جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای حسینی

مهدی براانی‌دستجردی، محمد رفیعی‌الحسینی، عبدالرزاق دانش‌شهرکی،
جلد 1، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1393 )
چکیده

به‌منظور بررسی هدایت الکتریکی و خصوصیات رشدی گیاهچه بذر لوبیا قرمز رشدیافته تحت شرایط تنش خشکی و محلول پاشی عناصر روی و منگنز، آزمایشی به‌صورت کرت‌های خردشده فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در دو بخش مزرعه ای و آزمایشگاهی در سال 1390 در دانشگاه شهرکرد انجام شد. سه سطح تنش خشکی (آبیاری پس از 50، 70 و 90 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) به‌عنوان عامل اصلی و سه سطح محلولپاشی روی (محلولپاشی با آب خالص، محلولپاشی 100 و 200 گرم در هکتار روی) و سه سطح محلولپاشی منگنز (محلولپاشی با آب خالص، محلولپاشی 150 و 300 گرم در هکتار منگنز) در ترکیب فاکتوریل به‌عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که تنش خشکی شدید باعث کاهش معنی‌دار هدایت الکتریکی و افزایش طول گیاهچه و ریشه چه بذر لوبیا قرمز گردید. در بین صفات اندازه‌گیری‌شده، محلولپاشی منگنز تنها تأثیر معنیداری را بر هدایت الکتریکی و وزن خشک ریشه چه داشت. در بین تیمارهای محلولپاشی منگنز، کمترین میزان هدایت الکتریکی مربوط به تیمار شاهد و بیشترین وزن خشک گیاهچه در تیمار 150 گرم در هکتار منگنز مشاهده گردید. محلولپاشی روی تأثیر معنیداری بر کلیه صفات اندازه گیری شده در طی آزمایش داشت. بیشترین میزان وزن خشک گیاهچه، طول ساقه چه، گیاهچه و ریشه چه و همچنین کمترین میزان هدایت الکتریکی مربوط به تیمار 100 گرم در هکتار روی بود. اما بیشترین وزن خشک ریشه چه در تیمار 200 گرم در هکتار روی به‌دست آمد که تفاوت معنیداری را با تیمار 100 گرم در هکتار آن نداشت. با توجه به نتایج حاصل از این آزمایش، تنش خشکی ملایم و محلولپاشی عناصر روی و منگنز سبب افزایش کیفیت بذور تولیدی می‌گردد. در مجموع، محلول‌پاشی روی و منگنز (به‌ترتیب به میزان 100 و 300 گرم در هکتار) همراه با تنش ملایم (آبیاری پس از 70 میلی‌متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) جهت تولید بذور با بنیه بالا در شرایط منطقه توصیه می‌شود. 

سید محمد سیدی، محمد خواجه حسینی، پرویز رضوانی مقدم، حمید شاهنده،
جلد 2، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1394 )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر تیمارهای کود و پرایمینگ با محلول فسفات دی هیدروژن پتاسیم بر سبز شدن و رشد هتروتروفیک گیاهچه‌های سیاه‌دانه (Nigella sativa L.) آزمایش‌هایی در سال 1392-1391 در آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. در آزمایش اول، ترکیب فاکتوریل اصلاح‌کننده‌های خاک آهکی (شامل ورمی کمپوست (V) + باکتری تیوباسیلوس (T)، گوگرد به‌صورت عنصری میکرونیزه (S) + T، V+S+T و شاهد) و سه سطح کاربرد فسفر (صفر، 30 و 60 کیلوگرم در هکتار از منبع فسفات دی آمونیوم) طی دوره رشد گیاه مادری، تیمارهای آزمایش بودند. در آزمایش دوم، تیمارهای انتخاب شده از آزمایش اول (با درصد سبز شدن کمتر از 60 درصد) و پرایمینگ بذر (عدم پرایمینگ، هیدرو پرایمینگ، پرایمینگ فسفر با محلول‌های 100، 300 و 500 میلی‌مولار فسفات دی هیدروژن پتاسیم) به ترتیب عامل اول و دوم آزمایش بودند. بر اساس نتایج آزمایش اول، افزایش حلالیت فسفر ناشی از کاربرد اصلاح‌کننده‌های خاک آهکی (V+T و V+S+T)، در مقایسه با شاهد، نقش معنی‌داری در افزایش درصد سبز شدن بذرهای سیاه‌دانه (به ترتیب تا 50 و 54 درصد) داشتند. در آزمایش دوم نیز پرایمینگ فسفر در سطح 300 میلی‌مولار منجر به افزایش معنی‌دار درصد تخلیه ذخایر بذر، کارایی استفاده از ذخایر بذر و افزایش درصد سبز شدن سیاه‌دانه (به ترتیب تا 9، 143 و 29 درصد) شد. علاوه بر این، بین میزان فسفر بذر پویا شده و درصد سبز شدن بذرهای سیاه‌دانه همبستگی مثبت و معنی‌داری به دست آمد (R2= 0.90 **).


