5 نتیجه برای انصاری
سید علی طباطبایی، امید انصاری،
جلد 3، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1395 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر کاربرد سالیسیلیک اسید و جیبرلیک اسید بر شاخصهای جوانهزنی و تغییرات پروتئین، کاتالاز و پرولین بذر کلزا تحت شرایط تنش مس، آزمایشی بهصورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملاً تصادفی و با 3 تکرار انجام شد. عامل اول شامل 4 سطح تنش سولفات مس (صفر، 10، 20 و 30 میلیگرم در لیتر) و عامل دوم شامل 4 سطح، پیشتیمار بذر با 50 میلیگرم در لیتر سالیسیلیک اسید و جیبرلیک اسید، هیدروپرایم و بذر بدون پیشتیمار (شاهد) بود. نتایج نشان داد با افزایش در سطوح تنش سولفات مس شاخصهای جوانهزنی (درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، درصد گیاهچه طبیعی، طول گیاهچه و بنیه بذر) کاهش یافت و استفاده از سالیسیلیک اسید، جیبرلیک اسید و هیدروپرایم سبب افزایش در شاخصهای جوانهزنی شد. بالاترین درصد جوانهزنی (94 درصد)، سرعت جوانهزنی (75/30 بذر در روز)، درصد گیاهچه طبیعی (17/86 درصد)، طول گیاهچه (53/10 سانتیمتر) و بنیه بذر (08/9) از تیمار بذر با اسید سالیسیلیک بهدست آمد. تنش فلز سنگین مس (سولفات مس) سبب افزایش در میزان پرولین (35 درصد) و آنزیم کاتالاز (37 درصد) و کاهش در میزان پروتئین (65 درصد) شد ولی پیشتیمار بذر سبب افزایش در میزان پرولین و آنزیم کاتالاز و پروتئین در مقایسه با بذر پیشتیمار نشده در شرایط تنش و عدم تنش شد. در این پژوهش پیشتیمار بذر با سالیسیلیکاسید موجب افزایش شاخصهای جوانهزنی، فعالیت آنزیم کاتالاز، پرولین و پروتئین نسبت به تیمار شاهد شد.
امید انصاری، فرشید قادری فر، فرزاد شریف زاده، علی مرادی،
جلد 3، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1395 )
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی اثر دماهای مختلف بر جوانهزنی و تعیین دمای کاردینال جوانهزنی (دمای پایه، مطلوب و بیشینه جوانهزنی) چاودار کوهی، در دماهای 3، 5، 10، 15، 20، 25، 30 و 35 درجه سانتیگراد به اجرا درآمد. جهت کمیسازی واکنش سرعت جوانهزنی بذر چاودار کوهی به دما از 3 مدل رگرسیون غیرخطی دوتکهای، دندان مانند و بتا استفاده شد. نتایج نشان داد که دما علاوه بر درصد جوانهزنی بر سرعت جوانهزنی نیز اثرگذار است. در مقایسه 3 مدل استفادهشده با توجه به پارامترهای RMSE، CV، SE و نمودار خط 1:1، مناسبترین مدل جهت تخمین دماهای کاردینال چاودار کوهی مدل دندان مانند و بتا گزارش شد؛ اما بهدلیل بالا بودن SE برای دمای پایه و تخمین منفی دمای پایه در مدل بتا میتوان از بین دو مدل دندان مانند و بتا، مدل دندان مانند را بهعنوان مناسبترین مدل گزارش کرد. دمای پایه، مطلوب تحتانی، مطلوب فوقانی و سقف با استفاده از مدل دندان مانند بهترتیب بین 70/2 تا 17/3، 27/21 تا 00/30 و 00/35 تا 05/35 درجه سانتیگراد متغیر بود؛ بنابراین با استفاده از مدل دندان مانند و پارامترهای تخمین زده شده میتوان از این مدل در تهیه و ارزیابی مدلهای پیشبینی جوانهزنی استفاده کرد.
