جستجو در مقالات منتشر شده



حامد زمانی، حمید رضا مبصر، آیدین حمیدی، علیرضا دانشمند،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: بذر نهاده و اساس تولید محصولات زراعی است و کاشت توتون به‌صورت نشاءکاری بوده و نشاء آن در سینی شناور در خزانه تولید می‌شود. از این رو جوانه‌زنی بذر و سلامت گیاهچه‌های ایجاد شده و مدیریت آفات و بیماری‌های گیاهچه از اهمیت زیادی برخوردار است؛ بنابراین، ارزیابی اثر ضدعفونی‌کردن بذرها بر جوانه‌زنی و مدیریت آفات و بیماری‌های مهم در خزانه برای تولید نشاءهای قابل انتقال سالم توتون حائز اهمیت می‌باشد. هدف از این آزمایش بررسی اثر ضدعفونی بذر توتون رقم K326 بر جوانه‌زنی و درصد نشاهای قابل انتقال تولید شده و مدیریت آلودگی به مگس سیارید، شته و پوسیدگی یقه، در سیستم خزانه سینی‌های شناور بود.
مواد و روش‌ها: آزمایش در مرکز تحقیقات و آموزش تیرتاش در سال 1393 در قالب طرحی کاملاً تصادفی در 3 تکرار اجرا گردید. بذرها به روش اسپری با قارچ‌کش‌های متالاکسیل (ریدومیل) و تیوفانات متیل (توپسین-ام) و حشره‌کش‌های ایمیداکلوپراید (گائوچو)، تیومتوکسام (کروزر) و تیودیکارب (لاروین) و گرما دادن بذرها با هوای گرم (دمای 60 درجه سلسیوس) به مدت یک ساعت، تیمارکردن بذرها با آب گرم (50 درجه سلسیوس) به مدت 10 دقیقه و تیمار با هیپوکلریت سدیم 5/0 درصد به مدت 4 دقیقه، ضدعفونی شدند. سپس درصد گیاهچه‌های عادی با آزمون جوانه‌زنی استاندارد، درصد ظهور گیاهچه در سینی‌های خزانه شناور، درصد نشاهای قابل انتقال از خزانه شناور و درصد نشاهای آلوده به مگس سیارید، شته و پوسیدگی یقه ارزیابی شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد بذرهای توتون رقم K326 ضدعفونی شده به صورت اسپری کردن با 5/2 گرم در کیلوگرم بذر متالاکسیل+ 5/2 گرم در کیلوگرم بذر+ تیوفانات-متیل (پودر وتابل 70 درصد) + 10 گرم در کیلوگرم بذر ایمیداکلوپراید + 6 سانتی‌متر مکعب در کیلوگرم بذر حشره‌کش تیودیکارب، از بیشترین درصد گیاهچه‌های عادی، درصد ظهور گیاهچه‌ها در سینی‌های خزانه شناور و درصد نشاهای قابل انتقال و کمترین درصد گیاهچه آلوده به مگس سیارید و شته و پوسیدگی یقه برخوردار بودند.
نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق به طورکلی نشان داد کلیه تیمارهای مورد بررسی ضدعفونی بذر نسبت به شاهد جوانه‌زنی بذرها و درصد ظهور گیاهچه‌ها در سینی‌های خزانه شناور و نشاهای قابل انتقال را بهبود داده و نیز گیاهچه‌های آلوده به پوسیدگی یقه و مگس سیارید و شته را کاهش دادند. همچنین صفات بررسی شده مذکور در تیمارهای ضدعفونی بذر با قارچ‌کش‌ها و حشره‌کش‌های مورد بررسی از برتری نسبت به تیمارهای غیرشیمیایی ضدعفونی مورد بررسی برخوردار بودند.

جنبه‌های نوآوری:
1- اثر تیمارهای ضدعفونی شیمیائی (سموم مختلف حشره‌کش و قارچ‌کش مجاز و متداول) به‌صورت روکش کردن بر جوانه‌زنی بذر و درصد ظهور گیاهچه توتون ارزیابی گردید.
2- اثر تیمارهای ضدعفونی غیرشیمیائی بر جوانه‌زنی بذر و درصد ظهور گیاهچه توتون و مدیریت آفات و بیماری‌ها در خزانه ارزیابی گردید.

امین حقیقی، یزدان ایزدی، میعاد حاجی محمودی، سید امیر موسوی،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: جوانه‌زنی و سبز شدن گیاهچه علاوه بر اینکه وابسته به ژنتیک هر گونه است، تحت تأثیر عوامل محیطی نیز قرار می‌گیرند. از جمله این عوامل می‌توان به تغذیه و ژنتیک گیاه مادری، مرحله رسیدگی بذر در زمان برداشت و همچنین عوامل محیطی همچون دما، شوری، خشکی و وضعیت حاصلخیزی خاک اشاره کرد. بنیه بذر نیز به عنوان اولین جزء از کیفیت بذر تحت تأثیر پیری در طی انبارداری کاهش می‌یابد. هدف از این مطالعه ارزیابی واکنش جوانه‌زنی بذرهای زوال یافته گیاه چیا در دامنه‌های شوری مختلف می‌باشد.
مواد و روش‌ها: آزمایش به صورت فاکتوریل دو عاملی شامل بذر پیری تسریع یافته در پنج سطح (صفر، 24، 48، 72 و 96 ساعت) و تنش شوری در شش سطح (صفر، 50، 100، 150، 200 و 250 میلی‌مولار) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال 1398 اجرا گردید.
یافته‌ها: نتایج تجزیه واریانس نشان‌دهنده اثر معنی‌دار سطوح مختلف پیری تسریع یافته بذر و شوری و همچنین اثر متقابل آن‌ها بر تمام صفات اندازه‌گیری شده بود. با استفاده از سه تابع سیگموییدی (لجستیک، گامپرتز و سیگمویید) و دو تابع چندجمله‌ای (درجه 2 و 3) و با کمک معیارهای سنجش مدل نظیر ضریب دقت اندازه‌گیری، ریشه میانگین مربعات خطا و شاخص آیکائیک تصحیح شده الگوی مناسب جوانه‌زنی بذرهای زوال یافته این گیاه در پاسخ به سطوح مختلف شوری تعیین گردید. نتایج نشان داد که در سطوح مختلف زوال توانایی مدل‌ها در توصیف پاسخ بذر چیا به سطوح شوری متفاوت بود. به گونه‌ای که در شرایط بدون زوال و تیمار 72 ساعت پیری تسریع یافته بذر مدل سیگموئید و در سایر سطوح تیمار پیری بذر، مدل گامپرتز بهترین برازش را در توصیف جوانه‌زنی نهایی داشتند. بر اساس مدل سیگموئید کاهش 50 درصد جوانه‌زنی نهایی در سطوح پیری صفر و 72 ساعت به ترتیب در غلظت‌های 1/171 و 9/76 میلی‌مولار و بر اساس مدل گامپرتز کاهش 50 درصد جوانه‌زنی نهایی در سطوح پیری 24 و 48 ساعت به ترتیب در غلظت‌های 8/163 و 6/129 میلی‌مولار حاصل شد. نتایج حاصل از برازش مدل‌های پلی نومیال نیز نشان داد که مدل کیوبیک توصیف مناسب‌تری برای صفات مورد مطالعه همچون بنیه بذر ارائه می‌دهد.
نتیجه‌گیری: جوانه‌زنی بذر گیاه چیا نسبت به تنش شوری و پیری تسریع یافته بذر حساسیت نشان می‌دهد. در شرایط عدم اعمال تیمار زوال، بذرهای چیا تا غلظت 200 میلی‌مولار مقاومت نشان داده و قادر به جوانه‌زنی بودند؛ اما با افزایش سطح زوال، میزان جوانه‌زنی در تمام سطوح تنش شوری به تدریج کاهش یافت به گونه‌ای که در تیمار 96 ساعت پیری، جوانه‌زنی گیاه در سطوح بالاتر از 150 میلی‌مولار متوقف گردید.

جنبه‌های نوآوری:
1- بهترین مدل غیر خطی در پاسخ جوانه‌زنی گیاه چیا به سطوح مختلف پیری تسریع یافته بذر و شوری با کمک معیارهای سنجش مدل برآورد گردید.
2- آستانه تحمل جوانه‌زنی بذر گیاه چیا به تنش شوری برای بذر زوال یافته و بدون زوال تعیین شد.