حمید شریفی، محمد خواجه‌حسینی، محمدحسن راشد محصل،
جلد 2، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1394 )
چکیده

وجود خواب در بذرهای گیاهان تیره چتریان یکی از مهم‌ترین دلایلی است که کشت و اهلی کردن آن‌ها را با مشکل مواجه کرده است. جهت ارزیابی خواب بذور هفت گونه دارویی مهم از تیره چتریان، در تابستان 1390 از رویشگاه‌های طبیعی آن‌ها در استان لرستان جمع‌آوری گردید، و جوانه‌زنی آن‌ها در آزمایشی با طرح کاملاً تصادفی و در چهار تکرار 25 تایی بذر مورد ارزیابی قرار گرفت. در آزمایش بررسی جوانه‌زنی در آب مقطر گونه‌های آوندول (Smyrnium cordifrolium)، چویل (Ferulago angulata)، کرفس وحشی (Kelussia odoratissima) و کندل کوهی (Dorema aucheri) فاقد جوانه‌زنی، حال ‌آنکه گلپر (Heracleum persicum) دارای 30%، زیره لرستانی (Bunium luristanicum) 96% و غازیاقی (Falcaria vulgaris) 97% جوانه‌زنی از خود نشان دادند. برای شکستن خواب بذر گونه‌های با جوانه‌زنی کمتر از 30 درصد تیمارهایی شامل سرمادهی مرطوب به مدت زمان‌های 2، 4، 6، 8، 10 و 12 هفته، اسید جیبرلیک با دو غلظت 250 و 500 میلی‌گرم در لیتر، تیمار ترکیبی (اسید جیبرلیک 250 میلی‌گرم در لیتر با تیمار 4 هفته سرمادهی و تیمار ترکیبی اسید جیبرلیک 500 میلی‌گرم در لیتر با تیمار 4 هفته سرمادهی) و نیترات پتاسیم 2/0 درصد اعمال گردید. نتایج نشان داد برای گلپر سرمادهی مرطوب 6 هفته (71%)، و برای گونه‌های کندل کوهی (90%)، کرفس وحشی (63%) و چویل (97%) تیمار 12 هفته سرمادهی مرطوب مؤثرترین تیمارهای شکستن خواب بذرها بودند. همچنین بذر گونه‌های گلپر و کندل کوهی دارای خواب فیزیولوژیکی متوسط و گونه‌های چویل و کرفس وحشی داری خواب فیزیولوژیکی عمیق بودند.


عبدالجلیل یانق، محمد خواجه حسینی،
جلد 3، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1395 )
چکیده

نیاز به شناسایی بذرهایی که بنیه پایین و در نتیجه سبز شدن ضعیف دارند، منجر به معرفی آزمون‌های مختلف بنیه بذر شده است. هدف از انجام این آزمایش نیز بررسی توانایی آزمون فرسودگی کنترل‌شده برای ارزیابی بنیه بذر و پیش‌بینی سبز شدن توده‌های بذر کلزا در مزرعه بود. برای این منظور، 19 نمونه بذر کلزا از 19 کشاورز مختلف استان‌های خراسان شمالی و رضوی که در سال زراعی 89-1388 کشت شده بودند، تهیه شد و آزمایش‌های جوانه‌زنی قبل و بعد از آزمون فرسودگی کنترل‌شده بر روی بذرها انجام شد. درصد سبز شدن هر توده بذر در مزرعه، 30 روز پس از کشت ارزیابی شد. همبستگی بین نتایج آزمایشگاهی قبل و بعد از آزمون فرسودگی کنترل‌شده با سبز شدن در مزرعه نشان داد که همبستگی جوانه‌زنی نهایی، گیاهچه نرمال و متوسط زمان جوانه‌زنی قبل از فرسودگی کنترل‌شده با سبز شدن در مزرعه به ترتیب با ضرایب همبستگی 072/0، 24/0 و 042/0، معنی‌دار نبود، ولی نتایج آزمایشگاهی بعد از فرسودگی کنترل‌شده همبستگی بالا و معنی‌داری با سبز شدن در مزرعه داشتند. به‌طوری که، جوانه‌زنی نهایی، گیاهچه نرمال و متوسط زمان جوانه‌زنی توده‌های بذر به ترتیب با ضریب 57/0، 51/0 و 49/0 قادر به پیش‌بینی سبز شدن توده‌های بذر در مزرعه بودند. همبستگی بین نتایج آزمایشگاهی بعد از فرسودگی کنترل‌شده با سبز شدن در مزرعه، نشان می‌دهد که این آزمون می‌تواند روشی مناسب برای ارزیابی سبز شدن بذر کلزا قبل از کشت باشد.


مرجان دیانت، سید میثم حسینی،
جلد 3، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1395 )
چکیده

به‌منظور مطالعه عکس‌العمل جوانه‌زنی بذر نوک لک‌لکی به سطوح دمایی آزمایشی به‌صورت طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار و 12 سطح دمایی (0، 3، 5، 7، 10، 12، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سانتی‌گراد) انجام شد. نتایج نشان داد که اثر تیمارهای مختلف دمایی روی خصوصیات جوانه‌زنی بذر نوک لک‌لکی معنی‌دار است به‌طوری که بالاترین درصد جوانه‌زنی در دمای 15 درجه سانتی‌گراد به دست آمد؛ اما با افزایش بیشتر دما این شاخص کاهش یافت و در 40 درجه سانتی‌گراد کاملاً متوقف شد. بر اساس رگرسیون خطی بین سرعت جوانه‌زنی و دما، دماهای کمینه، بیشینه و بهینه نوک لک‌لکی به ترتیب 0، 18/37 و 20/15 درجه سانتی‌گراد به دست آمد. همچنین تفاوت معنی‌داری در طول ساقه‌چه در محدوده 5 تا 30 درجه سانتی‌گراد مشاهده نشد که نشان داد در مقایسه با طول ریشه‌چه حساسیت کمتری به دما دارد. بالاترین وزن‌تر گیاهچه نیز در دمای 20 درجه سانتی‌گراد حاصل شد که تفاوت معنی‌داری با دماهای 10، 12 و 20 درجه سانتی‌گراد نداشت. از نتایج فوق استنباط می‌شود که گیاه نوک لک لکی می‌تواند در مناطق مختلف کشور در دامنه وسیعی از شرایط آب و هوایی رشد کند اما مناطق معتدل را ترجیح می‌دهد. نتایج این تحقیق جهت درک نیازهای دمایی جوانه‌زنی و بهبود توسعه راهکارهای مدیریتی نوک لک‌لکی مهم خواهد بود.


