رویا بهبود، علی مرادی، هوشنگ فرجی،
جلد 7، شماره 1 - ( 6-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: ذرت شیرین (Zea mays var. saccharata) یکی از واریتههای ذرت معمولی است که با حضور ژن و یا ژنهایی که بر ساخت نشاسته در آندوسپرم تأثیر میگذارند، از میان انواع ذرت متمایز شده است. با توجه به اینکه بیشتر گیاهان از جمله ذرت شیرین در مراحل اولیه جوانهزنی با مشکلاتی چون جوانهزنی غیر یکنواخت، سبز شدن ضعیف بذر روبرو هستند، به همین دلیل استفاده از محرکهای آلی یکی از روشهای کاهش اثرات مضر تنشهای غیر زیستی، افزایش جوانهزنی، ظهور یکنواخت، افزایش عملکرد و کیفیت آنها میباشد. تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر غلظتهای مختلف کیتوزان بر جوانهزنی بذر و برخی شاخصهای بیوشیمیایی ذرت شیرین در شرایط پتانسیل اسمزی انجام گردیده است.
مواد و روشها: به منظور بررسی تأثیر کیتوزان و تنش اسمزی بر شاخصهای جوانهزنی و بیوشیمیایی ذرت شیرین، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، با چهار تکرار در آزمایشگاه فناوری بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1397 اجرا شد. فاکتور اول تنش اسمزی در پتانسیلهای صفر، 3-، 6- و 9- بار و فاکتور دوم پیشتیمار در پنج سطح کیتوزان صفر، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 درصد و یک سطح آب مقطر بود. ابتدا بذرها به مدت 3 ساعت در دمای 25 درجه سلسیوس و تحت شرایط تاریکی درون محلولهای موردنظر کیتوزان غوطهور شدند، سپس بذرهای پیشتیمار شده تحت آزمون جوانهزنی استاندارد قرار گرفتند و پتانسیل اسمزی با استفاده از پلیاتیلنگلایکول 6000 اعمال گردید. جوانهزنی بذرها در داخل ژرمیناتور با دمای 1±25 درجه سلسیوس به مدت 7 روز تحت شرایط تاریکی انجام شد. صفات جوانهزنی و شاخصهای بیوشیمیایی طبق روشهای استاندارد اندازهگیری شدند.
یافتهها: تنش اسمزی موجب کاهش درصد و سرعت جوانهزنی، شاخص طولی بنیه گیاهچه، ضریب یکنواختی جوانهزنی، ضریب آلومتریک و محتوای پروتئین محلول و همچنین باعث افزایش میانگین مدت زمان جوانهزنی، میزان پرولین، محتوای قندهای محلول و پراکسید هیدروژن گردید. پیش تیمار بذر با غلظت 5/0 درصد کیتوزان سبب افزایش میزان پروتئین محلول، پرولین و محتوای قندهای محلول در تمامی پتانسیلهای اسمزی گردید. در سطوح تنش اسمزی، بیشترین و کمترین میزان پراکسید هیدروژن به ترتیب در تیمار 5/0 درصد کیتوزان و تیمار آب مقطر مشاهده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که پیش تیمار با کیتوزان 5/0 درصد باعث افزایش درصد و سرعت جوانهزنی و شاخص طولی بنیه گیاهچه گردید؛ همچنین باعث کاهش میانگین مدت زمان جوانهزنی و مالوندیآلدئید گردید. پیش تیمار بذر با کیتوزان صفر و 1 درصد در مقایسه با غلظتهای 25/0، 5/0 و 75/0 درصد کیتوزان باعث کاهش برخی از صفات جوانهزنی و بیوشیمیایی گردید.
نتیجهگیری: نتایج کلی آزمایش نشان داد که تیمار بذر با کیتوزان 5/0 درصد میتواند به میزان زیادی اثرات مضر ناشی از تنش اسمزی بر صفات جوانهزنی و بیوشیمیایی را در گیاهچه ذرت شیرین کاهش داده و رشد گیاهچه را بهبود بخشد.
