9 نتیجه برای ملک
سمیه ملکزاده، سیفاله فلاح،
جلد 1، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر روشهای پرایمینگ بر پارامترهای جوانهزنی بذر زنیان، آزمایشی در سال ۱۳۹۲ در دانشگاه شهرکرد در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد (عدم پرایمینگ)، سه سطح هیدروپرایمینگ با آب مقطر (24، 36 و 48 ساعت)، سه سطح اسموپرایمینگ با پلیاتیلنگلایکول (محلولهایی با پتانسیل اسمزی 4-، 8- و12- بار)، سه سطح هورمونپرایمینگ با اسید جیبرلیک (50، 100 و 150 میلیگرم در لیتر) و سه سطح هالوپرایمینگ با محلولهای نیتراتپتاسیم (2، 3 و 4 درصد) و سه سطح سولفات روی (1/0، 3/0 و 5/0 درصد) بودند. نتایج نشان داد تیمارهای پرایمینگ اثر معنیداری بر روی تمام صفات مورد مطالعه داشتند. درصد و سرعت جوانهزنی در برخی از تیمارهای پرایمینگ نسبت به شاهد کاهش یافت. تیمار پلیاتیلن گلایکول 8- بار طول و وزن خشک ریشه و طول ریشهچه را کاهش داد و غلظت 4- بار این تیمار و هیدروپرایمینگ بهمدت 24 ساعت به طور معنیداری طول ساقهچه و ضریب آلومتری را کاهش دادند؛ اما تیمار جیبرلیک اسید 100 میلیگرم در لیتر باعث افزایش معنیدار این صفات شد. تیمار هیدروپرایمینگ بهمدت 24 ساعت درصد و سرعت جوانهزنی و بنیه بذر و بهمدت 48 ساعت طول ریشهچه و طول ساقهچه را در مقایسه با شاهد افزایش داد. بنابراین با توجه به اولویت جوانهزنی یا رشد ریشهچه و ساقهچه و همچنین هزینه یرایمینگ بذر میتوان تیمار هیدروپرایمینگ بهمدت 24 تا 48 ساعت را به عنوان مطلوبترین نوع پرایمینگ برای بذور زنیان توصیه نمود.
سعیده ملکی فراهانی، علیرضا رضازاده، مهدی عقیقی شاهوردی،
جلد 2، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1394 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر میدان الکترومغناطیس و امواج فراصوت بر جوانهزنی بذر زیره سبز دو آزمایش جداگانه در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی در چهار تکرار در سال 1391 در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه شاهد تهران انجام شد. در آزمایش نخست، بذرها به مدت صفر، 10 و 30 دقیقه در معرض میدان الکترومغناطیس با شدت 88 میکرو تسلا و در آزمایش دوم، بذرها به مدت صفر، دو، چهار، شش، هشت و 10 دقیقه در معرض امواج فراصوت با شدت 40 و 59 کیلوهرتز قرار گرفتند. اثر متقابل میدان الکترومغناطیسی و زمان بر صفات طول، وزن خشک ریشهچه و ساقهچه، نسبت وزن و طول ریشهچه به ساقهچه، درصد و سرعت جوانهزنی، میانگین مدت جوانهزنی معنیداری بود. در اکثر صفات مورد مطالعه میدان الکترومغناطیس باعث کاهش معنیدار در میزان صفات شد، به طوری که، تیمار شاهد (زمان صفر) بیشترین مقدار این صفات را داشت. اثر متقابل امواج فراصوت و زمان بر اکثر صفات معنیداری شد. بیشترین درصد جوانهزنی (100 درصد) برای تیمار 40 کیلوهرتز با مدت زمانهای چهار و شش دقیقه بوده و بیشترین میانگین مدت جوانهزنی را تیمار شاهد (76/10 روز) و تیمار 59 کیلوهرتز به مدت زمانهای 2 و 4 دقیقه (به ترتیب 01/11 و 75/10 روز) داشته است. به طور کلی بذر گیاه زیره سبز به کاربرد امواج فراصوت واکنش مثبت نشان داد و شاخصهای جوانهزنی با این پیش تیمار بذر افزایش معنیداری پیدا کرد.
