بهمنظور بررسی اثر تیمارهای کود و پرایمینگ با محلول فسفات دی هیدروژن پتاسیم بر سبز شدن و رشد هتروتروفیک گیاهچههای سیاهدانه (Nigella sativa L.) آزمایشهایی در سال 1392-1391 در آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. در آزمایش اول، ترکیب فاکتوریل اصلاحکنندههای خاک آهکی (شامل ورمی کمپوست (V) + باکتری تیوباسیلوس (T)، گوگرد بهصورت عنصری میکرونیزه (S) + T، V+S+T و شاهد) و سه سطح کاربرد فسفر (صفر، 30 و 60 کیلوگرم در هکتار از منبع فسفات دی آمونیوم) طی دوره رشد گیاه مادری، تیمارهای آزمایش بودند. در آزمایش دوم، تیمارهای انتخاب شده از آزمایش اول (با درصد سبز شدن کمتر از 60 درصد) و پرایمینگ بذر (عدم پرایمینگ، هیدرو پرایمینگ، پرایمینگ فسفر با محلولهای 100، 300 و 500 میلیمولار فسفات دی هیدروژن پتاسیم) به ترتیب عامل اول و دوم آزمایش بودند. بر اساس نتایج آزمایش اول، افزایش حلالیت فسفر ناشی از کاربرد اصلاحکنندههای خاک آهکی (V+T و V+S+T)، در مقایسه با شاهد، نقش معنیداری در افزایش درصد سبز شدن بذرهای سیاهدانه (به ترتیب تا 50 و 54 درصد) داشتند. در آزمایش دوم نیز پرایمینگ فسفر در سطح 300 میلیمولار منجر به افزایش معنیدار درصد تخلیه ذخایر بذر، کارایی استفاده از ذخایر بذر و افزایش درصد سبز شدن سیاهدانه (به ترتیب تا 9، 143 و 29 درصد) شد. علاوه بر این، بین میزان فسفر بذر پویا شده و درصد سبز شدن بذرهای سیاهدانه همبستگی مثبت و معنیداری به دست آمد (R2= 0.90 **).
وجود خواب در بذرهای گیاهان تیره چتریان یکی از مهمترین دلایلی است که کشت و اهلی کردن آنها را با مشکل مواجه کرده است. جهت ارزیابی خواب بذور هفت گونه دارویی مهم از تیره چتریان، در تابستان 1390 از رویشگاههای طبیعی آنها در استان لرستان جمعآوری گردید، و جوانهزنی آنها در آزمایشی با طرح کاملاً تصادفی و در چهار تکرار 25 تایی بذر مورد ارزیابی قرار گرفت. در آزمایش بررسی جوانهزنی در آب مقطر گونههای آوندول (Smyrnium cordifrolium)، چویل (Ferulago angulata)، کرفس وحشی (Kelussia odoratissima) و کندل کوهی (Dorema aucheri) فاقد جوانهزنی، حال آنکه گلپر (Heracleum persicum) دارای 30%، زیره لرستانی (Bunium luristanicum) 96% و غازیاقی (Falcaria vulgaris) 97% جوانهزنی از خود نشان دادند. برای شکستن خواب بذر گونههای با جوانهزنی کمتر از 30 درصد تیمارهایی شامل سرمادهی مرطوب به مدت زمانهای 2، 4، 6، 8، 10 و 12 هفته، اسید جیبرلیک با دو غلظت 250 و 500 میلیگرم در لیتر، تیمار ترکیبی (اسید جیبرلیک 250 میلیگرم در لیتر با تیمار 4 هفته سرمادهی و تیمار ترکیبی اسید جیبرلیک 500 میلیگرم در لیتر با تیمار 4 هفته سرمادهی) و نیترات پتاسیم 2/0 درصد اعمال گردید. نتایج نشان داد برای گلپر سرمادهی مرطوب 6 هفته (71%)، و برای گونههای کندل کوهی (90%)، کرفس وحشی (63%) و چویل (97%) تیمار 12 هفته سرمادهی مرطوب مؤثرترین تیمارهای شکستن خواب بذرها بودند. همچنین بذر گونههای گلپر و کندل کوهی دارای خواب فیزیولوژیکی متوسط و گونههای چویل و کرفس وحشی داری خواب فیزیولوژیکی عمیق بودند.
