37 نتیجه برای درصد جوانهزنی
اعظم رومانی، سید محمدرضا احتشامی،
جلد 1، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف تنش شوری بر صفات جوانهزنی و رشد اولیه بذر شنبلیله، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه زراعت دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان انجام شد. تیمارهای مورد استفاده شامل: سطوح مختلف تنش شوری (0، 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0-، 1-، 2/1-، 4/1-، 6/1- و 8/1- مگاپاسکال) ناشی از کلرید سدیم بودند. نتایج بهدست آمده نشان داد که با افزایش سطوح شوری درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، انرژی جوانهزنی، شاخص میزان جوانهزنی، درصد آب بافت گیاهچه، طول گیاهچه، وزن تر و خشک گیاهچه و شاخص بنیه بذر بهطور معنیداری کاهش یافت. اگر چه سطوح شوری (2/0- و 4/0- مگاپاسکال) از طریق تحریک رشد اولیه، میزان وزن خشک و تر گیاهچه را نسبت به شاهد افزایش دادند. بهعلاوه کاهش میزان جوانهزنی، روندی افزایشی را نسبت به تیمار شاهد داشت. بررسی نتایج ضرایب همبستگی بین صفات مورد مطالعه نشان داد که بین درصد جوانهزنی با دیگر مؤلفههای جوانهزنی بهجز میزان کاهش جوانهزنی همبستگی مثبت و معنیداری برقرار بود. بهطورکلی نتایج آزمایش نشان داد که بذر شنبلیله در زمان جوانهزنی، میزان شوری تا 2/1- مگاپاسکال (9/38 دسیزیمنس بر متر) را میتواند تحمل کند.
حسن حبیبی، مهدی عقیقی شاهوردی، زهرا نصیری، محمد رضا چایچی، محمد حسین فتوکیان،
جلد 1، شماره 2 - ( 11-1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تیمارهای مقدار بذر یونجه (Medicago sativa L.) و کارایی باکتریهای تسهیلکننده جذب فسفر (PGPR) بههمراه مقادیر مختلف مصرف کود شیمیایی فسفات بر کیفیت بذر تولیدی، آزمایشهای جوانهزنی و بنیه بذر قبل و بعد از اعمال پیری تسریعشده، به صورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 1388 در مزرعه آموزشی و پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران واقع در کرج اجرا گردید. عامل فسفر در 4 سطح (صفر، 30، 60 و 90 کیلوگرم فسفر در هکتار) در کرتهای اصلی، باکتریهای تسهیلکننده جذب فسفر (سودوموناس) در 3 سطح (بدون باکتری، باکتری سویه شماره 9 و باکتری سویه شماره 41) در کرتهای فرعی و عامل مقدار بذر در 3 سطح (2، 6 و 10 کیلوگرم بذر در هکتار) در کرتهای فرعی فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد بیشترین میزان جوانهزنی و بنیه بذر از مقدار 6 کیلوگرم بذر در هکتار، استفاده از سویه شماره 41 باکتری تسهیلکننده جذب فسفر بههمراه 30 کیلوگرم فسفر در هکتار و پس از اعمال پیری تسریعشده، از مقدار 10 کیلوگرم بذر در هکتار با استفاده از سویه شماره 41 باکتری تسهیل جذب فسفر بههمراه 60 کیلوگرم فسفر در هکتار تیمار بهدست آمد. بعد از اعمال پیری تسریعشده برای دستیابی به بیشترین شاخص جوانهزنی و بنیه بذر، نیاز به مقدار بذر و فسفر بیشتری نسبت به شرایط استاندارد بود. با توجه به نتایج بهدست آمده، در شرایط انبارداری، باکتری سویه شماره 41 تأثیر بهتری نسبت به باکتری سویه شماره 9 بر افزایش بنیه بذر داشت. برای تولید بذر یونجه با بنیه بالا، استفاده از مقدار بذر و فسفر مطلوب (بهترتیب 6 و 30 کیلوگرم در هکتار) بههمراه باکتری تسهیلکننده فسفر (سویه شماره 41) میتواند در زراعت این گیاه مدنظر و نتایج مطلوبتری را ایجاد نماید
سیدجلیل میرمحمود، محمدجواد احمدی لاهیجانی، یحیی امام،
جلد 1، شماره 2 - ( 11-1393 )
چکیده
تنش اسمزی از مهمترین تنشهای غیرزیستی است که موجب محدودیت رشد و کاهش عملکرد کلزا میگردد. این پژوهش به منظور بررسی نقش پرایمینگ بذر با سایکوسل بر تحمل تنش اسمزی در گیاه کلزا در مرحله جوانهزنی و رشد اولیه گیاهچه، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سال 1391 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل پرایمینگ بذر با سایکوسل در سه سطح شاهد (بدون پرایمینگ) و پرایمینگ با محلول های سایکوسل با غلظت 5/2 و 5/3 گرم در لیتر و اعمال تنش اسمزی در پنج سطح شاهد (بدون تنش) و تنش های 3/0-، 6/0-، 9/0- و 2/1- مگاپاسکال با استفاده از پلی اتیلن گلیکول بودند. تنش اسمزی بهطور معنیداری سبب کاهش درصد جوانه زنی (1/15 درصد)، سرعت جوانهزنی (3/15 درصد)، طول ریشه چه (5/29 درصد)، طول گیاهچه (6/31 درصد)، وزن تر ساقه چه (6/ 37 درصد)، وزن تر ریشه چه (4/22 درصد) و شاخص ویگور (بنیه) (9/39 درصد) و افزایش نسبت وزن تر ریشه چه به ساقه چه و نسبت طول ریشه چه به ساقه چه بهترتیب میزان 8/6 و 3/24 درصد نسبت به شاهد شد. پرایمینگ بذر با سایکوسل موجب کاهش اثرات منفی تنش اسمزی در تمامی ویژگیهای اندازهگیری شده گردید. اگرچه سایکوسل تأثیر مثبتی بر سرعت و درصد جوانه زنی بذر کلزا در شرایط بدون تنش و تنش اسمزی نداشت، لیکن، تأثیر مثبت غلظت 5/3 گرم بر لیتر بهطور معنی داری بیشتر از غلظت 5/2 گرم بر لیتر بود. با توجه به تأثیر مثبت پرایمینگ بذر کلزا با سایکوسل در کاهش اثرات سوء ناشی از تنش اسمزی، پژوهشهای بیشتر در مورد تأثیر پرایمینگ بذر با سایکوسل بر تحمل به تنش اسمزی در شرایط مزرعه قابل توصیه است.