مصطفی علی نقی زاده، محمد خواجه حسینی، سید احمد حسینی، محمد حسن راشد محصل،
جلد 3، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1395 )
چکیده

به‌منظور بررسی رفتار جوانه‌زنی و روش‌های شکستن خواب بذر توده‌های مختلف علفهای هرز سلمه‌تره، پیچک و دم‌روباهی سبز، سه آزمایش فاکتوریل دوعاملی جداگانه در سال 1393 در آزمایشگاه زراعت دانشگاه ولیعصر رفسنجان انجام گرفت. عامل اول بذرهای علف‌های هرز مورد بررسی از باغ‌های پسته 5 منطقه رفسنجان (مرکزی، انار، کشکوئیه، کبوترخان و نوق) بود. عامل دوم تیمارهای شکستن خواب بذرهای سلمه‌تره شامل شاهد (آب مقطر)، نیترات پتاسیم در غلظت‌های 500 و 1000 پی‌پی‌ام، خراش‌دهی با اسید سولفوریک غلیظ در زمان‌های 5 و 10 دقیقه و سرمادهی مرطوب در زمان‌های 1، 3 و 5 هفته، تیمارهای شکستن خواب بذرهای پیچک شامل شاهد، خراش‌دهی با سمباده، خراش‌دهی با اسید سولفوریک در زمان‌های 20 و 30 دقیقه و خراش‌دهی با آبجوش در زمان‌های 15 و 30 دقیقه و تیمارهای شکستن خواب بذرهای دم‌روباهی سبز شامل شاهد، اسید جیبرلیک در غلظت‌های 250، 500 و 1000 پی‌پی‌ام، نیترات پتاسیم در غلظت‌های 500 و 1000 پی‌پی‌ام، سرمادهی مرطوب در زمان‌های 1، 3 و 5 هفته بودند. آزمایش‌ها برای هر گونه به‌طور مجزا به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار اجرا گردید. نتایج نشان داد که توده بذری، روش‌های شکستن خواب و برهمکنش توده بذری و روش‌های شکستن خواب اثر معنی‌داری بر درصد جوانه‌زنی و متوسط زمان جوانه‌زنی بذرهای علف هرز هر سه گونه داشت به‌طوری که تیمار 5 هفته سرمادهی مرطوب در بذرهای سلمه‌تره توده نوق با میانگین جوانه‌زنی 97 درصد و متوسط زمان جوانه‌زنی 22/1 روز، تیمار خراش‌دهی با سنباده در بذرهای پیچک توده کبوترخان (98 درصد) و تیمار 1000 پی‌پی‌ام اسید جیبرلیک در بذرهای دم‌روباهی سبز توده کبوترخان (60 درصد) بالاترین درصد جوانه‌زنی را داشتند و سریع‌تر جوانه زدند. همچنین با افزایش وزن هزار دانه علف‌های هرز مورد بررسی، درصد جوانه‌زنی نیز افزایش یافت.
 


سید علی نورحسینی، محمدنقی صفرزاده، سید مصطفی صادقی،
جلد 4، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1396 )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر منطقه تولید و اندازه بذر بر شاخص­های جوانه ­زنی و رشد هتروتروفیک گیاهچه بادام‌زمینی از آزمون­های جوانه­ زنی استاندارد، سرما و پیری تسریع شده استفاده شد. این تحقیق در سال­های 1389 تا 1391 در سه مزرعه بادام­ زمینی در شهرستان آستانه اشرفیه و آزمایشگاه زراعت دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت انجام شد. آزمون­ها با استفاده از آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک­های کامل تصادفی در سه تکرار به مرحله اجرا درآمد. فاکتور اول منطقه تولید بذر در سه سطح [نقره­ ده، امشل و بندر کیاشهر] و فاکتور دوم اندازه بذر در سه سطح [بزرگ، متوسط و کوچک] بودند. نتایج نشان داد که اثر منطقه تولید بر سرعت جوانه­ زنی (P<0.01) و ضریب یکنواختی جوانه ­زنی (P<0.05) معنی­داری بود که بیشترین میانگین (به ترتیب 17/6 و 11/18 بر روز) در بذرهای امشل مشاهده شد. اثرمتقابل منطقه تولید در اندازه بذر بر شاخص میانگین سرعت جوانه­زنی (P<0.05) معنی­ دار شد که بیشترین میانگین (22/282) متعلق به بذرهای بزرگ تولید شده در امشل بود. اثر منطقه تولید بر مقدار استفاده از ذخایر بذر در آزمون­های جوانه­ زنی استاندارد (P<0.01) و سرما (P<0.05) معنی­ دار بود. اثر اندازه بذر بر مقدار استفاده از ذخایر بذر و نسبت ذخایر بذر مصرف شده در هر سه آزمون جوانه­ زنی (P<0.01) معنی­ دار شد. بیشترین مقدار استفاده از ذخایر بذر در منطقه امشل (استاندارد و سرما به ترتیب 562/0 و 440/0 میلی­ گرم در هر بذر) وجود داشت. همچنین بذرهای بزرگ بیشترین مقدار استفاده از ذخایر بذر (استاندارد، سرما و پیری به ترتیب 541/0، 470/0 و 277/0 میلی­ گرم در بذر) را از خود نشان دادند. بیشترین نسبت ذخایر بذر مصرف شده در بادام زمینی (استاندارد، سرما و پیری به ترتیب 371/1، 310/1 و 664/1 متعلق به بذرهای کوچک بود.

