8 نتیجه برای مقدم
سید محمد سیدی، محمد خواجه حسینی، پرویز رضوانی مقدم، حمید شاهنده،
جلد 2، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1394 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تیمارهای کود و پرایمینگ با محلول فسفات دی هیدروژن پتاسیم بر سبز شدن و رشد هتروتروفیک گیاهچههای سیاهدانه (Nigella sativa L.) آزمایشهایی در سال 1392-1391 در آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. در آزمایش اول، ترکیب فاکتوریل اصلاحکنندههای خاک آهکی (شامل ورمی کمپوست (V) + باکتری تیوباسیلوس (T)، گوگرد بهصورت عنصری میکرونیزه (S) + T، V+S+T و شاهد) و سه سطح کاربرد فسفر (صفر، 30 و 60 کیلوگرم در هکتار از منبع فسفات دی آمونیوم) طی دوره رشد گیاه مادری، تیمارهای آزمایش بودند. در آزمایش دوم، تیمارهای انتخاب شده از آزمایش اول (با درصد سبز شدن کمتر از 60 درصد) و پرایمینگ بذر (عدم پرایمینگ، هیدرو پرایمینگ، پرایمینگ فسفر با محلولهای 100، 300 و 500 میلیمولار فسفات دی هیدروژن پتاسیم) به ترتیب عامل اول و دوم آزمایش بودند. بر اساس نتایج آزمایش اول، افزایش حلالیت فسفر ناشی از کاربرد اصلاحکنندههای خاک آهکی (V+T و V+S+T)، در مقایسه با شاهد، نقش معنیداری در افزایش درصد سبز شدن بذرهای سیاهدانه (به ترتیب تا 50 و 54 درصد) داشتند. در آزمایش دوم نیز پرایمینگ فسفر در سطح 300 میلیمولار منجر به افزایش معنیدار درصد تخلیه ذخایر بذر، کارایی استفاده از ذخایر بذر و افزایش درصد سبز شدن سیاهدانه (به ترتیب تا 9، 143 و 29 درصد) شد. علاوه بر این، بین میزان فسفر بذر پویا شده و درصد سبز شدن بذرهای سیاهدانه همبستگی مثبت و معنیداری به دست آمد (R2= 0.90 **).
بیتا اسکویی، اسلام مجیدی هروان، آیدین حمیدی، فواد مرادی، علی مقدم،
جلد 2، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1394 )
چکیده
این آزمایش در سال 1392 در دو منطقه شامل: مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل (مغان) و مؤسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال کرج بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارها عبارت بودند: تاریخ کاشت در سه سطح (20 اردیبهشت، 4 خرداد و 19 خرداد)، رطوبت بذر در زمان برداشت، در چهار سطح (30، 25، 20 و 15 درصد) و اندازه بذر، در سه اندازه بذری پهن، گرد و متوسط. صفات مورد مطالعه شامل آزمون جوانهزنی استاندارد، متوسط زمان لازم برای جوانهزنی، شاخص وزنی و طولی بنیه گیاهچه، درصد جوانهزنی در آزمون ظهور ریشهچه و آزمون سرما، بود. نتایج نشان داد که با تأخیر در کاشت کیفیت بذرهای تولیدی کاهش یافت، این کاهش با برداشت دیرهنگام بارزتر دیده شد و میزان کاهش در بذرهای گرد بیش از اندازههای پهن و متوسط بود. حداقل درصد جوانهزنی و بنیه در بذرهای اندازه گرد حاصل از تاریخ کاشت سوم و رطوبت برداشت 15 درصد مشاهده شد. لذا توصیه میشود جهت تولید بذر، کشت ذرت قبل از هفته اول خردادماه پایان یابد و زمانی که رطوبت بذرهای تولیدی به 30 درصد رسید برداشت بلال آغاز گردد و از تأخیر در زمان برداشت خودداری شود.