زینب علی پور، سهراب محمودی،
جلد 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده
با توجه به اهمیت روزافزون گیاهان دارویی، درک واکنش جوانهزنی این گیاهان به دما از دیدگاه زراعی حائز اهمیت است. در یک مطالعه آزمایشگاهی، تأثیر درجه حرارتهای مختلف بر ویژگیهای جوانهزنی بذر گیاه دارویی رازیانه، شاهدانه و کنجد، بهصورت طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار، مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور تیمارهای درجه حرارت ثابت 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سانتیگراد در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که تأثیر درجه حرارت بر درصد و سرعت جوانهزنی بذور معنیدار بود. بذور رازیانه در دمای 5، 35 و 40 درجه سانتیگراد و بذور کنجد در دمای 5 درجه سانتیگراد جوانهزنی نداشتند. حداکثر سرعت جوانهزنی بذور رازیانه در دمای 30 درجه و برای بذور شاهدانه و کنجد در دمای 25 درجه سانتیگراد به دست آمد. بیشترین درصد جوانهزنی بذور رازیانه و شاهدانه و کنجد به ترتیب در دماهای 20، 25 و 30 درجه سانتیگراد مشاهده شد. کمترین یکنواختی جوانهزنی بذور رازیانه در دمای 20 درجه سانتیگراد و برای بذور شاهدانه و کنجد در دمای 15 درجه سانتیگراد مشاهده شد. شاخص بنیه گیاهچه بذور رازیانه و شاهدانه در دمای 25 و برای بذور کنجد در دمای 30 درجه سانتیگراد به حداکثر مقدار خود رسید. مقادیر طول و وزن ریشهچه و ساقهچه برای تمام بذور با افزایش دما افزایشیافته، در دمای خاصی به حداکثر مقدار خود رسیده سپس روند کاهشی داشت. از اطلاعات حاصل از این مطالعه میتوان برای پیشبینی سبز شدن بذور این گیاهان دارویی در شرایط دمایی مختلف استفاده نمود. جوانهزنی بذور شاهدانه در دامنه وسیعی از دماها انجام میشود و نسبت به دو گیاه دیگر حساسیت کمتری به شرایط دمایی دارد. جوانهزنی بذور رازیانه بهجز در دمای 20 درجه سانتیگراد، ناچیز بود. بذور کنجد در رنج دمایی 15 تا 35 درجه جوانهزنی خوبی داشتند.
سعیده ملکی فراهانی، علیرضا رضازاده، مهدی عقیقی شاهوردی،
جلد 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر میدان الکترومغناطیس و امواج فراصوت بر جوانهزنی بذر زیره سبز دو آزمایش جداگانه در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی در چهار تکرار در سال 1391 در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه شاهد تهران انجام شد. در آزمایش نخست، بذرها به مدت صفر، 10 و 30 دقیقه در معرض میدان الکترومغناطیس با شدت 88 میکرو تسلا و در آزمایش دوم، بذرها به مدت صفر، دو، چهار، شش، هشت و 10 دقیقه در معرض امواج فراصوت با شدت 40 و 59 کیلوهرتز قرار گرفتند. اثر متقابل میدان الکترومغناطیسی و زمان بر صفات طول، وزن خشک ریشهچه و ساقهچه، نسبت وزن و طول ریشهچه به ساقهچه، درصد و سرعت جوانهزنی، میانگین مدت جوانهزنی معنیداری بود. در اکثر صفات مورد مطالعه میدان الکترومغناطیس باعث کاهش معنیدار در میزان صفات شد، به طوری که، تیمار شاهد (زمان صفر) بیشترین مقدار این صفات را داشت. اثر متقابل امواج فراصوت و زمان بر اکثر صفات معنیداری شد. بیشترین درصد جوانهزنی (100 درصد) برای تیمار 40 کیلوهرتز با مدت زمانهای چهار و شش دقیقه بوده و بیشترین میانگین مدت جوانهزنی را تیمار شاهد (76/10 روز) و تیمار 59 کیلوهرتز به مدت زمانهای 2 و 4 دقیقه (به ترتیب 01/11 و 75/10 روز) داشته است. به طور کلی بذر گیاه زیره سبز به کاربرد امواج فراصوت واکنش مثبت نشان داد و شاخصهای جوانهزنی با این پیش تیمار بذر افزایش معنیداری پیدا کرد.
خدیجه بادپا، محسن موحدی دهنوی، علیرضا یدوی،
جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
بهمنظور بررسی برهمکنش نیترات کادمیوم و سالیسیلیک اسید بر جوانهزنی بذر گلرنگ (رقم صفه) این آزمایش در سال 1391 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار شامل تیمارهای پرایمینگ بذر با سالیسیلیک اسید در چهار سطح (0، 3/0، 6/0 و 9/0 میلیمولار) و محلول نیترات کادمیوم در هشت سطح (0، 5، 10، 15، 20، 25، 30 و 35 میلیمولار) اجرا گردید. نتایج نشان داد که در تمامی تنشهای نیترات کادمیوم اعمال شده پرایم توسط سالیسیلیک اسید 9/0 میلیمولار بیشترین سرعت جوانهزنی (84 درصد در تیمار بدون کادمیوم)، سرعت جوانهزنی (58/6 بذر در روز در تیمار 5 کادمیوم)، طول ریشهچه (21/4 سانتیمتر در تیمار بدون کادمیوم) و ساقهچه (29/3 سانتیمتر در تیمار بدون کادمیوم)، وزن خشک ریشهچه (25/2 میلیگرم در تیمار بدون کادمیوم) و ساقهچه (94/بدون میلیگرم در تیمار بدون کادمیوم) و شاخص بنیه بذر (30/6 در تیمار بدون کادمیوم) را داشت. بهطور کلی تیمار بذور با سطوح مختلف پرایمینگ باعث کاهش اثر سوء نیترات کادمیوم بر جوانهزنی بذر شد و بهترین سطح پرایمینگ، سطح 9/0 میلیمولار سالیسیلیک اسید بود.
زینب علی پور، سهراب محمودی،
جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
بهمنظور تعیین دماهای کاردینال و تأثیر دما بر شاخصهای جوانهزنی بذر و رشد گیاهچه گیاه دارویی عدس الملک آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با هشت سطح دمایی (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سانتیگراد) و با چهار تکرار در سال 1392 در آزمایشگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند انجام شد. جهت تعیین دماهای کاردینال جوانهزنی از مدل رگرسیون خطی دوتکهای بین سرعت جوانهزنی و دما استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که دمای پایه، بهینه و دمای حداکثر برای جوانهزنی در این گیاه به ترتیب 1-، 5/22 و 2/40 درجه سانتیگراد میباشد. حداکثر سرعت و درصد جوانهزنی بذر عدس الملک، بدون اختلاف آماری معنیدار از محدوده دمایی 20 تا 25 درجه سانتیگراد به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین طول و وزن خشک ریشهچه از دمای 20 درجه سانتیگراد، بیشترین طول و وزن خشک ساقهچه از دامنه دمایی 10 تا 20 درجه سانتیگراد و بیشترین بنیه گیاهچه از محدوده دمایی 5 تا 30 درجه سانتیگراد به دست آمد. بیشترین و کمترین یکنواختی جوانهزنی، به ترتیب در دمای 25 و 5 درجه سانتیگراد مشاهده شد
حمید شریفی، مرتضی گلدانی،
جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
رنگ پوسته بذر بهعنوان یک شاخص ساده و مهم، بر درصد جذب آب، خواب و جوانهزنی بذر مؤثر است. گیاه خردل بذرهایی با رنگ پوست متفاوت تولید میکند، بهمنظور بررسی تأثیر رنگ پوسته بذر و تیمارهای مختلف بر خواب، درصد و سرعت جوانهزنی بذرهای خردل (Sinapis arvensis L.) آزمایشی بهصورت دوعاملی در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو نوع بذر با رنگ پوسته متفاوت (قهوهای و سیاه) و تیمارهای شکستن خواب (شاهد، نیترات پتاسیم 2/0 درصد، اسید جیبرلیک 250 و 500 پیپیام و تیمار یک، دو و سه هفته پیش سرمادهی) بودند. نتایج آزمایش نشان داد که در بذرهای سیاه درصد و سرعت جوانهزنی بیشتر از بذرهای قهوهای بود اما میزان خواب بذرهای قهوهای بیشتر از بذرهای سیاه بود. تیمار یک هفته پیش سرمادهی بیشترین تأثیر بر شکست خواب بذرها را داشت بهطوریکه در این تیمار درصد جوانهزنی برای بذرهای سیاه و قهوهای به ترتیب 75 و 58 درصد و سرعت جوانهزنی در بذرهای سیاه و قهوهای به ترتیب 54/0 و 43/0 بود. تیمار اسید جیبرلیک 500 پیپیام کمترین تأثیر را در بین تیمارهای اعمال شده داشت، در این تیمار درصد جوانهزنی برای بذرهای سیاه و قهوهای به ترتیب 16 و 7 درصد بود. همچنین، درصد جذب آب در بذرهای قهوهای بیشتر از بذرهای سیاه بود، بهطوری که بذرهای قهوهای بعد از گذشت سه ساعت 1/105 درصد و بذرهای سیاه بعد از گذشت سه ساعت 3/74 درصد آب جذب کردند. بهطور کلی، نتایج نشان داد که بذرهای هترومورفیک خردل دارای تنوع در طول مدت خواب، جوانهزنی و درصد جذب آب هستند.