 
جنبه‌های نوآوری:

  1. آزمون­های جوانه­ زنی بذر بادام زمینی بر مبنای مناطق تولید بذر و اندازه‌های مختلف بذر انجام شد.
  2.  از سه آزمون بنیه مختلف (استاندارد، پیری، سرما) برای شناسایی بذرهای با کیفیت بیشتر استفاده شد.
  3. شاخص­های جوانه­ زنی حاکی از کیفیت بالای بذرهای درشت تولید شده در شرایط محیطی مختلف بودند.
  4.  بذرهای درشت بادام زمینی دارای بیشترین مقدار ذخایر بذر و کمترین کسر ذخایر بذر در مرحله جوانه­ زنی بودند.

سمانه حسینی، محمد رفیعی الحسینی، پرتو روشندل،
جلد 5، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1397 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: دان‌سیاه با نام علمی Guizotia abyssinica (L.F) Cass متعلق به خانواده کاسنی (Asteraceae) می‌باشد. بذر دان‌سیاه دارای 75-50 درصد روغن است که از آن در درمان روماتیسم، سوختگی و جانشینی برای روغن زیتون و از کنجاله آن در تعلیف دام استفاده می‌شود. بحران‌های محیطی که به وسیله سیستم‌های زنده دریافت می‌شوند، تنش تلقی می‌گردند. تنش خشکی از جمله تنش‌های غیر زیستی می‌باشد که میزان کاهش عملکرد ناشی از آن، بیش از سایر تنش‌ها گزارش شده است. از آنجا که نمو گیاه از جوانه‌زنی شروع می‌شود و برای ادامه حیات، باید بذرها جوانه بزنند تا بتوانند خود را با شرایط محیطی سازگار نمایند و در خاک مستقر گردند، موفقیت گذراندن مرحله جوانه‌زنی نقش مهمی در مراحل دیگر استقرار در گیاه خواهد داشت. تحقیقات مختلف تأثیر مثبت میدان مغناطیسی بر افزایش صفات جوانه‌زنی را نشان داده است. در این راستا اعمال میدان مغناطیسی قبل از کاشت روشی امن و ارزان برای افزایش جوانه‌زنی و رشد گیاهچه می‌باشد. از آنجاییکه پرایمینگ بذر برای پاسخگویی سریعتر و قویتر به تنش خشکی مفید بوده و در بین انواع پرایمینگ، پرایمینگ فیزیکی از نظر اکولوژیکی و عدم تأثیر منفی بر محیط زیست دارای اهمیت خاصی است.
مواد و روش‌ها: به‌منظور بررسی اثر پیش‌تیمار فیزیکی بذر و تنش خشکی بر ویژگی‌های جوانه‌زنی بذر دان‌سیاه، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه تحقیقاتی علوم و تکنولوژی بذر دانشگاه شهرکرد انجام شد. شدت‌های مختلف میدان مغناطیسی در پنج سطح شامل (صفر، 50، 100، 150 و 200 میلی‌تسلا (در مدت زمان 5 دقیقه)) بعنوان عامل اول و تنش خشکی در 5 سطح (صفر، 4-، 5-، 6- و 7- بار توسط پلی اتیلن گلایکول 6000) بعنوان عامل دوم در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که تأثیر تنش خشکی، شدت میدان مغناطیسی و بر هم‌کنش آن‌ها بر تمامی صفات مورد بررسی معنی‌دار شد. بیشترین درصد و سرعت جوانه‌زنی و کمترین T10 و T50 در شدت میدان 50 میلی‌تسلا تحت شرایط بدون تنش مشاهده شد. کمترین شاخص جوانه‌زنی در شرایط بدون تنش و بیشترین طول و وزن خشک ساقه‌چه در شرایط بدون تیمار و بیشترین وزن‌تر ریشه‌چه و ساقه‌چه در شدت میدان 200 میلی‌تسلا تحت شرایط بدون تنش حاصل شد. بیشترین طول و وزن خشک ریشه‌چه به‌ترتیب در شدت میدان‌های 50 و 100 میلی‌تسلا در شرایط بدون تنش خشکی مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: بذر‌هایی که از یک میدان مغناطیسی عبور داده می‌شوند، دچار تورم شده و احتمالا در نتیجه فعالیت هورمون اکسین در این بذرها افزایش می‌یابد. همچنین میزان تنفس در آنها افزایش یافته و دارای انرژی و فعالیت زیادتری شده که نتیجه آن جوانه‌زنی سریع و یکنواخت‌تر و ایجاد گیاهان مقاوم به تنش‌ها است. در تحقیق حاضر اگرچه با افزایش شدت تنش خشکی تأثیرات منفی بر خصوصیات جوانه‌زنی مشاهده شد اما میدان مغناطیسی تحت این شرایط سبب بهبود برخی خصوصیات جوانه‌زنی گردید. بطور کلی برای بهبود جوانه‌زنی و تخفیف شرایط تنش خشکی برای پتانسیل‌های صفر، 5- و 7- بار شدت میدان 50 میلی‌تسلا و برای پتانسیل‌های 4- و 6- بار تنش خشکی شدت میدان 150 میلی‌تسلا پیشنهاد می‌شود.