سامان شیدائی، حسین حیدری شریف آباد، آیدین حمیدی، قربان نورمحمدی، علی مقدم،
جلد 2، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1394 )
چکیده
بهمنظور ارزیابی زوال بذر سویا رقم ویلیامز در استان اردبیل تحقیقی بهصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سال 1392 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل سه قوه نامیه 80%، 85% و 90%، سه میزان رطوبت اولیه بذر شامل رطوبت 10%، 12% و 14% و دو شرایط نگهداری بذر در انبار متداول مرکز تحقیقات کشاورزی مغان و انبار کنترل شده در کرج در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد بذرهای با رطوبت اولیه بالا بهطور معنیداری درصد گیاهچههای عادی، سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه گیاهچه پایینتری داشتند. همچنین مشخص گردید که بین دو سطح رطوبتی 10 و 12% تفاوت معنیداری مشاهده نشد؛ بنابراین، رطوبت بذر سویای 12 درصد رطوبت مناسبی برای نگهداری بذر میباشد. افزایش رطوبت بذر به بیش از 12 درصد سبب زوال سریعتر بذر سویا گردید، بهطوری که بذرهای با محتوی رطوبتی اولیه بالا بهویژه در شرایط انبار کردن نامناسب کیفیت خود را سریعتر از دست داده و در شرایط مزرعهای به دلیل کاهش تراکم نهایی سبب کاهش عملکرد گردید. نگهداری بذرها در شرایط کنترل شده سبب کاهش سرعت زوال بذرها گردید. همچنین افزایش درصد رطوبت بذر در شرایط انبار معمولی مغان اثر مضر بیشتری بر روی کیفیت بذر گذاشت و اثر رطوبت بذر بههمراه دما و رطوبت نسبی بالای محیط در انبار مغان سبب تشدید زوال بذر سویا گردید. نتایج این آزمایش نشان دادند بذرهای با قوه نامیه بالا پس از انبار کردن کیفیت بذر بالاتری داشتند ولی رطوبت بذر و شرایط انبار کردن عوامل مهمتری نسبت به قوه نامیه اولیه میباشند بهطوریکه اثر قوه نامیه در بذرهای نگهداری شده با رطوبت بالا در انبار مغان معنیدار نبود.
سید مهدی جوادزاده، پرویز رضوانی مقدم، محمد بنایان اول، جواد اصیلی،
جلد 3، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1395 )
چکیده
گیاه چای ترش یکی از گیاهان مهم دارویی و صنعتی از خانواده پنیرکیان است که در سطح وسیعی از استان سیستان و بلوچستان کشت میشود. در یک مطالعه آزمایشگاهی، تأثیر درجه حرارتهای مختلف بر جوانهزنی بذرهای گیاه چای ترش مورد بررسی قرار گرفت و درجه حرارتهای کمینه، بهینه و بیشینه جوانهزنی آنها، بهصورت طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار تعیین شد. برای این منظور تیمارهای دمایی 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 40، 45 و 50 درجه سانتیگراد در نظر گرفته شد. دماهای ویژه جوانهزنی بذر بر اساس سه مدل خطوط متقاطع، مدل پنج پارامتری بتا و مدل چندجملهای درجه دو برآورد شد. صفات مورداندازهگیری عبارت بودند از درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی و میانگین زمان جوانهزنی که اثر دما بر تمامی صفات مورد اندازهگیری معنیدار بود. نتایج بهدستآمده از تجزیه رگرسیون دادهها نشان داد که بهترین مدل در ارتباط با دمای ویژه این گیاه مدل پنج پارامتری بتا بود و با توجه به نتایج بهدستآمده از این مدل، میتوان گفت که دمای کمینه و بهینه چای ترش به ترتیب 04/4 و 83/29 درجه سانتیگراد است.