شهرام نظری، محمدعلی ابوطالبیان، فرید گل زردی،
جلد 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
پرایمینگ بذر یکی از روشهای بسیار مؤثر در بهبود جوانهزنی و استقرار گیاهچه است. بهمنظور تعیین بهترین تیمارهای هیدروپرایمینگ و اسموپرایمینگ بر ویژگیهای جوانهزنی بذر کلزا آزمایشهای جداگانهای در سال 1393 در آزمایشگاه فنآوری بذر دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج انجام شد. آزمایش اول، هیدروپرایمینگ بذرهای سه رقم کلزا (اُکاپی، زرفام و طلاییه) با بهرهگیری از آب معمولی بود که در سطوح زمانی 0، 2، 6، 10، 14، 20 و 24 ساعت آبگیری انجام شد. آزمایش دوم شامل سه رقم کلزا، شش غلظت سولفات روی (0، 035/0، 1/0، 4/0، 1 و 4 گرم در لیتر) و طول دوره پرایمینگ در پنج سطح (0، 6، 10، 14 و 18 ساعت) بود. هر دو آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و با چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل رقم و مدت زمان هیدروپرایمینگ نشان داد که بیشترین درصد جوانهزنی در هر سه رقم اُکاپی، زرفام و طلاییه به ترتیب با 99، 95 و 80 درصد در هیدروپرایم 10 ساعت مشاهده شد. همچنین در ارتباط با سرعت جوانهزنی، بهترین سرعت جوانهزنی مربوط به رقم طلاییه در هیدروپرایم 10 ساعت بود. بیشترین شاخص طولی بنیه بذر و شاخص وزنی بنیه بذر به ترتیب با 55/1050 و 56/4 در رقم اُکاپی در سطح چهارم هیدروپرایم مشاهده شد. اثرات متقابل رقم، غلظت سولفات روی و مدت زمان اسموپرایمینگ بر کلیه صفات مورد بررسی بجز وزن خشک ساقهچه و شاخص وزنی بنیه بذر، اثر معنیدار نداشت. نتایج مقایسه میانگین اثرات متقابل سهگانه نشان داد که بیشترین وزن خشک ساقهچه با 11/0، 057/0 و 055/0 گرم و همچنین شاخص وزنی بنیه بذر به ترتیب در ارقام اُکاپی، زرفام و طلاییه در غلظت 035/0 گرم در لیتر سولفات روی و در مدت زمان 10 ساعت مشاهده شد. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داد هیدروپرایمینگ و پرایم با سولفات روی موجب بهبود کارکرد بذر کلزا میشود.
شهرام نظری، رضا دیهیم فرد، جواد فرجی،
جلد 3، شماره 2 - ( 12-1395 )
چکیده
شناخت الگوهای جوانهزنی و سبز شدن علفهای هرز و شناخت عوامل مؤثر بر آن در برنامههای مدیریتی علف هرز سودمند میباشد. بهمنظور بررسی اثرات دما، طول دوره غرقاب و تنش شوری بر جوانهزنی و سبز شدن علف هرز سلمهتره آزمایشهای جداگانهای در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. نتایج آزمایش دما نشان داد که بیشترین درصد جوانهزنی با 87، 93 و 88 درصد به ترتیب در دامنه دمایی 15، 20 و 25 درجه سانتیگراد بود. بیشترین سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه و ساقهچه و وزن خشک گیاهچه در دمای 20 درجه سانتیگراد به دست آمد. همچنین سطح مطلوب شاخص بنیه بذر با 29/796 در دمای 20 درجه سانتیگراد بود. نتایج مدل رگرسیونی طول دوره غرقاب نشان داد درصد جوانهزنی در تیمار شاهد و طول دوره غرقاب به مدت دو روز به ترتیب با 93 و 90 درصد دارای حداکثر مقدار بود ولی با افزایش طول دوره غرقاب تا مدت زمانهای 8 و 10 روز غرقاب درصد جوانهزنی متوقف شد. همچنین نتایج مقایسه میانگین مؤید آن است که با افزایش طول دوره غرقاب، طول ریشهچه و ساقهچه، وزن خشک گیاهچه و شاخص بنیه بذر کاهش معنیداری داشت. بررسی اثر تنش شوری نشان داد که بیشترین درصد و سرعت جوانهزنی و وزن خشک گیاهچه در تیمارهای شاهد و غلظت 50 میلیمولار مشاهده شد که با افزایش غلظت کلرید سدیم این مؤلفهها روند نزولی داشت تا اینکه در محدوده 300 تا 400 میلیمولار صفات مورد بررسی متوقف شد. طول ریشهچه و ساقهچه نیز به ترتیب از 51/10 و 23/9 سانتیمتر در تیمار شاهد به 57/3 و 47/2 سانتیمتر در غلظت 250 میلیمولار کلرید سدیم کاهش یافت. نتایج اثر شوری نشان داد که حداکثر شاخص بنیه بذر با 84/851 در تیمار شاهد مشاهده شد که با افزایش غلظت نمک به بالاتر از 250 میلیمولار این شاخص متوقف شد. در نهایت نتایج نشان داد که دمای 20 درجه سانتیگراد، دمای مناسب جوانهزنی سلمه تره بوده و وجود تنشهای شوری و غرقاب میتواند باعث کاهش شاخصهای رشدی این علف هرز در مراحل جوانهزنی و گیاهچهای شود.
سمیرا پارسایی، محسن موحدی دهنوی، حمیدرضا بلوچی،
جلد 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده
با توجه به نقش روی و بور در افزایش کیفیت بذر، فراهم نمودن مقدار کافی این عناصر در بذر دارای اهمیت میباشد. این پژوهش در قالب دو آزمایش مجزا در سال 1393 در آزمایشگاه زراعت دانشگاه یاسوج اجرا شد. در آزمایش اول بذور کنجد رقم داراب 1 حاصل از یک مطالعهی مزرعهای بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی شامل سطوح آبیاری پس از 75، 110 و 145 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر و محلولپاشی آب آبیاری، سولفات روی، اسید بوریک و ترکیب هر دو طی دو مرحله هشت برگی و سه هفته بعد از مرحله اول، در دمای 15 درجه سانتیگراد، مورد آزمون جوانهزنی قرار گرفتند. آزمایش دوم بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل اول در هشت سطح شامل خیساندن بذور کنجد با آب مقطر، خیساندن با محلولهای حاوی سولفات روی، اسید بوریک، سولفات روی و اسید بوریک با غلظت 3/0 درصد و بذور غنیشده از طریق محلولپاشی گیاه مادری با عناصر روی و بور شامل، بذر با مقدار روی 159 میلیگرم بر کیلوگرم (روی بالا)، بذر با مقدار بور 3/15 میلیگرم بر کیلوگرم (بور بالا) و بذر با مقدار 5/139 و 14 میلیگرم بر کیلوگرم (ترکیب روی و بور بالا) بهاضافه بذر خشک بدون پیش تیمار بود. عامل دوم شامل پیری تسریع شده به مدت صفر (شاهد)، 2 و 4 روز در دمای 45 درجه سانتیگراد و رطوبت 100 درصد بود. نتایج آزمایش اول نشان داد که با تأخیر در زمان آبیاری، تیمارهای محلولپاشی عناصر کممصرف روی، بور و ترکیب روی با بور در مقایسه با تیمار آب، موجب بهبود صفات جوانهزنی شدند. نتایج آزمایش دوم نیز نشان داد که تیمارهای بذر محتوی روی و بور با غلظتهای بالا حاصل از آزمایش اول، نسبت به تیمارهای غنیسازی بذر با غلظت 3/0 درصد عناصر روی و بور موجب افزایش شاخصهای جوانهزنی و فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز شدند.
