8 نتیجه برای رطوبت
سامان شیدائی، حسین حیدری شریف آباد، آیدین حمیدی، قربان نورمحمدی، علی مقدم،
جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
بهمنظور ارزیابی زوال بذر سویا رقم ویلیامز در استان اردبیل تحقیقی بهصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سال 1392 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل سه قوه نامیه 80%، 85% و 90%، سه میزان رطوبت اولیه بذر شامل رطوبت 10%، 12% و 14% و دو شرایط نگهداری بذر در انبار متداول مرکز تحقیقات کشاورزی مغان و انبار کنترل شده در کرج در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد بذرهای با رطوبت اولیه بالا بهطور معنیداری درصد گیاهچههای عادی، سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه گیاهچه پایینتری داشتند. همچنین مشخص گردید که بین دو سطح رطوبتی 10 و 12% تفاوت معنیداری مشاهده نشد؛ بنابراین، رطوبت بذر سویای 12 درصد رطوبت مناسبی برای نگهداری بذر میباشد. افزایش رطوبت بذر به بیش از 12 درصد سبب زوال سریعتر بذر سویا گردید، بهطوری که بذرهای با محتوی رطوبتی اولیه بالا بهویژه در شرایط انبار کردن نامناسب کیفیت خود را سریعتر از دست داده و در شرایط مزرعهای به دلیل کاهش تراکم نهایی سبب کاهش عملکرد گردید. نگهداری بذرها در شرایط کنترل شده سبب کاهش سرعت زوال بذرها گردید. همچنین افزایش درصد رطوبت بذر در شرایط انبار معمولی مغان اثر مضر بیشتری بر روی کیفیت بذر گذاشت و اثر رطوبت بذر بههمراه دما و رطوبت نسبی بالای محیط در انبار مغان سبب تشدید زوال بذر سویا گردید. نتایج این آزمایش نشان دادند بذرهای با قوه نامیه بالا پس از انبار کردن کیفیت بذر بالاتری داشتند ولی رطوبت بذر و شرایط انبار کردن عوامل مهمتری نسبت به قوه نامیه اولیه میباشند بهطوریکه اثر قوه نامیه در بذرهای نگهداری شده با رطوبت بالا در انبار مغان معنیدار نبود.
فاطمه علی یاری، علی سلطانی، مهرداد زرافشار،
جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
در یک جنگلکاری اصولی انتخاب گونهی مناسب و سازگار با شرایط محیط، با توان زندهمانی بالا و رشد مطلوب از اهمیت ویژهای برخوردار است. لازمهی این انتخاب اصولی پیشبینی الگوهای جوانهزنی بذر است که از آن میتوان به مدل زمان- رطوبت- دمایی جوانهزنی بذر اشاره کرد. در این تحقیق الگوی رفتاری جوانهزنی بذر سرونقرهای در چهار تکرار 50 بذری داخل پتری دیشهای 11 سانتیمتری و در دستگاه انکوباتور با اعمال پنج سطح تنش خشکی (صفر، 5/0-، 1-، 5/1-، 2- مگاپاسکال) و دمایی (10، 15، 20، 25، 30 درجه سانتیگراد) بررسی شد. در این آزمایش دمای بهینه (To) و دمای پایهی مورد نیاز جوانهزنی (Tb)، مقدار ثابت رطوبت-زمانی (θH) و مقدار زمانی-رطوبت-دمایی (θHT) اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که دمای بهینه و پایه لازم برای جوانهزنی به ترتیب برابر با 5/0 ±23/19 و 0/0±54/6 درجه سانتیگراد است. مقدار ثابت رطوبت- زمانی برای این گونه 11/0±29/0 میباشد. طبق نتایج به دست آمده عامل دما و پتانسیل آبی بهصورت مستقل و همزمان بر میانگین زمان جوانهزنی و درصد جوانهزنی بذر این گونه اثر میگذارد. مقدار زمان- رطوبت- دمایی با توجه به معادلهی θHT=[(Ψ-Ψb(g))(T-Tb)]tg تعیین شد که میزان آن برابر با 3/126 مگاپاسکال درجه سانتیگراد روز (MPa°C.d) با ضریب تبیین 87/0 به دست آمد. در نهایت کارایی مدل رطوبت-دمایی برای این گونه تأیید شد.
