تنش خشکی انتهای فصل، رقم جو گوهران به محلول‌پاشی پاسخ مثبت‌تری نشان داد.
2- محلول­ پاشی­ های سولفات پتاسیم، سولفات روی و سوپراکسیددیسموتاز بر گیاه مادری رقم  جو گوهران در شرایط تنش خشکی آخر فصل، بیشترین طول ریشه­ چه، وزن خشک ریشه­ چه و وزن خشک ساقه­ چه را در بذرهای حاصل، ایجاد نمود.

احمد زارع، فاطمه دریس، زهرا کریمی،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: بادآورد با نام علمی (Notobasis syriaca) به‌عنوان یک علف‌هرز- گیاه دارویی معرفی شده است. در استان خوزستان، بادآورد در مزارع غلات به‌ویژه در حاشیه مزارع به‌وفور مشاهده می‌گردد. جهت کنترل موفق علف‌های هرز، شناخت جنبه‌های زیستیبوم‌شناسی (دما، شوری و خشکی) در پویایی جمعیت علف‌های هرز و مدیریت علف‌های هرز نقش کلیدی دارد؛ بنابراین هدف از انجام این تحقیق ارزیابی پاسخ بادآورد به دما، شوری و خشکی و همچنین تعیین دمای ویژه بر اساس مدل‌های دو تکه‌ای، بتا چهارپارامتره و دندانه‌ای می‌باشد.
مواد و روش‌ها: به‌منظور بررسی اثر دما (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سلسیوس)، شوری (صفر، 50، 100، 150، 200، 250 و 300 میلی‌مولار) و تنش خشکی (صفر، 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0-، 1-، 2/1- و 4/1- مگاپاسکال) برعلف‌هرز بادآورد، سه آزمایش جداگانه به‌صورت طرح کاملاً تصادفی در 6 تکرار در آزمایشگاه علوم علف‌های هرز دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان انجام گرفت. درون هر پتری 25 عدد بذر قرار داده شد و 7 میلی‌لیتر محلول اضافه گردید. در آزمایشهای شوری و خشکی به ترتیب از محلول کلرید سدیم و پلی اتیلن گلایکول 6000 استفاده گردید.
یافته‌ها: جوانه‌زنی بادآورد در دمای 5 تا 30 درجه سلسیوس بیش از 90 درصد بود و با افزایش دما به 35 درجه سلسیوس درصد جوانه‌زنی به 24 درصد کاهش یافت. دمای پایه (Tb) باد آورد بر اساس سه مدل دو تکه‌ای، بتا چهارپارامتره و دندانه‌ای به ترتیب 95/2، 01/2 و 67/0 درجه سلسیوس پیش‌بینی گرددید. همچنین دمای مطلوب جوانه‌زنی (To) در دو مدل دو تکه‌ای و بتا چهار پارامتره 26/22 و 40/23 درجه سلسیوس به‌دست آمد. دمای سقف (TC) در سه مدل دوتکه‌ای، بتا چهار پارامتره و دندانه‌ای به ترتیب 57/40، 75/39 و 03/40 درجه سلسیوس پیش‌بینی شد. دمای مطلوب تحتانی و فوقانی در مدل دندانه‌ای 20 و 30 درجه سلسیوس به دست آمد. شوری مورد نیاز برای کاهش 50 درصد، جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، طول گیاهچه و وزن‌تر گیاهچه به ترتیب 152، 85، 151 و 127 میلی‌مولار بود. 50 درصد کاهش صفات درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، طول گیاهچه و وزن‌تر گیاهچه در سطوح تنش خشکی 81/0-، 41/-0، 43/0- و 45/0- مگاپاسکال بدست آمد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد که بادآورد در دامنه وسیعی از دما جوانه‌زنی دارد. در پاسخ به تنش‌های محیطی، بادآورد به عنوان علف‌هرز متحمل به شوری و خشکی معرفی می‌گردد؛ بنابراین حضور این علف‌هرز در اراضی شور و مناطق خشک دور از انتظار نیست.

جنبه‌های نوآوری:
  1. دمای کاردینال بادآورد بر اساس مدل‌های مختلف تعیین گردید.
  2. پاسخ جوانه‌زنی بادآورد به‌عوامل محیطی (دما، شوری و خشکی) به عنوان اولین گزارش ارزیابی گردید.

نادر شهبازی، سیدکمال کاظمی تبار، غفار کیانی، علی پاکدین پاریزی، پویان مهربان جوبنی،
جلد 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: یکی از راهکارهای فائق آمدن بر محدودیت آب شیرین و نبود ذخایر آب کافی برای کشاورزی روی آوردن به بهره­برداری از آب‌های نامتعارف همانند آب دریا می‌باشد. تنش شوری مهمترین تنش غیرزیستی در بکارگیری آب دریا است. شناسایی و کاشت ژنوتیپ­های متحمل به شوری کنجد از راهکارهای مؤثر و قابل توجه در کاهش اثرات تنش شوری است. جوانه­زنی، رشد و استقرار گیاهچه از مراحل حساس به شوری در اغلب گیاهان می‌باشد، بنابراین برای اصلاح گیاهان به تنش‌های محیطی می‌طلبد تا صفات و شاخص‌های مرتبط با تحمل در مرحله جوانه­ زنی مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.
مواد و روش‌ها: آزمایش در سال 1399 در آزمایشگاه گروه اصلاح نباتات دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سه تکرار، بصورت فاکتوریل و بر پایه طرح کاملاً تصادفی اجرا گردید بطوری­که فاکتور اول شامل ارقام و فاکتور دوم شامل 5 سطح شوری (شاهد، 3، 6، 9 و 11 دسی­زیمنس بر متر)، حاصل از اختلاط آب دریای خزر و آب شهری بود. تعداد بذرهای جوانه­زده در طی هشت روز اعمال شوری مورد شمارش قرار گرفت و صفات درصد جوانه­ زنی، زمان لازم تا 50 درصد جوانه­زنی، شاخص بنیه گیاهچه، سرعت جوانه­ زنی محاسبه گردید و در روز هشتم مقدار وزن خشک ریشه­ چه، وزن خشک ساقه ­چه، وزن‌تر ریشه­ چه، وزن‌تر ساقه­ چه، طول ساقه ­چه، طول ریشه و وزن خشک گیاهچه اندازه­ گیری و مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج تجزیه واریانس بیانگر معنی­ داری اثر سطوح مختلف شوری، اثر ژنوتیپ و برهمکنش شوری و ژنوتیپ برای تمامی شاخص­ های محاسبه شده در سطح احتمال یک درصد بود. مقایسه میانگین برهمکنش سطوح مختلف شوری و ارقام و توده‌ها حاکی از آن بود که با افزایش شوری تمامی صفات مورد بررسی به غیر از زمان لازم تا 50 درصد جوانه زنی کاهش می‌یابند. در بین ارقام مورد مطالعه رقم اولتان دارای بیشترین مقدار در صفت درصد جوانه­ زنی (100 درصد)، سرعت جوانه­ زنی (17/24 عدد بذر در روز)، شاخص بنیه گیاهچه (03/5)، طول ساقه ­چه (67/55 میلی­متر)، طول ریشه ­چه (70 میلی­متر)، وزن‌تر ساقه­ چه (62 میلی­گرم)، وزن‌تر ریشه­ چه (45 میلی­گرم)، وزن خشک ساقه­ چه (77/4 میلی­گرم)، وزن خشک گیاه­چه (23/6 میلی­گرم) و کمترین مقدار در زمان لازم تا 50 درصد جوانه­زنی (17/24 ساعت) در سطح شوری شاهد بود و در مقابل رقم پاکستانی دارای کمترین مقدار در صفت سرعت جوانه­ زنی (06/3 عدد بذر در روز)، شاخص بنیه گیاهچه (1)، طول ساقه ­چه (33/8 میلی­متر)، طول ریشه­ چه (3 میلی­متر)، وزن‌تر ساقه ­چه (10 میلی­گرم)، وزن‌تر ریشه­چه (2 میلی­گرم)، وزن خشک ساقه­ چه (57/0 میلی­گرم)، وزن خشک گیاه­چه (84/0 میلی­گرم) و بیشترین مقدار در زمان لازم تا 50 درصد جوانه­ زنی (17/24 ساعت) در سطح شوری 11 دسی زیمنس بر متر بود. با استفاده از نتایج این آزمایش در بین ارقام مورد مطالعه رقم اولتان بعنوان متحمل‌ترین و رقم پاکستانی بعنوان حساس‌ترین رقم به تنش شوری در مرحله جوانه­ زنی انتخاب گردید.
نتیجه­ گیری: ارقام و توده‌های مورد مطالعه واکنش‌های متفاوتی از نظر شاخص‌های جوانه­ زنی در تیمار با شوری حاصل از آب دریا از خود نشان دادند. اختلاف معنی­ دار بالا در این آزمایش بیانگر تنوع بالای ژنوتیپ­ها بود. امکان انتخاب از بین این ژنوتیپ­ها برای برنامه‌های اصلاحی تحمل به شوری در گیاه کنجد وجود دارد.