جنبههای نوآوری:
- کیتوزان میزان درصد و سرعت جوانهزنی را افزایش میدهد.
- کیتوزان میزان قندهای محلول، پرولین و پروتئین محلول را افزایش میدهد.
- کیتوزان میزان مالوندیآلدئید و پراکسیدهیدروژن را کاهش میدهد.
اسماعیل قلی نژاد، ناصر صمصامی، عباس ابهری،
جلد 7، شماره 1 - ( 6-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: سویا گیاهی است که دارای تحملپذیری متوسطی نسبت به خشکی است. تنش خشکی یکی از مهمترین تنشهای غیرزیستی است که تولید سویا را تا حدود 40 درصد تحت تأثیر قرار میدهد. بعلاوه تنش خشکی باعث کاهش قوه نامیه بذر حاصل از شرایط تنش میشود. اثرات مثبت قارچهای میکوریزا در افزایش ماده خشک و زیست توده گیاهی بهویژه در شرایط کمآبیاری و در نواحی خشک به اثبات رسیده است. علت افزایش عملکرد محصول در گیاهان تلقیح شده با میکوریزا، تعادل آبی آنها در شرایط تنش کمآبی و در نتیجه جذب بیشتر آب و عناصر معدنی گزارش شده است. باکتریهای ریزوبیوم، کربوهیدراتها و سایر مواد غذایی را از آوند آبکشی گرفته و انرژی دریافتی را صرف تبدیل نیتروژن هوا به یون آمونیوم و در نهایت اسیدهای آمینه میکنند. باکتری ریزوبیوم ژاپونیکوم بهصورت طبیعی در خاکهای ایران وجود ندارد و باید باکتریها همراه بذر به خاک اضافه شود.
مواد و روشها: این آزمایش به منظور بررسی خصوصیات جوانهزنی، قدرت بذر و صفات مرتبط با آن روی بذر سویا رقم کوثر رشد یافته تحت شرایط تنش خشکی و تلقیح با قارچ میکوریزا و باکتری، در سال 1397 در سه تکرار انجام گرفت. در آزمایش مزرعهای، عامل تنش خشکی شامل آبیاری مطلوب (آبیاری بعد از 70 میلیمتر تبخیر)، تنش ملایم خشکی (آبیاری بعد از 110 میلیمتر تبخیر) و تنش شدید خشکی (آبیاری بعد از 150 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A)، قارچ میکوریزا در سه سطح شامل بدون میکوریزا و تلقیح با گونه گلوموس موسهآ و گلوموس اینترارادیسز و باکتری ریزوبیوم در دو سطح شامل عدم تلقیح و تلقیح با ریزوبیوم جاپونیکوم بود.
یافتهها: مقایسه میانگین نشان داد بذرهای بدست آمده در شرایط آبیاری نرمال، تلقیح با میکوریزا و باکتری بیشترین وزن خشک ریشهچه، ساقهچه و گیاهچه، درصد و سرعت جوانهزنی را داشتند. در شرایط فوق کمترین هدایت الکتریکی بذر و مدت جوانهزنی بدست آمد. تنش خشکی شدید و ملایم در مقایسه با آبیاری مطلوب، شاخص مقاومت به خشکی، شاخص تحمل ریشه، شاخص تحمل ساقه، شاخص بنیه گیاهچه و شاخص بنیه بذر را به ترتیب به میزان 42 و 23، 38 و 18، 30 و 18، 50 و 26 و 41 و 21 درصد کاهش داد. تلقیح با قارچ میکوریزا گونه موسهآ و اینترارادیسز در مقایسه با عدم تلقیح قارچ، شاخص بنیه بذر، طول ریشهچه، طول ساقهچه و طول گیاهچه را به ترتیب به میزان 48 و 42، 27 و 26، 41 و 37 و 35 و 33 درصد افزایش داد. تلقیح با باکتری در مقایسه با عدم تلقیح باکتری نیز صفات طول ریشهچه، طول ساقهچه و طول گیاهچه را به ترتیب به میزان 21، 16 و 18 درصد افزایش داد. بیشترین درصد آب بافت گیاهچه در شرایط آبیاری مطلوب، تلقیح با قارچ میکوریزا و تلقیح با باکتری ریزوبیوم بدست آمد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این تحقیق، در هر سه شرایط مختلف آبیاری جهت بهبود جوانهزنی و افزایش قدرت بذر، استفاده از قارچ میکوریزا بویژه گونه موسهآ و تلقیح با باکتری ریزوبیومی موثر میباشد.