محسن ملک، فرشید قادری فر، بنیامین ترابی، حمیدرضا صادقی پور،
جلد 7، شماره 1 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه: بذرها نیز همانند سایر مواد دارای خاصیت هیگروسکوپی بوده و با محیط اطراف خود تبادل رطوبتی دارند. تغییرات رطوبتی بذرها طی انبارداری به ماهیت هیگروسکوپی آنها وابسته است و این ویژگی نقش مهمی در تعیین کیفیت و طول عمر بذرها دارد. ازطرفی مطالعه خصوصیات هیگروسکوپی بذرها میتواند علاوه بر مطالعات انبارداری در مباحث تجاری مانند خشککردن و فراوری بذر نیز مورد استفاده قرار بگیرد. از این رو در این پژوهش رابطه رطوبت بذر و رطوبت نسبی در بذر ارقام کلزا مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه به بررسی رابطه رطوبت نسبی محیط و محتوی رطوبت بذر سه رقم کلزا در دماهای 10، 20 و 30 درجه سلسیوس با استفاده از منحنیهای تعادل هیگروسکوپی پرداخته شد. بهاینمنظور منحنیهای دفع و جذب آب بهطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفتند. منحنیهای جذب و دفع آب به ترتیب با خشک کردن بذرها در رطوبت نسبی یک درصد و آبگیری بذرها در رطوبت نسبی 100 درصد و پس از آن با انتقال به رطوبتهای نسبی و دماهای مختلف و در نهایت تعیین محتوی رطوبت تعادلی بذرها بهدست آمدند. لازم به ذکر است بهمنظور ایجاد رطوبتهای نسبی مختلف از محلولهای وزنی گلیسرول و اسید سولفوریک استفاده شد. در نهایت نیز کمی سازی رابطه محتوی رطوبت بذرها و رطوبت نسبی با کمک مدل دیآرکی-وات انجام گرفت.
یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که محتوی رطوبت بذرها بسته به رقم و دما در رطوبتهای نسبی مختلف متفاوت بود. همچنین در تمامی ارقام و دماها بین منحنیهای دفع و جذب آب اختلاف وجود داشت؛ و بطور کلی منحنیهای دفع بالاتر از منحنیهای جذب آب قرار گرفتند. بین ارقام مختلف از لحاظ محتوی رطوبت بذر در دماهای مختلف بیشترین اختلافات در رطوبت نسبی 100 درصد مشاهده شد و در رطوبتهای نسبی پایینتر این اختلاف کمتر بود. همچنین در مجموع بیشترین مقدار رطوبت بذر ارقام کلزا در دمای 20 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 100 درصد و کمترین مقدار رطوبت بذر نیز در دمای 30 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 1 درصد مشاهده شد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این آزمایش مشخص شد رابطه محتوی رطوبت بذرها و رطوبت نسبی از یک تابع سیگموئیدی تبعیت میکند و همچنین این رابطه بسته به رقم و دما میتواند دارای تفاوتهایی باشد. بین منحنیهای جذب و دفع آب اختلاف وجود داشت. این اختلاف یا فاصله بین منحنی جذب و دفع آب که هیستریس نام دارد، نشان داد معمولا رطوبت بذرها در یک رطوبت نسبی ثابت در حالتی که بذرها درحال آبگیری هستند نسبت به حالتی که درحال کاهش رطوبت هستند کمتر است که همین امر سبب بالاتر قرار گرفتن منحنی دفع نسبت به منحنی جذب میباشد.
جنبههای نوآوری:
چکیده مبسوط
- پاسخ به منحنیهای تعادل هیگروسکوپی در بذر ارقام مختلف کلزا مقایسه گردید.
- از محلولهای اسید سولفوریک و گلیسرول بهمنظور ایجاد رطوبتهای نسبی مختلف استفاده گردید.