احمد زارع، الهام الهی فرد، زهرا اسدی نژاد،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: کهورک در مزارع گندم، جو، زعفران، پنبه، سبزیجات، و در باغات به عنوان علف هرز معرفی شده است. گسترش این علف‌هرز در اقلیم‌های مختلف منجر به ایجاد این سؤال می‌شود که شرایط گیاه مادری بر خصوصیات جوانه‌زنی تا چه میزان می‌تواند تاثیرگذار باشد. بنابراین هدف از انجام این تحقیق ارزیابی تأثیر شرایط گیاه مادری بر خصوصیات جوانه‌زنی در پاسخ به تنش‌های محیطی (دما، شوری و خشکی) بود.
مواد و روش‌ها: به‌منظور بررسی چگونگی شکست خواب و آستانه‌های پاسخ جوانه‌زنی دو اکوتیپ علف‌هرز کهورک (خوزستان و فارس) به عوامل محیطی (دما، شوری و خشکی)، چهار آزمایش جداگانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان انجام شد. آزمایش‌ها شامل غوطه‌وری بذرها در اسید سولفوریک غلیظ (96 درصد) (0، 5، 10، 15، 20، 25، 30 و 40 دقیقه)، دماهای مختلف شامل (0، 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 و 45 درجه سلسیوس)، سطوح شوری (0، 100، 200، 300، 400، 500 و 600 میلی‌مولار کلرید سدیم) و سطوح مختلف تنش خشکی (0، 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0-، 1- و 2/1- مگاپاسکال) بود.
یافته‌ها: مدت زمان مورد نیاز جهت غوطه‌وری بذرهای دو اکوتیپ کهورک در اسید سولفوریک جهت شکست خواب متفاوت بود. پارامترهای معادله نشان داد که مدت زمان غوطه‌وری در اسید سولفوریک برای رسیدن به 50 درصد جوانه‌زنی در اکوتیپ خوزستان (38/11 دقیقه) نسبت به اکوتیپ فارس (10/8 دقیقه) بیشتر بود. همچنین اکوتیپ خوزستان در دمای 40 درجه سلسیوس قادر به جوانه‌زنی (45 درصد) بود، درحالی‌که جوانه‌زنی در اکوتیپ فارس در دمای مذکور متوقف گردید. سرعت جوانه‌زنی و درصد جوانه‌زنی تجمعی در دماهای کمتر از 25 درجه سلسیوس در اکوتیپ فارس نسبت به اکوتیپ خوزستان بیشتر بود. نتایج آزمایش شوری نشان داد که کاهش 50 درصدی شاخص بنیه بذر، درصد جوانه‌زنی نهایی و سرعت جوانه‌زنی در اکوتیپ فارس به ترتیب معادل 48/167، 46/404 و 02/307 میلی‌مولار و در اکوتیپ خوزستان معادل 89/229، 16/380 و 57/291 میلی‌مولار بود. در مورد اعمال تیمارهای خشکی، کاهش 50 درصدی درصد جوانه‌زنی نهایی، شاخص بنیه بذر و سرعت جوانه‌زنی در اکوتیپ فارس به ترتیب 50/0-، 38/0- و 39/0- مگاپاسکال و در اکوتیپ خوزستان به ترتیب 79/0-، 46/0- و 50/0- مگاپاسکال بود.
نتیجه‌گیری: به‌طورکلی، نتایج نشان داد که شرایط اقلیم رویشگاه گیاه مادری (طول و عرض جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، میزان بارندگی و دما) می‌تواند بر میزان خواب و مقاومت به تنش‌های محیطی به مانند دما، شوری و خشکی تاثیرگذار باشد.

جنبه‌های نوآوری:
1- آستانه‌های پاسخ جوانه‌زنی بذرهای دو اکوتیپ کهورک فارس و خوزستان در مواجهه با دما و تنش‌های خشکی و شوری مقایسه گردید.
 

مهدی اسدی، مجید رحیمی زاده،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده

 چکیده مبسوط

مقدمه: گاوپنبه  یکی ازمهمترین علف‌های‌هرز مزارع پنبه، ذرت، گوجه فرنگی و سویا است. بدون شک آگاهی از واکنش بذر علف‌های هرز به عوامل محیطی (نور و دما) در درک بهتر چگونگی الگوی جوانه‌زنی و استقرار آن‌ها امری ضروری است. هدف این تحقیق نیز ارزیابی برهمکنش دوره‌های نوری و حرارت متناوب بر جوانه‌زنی بذر علف هرز گاوپنبه بود.
مواد و روش‌ها: این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد در سال 1394 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل رژیم دمایی روزانه در چهار سطح: سه دمای متناوب روزانه 15 25 (شب- روز)، 20 30، 25 35 و دمای ثابت 25 درجه سلسیوس و تناوب نوری در سه سطح: 8-16 ساعت (تاریکی- روشنایی)، 12 12 ساعت و تاریکی ممتد در طول روز بودند. صفات مورد ارزیابی عبارت بودند از: حداکثر درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، یکنواختی جوانه‌زنی و مدت زمان لازم تا رسیدن به 10 درصد و 90 درصد جوانه‌زنی که به کمک نرم افزار جرمین بدست آمد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تمام صفات مورد بررسی تحت تأثیر برهمکنش دما و نور قرار گرفت. بذرهای گاوپنبه در شرایط تناوب نوری و دمایی جوانه‌زنی بهتری داشتند و با افزایش دمای روزانه تا 30 درجه سلسیوس، درصد و سرعت جوانه‌زنی افزایش و سپس کاهش یافت، اگر چه واکنش بذر به دمای شبانه بیش از دمای روزانه بود. بیشترین (98 درصد) و کمترین درصد جوانه‌زنی (57 درصد) به ترتیب در دمای متناوب 15-25 درجه سلسیوس و دمای ثابت 25 درجه سلسیوس تحت شرایط نوری 12-12 ساعت روشنایی و تاریکی حاصل شد. کمترین مدت زمان لازم برای رسیدن به 10 و 90 درصد جوانه‌زنی و بیشترین یکنواختی جوانه‌زنی نیز در دمای متناوب 20-30 درجه سلسیوس تحت شرایط تاریکی مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این آزمایش بذر گاوپنبه در دامنه وسیعی از شرایط نوری و حرارتی قادر به جوانه‌زنی است، اگر چه در شرایط وجود نور و تناوب دمایی جوانه‌زنی بهتر دارد. بنابراین شخم با گاوآهن برگردان‌دار می‌تواند به تحریک جوانه‌زنی و تخلیه بانک بذر خاک منجر شود.

جنبه‌های نوآوری:
1- از آنجایی که نور عامل تحریک جوانه زنی بذر گاوپنبه است، پس بنابر این استفاده از نظام‌های بدون شخم عامل موثری در مهار این علف هرز است.
2- افزایش دمای محیط شانس جوانه زنی بذر علف هرز گاوپنبه را کاهش می‌دهد.


مرتضی گرزین، فرشید قادری فر، حمیدرضا صادقی پور، ابراهیم زینلی،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: حداکثر درصد و سرعت جوانه‌زنی بذرهای کلزا در دمای خاصی صورت می‌پذیرد. یافتن این دماها می‌تواند نقش مهمی در تعیین زمان و مکان مناسب برای کشت ارقام مختلف را فراهم نماید. نور نیز می‌تواند بر درصد جوانه‌زنی بذرهای کلزا در دماهای مختلف مؤثر باشد، اما واکنش بذرهای کلزا به نور به‌ویژه درصورت بروز دماهای پایین‌تر و بالاتر از مطلوب چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. از این‌رو، این مطالعه با هدف بررسی تغییرات جوانه‌زنی ارقام کلزا در دماهای مختلف و تعیین دماهای کاردینال جوانه‌زنی بر اساس درصد و سرعت جوانه‌زنی در دو شرایط حضور و عدم حضور نور انجام شد.
مواد و روش‌ها: در این تحقیق، آزمون جوانه‌زنی در دماهای 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 37 و 40 درجه سلسیوس در دو شرایط نور (12 ساعت نور/ 12 ساعت تاریکی) و تاریکی روی نه رقم بهاره (تراپر، آگامکس، هایولا-50، هایولا-420، آرجی‌اس، مهتاب، هایولا-61، ظفر و زرفام) و یک رقم زمستانه (گارو) انجام شد. برای توصیف تغییرات جوانه‌زنی در مقابل زمان از مدل چهار پارامتره هیل و برای محاسبه دماهای کاردینال جوانه‌زنی از مدل دندان‌مانند استفاده شد. بررسی زنده‌مانی بذرها در دماهای پایین‌تر و بالاتر از مطلوب نیز به‌وسیله آزمون تترازولیوم انجام شد.
یافته‌ها: بررسی روند تغییرات درصد جوانه‌زنی تجمعی در طی زمان در ارقام مختلف نشان داد که تمامی ارقام در دامنه دمایی بین 30-15 درجه سلسیوس، برخی در دامنه دمایی 30-10 درجه سلسیوس (هایولا-61) و برخی دیگر حتی در دامنه دمایی 30-5 درجه سلسیوس (آرجی‌اس، مهتاب، گارو، ظفر و زرفام) از حداکثر درصد جوانه‌زنی برخوردار بودند. حداکثر سرعت جوانه‌زنی نیز در تمامی ارقام به طور میانگین در دامنه دمایی 35-22 درجه سلسیوس رخ داد. نور تنها بر درصد جوانه‌زنی بذرهای تحت دماهای پایین‌تر و بالاتر از مطلوب مؤثر بود. در این دماها نور باعث افزایش درصد جوانه‌زنی شد. بذرهای باقی‌مانده در دماهای 5، 10، 35، 37 و 40 درجه سلسیوس پس از انتقال به دمای 20 درجه سلسیوس نیز جوانه نزدند، درحالی که بر اساس آزمون تترازولیوم بیشتر آن‌ها زنده بودند.
نتیجه‌گیری: تفاوت در دامنه دمای مطلوب برای درصد و سرعت جوانه‌زنی نشان داد که برای بهینه‌سازی کارکرد بذرها لازم است دامنه دمای مطلوب مشترک بین درصد و سرعت جوانه‌زنی به عنوان دمای مطلوب جوانه‌زنی در نظر گرفته شود. در دماهای بالاتر و پایین‌تر از حد مطلوب نور باعث افزایش جوانه‌زنی در برخی از ارقام شد. تأثیر نور بر جوانه‌زنی در دماهای بالا به مراتب بیشتر از دماهای پایین بود. زنده‌مانی بذرهای باقی‌مانده در دماهای پایین‌تر و بالاتر از حد مطلوب در برخی ارقام نیز شواهدی مبنی بر وجود خواب ناشی از دما در ارقام مذکور را ارائه کرد که این موضوع نیاز به بررسی بیشتری در آینده دارد.

جنبه‌های نوآوری:
1-دماهای کاردینال براساس هر دو عامل درصد و سرعت جوانه‌زنی و تأثیر نور بر آن‌ها بررسی شده است.
2-برخی ارقام جدید نظیر تراپر و آگامکس که اطلاعات زیادی راجع به خصوصیات آن‌ها در اختیار نیست، مورد بررسی قرار گرفتند.
3-در این مطالعه، دلیل عدم جوانه‌زنی بذرهای کلزا در دماهای پایین‌تر و بالاتر از مطلوب به‌ویژه در تاریکی اشاره شده است.