سید علی طباطبایی، امید انصاری،
جلد 5، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: آلودگی فلزات سنگین امروزه یکی از مشکلات مهم محیط زیست میباشد. این دسته فلزات با تجمع در زنجیره غذایی خطرات بسیار زیادی برای بشر و جانداران دارند. در بین فلزات سنگین سرب بهعنوان خطرناکترین فلز سنگین آلاینده محیط زیست بوده که بیشتر از طریق صنایع ساخت باطریهای سربی، افزودنیهای رنگ و بنزین، حشره کشها، کودهای شیمیائی، اگزوز اتومبیل و لحیم کاری وارد محیط زیست میگردد. از اینرو این پژوهش بهمنظور بررسی اثر سرب بر خصوصیات جوانهزنی و تغییرات بیوشیمیایی دو رقم گندم (ارقام چمران و کوهدشت) به اجرا درآمد.
مواد و روشها: بهمنظور ارزیابی خصوصیات جوانهزنی و تغییرات بیوشیمیایی دو رقم گندم تحت شرایط تنش سرب با استفاده از مدل سیگموئیدی سه پارامتره، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصافی با سه تکرار انجام شد. عامل اول شامل دو رقم چمران و کوهدشت و عامل دوم شامل 6 تنش نیترات سرب (صفر، 25/0، 50/0، 75/0، 1 و 5/1 میلیگرم در لیتر) بود.
یافتهها: نتایج نشان داد با افزایش سطوح نیترات سرب درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، درصد گیاهچه طبیعی، طول گیاهچه، وزن خشک گیاهچه و بنیه گیاهچه برای هر دو رقم کاهش یافت. نتایج مربوط به برازش مدل سیگموئیدی سه پارامتره نشان داد که حداکثر میزان صفات اندازهگیری شده و غلظتی از تنش سرب که صفات اندازهگیری شده به 50 درصد نهایی رسیدند مربوط به رقم چمران بود. بالاترین درصد جوانهزنی (96 درصد)، سرعت جوانهزنی (23 بذر در روز)، درصد گیاهچه طبیعی (33/93 درصد)، طول گیاهچه (07/13 سانتیمتر)، وزن خشک گیاهچه (07/0 گرم) و بنیه گیاهچه (18/12) مربوط به رقم چمران و شرایط بدون تنش بود ولی با رقم کوهدشت اختلاف معنیداری نداشت. بهطورکلی با افزایش شدت تنش سرب از صفر به 5/1 میلیگرم بر لیتر، درصد جوانهزنی برای ارقام چمران و کوهدشت بهترتیب کاهشی 82 و 93 درصدی و درصد گیاهچه طبیعی کاهشی 95 و 100 درصدی را نشان داد. با افزایش شدت تنش فلز سنگین سرب میزان پرولین و آنزیم کاتالاز در هر دو رقم افزایش یافت. در هر دو رقم با افزایش شدت تنش میزان پروتئین بهشدت کاهش یافت.
نتیجهگیری: بهطورکلی نتایج نشان داد که تنش سرب بهطور معنیداری بر شاخصهای جوانهزنی و کاتالاز، پرولین و پروتئین گندم تأثیر داشت. در نهایت میتوان بیان داشت که در مناطق با تجمع فلز سنگین سرب میتوان با انتخاب رقم مناسب تا حدودی خسارات ناشی از تنش سرب را جبران نمود که از بین دو رقم چمران و کوهدشت جهت کشت در چنین شرایطی رقم چمران بهنظر مناسبتر میباشد.
جنبههای نوآوری:
- بررسی اثر تنش سرب بر خصوصیات جوانهزنی بذر گندم.
- استفاده از تابع سه پارامتره سیگموئیدی جهت بررسی روند تغییرات بیوشیمیایی و جوانهزنی بذر گندم تحت شرایط تنش سرب.
سپیده نیکومرام، نعیمه بیاتیان، امید انصاری،
جلد 6، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: دما یکی از عوامل اولیه مهم کنترل کننده جوانهزنی میباشد. امروزه شیوه پیشتیمار بذر به عنوان عامل بهبود دهنده جوانهزنی و استقرار تحت تنشهای محیطی معرفی شده است. با استفاده از مدلهای رگرسیون غیرخطی میتوان پاسخ جوانهزنی بذر به دما و پرایمینگ بذر را کمیسازی کرد؛ بنابراین، این تحقیق بهمنظور بررسی اثر دما و پرایمینگ بر جوانهزنی و تعیین دمای کاردینال جوانهزنی (دمای پایه، مطلوب و بیشینه جوانهزنی) بذر کلزا به اجرا درآمد.