سجاد میجانی، مهدی راستگو، علی قنبری، مهدی نصیری محلاتی،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: غدهها، مهّمترین اندام رویشی در افزونش (تکثیر) اویارسلام ارغوانی، به عنوان یکی از سمجترین علفهایهرز دنیا، میباشند. بررسی خصوصیات مرتبط با نحوه پاسخ غده به محیط اطراف مانند جذب و از دست دادن آب در پاسخ به دما، حائز اهمّیت میباشد. جذب آب اولین مرحله در فرآیند جوانهزنی میباشد اما الگوی جذب آب توسط غدههای اویارسلام ارغوانی مشخص نشده است. همچنین از دست رفتن رطوبت غدهها یکی از عوامل مؤثر بر کاهش قابلیت جوانهزنی آنها میباشد. به منظور بررسی نحوه جذب و کاهش رطوبت غدههای اویارسلام ارغوانی، سه آزمایش جداگانه انجام شد.
مواد و روشها: آزمایش اول، غدهها در حمام آب با دماهای 10، 20، 30 و 40 درجه سلسیوس قرار داده شدند. سپس، وزن غدهها در زمانهای مختلف (24 تا 3600 دقیقه) اندازهگیری شد. روند درصد جذب آب غدهها در دماهای مختلف بهوسیله برازش مدل پلگ مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش دوم، زمان شروع جوانهزنی در دماهای ثابت 10، 20، 30 و 40 درجه سلسیوس مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش سوم، کاهش رطوبت و درصد جوانهزنی غدهها در دو محیط یخچال (دمای 4 درجه سلسیوس) و اتاق (دمای 22 تا 25 درجه سلسیوس) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که رطوبت نخستین غدههای اویارسلام ارغوانی، 42 درصد میباشد و 10 درصد آب مازاد جذب میکنند. با پیروی از مدل پلگ، جذب آب غدهها با در نظر گرفتن نقش دما دارای دو مرحله میباشد: (1) جذب سریع (کمتر از هفت ساعت)، و (2) جذب بدون وقفه اما با سرعت (شیب) ملایم پس از آن. در مدل پلگ، فراسنجههای K1 (دقیقه در درصد وزن 1-) و K2 (درصد وزنتر1-) به ترتیب به عنوان شاخص سرعت جذب آب و شاخص ظرفیت جذب آب میباشند. فراسنجه K1، رابطه عکس با دما داشت. بیشترین و کمترین مقدار آن به ترتیب با 56/49 و 55/28 در دماهای 10 و 40 درجه سلسیوس بود. از سوی دیگر، روند فراسنجه K2 از 10 تا 30 درجه سلسیوس ثابت (1/0) ولی در دمای 40 درجه سلسیوس مقدار آن 087/0 بدست آمد. مدل هایپربولا دو فراسنجهای، نسبت به مدل پلگ، مدل برتر بود و بیشترین درصد جذب آب و زمان لازم برای 50 درصد جذب آب را پیش بینی میکند. نتایج نشان داد که شروع جوانهزنی غدههای اویارسلام ارغوانی تحت دماهای 10، 20، 30 و 40 درجه سلسیوس به ترتیب از روزهای 44/14، 57/6، 24/3 و 12/3 رخ داده است. در شرایط نگهداری غدهها در اتاق و یخچال، توقف جوانهزنی به ترتیب بعد از سه و نه ماه اتفاق افتاد. زمان لازم برای کاهش 50 درصد جوانهزنی در شرایط یخچال و اتاق به ترتیب 12/5 ماه (154 روز) و 3/1 ماه (39 روز) برآورد شد. زمان لازم برای 50 درصد کاهش وزن غده تحت شرایط نگهداری در اتاق و یخچال به ترتیب 981/1 ماه (59 روز) و حدود 6 ماه (180 روز) بود. به طور کلی، 85/11 درصد کاهش وزن غده (کاهش رطوبت) منجر به کاهش 50 درصدی جوانهزنی غدهها شد.
نتیجهگیری: بیشترین جذب آب غدهها تحت همه دماها در کمتر از 420 دقیقه (هفت ساعت) رخ داد. کُند بودن جوانهزنی غدهها در دماهای پایین ارتباطی با مشکل در جذب آب ندارد. غدهها با از دست دادن حدود 12 درصد رطوبت، نیمی از قدرت جوانهزنی خود را از دست دادند. از طرف دیگر، نتایج حاکی از آن است که غدهها در دماهای خنک (4 درجه سلسیوس) نسبت به دمای محیط (22 تا 25 درجه سلسیوس) دیرتر رطوبت و قابلیت جوانهزنی خود را از دست میدهند.