جنبه‌های نو­آوری:
1- ژنوتیپ­های مختلف کنجد در سطوح مختلف شوری آب دریای خزر واکنش متفاوتی در مرحله جوانه‌زنی نشان دادند.
2- در بین ارقام مورد مطالعه رقم اولتان، هلیل و دشتستان 2 نسبت به تنش شوری درجه تحمل بالایی را نشان دادند.

محمد حسین بناکار، حمزه امیری، غلامحسن رنجبر، محمد رضا سرافراز اردکانی،
جلد 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: شنبلیله، یکی از گیاهان دارویی است که به عنوان یک گیاه متحمل به شوری مورد توجه بوده است. این تحقیق، به منظور بررسی اثرات تنش شوری بر ویژگی‌های سبز شدن گیاهچه و تعیین حد آستانه تحمل به شوری، شیب کاهش سبز شدن و شاخص تحمل به شوری برخی توده‌های شنبلیله انجام گرفت.
مواد و روش‌ها: بذرهای پنج توده (اردستانی، اصفهانی، هندی، مشهدی و نی‌ریزی) در هفت سطح شوری (5/0، 3، 6، 9، 12، 15 و 18 dS/m) بصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار قرار گرفتند. در این تحقیق، از مدل‌های تجربی (خطی، سیگموئیدی، نمایی و چند جزئی) استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که با افزایش شوری، درصد و سرعت سبز شدن گیاهچه کاهش یافت. در توده‌های اردستانی و اصفهانی، افزایش شوری تا dS/m3 تاثیری بر درصد سبز شدن گیاهچه نداشت و پس از آن کاهش معنی‌داری پیدا کرد. بیشترین درصد سبز شدن (62/94 درصد) از توده هندی در تیمار شاهد بدست آمد. توده هندی در dS/m 18 نیز بیشترین درصد سبز شدن (81/25 درصد) را داشت. اگرچه بیشترین سرعت سبز شدن گیاهچه (93/5 عدد در روز) متعلق به توده مشهدی در تیمار شاهد بود، اما تفاوت معنی‌داری با توده‌های هندی، نی‌ریزی و اصفهانی نشان نداد. در توده‌های اردستانی، مشهدی و نی‌ریزی، با افزایش شوری طول گیاهچه به طور معنی‌داری کاهش یافت، ولی این کاهش در توده اصفهانی بین سطوح شوری 3 و dS/m 6 و نیز 12 و dS/m 15 معنی‌دار نبود. در توده هندی، طول گیاهچه در dS/m 3 با شاهد مشابه بود، ولی شوری‌های بالاتر موجب کاهش معنی‌دار آن گردید. بیشترین شاخص بنیه گیاهچه (44/20) متعلق به توده‌های مشهدی و نی‌ریزی در تیمار شاهد بود و توده اردستانی در dS/m 18 کمترین مقدار (39/0) را دارا بود. نتایج نشان داد که وزن خشک گیاهچه ابتدا تا سطح شوری dS/m 3 بدون تغییر بود و سپس با افزایش شوری به تدریج کاهش یافت. در توده‌های هندی و نی‌ریزی، شوری‌های بالاتر از dS/m6، وزن خشک گیاهچه را به تدریج کاهش دادند. حد آستانه تحمل به شوری شنبلیله برای توده‌های اردستانی، اصفهانی، هندی، مشهدی و نی‌ریزی به ترتیب، 69/4، 90/4، 83/7، 69/1 و 57/1 dS/m بدست آمد. به این ترتیب، بیشترین حد آستانه تحمل به شوری (dS/m 83/7) و شیب کاهش درصد سبز شدن (55/7 درصد) از توده هندی و کمترین مقدار آن از توده نی‌ریزی (به ترتیب dS/m 57/1 و 63/4 درصد) حاصل گردید. نتایج مدل‌های غیرخطی نشان داد که بیشترین شوری که در آن گیاهچه‌ها به مقدار 50 درصد جوانه زدند (dS/m 24/14) از توده هندی حاصل گردید.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج، مقایسه شاخص تحمل به شوری توده‌های شنبلیله و نیز ارزیابی مدل‌های تجربی نشان داد که توده هندی در مرحله سبز شدن می‌تواند به عنوان متحمل‌ترین توده به شوری برای بهره‌برداری از منابع آب و خاک شور معرفی گردد.

جنبه‌های نوآوری:
1- مقایسه توده‌های مختلف شنبلیله از نظر تحمل به شوری در مرحله سبز شدن گیاهچه، با استفاده از برخی مدل‌های تجربی انجام شد.
2- حد آستانه تحمل به شوری، شیب کاهش سبز شدن و نیز شاخص تحمل به شوری برای برخی توده‌های شنبلیله ارائه شد.