جنبههای نوآوری:
- بررسی نقش محلولپاشی گیاه مادری کنجد رقم داراب 1 با عناصر معدنی روی و بور بر جوانهزنی، بنیه و قابلیت انبارداری بذر.
- اثر خیساندن بذر کنجد رقم داراب 1 در محلولهای حاوی عناصر معدنی روی و بور بر جوانهزنی، بنیه و قابلیت انبارداری بذر.
زهرا عجریبزاده، حمیدرضا بلوچی، علیرضا یدوی، امین صالحی،
جلد 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر دگرآسیبی عصاره آبی نه گونه علف هرز بر شاخصهای جوانهزنی بذر و رشد گیاهچه انیسون، آزمایشی در سال 1393 در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج به اجرا در آمد. این آزمایش بهصورت فاکتوریل که شامل تأثیر عصاره آبی نه گونه علف هرز بهعنوان فاکتور اول در غلظتهای مختلف از عصاره آبی (10، 20، 30، 40 و 50 گرم در لیتر) بهعنوان فاکتور دوم در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که برهمکنش عصاره آبی علفهای هرز مختلف با غلظتهای متفاوت تأثیر معنیداری بر درصد و سرعت جوانهزنی، طول و وزن ریشهچه و ساقهچه و بنیه بذرهای انیسون در سطح احتمال خطای یک درصد داشت. بیشترین اثرات دگرآسیبی بر درصد و سرعت جوانهزنی انیسون در غلظت 10 گرم در لیتر عصاره آبی علفهای هرز جغجغک و آلاله وحشی و در غلظت 20 و 30 گرم در لیتر عصاره آلاله وحشی و ازمک و در غلظت 40 و 50 گرم در لیتر عصاره آلاله وحشی، ازمک، کاهو وحشی و جغجغک مشاهده شد و جوانهزنی بذر انیسون را به صفر رساند.
جنبههای نوآوری:
- بررسی اثر دگرآسیبی نه گونه علفهرز رایج در منطقه کهگیلویه و بویراحمد بر جوانهزنی بذر گیاه انیسون.
- بررسی اثر غلظتهای مختلف عصاره آبی علفهرز بر شاخصهای جوانهزنی انیسون.
جمال کیانی، علی عباسی سورکی، عبدالرزاق دانش شهرکی،
جلد 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: خشکی از مشکلات عمده تولید چغندرقند در ایران بوده و کمبود آب در اوایل رشد مهمترین عامل محدودکننده جوانهزنی و استقرار چغندرقند محسوب میشود. آمادهسازی بذر با مواد شیمیایی، عناصر غذایی یا پیش سرمادهی از روشهای مهم کمک به جوانهزنی و سبز شدن سریع و یکنواخت و افزایش تحمل بذر به شرایط نامطلوب محیطی است.
مواد و روشها: بهمنظور بررسی اثر سرمادهی مرطوب و تیمار اسیدکلریدریک بر بهبود جوانهزنی بذر چغندرقند رقم اکباتان تحت شرایط تنش رطوبتی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشگاه شهرکرد اجرا گردید. فاکتور اول دو سطح بدون سرمادهی و با سرمادهی مرطوب در دمای 4 درجه سانتیگراد به مدت یک هفته و فاکتور دومپیشتیمار اسیدکلریدریک 03/0 نرمال و آب مقطر در هفت سطح شامل شاهد، 2 ، 4 و 6 ساعت آب، 2 ، 4 و 6 ساعت اسید بودند. چهار سطح تنش خشکی (پتانسیل صفر، 2-، 4- و 6- بار) هم بهعنوان فاکتور سوم در نظر گرفته شد.
یافتهها: درصد و سرعت جوانهزنی (حداقل 5 برابر)، جوانهزنی نسبی (50%)، طول ساقهچه و ریشهچه (10%) تحت تأثیر سرما و مدت زمان قرار گرفتن در اسید کلریدریک 03/0 نرمال نسبت به شاهد افزایش یافت. در شرایط بدون سرما با افزایش زمان قرارگیری در اسید، صفات جوانهزنی افزایش یافت و بالاترین مقادیر مربوط به بذر در اسیدکلریدریک 03/0 نرمال به مدت 6 ساعت بود. اگرچه در شرایط مطلوب، سرمادهی اثر اسیدکلریدریک را جبران نمود اما در تنش خشکی بالاترین مقادیر صفات جوانهزنی در تیمارهای سرمادهی و اسید دیده شد.
نتیجهگیری: از آنجا که استقرار موفق بذر چغندرقند در شرایط تنش خشکی برای دستیابی به تراکم و عملکرد مطلوب کلیدی است، لذا استفاده از تیمار سرمای مرطوب به مدت یک هفته و قرار دادن بذرها در معرض اسیدکلریدریک توانست کارایی بذرها را در شرایط تنش افزایش دهد. این روند تحت تأثیر شدت خشکی بازهم افزایش یافت و قرار دادن بذرها در اسید توانست افزایش دو برابری جوانهزنی در تیمار خشکی 2- بار را به 4 برابر در سطح 6- بار نسبت به شاهد سرما دیده برساند. در مقایسه با کاربرد جداگانه، استفاده از سرمای مرطوب و اسیدکلریدریک بر کارایی بذر چغندرقند اثر همافزایی داشت و بهویژه در شرایط تنش خشکی مشهود بود.
جنبههای نوآوری:
- تیمار سرمای مرطوب و اسیدکلریدریک کارایی بذرهای چغندرقند را در شرایط تنش خشکی افزایش میدهد.
- تیمار سرمای مرطوب و اسیدکلریدریک بر کارایی بذر چغندرقند اثر همافزایی دارد.
عادل مدحج، روزبه فرهودی، ساناز عدالت،
جلد 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: تداخل علفهای هرز و گیاه زراعی از طریق رقابت برای منابع محیطی و دگرآسیبی باعث ایجاد خسارت در گونه زراعی میشود. دگرآسیبی به اثر بازدارنده یا تحریککننده مستقیم یا غیرمستقیم گیاهی بر گیاهان دیگر از طریق تولید ترکیبات شیمیایی وارد شده به محیط، گفته میشود. با وجود اینکه اثر دگرآسیبی عصاره اندامهای هوایی دو علف هرز توق و سلمهتره بر جوانهزنی برخی گیاهان زراعی بررسی شده است، اما تاکنون تحقیقات محدودی در خصوص ارزیابی اثر دگرآسیبی آنها بر رشد گیاهچه سویا انجام شده است. در این تحقیق اثر غلظتهای مختلف عصاره آبی اندامهای هوایی دو گیاه هرز سلمهتره و توق بر جوانهزنی و شاخصهای رشد گیاهچه سویا در دو شرایط پتری و گلدان مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روشها: بهمنظور بررسی اثر دگرآسیبی عصاره اندامهای هوایی توق و سلمهتره بر جوانهزنی بذر و رشد گیاهچه سویا، تحقیقی در آزمایشگاه بذر واحد علوم و تحقیقات خوزستان در دو محیط کشت پتریو گلدان در سال 1390 انجام شد. اثر چهار غلظت عصاره آبی اندامهای هوایی دو علفهرز توق و سلمهتره شامل 25، 50، 75 و 100 درصد و شاهد آب مقطر بهصورت دو آزمایش جداگانه هر یک بهصورت طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بر جوانهزنی و رشد گیاهچه سویا ارزیابی شد. در هر گلدان تعداد پنج عدد بذر سویا با عمق دو سانتیمتر کاشته شد. عصارههای موردنظر دو هفته پس از سبز شدن بهصورت محلولپاشی به گلدانها اضافه گردید. گلدانها پس از اعمال تیمارهای موردنظر بر اساس ارزیابی چشمی سیستم استاندارد اروپا (EWRC) ارزیابی شدند.