مژگان ملکی نارگموسی، حمیدرضا بلوچی، محمود عطارزاده،
جلد 2، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1394 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تنش خشکی و پیشتیمار بذر بر برخی مؤلفههای جوانهزنی و رشد گیاهچه گلرنگ (Carthamus tinctorius L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه فناوری بذر دانشکدهی کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1390 انجام شد. عامل اول شامل پنج سطح پیشتیمار بذر (شاهد (بدون کاربرد پیشتیمار)، پیشتیمار با آب مقطر، نیترات پتاسیم سه درصد، پلیاتیلن گلایکول و اوره هر کدام با پتانسیل اسمزی 4- بار) و عامل دوم شامل سه سطح تنش خشکی (شامل شاهد بدون تنش، پلیاتیلن گلایکول 4- بار و 8- بار) بودند. نتایج این آزمایش نشان داد که اثر متقابل پیشتیمار و خشکی بر صفات درصد و سرعت جوانهزنی معنیدار نگردید، ولی اثرات اصلی پیشتیمار و خشکی بهطور معنیداری این صفات را تحت تأثیر قرار داد. بیشترین درصد جوانهزنی و سرعت جوانهزنی به ترتیب (66/75 درصد و 62/3 بذر در روز) در پیشتیمار اوره و کمترین مقدار (52 درصد و 31/2 بذر در روز) در شاهد (بدون کاربرد پیشتیمار) مشاهده شد. تنش خشکی منجر به کاهش معنیدار صفات جوانهزنی گردید. در مجموع نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان میدهد که پیشتیمار با اوره و نیترات پتاسیم در مقایسه با پلیاتیلن گلایکول، مؤلفههای جوانهزنی و در نتیجه رشد گیاهچه گلرنگ را بهبود میدهد.
کیوان ملکی، الیاس سلطانی، ایرج اله دادی، مجید قربانی جاوید،
جلد 6، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: خفتگی شرطی تحت عنوان حالتی پویا بین شرایط خفتگی و عدم خفتگی درنظر گرفته میشود. بذرهای دارای خفتگی شرطی بطور عمده در دامنه باریکتری از شرایط دمایی جوانه میزنند. این نوع از خفتگی معمولاً در بذرهای دارای خفتگی فیزیولوژیکی نشان داده شده است؛ اما در برخی از بذرهای تازه برداشت شده نیز خفتگی شرطی نشان داده شده است. هدف از این تحقیق بررسی این سوال بود که آیا بذرهای تازه برداشت شده کلزا فاقد خفتگی هستند یا دارای خفتگی شرطی میباشند.
مواد و روشها: این آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر پردیس ابوریحان دانشگاه تهران در سال 1397 انجام شد. در این آزمایش ابتدا بذرهای کلزا از 20 موقعیت جغرافیایی مختلف در دو استان گلستان و مازندران جمعآوری شدند. سپس اقدام به آزمون جوانهزنی در دماهای 5، 15، 20، 30 و 35 درجه سلسیوس شد و درصد و سرعت جوانهزنی بذرها ثبت شد. به منظور رفع خفتگی بذر کلزا از دو تیمار مختلف اسید جیبرلیک و پسرسی استفاده شد. به منظور اعمال تیمار پسرسی، بذرها درون پاکت کاغذی در محیطی خشک و تاریک به مدت 6 ماه انبار شده و سپس مورد آزمون قرار گرفتند. جهت اعمال تیمار اسید جیبرلیک نیز، محلول 100 میلیگرم در لیتر اسید جیبرلیک تهیه و به پتریها اضافه شد و سپس درصد و سرعت جوانهزنی ثبت گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که بذرهای تازه برداشت شده کلزا دارای خفتگی شرطی اولیه بودند و در دامنه باریکی از شرایط دمایی جوانهزنی داشتند. همچنین، دماهای کاردینال برای بذرهای تازه برداشت شده بهترتیب 45/4 و 8/27 درجه سلسیوس برای دماهای پایه و سقف بود. پس از اعمال تیمارهای اسید جیبرلیک و پسرسی بذرها در دامنه گستردهتری از دما جوانهزنی کردند و دماهای پایه و سقف بهترتیب به 74/1 و حدود 40 درجه سلسیوس رسید. همچنین، درصد جوانهزنی بذرهایی که توسط اسید جیبرلیک و پسرسی تیمار شده بودند در دماهای بالا و پایین افزایش یافت و این افزایش در درصد جوانهزنی در دماهای بالا بیشتر از دماهای پایین بود. همچنین تأثیر تیمار اسید جیبرلیک در رفع خفتگی بیشتر از تیمار پسرسی بود و تیمار پسرسی تأثیری حدواسط بین جیبرلیک و بذرهای تازه برداشت شده داشت.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این آزمایش اعمال تیمارهای رفع خفتگی جیبرلیک اسید و پسرسی موجب رفع خفتگی شرطی اولیه کلزای تازه برداشت شده و افزایش دامنه دمایی جوانهزنی این بذور در دماهای بالا و پایین شد. در این بین تیمار اسید جیبرلیک (غلظت 100 میلیگرم در لیتر) بیشترین تأثیر را بر رفع خفتگی و افزایش گستره دمایی داشت. در بین ارقام این تغییرات در ظرفیت جوانهزنی در دو رقم هایولا 50 و تراپر بیشتر بوده و رقم هایولا 401 کمترین تغییرات را داشت.