مواد و روشها: تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف پرایمینگ بذر (بذر بدون پرایمینگ، پرایمینگ با آب، اسید جیبرلیک 50 و 100 میلیگرم در لیتر) و دماهای مختلف (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سلسیوس) بود. با استفاده از مدل لجستیک 3 پارامتره، جوانهزنی بذر کلزا به سطوح مختلف دما و پرایمینگ بذر کمیسازی شد و درصد و زمان رسیدن به 50 درصد جوانهزنی بهدست آمد. جهت کمیسازی واکنش سرعت جوانهزنی بذر کلزا به دما از 3 مدل رگرسیون غیرخطی دو تکهای، دندان مانند و بتا استفاده شد. جهت مقایسه مدلها و تعیین مناسبترین مدل از شاخص ریشه میانگین مربعات، ضریب تببین، ضریب تغییرات و خطای استاندارد برای درصد جوانهزنی مشاهده شده در مقابل جوانهزنی واقعی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که دما و پرایمینگ علاوه بر درصد جوانهزنی بر سرعت جوانهزنی نیز اثر گذار بود. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش دما تا دمای مطلوب، درصد و سرعت جوانهزنی افزایش یافت و استفاده از تیمار پرایمینگ بذر، درصد و سرعت جوانهزنی را افزایش داد. در مقایسه 3 مدل استفاده شده با توجه به پارامترهای آماری مناسبترین مدل جهت تخمین دماهای کاردینال کلزا برای تیمار بدون پرایمینگ مدل دوتکهای و برای تیمار پیشانداز شده با اسید جیبرلیک 100 میلیگرم در لیتر و آب مدل دوتکهای و دندان مانند و برای تیمار پیشانداز شده با اسید جیبرلیک 50 میلیگرم در لیتر مدل دندان مانند بود. نتایج نشان داد که دمای پایه برآورد شده با استفاده از مدل دوتکهای برای بذر بدون پرایمینگ، پرایمینگ با آب، پرایمینگ با اسید جیبرلیک 50 و 100 میلیگرم در لیتر بهترتیب 54/3، 57/2، 34/2 و 34/2 درجه سلسیوس و با استفاده از مدل دندان مانند بهترتیب 34/3، 45/2، 21/2 و 83/2 درجه سلسیوس بود. دمای مطلوب با استفاده از مدل دوتکهای بهترتیب 62/24، 23/23، 69/23 و 38/24 درجه سلسیوس و با استفاده از مدل بتا 18/27، 66/27، 87/27 و 11/27 درجه سلسیوس، دمای مطلوب تحتانی و فوقانی با استفاده از مدل دندان مانند، 01/20 و 62/19، 25/16 و 87/19، 81/28 و 38/27 و 58/29 و 31/27 درجه سلسیوس، دمای سقف با استفاده از مدل دو تکهای 07/40، 52/40، 4/40 و 56/40 و با استفاده از مدل دندان مانند 17/40، 35/40، 61/39 و 91/40 درجه سلسیوس برآورد شد.
نتیجهگیری: استفاده از مدلهای رگرسیون غیرخطی (دو تکهای، دندان مانند و بتا) جهت کمیسازی پاسخ جوانهزنی بذر کلزا به سطوح مختلف پرایمینگ بذر و دماهای مختلف دارای نتایج قابل قبولی بود؛ بنابراین با استفاده از خروجی این مدلها در دماهای مختلف میتوان سرعت جوانهزنی را در تیمارهای مختلف پیشبینی نمود.
جنبههای نوآوری:
- اثر دما و پرایمینگ بر جوانهزنی بذر کلزا بررسی شد.
- دامنه دمایی جوانهزنی بذر کلزا تحت شرایط استفاده از تیمار پرایمینگ بذر تغییر مییابد.