جنبه‌های نوآوری:
  1. اثر میدان مغناطیسی بر جوانه‌زنی بذر چند منظوره گیاه دان‌سیاه.
  2. اثر تنش خشکی بر جوانه‌زنی بذر چند منظوره گیاه دان‌سیاه با توجه به موقعیت ایران در کمربند خشک.
  3. تأثیر مثبت میدان مغناطیسی بر جوانه‌زنی بذر دان‌سیاه برای بهبود اثرات منفی تنش خشکی.

علی عباسی سورکی، زهرا حسینی، سینا فلاح،
جلد 5، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1397 )
چکیده

چکیده مبسوط

مقدمه: بذرها گزینه مناسبی جهت برنامه‌های تکثیر و حفاظت گیاهان دارویی هستند. اگر چه وجود خواب در بذر برای گیاهان دارویی وحشی یک راهبرد سازگاری محسوب می‌شود، اما در مسیر اهلی‌سازی، زراعت و پرورش آن‌ها یک صفت نامطلوب محسوب می‌شود و باید آن را برطرف نمود. بذر خوشاریزه نیز علیرغم دارا بودن خواص دارویی قابل توجه، دارای خواب می‌باشد.
مواد و روش‌ها: به منظور شکست خواب بذر گیاه خوشاریزه سه آزمایش جداگانه شامل سرمادهی مرطوب، تیمار هورمونی و ترکیبی از هردو اجرا گردید. برای تیمار سرمادهی مرطوب بذرها در 10 نمونه 100 تایی به صورت مرطوب در دمای 5 درجه سانتی‌گراد به مدت 2، 4، 6، 8، 10، 12، 14 و 16 هفته قرار گرفته و با استفاده از طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. برای تیمار هورمونی بذرها به مدت 24 ساعت در بستر حاوی غلظت‌های صفر، 500 و 1000 میلی‌گرم در لیتر جیبرلین قرار گرفتند و سپس به شرایط جوانه‌زنی منتقل شدند ولی از آنجاکه شکست خواب اتفاق نیفتاد، این آزمایش مورد بحث قرار نگرفت. برای ترکیب تیمارهای هورمونی و سرمادهی بذرها به مدت 24 ساعت در دمای 20 درجه سانتی‌گراد در غلظت‌های ذکر شده جیبرلین قرار داده شدند و سپس به محیط حاوی آب مقطر در دمای 5 درجه سانتی‌گراد منتقل شد و در مدت 2، 4، 6 و 8 هفته در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. عامل اول غلظت جیبرلین در سه سطح و عامل دوم مدت زمان سرمادهی در 4 سطح بود.
یافته‌ها: سرمادهی مرطوب اثر مثبتی بر شکستن خواب بذر داشت و در تیمار 16 هفته سرمادهی صفات درصد و سرعت جوانه‌زنی و شاخص‌های بنیه به بیشترین مقدار خود رسید. استفاده توام تیمارهای هورمونی موجب تسریع شکست خواب و بهبود خصوصیات جوانه‌زنی بذرهای این گیاه گردید بطوریکه در 8 هفته به بالاترین میزان ممکن رسید. تیمار 8 هفته سرمادهی مرطوب در دمای 5 درجه سانتی‌گراد توأم با 1000 میلی‌گرم در لیتر جیبرلیک اسید، بهترین تیمار برای شکست خواب بذر خوشاریزه بود.
 نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد خواب بذرهای خوشاریزه از نوع فیزیولوژیکی است که بطور موفقیت آمیزی توسط سرمادهی و کاربرد همزمان سرمادهی و هورمون جیبرلین شکسته می‌شود. اگرچه هورمون جیبرلین به تنهایی اثری بر شکست خواب نداشت، اما سبب کاهش نیاز سرمایی بذرهای خوشاریزه گردید و استفاده توام این دو اثر هم‌افزایی داشت.

جنبه‌های نوآوری:
  1. خواب بذر خوشاریزه تحت تأثیر سرمادهی مرطوب برطرف شد، ولی جیبرلین به تنهایی اثری بر شکست خواب نداشت.
  2. استفاده از جیبرلین سبب کاهش نیاز سرمایی گردید و استفاده توام این دو بر شکست خواب اثر هم‌افزایی داشت.