جنبههای نوآوری:
- خصوصیات جوانهزنی، سرعت و مدت جوانهزنی سویا رقم کوثر روی بذرهای بدست آمده از شرایط مختلف آبیاری بررسی گردید.
- تأثیر میکوریزا و باکتری بر قدرت بذر و صفات مرتبط با آن تحت سطوح مختلف تنش خشکی ارزیابی گردید.
- میزان آسیب وارده به غشاهای بذر حاصل از برهمکنش آبیاری، تلقیح با میکوریزا و باکتری بررسی شد.
مجید قنبری، علی مختصی بیدگلی، کامران منصور قناعی پاشاکی، سهیل کرم نیا،
جلد 7، شماره 1 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه: حبوبات، مهمترین منبع تأمین پروتئین گیاهی بوده و ماش سبز با تولید دانههایی حاوی درصد بالای پروتئین، از ارزش غذایی زیادی برای انسان برخوردار است. عمده مشکل شوری در جوانهزنی بذر گیاهان عالی در اثر مقادیر بیشازحد کلرید سدیم، ایجاد فشار اسمزی، اختلال در جذب و انتقال یونهای غذایی و اثرات مستقیم سمیت یونی روی غشـا و سیستمهای آنزیمـی میباشد که در کل موجب کاهش جوانهزنی بذرها میگردند. استفاده خارجی از متیل جاسمونات میتواند اثرات ناشی از تنشهای مختلف از جمله شوری و خشکی را از طریق افزایش فعالیت آنتیاکسیدانی بذر تعدیل نماید. لذا هدف از این تحقیق ارزیابی اثر متیل جاسمونات و تیمار شوری بر ویژگیهای جوانهزنی و فعالیت آنزیمی ماش سبز است.
مواد و روشها: این آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه گروه زراعت دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل چهار پیش تیمار متیل جاسمونات، صفر، 50، 100 و 150 میلی مولار و چهار تیمار شوری، صفر، 2، 4 و 6 دسیزیمنس بر متر شوری از منبع کلراید سدیم بود. پتریها در ژرمیناتور در دمای 25 درجه سلسیوس و در تاریکی کامل به مدت 14 روز قرار داده شدند. در این آزمایش صفات سرعت و درصد جوانهزنی، زمان رسیدن به 50 درصد جوانهزنی، آلفا و بتا آمیلاز، کاتالاز و پراکسیداز اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج آزمایش نشان داد که کمترین شیب سرعت و درصد جوانهزنی نهایی، در تیمارهای 50 و 100 میلی مولار محلول متیل جاسمونات حاصل شد. از نظر زمان لازم برای 50 درصد جوانهزنی، افزایش 7/4 روز به ازای افزایش هر یک دسیزیمنس بر متر تنش شوری و کمترین زمان آن در غلظت 79 میلی مولار محلول متیل جاسمونات برآورد شد. از نظر فعالیت آنزیمهای جوانه زنی، کاهش 031/0 میکرومول بر میلیلیتر بر دقیقه به ازای افزایش هر یک دسیزیمنس بر متر تنش شوری و بیشترین مقدار آلفا آمیلاز 6/72 میکرومول بر میلیلیتر بر دقیقه در غلظت 73 میلی مولار محلول متیل جاسمونات تخمین زده شد. همچنین، کمترین فعالیت آنزیم بتا آمیلاز 79/0 میکرومول بر میلیلیتر بر دقیقه در غلظت 57/5 دسیزیمنس بر متر تنش شوری و بیشترین فعالیت آنزیم بتا آمیلاز 3/1 میکرومول بر میلیلیتر بر دقیقه در غلظت 87 میلی مولار محلول متیل جاسمونات برآورد شد. بیشترین فعالیت آنزیم کاتالاز (7/25 بر میلیگرم پروتئین بر دقیقه) در 72/14 دسیزیمنس بر متر تنش شوری و کمترین فعالیت آنزیم کاتالاز (8/8 تغییرات جذب بر میلیگرم پروتئین بر دقیقه) در 88 میلیمولار محلول متیل جاسمونات برآورد شد. بیشترین فعالیت آنزیم پرکسیداز (06/22 تغییرات جذب بر میلیگرم پروتئین بر دقیقه) را در غلظت 30/24 دسیزیمنس بر متر تنش شوری و کمترین فعالیت آنزیم پرکسیداز (5/2 تغییرات جذب بر میلیگرم پروتئین بر دقیقه) را در غلظت 267 میلی مولار محلول متیل جاسمونات تخمین زده شد.