جنبههای نوآوری:
- الگوی جذب آب غدههای اویارسلام ارغوانی تعیین گردید.
- نقش محل نگهداری بر کاهش رطوبت و قدرت جوانهزنی غدههای اویارسلام ارغوانی بررسی شد.
محمد مهرابی کوشکی، علی مرادی، حمیدرضا بلوچی، رویا بهبود، حجت اله لطیف منش،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: حبوبات از منابع مهم غذایی سرشار از پروتئین و یکی از اجزاء اصلی در تناوب زراعی است که در سالهای اخیر، بهعنوان یکی از گزینههای عمده تحقیقات گیاهی بهشمار میآید. قابلیت انبارداری بذر یکی از صفات مهم در اصلاح حبوبات میباشد. دما، محتوی رطوبت بذر و طول دوره انبارداری از مهمترین عوامل مؤثر بر کیفیت بذر در مدت انبارداری هستند. شرایط نامساعد انبارداری منجر به زوال و کاهش کیفیت بذرها طی نگهداری میشود که بهشدت تحت تأثیر شرایط محیطی انبارداری قرار میگیرد.
مواد و روشها: این پژوهش در آزمایشگاه فناوری بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1393 به صورت فاکتوریل سه عاملی در قالب طرح کاملاً تصادفی، با پنج تکرار 20 بذری اجرا شد. بذرها با محتوی رطوبت در 5 سطح 6، 10، 14، 18 و 22 درصد و دما در 4 سطح 15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس بهمدت 9 ماه (صفر، 30، 60، 90، 120، 150، 180، 210، 240 و 270 روز) نگهداری شدند. پس از هر بار نمونهگیری در پایان هر ماه انبارداری، آزمون جوانهزنی استاندارد درون ژرمیناتور با دمای 25 درجه سلسیوس بهمدت 10 روز و به روش کاغذ آکاردئونی انجام شد. همچنین آزمون هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذرهای خیسانده شده بهمدت 24 ساعت در دمای 20 درجه سلسیوس درون ژرمیناتور نیز در چهار تکرار انجام گرفت. برخی صفات جوانهزنی و هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر طبق روشهای استاندارد اندازهگیری شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد، اثر سهگانه دمای انبارداری، محتوی رطوبت بذر و طول دوره انبارداری بر شاخصهای جوانهزنی و هدایت الکتریکی بذر باقلا در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. روند جوانهزنی طی انبارداری در دمای 15 درجه سلسیوس و محتوی رطوبت بذر 6 درصد پس از 270 روز انبارداری از 94 درصد به 81 درصد کاهش یافت. بهطوریکه در شرایط رطوبتی مشابه با افزایش دما از 15 به 45 درجه سلسیوس پس از 270 روز انبارداری، جوانهزنی به 35 درصد کاهش یافت. با گذشت زمان انبارداری، هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر افزایش یافت و در دماهای بالا این افزایش بیشتر بود. ضریبهای حیات بذر باقلا نیز پس از 9 ماه انبارداری با استفاده از معادله قابلیت حیات بذر محاسبه شد که KE،CW ، CH و CQ بهترتیب 39697/5-، 13041/2، 03201/0 و 000017/0 محاسبه گردید.
نتیجهگیری: نتایج کلی آزمایش نشان داد که با افزایش دما و رطوبت بذر در مدت انبارداری هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر افزایش داشت که این مسئله منجر به کاهش درصد زندهمانی بذر شد. دمای 15 درجه سلسیوس و محتوای رطوبت بذر 6 درصد نسبت به تمامی دما و رطوبتها شرایط مناسبتری را برای زندهمانی بذرها در طول دوره 9 ماهه انبارداری داشتند بهطوریکه دارای کمترین هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر و در نهایت سرعت زوال بودند.
جنبههای نوآوری:
- با گذشت زمان انبارداری، هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر افزایش یافت.
- هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر با محتوی رطوبت 22 درصدی و دمای انبارداری 45 درجه سلسیوس افزایش داشت.
- ضریبهای حیات بذر باقلا جهت ارزیابی قابلیت حیات بذر در شرایط انبارداری کنترل شده محاسبه گردید.