یافتهها: با افزایش غلظت عصاره هر دو گیاه، صفات وابسته به جوانهزنی و رشد گیاهچه سویا بهطور معنیدار کاهش یافت. در محیط کشت گلدان، با افزایش غلظت عصاره، وزن خشک ریشه گیاه سویا کاهش یافت بهطوری که بیشترین وزن خشک ریشه مربوط به تیمار شاهد با 64 میلیگرم و کمترین آنها مربوط به اثر عصاره آبی علف هرز توق با غلظت 100 درصد با نه میلیگرم بود. اثر غلظتهای مختلف عصاره آبی سلمهتره بر صفات مورد مطالعه در هر دو شرایط پتری و گلدان نسبت به توق بیشتر بود، به نحوی که درصد جوانهزنی بذر سویا در واکنش به غلظتهای 25، 50، 75 و 100 درصد عصاره آبی توق به ترتیب 17، 20، 34 و 54 درصد و در سلمهتره به ترتیب 57، 84، 7/96 و 100 درصد، نسبت به شاهد آب مقطر کاهش یافت. مقایسه میانگین دادههای ارزیابی چشمی (EWRC) نشان داد که با افزایش غلظت عصاره سلمهتره به 100 درصد، میزان آسیبدیدگی سویا 50 درصد افزایش یافت. در هر دو غلظت مذکور اثر سوختگی برگ سویا در عصاره سلمهتره بیشتر از توق بود. بیشترین میزان سوختگی برگ بر اساس شاخص EWRC در غلظتهای 75 و 100 درصد از عصارههای توق و سلمه مشاهده شد.
نتیجهگیری: بهطور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد، اثر غلظتهای مختلف عصاره آبی سلمهتره بر جوانهزنی و رشد گیاهچه سویا رقم ویلیامز در هر دو شرایط پتری و گلدان نسبت به توق بیشتر بود. به نحوی که درصد جوانهزنی در غلظتهای 25، 50، 75 و 100 درصد عصاره آبی توق به ترتیب 17، 20، 34 و 54 درصد و در سلمهتره به ترتیب 57، 84، 7/96 و 100 درصد، نسبت به شاهد کاهش یافت. از سوی دیگر، محلولپاشی عصارههای توق و سلمهتره نکروزه شدن و خشک شدن برگهای سویا را به دنبال داشت. با توجه به نتایج به نظر میرسد در صورت عدم کنترل مؤثر علفهای هرز بهویژه سلمهتره در مزارع سویا، خسارتهای ناشی از ترشح ترکیبات دگرآسیب، به کاهش معنیدار جوانهزنی و رشد گیاهچه منجر خواهد شد.
جنبههای نوآوری:
- در این پژوهش اثر دگرآسیبی دو علف هرز مهم سویا بر جوانهزنی و رشد گیاهچه این گیاه زراعی با یکدیگر مقایسه شدند که تحقیقات محدودی به این موضوع پرداختهاند.
- واکنش جوانهزنی بذر و رشد گیاهچه به عصاره اندامهای هوایی در دو محیط کشت بذری (پتری دیش) و گلدانی ارزیابی شد.
ابراهیم غلامعلی پور علمداری، بهروز سیف اللهی، زینب اورسجی، عباس بیابانی،
جلد 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: بسیاری از دانشمندان بر این عقیدهاند که تحقیقات دگرآسیبی می تواند یکی از راههای اساسی کنترل علفهای هرز در سیستم کشاورزی پایدار باشد. بهطورکلی گیاهان حاوی ترکیبات آلی مختلفی میباشند که بر شیوه رفتاری جوامع گیاهی تأثیر میگذارند. این مواد اصولاً جزء مواد ثانویه گیاهی بوده که در قسمتهای مختلف گیاه شامل ریزومها، ریشهها، ساقهها، برگها، گلها، میوهها و بذرها وجود دارند. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی توان دگرآسیبی اندامهای مختلف علف هرز فرفیون بر خصوصیات جوانهزنی، رنگیزههای کلروفیلی و کاروتنوئیدی ارقام گندم بود.
مواد و روشها: در این آزمایش علفهرز فرفیون در مرحله رسیدگی کامل از منطقه مغان از توابع استان اردبیل جمعآوری و سپس اندامهای مختلف فرفیون شامل ساقه، برگ و میوه بهتفکیک از یکدیگر جدا گردید. تیماری دیگر تحت عنوان مخلوطی از اندامها نیز در نظر گرفته شد. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاٌ تصادفی در 3 تکرار در دانشگاه گنبدکاووس در سال 1396 به اجرا درآمد. عامل اول شامل ارقام گندم در دو سطح شامل مروارید و گنبد و اندامها در 5 سطح شاهد، عصاره ساقه، برگ، میوه و مخلوطی از آنها به نسبت مساوی بهعنوان عامل دوم بود. برای آزمون زیستسنجی، ابتدا سوسپانسیون 5 درصد وزنی به حجمی با کمک آب مقطر از هر یک از اندامهای مورد بررسی و مخلوطی از آنها تهیه شد. 10 میلیلیتر از هر یک از عصارههای تغلیظ شده اندامها بر 50 عدد بذر ضدعفونی شده در پتری حاوی کاغذ صافی به طور جداگانه بر ارقام مورد بررسی اعمال گردید. در انتهای روز هفتم صفاتی نظیر سرعت و درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، شاخص طولی بنیه بذر، میزان کلروفیل a، b، کل و میزان کاروتنوئیدها مورد اندازهگیری قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که درصد و سرعت جوانهزنی رقم گنبد برخلاف رقم مروارید بهطور معنیداری تحت تأثیر عصاره آبی اندامهای مختلف و مخلوطی از آنها کاهش یافت. نتایج همچنین نشان داد که تأثیر بازدارنده اندام میوه و برگ فرفیون بر درصد و سرعت جوانهزنی در رقم گنبد بیشتر از سایر اندامها و مخلوطی از اندامها بود. بررسی واکنش طول ریشهچه ارقام گندم نشان داد که تیمارهای مختلف اثر افزایشی و کاهشی بهترتیب بر ارقام مروارید و گنبد داشتند. مطابق نتایج، عصارههای ساقه، برگ و میوه اثر دگرآسیبی بیشتری بر طول ریشهچه نسبت به طول ساقهچه رقم گنبد داشته است. نتایج مقایسه میانگین ها همچنین نشان داد که شاخص طولی بنیه بذر رقم مروارید و گنبد تحت تأثیر مواد دگرآسیب همه اندامهای علف هرز فرفیون کاهش نشان داد. بیشترین کاهش معنیدار این صفت مربوط به اندام برگ روی رقم گنبد معادل 13/84 درصد در مقایسه با شاهد بود. در این مطالعه، میزان کاهش رنگیزههای فتوسنتزی کلروفیل کل و کاروتنوئیدها در هر دو رقم تحت عصاره آبی اندامهای ساقه، برگ و میوه فرفیون متفاوت بود. بیشترین اثر کاهشی رنگیزههای مورد بررسی مربوط به اندام میوه در رقم مروارید بود؛ اما عصاره آبی مخلوطی از اندامها اثر کاهشی و افزایشی معنیدار به ترتیب بر میزان رنگیزههای گندم مروارید و گنبد نسبت به شاهد نشان دادند. این امر احتمالاً بهدلیل تفاوت کمیت و کیفیت برخی از آللوشیمیاییها و بهعلاوه پاسخ متفاوت ارقام باشد.