نتیجهگیری: به طور کلی، کاربرد پیشتیمار متیل جاسمونات، از طریق بهبود فعالیت آنزیمهای جوانه زنی و افزایش فعالیت آنزیمهای تنش، موجب افزایش فعالیت آنزیمهای هیدرولیزکننده در آندوسپرم بذرهای جوانهزده شده، که این امر سبب کاهش مدت زمان جوانهزنی، افزایش سرعت جوانهزنی و کاهش تنش اکسیداتیو در شرایط تنش شوری میگردد.
جنبه های نوآوری:
1- سرعت و درصد جوانهزنی و تغییرات مورفولوژیک بذر ماش سبز تحت تأثیر متیل جاسمونات بررسی گردید.
2- نقش آنزیمهای جوانهزنی آلفا و بتا آمیلاز در تسریع تولید گیاهچه ماش سبز تحت شرایط شور تخمین زده شد.
3- فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز ناشی از متیل جاسمونات در بروز مقامت به تنش شوری برآورد شد.
فائقه جنگ جو، مهدی تاج بخش شیشوان،
جلد 7، شماره 1 - ( 6-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: زوال بذر پدیده فیزیولوژیکی است که تمامی خصوصیات جوانهزنی، بیوشیمیایی، سیتولوژی و رشدی گیاهان را تحت تأثیر خود قرار میدهد. از این رو استفاده از روشهای تقویت بنیه بذر در رفع این مشکلات ضروری است. از جمله این روشها کاربرد روش پیشتیمار بذر یا پرایمینگ بذر در جهت کاهش آثار زوال میباشد. لذا تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر پیشتیمارهای مختلف بذر با استفاده از نانو روی، اسید آسکوربیک، اسید هیومیک، جیبرلین و نیترات پتاسیم بر شاخصهای جوانهزنی و ناهنجاریهای کروموزومی بذر فرسوده پیاز اجرا گردید.