فرزاد دلفان، فیض اله شهبازی، حمید رضا عیسوند،
جلد 10، شماره 2 - ( 12-1402 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: بذر محصولات کشاورزی از لحظه برداشت تا زمان انتقال به انبار بطور دایم در معرض نیروهای ضربهای ماشینها قرار میگیرد. طراحی و عملکرد نامناسب ماشینهای مورد استفاده در هر یک از این مراحل میتواند باعث آسیب مکانیکی بذرها شود. آسیبهای مکانیکی ناشی از سقوط آزاد بر بذر محصولات کشاورزی که در مراحل مختلف برداشت، حمل و نقل و سایر فرایندها رخ میدهد، باعث کاهش کیفیت آنها و افزایش ضایعات بذری میشود. این مطالعه با هدف ارزیابی میزان صدمات مکانیکی وارده به بذر نخود در اثر ضربه ناشی از سقوط آزاد انجام شد.
مواد و روشها: آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل ارتفاع سقوط بذر (3، 6، 9 و 12 متر)، جنس سطح برخورد (سیمان، چوب، فلز (آهن) و بذر با بذر) و رطوبت بذر (10، 15، 20 و 25 درصد) بودند. صفات مورد بررسی یا میزان صدمات وارده به بذرها که شامل اندازهگیری زوال بذر به روش پیری زودرس (کاهش درصد جوانهزنی در آزمون پیری زودرس) و اندازهگیری میزان هدایت الکتریکی بودند.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که هر سه فاکتور (ارتفاع سقوط، جنس سطح برخورد و رطوبت بذر) تأثیر معنیداری را در سطح احتمال یک درصد بر کاهش درصد جوانهزنی در آزمون پیری زودرس و تغییرات هدایت الکتریکی بذر نخود داشتند. در آزمون پیری زودرس، بیشترین صدمهدیدگی بذرها در سطح برخورد فلز (96/41 درصد کاهش درصد جوانهزنی) و کمترین آن در سطح برخورد بذر با بذر (71/29 درصد) رخ داده بود. همچنین بیشترین میزان هدایت الکتریکی مربوط به حالت سقوط بذرها روی فلز (09/36 میکروزیمنس بر سانتیمتر بر گرم) و کمترین آن مربوط به برخورد بذر با بذر بود (68/21 میکروزیمنس بر سانتیمتر بر گرم). با افزایش ارتفاع سقوط بذرها از 3 به 12 متر، میزان کاهش جوانهزنی و هدایت الکتریکی بذرها به ترتیب از 74/27 به 08/48 درصد و از 72/18 به 47/40 میکروزیمنس بر سانتیمتر بر گرم افزایشیافته بود. افزایش رطوبت بذرهای نخود از 10 به 25 درصد، باعث کاهش میزان صدمات بذرها بهصورت تغییر هدایت الکتریکی (از 40/38 به 18/21 میکروزیمنس بر سانتیمتر بر گرم)، اما افزایش صدمات بهصورت کاهش درصد جوانهزنی در آزمون پیری زودرس (از 22/29 به 88/42 درصد) شده بود.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که جابهجایی بذرهای نخود و سقوط آزاد ناشی از آن تأثیر قابل توجهی بر میزان صدمات نهانی آنها از جمله کاهش درصد جوانهزنی و تغییرات هدایت الکتریکی داشت. بنابراین، در طول فراوری و حمل و نقل بذرها، باید ارتفاع سقوط را تا حد ممکن کاهش یابد و از برخورد بذرها با سطوح سخت جلوگیری شود.
جنبههای نوآوری:
- آزمونهای زوال بذر به روش پیری زودرس و هدایت الکتریکی میتوانند به عنوان معیارهایی مناسبی برای سنجش آسیبهای مکانیکی بذر نخود مورد استفاده قرار گیرند.
- در طراحی ماشینهای باید سعی شود سطوحی که با بذرها در تماس هستند و به آنها ضربه میزنند از جنس مواد نرم انتخاب شوند تا اثر مخرب افزایش ارتفاع سقوط بذرها را کاهش داد.
- باید در طول فراوری و حمل و نقل، میزان رطوبت در حد بهینه حدود 15 درصد باشد.