محدثه حیدرزاده، سید محمدرضا احتشامی، محمد ربیعی،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: گوار (Cyamopsis tetragonoloba L.) گیاهی یک‌ساله، دولپه‌ای و از خانواده بقولات می‌باشد که با نام لوبیای خوشه‌ای نیز شناخته می‌شود. این گیاه می‌تواند تنش شوری و خشکی را به‌خوبی تحمل کند. تاریخ کاشت و تراکم بوته مطلوب از عوامل تأثیرگذار بر کیفیت و کمیت گیاهان زراعی می‌باشند. نحوه پراکنش بوته‌ها در مزرعه بر جذب و بهره‌وری از عوامل محیطی مؤثر بر رشد و رقابت درون و برون بوته‌ای تأثیر گذاشته، در نهایت از عوامل تعیین‌کننده کمیت و کیفیت عملکرد می‌باشد تاریخ کاشت‌های مختلف با ایجاد شرایط متفاوتی از لحاظ دما، طول روز، رطوبت نسبی، تشعشع خورشیدی، زمان رسیدگی و برداشت، ویژگی‌های کمی و کیفی بذر را تحت تأثیر قرار می‌دهند. هدف از اجرای این آزمایش بررسی کیفیت و هم‌چنین، ارزیابی برخی از ویژگی‌های جوانه‌زنی بذر گوار در تاریخ و تراکم‌های مختلف کاشت در شرایط آب و هوایی گیلان می‌باشد.
مواد و روش‌ها: این آزمایش در بهار و تابستان سال 1396 در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات برنج رشت واقع در روستای گیل پرده‌سر سنگر به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل چهار تاریخ کاشت (۲۲ اردیبهشت، ۵ خرداد، ۱۹ خرداد و ۲ تیر) و سه تراکم بوته (20، 40 و 60 بوته در مترمربع) بود. با قهوه‌ای شدن غلاف‌های 75 درصد بوته‌های هر کرت نسبت به برداشت بذر اقدام شد و صفاتی مانند درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، طول ریشه‌چه و ساقه‌چه، وزن تر و خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه، شاخص طولی بنیه گیاهچه، وزن هزار دانه، هدایت‌الکتریکی، میزان فعالیت آنزیم آلفاآمیلاز بررسی شد.  
یافته‌ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بذرهای گوار در تاریخ 5 خرداد و تراکم 40 بوته در مترمربع، دارای کیفیت بالایی بودند. در تاریخ کشت 5 خرداد به‌دلیل شرایط آب و هوایی مطلوب طی دوره پر شدن بذر، سرعت جوانه‌زنی، درصد جوانه‌زنی، شاخص طولی بنیه گیاهچه، طول ریشه‌چه و وزن هزار دانه بالا بود. با تأخیر در کاشت مقدار صفات مذکور کاهش یافت. میزان هدایت‌الکتریکی در تاریخ کشت 2 تیر بالاترین مقدار را نشان داد. بیش‌ترین میزان فعالیت آنزیم آلفاآمیلاز نیز در تاریخ کشت 19 خرداد مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: در کل می‌توان نتیجه گرفت که بهترین تاریخ کاشت و تراکم بوته بذرهای گوار در استان گیلان با بالاترین کیفیت بذر و جوانه‌زنی، زمان کاشت 5 خرداد و تراکم 40 بوته در مترمربع است.  

جنبه‌های نوآوری:
1- صفات جوانه‌زنی بذر گوار در زمان رسیدگی فیزیولوژیک ارزیابی شد.
2- از لحاظ صفات جوانه‌زنی بذر گوار، بهترین زمان کاشت 5 خرداد و بهترین تراکم 40 بوته در مترمربع به‌دست آمد.
 
رویا قربانی، علی موافقی، علی گنجعلی، جعفر نباتی،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: تنش خشکی، به‌عنوان یک تنش غیرزنده و چندبعدی، اثرات شدیدی بر رشد و نمو گیاهان دارد. یکی از راه‌کارهای جدید در مدیریت تنش خشکی استفاده از نانو ذرات عناصر است. نانو ذرات با نفوذ در بذر باعث افزایش جذب آب مواد مغذی و درنهایت باعث بهبود جوانه‌زنی می‌شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر غلظت‌های مختلف نانوذره دی‌اکسید تیتانیوم در تعدیل اثرات منفی تنش خشکی بر شاخص‌های جوانه‌زنی گیاه نخود انجام‌شده است.
مواد روش‌ها: آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار روی بذر نخود رقم آرمان در پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1398 انجام شد. بذرها با غلظت‌های صفر، 5، 10، 15 و 20 میلی‌گرم در لیتر دی‌اکسید تیتانیوم به مدت 24 ساعت پرایمینگ شدند. سپس بذرها درون ظروف پتری سترون کشت گردید. تنش خشکی با استفاده از پلی‌اتیلن گلیکول 6000 با پتانسیل اسمزی صفر، 2-، 4- و 8- بار اعمال شد.
یافته‌ها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که برهمکنش تنش خشکی و کاربرد نانوذرات دی‌اکسید تیتانیوم بر درصد جوانه‌زنی، شاخص بنیه بذر، طول گیاهچه، طول ریشه‌چه و وزن خشک ریشه‌چه معنی‌داری شد. تمامی صفات مرتبط با جوانه‌زنی تحت اثرات بازدارنده تنش خشکی قرار گرفتند، از طرفی حضور نانوذرات دی‌اکسید تیتانیوم توانست تا حدودی در بعضی صفات این اثر بازدارندگی را کاهش دهد. درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، درصد گیاهچه‌های نرمال، شاخص بنیه بذر، شاخص جوانه‌زنی، طول محور زیر لپه، طول ریشه‌چه و وزن خشک ریشه‌چه با اعمال تنش کاهش یافتند.
نتیجه‌گیری: در تمام سطوح تنش خشکی، غلظت نانوذره دی‌اکسید تیتانیوم تا ۲۰ میلی‌گرم در لیتر، صفاتی مانند درصد جوانه‌زنی، شاخص بنیه بذر، طول ریشه‌چه و وزن خشک ریشه‌چه را به‌صورت معنی‌داری افزایش داد. به نظر می‌رسد نانو ذرات می‌توانند با افزایش تحریک فعالیت‌های سلولی باعث افزایش تبدیل مواد ذخیره‌ای به مواد قابل‌انتقال و درنهایت بهبود ویژگی‌های جوانه‌زنی گردند؛ بنابراین در شرایط تنش خشکی، کاربرد نانو ذرات دی‌اکسید تیتانیوم تا غلظت ۲۰ میلی‌گرم در لیتر می‌تواند تا حدودی اثرات منفی ناشی از تنش خشکی را بر صفات جوانه‌زنی نخود کاهش دهد.