نیاز به شناسایی بذرهایی که بنیه پایین و در نتیجه سبز شدن ضعیف دارند، منجر به معرفی آزمونهای مختلف بنیه بذر شده است. هدف از انجام این آزمایش نیز بررسی توانایی آزمون فرسودگی کنترلشده برای ارزیابی بنیه بذر و پیشبینی سبز شدن تودههای بذر کلزا در مزرعه بود. برای این منظور، 19 نمونه بذر کلزا از 19 کشاورز مختلف استانهای خراسان شمالی و رضوی که در سال زراعی 89-1388 کشت شده بودند، تهیه شد و آزمایشهای جوانهزنی قبل و بعد از آزمون فرسودگی کنترلشده بر روی بذرها انجام شد. درصد سبز شدن هر توده بذر در مزرعه، 30 روز پس از کشت ارزیابی شد. همبستگی بین نتایج آزمایشگاهی قبل و بعد از آزمون فرسودگی کنترلشده با سبز شدن در مزرعه نشان داد که همبستگی جوانهزنی نهایی، گیاهچه نرمال و متوسط زمان جوانهزنی قبل از فرسودگی کنترلشده با سبز شدن در مزرعه به ترتیب با ضرایب همبستگی 072/0، 24/0 و 042/0، معنیدار نبود، ولی نتایج آزمایشگاهی بعد از فرسودگی کنترلشده همبستگی بالا و معنیداری با سبز شدن در مزرعه داشتند. بهطوری که، جوانهزنی نهایی، گیاهچه نرمال و متوسط زمان جوانهزنی تودههای بذر به ترتیب با ضریب 57/0، 51/0 و 49/0 قادر به پیشبینی سبز شدن تودههای بذر در مزرعه بودند. همبستگی بین نتایج آزمایشگاهی بعد از فرسودگی کنترلشده با سبز شدن در مزرعه، نشان میدهد که این آزمون میتواند روشی مناسب برای ارزیابی سبز شدن بذر کلزا قبل از کشت باشد.
بهمنظور مطالعه عکسالعمل جوانهزنی بذر نوک لکلکی به سطوح دمایی آزمایشی بهصورت طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار و 12 سطح دمایی (0، 3، 5، 7، 10، 12، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سانتیگراد) انجام شد. نتایج نشان داد که اثر تیمارهای مختلف دمایی روی خصوصیات جوانهزنی بذر نوک لکلکی معنیدار است بهطوری که بالاترین درصد جوانهزنی در دمای 15 درجه سانتیگراد به دست آمد؛ اما با افزایش بیشتر دما این شاخص کاهش یافت و در 40 درجه سانتیگراد کاملاً متوقف شد. بر اساس رگرسیون خطی بین سرعت جوانهزنی و دما، دماهای کمینه، بیشینه و بهینه نوک لکلکی به ترتیب 0، 18/37 و 20/15 درجه سانتیگراد به دست آمد. همچنین تفاوت معنیداری در طول ساقهچه در محدوده 5 تا 30 درجه سانتیگراد مشاهده نشد که نشان داد در مقایسه با طول ریشهچه حساسیت کمتری به دما دارد. بالاترین وزنتر گیاهچه نیز در دمای 20 درجه سانتیگراد حاصل شد که تفاوت معنیداری با دماهای 10، 12 و 20 درجه سانتیگراد نداشت. از نتایج فوق استنباط میشود که گیاه نوک لک لکی میتواند در مناطق مختلف کشور در دامنه وسیعی از شرایط آب و هوایی رشد کند اما مناطق معتدل را ترجیح میدهد. نتایج این تحقیق جهت درک نیازهای دمایی جوانهزنی و بهبود توسعه راهکارهای مدیریتی نوک لکلکی مهم خواهد بود.