نفیسه تقی زاده، غلامعلی رنجبر، قربانعلی نعمت زاده، محمدرضا رمضانی مقدم،
جلد 4، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1396 )
چکیده
شوری یکی از مهمترین عوامل محدودکننده کشاورزی است. پنبه بهعنوان یک گیاه روغنی-الیافی از جمله گیاهان مهم صنعتی به شمار میرود. مرحله جوانهزنی و گیاهچهای از حساسترین مراحل رشد پنبه به شوری هستند. در این تحقیق، 14 رقم آلوتتراپلوئید تجاری و محلی پنبه از نظر تحمل به شوری بررسی شدند. ابتدا این رقمها در آزمایشهای فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به روش ساندویچی و در شرایط آزمایشگاهی مورد آزمون جوانهزنی در سطوح شوری 0، 8 و 16 دسیزیمنس بر متر قرار گرفتند. سپس صفات طول ریشهچه و ساقهچه، وزنتر و خشک ریشهچه و ساقهچه، درصد جوانهزنی، ضریب آلومتری، درصد آب گیاهچه و شاخص بنیه بذر اندازهگیری و شاخصهای تحمل به تنش بر اساس عملکرد زیستی (وزن خشک گیاهچه) در محیط تنش و غیر تنش محاسبه شدند و بر طبق این شاخصها رقمها در دو سطح 8 و 16 دسیزیمنس بر متر تجزیه به مؤلفههای اصلی شده و نمودار بای پلات رسم شد و در نهایت دندروگرام دستهبندی رقمها بر اساس شاخصهای STI (شاخص تحمل به تنش)، SSI (شاخص حساسیت به تنش)، عملکرد در محیط تنش و غیر تنش رسم شد. نتایج به دست آمده از تجزیه واریانس اثر رقم، شوری و برهمکنش شوری و رقم نشان داد، صفات وزن خشک ریشه، وزن خشک ساقه، وزنتر ریشه، طول ساقه، شاخص بنیه گیاهچه، درصد آب گیاهچه، ضریب آلومتریک، وزن خشک گیاهچه، طول گیاهچه در سطح یک درصد و در صفات وزنتر ساقه، طول ریشه در سطح پنج درصد معنیدار بودند. دستهبندی و بایپلات رقمها بر اساس شاخصهای STI و SSI در سطح شوری 8 و 16 دسیزیمنس بر متر نشان داد که رقمهای سپید و گیزا در هر دو سطح در دسته متحملها و رقم کاشمر در هر دو سطح در گروه حساسها در مرحله جوانهزنی بودند.
جنبههای نوآوری:
- واکنش ارقام پنبه مورد مطالعه در برابر تنش شوری متفاوت بود.
- افزایش تنش شوری سبب کاهش معنیداری در خصوصیات جوانهزنی ارقام پنبه مورد مطالعه شد.
- تجزیه بای پلات و خوشهبندی بر اساس شاخصهای تنش STI و SSI روشی مناسب برای دستهبندی ارقام پنبه بود.
پیمان علیقلی زاده مقدم، غلامعلی رنجبر، حمید نجفی زرینی، حسین شهبازی،
جلد 7، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: جوانهزنی از مهمترین مراحل رشد گیاه است که دوام، استقرار و عملکرد نهایی گیاهان زراعی را تعیین میکند و در مناطقی که استقرار موفق گیاه در اثر وجود شرایط خشکی با مشکل مواجه میشود، اصلاح صفات جوانهزنی یکی از اهداف اصلاحی مهم بشمار میآید. مطالعه حاضر بمنظور تعیین تأثیر سطوح مختلف تنش اسمزی بر خصوصیات جوانهزنی و ارتباط این صفات با عملکرد تعدادی از ارقام گندم نان مورد کاشت در مناطق سردسیری طراحی و اجرا گردید.