معظمه اسکندری نسب، محمد رفیعی الحسینی، پرتو روشندل، محمود رضا تدین،
جلد 5، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1397 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: استفاده از فنآوری نانو به عنوان رشته‌ای متنوع و کاربردی تقریباً در تمامی زمینه‌های علمی در حال انجام است. کودها و مواد مغذی نانو دارای خواص مؤثری هستند که به تولید گیاهان بر حسب نیاز آن جهت تنظیم رشد گیاه کمک می‌کنند. نانو دی اکسید تیتانیوم خاصیت فتوکاتالیستی بالایی دارد و به عنوان یک کاتالیزور بطور عمده در آب، دستگاه‌های الکترونیکی، تجهیزات تبدیل و ذخیره‌ی انرژی و به صورت سوسپانسیون استفاده می‌شوند. منابع دی‌اکسید سیلیسیوم بسیار متنوع است که شامل نانو ذره‌های طبیعی، آنتروپوژنیک و نانوذره‌های مهندسی هستند. اگرچه سیلیسیوم در ﺑﺴﯿﺎری از ﮔﯿﺎﻫﺎن زراﻋﯽ ﻋﻨﺼﺮی ﺿﺮوری ﺑﺮای رﺷﺪ ﻣﺤﺴﻮب ﻧﻤﯽﺷﻮد، اﻣﺎ اﺛﺮات ﺳﻮدﻣﻨﺪی ﺑﺮ رﺷﺪ و ﻧﻤﻮ ﮔﯿﺎﻫﺎن دارد. امروزه نانو تیوب‌های کربنی یکی از مهم‌ترین مواد کاربردی در برنامه‌های صنعتی هستند. این مواد با روش‌های تولید متفاوت و ویژگی‌های خاص می‌توانند نقش مهمی در تولید مواد کامپوزیت، کاربرد در پزشکی، الکترونیک و ذخیره انرژی داشته باشند. گیاه دان‌سیاه با نام علمی abyssinica  Goizotia، متعلق به خانواده‌ی کاسنی (Asteraceae) است. بذر آن در داروسازی، صنعت غذا، کودسبز و برای خوراک پرنده‌ها و تغذیه گاو استفاده می‌شود. لذا هدف از آزمایش حاضر بررسی اثر نوع و غلظت سه نانو ذره بر برخی ویژگی‌های جوانه‌زنی و محتوای آنتوسیانین‌های گیاه دارویی روغنی دان‌سیاه بود.
 مواد و روش‌ها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار انجام شد. تیمار‌های نوع نانو ذرات دی‌اکسید تیتانیوم، دی‌اکسید سیلیسیوم و نانو ‌تیوب کربن به عنوان فاکتور اول و غلظت‌های آن‌ها در چهار سطح صفر، 10، 30 و 60 میلی‌گرم بر لیتر به عنوان فاکتور دوم بودند. در این مطالعه صفات درصد، سرعت و متوسط جوانه‌زنی روزانه، شاخص جوانه‌زنی و بنیه گیاهچه، طول، وزن تر و وزن خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه، محتوای آنتوسیانین و درصد مقاومت ریشه‌چه اندازه گیری شد.
 یافته‌ها: با افزایش غلظت نانو ذرات میزان درصد، سرعت و متوسط جوانه‌زنی روزانه کاهش یافت. تأثیر مطلوب دی‌اکسید تیتانیوم بر صفت شاخص جوانه‌زنی در غلظت 30 میلی‌گرم بر لیتر و وزن خشک ریشه‌چه در غلظت 10 میلی‌گرم بر لیتر نسبت به تیمار شاهد حاصل شد. اثر مثبت دی‌اکسید سیلیسیوم بر شاخص جوانه‌زنی و وزن خشک ریشه‌چه در غلظت‌های 10 و 60 میلی‌گرم بر لیتر، محتوی آنتوسیانین‌ها و وزن تر و خشک ساقه‌چه در غلظت 60 میلی‌گرم بر لیتر نسبت به شاهد بدست آمد. همچنین، تاثیر مناسب نانو تیوب کربن بر شاخص جوانه‌زنی در غلظت‌های 10 و 30 میلی‌گرم بر لیتر، محتوی آنتوسیانین‌ها و وزن خشک ریشه‌چه در غلظت 60 میلی‌گرم بر لیتر و وزن تر ساقه‌چه در غلظت 30 میلی‌گرم بر لیتر، نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، به نظر می‌رسد تأثیر نانو ذرات در گیاهان علاوه بر اینکه به گیاه، گونه، نوع و غلظت نانو ذرات بستگی دارد، تأثیر این مواد بسته به مرحله رشدی و فیزیولوژی گیاه نیز متفاوت است. به نظر می‌رسد نانو ذرات می‌توانند در برخی غلظت‌ها با اثرات مثبت خود سبب بهبود جذب آب توسط بذر و افزایش رشد گیاهچه شوند. آنتوسیانین‌ها به دلیل فعالیت آنتی‌اکسیدانی که دارند، به هنگام مواجهه شدن گیاه با شرایط تنش تولید می‌شوند. به طور کلی می‌توان بیان داشت که افزایش غلظت نانو ذرات سبب ایجاد و افزایش تنش اکسیداتیو در گیاه گردید. بنابراین، پیشنهاد می‌شود با بررسی اثرات سوء نانو ذرات بر گیاه، در صورت لزوم، برای افزایش کارایی گیاه از نانو ذرات در غلظت‌های پایین (کمتر از 60 میلی‌گرم بر لیتر) استفاده شود.

جنبه‌های نوآوری:
1-‌ بررسی اثر نوع و غلظت نانو ذرات بر شاخص‌های جوانه‌زنی بذر و محتوی آنتوسیانین‌ گیاهچه دان‌سیاه
2-‌ بررسی اثر متقابل نوع و غلظت نانو ذرات به عنوان عامل پرایمینگ فیزیکی بذر بر جوانه‌زنی بذر گیاه چند منظوره دان سیاه

مرضیه رستمی، سینا فلاح، علی عباسی سورکی، محمد رفیعی الحسینی،
جلد 7، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1399 )
چکیده