جنبههای نوآوری:
1- خفتگی شرطی ارقام کلزا تحت شرایط مختلف محیطی بررسی گردید.
2- اعمال تیمارهای اسید جیبرلیک و پسرسی موجب رفع خفتگی شرطی اولیه در ارقام کلزا گردید.
محسن ملک، فرشید قادری فر، بنیامین ترابی، حمیدرضا صادقی پور،
جلد 6، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: پرایمینگ یکی از رایجترین روشهای بهبود بذر میباشد. وقایعی مثل افزایش سنتز اسیدهای نوکلئیک، فعال شدن فرآیندهای ترمیمی، افزایش فعالیتهای تنفسی و بهبود ظرفیت آنتیاکسیدانی در طی پرایمینگ موجب مجهز شدن بذر به متابولیسم پیشرفته میشود. ازجمله مهمترین آثار پرایمینگ افزایش درصد، سرعت و یکنواختی جوانهزنی و سبز شدن میباشد. با اینحال محققان مهمترین عامل محدودکننده استفاده از این شیوه را ماندگاری بذرهای پرایمینگ شده میدانند. برخی محققان معتقدند پرایمینگ باعث کاهش قابلیت انبارداری بذرها میگردد. درحالیکه عدهای دیگر از محققان افزایش ماندگاری بذرها با استفاده از تیمارهای پرایمینگ را گزارش کردهاند. ازاینرو این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر پرایمینگ بر قابلیت انبارداری بذرهای ارقام کلزا تحت شرایط متفاوت انبارداری طراحی و اجرا شد.
مواد و روشها: در این مطالعه اثرات پرایمینگ بر قابلیت ماندگاری بذرهای سه رقم کلزا با نامهای دیکا-ایکسپاور، تراپر و هایولا 50 بررسی شد. به این منظور بذرها ابتدا با دو روش هیدروپرایمینگ و اسموپرایمینگ کلرید سدیم تیمار شدند. سپس بذرهای پرایمینگ شده و شاهد با رطوبتهای 6، 9، 12 و 15 درصد در دماهای 15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس به مدت 8 ماه نگهداری شدند و طی دوره انبارداری نمونهبرداری از تیمارهای مختلف بذری با فواصل یک تا 30 روز انجام و مورد آزمون جوانهزنی قرار گرفتند. در پایان با برازش مدل لجستیک سهپارامتره به دادههای درصد جوانهزنی تجمعی در مقابل روز پس از انبارداری، زمان تا کاهش جوانهزنی به 50 درصد محاسبه و بهعنوان معیار مقایسه انبارداری بذرها مورداستفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد رفتار انبارداری بذرهای کلزا بسته به رقم بسیار متفاوت بود و هر رقم رفتار متمایزی از خود نشان داد. همچنین اثرات پرایمینگ بر قابلیت ماندگاری بذرها بسته به شرایط انبارداری، رقم و نوع پرایمینگ متفاوت بود. مقایسه اثرات پرایمینگ بر ماندگاری بذرها در شرایط مختلف انبارداری نشان داد که بهطورکلی تیمارهای پرایمینگ در شرایط انبارداری با رطوبت بذر و دمای انبار بالاتر کارایی بیشتری نسبت به شرایط انبارداری با رطوبت بذر و دمای انبار پایینتر داشتند. همچنین تیمارهای پرایمینگ در رقم دیکا-ایکسپاور اغلب موجب افزایش ماندگاری بذرها شدند. درحالیکه در رقمهای تراپر و هایولا 50 هیدروپرایمینگ اغلب موجب بهبود ماندگاری بذرها و در مقابل اسموپرایمینگ منجر به کاهش ماندگاری بذرها شد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این آزمایش مشخص شد آثار پرایمینگ بر قابلیت حیات بذرهای کلزا میتواند از عوامل مختلفی مثل رقم، شرایط مختلف انبارداری و همچنین نوع تیمار پرایمینگ تأثیرپذیر باشد. همچنین در این مطالعه تیمار هیدروپرایمینگ اغلب باعث افزایش قابلیت انبارداری بذرها شد و در مقابل تیمار اسموپرایمینگ غالباً باعث افزایش شدت زوال و کاهش ماندگاری بذرها شد.