مرجان دیانت، پویا سنبلی همدانی، فریدون قاسم خان قاجار،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: خواب بذر مهم‌ترین عاملی است که مانع جوانه‌زنی بذر علف‌های‌هرز می‌شود. عدم جوانه‌زنی هم زمان بذرهای علف‌های هرز به علت خواب در مزارع مشکلات عدیده‌ای را در کنترل آنها ایجاد می‌کند؛ از این رو خواب بذر علف‌های هرز برای زارعین یک صفت نامطلوب به حساب می‌آید. هدف از این مطالعه بررسی اثر میدان مغناطیسی و تیمارهای شیمیایی بر شکست خواب بذر تعدادی از گونه‌های علف‌های هرز بود.
مواد و روش‌ها: به منظور بررسی اثر میدان مغناطیسی بر جوانه‌زنی بذر تاج‌خروس ریشه قرمز، یولاف وحشی بهاره و خرفه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه اکولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال 1398 انجام شد. عامل‌ها شامل تیمارهای شکستن خواب بذر در هشت سطح (اسید جیبرلیک 1000 و 2000 میلی‌گرم درلیتر به مدت پنج دقیقه، اسید سولفوریک به مدت 5، 10 و 20 دقیقه، نیترات پتاسیم با غلظت 01/0 و 05/0 گرم در لیتر، آب مقطر) و میدان مغناطیسی در چهار سطح (0، 25، 50 و 100 میلی‌تسلا) بودند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که واکنش سه گونه علف‌هرز مورد مطالعه به میدان مغناطیسی متفاوت بود. تیمار میدان مغناطیسی باعث افزایش درصد جوانه‌زنی، وزن‌تر ساقه‌چه و طول ساقه‌چه تاج‌خروس ریشه قرمز شد که بهترین تیمار برای شکستن خواب بذر را میدان مغناطیسی با شدت 100 میلی‌تسلا رقم زد. بیشترین درصد جوانه‌زنی بذر علف‌هرز یولاف وحشی بهاره در تیمار نیترات پتاسیم 01/0 گرم در لیتر در سطح میدان مغناطیسی 50 میلی‌تسلا حاصل شد در تیمار اسید جیبرلیک 2000 میلی‌گرم در لیتر با افزایش سطح میدان مغناطیسی از صفر به 25 میلی‌تسلا طول ساقه‌چه علف‌هرز یولاف وحشی بهاره افزایش معنی‌داری یافت. نیترات پتاسیم به مقدار 05/0 گرم در لیتر بهترین گزینه برای شکستن خواب بذر خرفه بود. میدان مغناطیسی با شدت 100 میلی‌تسلا نیز توانست درصد جوانه‌زنی این علف‌هرز را افزایش دهد.
 نتیجه‌گیری: به‌طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که تیمار اسید سولفوریک به دلیل از بین بردن جنین بذر گزینه مناسبی برای شکستن خواب سه گونه علف هرز مورد بررسی نبود. تیمار میدان مغناطیسی باعث افزایش معنی‌دار بیشتر صفات مورد بررسی در هر سه گونه علف‌هرز تاج‌خروس ریشه‌قرمز، یولاف وحشی بهاره و خرفه شد. برهمکنش تیمار شیمیایی و میدان مغناطیسی بر بسیاری از صفات مورد مطالعه معنی‌دار بود و با استفاده از میدان مغناطیسی اثر تیمارهای شکستن خواب تشدید شد؛ بنابراین کاربرد تیمار میدان مغناطیسی برای افزایش جوانه‌زنی این سه گونه پیشنهاد می‌شود.

 جنبه‌های نوآوری:
 1- برهمکنش مثبت و معنی‌داری بین تیمارهای شکست خواب بذر علف هرز و میدان مغناطیسی وجود دارد.
2- تیمار اسید سولفوریک گزینه مناسبی برای شکستن خواب بذر تاج‌خروس ریشه قرمز، یولاف وحشی بهاره و خرفه نیست.

حبیب نژاد قره باغی، اسفندیار فاتح، امیر آینه بند،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: در ایران اکثر تحقیقات در زمینه عمق دفن روی گیاهان زراعی انجام گرفته است و کمتر به بررسی تأثیر این عوامل بر علف‌های هرز حاصل از بذر و ریشه‌های رونده کاتوس (گیاهچه) پرداخته شده است. علف‌هرز کاتوس یکی از علف‌های هرز مشکل‌ساز مزارع نیشکر، باغات به خصوص باغ پسته، اراضی بایر و جاده‌ها می‌باشد. بر همین اساس این مطالعه با هدف پی بردن به تأثیر سطوح مختلف عمق دفن و تنش غرقاب بر میزان و کیفیت گیاهچه‌های حاصل از ریشه‌های رونده آن به اجرا در آمد.
 مواد و روش‌ها: دو آزمایش جداگانه روی ریشه‌های رونده در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در سال‌های 1394-1393 در گلخانه مرکز تحقیقات نیشکر خوزستان انجام گرفت. تیمارهای تنش غرقابی در 7 سطح تنش غرقابی شامل (4، 8، 16، 24، 48، 72 و 96 ساعت) و تیمارهای عمق دفن ریشه‌های تکثیر شونده در 6 سطح (1، 3، 5، 7، 10 و 15 سانتی‌متر) حاصل از ریشه‌های تکثیر شونده بودند.
یافتهها: با افزایش سطوح تنش غرقاب، کلیه صفات مورد مطالعه به ترتیب شامل طول ریشه، ارتفاع ساقه، زیست توده کل ماده خشک، وزن خشک اندام هوایی و وزن خشک ریشه ریشه‌های رونده کاتوس در 96 ساعت تنش غرقاب نسبت به شاهد به ترتیب 63، 70، 59، 98 و 74 درصد کاهش یافت. و همچنین در آزمایش دوم ریشه‌های رونده دفن شده این علف‌هرز با طول 5 سانتی‌متری در عمق 15 سانتی‌متری قادر به تولید گیاهچه‌های جدید نبودند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای فوق میتوان نتیجه گرفت که برای مدیریت مناسب این علف‌هرز، نواحی آلوده و بسیار شدید در مزرعه (بخصوصً در مزارع آیش نیشکر زیرا در این زمان فاقد محدویت مبارزه می‌باشد) باید شناسایی شده و سپس با ادوات شخم به قطعات کوچکتر از 5 سانتی‌متر تبدیل و همچنین در صورت امکان با ادوات مناسب دیگر ریشه‌های رونده را به اعماق بیشتر از 15 سانتی‌متر انتقال داده و با مبارزه تلفیقی تنش غرقاب، تنش خشکی و عمق دفن حداقل با فاصله دو نوبت شخم علف‌هرز را کنترل و از گسترش آن جلوگیری کرد.

جنبههای نوآوری:
1- خصوصیات جوانه‌زنی علف‌هرزگیاهچه کاتوس تحت تنش غرقاب و عمق دفن بررسی شد.
2- تأثیر تنش غرقاب و عمق دفن بر مدیریت و کنترل علف هرز آزمون گردید.
3- شناسایی دقیق زیست‌شناسی علف‌های هرز و رفتار جوانه‌زنی بذر آن، باعث اجرای برنامه صحیح و بهینه‌ای جهت کنترل می‌شود.

احمد زارع، فاطمه دریس، زهرا کریمی،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: بادآورد با نام علمی (Notobasis syriaca) به‌عنوان یک علف‌هرز- گیاه دارویی معرفی شده است. در استان خوزستان، بادآورد در مزارع غلات به‌ویژه در حاشیه مزارع به‌وفور مشاهده می‌گردد. جهت کنترل موفق علف‌های هرز، شناخت جنبه‌های زیستیبوم‌شناسی (دما، شوری و خشکی) در پویایی جمعیت علف‌های هرز و مدیریت علف‌های هرز نقش کلیدی دارد؛ بنابراین هدف از انجام این تحقیق ارزیابی پاسخ بادآورد به دما، شوری و خشکی و همچنین تعیین دمای ویژه بر اساس مدل‌های دو تکه‌ای، بتا چهارپارامتره و دندانه‌ای می‌باشد.
مواد و روش‌ها: به‌منظور بررسی اثر دما (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سلسیوس)، شوری (صفر، 50، 100، 150، 200، 250 و 300 میلی‌مولار) و تنش خشکی (صفر، 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0-، 1-، 2/1- و 4/1- مگاپاسکال) برعلف‌هرز بادآورد، سه آزمایش جداگانه به‌صورت طرح کاملاً تصادفی در 6 تکرار در آزمایشگاه علوم علف‌های هرز دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان انجام گرفت. درون هر پتری 25 عدد بذر قرار داده شد و 7 میلی‌لیتر محلول اضافه گردید. در آزمایشهای شوری و خشکی به ترتیب از محلول کلرید سدیم و پلی اتیلن گلایکول 6000 استفاده گردید.
یافته‌ها: جوانه‌زنی بادآورد در دمای 5 تا 30 درجه سلسیوس بیش از 90 درصد بود و با افزایش دما به 35 درجه سلسیوس درصد جوانه‌زنی به 24 درصد کاهش یافت. دمای پایه (Tb) باد آورد بر اساس سه مدل دو تکه‌ای، بتا چهارپارامتره و دندانه‌ای به ترتیب 95/2، 01/2 و 67/0 درجه سلسیوس پیش‌بینی گرددید. همچنین دمای مطلوب جوانه‌زنی (To) در دو مدل دو تکه‌ای و بتا چهار پارامتره 26/22 و 40/23 درجه سلسیوس به‌دست آمد. دمای سقف (TC) در سه مدل دوتکه‌ای، بتا چهار پارامتره و دندانه‌ای به ترتیب 57/40، 75/39 و 03/40 درجه سلسیوس پیش‌بینی شد. دمای مطلوب تحتانی و فوقانی در مدل دندانه‌ای 20 و 30 درجه سلسیوس به دست آمد. شوری مورد نیاز برای کاهش 50 درصد، جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، طول گیاهچه و وزن‌تر گیاهچه به ترتیب 152، 85، 151 و 127 میلی‌مولار بود. 50 درصد کاهش صفات درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، طول گیاهچه و وزن‌تر گیاهچه در سطوح تنش خشکی 81/0-، 41/-0، 43/0- و 45/0- مگاپاسکال بدست آمد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد که بادآورد در دامنه وسیعی از دما جوانه‌زنی دارد. در پاسخ به تنش‌های محیطی، بادآورد به عنوان علف‌هرز متحمل به شوری و خشکی معرفی می‌گردد؛ بنابراین حضور این علف‌هرز در اراضی شور و مناطق خشک دور از انتظار نیست.