چکیده مبسوط
 مقدمه: گیاهان بسیاری از مواد شیمیایی فعال زیستی را از بخش‌های مختلف مانند برگ، ساقه و ریشه از طریق سازوکار‌های مختلف به محیط پیرامون خود منتشر می‌کنند. این مواد شیمیایی زیست فعال اغلب به عنوان مواد آللوشیمیایی نامیده می‌شوند. ترکیبات دگرآسیب نقش عمده‌ای در کاهش رشد و جوانه‌زنی محصولات زراعی دارند.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه اثر آبشویی بر کاهش سمیت چهار گیاه سویا، سیاهدانه، بادرشبو و شوید بر سبز شدن و رشد اولیه کلزا مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در سال 1395 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد انجام شد. تیمارها شامل شامل چهار نوع گیاه پیش کاشت (سویا، سیاهدانه، بادرشبو و شوید) و سه سطح آبشویی (بدون آبشویی، یکبار آبشویی و دوبار آبشویی) بودند. تیمار بدون آبشویی به منظور یکسان بودن رطوبت محیط از کف آبیاری شد. پنج روز بعد از آبشویی اول تیمارهای دو بار آبشویی دوباره از سطح آبیاری شدند. پنج روز بعد از آبشویی دوم زمانی که رطوبت خاک برای کشت مناسب بود در هر گلدان 10 بذر کلزا در عمق 3 سانتی‌متری خاک با فاصله معین کشت شد. پس از سه هفته گیاهچه‌های کلزا از گلدان خارج و صفات مورد نظر اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد ویژگی‌های رشدی کلزا به استثنای طول ریشه تحت تأثیر بقایای گیاهی و آبشویی قرار گرفت. در شرایط بدون آبشویی، بقایای چهار گیاه سرعت و میزان سبز شدن کلزا را کاهش دادند و بیشترین کاهش سبزشدن کلزا در استفاده از بقایای سیاهدانه به میزان 5/7 درصد ثبت شد. در شرایط آبشویی طول برگ کلزا افزایش یافت و این افزایش در تیمار دو بار آبشویی بیشتر بود. این روند نشان می‌دهد با افزایش میزان دفعات آبشویی به احتمال زیاد مواد بازدارنده بیشتری از خاک خارج می‌شود و شرایط برای جوانه‌زنی و رشد کلزا فراهم می‌گردد. بیشترین وزن خشک ریشه کلزا در تیمار یکبار آبشویی مشاهده گردید. وزن خشک برگ کلزای رشد یافته در بقایای شوید و سویا با یک بار آبشویی بیشتر شد در حالی که وزن خشک کلزا رشد یافته در بقایای سیاهدانه و بادرشبو در شرایط دو بار آبشویی افزایش بیشتری نشان داد. نتایج نشان می‌دهد که چهار گیاه مورد مطالعه دارای مواد بازدارنده رشد کلزا هستند. با آبشویی می‌توان این اثر را تخفیف داد. نتایج حاکی از آن است که شاخص پاسخ کلزا در خاک حاوی بقایای سیاهدانه و بادرشبو با دوبار آبشویی بیشتر است و در خاک حاوی بقایای گیاهی شوید یکبار آبشویی کفایت می‌کند. در خاک حاوی بقایای گیاهی سویا در صورت انجام یکبار و دوبار آبشویی شاخص پاسخ تقریبا یکسان بود.
نتیجه‌گیری: به طور کلی نتایج حاصل نشان داد که اعمال یک مرحله آبشویی قبل از کاشت کلزا سبب کاهش اثرات بازدارنده بقایای گیاهی بر جوانه‌زنی و رشد کلزا می‌گردد. لذا پیشنهاد می‌شود در اکوسیستم‌های زراعی که کلزا پاییزه در تناوب زراعی است بایستی در شرایط وجود بقایای گیاه سویا، سیاهدانه، بادرشبو و شوید از کشت کلزا خودداری کرد تا اثرات ممانعت کننده رشد کلزا از بین رود و در مناطقی که محدودیت آب آبیاری امکان انجام آبشویی را محدود می‌نماید بارندگی پاییزه میتواند به عنوان آبشویی عمل کرده و اثر ترکیبات آللوپاتیک را کاهش دهد. در صورت عدم امکان آبشویی بایستی از کشت کلزا در داخل بقایای این گیاهان خودداری کرد.

جنبه‌های نوآوری:
1- آبشویی می‌تواند اثر ترکیبات آللوپاتیک را با سبز شدن کلزا تقلیل دهد.
2- ترکیبات آللوپاتیک برخی گیاهان مانند سیاهدانه در برابر دو مرحله آبشویی پاسخ بهتری را نشان داد.

حبیب اله موذن، مهدی حسینی فرهی، اعظم امیری،
جلد 8، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: امروزه پیش تیمار بذر به طور گسترده، برای بهبود میزان جوانه‌زنی بذرها در تعداد زیادی از گونه‌های گیاهی استفاده می‌شود. در نتیجه پیش‌تیمار بذر، تغییرات مولکولی و بیوشیمیایی متعددی شامل افزایش ساخت درشت مولکول‌ها، فعالیت آنزیم‌ها و تشکیل متابولیت‌های مختلف رخ می‌دهد. فعالیت‌های آنزیمی و متابولیکی، ساخت پروتئین‌ها از جهت کمی و کیفی و فعالیت‌های تنفسی و تشکیل آدنوزین‌تری فسفات برای ساخت درشت مولکول‌ها، غشاها و مواد لازم برای دیواره سلولی در طول و بعد از آماده‌سازی بذر افزایش می‌یابد. هدف از این تحقیق بررسی اثر پیش تیمار بذر با برخی تیمارهای هورمونی و تغذیه‌ای بر بهبود خصوصیات جوانه‌زنی و همچنین تأثیر نوع بستر کشت بر کیفیت نشاء تولیدی گوجه‌فرنگی رقم کارون می‌باشد.
مواد و روش‌ها: دو آزمایش جداگانه بصورت آزمایشگاهی و گلدانی به‌صورت طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. در آزمایش اول تیمار مورد استفاده شامل پیش تیمار بذر در 6 سطح (آب مقطر، 2/0 میلی‌مولار اسید سالیسیلیک‌، 2/0 میلی‌مولار پوتریسین، 5/1 درصد اسید هیومیک‌، 03/0 درصد سولفات روی و 2/0 میلی‌مولار نیترات پتاسیم) و در آزمایش دوم تیمارهای مورد استفاده شامل نوع بستر کشت در 6 سطح (کوکوپیت، پرلایت، پیت‌ماس، 50% کوکوپیت+50% پرلایت 50% کوکوپیت+50% پیت‌ماس و 50% پرلایت+50% پیت‌ماس) بود.
یافته‌ها: تجزیه واریانس داده‌ها نشان داد که تأثیر سطوح مختلف پیش تیمار بذر بر درصد جوانه‌زنی بذر و طول ریشه‌چه معنی‌دار بود. بیشترین درصد جوانه‌زنی بذر، به‌ترتیب پس از 6 روز کاشت در تیمار 2/0 میلی‌مولار اسید سالیسیلیک‌ معادل 1/97 درصد، بدست آمد. بیشترین وزن خشک اندام هوایی در تیمار پیت‌ماس معادل 7/1 گرم و کمترین وزن خشک اندام هوایی در تیمار پرلیت معادل 3/0 گرم بدست آمد. بیشترین میزان جذب عناصر معدنی (نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیوم) در بستر کشت پیت‌ماس مشاهده گردید. استفاده از پیت‌ماس در مقایسه با کوکوپیت منجر به افزایش طول گیاهچه معادل 3/31 درصد گردید.
نتیجه­گیری: استفاده از تیمار 2/0 میلی مولار اسید سالیسیلیک‌ و پوترسین و پس از آن اسید هیومیک‌ در مقایسه با سولفات روی و نیترات پتاسیم درصد جوانه‌زنی بذر را افزایش داد. همچنین با بکاربردن پیت‌ماس و استفاده از تیمارهای تلفیقی پیت ماس در مقایسه با کوکوپیت و پرلیت علاوه بر افزایش جذب عناصر مختلف، باعث افزایش وزن خشک ریشه و اندام هوایی گیاه گردید.