نتیجهگیری: با توجه به اثبات دگرآسیبی اندامهای مختلف علفهرز فرفیون و تأثیرگذاری متفاوت آنها بر صفات جوانهزنی بهعلاوه میزان کلروفیل و کاروتنوئید ارقام گندم مروارید و گنبد، پیشنهاد به بهرهوری از ترکیبات زیستی آنها با توجه به زیستتوده تولیدی بالای آنها در راستای کشاورزی پایدار میباشند.
جنبه های نوآوری:
- بررسی اثر دگرآسیبی علف هرز فرفیون بر جوانه زنی بذر ارقام گندم در مزارع دشت مغان.
- عصاره آبی حاصل از برگ و میوه علف هرز فرفیون، جوانهزنی و رشد گندم رقم گنبد را به مقدار زیادی کاهش میدهد.
علی منصوری، حشمت امیدی،
جلد 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: کینوا با نام علمی (Chenopodium quinoa Willd) متعلق به خانواده اسفناجیان است. بنیه بذر را میتوان به کمک انواع روشهای پرایمینگ بذر بهبود بخشید. در این روش بذرها در آب و یا محلولهای مختلف اسمزی خیسانده شده و سپس تا رطوبت اولیه خشکانده میشوند. بعد از تیمار پرایمینگ، بذر همانند بذرهای تیمار نشده ذخیره و کشت میشوند. نیترات پتاسیم پرمصرفترین ماده شیمیایی برای افزایش جوانهزنی بذرهاست و توسط انجمن متخصصان رسمی بذر و انجمن بین المللی آزمونهای بذر برای آزمایشهای جوانهزنی بسیاری از گونهها توصیه شده است. در سالهای اخیر استفاده از مواد نانو ترکیب بسیار مورد توجه پژوهشگران بوده است. کیتین که یکی از فراوانترین پلیساکاریدهای موجود در طبیعت میباشد، زنجیره پلیمری از N-استیل گلوکوزامین است و با پروتئینها و ترکیبات آلی دیگر همراه میباشد و کاربردهای متعدد صنعتی، دارویی و کشاورزی برای آن گزارش شده است. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر نانو ذرات کیتوزان و نیترات پتاسیم بر برخی ویژگیهای مورفولوژیکی، خصوصیات جوانهزنی، محتوای کلروفیل و رطوبت نسبی گیاه کینوا انجام گردیده است.
مواد و روشها: به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر کینوا با نانو ذرات کیتوزان و محلول نیترات پتاسیم در مراحل اولیه جوانهزنی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار در آزمایشگاه فرآوری بذر دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه شاهد تهران در سال 1396 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل پرایمینگ با نانو ذرات کیتوزان در 4 سطح (بدون پرایم، 01/0، 02/0 و 04/0 درصد وزنی- حجمی) و نیترات پتاسیم در 3 سطح (بدون پرایم، 2/0 و 5/0 درصد وزنی- حجمی) و هیدروپرایم به مدت 2 ساعت در دمای 25 درجه سانتیگراد بودند. تعداد 100 بذر برای هر تکرار از هر تیمار، با استفاده روشهای استاندارد پرایمینگ توسط مواد ذکر شده تیمار و پس از خشک شدن در داخل پتری، روی کاغذ واتمن شماره 1، در دمای 1±20 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 70% و 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی قرار داده شدند تا عمل جوانهزنی انجام شود. پس از آن صفات درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، ضریب جوانهزنی، ضریب آلومتری، محتوای نسبی آب، محتوای کلروفیل a و b توسط روشهای استاندارد اندازهگیری شدند.
یافتهها: تیمار بذر با محلول نیترات پتاسیم 2/0% باعث افزایش 9 درصدی جوانهزنی و تیمار با کیتوزان 01/0% باعث افزایش 14 درصدی جوانهزنی نسبت به تیمار بدون پرایم شد. تیمار پرایمینگ با محلول 5/0% نیترات پتاسیم و 01/0% کیتوزان نسبت به تیمار بدون پرایم 36% افزایش را نشان میدهد. نیترات پتاسیم باعث افزایش 25% طول ریشه چه و 10% طول ساقهچه شد. همچنین کیتوزان 01/0% باعث افزایش 6 درصدی طول ریشهچه شد و پرایم بذر با کیتوزان 02/0% و نیترات پتاسیم 2/0% باعث افزایش 32 درصدی طول ریشهچه شد. بیشترین سطح کلروفیل a در تیمار 02/0 درصد کیتوزان و 2/0 درصد نیترات پتاسیم بدست آمد. این ترکیب تیماری باعث افزایش 33 درصدی سطح کلروفیل a شد. بیشترین مقدار کلروفیل b در نتیجه اعمال تیمار 01/0 درصد کیتوزان و 5/0 درصد نیترات پتاسیم بدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که تیمار 01/0 درصد وزنی- حجمی کیتوزان به همراه 5/0 درصد وزنی- حجمی نیترات پتاسیم باعث به دست آمدن بالاترین درصد جوانهزنی، محتوای کلروفیل a و b، محتوای نسبی آب، طول ساقهچه شد. تیمار 02/0 درصد کیتوزان به همراه 2/0 درصد نیترات پتاسیم باعث به دست آمدن بالاترین میزان ضریب آلومتری و طول ریشهچه شد.
جنبههای نوآوری:
- نانو ماده کیتوزان و نیترات پتاسیم میزان جوانه زنی کینوا را افزایش میدهد.
- نانو ماده کیتوزان و نیترات پتاسیم میزان محتوای کلروفیل a و b را افزایش میدهد.
سمانه حسینی، محمد رفیعی الحسینی، پرتو روشندل،
جلد 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: دانسیاه با نام علمی Guizotia abyssinica (L.F) Cass متعلق به خانواده کاسنی (Asteraceae) میباشد. بذر دانسیاه دارای 75-50 درصد روغن است که از آن در درمان روماتیسم، سوختگی و جانشینی برای روغن زیتون و از کنجاله آن در تعلیف دام استفاده میشود. بحرانهای محیطی که به وسیله سیستمهای زنده دریافت میشوند، تنش تلقی میگردند. تنش خشکی از جمله تنشهای غیر زیستی میباشد که میزان کاهش عملکرد ناشی از آن، بیش از سایر تنشها گزارش شده است. از آنجا که نمو گیاه از جوانهزنی شروع میشود و برای ادامه حیات، باید بذرها جوانه بزنند تا بتوانند خود را با شرایط محیطی سازگار نمایند و در خاک مستقر گردند، موفقیت گذراندن مرحله جوانهزنی نقش مهمی در مراحل دیگر استقرار در گیاه خواهد داشت. تحقیقات مختلف تأثیر مثبت میدان مغناطیسی بر افزایش صفات جوانهزنی را نشان داده است. در این راستا اعمال میدان مغناطیسی قبل از کاشت روشی امن و ارزان برای افزایش جوانهزنی و رشد گیاهچه میباشد. از آنجاییکه پرایمینگ بذر برای پاسخگویی سریعتر و قویتر به تنش خشکی مفید بوده و در بین انواع پرایمینگ، پرایمینگ فیزیکی از نظر اکولوژیکی و عدم تأثیر منفی بر محیط زیست دارای اهمیت خاصی است.