هانیه سعادت، محمد صدقی،
جلد 11، شماره 1 - ( 6-1403 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: شوری مهمترین تنش محیطی است که با تأثیر بر ریختشناسی، فیزیولوژی و مشخصات بیوشیمیایی گیاهان به ویژه در مناطق نیمه خشک و خشک، بهره وری گیاه را محدود میکند. شوری با به تاخیر انداختن جوانهزنی بذر و کاهش سرعت جوانهزنی، رشد گیاهچه را مختل میکند و در نهایت رشد بهینه گیاهچه را به تاخیر میاندازد. پرایمینگ بذر به عنوان یک روش سریع، آسان و موثر برای بهبود جوانهزنی، ویژگیهای رشد گیاهچه و دفاع کلی گیاه در برابر تنشهای غیرزیستی در بسیاری از محصولات زراعی برجسته است. پرایمینگ به عنوان تیمار بذر قبل از کاشت تعریف میشود که در آن بذرها به طور کامل در آب یا انواع محلولهای شیمیایی غوطهور میشوند و تا زمان استفاده بعدی خشک میشوند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر پرایمینگ با سدیم نیتروپروساید بر شاخصهای جوانهزنی و صفات بیوشیمیایی گیاهچه برنج تحت تنش شوری اجرا گردید.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1402 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح شوری (صفر، 50، 100 و 150 میلیمولار کلریدسدیم) و سه سطح سدیم نیتروپروساید (صفر، 40 و 80 میکرومولار) بود.
یافتهها: نتایج نشان داد که شوری شاخصهای جوانهزنی و رشد شامل میانگین جوانهزنی روزانه، ضریب جوانهزنی، ضریب آلومتری، طول ریشهچه، طول ساقهچه و گیاهچه، وزن تر و خشک ریشهچه و ساقهچه را کاهش داد، ولی پرایمینگ بذر با سطوح مختلف سدیم نیتروپروساید بهویژه سطح 80 میکرومولار این صفات را بهبود بخشید. شوری درصد رطوبت گیاهچه را کاهش داد، بهطوری بیشترین درصد رطوبت گیاهچه (13/70 درصد) در شاهد بود. بیشترین سرعت جوانهزنی روزانه و محتوای مالون دیآلدئید در شوری 150 میلیمولار مشاهده گردید. پرایمینگ سرعت جوانهزنی روزانه و مقدار مالون دیآلدئید را کاهش داد، بهطوری که کمترین سرعت جوانهزنی روزانه (08/0) و محتوای مالون دیآلدئید (159/0 میلیمول بر گرم وزن تر) در پرایمینگ با سدیم نیتروپروساید 80 میکرومولار حاصل شد. همچنین، شوری فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز را نیز کاهش داد. بهطوریکه، کمترین فعالیت آلفا آمیلاز (93/7 میلیگرم بر گرم وزن تر بذر) در شاهد (آب مقطر) و شوری 150 میلیمولار بهدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که تیمار بذر با سدیم نیتروپروساید80 میکرومولار مؤثرترین روش برای بهبود جوانهزنی و صفات بیوشیمیایی بذر برنج تحت تنش شوری محسوب میشود و میتواند اثرات مضر شوری بر برخی صفات در گیاهچه برنج را کاهش داده و رشد گیاهچه را بهبود بخشد.
جنبههای نوآوری:
- پرایمینگ بذر با استفاده از سدیم نیتروپروساید سبب بهبود شاخصهای جوانهزنی بذر برنج تحت شرایط شوری گردید.
- پرایمینگ با سدیم نیتروپروساید محتوای مالون دیآلدئید را کاهش و فعالیت آلفا آمیلاز را افزایش داد.
- غلظت 80 میکرمولار سدیم نیتروپروساید تاثیر بهتری بر شاخصهای جوانهزنی و صفات بیوشیمیایی نشان داد.