جنبههای نوآوری:
- رفتار انبارداری بذرهای ارقام کلزا تحت شرایط انبارداری طبیعی مقایسه شد.
- تأثیر پرایمینگ بر قابلیت انبارداری بذرهای ارقام کلزا تحت شرایط مختلف انبارداری بررسی گردید.
محسن ملک، فرشید قادری فر، بنیامین ترابی، حمیدرضا صادقی پور،
جلد 7، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1399 )
چکیده
مقدمه: بذرها نیز همانند سایر مواد دارای خاصیت هیگروسکوپی بوده و با محیط اطراف خود تبادل رطوبتی دارند. تغییرات رطوبتی بذرها طی انبارداری به ماهیت هیگروسکوپی آنها وابسته است و این ویژگی نقش مهمی در تعیین کیفیت و طول عمر بذرها دارد. ازطرفی مطالعه خصوصیات هیگروسکوپی بذرها میتواند علاوه بر مطالعات انبارداری در مباحث تجاری مانند خشککردن و فراوری بذر نیز مورد استفاده قرار بگیرد. از این رو در این پژوهش رابطه رطوبت بذر و رطوبت نسبی در بذر ارقام کلزا مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه به بررسی رابطه رطوبت نسبی محیط و محتوی رطوبت بذر سه رقم کلزا در دماهای 10، 20 و 30 درجه سلسیوس با استفاده از منحنیهای تعادل هیگروسکوپی پرداخته شد. بهاینمنظور منحنیهای دفع و جذب آب بهطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفتند. منحنیهای جذب و دفع آب به ترتیب با خشک کردن بذرها در رطوبت نسبی یک درصد و آبگیری بذرها در رطوبت نسبی 100 درصد و پس از آن با انتقال به رطوبتهای نسبی و دماهای مختلف و در نهایت تعیین محتوی رطوبت تعادلی بذرها بهدست آمدند. لازم به ذکر است بهمنظور ایجاد رطوبتهای نسبی مختلف از محلولهای وزنی گلیسرول و اسید سولفوریک استفاده شد. در نهایت نیز کمی سازی رابطه محتوی رطوبت بذرها و رطوبت نسبی با کمک مدل دیآرکی-وات انجام گرفت.
یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که محتوی رطوبت بذرها بسته به رقم و دما در رطوبتهای نسبی مختلف متفاوت بود. همچنین در تمامی ارقام و دماها بین منحنیهای دفع و جذب آب اختلاف وجود داشت؛ و بطور کلی منحنیهای دفع بالاتر از منحنیهای جذب آب قرار گرفتند. بین ارقام مختلف از لحاظ محتوی رطوبت بذر در دماهای مختلف بیشترین اختلافات در رطوبت نسبی 100 درصد مشاهده شد و در رطوبتهای نسبی پایینتر این اختلاف کمتر بود. همچنین در مجموع بیشترین مقدار رطوبت بذر ارقام کلزا در دمای 20 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 100 درصد و کمترین مقدار رطوبت بذر نیز در دمای 30 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 1 درصد مشاهده شد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این آزمایش مشخص شد رابطه محتوی رطوبت بذرها و رطوبت نسبی از یک تابع سیگموئیدی تبعیت میکند و همچنین این رابطه بسته به رقم و دما میتواند دارای تفاوتهایی باشد. بین منحنیهای جذب و دفع آب اختلاف وجود داشت. این اختلاف یا فاصله بین منحنی جذب و دفع آب که هیستریس نام دارد، نشان داد معمولا رطوبت بذرها در یک رطوبت نسبی ثابت در حالتی که بذرها درحال آبگیری هستند نسبت به حالتی که درحال کاهش رطوبت هستند کمتر است که همین امر سبب بالاتر قرار گرفتن منحنی دفع نسبت به منحنی جذب میباشد.