جنبه‌های نوآوری:
1- درصد جوانه‌زنی و شاخص بنیه بذر نخود با کاربرد نانوذره دی‌اکسید تیتانیوم تا ۲۰ میلی‌گرم در لیتر در تمام سطوح تنش خشکی افزایش یافت.
2- طول ریشه‌چه و وزن خشک ریشه‌چه بذر نخود با کاربرد نانوذره دی‌اکسید تیتانیوم افزایش یافت.
3- اثرات منفی تنش خشکی بر جوانه زنی بذر نخود با کاربرد نانوذره دی‌اکسید تیتانیوم کاهش یافت.

مرضیه بشارتی‌فر، غلامرضا خواجویی نژاد، عنایت الله توحیدی نژاد، جلال قنبری،
جلد 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط

مقدمه: در گیاهانی مانند زرین گیاه که دارای خواب بذر هستند، بطور عمده اعمال تیمارهای فیزیکی، شیمیایی و هورمونی مختلف منجر به بهبود جوانه‌زنی می‌شود. با این وجود، برهم‌کنش دما، پیش‌تیمار با اسید سولفوریک و تیمار با اسید ‌جیبرلیک و میکوریزا بر جوانه‌زنی زرین گیاه بررسی نشده است. بنابراین این آزمایش به منظور مطالعه اثر پیش‌تیمار بذر در بهبود شاخص‌های جوانه‌زنی بذر زرین گیاه در شرایط آزمایشگاهی انجام شد.
مواد و روش‌ها: تیمار‌های مورد بررسی در این آزمایش شامل (1) پیش‌تیمار پوسته بذر با اسید سولفوریک‌ (97-95 درصد، به مدت 10 دقیقه) و عدم پیش‌تیمار (آب مقطر)؛ (2) تیمارهای مختلف شامل غلظت‌های صفر، 250 و 500 میلی‌گرم در لیتر اسید جیبرلیک یا تلقیح با سوسپانسیون میکوریزا در قالب دو آزمایش جداگانه‌؛ و (3) دو تیمار دمایی دمای اتاق و یخچال (حدود 4 درجه سلسیوس) بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد و شاخص‌های مختلف جوانه‌زنی و رشد اولیه گیاهچه مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: کاربرد اسید جیبرلیک در دمای اتاق منجر به افزایش معنی‌دار درصد و سرعت جوانه‌زنی شد در حالی‌که در دمای 4 درجه سلسیوس تفاوت معنی‌داری بین سطوح مختلف اسید جیبرلیک با شاهد مشاهده نشد. به همین ترتیب، کاربرد غلظت 250 میلی‌گرم در لیتر اسید جیبرلیک طول و بنیه گیاهچه را در دمای اتاق بهبود بخشید. در حالی‌که پیش‌تیمار با اسید سولفوریک در مقایسه با عدم پیش‌تیمار شاخص‌های جوانه‌زنی و رشد اولیه گیاهچه را به طور معنی‌درای کاهش داد، تلقیح با سوسپانسیون میکوریزا در هر دو شرایط با بهبود جوانه‌زنی، کاهش ناشی از پیش‌تیمار با اسید سولفوریک را جبران نمود. به طور مشابه، در حالی‌که بیشترین طول گیاهچه و شاخص بنیه گیاهچه از تیمار با میکوریزا در دمای اتاق در شرایط عدم پیش‌تیمار با اسید سولفوریک حاصل شد، در دمای 4 درجه سلسیوس نیز تلقیح با میکوریزا میزان افت طول گیاهچه و شاخص بنیه گیاهچه ناشی از کاربرد اسید سولفوریک را به طور معنی‎‌داری کاهش داد.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌ها، به نظر می‌رسد کاربرد غلظت 250 میلی‌گرم در لیتر اسید جیبرلیک در دمای اتاق جهت بهبود روند جوانه‌زنی زرین گیاه می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. همچنین با توجه به نتایج حاصله، تیمار با میکوریزا در شرایط عدم پیش‌تیمار با اسید سولفوریک در دمای اتاق می‌تواند به‌عنوان شرایط بهینه جهت بهبود جوانه‌زنی زرین گیاه قابل توصیه باشد.

جنبه‌های نوآوری:
1- برهم‌کنش پیش‌تیمار شیمیایی با تیمارهای زیستی و هورمونی بر جوانه‌زنی زرین گیاه بررسی شد.
2-کاربرد اسید جیبرلیک در دمای اتاق جوانه‌زنی را نسبت به شاهد بهبود داد در حالی‌که در 4 درجه سلسیوس اثری بر جوانه‌زنی نداشت.
3- کاربرد مایکوریزا افت جوانه‌زنی حاصل از پیش‌تیمار با اسید سولفوریک را کاهش داده و منجر به حداکثر جوانه‌زنی و رشد گیاهچه شد.

فرزانه امیری کیا، مجید نبی پور، معصومه فرزانه،
جلد 10، شماره 1 - ( 6-1402 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: استفاده از فناوری پیش‌تیمار بذر به‌منظور تسریع در جوانه‌زنی و ظهور گیاهچه گیاهان چند منظوره همچون گیاه شورپسند خارشتر با قابلیت تولید دارو و علوفه در شرایط تنش‌های محیطی و یا کاربرد آب‌های نامتعارف شور (همچون آب خلیج‌فارس) امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی روش‌های پیش‌تیمار بذر و سطوح شوری مختلف بر جوانه‌زنی، ظهور گیاهچه و برخی پاسخ‌های رشدی گیاه خارشتر انجام پذیرفت.
مواد و روش‌ها: دو آزمایش مجزا هر یک به‌صورت اسپیلت‌فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه و گلدان در شرایط مزرعه آزمایشی گروه مهندسی‌تولید و ژنتیک‌گیاهی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال زراعی 1400-1399 اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی در دو آزمایش شامل سطوح مختلف شوری (آب شهری با هدایت الکتریکی 96/0 دسی‌زیمنس بر متر و 8 و 16 دسی‌زیمنس بر متر با استفاده از آب خلیج‌فارس) به‌عنوان عامل اصلی و روش‌های مختلف پیش‌تیمار بذر (بدون پیش‌تیمار، پیش‌تیمار آبی، پیش‌تیمار با هورمون جیبرلین 50 میلی‌گرم در لیتر و پیش‌تیمار آبی+پیش‌تیمار با هورمون جیبرلین 50 میلی‌گرم در لیتر) و گونه‌های (Alhagi maurorum و A. graecorum) به‌عنوان عامل‌های فرعی در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج نشان‌دهنده تأثیر معنی‌دار برهمکنش شوری×گونه×پیش‌تیمار بر تمام صفات مورد مطالعه در دو آزمایش بود. با توجه به نتایج مقایسه میانگین‌ها بیشترین مقدار صفات درصد جوانه‌زنی بذر، شاخص بنیه بذر، درصد ظهور گیاهچه، ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، ماده‌خشک‌کل و هدایت روزنه‌ای در گونه A. graecorum و تیمار توام آب شهری با هدایت الکتریکی 96/0 دسی‌زیمنس بر متر و پیش‌تیمار آبی+پیش‌تیمار با هورمون جیبرلین 50 میلی‌گرم در لیتر به‌ترتیب با 1/29، 2/90، 0/24، 3/32، 5/52، 1/52 و 4/32 درصد افزایش نسبت به تیمار عدم اعمال پیش‌تیمار و شوری حاصل شد. نتایج آماره‌های حاصل از برازش تابع لجستیک نیز بر صفت درصد ظهور گیاهچه نشان داد که این تابع به‌خوبی توانسته است روند ظهور گیاهچه را در هر دو گونه مورد مطالعه، در سطوح مختلف پیش‌تیمار و در هر سطح تنش شوری در برابر زمان توصیف کند (R2adj≥0.98 و RMSE≤3.38). بنابر نتایج در دو گونه مورد مطالعه اگرچه روند کاهش ظهور گیاهچه از سطح 8 دسی‌زیمنس بر متر آغاز گردید، اما در سطح 16 دسی‌زیمنس بر متر اعمال تنش شوری شیب افزایش درصد ظهور گیاهچه به ازای زمان کندتر بوده است.
نتیجه‌گیری: حال به‌منظور کشت و بهره‌وری از اراضی شور حاشیه سواحل و نیز احیای مراتع کشور، گونه A. graecorum تحت تیمار توام پیش‌تیمار آبی+پیش‌تیمار با هورمون جیبرلین 50 میلی‌گرم در لیتر نسبت به دیگر سطوح تیماری قابل توصیه است.