مواد و روشها: این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار صدتایی در دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه صورت گرفت. فاکتور اول شامل فرسودگی با چهار سطح (شاهد، 12، 24 و 48 ساعت) و فاکتور دوم شامل پیش تیمار بذر با شش سطح (شاهد، نانو روی 30 میلیگرم، اسید آسکوربیک 100 میلیگرم، اسید هیومیک 150 میلیگرم، جیبرلین 200 میلیگرم در لیتر و نیترات پتاسیم 1/0 درصد) بودند. با توجه به این که جوانهزنی در سطوح مختلف فرسودگی یکسان نبود، جوانهزنی بذرها در فرسودگی سطح شاهد و 12 ساعت پس از 6 روز، در فرسودگی 24 و 48 ساعت بهترتیب پس از 8 و 9 روز ثابت گردید، لذا صفات درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، گیاهچه طبیعی، متوسط زمان جوانهزنی، بنیه بذر پس از گذشت زمانهای مذکور بررسی شد. ناهنجاریهای کروموزومی نیز مورد آزمایش قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این آزمایش نشان داد که برهمکنش فرسودگی و پیشتیمار بذر بر شاخصهای جوانهزنی از جمله درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، گیاهچه طبیعی، متوسط زمان جوانهزنی و بنیه بذر در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. با افزایش دوره فرسودگی، تمام ویژگیهای جوانهزنی بهطور معنیداری کاهش یافت. بیشترین درصد جوانهزنی و سرعت جوانهزنی در سطوح 12، 24 و 48 ساعت فرسودگی در اثر کاربرد نانو روی به ترتیب (80، 70 و 50 درصد) و (350/5، 316/3 و 525/1 بذر در روز) به دست آمد. پیشتیمار نانو روی و جیبرلین بیشترین بنیه بذر و گیاهچه طبیعی را به خود اختصاص دادند. بنیه گیاهچه در اثر استفاده از نانو روی و جیرلین در سطوح فرسودگی 12 ساعت (1133، 9/933)، 24 ساعت (9/742، 692) و 48 ساعت (9/369، 3/323) افزایش چشمگیری داشت. ناهنجاری کروموزومی در اثر کاربرد پیشتیمار کاهش یافت.
نتیجهگیری: در این تحقیق مؤثرترین پیشتیمار برای بهبود خصوصیات جوانهزنی و کاهش ناهنجاری کروموزومی، جیبرلین 200 میلیگرم در لیتر و نانو روی 30 میلیگرم بود؛ بنابراین میتوان بیان کرد که استفاده از نانو روی و جیبرلین به عنوان پیشتیمار بذر میتواند آثار زوال را در بذر پیاز به شدت کاهش داده و مؤثر واقع گردد.
جنبههای نوآوری:
1- تیمار نانو روی و جیبرلین مؤثرترین پیشتیمار بر خصوصیات جوانهزنی و رشد بذر پیاز فرسوده بود.
2- پیشتیمار درصد ناهنجاریهای کروموزومی پیاز را کاهش داد و بیشترین تأثیر با استفاده از نانو روی و جیبرلین به دست آمد.
سید حمیدرضا رمضانی، فریبا آرمون، محمد علی بهدانی،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: گوآر با نام علمی Cyamopsis tetragonoloba L.، گیاهی از خانواده بقولات است. صمغ گوار (حاصل آندوسپرم موجود در بذر) در بسیاری از صنایع مانند صنایع دارویی و غذایی، صنعت کاغذ، معدن، نفت و حفاری، نساجی و تولید مواد منفجره مورد استفاده قرار میگیرد. مدلسازی روشی است که در پیشبینی مراحل رشدی گیاه و تعیین واحدهای حرارتی مورد نیاز در هر مرحله رشدی بخصوص جوانهزنی کاربرد فراوان دارد. با توجه به کاربردهای مهم درمانی و صنعتی گیاه گوآر و نبود اطلاعات و گزارشهای کافی مبنی بر تعیین دماهای کاردینال این گیاه، هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر دما بر صفات جوانهزنی و رشد اولیه گیاهچه و پیشبینی دماهای کاردینال (حداقل، بهینه و حداکثر) جوانهزنی این گیاه بود.