مواد و روشها: بهمنظور بررسی اثر پیشتیمار فیزیکی بذر و تنش خشکی بر ویژگیهای جوانهزنی بذر دانسیاه، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه تحقیقاتی علوم و تکنولوژی بذر دانشگاه شهرکرد انجام شد. شدتهای مختلف میدان مغناطیسی در پنج سطح شامل (صفر، 50، 100، 150 و 200 میلیتسلا (در مدت زمان 5 دقیقه)) بعنوان عامل اول و تنش خشکی در 5 سطح (صفر، 4-، 5-، 6- و 7- بار توسط پلی اتیلن گلایکول 6000) بعنوان عامل دوم در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که تأثیر تنش خشکی، شدت میدان مغناطیسی و بر همکنش آنها بر تمامی صفات مورد بررسی معنیدار شد. بیشترین درصد و سرعت جوانهزنی و کمترین T10 و T50 در شدت میدان 50 میلیتسلا تحت شرایط بدون تنش مشاهده شد. کمترین شاخص جوانهزنی در شرایط بدون تنش و بیشترین طول و وزن خشک ساقهچه در شرایط بدون تیمار و بیشترین وزنتر ریشهچه و ساقهچه در شدت میدان 200 میلیتسلا تحت شرایط بدون تنش حاصل شد. بیشترین طول و وزن خشک ریشهچه بهترتیب در شدت میدانهای 50 و 100 میلیتسلا در شرایط بدون تنش خشکی مشاهده شد.
نتیجهگیری: بذرهایی که از یک میدان مغناطیسی عبور داده میشوند، دچار تورم شده و احتمالا در نتیجه فعالیت هورمون اکسین در این بذرها افزایش مییابد. همچنین میزان تنفس در آنها افزایش یافته و دارای انرژی و فعالیت زیادتری شده که نتیجه آن جوانهزنی سریع و یکنواختتر و ایجاد گیاهان مقاوم به تنشها است. در تحقیق حاضر اگرچه با افزایش شدت تنش خشکی تأثیرات منفی بر خصوصیات جوانهزنی مشاهده شد اما میدان مغناطیسی تحت این شرایط سبب بهبود برخی خصوصیات جوانهزنی گردید. بطور کلی برای بهبود جوانهزنی و تخفیف شرایط تنش خشکی برای پتانسیلهای صفر، 5- و 7- بار شدت میدان 50 میلیتسلا و برای پتانسیلهای 4- و 6- بار تنش خشکی شدت میدان 150 میلیتسلا پیشنهاد میشود.
جنبههای نوآوری:
- اثر میدان مغناطیسی بر جوانهزنی بذر چند منظوره گیاه دانسیاه.
- اثر تنش خشکی بر جوانهزنی بذر چند منظوره گیاه دانسیاه با توجه به موقعیت ایران در کمربند خشک.
- تأثیر مثبت میدان مغناطیسی بر جوانهزنی بذر دانسیاه برای بهبود اثرات منفی تنش خشکی.
یاسر علیزاده، احسان اله زیدعلی، حمید حسنیان خوشرو،
جلد 5، شماره 2 - ( 12-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: استفاده از تناوب در مدیریت زراعی یک روش برای کاهش اثرات مضر تککشتی میباشد، ولی مواد بهجامانده از بسیاری گیاهان ممکن است اثرات دگرآسیبی برای گیاه بعدی داشته و میزان عملکرد را کاهش دهد. در میان گیاهان مختلف، گیاهان خانواده شببوئیان به دلیل داشتن گلوکوزینولات، اثرات دگرآسیبی قوی را از خود نشان میدهند. خردل وحشی بهعنوان علف هرز 30 محصول زراعی در 52 کشور جهان، دارای یکسری اثرات آللوپاتیک میباشد که مانع از جوانهزنی گیاهان دیگر میگردد. در گلوکوزینولات ترشح شده از خردل وحشی موادی مانند تیوسیانات یونیک وجود دارد که مانع از رشد ریشه و اندام هوایی در بسیاری از گیاهان میگردد. همچنین ترکیبات فرار مانند ایزوپرونیدها و بنزوئید آزاد شده از تجزیه بافت گیاهان خانواده براسیکاسه ممکن است باعث کاهش رشد بسیاری از گیاهان شود. در بسیاری از مطالعات مشخص شده است که مواد دگرآسیبی در غلظتهای بالا قادر به مهار رشد بسیاری از گیاهان میباشند، ولی در غلظتهای پایین میتوانند حتی نقش تحریککنندگی رشد گیاهان را هم به دنبال داشته باشند. مطالعه حاضر به بررسی اثر عصاره آبی اندامهای هوایی و ریشه خردل وحشی روی خصوصیات جوانهزنی بذر و رشد گیاهچه جو میپردازد.
مواد و روشها: بهمنظور بررسی اثر دگرآسیبی خردل وحشی بر خصوصیات جوانهزنی و رشدی گیاهچه جو، آزمایشی فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در آزمایشگاه گیاهشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال 1393 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل 5 غلظت عصاره آبی (صفر، 10، 30، 50 و 70 درصد) حاصل از اندام هوایی و زمینی خردل وحشی بود که در دو آزمایش جداگانه در مرحله جوانهزنی و گیاهچهای گیاه جو رقم آبیدر مورد مطالعه قرار گرفت. در بخش جوانهزنی بذر صفات سرعت و درصد جوانهزنی گیاه جو تحت تأثیر عصاره آبی خردل مورد ارزیابی قرار گرفت. در بررسی اثر عصاره آبی خردل بر گیاهچه جو نیز صفات وزن و اندازه ریشه و ساقه، میزان کلروفیل برگ، تغییرات پرولین و تغییرات قندهای محلول اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج آزمایش نشان داد که بالاترین درصد و سرعت جوانهزنی گیاه جو (به ترتیب با 100 درصد و 5/19 بذر در روز) در تیمار شاهد و کمترین آنها (به ترتیب با 40 درصد و 5/9 بذر در روز) در اثر عصاره اندام زیرزمینی خردل وحشی با غلظت 70 درصد مشاهده گردید. بیشترین کاهش در طول و وزن بخش هوایی و زمینی گیاه جو در بالاترین غلظت عصاره مشاهده شد. میزان کلروفیل a از 39/2 میلیگرم بر گرم بافت تر گیاه در تیمار شاهد به 66/1 میلیگرم در گرم بافت تر گیاه در تیمار غلظت 70 درصد کاهش یافت. بیشترین میزان پرولین اندام هوایی گیاه جو (8/66 میکرمول بر گرم وزنتر) در تیمار 70 درصد عصاره مشاهده شد. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داد که خاصیت دگرآسیبی خردل وحشی میتواند بهعنوان یک سامانه کنترل کننده مهم در جوانهزنی و مراحل اولیه رشدی گیاه جو در بوم نظامهای زراعی باشد.
نتیجهگیری: بهطورکلی نتایج حاصل از آزمایش نشان میدهد که در کوتاهمدت عصاره خردل وحشی اثر سمی بر جوانهزنی و رشد جو دارد، بطوریکه عصاره آبی خردل تقریباً بر تمامی صفات اندازهگیری شده گیاه جو تأثیر منفی میگذارد. اثرات مضر دگرآسیبی گیاه خردل وحشی، تحت تأثیر غلظت عصاره، متغیر است، بطوریکه بیشترین آسیب در گیاه جو در بالاترین غلظت عصاره آبی (70%) مشاهده گردید. بههرحال بهمنظور شناسایی ترکیبات دگرآسیب خردل وحشی و اثر آن در ارقام مختلف گیاه جو نیاز به تحقیقات بیشتری میباشد.