جنبههای نوآوری:
چکیده مبسوط
- پاسخ به منحنیهای تعادل هیگروسکوپی در بذر ارقام مختلف کلزا مقایسه گردید.
- از محلولهای اسید سولفوریک و گلیسرول بهمنظور ایجاد رطوبتهای نسبی مختلف استفاده گردید.
حکیمه رحیمی، محسن ملک، فرشید قادری فر،
جلد 8، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: بذرها برای بقا و ماندگاری نیازمند جوانهزنی موفق در زمان و شرایط مطلوب میباشند. گاهی اوقات حتی در شرایط مطلوب محیطی و ژنتیکی بذر، عدم جوانهزنی یا جوانهزنی همراه با تأخیر اتفاق میافتد که به چنین بذرهایی، بذرهای دارای خفتگی گفته میشود. خفتگی بذر میتواند آثار مثبت در گریز از شرایط نامطلوب و تضمین بقا در آن محیط داشته باشد. با این حال خفتگی بذر گیاهان زراعی از طریق جلوگیری از جوانهزنی، سبب کاهش سبز شدن و کاهش عملکرد میشود. در ایجاد خفتگی بذر ترکیبی از عوامل محیطی و عوامل ژنتیکی بذر دخیل است. به طورکلی خفتگی بذر شامل خفتگی فیزیکی، خفتگی فیزیولوژیک، خفتگی مورفولوژیک، خفتگی مورفوفیزیولوژیک و خفتگی چندگانه میباشد که جهت رفع خفتگی بذر میتوان از تیمارهای خراشدهی فیزیکی/شیمیایی، استراتیفیکاسیون سرد و گرم، آبشویی، تیمارهای هورمونی، پسرسی، نور و تیمارهای ترکیبی، بسته به نوع خفتگی استفاده کرد. از این رو در این مطالعه با استفاده از مطالعات داخلی انجام شده در زمینه خفتگی بذر در گونههای مختلف گیاهی، به شناخت و بررسی انواع خفتگی در گونههای مختلف گیاهی پرداخته شده و اطلاعات کلی و کاربردی در این خصوص ارائه شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تعداد 168 گزارش منتشر شده روی 250 گونه گیاهی در 20 سال اخیر که در حوزهی خفتگی بذر گیاهان دارویی، علفهرز، مرتعی، زینتی و زراعی منتشر شده بود، مورد بررسی قرار گرفت. سپس درصد گیاهان مورد مطالعه و تیرههای گیاهی و همچنین سهم انواع خفتگی بذر و تیمارهای مناسب جهت رفع خفتگی بذر، تعیین شد.
یافتهها: در بین گونههای گیاهی مورد مطالعه بیشترین نوع خفتگی مربوط به خفتگی فیزیولوژیک (50 درصد) مشاهده شد و پس از آن خفتگی فیزیکی، خفتگی چندگانه، خفتگی مورفوفیزیولوژیک و کمترین سهم خفتگی در گونههای گیاهی مورد مطالعه مربوط به خفتگی مورفولوژیک (61/1 درصد) بود. موثرترین تیمارها جهت رفع خفتگی فیزیولوژیک استفاده از تیمارهای استراتیفیکاسیون سرد، اسید جیبرلیک و نیترات پتاسیم بود. همچنین موثرترین تیمارها برای رفع خفتگی فیزیکی استفاده از تیمارهای خراشدهی فیزیکی و مکانیکی، خراشدهی شیمیایی و تیمار نیترات پتاسیم بود. با استناد بر نتایج: جهت رفع خفتگی مورفولوژیک استفاده از تیمارهای دمایی و سپس تیمارهای اسید جیبرلیک و نیترات پتاسیم قابل توصیه است. برای رفع خفتگی مورفوفیزیولوژیک استفاده از تیمارهایی جهت بلوغ بذرهای تمایز نیافته یا تمایز یافته کوچک (رفع خفتگی مورفولوژیک) و همچنین تیمارهایی جهت مقابله با عوامل بازدارنده جوانهزنی یا جبران نبود تحریککنندههای جوانهزنی قابل توصیه میباشد. همچنین بیشترین تیمار استفاده شده برای رفع خفتگی مورفوفیزیولوژیک با بررسیهای انجام شده تیمارهای استراتیفیکاسیون سرد و اسید جیبرلیک بود.
