محمد محمدی، رضا توکل افشاری، جعفر نباتی، احسان اسکوئیان،
جلد 9، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: از عوامل اصلی عدم ثبات عملکرد نخود برخورد مراحل زایشی با خشکی و گرمای آخر فصل است، یکی از راهبردهای مناسب به منظور بهبود عملکرد نخود، کشت پاییزه آن است. از طرفی تنش یخزدگی از عوامل محدود کننده کشت پاییزه نخود محسوب میگردد. اخیراً، پیشتیمار بذر بهعنوان یک روش ضروری برای القای تحمل گیاهان در برابر تنشهای مختلف توسعهیافته است. پیشتیمار در پاسخهای دفاعی گیاه به تنش منجر به واکنش سریع گیاه خواهد شد. یخزدگی بهعنوان یکی از تنشهای محیطی، رشد و نمو بسیاری از گیاهان نقاط مختلف جهان را محدود میکند. مطالعات حاکی از این است که علاوه بر خوسرمایی، رویدادهای تنشزا کوتاهمدت زیستی و غیر زیستی به نام پیشتیمار نیز میتوانند تحمل گیاهان به یخزدگی را افزایش دهد. این فرآیند پاسخ به یخزدگی را بهطور مفید تغییر میدهد.
مواد و روشها: این پژوهش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی پژوهشکده علوم گیاهی در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1397 انجام شد. عوامل آزمایشی شامل تیمار دمایی در چهار سطح (صفر، 12-، 15- و 17- درجه سلسیوس)، پیش تیمار بذر در 10 سطح (شاهد (بدون پیشتیمار)، هیدروپرایمینگ، کلرید سدیم، اسید سالیسیلیک، نیتروپروساید سدیم، باکتریهای حلکننده فسفر و پتاسیم، آمینواسید، نیترات پتاسیم و سولفات روی) و ژنوتیپهای نخود در چهار سطح (MCC505، ILC8617، MCC495 و رقم سارال) بودند. در این آزمایش درصد بقاء، درصد نشت الکترولیتها، دمای 50 درصد کشندگی بر اساس نشت و دمای 50 درصد کشندگی بر اساس بقاء مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که کاربرد پیشتیمارهای هیدروپرایمینگ، نیتروپروساید سدیم و سولفات روی اثرات مطلوبی بر درصد بقاء و نشت الکترولیتها داشتند که از این میان تیمار نیتروپروساید سدیم توانست نسبت به تیمار شاهد در دمای 15- و 17- درجه سلسیوس در رقم سارال، دمای 15- درجه سلسیوس در ژنوتیپ ILC8617 و دمای 12- و 15- درجه سلسیوس در ژنوتیپ MCC495 منجر به افزایش درصد بقاء به ترتیب 23، 68، 58، 85 و 55 درصد شود. همچنین تیمار مذکور نسبت به تیمار شاهد در دمای 15- درجه سلسیوس در ژنوتیپ ILC8617 منجر به کاهش 13 درصدی نشت الکترولیتها شد. علاوه بر این تیمار مذکور نسبت به تیمار شاهد منجر به کاهش 40 درصدی دمای 50 درصد کشندگی بر اساس بقاء در ژنوتیپ MCC495 گردید.
نتیجهگیری: بهطورکلی نتایج بیانگر افزایش نشت الکترولیتها و کاهش درصد بقاء تحت تنش یخزدگی بود. کاربرد پیشتیمار با القای تحمل به یخزدگی، توانست فراتر از تیمار شاهد خوسرما شده پیش رود و منجر به کاهش دمای 50 درصد کشندگی بر اساس بقاء و نشت الکترولیتها در ژنوتیپ MCC495 گردد. علاوه بر این پاسخ پیشتیمار به منظور تحمل به یخزدگی میان نشت الکترولیت و درصد بقاء بیشتر در حفظ بقاء مؤثر بود.
جنبههای نوآوری:
1- تأثیر پیشتیمارهای مختلف بر تحمل به یخزدگی بذر نخود بررسی و مشخص شد.
2- آستانه تحمل به یخزدگی گیاهچههای نخود در شرایط آزمایشگاهی تحت پیشتیمارهای مختلف تعیین شد.
3- پاسخ ژنوتیپها به پیشتیمارها و رفتار ژنوتیپها نسبت به همدیگر بررسی گردید.