جنبههای نوآوری:
1-عصاره آبی گیاه خردل وحشی، درصد جوانهزنی و رشد گیاه جو را کاهش داد.
2-عصاره آبی گیاه خردل وحشی باعث افزایش میزان پرولین و قندهای محلول در گیاه جو شده و میزان کلروفیل در این گیاه را کاهش داد.
حسن تیموری، حمیدرضا بلوچی، علی مرادی، الیاس سلطانی،
جلد 5، شماره 2 - ( 12-1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: جوانهزنی بذر از اولین مراحل مهم و پیچیده در چرخه زندگی گیاهان است و تحت تاثیر عوامل وراثتی و محیطی بسیاری قرار میگیرد. عوامل مختلفی در جوانهزنی و استقرار گیاهچه تاثیرگذار هستند. از جمله این عوامل میتوان به خصوصیات گیاه مادری (تغذیه، ژنتیک)، مرحلهی رسیدگی بذر در زمان برداشت و همچنین عوامل محیطی (دما، پتانسیل آب، تهویه و فشردگی خاک) اشاره کرد. بنیه بذر نیز به عنوان اولین جزء از کیفیت بذر تحت تاثیر زوال بذر در طی انبارداری کاهش مییابد. هدف از پژوهش حاضر بررسی واکنش جوانهزنی و بیوشیمیایی بذرهای زوال یافته گیاه شنبلیله در دامنههای دمایی و رطوبتی مختلف میباشد.
مواد و روشها: این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1395 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل بذرهای زوال یافته و بدون زوال در نه سطح دمایی (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 و 45 درجه سانتیگراد) و هفت سطح پتانسیل اسمزی (صفر، 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0-، 1- و 2/1- مگاپاسکال) بود.
یافتهها: در این آزمایش اثر زوالبذر، پتانسیلآب و برهمکنش آنها در هر محیط بر شاخصهای جوانهزنی (درصد و سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه گیاهچه) و بیوشیمیایی (قندمحلول، پرولین، پروتئین محلول و آنزیم کاتالاز) بذر گیاه شنبلیله معنیدار بود. نتایج نشان داد که در بذرهای زوال یافته مقادیر درصد و سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه گیاهچه با کاهش پتانسیل اسمزی آب محیط در دماهای پایینتر و بالاتر از دمای 20 درجه سانتیگراد، کاهش و مقادیر ترکیبات بیوشیمیایی بذر (قند محلول، پروتئین محلول، پرولین و آنزیم کاتالاز) نیز افزایش یافت.
نتیجه گیری: بهطورکلی شاخصهای جوانهزنی و بیوشیمیایی بذر گیاه شنبلیله به ترتیب نسبت به پتانسیلهای آب، زوال بذر و دمای جوانهزنی بذر حساسیت نشان میدهد. در شرایط کاهش پتانسیل اسمزی آب، دمای جوانهزنی کمتر از 20 درجه سانتیگراد منجر به افزایش مقاومت جوانهزنی بذر شنبلیله به پتانسیل منفیتر آب گردید.
جنبههای نوآوری:
- بررسی خصوصیات جوانهزنی و بیوشیمایی بذرهای زوالیافته گیاه شنبلیله تحت سطوح مختلف پتانسیل اسمزی و دما
- در مناطقی با پتانسیل اسمزی منفیتر بهتر است بذر شنبلیله در شرایطی با دماهای پایینتر از دمای 20 درجه سانتیگراد کشت گردد.
فروغ حاجیوند قاسم آبادی، حمیدرضا عیسوند، ناصر اکبری، امیدعلی اکبرپور،
جلد 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: کشاورزی جهان به وسیله تنشهای غیر زیستی مختلفی همچون دما، خشکی و شوری تحت تأثیر قرار گرفته است که تقریبأ 50 درصد عملکرد گیاهان زراعی را کاهش میدهند. در بسیاری از گیاهان علوفهای جوانهزنی و رشد اولیه گیاهچه از حساسترین مراحل رشدی آنها به تنشهای محیطی محسوب میشوند. پژوهش حاضر برای بررسی تأثیرات تنشهای ایزو اسمزی خشکی و شوری بر شاخصهای جوانهزنی و شاخصهای رشد سه گونه شبدر ایرانی، لاکی و مصری اجرا شد.
مواد و روشها: دو آزمایش جداگانه خشکی و شوری به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملأ تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل سه گونه شبدر شامل شبدر ایرانی، مصری و لاکی و سطوح مختلف پتانسیلهای خشکی و شوری (صفر، 2-، 4-، 6-، 8-، 10- و 12- بار) بهترتیب ناشی از پلیاتیلن گلایکول 6000 و کلرید سدیم بود. از ظروف پتری یکبار مصرف سترون با قطر 10 سانتیمتر برای این کار استفاده شد که درون هر کدام از آنها 27 عدد بذر به روش روی کاغذ صافی کشت شدند و سپس از محلولهای ایزو اسمز به میزان 5 میلیلیتر به هر کدام از آنها اضافه شد و سپس ظروف پتری به ژرمیناتور با دمای 20 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 75 درصد قرار داده شدند. پس از پایان مدت زمان آزمایش (حدود 14 روز) شاخصهای جوانهزنی آنها شامل درصد و سرعت جوانهزنی، تعداد ریشههای جانبی، زمان تا 50 درصد جوانهزنی، نسبت طولی ریشهچه به ساقهچه و تعداد گیاهچههای غیر عادی ثبت شدند.
یافتهها: تمام شاخصهای جوانهزنی تحت تأثیر اثرات بازدارنده خشکی و شوری قرار گرفتند. درصد و سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه و ساقهچه با افزایش سطوح تنش کاهش یافتند در حالی که زمان تا 50 درصد جوانهزنی با افزایش سطوح تنش افزایش یافت. تحت هر دو تنش خشکی و شوری تمام شاخصهای جوانهزنی شبدر ایرانی از دو گونه دیگر بیشتر بود. درصد جوانهزنی شبدر لاکی در پتانسیل 12- بار خشکی صفر درصد بود، اما درصد جوانهزنی شبدر ایرانی و مصری در این سطح از تنش به ترتیب 33/70 و 33/7درصد بود. تحت تنش شوری تمام بذرهای هر سه گونه در پتانسیل 12- بار جوانه زدند. نسبت طولی ریشهچه به ساقهچه در هر دو تنش با افزایش شدت تنش افزایش و در سطوح تنش شدید کاهش یافت که کاهش آن به ترتیب در خشکی و شوری 61/58 و 100 درصد بود. تعداد انشعابات ریشه در هر دو تنش با افزایش شدت تنش افزایش و بیشترین میزان آن در شبدر مصری به ترتیب در خشکی و شوری 42/5 و 1 بود. تعداد گیاهچههای غیر عادی با افزایش شدت تنش شوری افزایش یافت در حالیکه تحت تنش خشکی گیاهچه غیر عادی تشکیل نشد.
نتیجهگیری: مقایسه اثرات کلرید سدیم و پلیاتیلن گلایکول نشان داد که کلرید سدیم به دلیل اثرات سمی یا اسمزی شاخص جوانهزنی را بیشتر از محلول پلیاتیلن گلایکول کاهش داد. به نظر میرسد که شبدر ایرانی در هر دو تنشهای خشکی و شوری بهترین عملکرد را دارا بود و پس از آن، در شرایط خشکی شبدر مصری و در تنش شوری شبدر لاکی بهترین عملکرد را دارا بودند.
جنبههای نوآوری:
- بررسی شاخصهای جوانهزنی گونههای شبدر در شرایط ایزواسمزی خشکی و شوری
- معرفی گونههای شبدرمصری و لاکی به ترتیب با تحمل بیشتر به شرایط خشکی و شوری در مرحله جوانهزنی