بهمنظور بررسی رفتار جوانهزنی و روشهای شکستن خواب بذر تودههای مختلف علفهای هرز سلمهتره، پیچک و دمروباهی سبز، سه آزمایش فاکتوریل دوعاملی جداگانه در سال 1393 در آزمایشگاه زراعت دانشگاه ولیعصر رفسنجان انجام گرفت. عامل اول بذرهای علفهای هرز مورد بررسی از باغهای پسته 5 منطقه رفسنجان (مرکزی، انار، کشکوئیه، کبوترخان و نوق) بود. عامل دوم تیمارهای شکستن خواب بذرهای سلمهتره شامل شاهد (آب مقطر)، نیترات پتاسیم در غلظتهای 500 و 1000 پیپیام، خراشدهی با اسید سولفوریک غلیظ در زمانهای 5 و 10 دقیقه و سرمادهی مرطوب در زمانهای 1، 3 و 5 هفته، تیمارهای شکستن خواب بذرهای پیچک شامل شاهد، خراشدهی با سمباده، خراشدهی با اسید سولفوریک در زمانهای 20 و 30 دقیقه و خراشدهی با آبجوش در زمانهای 15 و 30 دقیقه و تیمارهای شکستن خواب بذرهای دمروباهی سبز شامل شاهد، اسید جیبرلیک در غلظتهای 250، 500 و 1000 پیپیام، نیترات پتاسیم در غلظتهای 500 و 1000 پیپیام، سرمادهی مرطوب در زمانهای 1، 3 و 5 هفته بودند. آزمایشها برای هر گونه بهطور مجزا بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار اجرا گردید. نتایج نشان داد که توده بذری، روشهای شکستن خواب و برهمکنش توده بذری و روشهای شکستن خواب اثر معنیداری بر درصد جوانهزنی و متوسط زمان جوانهزنی بذرهای علف هرز هر سه گونه داشت بهطوری که تیمار 5 هفته سرمادهی مرطوب در بذرهای سلمهتره توده نوق با میانگین جوانهزنی 97 درصد و متوسط زمان جوانهزنی 22/1 روز، تیمار خراشدهی با سنباده در بذرهای پیچک توده کبوترخان (98 درصد) و تیمار 1000 پیپیام اسید جیبرلیک در بذرهای دمروباهی سبز توده کبوترخان (60 درصد) بالاترین درصد جوانهزنی را داشتند و سریعتر جوانه زدند. همچنین با افزایش وزن هزار دانه علفهای هرز مورد بررسی، درصد جوانهزنی نیز افزایش یافت.
بهمنظور بررسی اثر منطقه تولید و اندازه بذر بر شاخصهای جوانه زنی و رشد هتروتروفیک گیاهچه بادامزمینی از آزمونهای جوانه زنی استاندارد، سرما و پیری تسریع شده استفاده شد. این تحقیق در سالهای 1389 تا 1391 در سه مزرعه بادام زمینی در شهرستان آستانه اشرفیه و آزمایشگاه زراعت دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت انجام شد. آزمونها با استفاده از آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار به مرحله اجرا درآمد. فاکتور اول منطقه تولید بذر در سه سطح [نقره ده، امشل و بندر کیاشهر] و فاکتور دوم اندازه بذر در سه سطح [بزرگ، متوسط و کوچک] بودند. نتایج نشان داد که اثر منطقه تولید بر سرعت جوانه زنی (P<0.01) و ضریب یکنواختی جوانه زنی (P<0.05) معنیداری بود که بیشترین میانگین (به ترتیب 17/6 و 11/18 بر روز) در بذرهای امشل مشاهده شد. اثرمتقابل منطقه تولید در اندازه بذر بر شاخص میانگین سرعت جوانهزنی (P<0.05) معنی دار شد که بیشترین میانگین (22/282) متعلق به بذرهای بزرگ تولید شده در امشل بود. اثر منطقه تولید بر مقدار استفاده از ذخایر بذر در آزمونهای جوانه زنی استاندارد (P<0.01) و سرما (P<0.05) معنی دار بود. اثر اندازه بذر بر مقدار استفاده از ذخایر بذر و نسبت ذخایر بذر مصرف شده در هر سه آزمون جوانه زنی (P<0.01) معنی دار شد. بیشترین مقدار استفاده از ذخایر بذر در منطقه امشل (استاندارد و سرما به ترتیب 562/0 و 440/0 میلی گرم در هر بذر) وجود داشت. همچنین بذرهای بزرگ بیشترین مقدار استفاده از ذخایر بذر (استاندارد، سرما و پیری به ترتیب 541/0، 470/0 و 277/0 میلی گرم در بذر) را از خود نشان دادند. بیشترین نسبت ذخایر بذر مصرف شده در بادام زمینی (استاندارد، سرما و پیری به ترتیب 371/1، 310/1 و 664/1 متعلق به بذرهای کوچک بود.
جنبههای نوآوری:
صفحه 1 از 1 |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهشهای بذر ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Seed Research
Designed & Developed by : Yektaweb