جنبه‌های نوآوری:
  1. درصد و سرعت جوانه‌زنی بذر گوجه‌فرنگی رقم کارون با کاربرد سالسیلیک‌اسید و پوتریسین افرایش معنی‌داری پیدا کرد.
  2. پیت‌ماس بهترین بستر کشت برای تولید تجاری نشاء گوجه‌فرنگی رقم کارون می‌باشد.

رامین پیری، فرزاد شریف زاده، ناصر مجنون حسینی،
جلد 11، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1403 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: در حال حاضر، تنش‌های دمایی و شوری به‌طور گسترده در سراسر جهان در حال گسترش است که تأثیر منفی بر عملکرد گیاهان مختلف بخصوص مرحله جوانه­زنی بذر و رشد گیاهچه دارد. در همین راستا، هدف از این مطالعه آزمایشگاهی بررسی اثر تیمارهای دمایی و  سطوح شوری بر خصوصیات جوانه­زنی بذر  و رشد اولیه گیاهچه کوخیا (کوشیا) بود.
مواد و روش‌ها: در آزمایش اول، دما در نه سطح (1، 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سلسیوس) و در آزمایش دوم تنش اسمزی ناشی از شوری در شش سطح (بدون تنش، 4/0-، 8/0-، 2/1-، 6/1-، 8/1- مگاپاسکال) به‌عنوان تیمارهای آزمایشی در نظر گرفته شدند. به‌منظور تعیین دماهای اصلی (پایه، بهینه و بیشینه)، جوانه‏زنی بذر کوخیا از مدل‌های رگرسیون غیرخطی  شامل مدل دو تکه‌ای، مدل دندان‌مانند و مدل بتای تغییر یافته استفاده شد.
یافته‌ها: در آزمایش اول، پاسخ سرعت جوانه‌زنی کوخیا توسط یک تابع دو تکه‌ای با میزان R2، RMSE و شاخص آیکائیک (AIC) به‌ترتیب 92/0، 32/1  و 69/65 پیش‌بینی شد که نشان‌دهنده دقت و صحت بالای این مدل در پیش‌بینی دماهای ویژه جوانه‌زنی بذر کوخیا نسبت به دو مدل دیگر است. در این مدل، دمای پایه برای جوانه‌زنی 7/0 درجه سلسیوس، 20 درجه سلسیوس برای دمای بهینه و همچنین 3/44 درجه سلسیوس برای دمای بیشینه تخمین زده شد. در آزمایش دوم، تنش شوری بر ویژگی‌های جوانه‌زنی بذر شامل درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، درصد گیاهچه طبیعی، طول گیاهچه و شاخص بنیه گیاهچه کوخیا تأثیر منفی می‌گذارد. بالاترین درصد جوانه‌زنی بذرهای کوخیا در شرایط بدون تنش شوری با مقدار 66/88 درصد مشاهده شد که در شرایط تنش اسمزی ناشی از شوری 8/1- مگاپاسکال به13 درصد رسید.
 نتیجه‌گیری: به‌طور کلی نتایج نشان داد که مدل دو تکه‌ای کارایی و دقت بالاتری نسبت به دو مدل دیگر در پیش‌بینی جوانه‌زنی بذرهای کوخیا در دماهای مختلف دارد. همچنین افزایش سطوح تنش اسمزی ناشی از شوری، پتانسیل جوانه‌زنی و رشد گیاهچه‌ای بذر کوخیا را به‌طور چشمگیری کاهش داد، به‌طوری‌که در سطح تنش 8/1- مگاپاسکال نسبت به شرایط بدون تنش، 75 درصد جوانه‌زنی کاهش یافت.

جنبه‌های نوآوری:
  1. دماهای ویژه (دمای پایه، بهینه و بیشینه) جوانه‌زنی بذر کوخیا تعیین شد.
  2. در این پژوهش، 1 درجه سلسیوس و تنش اسمزی ناشی از شوری 8/1- مگاپاسکال را به‌ترتیب به‌عنوان تنش دمای پائین و شوری بحرانی معرفی شدند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهشهای بذر ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Seed Research

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.