مواد و روشها: این پژوهش در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی سرایان دانشگاه بیرجند در سال 1396 اجرا گردید. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 8 سطح تیمار دمایی شامل دماهای 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سلسیوس و 5 تکرار انجام شد. صفات درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی روزانه، متوسط جوانهزنی روزانه، طول ساقهچه، طول ریشهچه و طول گیاهچه اندازهگیری و محاسبه شد. دماهای کاردینال جوانهزنی با استفاده از تجزیه و تحلیل رگرسیونی و به کمک مدلهای ارائه شده (مدلهای رگرسیون غیرخطی لجستیک، دوتکهای، چند جملهای درجه دوم و درجه سوم) و با استفاده از سرعت جوانهزنی محاسبه شد. مقایسه میانگینها با آزمون دانکن در سطح احتمال پنج درصد صورت گرفت. برای رسم نمودارهای سرعت جوانهزنی در برابر دما (برازش مدلهای مختلف) از نرم افزار سیگماپلات استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تأثیر سطوح مختلف دما بر جوانهزنی بذر گوآر بر سه مؤلفه درصد، سرعت و متوسط جوانهزنی بذر معنیدار بود. با توجه به نتایج بدست آمده کمترین مقادیر مربوط به درصد، سرعت و متوسط جوانهزنی در دماهای 5، 10 و 40 درجه سلسیوس بدست آمد و بیشترین مقادیر مربوط به سرعت جوانهزنی در دمای 15 درجه سلسیوس و همچنین بیشترین مقادیر مربوط به درصد جوانهزنی و متوسط جوانهزنی در دمای 35 درجه سلسیوس مشاهده شد. نتایج تأثیر سطوح مختلف دما بر رشد گیاهچه گوآر نشان داد که تأثیر دما بر سه مؤلفه طول گیاهچه، ساقهچه و ریشهچه بذر معنیدار شد. به طوریکه کمترین مقادیر مربوط به طول گیاهچه، ساقهچه و ریشهچه در دماهای 5، 10 و 40 درجه سلسیوس مشاهده گردید. بیشترین طول گیاهچه و ساقهچه در دمای 30 درجه سلسیوس بود.
نتیجهگیری: کمیسازی واکنش جوانهزنی بذر گوار به سطوح مختلف دما با استفاده از چهار تابع دوتکهای، لجستیک، چندجملهای درجه دو و درجه سه صورت گرفت. مدل رگرسیون چندجملهای درجه دو براساس ضریب تبیین (R2) و میزان انحراف، برازش مناسب و معنیداری با دادههای مربوط به سرعت جوانهزنی در مقابل متغیر مستقل دما داشت. براساس پارامترهای مدل مذکور دمای بهینه جوانهزنی گوآر، 05/26 درجه سلسیوس بدست آمد و دمای حداقل و حداکثر جوانهزنی گوآر به ترتیب 09/6 و 40 درجه سلسیوس محاسبه شد.
جنبههای نوآوری:
- پیشبینی دماهای کاردینال جوانهزنی بذر گوار امکان سنجی شد.
- تاریخ کاشت گوآر بر اساس دماهای کاردینال جوانهزنی قابل پیشبینی گردید.
سید اسماعیل موسوی، حشمت امیدی، آیت اله سعیدی زاده، مهدی عقیقی شاهوردی،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: شوری از مهمترین عوامل زیانبار در نواحی خشک و نیمهخشک جهان است که تولید گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. ریزجانداران میتوانند نقش مهمی را در سازگاری گیاهان به شرایط تنش ایفا کنند و با تولید هورمونهای تحریککننده رشد گیاهی از قبیل سیتوکینین، اسیدجیبرلیک، اکسین، اسیدهای آمینه ویتامینهای گروه B، به رشد بیشتر گیاه کمک کرده و نقش مهمی در افزایش تحمل گیاهان در شرایط نامساعد محیطی داشته باشند.