جنبه‌های نوآوری:
  1. دمای کاردینال بادآورد بر اساس مدل‌های مختلف تعیین گردید.
  2. پاسخ جوانه‌زنی بادآورد به‌عوامل محیطی (دما، شوری و خشکی) به عنوان اولین گزارش ارزیابی گردید.

فاطمه لجم اورک شیرپور، یزدان ایزدی، دکتر سید امیر موسوی،
جلد 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: جوانه‌زنی از مهم‌ترین عامل‌های تعیین‌کننده موفقیت و یا شکست در استقرار گیاهان بوده و در صورت عدم وجود محدودیت در سایر عوامل محیطی محدود کننده، مانند رطوبت و دمای محیط، تعیین‌کننده سرعت و درصد نهایی جوانه‌زنی بذرها خواهد بود. این پژوهش با هدف بررسی برخی شاخص‌های جوانه‌زنی و ارزیابی مدل‌های رگرسیون غیرخطی برای برآورد دماهای کاردینال جوانه‌زنی دو واریته جدید گوجه‌فرنگی انجام پذیرفت.
مواد و روش‌ها: آزمایش به صورت فاکتوریل دو عاملی شامل هفت سطح دما (5، 10، 15، 20، 25، 30 و 35 درجه سلسیوس) و دو رقم گیاه گوجه‌فرنگی (قرمز گیلاسی و زرد گلابی شکل­) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال 1398 اجرا گردید. برای تعیین رابطه میان سرعت جوانه‌زنی و دما از توابع بتا، دندانه‌ای و دوتکه‌ای و از تابع لجستیک به منظور توصیف الگوی مناسب جوانه‌زنی دو رقم این گیاه در پاسخ به هر سطح دما در طی زمان استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج تجزیه واریانس نشان‌دهنده اثر معنی‌دار برهمکنش دما و رقم بر تمام صفات اندازه‌گیری شده در این آزمایش بود. نتایج نشان داد که درصد جوانه‌زنی در رقم گوجه‌فرنگی زرد گلابی شکلدر دماهای 15، 20، 25 و 30 درجه سلسیوس به‌ترتیب برابر 93، 96، 95 و 86 درصد و در رقم قرمز گیلاسی در بازه دمایی اشاره شده به ترتیب برابر 95، 98، 93، 98 درصد بود. هیچکدام از دو رقم گوجه‌فرنگی در دماهای 5، 10 و 35 درجه سلسیوس قادر به جوانه‌زنی نبودند. بر اساس نتایج خروجی از توابع برازش داده شده، مشخص شد که در بین تابع‌های رگرسیونی غیر خطی آزمون شده در این پژوهش، تابع دوتکه‌ای به‌خوبی سرعت جوانه‌زنی بذر رقم‌های گوجه‌فرنگی مورد مطالعه را در برابر دما، توصیف نمود (ضریب تبیین93/0 و شاخص آکاییک70-). هم‌چنین تابع لجستیک نیز برازش مناسبی بر جوانه‌زنی دو رقم در سطوح بین 15 تا 30 درجه سلسیوس (R2≥0.96) در برابر زمان داشت. بر اساس تابع دو تکه‌ای، دماهای پایه، بهینه و سقف به ترتیب برای رقم زرد گلابی شکل 25/11، 72/28 و 0/35 و برای رقم قرمز گیلاسی شکل 97/10، 61/28 و 0/35 درجه سلسیوس تخمین زده شد.
نتیجه‌گیری: جوانه‌زنی هر دو رقم گیاه گوجه‌فرنگی نسبت به تغییرات دما حساسیت نشان می‌دهد. در دماهای بالاتر از دمای حداقل، با افزایش دما هم نرخ جوانه‌زنی و هم سرعت آن افزایش پیدا کرد و این افزایش تا دمای مطلوب ادامه داشت و پس از آن روند تغییرات درصد و سرعت جوانه‌زنی به ازای دما کاهشی گردید. هم‌چنین نتایج به­دست آمده از تابع لجستیک نشان داد که رقم زرد گلابی در مقایسه با قرمز گیلاسی، به افزایش دماهای بیش بهینه، حساس‌تر است و با افزایش دما از 25 به 30 درجه سلسیوس جوانه‌زنی از 79/97 به 09/85 درصد کاهش یافت.

جنبه‌های نوآوری:
1- الگوی جوانه‌زنی دو رقم جدید گیاه گوجه‌فرنگی تحت تغییرات سطوح دمایی بررسی شد.
2- دماهای کاردینال دو رقم گوجه‌فرنگی با استفاده از توابع رگرسیون غیر خطی برآورد گردید.

سیده تینا موسوی کانی، داود کرتولی نژاد، زهره بهرامی، علی اصغر ذوالفقاری، الهه نیکوئی،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: امروزه به دلیل تغییر کاربری و تخریب منابع طبیعی در اثر فعالیت‌های انسانی، توجه به امر بیابان‌زدایی بسیار فراگیر شده است. یکی از گونه‌های مهم جهت احیای زیستی مناطق بیابانی در سطح وسیع، گیاه تاغ است. تاغ گیاهی از تیره تاج خروسان (Amaranthaceae) بوده که دو گونه آن به نام‌های سفید تاغ (Haloxylon persicum Bunge ex Boissier & Buhse) و سیاه تاغ (Haloxylon aphyllum (Minkw.) Iljin) شهرت و پراکنش بیشتری در ایران دارد. این گیاهان، با داشتن سیستم ریشه‌ای گسترده سبب تثبیت ماسه‌های روان می‌شوند. هدف از این تحقیق، بررسی اثر نانو ذرات دی‌اکسید تیتانیوم مزو متخلخل بر صفات جوانه‌زنی بذر سیاه تاغ تحت تنش خشکی، به عنوان یک گونه مهم در مناطق کویری می‌باشد.
مواد و روش‌ها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل پنج تیمار نانو دی‌اکسید تیتانیوم با غلظت‌های صفر، 25، 50، 100 و 200 میلی‌گرم بر لیتر و شش سطح تنش‌خشکی شامل صفر، 4-، 8-، 12-، 16- و 20- بار بوده است. پس از نانوپرایمینگ، بذرهای سیاه تاغ به مدت 15 روز در دستگاه  ژرمیناتور با دمای 20 درجه سلسیوس با چهار تکرار تحت تنش خشکی قرار گرفتند. پس از اتمام جوانه‌زنی، در هر کدام از تیمارها، صفات درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، میانگین زمان جوانه‌زنی و شاخص بنیه بذر محاسبه گردید.
یافته‌ها: نتایج تجزیه واریانس دوطرفه و مقایسه میانگین شاخص‌های جوانه‌زنی نشان داد که بیشترین درصد جوانه‌زنی (74 درصد) متعلق به تیمار تنش خشکی صفر بار با غلظت 200 میلی‌گرم بر لیتر و کمترین آن (3 درصد) متعلق به تنش 20- بار با غلظت 25 و 200 میلی‌گرم بر لیتر نانو تیتانیوم بوده است. با افزایش شدت تنش خشکی از صفر بار به 20- بار، سرعت جوانه‌زنی از 01/7 به 43/0 بذر در روز کاهش یافت. بیشترین میزان شاخص بنیه بذر نیز در تنش صفر بار متعلق به تیمار نانو تیتانیوم 200 میلی‌گرم بر لیتر، با میزان 77/325، بوده است.
نتیجه‌گیری: نتایج بدست آمده نشان داد که با افزایش تنش خشکی، شاخص‌های جوانه‌زنی و رشد اولیه بذر سیاه‌تاغ در کلیه تیمارهای پرایم شده و پرایم نشده کاهش داشته و نانوپرایمینگ دی‌اکسید تیتانیوم، اثر مثبتی روی صفات جوانه‌زنی بذرها داشته‌است.

جنبه‌های نوآوری:
1- پرایمینگ بذر با استفاده از نانو دی‌اکسید تیتانیوم مزو متخلخل، سبب بهبود درصد جوانه‌زنی بذر سیاه تاغ، تحت تنش خشکی گردید.
2- غلظت 200 میلی گرم بر لیتر نانو دی‌اکسید تیتانیوم مزو متخلخل تاثیر بهتری بر شاخص بنیه بذر، میانگین زمان جوانه‌زنی، سرعت و درصد جوانه‌زنی نشان داد.
3- نانو پرایمینگ بذر با دی‌اکسید تیتانیوم، تاثیر چندانی بر مشخصه‌های رویشی نونهال سیاه تاغ در سطوح بالای تنش خشکی ایجاد ننمود.
 