جنبه‌های نوآوری:
1- پاسخ‌های جوانه‌زنی و رشدی دو گونه گیاه خارشتر بومی ایران و امکان تولید در شرایط آبیاری با آب شور خلیج‌فارس بررسی شد.
2- از روش پیش‌تیمار بذر به‌منظور تسریع در جوانه‌زنی، ظهور گیاهچه و بهبود برخی صفات دو گونه گیاه خارشتر مورد مطالعه استفاده گردید.

ابراهیم غلامعلی‌پور علمداری، میثم حبیبی، محمدهادی معصومی، مارال بابایانی، علی اصغر سراوانی،
جلد 10، شماره 2 - ( 12-1402 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: در سامانه‌های زراعی، تنش‌های محیطی زیادی وجود دارند که می‌توانند موجب تغییرات قابل توجهی در پاسخ‌های رشد، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان تحت تنش شوند. یکی از این عوامل، اندرکنش‌های بیوشیمیایی بین گیاهان توام با تولید ترکیبات ثانویه می‌باشد. دگرآسیب‌رسان‌های شیمیایی بطور عمده دارای نقش دفاعی و لیگنینی نمودن دیواره سلولی گیاهان می‌باشند و به‌طور مستقیم نقشی در فرآیندهای رشدی در گیاهان ندارند. لذا آزمایشی با هدف ارزیابی اثر تنش دگرآسیبی گل راعی بر خصوصیات جوانه‌زنی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و فعالیت آنتی‌اکسیدانی گیاه محک و حساس به دگرآسیبرسان‌شیمیایی نخود فرنگی انجام شد
مواد و روش‌ها:.تیمارها شامل غلظت‌های مختلف گل راعی در 11 سطح (0، 10، 20، 30، 40، 50، 60، 70، 80، 90 و 100 درصد از عصاره آبی) بود. این تحقیق به‌صورت طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه علوم علف‌های هرز دانشگاه گنبدکاووس در سال 1402 به اجرا درآمد.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که یکی از عوامل تاثیرگذار بر خصوصیات فیزیولوژیکی، و بیوشیمیایی نخود فرنگی، غلظت عصاره گل راعی است. صفات درصد و سرعت جوانه‌زنی، طول ریشه‌چه و ساقه‌چه، وزن خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه نخود فرنگی در بیشتر موارد،  با افزایش غلظت عصاره آبی در مقایسه با شاهد کاهش نشان دادند، به‌طوری ‌که بیشترین کاهش این صفات مربوط به غلظت 100 درصد عصاره آبی بود. در مقابل، محتوای اسمولیت‌های سازشی نظیر پرولین و قندهای محلول، ترکیبات فنولی، فلاونوئیدی و فعالیت آنتی‌اکسیدانی ریشه‌چه و ساقه‌چه نخود فرنگی در کلیه تیمارها به‌طور معنی‌داری افزایش نشان داد که بیشترین افزایش مربوط به غلظت 100 درصد عصاره آبی گل راعی بود. در مجموع کاهش وزن خشک گیاهچه‌ای نخود فرنگی در اثر افزایش غلظت‌ عصاره آبی گل راعی علی رغم افزایش نسبی محتوای صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بیانگر شدت بالای تنش دگرآسیبی عصاره گل راعی و عدم کفایت آن‌ها است که منجر به سمیت سلولی در مقابل تنش اکسیداتیو است.
نتیجه‌گیری: با توجه به اثر دگرآسیبی گل راعی بر گیاه حساس به دگرآسیبرسان‌شیمیایی نخود فرنگی و پراکنش آن در باغات، زمین‌های بایر و کشتزارهای گندم و ذرت، اثر احتمالی بقایای حاصل از آن‌ها در کاشت بعدی و حتی در صورت حضور در کشت مخلوط بایستی مد نظر قرار گیرد.

جنبه‌های نوآوری:
  1. عصاره آبی حاصل از گل راعی جوانه‌زنی و رشد گیاهچه‌ای نخود فرنگی را به مقدار زیادی کاهش می‌دهد.
  2.  تفاوت در تاثیر عصاره آبی گل راعی بر گیاه محک و حساس به دگرآسیبرسان‌شیمیایی نخود فرنگی وابسته به حد آستانه غلظت آن‌ها می‌باشد.
  3. شدت بالای تنش دگرآسیب‌رسان عصاره گل راعی و عدم کفایت آنتی‌اکسیدان‌های غیر آنزیمی منجر به تنش اکسیداتیو می‌شود.