نتیجهگیری: با شناسایی نوع خفتگی و اعمال تیمارهای مناسب میتوان جوانهزنی گیاهان اقتصادی و ارزشمند را بهبود بخشید.
جنبههای نوآوری:
- انواع خفتگی در گونههای گیاهی بومی ایران از طریق اطلاعات مطالعات داخلی بررسی و گزارش جامع در خصوص خفتگی بذر برای اولین بار ارائه شد.
- اطلاعات کلی و کاربردی در خصوص خفتگی بذر، عوامل مؤثر و روشهای رفع آن به صورت کاربردی مرور گردید.
محسن ملک، فرشید حسنی، عنایت رضوانی خورشیدی، علی شایانفر، بیتا اسکویی، عباس دهشیری،
جلد 9، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: باریجه یکی از مهمترین گیاهان دارویی بومی ایران است که استفاده از فراوردهها و مشتقات آن در صنایع مختلف رواج فراوان یافته است. به همین دلیل برداشت بیرویه اینگونه گیاهی از رویشگاههای طبیعی گسترش یافته و باعث شده در فهرست گونههای گیاهی درخطر انقراض قرار بگیرد. عدم وجود اطلاعات کافی در خصوص رفتار جوانهزنی و روشهای شکست خفتگی بذرهای باریجه سبب شده است محققان علوم بذر توجه کمتری به اینگونه گیاهی داشته باشند. ازاینرو، این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر تیمارهای مختلف بر رفع خفتگی بذرهای باریجه طراحی و اجرا شد.
مواد و روشها: در این مطالعه از بذرهای دو جمعیت باریجه جمعآوریشده از مراتع شهرستان بویراحمد و همچنین بذرهای تهیهشده از شرکت پاکان بذر اصفهان استفاده شد. بذرهای باریجه به مدت 120 روز در معرض تیمار سرمادهی مرطوب و قابلیت جوانهزنی و رفع خفتگی بذرها مطالعه شد. همچنین بهمنظور ارزیابی جنبه کاربردی این تیمار تأثیر خشککردن بذرها بر قابلیت جوانهزنی، پس از دریافت تیمار سرمادهی نیز مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه تأثیر پیش تیمارهای مختلف هورمونی شامل اسید جیبرلیک و سیتوکینها (کینیتین و 6-بنزیل آمینوپورین) در غلظتهای مختلف بر رفتار جوانهزنی و خفتگی بذرها بررسیشد و تأثیر این تیمارها در توانایی رفع خفتگی بذرها مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد رفتار جوانهزنی و خفتگی بذرهای دو جمعیت باهم متفاوت بوده و تأثیر تیمارهای مختلف بر قابلیت جوانهزنی بذرها نیز متفاوت بود. در هردو جمعیت سرمادهی بذرها تا 60 روز موجب افزایش قابلیت جوانهزنی و پس از آن با افزایش دوره سرمادهی جوانهزنی بذرها کاهش یافت. همچنین مشخص شد خشککردن بذرها پس از سرمادهی موجب کاهش جوانهزنی بذرها میگردد. با بررسی علت این موضوع مشخص شد، مهمترین دلیل کاهش قابلیت جوانهزنی بذرها در دورههای بلندمدت سرمادهی جوانهزدن بذرها در بستر سرمادهی و به عبارتی تفاوت در سطوح خفتگی بذرها در دورههای مختلف سرمادهی مرطوب بود. غلظتهای مختلف اسید جیبرلیک و سیتوکینینها نیز بهطور معنیداری موجب بهبود رفتار جوانهزنی بذرها و رفع خفتگی در هر دو جمعیت باریجه شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه بیانگر وجود سطوح متفاوت از خفتگی بذر در جمعیتهای مختلف باریجه بود. همچنین مشخص شد تیمار سرمادهی و پیشتیمار بذرها با استفاده از اسید جیبرلیک و پیش تیمارهای هورمونی بهویژه سیتوکینینها میتواند بهطور قابلتوجهی در رفع خفتگی بذرها مؤثر واقع شود. همچنین با توجه به تأثیر تیمارهای مختلف نتیجهگیری شد که خفتگی در بذرهای باریجه از نوع خفتگی مورفوفیزیولوژیک نیمهعمیق و عمیق میباشد.