آسیه سیاهمرگویی، فرشید قادری فر، جاوید قرخلو، عاطفه اکبری گلوردی، مریم گرگانی،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: گزارش‌ها حاکی از تهاجم دو گونه نیلوفرپیچ و کنجدشیطانی به مزارع تحت کشت محصولات تابستانه از جمله سویا در استان گلستان است. با توجه به اهمیت اطلاع از دماهای ویژه جوانه‌زنی در مدل‌های پیش بینی حضور علف‌های هرز و به تبع آن طراحی راهبرد‌های مدیریتی صحیح بروی این گیاهان، در این آزمایش به مطالعه رفتار جوانه‌زنی و مقایسه دماهای ویژه جوانه‌زنی دو گونه نیلوفرپیچ (Ipomoea hederaceae) و کنجدشیطانی (Cleome viscosa) در دو شرایط دمای ثابت و متناوب پرداخته شده است.
مواد و روش‌ها: به‌منظور بررسی اثر دماهای ثابت و متناوب بر تغییرات درصد و سرعت جوانه‌زنی و برآورد دماهای ویژه جوانه‌زنی نیلوفرپیچ و کنجدشیطانی، آزمایش‌های جداگانه‌ای به‌صورت طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان انجام گرفت. تیمارهای دمایی مورد بررسی روی بذرهای نیلوفرپیچ شامل دماهای ثابت 10، 15، 17، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سلسیوس و دماهای متناوب 5/12: 5/7، 10:15، 20: 5/12، 15:25: 20:30، 5/37: 25، 5/42: 30 و 35:45 درجه سلسیوس بودند. روی بذرهای کنجدشیطانی نیز دماهای ثابت 15، 20، 23، 25، 28، 30، 35، 40، 45 و 50 درجه سلسیوس و دماهای متناوب 15:20، 20:25، 20:30، 25:30، 25:35، 30:40، 30:45، 30:50 و 40:50 درجه سلسیوس اعمال گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که جوانه‌زنی بذر نیلوفرپیچ تحت‌تأثیر مثبت دماهای متناوب قرار گرفت و از 78 درصد در شرایط دماهای ثابت به 94 درصد در شرایط دمای متناوب رسیده است؛ اما در مورد حداکثر درصد جوانه‌زنی کنجدشیطانی در شرایط دمای متناوب (79 درصد در تیمار دمایی 20:30 سلسیوس) تفاوت قابل توجهی با دمای ثابت (84 درصد در دمای 30 درجه سلسیوس) نداشت. مقایسه دماهای پایه جوانه‌زنی این علف‌هرز در شرایط دمای ثابت و متناوب نشان داد که دمای پایه جوانه‌زنی نیلوفرپیچ در شرایط دمای متناوب (09/10 درجه سلسیوس) اندکی کم‌تر از دمای ثابت (20/11 درجه سلسیوس) بود؛ اما در مورد کنجد شیطانی، دمای پایه جوانه‌زنی این علف‌هرز در شرایط دمای متناوب (57/17 درجه سلسیوس) بیشتر از دمای ثابت (43/15 درجه سلسیوس) بود.
نتیجه‌گیری: مهم‌ترین عامل در بروز چنین پاسخ‌های متفاوتی به دماهای ثابت و متناوب در نیلوفرپیچ و کنجدشیطانی، سازگاری آنها با شرایط محیطی و در نتیجه بقای آنها در محیط‌های پرتخریب کشاورزی است. این دو علف‌هرز گرمادوست بوده و بذرهای آنها در فصل پاییز وارد بانک بذر خاک می‌شود. وجود خفتگی (صرفه نظر از نوع آن) در بذرهای این دو گیاه از جوانه‌زنی بذرهای آنها در فصل زمستان جلوگیری می‌کند؛ و تجربه دماهای متناوب در این زمان، بذرها را آماده جوانه‌زنی در فصل بهار می‌کند. دمای پایه نیلوفر پیچ در شرایط دمای ثابت و متناوب تفاوت چندانی نداشت؛ اما دمای پایه کنجدشیطانی در شرایط دماهای متناوب بیشتر از دمای ثابت بود.

جنبه‌های نوآوری:
1- واکنش درصد جوانه‌زنی نیلوفر پیچ و کنجد شیطانی در شرایط دماهای ثابت و متناوب بررسی شد.
2- دماهای ویژه جوانه­ زنی این دو علف هرز در شرایط دمای ثابت و متناوب مقایسه شد.

نفیسه شیبانی، سینا فلاح، حسین بارانی بیرانوند، عالیه صالحی،
جلد 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: استفاده از فناوری نانو در بسیاری از زمینه‌ها از جمله علوم کشاورزی رو به افزایش است و به موازات آن، رهاسازی این ذرات در محیط زیست نیز اجتناب ناپذیر است که ممکن است اثرات نامطلوبی بر گیاهان داشته باشد؛ بنابراین درک اثرات متقابل بین نانوذرات و گیاهان زراعی به عنوان جز اساسی همه اکوسیستم‌های کشاورزی اهمیت زیادی دارد. در این ارتباط، با کشت سویا در خاک دارای نانوذرات اکسید مس، مطالعه‌ای در مورد اثرات نانوذرات بر پتانسیل جوانه‌زنی و رشد اولیه بذرهای نسل دوم انجام گرفت.
مواد و روش‌ها: به‌منظور ارزیابی اثرات تغذیه گیاه مادری سویا  با ترکیبات مس بر گیاهچه‌های حاصل از آن، دو آزمایش فاکتوریل (در محیط ژرمیناتور و گلدان) در قالب طرح کاملاً تصادفی در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد در سال 1399 اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی در گیاه مادری شامل ترکیبات مختلف مس (نانوذرات اکسید مس با اندازه‌های 25، 50 نانومتر و کلرید مس) و پنج غلظت ترکیبات مس (صفر، 50، 100، 200 و 500 میلی‌گرم بر کیلوگرم خاک) بودند که بذر حاصل از این تیمارها در شرایط کنترل شده و گلدان مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: افزایش غلظت کلرید مس و نانواکسید مس (25 نانومتر) در گیاهان مادری به ترتیب باعث کاهش درصد جوانه‌زنی (25 و 78 درصد)، طول ریشه‌چه (56 و 82 درصد)، وزن ریشه‌چه (35 و 81 درصد)، طول ساقه‌چه (19 و 71 درصد)، وزن ساقه‌چه (32 و 73 درصد) و شاخص بنیه گیاهچه (49 و 94 درصد) بذرهای تولید شده گردید. ارزیابی گیاهچه‌های حاصل از سویای تغذیه شده با ترکیبات مختلف مس نیز نشان داد که در شرایط تغذیه با کلرید مس و نانواکسید مس در مقایسه با شاهد به ترتیب کاهش معنی‌داری در محتوای کلروفیل a (10 و 74 درصد)، کلروفیل b (38 و 49 درصد)، کاروتنوییدها (136 و 145 درصد)، طول ریشه (27 و 61 درصد)، ارتفاع گیاهچه (31 و 58 درصد)، سطح برگ (44 و 64 درصد) و وزن شاخساره (34 و 64 درصد) مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: به‌طور کلی نتیجه‌گیری می‌شود که سمیت ترکیبات مس موجود در ریزوسفر گیاه مادری برای بذرهای تولید شده با میزان غلظت رابطه مستقیم دارد؛ بنابراین در شرایط تغذیه گیاه مادری با نانو اکسید مس اثرات سمیت تشدید می‌شود و بذرهای تولید شده در این شرایط بنیه بذر ضعیفی دارند.

جنبه‌های نوآوری:
1- تغذیه گیاه مادری سویا با نانوذرات اکسید مس رشد گیاهچه بذرهای تولید شده را کاهش می‌دهد.
2- کاهش اندازه نانوذرات اکسید مس اثر سمیت بیشتری بر جوانه‌زنی بذرهای تولید شده دارد.
3- اثرات سمیت نانوکسید مس تا مرحله گیاهچه‌ای تدوام دارد.

حسن غلامی، روح اله عبدالشاهی، مهدی مهیجی، محسن اسماعیل زاده مقدم،
جلد 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: کلئوپتیل از ساقه‌چه و برگ اول حفاظت می‌نماید تا از جنین به سطح خاک منتقل شوند. کلئوپتیل برای استقرار گیاه بسیار ضروری است. ارقامی که کلئوپتیل و مزوکوتیل بلندتری دارند عمیق‌تر کشت می‌شوند و در شرایط تنش خشکی موفق‌تر هستند. با این وجود، اطلاعات اندکی در مورد ژنتیک آنها وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی طول کلئوپتیل و مزوکوتیل در ارقام ایرانی، خارجی و لاین‌های حاصل از برنامه‌های به‌نژادی دانشگاه شهید باهنر کرمان و بررسی ژنتیک این صفات است.
مواد و روش‌ها: در این پژوهش 30 ژنوتیپ گندم نان از منشاء ایران، سیمیت، ایکاردا، آمریکا و استرالیا و 5 لاین حاصل از برنامه به‌نژادی دانشگاه شهید باهنر کرمان در عمق 10 سانتی‌متری خاک مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی با 7 تکرار کشت شد. هر کرت شامل سه خط به طول دو متر و فاصله بذرها از همدیگر ۵ سانتی متر بود. در هنگام برداشت بوته‌ها با استفاده از بیل و به آرامی از خاک خارج شدند و حذف خاک‌ها از ناحیه ریشه و شستشوی ریشه انجام شد. در این پژوهش صفات طول کلئوپتیل، طول مزوکوتیل، تعداد ریشه نخستین، طول ریشه، تعداد ریشه بذری، وزن خشک ریشه و وزن خشک اندام هوایی مورد اندازه‌گیری قرار گرفت.
یافته‌ها: کلئوپتیل و مزوکوتیل دو صفت مهم برای افزایش تحمل به خشکی در گندم نان هستند. در این پژوهش طول مزوکوتیل از 20/5 برای رقم اکسکلیبر تا 08/2 سانتی‌متر برای رقم زاگرس متفاوت بود و وراثت‌پذیری (48/0) و پاسخ به گزینش (61/11 درصد) بالایی داشت. از طرف دیگر این صفت با طول کلئوپتیل (**53/0=r)، وزن ریشه (*38/0=r) و وزن اندام هوایی (*36/0=r) همبستگی مثبت و معنی‌داری داشت. صفات تعداد ریشه نخستین و تعداد ریشه بذری دارای بیشترین وراثت‌پذیری خصوصی (59/0) و طول ریشه دارای کم‌ترین وراثت‌پذیری خصوصی (13/0) بود. به طور کلی، ارقام مناسب کشت در شرایط دیم، کلئوپتیل و مزوکوتیل بلندتری نسبت به ارقام فاریاب داشتند. وزن ریشه و اندام هوایی همبستگی مثبت و معنی داری (**82/0=r) با هم داشتند.
نتیجه‌گیری: به طور کلی، برنامه‌های به‌نژادی برای افزایش عملکرد در شرایط دیم و آبی متفاوت است. در برنامه به‌نژادی گندم برای شرایط دیم باید بر روی صفات کلئوپتیل و مزوکوتیل تاکید ویژه‌ای شود. این صفات تحت تأثیر عادت رشد گیاه قرار نگرفتند.