هانیه سعادت، محمد صدقی،
جلد 11، شماره 1 - ( 6-1403 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: شوری مهمترین تنش محیطی است که با تأثیر بر ریخت‌شناسی، فیزیولوژی و مشخصات بیوشیمیایی گیاهان به ویژه در مناطق نیمه خشک و خشک، بهره وری گیاه را محدود می‌کند. شوری با به تاخیر انداختن جوانه‌زنی بذر و کاهش سرعت جوانه‌زنی، رشد گیاهچه را مختل می‌کند و در نهایت رشد بهینه گیاهچه را به تاخیر می‌اندازد. پرایمینگ بذر به عنوان یک روش سریع، آسان و موثر برای بهبود جوانه‌زنی، ویژگی‌های رشد گیاهچه و دفاع کلی گیاه در برابر تنش‌های غیرزیستی در بسیاری از محصولات زراعی برجسته است. پرایمینگ به عنوان تیمار بذر قبل از کاشت تعریف می‌شود که در آن بذرها به طور کامل در آب یا انواع محلول‌های شیمیایی غوطه‌ور می‌شوند و تا زمان استفاده بعدی خشک می‌شوند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر پرایمینگ با سدیم نیتروپروساید بر شاخص‌های جوانه‌زنی و صفات بیوشیمیایی گیاهچه برنج  تحت تنش شوری اجرا گردید.
مواد و روش‌ها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1402 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح شوری (صفر، 50، 100 و 150 میلی‌مولار کلریدسدیم) و سه سطح سدیم نیتروپروساید (صفر، 40 و 80 میکرومولار) بود.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که شوری شاخص‌های جوانه‌زنی و رشد شامل میانگین جوانه‌زنی روزانه، ضریب جوانه‌زنی، ضریب آلومتری، طول ریشه‌چه، طول ساقه‌چه و گیاهچه، وزن تر و خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه را کاهش داد، ولی پرایمینگ بذر با سطوح مختلف سدیم نیتروپروساید به‌ویژه سطح 80 میکرومولار این صفات را بهبود بخشید. شوری درصد رطوبت گیاهچه را کاهش داد، به‌طوری‌ بیش‌ترین درصد رطوبت گیاهچه (13/70 درصد) در شاهد بود. بیش‌ترین سرعت جوانه‌زنی روزانه و محتوای مالون دی‌آلدئید در شوری 150 میلی‌مولار مشاهده گردید. پرایمینگ سرعت جوانه‌زنی روزانه و مقدار مالون دی‌آلدئید را کاهش داد، به‌طوری که کم‌ترین سرعت جوانه‌زنی روزانه (08/0) و محتوای مالون دی‌آلدئید (159/0 میلی‌مول بر گرم وزن تر) در پرایمینگ با سدیم نیتروپروساید 80 میکرومولار حاصل شد. همچنین، شوری فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز را  نیز کاهش داد. به‌طوری‌که، کم‌ترین فعالیت آلفا آمیلاز (93/7 میلی‌گرم بر گرم وزن تر بذر) در شاهد (آب مقطر) و شوری 150 میلی‌مولار به‌دست آمد.
 نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که تیمار بذر با سدیم نیتروپروساید80 میکرومولار مؤثرترین روش برای بهبود جوانه‌زنی و صفات بیوشیمیایی بذر برنج تحت تنش شوری محسوب می‌شود و می‌تواند اثرات مضر شوری بر برخی صفات در گیاهچه برنج را کاهش داده و رشد گیاهچه را بهبود بخشد.

جنبه‌های نوآوری:
  1. پرایمینگ بذر با استفاده از سدیم نیتروپروساید سبب بهبود شاخص‌های جوانهزنی بذر برنج تحت شرایط شوری گردید.
  2. پرایمینگ با سدیم نیتروپروساید محتوای مالون دی‌آلدئید را کاهش و فعالیت ‌آلفا آمیلاز را افزایش داد.
  3. غلظت 80 میکرمولار سدیم نیتروپروساید تاثیر بهتری بر شاخص‌های جوانه‌زنی و صفات بیوشیمیایی نشان داد.


رزیتا کبیری، محدثه شمس الدین سعید، بابک حسن‌زاده تجرق،
جلد 11، شماره 1 - ( 6-1403 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: رشد و نمو و در نهایت تولید محصول در گیاهان تحت تأثیر عوامل محیطی متعدد قرار می‌گیرند. خشکی و شوری عمده تنش‌های محیطی هستند که بر تمامی مراحل جوانه‌زنی، رشد گیاه، ساختار اندام و فعالیت آن‌ها آثار جبران ناپذیر برجا می‌گذارد. مرحله جوانه‌زنی و استقرار گیاهچه حساسیت بیشتری نسبت به تنش‌های اسمزی و شوری دارند، در نتیجه ارزیابی شاخص¬های جوانه‌زنی تحت شرایط تنش به منظور کشت گیاه در محیط¬های خشک و شور اهمیت دارد.
مواد و روش‌ها: به منظور بررسی تأثیر غلظت­های مختلف تنش­ اسمزی و شوری بر جوانه­زنی و رشد اولیه گیاهچه کاملینا (Camelina sativa)، دو آزمایش بصورت جداگانه در قالب طرح کاملا تصادفی در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی بردسیر، دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 1402 اجرا شد. در آزمایش نخست برای ایجاد پتانسیل اسمزی از محلول پلی اتیلن گلایکول (PEG6000) با غلظت­های 2/0-، 4/0- و 6/0- مگاپاسکال و در آزمایش دوم از NaCl با غلظت­های 50، 100 و 150 میلی­مولار استفاده گردید. همچنین از آب مقطر برای ایجاد سطح تنش صفر (شاهد) در هر دو آزمایش استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تنش ملایم اسمزی (MPa 2/0-) و شوری (mM 50) اثر نامطلوب معنی­دار بر استقرار گیاهچه نداشت، ولی افزایش شدت تنش­های اسمزی و شوری، درصد و سرعت جوانه­زنی، شاخص طولی بنیه گیاهچه، وزن خشک گیاهچه،  طول ریشه­چه، وزن خشک ریشه­چه، طول ساقه­چه و وزن خشک ساقه­چه را بطور معنی داری کاهش داد. بطوری­که تنش خشکی 6/0- مگاپاسکال، طول و وزن خشک ریشه­چه و طول و وزن خشک ساقه­چه را به ترتیب حدود 4/40، 4/57، 2/49 و 3/53 درصد نسبت به شاهد کاهش داد. بالاترین سطح تنش شوری (150 میلی­مولار) موجب کاهش 8/37، 8/56، 3/45 و 4/55 درصد به ترتیب در طول و وزن خشک ریشه­چه و طول و وزن خشک ساقه­چه در مقایسه با شاهد گردید. افزایش محتوی مالون دی آلدهید، کربوهیدرات­های محلول و میزان آمینو اسیدهای آزاد در تنش متوسط (MPa 4/0-)  و شدید (MPa 6/0-)  اسمزی و تنش شوری 100 و 150 میلی مولار مشاهده گردید.
 نتیجه‌گیری: از آنجا که کاملینا گیاه جدیدی در ایران است، ارزیابی پاسخ این گیاه به سطوح مختلف تنش اسمزی و شوری در مرحله جوانه­زنی و رشد اولیه گیاهچه، امکان کشت و توسعه آن را در اراضی دیم مناطق مختلف کشور فراهم می­سازد. بنظر می­رسد که تنش ملایم خشکی (MPa 2/0-) و شوری (mM 50) تأثیر نامطلوب معنی­داری روی شاخص­های جوانه­زنی کاملینا نداشت ولی چنانچه سطح تنش از حد تحمل گیاه بالاتر رود منجر به کاهش مولفه­های جوانه­زنی گردید. البته توصیه کشت این گونه گیاهی نیازمند مطالعه پایداری، سازگاری و خصوصیات زراعی-اکولوژیکی آن می­باشد.