مواد و روشها: آزمایش جوانهزنی به روش کاغذ صافی مرطوب و ظروف پتری به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد که در آن فاکتور اول شامل 20 رقم گندم نان (ارقام دیم و ارقام آبی متحمل به تنش خشکی پایان فصل) و فاکتور دوم شامل 3 سطح تنش اسمزی (بدون تنش و تنش اسمزی 3- و 6- بار) بود. در این آزمایش، صفات طول غلاف ساقهچه (کولئوپتیل)، طول ساقهچه، وزن ساقهچه، طول ریشهچه، وزن ریشهچه، نسبت طول و وزن ریشهچه به ساقهچه، زاویه رشد ریشههای بذری و سرعت جوانهزنی و شاخص تنش جوانهزنی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در آزمایش مقایسه عملکرد 20 رقم فوق در شرایط بدون تنش و تنش خشکی انتهایی مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها: نسبت طول و وزن ریشهچه به ساقهچه و وزن ساقهچه بیشترین حساسیت و تعداد ریشهچه کمترین حساسیت را به تنش اسمزی داشت. افزیش طول ریشهچه همزمان با کاهش وزن ریشهچه تحت تنش، نشان داد که در اثر تنش، ریشهها طویلتر و باریکتر شدهاند. در شرایط بدون تنش 11 ژنوتیپ شامل ژنوتیپهای هشترود، آذر 2، صائین، CD62-6، CD91-12، میهن، باران، حیدری، هما، کراس آذر 2 و زارع دارای طول غلاف ساقهچه بیشتری بودند. در تنش 3- بار نیز 11 ژنوتیپ دارای بیشترین طول غلاف ساقهچه بودند که بالاترین مقادیر به هشترود، حیدری و صائین اختصاص یافت. در تنش 6 بار، لاینهای CD91-12 و CD62-6، هشترود، هما، پیشگام و زارع دارای بیشترین طول غلاف ساقهچه بودند. از لحاظ سرعت جوانهزنی در تنش 3- بار کراس آذر 2 دارای بیشترین سرعت و صائین، CD62-6، گاسکوژن و HD2985 در رتبههای بعدی قرار گرفتند. در تنش 6 بار کراسآذر 2 و HD2985 دارای بیشترین سرعت و گاسگوژن، CD62-6 و صائین در مقام بعدی قرار گرفتند. از لحاظ شاخص تنش جوانهزنی (GSI) در هر دو شرایط 3- و 6- بار ارقام صائین، کراسآذر 2، CD62-6 و HD2985 دارای برتری بودند. از لحاظ عملکرد دانه در شرایط بدون تنش ارقام آبی گاسگوژن، حیدری، پیشگام، اروم و زرینه دارای بیشترین عملکرد بوده و ارقام باران، HD2985، C-88-4، C-90-11 و کراس آذر 2 در مقام بعدی قرار گرفتند. در شرایط تنشدار ارقام باران، گاسگوژن، HD2985، کراس آذر 2، حیدری و زرینه دارای بهترین عمکرد بودند. بر اساس شاخص STI ارقام گاسکوژن، حیدری، لاین HD2985 و زرینه متحملترین ژنوتیپ ها به تنش خشکی بودند. تجزیه خوشهای ژنوتیپ های مورد مطالعه را در 3 خوشه گروه بندی کرد.
نتیجه گیری: اختلاف معنی دار در تمام صفات مورد بررسی در بین ژنوتیپها حاکی از وجود تنوع ژنتیکی کافی برای اعمال گزینش در صفات جوانهزنی است. ارقام صائین، زارع، پیشگام، صدرا، باران و میهن در مجموع دارای صفات جوانهزنی مطلوبی هستند. تحت تنش، از بین صفات گیاهچه ای زاویه ریشه و سرعت جوانهزنی قویترین روابط را با عملکرد دانه نشان داده و به عنوان معیار غیر مستقیم گزینش تحمل به خشکی در گندم پیشنهاد میشوند.
جنبههای نوآوری:
1- ژنوتیپهای مورد آزمایش جدیداً نامگذاری شده و یا جزو لاینهای پیشرفته بوده و از لحاظ صفات جوانهزنی برای اولین بار مطالعه میشوند.
2- صفت زاویه رشد ریشههای بذری از طریق کاغذ صافی مربوط در مطالعات اندکی مورد توجه قرار گرفته است.