جنبه‌های نوآوری:
  1. مزوکوتیل ارقام ایرانی برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفت.
  2. لاین‌های ایجاد شده مناسب شرایط دیم در دانشگاه شهید باهنر کرمان کلئوپتیل و مزوکوتیل مناسبی داشتند.
  3. کلئوپتیل و مزوکوتیل همبستگی مثبت و معنی‌داری با هم داشتند.

ایرج رحیمی، اسماعیل اسدی، پژمان طهماسبی، علیرضا منفرد، علی عباسی سورکی،
جلد 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: شکار سرنوشت مشترک اکثر بذرهای تولیدشده توسط گیاهان است. از دست رفتن بذرها در اثر شکار می‌تواند برای گیاهان زیان‌بار باشد و موجب نادر شدن گونه‌های گیاهی گردد زیرا گونه‌های نادر در برابر انقراض از طریق فرایندهایی که سازوکار‌های پراکنش گیاه را مختل می‌کنند آسیب‌پذیر هستند. لذا هدف از این تحقیق بررسی اثرات شکار بذر پیش از پراکنش، بین گونه‌های گون نادر و همتایان فراوان آن‌ها بود.
مواد و روش‌ها: به منظور بررسی اثرات شکار پیش از پراکنش بذر، 12 گونه گون شامل 6 گونه گون با فرم رویشی علفی (شامل سه گونه با وضعیت نادر (A. caraganae، A. heterophyllus و Astragalus holopsilus) و سه گونه با وضعیت فراوان (A. angustiflorus، A. curvirostris و A. effusus) و 6 گونه گون با فرم رویشی بوته‌ای (شامل سه گونه با وضعیت نادر (A. cephalanthus، A. camphylanthus و A. cemerinus) و سه گونه با وضعیت فراوان (A. verus، A. susianus و A. rhodosemius) در سال‌های 1397 و 1398 مورد مقایسه قرار گرفت. از هر گونه تعداد 20 پایه گیاهی و از هر پایه گیاهی تعداد 10 غلاف (برای هر گونه 200 غلاف)، به طور تصادفی انتخاب و هم برای غلاف‌ها و هم برای بذرهای این گونه‌ها پارامترهای سطح، محیط، طول، عرض، نسبت طول به عرض، کرویت و مسافت بین تقاطع طول و عرض از مرکز بذر اندازه‌گیری و مقایسه شد. همچنین توده غلاف و توده بذر، تعداد غلاف و بذر مورد حمله شکارگرها، تعداد بذر سالم، شکل غلاف و شکل بذر گونه‌ها مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج به دست آمده از مقایسات میانگین ویژگی‌های ریخت‌شناسی بذر بین گونه‌های گون علفی و بوته‌ای نشان داد بیشترین و کمترین اندازه از سطح بذر، محیط بذر، طول بذر و عرض بذر، نسبت طول به عرض بذر، کرویت بذر و تقاطع طول و عرض بذر مربوط به گونه‌های گون فراوان بود. در مورد گونه‌های گون بوته‌ای بیشترین این ویژگی‌ها مربوط به گونه‌های گون فراوان و کمترین این ویژگی‌ها مربوط به گونه‌های گون نادر بود. نتایج ویژگی‌های ریخت‌شناسی غلاف بین گونه‌های گون علفی و بوته‌ای نشان داد بیشترین و کمترین این ویژگی‌ها مربوط به هر دو گروه گونه‌های گون فراوان و نادر بود. نتایج مقایسه میانگین‌ها در مورد توده بذر، تعداد بذر آسیب‌دیده، تعداد بذر سالم و شکل بذر تحت تأثیر فعالیت شکارگرهای پیش از پراکنش بین گونه‌های گون علفی نشان داد بیشترین و کمترین توده بذر و تعداد بذر آسیب‌دیده مربوط به گونه‌های گون فراوان بود. همچنین بیشترین و کمترین تعداد بذر سالم و شکل بذر مربوط به گونه گونه‌های گون نادر بود. در بین گونه‌های گون بوته‌ای بیشترین توده بذر، تعداد بذر آسیب دیده، تعداد بذر سالم و شکل بذر مربوط به گونه‌های گون فراوان بود. کمترین این ویژگی‌ها مربوط به گونه‌های گون نادر بود.
نتیجه‌گیری: نتایج کلی نشان داد هر چه گونه‌ها قادر به تولید بذرهای با اندازه‌های بزرگتر و کوچکتر باشند وضعیت پراکنش بهتری دارند و هر چه توده بذر و توده غلاف گیاه بیشتر باشد و شکل بزرگ‌تری داشته باشند شکارگرها به میزان بیشتری به آن گونه‌ها حمله می‌کنند ولی میزان حمله شکارگرها منجر به نادر بودن گونه‌ها نمی‌شود.

جنبه‌های نوآوری:
1- نقش شکارگرهای پیش از پراکنش بذر روی گونه‌های گون نادر و فراوان بررسی شد.
2- ویژگی‌های ریخت‌شناسی بذر و فرم رویشی گونه‌های گون نادر و فراوان مورد مقایسه قرار گرفت.
امید انصاری، اسماعیل شیرغانی، خداداد شعبانی،
جلد 10، شماره 1 - ( 6-1402 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: به‌دلیل حساسیت بالای بذر به صدمات ناشی از بیماری‌ها یا تنش‌های محیطی جوانه‌زنی جزء مهمترین مراحل زندگی گیاهان مختلف محسوب می‌شود. جوانه‌زنی، یکنواختی جوانه‌زنی و سبزشدن بذرها بعد از طی دوره انبارداری اغلب در نتیجه زوال قدرت بذر کاهش می‌یابد، یکی از عوامل محیطی مهم تأثیر گذار بر جوانه‌زنی تنش رطوبتی است، بخصوص وقتی ذخیره‌سازی نادرست باشد. پرایمینگ بذر با اسید جیبرلیک سبب بهبود خصوصیات گیاهچه‌ای در گیاهان مختلف تحت شرایط مختلف محیطی می‌شود. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی تأثیر اسید جیبرلیک و زوال بذر بر شاخص‌های جوانه‌زنی و بیوشیمایی (آنزیم‌های آنتی اکسیدانتی) بذر گلرنگ (Carthamus tinctoriusL.) تحت شرایط تنش رطوبتی است.
مواد و روش‌ها: به‌منظور مطالعه اثر اسید جیبرلیک بر شاخص‌های جوانه‌زنی و تغییرات بیوشیمیایی (آنزیم‌های آنتی اکسیدانتی) بذر پیر شده گلرنگ تحت شرایط تنش رطوبتی، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملاً تصافی و با 4 تکرار انجام شد. عامل اول شامل سه سطح تنش رطوبتی صفر (شاهد)، 4/0- و 8/0- مگاپاسکال، عامل دوم شامل 9 سطح زوال (صفر، 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7 و 8 روز زوال در دمای 41 درجه سلسیوس) و عامل سوم شامل تیمار پرایمینگ بذر در سه سطح شاهد (بذر بدون پرایم)، صفر (هیدروپرایم) و پرایمینگ با اسید جیبرلیک 50 میلی‌گرم بر لیتر بود. جهت نشان دادن روند تغییرات شاخص‌های جوانه‌زنی در سطوح مختلف زوال بذر از مدل سیگموئید سه پارامتره استفاده شد.
یافته‌ها: اثر تنش رطوبتی، زوال بذر و پرایمینگ بذر بر شاخص‌های اندازه‌گیری شده از قبیل درصد و سرعت جوانه‌زنی، وزن خشک گیاهچه، درصد گیاهچه طبیعی، طول گیاهچه، بنیه بذر، فعالیت کاتالاز و آسکوربات پروکسیداز و همچنین پروتئین بذر معنی‌دار بود، به‌طوری که با افزایش زوال بذر و تنش رطوبتی شاخص‌های اندازه‌گیری شده کاهش یافتند. بیشترین میزان شاخص‌های جوانه‌زنی اندازه‌گیری شده از پرایمینگ بذر با اسید جیبرلیک 50 میلی‌گرم بر لیتر در شرایط شاهد بدون زوال و شاهد رطوبتی به‌دست آمدند. همچنین، پرایمینگ بذر با اسید جیبرلیک باعث افزایش در میزان فعالیت کاتالاز و آسکوربات پروکسیداز و پروتئین در مقایسه با بذر شاهد بدون پرایم در شرایط زوال و عدم زوال شد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که، مناسب‌ترین سطح پرایم استفاده شده، اسید جیبرلیک 50 میلی‌گرم بر لیتر بود که هم در شرایط تنش و هم شرایط نرمال و زوال و عدم زوال در مقایسه با سایر تیمارها اثر بیشتری بر شاخص‌های اندازه‌گیری شده داشت از اینرو می‌توان با استفاده از هورمون اسید جیبرلیک به بهبود شاخص‌های جوانه‌زنی در نتیجه تغییر در فعالیت‌های بیوشیمایی کمک نمود.