جنبههای نوآوری:
1- تأثیر تیمار سرمادهی در دورههای بلندمدت بر قابلیت جوانهزنی بذرهای باریجه برای اولین بار بررسی شد.
2- تأثیر پسابش حاصل از خشک کردن بذرهای تیمارشده تحت دورههای مختلف سرمادهی بر قابلیت جوانهزنی بذرهای باریجه برای اولین بار مورد ارزیابی قرار گرفت.
3- شاخص AUC (ناحیه زیر منحنی) بهعنوان یک شاخص کاربردی در مقایسه رفع خفتگی بذرها برای اولین بار در مطالعات داخلی معرفی شد.
آرزو پراور، سعیده ملکی فراهانی، علیرضا رضازاده،
جلد 9، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1401 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: بالنگو شهری گیاهی یکساله، متعلق به خانواده نعناعیان است. امروزه بذر آن به دلیل دارا بودن موسیلاژ و روغن زیاد در صنایع غذایی و دارویی کاربرد فراوان دارد. رطوبت خاک، تغذیه، نور و دما محیط مادری در رشد گیاهان نقش مهمی دارند، اما در زمان رشد و نمو بذر، اثر رطوبت خاک بر عملکرد و خصوصیات کیفی بذر بیشتر است. اثرات مثبت تغذیه گیاه مادری با کود مایکوریزا میتواند بر بهبود کیفیت بذر نمو یافته در شرایط کم آبی مؤثر باشد. علت بهبود کیفیت بذرهای نمو یافته در شرایط تلقیح مایکوریزا، تعادل آبی آنها در شرایط کم آبی و در نتیجه جذب بیشتر آب و عناصر غذایی گزارش شده است. جذب عناصر غذایی توسط گیاه مادری میتواند نقش به سزایی در بهبود جوانهزنی و خصوصیات کیفی بذرهای نمو یافته در شرایط تنش خشکی داشته باشد.
مواد و روشها: آزمایش مزرعهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار طی سالهای 98-1397 و 99-1398 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل رژیم آبیاری (30، 60 و 90 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک) و کود مایکوریزا (عدم تلقیح و تلقیح) بود.
یافته ها: نتایج نشان داد با کاهش محتوای رطوبتی خاک محیط مادری سبب کاهش جوانه زنی بذر و شاخص کیفیت بذر تولیدی شد. میزان درصد جوانه زنی (20/51%) و سرعت جوانه زنی (7%)، شاخص بنیه بذر (70/27%)، طول گیاهچه (3/28%)، وزن خشک گیاهچه (80/34%)، موسیلاژ بذر (40/75%)، فسفر (5/45%) و نیتروژن بذر (30/27%)، روغن بذر (60/14%)، فعالیت آنزیم کاتالاز (25/35%) و آسکوربات پراکسیداز (70/25%) بذرهای نمو یافته در رژیم آبیاری 60 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک و کود مایکوریزا نسبت به شاهد (رژیم آبیاری 30 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک و بدون کود مایکوریزا) افزایش یافت. در مقایسه با رژیم آبیاری 30 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک و بدون کود مایکوریزا، متوسط زمان جوانهزنی (17%) و پراکسیداسیون لیپید (10/41%) رژیم آبیاری 90 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک و بدون کود مایکوریزا افزایش یافت.
نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه، کاهش رطوبت خاک بیشتر از 60 درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک گیاه مادری منجر به کاهش کیفیت بذر شد، اما تغذیه گیاه مادری با تلقیح مایکوریزا به دلیل جذب آب و عناصر غذایی، نقش مؤثری بر بهبود و افزایش کیفیت بذرهای نمو یافته در شرایط کم آبی داشت.
جنبه های نوآوری:
- شاخصهای جوانهزنی و رشد گیاهچه، خصوصیات کیفی و بیوشیمیایی بذرهای نمو یافته بالنگو شهری در شرایط مختلف آبیاری بررسی گردید.
- تاثیر مایکوریزا بر میزان جذب عناصر غذایی و محتوای روغن، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان بذرهای نمو یافته تحت رژیمهای مختلف آبیاری بررسی شد.
- میزان آسیب وارد به ساختار لیپید سلولی در بذرهای نمو یافته در رژیمهای متفاوت آبیاری و کود مایکوریزا بررسی شد.