حسن غلامی، روح اله عبدالشاهی، مهدی مهیجی، محسن اسماعیل زاده مقدم،
جلد 9، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: کلئوپتیل از ساقهچه و برگ اول حفاظت مینماید تا از جنین به سطح خاک منتقل شوند. کلئوپتیل برای استقرار گیاه بسیار ضروری است. ارقامی که کلئوپتیل و مزوکوتیل بلندتری دارند عمیقتر کشت میشوند و در شرایط تنش خشکی موفقتر هستند. با این وجود، اطلاعات اندکی در مورد ژنتیک آنها وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی طول کلئوپتیل و مزوکوتیل در ارقام ایرانی، خارجی و لاینهای حاصل از برنامههای بهنژادی دانشگاه شهید باهنر کرمان و بررسی ژنتیک این صفات است.
مواد و روشها: در این پژوهش 30 ژنوتیپ گندم نان از منشاء ایران، سیمیت، ایکاردا، آمریکا و استرالیا و 5 لاین حاصل از برنامه بهنژادی دانشگاه شهید باهنر کرمان در عمق 10 سانتیمتری خاک مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی با 7 تکرار کشت شد. هر کرت شامل سه خط به طول دو متر و فاصله بذرها از همدیگر ۵ سانتی متر بود. در هنگام برداشت بوتهها با استفاده از بیل و به آرامی از خاک خارج شدند و حذف خاکها از ناحیه ریشه و شستشوی ریشه انجام شد. در این پژوهش صفات طول کلئوپتیل، طول مزوکوتیل، تعداد ریشه نخستین، طول ریشه، تعداد ریشه بذری، وزن خشک ریشه و وزن خشک اندام هوایی مورد اندازهگیری قرار گرفت.
یافتهها: کلئوپتیل و مزوکوتیل دو صفت مهم برای افزایش تحمل به خشکی در گندم نان هستند. در این پژوهش طول مزوکوتیل از 20/5 برای رقم اکسکلیبر تا 08/2 سانتیمتر برای رقم زاگرس متفاوت بود و وراثتپذیری (48/0) و پاسخ به گزینش (61/11 درصد) بالایی داشت. از طرف دیگر این صفت با طول کلئوپتیل (**53/0=r)، وزن ریشه (*38/0=r) و وزن اندام هوایی (*36/0=r) همبستگی مثبت و معنیداری داشت. صفات تعداد ریشه نخستین و تعداد ریشه بذری دارای بیشترین وراثتپذیری خصوصی (59/0) و طول ریشه دارای کمترین وراثتپذیری خصوصی (13/0) بود. به طور کلی، ارقام مناسب کشت در شرایط دیم، کلئوپتیل و مزوکوتیل بلندتری نسبت به ارقام فاریاب داشتند. وزن ریشه و اندام هوایی همبستگی مثبت و معنی داری (**82/0=r) با هم داشتند.
نتیجهگیری: به طور کلی، برنامههای بهنژادی برای افزایش عملکرد در شرایط دیم و آبی متفاوت است. در برنامه بهنژادی گندم برای شرایط دیم باید بر روی صفات کلئوپتیل و مزوکوتیل تاکید ویژهای شود. این صفات تحت تأثیر عادت رشد گیاه قرار نگرفتند.
جنبههای نوآوری:
- مزوکوتیل ارقام ایرانی برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفت.
- لاینهای ایجاد شده مناسب شرایط دیم در دانشگاه شهید باهنر کرمان کلئوپتیل و مزوکوتیل مناسبی داشتند.
- کلئوپتیل و مزوکوتیل همبستگی مثبت و معنیداری با هم داشتند.