جنبه‌های نوآوری:
  1. اثر زوال و پرایمینگ بر جوانه‌زنی بذر گلرنگ تحت شرایط تنش رطوبتی بررسی شد.
  2. اثر پرایمینگ بر فعالیت کاتالاز و پراکسیداز بذر زوال یافته گلرنگ مورد بررسی قرار گرفت.

عماد شاه منصوری، زهرا عباسی،
جلد 10، شماره 1 - ( 6-1402 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: انتخاب تاریخ کاشت مناسب برای هر اقلیم و اندازه سوخ مادری از عوامل مهم و مؤثر بر کمیت و کیفیت تولید بذر ارقام مختلف پیاز است. این پژوهش به منظور بررسی اثرات تاریخ کاشت و اندازه سوخ مادری بر کمیت و کیفیت بذر پیاز روز کوتاه رقم تگزاس ارلی گرانو 502، در منطقه فریدن اصفهان طی دو سال زراعی 1396-1395 انجام شد.
مواد و روش‌ها: آزمایش در دو سال به صورت کرت‌های خردشده در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی و در 4 تکرار اجرا شد. فاکتور اصلی را تاریخ کاشت در چهار زمان به ترتیب اول شهریور، نیمه شهریور، اول مهر و نیمه مهر و فاکتور فرعی را اندازه سوخ مادری در سه سطح با قطرهای 5/3 تا 5، 5/5 تا 7 و 5/7 تا 9 سانتی‌متر تشکیل دادند. صفات اندازه‌گیری شده شامل تعداد چتر در واحد سطح، تعداد کپسول بارور در چتر، تعداد دانه در کپسول، وزن هزار دانه، عملکرد بذر، درصد و سرعت جوانه‌زنی بذر بود.
یافته‌ها: نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر سال تنها بر صفت تعداد کپسول در چتر در سطح 1 درصد معنی‌دار شده است و اثرات متقابل سال × تاریخ کاشت، سال × قطر سوخ مادری و سال × تاریخ کاشت × قطر سوخ مادری برای هیچ کدام از صفات معنی‌دار نگردید. در واقع صفات تحت تأثیر سال قرارنگرفتند. نتایج نشان داد که تاریخ کاشت بر همه صفات به‌جزء وزن هزار دانه تأثیر معنی‌دار داشته و تاریخ کاشت اول (اول شهریور) برای همه صفات بیشترین مقادیر را به خود اختصاص داد. بیشترین درصد جوانه‌زنی (83/89 درصد) و بیشترین سرعت جوانه‌زنی (8/12 بذر در روز) در تاریخ کاشت اول شهریور حاصل شده است که با تاریخ‌های کاشت بعدی تفاوت آماری معنی‌دار نشان داد. اما این دو صفت تحت تأثیر تیمار قطر سوخ مادری قرار نگرفت. برای فاکتور قطر پیاز بیشترین عملکرد بذر (در سال اول 505 و در سال دوم 465 کیلوگرم در هکتار) به تیمار قطر سوخ مادری بین 5/7 تا 9 سانتی‌متر اختصاص پیدا کرد.
نتیجه‌گیری: نتایج کلی آزمایش نشان داد که برای حصول بیشترین و مطلوب‌ترین کیفیت بذر پیاز رقم تگزاس ارلی گرانو 502 در منطقه فریدن اصفهان، تاریخ کاشت اول شهریور و اندازه سوخ مادری بین 7 تا 9 سانتی‌متر توصیه می‌شود.

جنبه‌های نوآوری:
1- تاریخ کاشت زودهنگام پیاز (اول شهریور)، درصد و سرعت جوانه‌زنی بذرها را افزایش داد.
2- افزایش قطر سوخ مادری باعث افزایش عملکرد پیاز شد.

لادن زینتی، آسیه سیاهمرگوئی، فرشید قادری فر، معصومه یونس آبادی، باقیراس سینگ چائوهان،
جلد 10، شماره 1 - ( 6-1402 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: گونه‌های مختلف جنس تاج خروس از مهمترین علف‌های هرز خسارت‌زا در کل جهان به شمار می‌آیند. با توجه به اهمیت مطالعه تأثیر عوامل مدیـریتی بر پویایی بذر گونه‌های مختلف علف‌های هرز، این آزمایش با هدف بررسی تأثیـر عمق دفن و درجه حـرارت بالا بر پویایی بذر گونه‌های متداول تاج خروس در استان گلستان شامل تاج خروس سفید (A. albus)، تاج خروس خوابیده (A. belitoides)، تاج خروس هیبرید (A. chlorostachys)، تاج خروس ریشه قرمز (A. retrofelexus) و تاج خروس سبز (A. viridis) انجام شد.
مواد و روش‌ها: این تحقیق روی پنج گونه تاج‌خروس سفید، تاج‌خروس خوابیده، تاج‌خروس هیبرید، تاج‌خروس ریشه قرمز و تاج‌خروس سبز در شرایط آزمایشگاه و گلخانه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان انجام شد. در آزمایش اول سبز شدن بذر گونه‌های مختلف تاج خروس در هشت عمق کاشت شامل صفر، 1، 2، 3، 4، 5، 7 و 10 سانتی‌متر کاشته شدند. در آزمایش دوم بذرها به مدت 5، 10 و 15 دقیقه در معرض دماهای 50، 60، 70، 80، 90، 100 و 110 درجه سلسیوس قرار گرفتند.
یافته‌ها: همه بذرهای تاج‌خروس خوابیده و تاج‌خروس سبز درلایه سطحی خاک سبز شدند؛ اما در تاج‌خروس سفید، ریشه قرمز و هیبرید به‌ترتیب 93، 83 و 3 درصد بذرها در سطح خاک سبز شدند. با افزایش عمق دفن به یک‌سانتی‌متر، درصد سبز شدن، بذرهای گونه‌های مختلف تاج‌خروس، به میزان قابل توجهی کاهش یافت و از عمق 2 سانتی‌متر به بعد، درصد سبز شدن بسیار اندک بود. آزمون جوانه‌زنی انجام‌شده روی بذرهای بازیافت شده نشان داد که با توجه به نوع گونه و عمق دفن، صفر تا 16 درصد از بذرها قادر به جوانه‌زنی در محیط پتری بودند و قسمت عمده بذرهای جوانه نزده نیز سالم بودند. در همه گونه‌ها به جز تاج‌خروس هیبرید، دماهای بالا سبب کاهش درصد جوانه‌زنی شد.
نتیجه گیری: با توجه به کاهش درصد سبزشدن گونه‌های مختلف تاج‌خروس از عمق بیشتر از یک سانتی­متری خاک، استفاده از روش‌های خاک‌ورزی حفاظتی و متداول می‌تواند در کاهش آلودگی مزارع به این علف‌های هرز مؤثر باشد. به همچنین نظر می‌رسد دماهای بالا، اگر چه باعث کاهش آلودگی مزارع به علف‌هرز می‌شوند، اما تأثیر قابل توجهی در تخلیه بانک‌بذر آن‌ها ندارند.

جنبه‌های نوآوری:
1- پویایی بذر گونه‌های مختلف تاج خروس تحت تأثیر عمق دفن و دمای بالا قرار گرفت.
2-  دفن عمیق بذرهای گونه‌های مختلف تاج خروس سبب پایداری بذر آنها در بانک بذر خاک می‌شود.

فرزانه امیری کیا، مجید نبی پور، معصومه فرزانه،
جلد 10، شماره 1 - ( 6-1402 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: استفاده از فناوری پیش‌تیمار بذر به‌منظور تسریع در جوانه‌زنی و ظهور گیاهچه گیاهان چند منظوره همچون گیاه شورپسند خارشتر با قابلیت تولید دارو و علوفه در شرایط تنش‌های محیطی و یا کاربرد آب‌های نامتعارف شور (همچون آب خلیج‌فارس) امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی روش‌های پیش‌تیمار بذر و سطوح شوری مختلف بر جوانه‌زنی، ظهور گیاهچه و برخی پاسخ‌های رشدی گیاه خارشتر انجام پذیرفت.
مواد و روش‌ها: دو آزمایش مجزا هر یک به‌صورت اسپیلت‌فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه و گلدان در شرایط مزرعه آزمایشی گروه مهندسی‌تولید و ژنتیک‌گیاهی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال زراعی 1400-1399 اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی در دو آزمایش شامل سطوح مختلف شوری (آب شهری با هدایت الکتریکی 96/0 دسی‌زیمنس بر متر و 8 و 16 دسی‌زیمنس بر متر با استفاده از آب خلیج‌فارس) به‌عنوان عامل اصلی و روش‌های مختلف پیش‌تیمار بذر (بدون پیش‌تیمار، پیش‌تیمار آبی، پیش‌تیمار با هورمون جیبرلین 50 میلی‌گرم در لیتر و پیش‌تیمار آبی+پیش‌تیمار با هورمون جیبرلین 50 میلی‌گرم در لیتر) و گونه‌های (Alhagi maurorum و A. graecorum) به‌عنوان عامل‌های فرعی در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج نشان‌دهنده تأثیر معنی‌دار برهمکنش شوری×گونه×پیش‌تیمار بر تمام صفات مورد مطالعه در دو آزمایش بود. با توجه به نتایج مقایسه میانگین‌ها بیشترین مقدار صفات درصد جوانه‌زنی بذر، شاخص بنیه بذر، درصد ظهور گیاهچه، ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، ماده‌خشک‌کل و هدایت روزنه‌ای در گونه A. graecorum و تیمار توام آب شهری با هدایت الکتریکی 96/0 دسی‌زیمنس بر متر و پیش‌تیمار آبی+پیش‌تیمار با هورمون جیبرلین 50 میلی‌گرم در لیتر به‌ترتیب با 1/29، 2/90، 0/24، 3/32، 5/52، 1/52 و 4/32 درصد افزایش نسبت به تیمار عدم اعمال پیش‌تیمار و شوری حاصل شد. نتایج آماره‌های حاصل از برازش تابع لجستیک نیز بر صفت درصد ظهور گیاهچه نشان داد که این تابع به‌خوبی توانسته است روند ظهور گیاهچه را در هر دو گونه مورد مطالعه، در سطوح مختلف پیش‌تیمار و در هر سطح تنش شوری در برابر زمان توصیف کند (R2adj≥0.98 و RMSE≤3.38). بنابر نتایج در دو گونه مورد مطالعه اگرچه روند کاهش ظهور گیاهچه از سطح 8 دسی‌زیمنس بر متر آغاز گردید، اما در سطح 16 دسی‌زیمنس بر متر اعمال تنش شوری شیب افزایش درصد ظهور گیاهچه به ازای زمان کندتر بوده است.
نتیجه‌گیری: حال به‌منظور کشت و بهره‌وری از اراضی شور حاشیه سواحل و نیز احیای مراتع کشور، گونه A. graecorum تحت تیمار توام پیش‌تیمار آبی+پیش‌تیمار با هورمون جیبرلین 50 میلی‌گرم در لیتر نسبت به دیگر سطوح تیماری قابل توصیه است.