زهرا رضائی، زینب روئین، عاطفه صبوری، سمیه حاجینیا،
جلد 11، شماره 1 - ( 6-1403 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: جوانهزنی بذر و استقرار گیاهچه از حساسترین مراحل در چرخه زندگی گیاه هستند. از بین عوامل محیطی، پتانسیل آبی یک عامل مهم تأثیرگذار در جوانهزنی بذر گیاهان مختلف است. این پژوهش بهمنظور ارزیابی اثرات پتانسیل آب بر شاخصهای جوانهزنی و کمیسازی اثر پتانسیل آب بر پاسخهای جوانهزنی بذرهای گیاه دارویی آویشن انجام گرفت.
مواد و روشها: آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه ایلام در زمستان سال 1401 اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل دو گونه آویشن (آویشن دنایی و آویشن باغی) و سطوح تنش پتانسیل آبی حاصل از پلیاتیلن گلیکول 6000 در شش سطح (صفر، 1/0-، 3/0-، 5/0-، 7/0- و 9/0- مگاپاسکال) بودند.
یافتهها: نتایج نشان داد با کاهش پتانسیل آب به 1/0-، 3/0-، 5/0- و 7/0- مگاپاسکال در مقایسه با عدم تنش پتانسیل آبی، جوانهزنی بذر در آویشن دنایی بهترتیب 43/8، 26/43، 80/61 و 76/88 درصد و در آویشن باغی بهترتیب 74/19، 08/44، 18/61 و 76/92 درصد کاهش یافت. همچنین آویشن باغی در پتانسیل آب 9/0- مگاپاسکال، قادر به جوانهزنی نبود، در صورتیکه تعدادی از بذرهای آویشن دنایی توانستند در این پتانسیل جوانه بزنند. بیشترین سرعت جوانهزنی هر دو گونه آویشن دنایی و آویشن باغی تحت شرایط عدم تنش مشاهده شد که بین آنها تفاوت معنیداری وجود نداشت. چهار توزیع شامل نرمال، لجستیک، لوگلجستیک و گامبل برای کمّیسازی پاسخ جوانهزنی بذر آویشن نسبت به پتانسیل آب مورد مقایسه قرار گرفتند. بهمنظور ارزیابی مناسبترین برازش از بین توزیعهای همگرا شده، از شاخصهای آکائیک تصحیح شده (AICc)، ضریب تبیین تعدیل شده (R2adj) و جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) استفاده شد. پایینترین مقدار شاخص AICc در گیاهان آویشن دنایی بهترتیب به توزیعهای لوگلجستیک و لجستیک (2012- و 2006-)، و در آویشن باغی به توزیع گامبل (1665-) اختصاص یافت که معرف مدلهای برتر برای کمّی کردن واکنش آن گونه به پتانسیل آب است. برآورد فراسنجههای توزیعهای مدل زمانرطوبتی نشان داد، از لحاظ ثابت زمانرطوبتی (θH)، گونه آویشن دنایی (91/23 مگاپاسکال بر ساعت) در مقایسه با آویشن باغی (06/28 مگاپاسکال بر ساعت) مقدار ثابت زمانرطوبتی (θH) کمتری به خود اختصاص داد که بیانگر سرعت جوانهزنی بیشتر در آویشن دنایی بود. مقدار ψb(50) در آویشن دنایی (455/0- مگاپاسکال) کمتر از مقدار آن در آویشن باغی (388/0- مگاپاسکال) بهدست آمد؛ لذا بر اساس نتایج، آویشن دنایی توانایی بیشتری برای تحمل به تنش پتانسیل آبی در مرحله جوانهزنی نشان داد.
نتیجهگیری: بهطور کلی نتایج نشان داد، اثرات تنش پتانسیل آبی بر مؤلفههای جوانهزنی گونه آویشن باغی بیش از آویشن دنایی بود و بر اساس فراسنجههای مدل زمانرطوبتی، آویشن دنایی نسبت به آویشن باغی متحملتر بود.
جنبههای نوآوری:
- مناسبترین توزیع در مدل زمان رطوبتی برای پیشبینی جوانهزنی بذر آویشن دنایی و باغی در شرایط تنش پتانسیل آبی تعیین شد.
- آستانه سطح تنش پتانسیل آبی ایجادکننده کاهش معنیدار در مؤلفههای جوانهزنی آویشن دنایی و باغی تعیین شد.
- بر اساس مدل زمان رطوبتی، گونه آویشن متحملتر نسبت به تنش پتانسیل آبی در مرحله جوانهزنی تعیین شد.