جنبه‌های نوآوری:
  1. کشت و ترویج کاملینا، ابتدا مستلزم تحقیقات بنیادی در خصوص بررسی کلیه مولفه­های جوانه­زنی و رشد اولیه گیاهچه تحت شرایط تنش­های خشکی و شوری می­باشد.
  2. آستانه تحمل گیاهچه کاملینا نسبت به پتانسیل­های آبی مختلف و تنش شوری بررسی گردید.
  3. حساسیت مولفه­های جوانی­زنی به تنش شوری بیشتر از تنش اسمزی بود.

رضا امام دوست، داور ملازم، رضا تقی زاده،
جلد 11، شماره 2 - ( 12-1403 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: برنج (Oryza sativa L.) به‌عنوان یکی از مهم‌ترین غلات جهان، منبع اصلی تغذیه برای بیش از یک‌سوم جمعیت کره زمین به‌شمار می‌رود. این محصول راهبردی، نقشی کلیدی در اقتصاد بسیاری از کشورها ایفا می‌کند. پرایمینگ بذر یک ابزار زیست فناورانه  و یک رویکرد ساده، عملی، مؤثر، سازگار با محیط‌زیست و مقرون‌به‌صرفه برای بهبود تحمل گیاه به تنش‌های مختلف محیطی و افزایش جوانه‌زنی بذر است. این پژوهش با هدف بررسی واکنش‌های جوانه‌زنی و فیزیولوژیکی بذر دو رقم برنج در شدت و زمان مختلف میدان الکترومغناطیسی طراحی و اجرا شد.
مواد و روش­ها: آزمایشی در سال 1403 به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با فاکتورهای شدت میدان الکترومغناطیسی در 4 سطح، زمان در 3 سطح و دو رقم طارم و هاشمی در سه تکرار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد آستارا اجرا شد. بذور برنج در یک کیسه پلاستیکی تحت میدان‌های مغناطیسی با شدت (صفر، 50، 100 و 150 میلی‌تسلا) و زمان‌های (10، 50 و 100 دقیقه) تیمار شدند. جهت آزمایش دوم و استقرار گیاهچه از سینی پلاستیکی استفاده گردید. نشاهای سالم، به گلدان­های پلاستیکی حاوی ماسه منتقل شدند. پس از گذشت 25روز، برای اندازه­گیری صفات مورد نظر استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج تجزیه واریانس نشان‌داد که اثر میدان مغناطیسی، زمان، رقم و برهم‌کنش آن‌ها برای اکثر صفات معنی‌دار بود. میدان الکترومغناطیسی با شدت 100 میلی‌تسلا به‌مدت 50 دقیقه منجر به افزایش درصد جوانه‌زنی نسبت به شاهد شد. تیمار 150 میلی‌تسلا در 100 دقیقه سبب کاهش معنی­دار تمامی صفات مرتبط با جوانه­زنی شد. بیشترین جوانه‌زنی با 80/98 درصد، سرعت جوانه‌زنی با 533/12 بذر در روز، طول ریشه‌چه با 133/68 میلی­متر، طول ساقه­چه با 467/47 میلی­متر، طول گیاهچه با 6/115 میلی­متر، وزن خشک ریشه­چه با 715/0 میلی­گرم، وزن خشک ساقه­چه با 023/2 میلی­گرم، وزن خشک گیاهچه با 738/2 میلی­گرم، شاخص طولی بنیه گیاهچه با 96/11422، شاخص وزنی بنیه گیاهچه با 6/270، کلروفیلa با 846/0 میلی­گرم بر گرم وزن­تر، کلروفیلb با 96/0 میلی­گرم بر گرم وزن­تر و کاروتنوئید با 44/0 میلی­گرم بر گرم وزن­تر در تیمار 100 میلی­تسلا به‌مدت 50 دقیقه به­دست آمد.
نتیجه‌گیری: تأثیر میدان الکترومغناطیسی بر ویژگی‌های مرتبط با جوانه‌زنی و صفات فیزیولوژیکی، از جمله درصد، سرعت جوانه‌زنی و کلروفیل، معنادار بوده و منجر به افزایش این شاخص‌ها شده است. در تحقیق حاضر تیمار 100 میلی‌تسلا به مدت 50 دقیقه توانست شاخص طولی و وزنی بنیه گیاهچه را بهبود بخشد. بر اساس این نتایج، مگنتوپرایمینگ در محدوده تیمارهای مورد مطالعه، باعث بهبود جوانه‌زنی و استقرار بهتر گیاه برنج با افزایش کلروفیل می‌شود.

جنبه‌های نوآوری:
  1. اثر میدان مغناطیسی بر ویژگی‌های جوانه‌زنی و فیزیولوژیکی بذرگیاه برنج بررسی شد.
  2. پرایمینگ بذر با شدت 100 میلی­تسلا در 50 دقیقه مقدار کلروفیل و کاروتنوئید را افزایش داد.

محمدرضا میرزایی،
جلد 11، شماره 2 - ( 12-1403 )
چکیده

چکیده مبسوط

مقدمه: از مهم­ترین عوامل دست­یابی به عملکرد مطلوب ریشه چغندرقند در زمان برداشت، تراکم مناسب به واسطه درصد ظهور گیاهچه بالا و متعاقب آن رشد گیاهچه­ها به واسطه استفاده از بذر با بنیه مطلوب می­باشد. از صفات تعیین کننده بنیه و کیفیت بذر چغندرقند، صفات مختلف گیاهچه­ای می باشد.

مواد و روش‌ها: برای این منظور بنیه جوانه‏زنی و میزان رشد گیاهچه در شرایط آزمایشگاه با اندازه­گیری صفات حداکثر جوانه‏زنی، طول هیپوکوتیل، طول ریشه­چه، وزن تر و خشک گیاهچه در ده سینگل­کراس حاصل از تلاقی ده پایه مادری نرعقیم و یک پایه پدری در سه محیط مختلف تولید بذر استفاده شد. همچنین همبستگی صفات مذکور با صفات ظهور گیاهچه در گلخانه و صفات شیمیایی بذر، مطالعه شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که صفات گیاهچه­ای که نشان دهنده صفاتی از بنیه بذر می­باشد، توسط دو عامل اصلی محیط تولید بذر چغندرقند و ژنتیک تعیین می­شود. بررسی ضرایب همبستگی بین صفات گیاهچه­ای در آزمایشگاه با صفات ظهور گیاهچه در گلخانه و هدایت الکتریکی بذر نشان داد که ژنوتیپ­های با ویژگی هدایت الکتریکی و درصد مواد جامد محلول روی پریکارپ بذر چغندرقند پایین در شرایط گلخانه سریع­تر جوانه زده و در زمان کمتری سبز شدند. بنابراین، سطح بالای هدایت الکتریکی پریکارپ بذر چغندرقند با بنیه بذر پایین، همراه بود. همچنین همبستگی معنی­داری بین سرعت ظهور گیاهچه و میانگین زمان ظهور گیاهچه در گلخانه با طول هیپوکوتیل در آزمایشگاه به ترتیب مثبت (**91/0+) و منفی (**82/0-) مشاهده شد. پس می­توان نتیجه گرفت، ژنوتیپ­ها با طول هیپوکوتیل بیشتر در آزمایشگاه منتج به ظهور گیاهچه سریعتر در گلخانه شدند. متعاقبا، سینگل­کراس­هایی همانند MS KWS * OT 231 با طول ریشه­چه (49/8 سانتی­متر)، طول گیاهچه (66/14 سانتی­متر) و نسبت طول ریشه­چه به هیپوکوتیل (37/1) بیشتر در شرایط آزمایشگاه، میانگین وزن خشک اندام هوایی (89/1 میلی­گرم) و شاخص وزنی بنیه گیاهچه (26/8) آنها در گلخانه­­ با افزایش معنی­داری نسبت به برخی سینگل­کراس­های دیگر همراه بود.