جنبه‌های نوآوری:
1- پاسخ‌های جوانه‌زنی و رشدی دو گونه گیاه خارشتر بومی ایران و امکان تولید در شرایط آبیاری با آب شور خلیج‌فارس بررسی شد.
2- از روش پیش‌تیمار بذر به‌منظور تسریع در جوانه‌زنی، ظهور گیاهچه و بهبود برخی صفات دو گونه گیاه خارشتر مورد مطالعه استفاده گردید.

مهناز کندی، آسا ابراهیمی، مرجان دیانت، حمید سعیدیان،
جلد 10، شماره 1 - ( 6-1402 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: علف‌های هرز یکی از مهم‌ترین معضلات در کشاورزی هستند و باعث خسارت‌های زیادی به محصول می‌شوند. استفاده بی‌رویه از علف‌کش‌ها در دهه‌های اخیر منجر به اثرات مضری روی محیط زیست و موجودات زنده از جمله انسان گردیده است. برای مقابله با این مشکلات امروزه تلاش بر کاهش اتکاء به علف‌کش‌های مصنوعی و تغییر جهت به سمت کشاورزی پایدار به عنوان جزئی از مدیریت تلفیقی علف‌های‌هرز است. در بین ترکیبات طبیعی، اسانس‌ها که از اجزای گیاهان معطر و دارویی می‌باشند برای کشف علف‌کش‌های جدید مورد بررسی قرار گرفتند.
مواد و روش‌ها: به منظور بررسی اثرات اسانس بومادران (Achillea wilhelmsii C. Koch) بر جوانه‌زنی و رشد گیاهچه خرفه (Portulaca oleracea L.) و چاودار (Secale cereal L.) دو آزمایش به‌صورت عاملیل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات انجام شد. عامل اول نوع اسانس در دو سطح (طبیعی و نانو امولسیون) و عامل دوم غلظت اسانس در شش سطح (صفر، 100، 200، 400، 800 و 1000 میکرولیتر در لیتر) بودند.
یافته‌ها: تصاویر به‌دست آمده از میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد که ذرات به نسبت کروی و اندازه آن‌ها بین 1 تا 100 نانومتر بود. پتانسیل زتا نانو امولسیون اسانس 8/13- میلی‌ولت بود که نشان‌دهنده پایداری ذرات بود. هر دو نوع اسانس درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، طول ریشه‌چه، طول ساقه‌چه و وزن خشک گیاهچه هر دو علف هرز را کاهش دادند و با افزایش غلظت، درصد جوانه‌زنی به میزان بیشتری کاهش یافت. خرفه تیمار شده با اسانس طبیعی در غلظت 200 میکرولیتر در لیتر میزان 25/55 درصد جوانه زد ولی در همین غلظت درصد جوانه‌زنی بذرهای تیمار شده با نانو امولسیون اسانس 50/30 درصد بود. غلظت 800 میکرولیتر در لیتر نانو امولسیون اسانس توانست به طور کامل از جوانه‌زنی و رشد گیاهچه خرفه جلوگیری کند. نانو امولسیون اسانس در غلظت 1000 میکرولیتر در لیتر کاملا از جوانه‌زنی بذر چاودار جلوگیری کرد. سرعت جوانه‌زنی تحت تاثیر اسانس بومادران کاهش یافت و تا غلظت 200 میکرولیتر در لیتر تفاوتی بین دو نوع اسانس وجود نداشت اما در غلظت 800 میکرولیتر در لیتر سرعت جوانه‌زنی بذر چاودار تیمار شده با نانو امولسیون و طبیعی به ترتیب به 32/0 و 40/1 تعداد در روز رسید که این تفاوت معنی‌دار بود.
نتیجه‌گیری: درصد بازداری صفات بررسی شده در هر دو گونه علف‌هرز نشان داد که نانو امولسیون اسانس موثرتر از اسانس طبیعی بود. اسانس بومادران روی علف‌هرز خرفه در مقایسه با چاودار موثرتر بود. اسانس‌ها اثرات مشابهی روی علف‌های هرز ندارند و اثرات بازدارندگی آن‌ها بسته به غلظت و گونه علف‌هرز متفاوت خواهد بود و انتخابی بودن این ترکیبات باید مورد بررسی قرار گیرد. تولید نانو اسانس بومادران به عنوان علف‌کش طبیعی راهکاری برای مهار علف‌های هرز در نظام‌های کشاورزی آلی ارائه می‌دهد.

جنبه‌های نوآوری:
 1- ذرات نانو امولسیون از اسانس بومادران تولید شد.
 2- ذرات نانو امولسیون نسبت به اسانس طبیعی اثرات بازددارندگی بیشتری روی جوانه‌زنی علف‌های‌هرز مورد بررسی داشتند.

محبوبه شهبازی، جعفر اصغری، بهنام کامکار، ادریس تقوای سلیمی،
جلد 10، شماره 2 - ( 12-1402 )
چکیده

چکیده مبوسط
مقدمه: جوانه ­زنی از مهم­ترین مراحل نمو یک گیاه و تعیین­کننده­ی موفقیت ظهور یک علف‌هرز در یک بوم نظام زراعی می­باشد، زیرا اولین مرحله­ای است که در آن علف‌هرز به رقابت جهت تصاحب یک آشیانه­ ی اکولوژیک می­ پردازد. عوامل محیطی مختلف از جمله دما و رطوبت، جوانه­ زنی بذرهای علف‌هرز را تحت تأثیر قرار می­دهند. روش‌های مدل‌سازی، قابلیت پیش‌بینی جوانه‌زنی، ظهور گیاهچه و استقرار گونه‌های علف ‌ هرز را دارند. توانایی پیش­ بینی جوانه­ زنی علف­های­هرز در پاسخ به شرایط محیطی جهت توسعه­ ی برنامه­ های کنترل­ محور بسیار موثر است. پژوهش حاضر با هدف تعیین دمای ویژه  جوانه‌زنی و همچنین ارزیابی بهترین مدل جهت کمی­ سازی واکنش سرعت جوانه­ زنی بذر علف‌هرز آمبروزیا تحت شرایط تنش رطوبتی مختلف طراحی و اجرا شد.
مواد و روش­ها: آزمایش به ­صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. عوامل مورد بررسی شامل دما با هشت سطح (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سلسیوس) و پتانسیل رطوبتی با شش سطح (صفر، 3/0-، 6/0-، 9/0-، 2/1-و 5/1- مگاپاسکال) بودند. برای کمّی ­­سازی واکنش سرعت جوانه­ زنی بذر آمبروزیا به دما از سه مدل رگرسیون غیرخطی دندان مانند، بتا و دو تکه­ ای استفاده شد.
یافته­ ها: نتایج نشان داد تأثیر دما، پتانسیل رطوبتی و برهمکنش آن­ها بر حداکثر جوانه­ زنی، سرعت جوانه­ زنی و زمان لازم برای رسیدن به 10، 50 و 90 درصد جوانه ­زنی معنی­ دار بود. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش دما از 10 تا 25 درجه سلسیوس، درصد و سرعت جوانه ­زنی افزایش یافت و با منفی­ تر شدن پتانسیل رطوبتی، درصد و سرعت جوانه­ زنی کاهش یافت. در مقایسه سه مدل استفاده شده با توجه به پارامترهای جذر میانگین مربعات، ضریب تبیین، ضریب تغییرات و ضرایب a و b مناسب­ترین مدل جهت تخمین دماهای ویژه جوانه‌زنی آمبرزویا مدل بتا  بود. دمای پایه، دمای مطلوب و سقف با استفاده از مدل بتا به­ترتیب 88/3، 25 و 40 درجه سلسیوس بود.
نتیجه­ گیری: استفاده از مدل­  بتا جهت کمّی­‌سازی  پاسخ جوانه­ زنی بذر آمبروزیا به سطوح مختلف پتانسیل رطوبتی در دماهای مختلف دارای نتایج قابل قبولی بود؛ بنابراین با استفاده از خروجی این مدل­ در دماهای مختلف می­ توان سرعت جوانه­ زنی را در پتانسیل­ های مختلف رطوبتی پیش­ بینی نمود.

جنبه‌های نوآوری:
1- دماهای ویژه جوانه‌زنی و تأثیر پتانسیل رطوبتی بر علف‌هرز آمبروزیا بررسی شد.
2- مدل‌های مختلف برای کمّی ‌سازی واکنش سرعت جوانه‌زنی به دما و پتانسیل‌های مختلف رطوبتی برآورد شد.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهشهای بذر ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Seed Research

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.