کریم دزینی، ابراهیم غلامعلیپور علمداری، زیبا اورسجی، علی نخزری مقدم، معصومه نعیمی،
جلد 11، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1403 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: گیاه گاوزبان آسا با نام علمی Caccinia macranthera از خانواده Boraginaceae و از لحاظ گیاهشناسی، یکساله، علفی و خودرو است. متابولیتهای ثانویه اغلب به یک گروه کوچک از گیاهان درون یک گونه منحصر میشوند که ترکیبات زیست فعال حاصل از آنها برخلاف متابولیتهای اولیه در اندامها و یا مراحل فنولوژیک خاصی از گیاهان یافت میشوند. گیاه گاوزبان آسا، با دارا بودن خواص پاداکسیدانی، پاد باکتریایی و دارویی از زیستتوده زیاد در مناطق خشک و نیمهخشک شرق استان گلستان برخوردار میباشد. معمولاً رهاسازی ترکیبات دگرآسیبی از برخی از گیاهان خودرو و هرز به محیط، خصوصیات جوانهزنی و ریخت شناسی و فیزیولوژیک محصولات زراعی و حتی علفهای هرز را با چالش جدی روبرو میسازد. این تحقیق بهمنظور ارزیابی پتانسیل دگرآسیبی گیاه گاوزبان آسا بر خصوصیات جوانهزنی، رشد گیاهچهای، فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و فعالیت پاداکسیدانی نخود فرنگی بهعنوان گیاه حساس به ترکیبات دگرآسیب رسان انجام شد.
مواد و روشها: آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در سال 1403 انجام شد. برای عصارهگیری، 5 گرم از پودر کل گیاه گاوزبان آسا (وزنی) با 100 میلیلیتر حلال آب مقطر (حجمی)، مخلوط شد. سپس از عصاره بهدست آمده از محلول پایه، غلظتهای مختلف (20، 40، 60، 80 و 100 درصد) تهیه شد. از آب مقطر خالص نیز بهعنوان نمونه شاهد استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که خصوصیات جوانهزنی نظیر درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، ساقهچه و گیاهچه، ضریب آلومتریک، شاخص طولی بنیه گیاهچه، وزن خشک ریشهچه، ساقهچه و گیاهچه، شاخص وزنی بنیه گیاهچه و بهعلاوه محتوای رنگیزه کلروفیل کل نخود فرنگی بهطور معنیداری تحت تأثیر غلظتهای مختلف عصاره آبی گیاه گاوزبان آسا کاهش یافت. در مقابل، متوسط زمان رسیدن نخود فرنگی به 50 درصد از جوانهزنی با افزایش غلظت عصاره آبی، افزایش نشان داد. بهطوریکه تفاوت در تأثیر غلظتهای مختلف گیاه گاوزبان آسا وابسته به حد آستانه غلظت آنها بود. این امر احتمالاً بهدلیل تجمع بیشتر ترکیبات دگرآسیب حاضر در عصاره آبی بهویژه آلکالوئیدها و فنولها با افزایش غلظت میباشد. صفات فیزیولوژیک نظیر اسمولیتهای سازگار (محتوای پرولین و قندهای محلول)، فنول کل و فعالیت پاداکسیدانی در ریشهچه و ساقهچه نخود فرنگی تحت تنش دگرآسیبی عصاره آبی نیز از روند افزایشی برخوردار بودند. بنابراین کاهش در خصوصیات جوانهزنی و رشد گیاهچهای نخود فرنگی را میتوان به عدم کفایت این حفاظت کنندهها در برابر تنش اکسیداتیو زیاد گاوزبان آسا مرتبط دانست.
نتیجهگیری: باتوجه به اثبات اثر دگرآسیبی گیاه خودرو گاوزبان آسا و درا بودن زیستتوده زیاد در مناطق خشک و نیمهخشک بهویژه در شرق استان گلستان، شاید بتوان از ترکیبات زیست فعال موجود در این گیاه بهعنوان علفکش سازگار با محیط زیست استفاده نمود. این امر نیازمند اثبات اثر مثبت آن بر سایر گونهها میباشد.
جنبههای نوآوری:
- تفاوت در تجمع ترکیبات دگرآسیب ناشی از غلظتهای مختلف عصاره آبی گاوزبان آسا سبب اثر کاهشی متفاوت در صفات مورفوفیزیولوژیک در نخود فرنگی میشود.
- ترکیبات زیست فعال موجود در گاوزبان آسا میتوانند بهعنوان گزینه مناسبی برای تولید علفکشهای سازگار با محیط زیست باشند.