 نتیجه‌گیری: بنابراین، به نظر می­رسد می توان از صفات گیاهچه­ای و مشخصات شیمیایی بذر چغندرقند برای پیش بینی وضعیت ظهور گیاهچه در گلخانه و شاید در مزرعه استفاده و توصیه نمود. لیکن به منظور اعتبار سنجی و ارزیابی دقیق، پیشنهاد می شود آزمایش مذکور در شرایط مزرعه اجرا شود.

 

جنبه‌های نوآوری:

  1. بین ژنوتیپ ها به لحاظ خصوصیات بذری و محیط مادری که در آن بذر رشد نموده، تفاوت وجود داشت.
  2. بنیه و عملکرد ضعیف بذر چغندرقند می­تواند هم درصد پتاسیل ظهور گیاهچه و هم سرعت و یکنواختی ظهور گیاهچه را نسبت به  بذرهای با بنیه قوی کاهش دهد.

صفات گیاهچه­ای در چغندرقند صفاتی از بنیه بذر بوده که تحت تاثیر محیط تولید بذر چغندرقند و نیز ژنتیک می­باشد.


علی بشیرزاده، سید ابراهیم کمالی، عباس ساسانیان،
جلد 11، شماره 2 - ( 12-1403 )
چکیده

چکیده مبسوط

مقدمه: برنج (Oryza sativa L.) به‌عنوان یکی از مهم‌ترین غلات جهان، منبع اصلی تغذیه برای بیش از یک‌سوم جمعیت کره زمین به‌شمار می‌رود. این محصول راهبردی، در مقایسه با سایر غلات، حساسیت بیشتری به تنش دمای پایین دارد. پرایمینگ بذر یک ابزار زیست فناورانه و یک رویکرد ساده، عملی، مؤثر، سازگار با محیط‌زیست و مقرون‌به‌صرفه برای بهبود تحمل گیاه به تنش‌های مختلف محیطی و افزایش جوانه‌زنی بذر است. این پژوهش با هدف بررسی واکنش‌های جوانه‌زنی و فیزیولوژیکی بذر برنج در شدت و زمان‌های مختلف میدان الکترومغناطیسی به تنش دمایی طراحی و اجرا شد.

مواد و روش‌ها: آزمایشی در سال 1403 به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با فاکتورهای میدان الکترومغناطیسی در چهار سطح، زمان در دو سطح و تنش دمایی در سه سطح روی برنج رقم هاشمی در سه تکرار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد آستارا اجرا شد. بذور برنج در یک کیسه پلاستیکی تحت میدان‌های مغناطیسی با شدت (صفر، 50، 100 و 150 میلی‌تسلا) و زمان‌های (30 و 60 دقیقه) و سه سطح تنش دمایی (10، 15 و 25 درجه سیلسیوس) تیمار شدند. جهت آزمایش دوم و استقرار گیاهچه از سینی پلاستیکی استفاده گردید. نشاهای سالم، به گلدان­های پلاستیکی حاوی ماسه منتقل شدند. پس از گذشت 25 روز، برای اندازه­گیری صفات مورد نظر استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج تجزیه واریانس نشان‌داد که میدان مغناطیسی، تنش دمایی و زمان و برهم­کنش آن‌ها برای اکثر صفات معنی‌دار بود. تنش دمایی سبب افزایش معنی­دار محتوای پرولین و مالون­دی­آلدئید و کاهش کلروفیل a و b شد. کمترین محتوای پرولین و مالون­دی­آلدئید در دمای 25 درجه سلسیوس و بدون میدان مغناطیسی به­ترتیب 017/1 میکرومول بر گرم وزن تر و 403/4 میلی مول بر گرم وزن تر مشاهده شد. بیش­ترین درصد جوانه­زنی با 95/98، طول ریشه‌چه با 617/69 میلی­متر، کلروفیلa با 807/0 میلی­گرم بر گرم وزن­تر، کلروفیلb با 993/0 میلی­گرم بر گرم وزن­تر در تیمار 100 میلی­تسلا و دمای 25 درجه سیلسیوس ثبت شد. سرعت جوانه­زنی با 560/0 بر روز، طول ساقه­چه با 633/58 میلی­متر، طول گیاهچه با 867/130 میلی­متر، وزن خشک ریشه­چه با 25/3میلی­گرم، وزن خشک ساقه­چه با 207/2 میلی­گرم، وزن خشک گیاهچه با 457/5 میلی­گرم، شاخص طولی بنیه گیاهچه با 55/13035، شاخص وزنی بنیه گیاهچه با 528/543 در شدت 100 میلی­تسلا، 25 درجه سیلسیوس و 30 دقیقه به­دست آمد.

نتیجه‌گیری: تأثیر میدان الکترومغناطیسی بر ویژگی‌های مرتبط با جوانه‌زنی و صفات فیزیولوژیکی، از جمله درصد، سرعت جوانه‌زنی و کلروفیل، معنادار بوده و منجر به افزایش این شاخص‌ها شده است. یافته‌ها نشان‌دهنده ظرفیت کاربرد میدان الکترومغناطیسی برای بهبود ویژگی­های جوانه­زنی و برخی صفات فیزیوژیکی تحت شرایط تنش سرما است.


جنبه‌های نوآوری:

  1. اثر میدان مغناطیسی بر ویژگی‌های جوانه‌زنی و فیزیولوژیکی بذرگیاه برنج تحت تنش دمایی بررسی شد.
  2. پرایمینگ بذر با شدت 100 میلی­تسلا در 60 دقیقه در تنش دمایی 10 درجه محتوای پرولین و مالون­دی آلدئید را افزایش داد.
  3. در تنش دمایی 10 درجه سیلسیوس افزایش شدت میدان سبب افزایش معنی­دار درصد جوانه­زنی شد.


صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهشهای بذر ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Seed Research

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.