امید انصاری، اسماعیل شیرغانی، خداداد شعبانی،
جلد 10، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1402 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: بهدلیل حساسیت بالای بذر به صدمات ناشی از بیماریها یا تنشهای محیطی جوانهزنی جزء مهمترین مراحل زندگی گیاهان مختلف محسوب میشود. جوانهزنی، یکنواختی جوانهزنی و سبزشدن بذرها بعد از طی دوره انبارداری اغلب در نتیجه زوال قدرت بذر کاهش مییابد، یکی از عوامل محیطی مهم تأثیر گذار بر جوانهزنی تنش رطوبتی است، بخصوص وقتی ذخیرهسازی نادرست باشد. پرایمینگ بذر با اسید جیبرلیک سبب بهبود خصوصیات گیاهچهای در گیاهان مختلف تحت شرایط مختلف محیطی میشود. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی تأثیر اسید جیبرلیک و زوال بذر بر شاخصهای جوانهزنی و بیوشیمایی (آنزیمهای آنتی اکسیدانتی) بذر گلرنگ (Carthamus tinctoriusL.) تحت شرایط تنش رطوبتی است.
مواد و روشها: بهمنظور مطالعه اثر اسید جیبرلیک بر شاخصهای جوانهزنی و تغییرات بیوشیمیایی (آنزیمهای آنتی اکسیدانتی) بذر پیر شده گلرنگ تحت شرایط تنش رطوبتی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملاً تصافی و با 4 تکرار انجام شد. عامل اول شامل سه سطح تنش رطوبتی صفر (شاهد)، 4/0- و 8/0- مگاپاسکال، عامل دوم شامل 9 سطح زوال (صفر، 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7 و 8 روز زوال در دمای 41 درجه سلسیوس) و عامل سوم شامل تیمار پرایمینگ بذر در سه سطح شاهد (بذر بدون پرایم)، صفر (هیدروپرایم) و پرایمینگ با اسید جیبرلیک 50 میلیگرم بر لیتر بود. جهت نشان دادن روند تغییرات شاخصهای جوانهزنی در سطوح مختلف زوال بذر از مدل سیگموئید سه پارامتره استفاده شد.
یافتهها: اثر تنش رطوبتی، زوال بذر و پرایمینگ بذر بر شاخصهای اندازهگیری شده از قبیل درصد و سرعت جوانهزنی، وزن خشک گیاهچه، درصد گیاهچه طبیعی، طول گیاهچه، بنیه بذر، فعالیت کاتالاز و آسکوربات پروکسیداز و همچنین پروتئین بذر معنیدار بود، بهطوری که با افزایش زوال بذر و تنش رطوبتی شاخصهای اندازهگیری شده کاهش یافتند. بیشترین میزان شاخصهای جوانهزنی اندازهگیری شده از پرایمینگ بذر با اسید جیبرلیک 50 میلیگرم بر لیتر در شرایط شاهد بدون زوال و شاهد رطوبتی بهدست آمدند. همچنین، پرایمینگ بذر با اسید جیبرلیک باعث افزایش در میزان فعالیت کاتالاز و آسکوربات پروکسیداز و پروتئین در مقایسه با بذر شاهد بدون پرایم در شرایط زوال و عدم زوال شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که، مناسبترین سطح پرایم استفاده شده، اسید جیبرلیک 50 میلیگرم بر لیتر بود که هم در شرایط تنش و هم شرایط نرمال و زوال و عدم زوال در مقایسه با سایر تیمارها اثر بیشتری بر شاخصهای اندازهگیری شده داشت از اینرو میتوان با استفاده از هورمون اسید جیبرلیک به بهبود شاخصهای جوانهزنی در نتیجه تغییر در فعالیتهای بیوشیمایی کمک نمود.
جنبههای نوآوری:
- اثر زوال و پرایمینگ بر جوانهزنی بذر گلرنگ تحت شرایط تنش رطوبتی بررسی شد.
- اثر پرایمینگ بر فعالیت کاتالاز و پراکسیداز بذر زوال یافته گلرنگ مورد بررسی قرار گرفت.