آیدین حمیدی، بیتا اسکوئی، علی شایانفر،
جلد 11، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1403 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: جوانهزنی بذر به دلیل نقش کلیدی آن در استقرار جمعیت گیاهی همیشه مورد توجه بوم شناسان گیاهی بوده است. همچنین به علت اهمیت این فرآیند در گواهی بذر، این پدیده مورد توجه متخصصین کنترل و گواهی بذر است. دما و دسترسی به رطوبت کافی و نیز وجود نور در گونه های حساس به نور برای جوانه زنی بذر از مهمترین عوامل طبیعی برای رخداد جوانه زنی بذر محسوب میگردند. همچنین مدت زمان لازم برای جوانه زنی بذر و رشد اولیه کافی گیاهچه برای تعیین قابلیت جوانه زنی بالقوه بذر مهم است. از اینرو تعیین دما، نیاز یا عدم نیاز به نور و نیز مدت زمان لازم برای جوانه زنی و نیز بستر مناسب برای کاشت بذرها در فرآیند آزمون های آزمایشگاهی گواهی بذر از اهمیت به سزائی برخوردار هستند.
مواد و روشها: به منظور تعیین شرایط بهینه جوانه زنی بذر سه گونه گیاه سالیکورنیا پرسیکا، پرسپولیتانا و بیگلوی، بذرها تحت دو دمای ۲0و ۲5 درجه سلسیوس به صورت ثابت و دمای ۲۰-۲۵ درجه سلسیوس متناوب (16- 8 ساعت / روشنایی- تاریکی)، دو بستر کشت روی کاغذ جوانه زنی (TP) و بین کاغذ جوانه زنی (BP) و دو مدت زمان جوانه زنی 7 و ۱۲روز قرار داده شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد بذرهای گونه بیگلوی دارای بیشترین درصد گیاهچه های عادی در دمای 25 درجه سلسیوس به صورت ثابت در مدت 7 روز در بستر کشت روی کاغذ جوانه زنی (TP) بودند. همچنین بذرهای گونه پرسیکا دارای بالاترین درصد گیاهچههای عادی در دمای 20 -25 درجه سلسیوس متناوب به مدت 7 روز در بستر کشت روی کاغذ جوانه زنی (TP) بودند. بذرهای گونه پرسپولیتانا در دمای 20 درجه سلسیوس به صورت ثابت به مدت 7 روز روی بستر کشت کاغذ جوانه زنی (TP) از بیشترین درصد گیاهچه های عادی برخوردار بودند. در دماهای جوانه زنی و بسترهای کشت مورد بررسی در هر دو مدت جوانه زنی به ترتیب بذرهای گونه پرسیکا، بیگلوی و پرسپولیتانا درصد گیاهچه های عادی بالاتری داشتند.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد، بذرهای گونه های مورد بررسی سالیکورنیا برای جوانه زنی به نور نیاز نداشتند. همچنین ازنظر نیاز دمایی، مدت زمان لازم برای جوانه زنی و بستر کشت با یکدیگر تفاوت داشتند به طوریکه بذرهای گونه پرسیکا در دمای 20 -25 درجه سلسیوس متناوب در مدت 7 روز به حداکثر درصد گیاهچه های عادی رسیدند. بذرهای گونه های بیگلوی و پرسیکا به مدت کوتاهتری برای رسیدن به حداکثر درصد گیاهچه های عادی نیاز داشتند و این درحالی بود که بذرهای گونه پرسپولیتانا به مدت زمان بیشتری برای جوانه زنی و رسیدن به حداکثر درصد گیاهچه های عادی نیازمند بود. بنابراین مشخص شد، بهترین دما، مدت و بستر کشت برای دستیابی به حداکثر درصد گیاهچه های عادی در آزمون جوانه زنی استاندارد بذر برای گونه سالیکورنیا بیگلوی به ترتیب دمای 25 درجه سلسیوس به صورت ثابت به مدت 7 روز و بستر کشت روی کاغذ جوانه زنی (TP)، برای گونه سالیکورنیا پرسیکا دمای 20-25 درجه سلسیوس متناوب به مدت 7 روز و بستر کشت روی کاغذ جوانه زنی (TP) و برای بذرهای گونه سالیکورنیا پرسپولیتانا دمای 20 درجه سلسیوس به صورت ثابت و20-25 درجه سلسیوس متناوب به مدت 7 روز و کشت روی کاغذ جوانه زنی (TP) بودند.
جنبههای نوآوری:
- جوانه زنی بذرهای گونه های مورد بررسی سالیکورنیا نیازمند به نور نبود.
- پاسخ جوانه زنی بذرهای گونه های مورد بررسی سالیکورنیا به دمای مطلوب متفاوت بود.
- مدت جوانه زنی مطلوب برای بذر گونه های مورد بررسی سالیکورنیا متفاوت بود.