مواد و روشها: این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در دانشگاه شاهد تهران اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل شوری در 4 سطح (صفر، 40، 80 و 120 میلیمولار کلرید سدیم) و پیشتیمار زیستی در هشت سطح (عدم تلقیح، تلقیح با قارچ Trichoderma harzianum سویه BI، تلقیح با کود زیستی ازتوبارور 1، تلقیح با کود زیستی فسفاته بارور 2، تلقیح با تلفیق قارچ و کود زیستی ازتوبارور 1، تلقیح با تلفیق قارچ و کود زیستی فسفاته بارور 2، تلقیح با تلفیق کودهای زیستی ازتوبارور 1 و فسفاته بارور 2، تلقیح با تلفیقی از قارچ و کودهای زیستی ازتوبارور 1 و فسفاته بارور 2) بودند. در این آزمایش شاخصهای جوانهزنی، رنگیزههای گیاهی، پرولین، میزان سدیم و پتاسیم، نشاسته، کربوهیدرات، هدایت الکتریکی و پروتئین محلول گیاهچه مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: اثر متقابل پیشتیمار زیستی و شوری بر همه شاخصهای مورد ارزیابی بهجز کلروفیل b و آنتوسیانین در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. تیمار کود زیستی فسفاته بیشترین تأثیر مثبت بر درصد جوانهزنی را با افزایش شوری داشت. در تیمار تلفیق قارچ با کود زیستی ازتوباکتر مقادیر کلروفیل a، b و کل در سطوح مختلف شوری از بقیه تیمارها بیشتر و با افزایش سطح شوری بیشتر بهصورت افزایشی بود. بیشترین مقدار پتاسیم (10/4 میلیگرم در گرم وزنتر) در تیمار تلفیق قارچ با کود زیستی ازتوبارور در شوری 40 میلیمولار بهدست آمد و در مقایسه با شاهد در همین سطح شوری، 02/22 درصد افزایش نشان داد. با افزایش شوری، تیمارهای قارچ در جلوگیری از افزایش بیشتر مقدار سدیم و همچنین کود زیستی ازتوبارور در جلوگیری از کاهش بیشتر پتاسیم از مؤثرترین تیمارها بودند. مقدار پروتئینهای محلول در تیمار تلفیق قارچ با هر دو کود زیستی در بالاترین سطح شوری، بیشترین مقدار را دارا بود (09/ 13 میلیگرم بر گرم وزنتر) که نسبت به شاهد در همین سطح شوری، 38 درصد افزایش نشان داد.
نتیجه گیری: استفاده از پیشتیمار زیستی سبب کاهش اثرات منفی شوری از طریق کاهش محتوای سدیم و افزایش پتاسیم اندام هوایی شد و همچنین باعث شد با کم شدن هدایت الکتریکی در بالاترین سطح شوری نسبت به شاهد، تأثیر مثبتی در جوانهزنی داشته باشد.
جنبههای نوآوری:
1- اثر عوامل بیوکنترل باکتریایی و قارچی بر صفات فیزیولوژیک گیاهچه کدوی تخم کاغذی تحت تنش شوری بررسی گردید.
2- آستانه تحمل به شوری گیاه کدو از طریق افزایش پتاسیم و کاهش سدیم اندام هوایی تحت پیشتیمارهای زیستی بهبود یافت.
3- ترکیبات اسمولیتی بهوسیله استفاده از پیشتیمارهای زیستی افزایش یافت.
اصغر گنجه، علی عبادی، قاسم پرمون، سداابه جهانبخش،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: تنش کمآبی از عواملی است که بر جوانهزنی بذر اثر میگذارد. این تنش، سرعت جوانهزنی را کاهش میدهد و در تنشهایی با شدت بالا علاوه بر سرعت، درصد جوانهزنی را نیز تحت تأثیر قرار میدهند. پیشتیمار بذر از طریق تغییر دادن فعالیتهای متابولیک پیش از ظهور ریشهچه موجب بهبود جوانهزنی میشود. این مطالعه بهمنظور ارزیابی تأثیر پیشتیمار با اسید سالیسیلیک بر شاخصهای سبز شدن و وزن دانه گندم تحت تنش کمآبی انجام گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی با سه تکرار انجام گرفت. عامل اول شامل غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک (صفر (شاهد)، 1 و 2 میلیمولار) و تنش کمآبی (25، 45، 65 و 85 درصد ظرفیت زراعی) بود.
یافتهها: بر اساس نتایج، شاخصهای سبز شدن (درصد، سرعت و یکنواختی سبز شدن، زمان لازم برای 10، 50 و 90 درصد سبز شدن) در سطح احتمال خطای 1 درصد تحت تأثیر تنش کمآبی قرار گرفتند. اثر اسید سالیسیلیک نیز بر شاخصهای سبز شدن معنیدار شد. اثر متقابل تنش در اسید سالیسیلیک در سطح احتمال خطای 1 درصد بر یکنواختی سبز شدن و در سطح احتمال خطای 5 درصد بر زمان لازم برای 90 درصد سبز شدن تأثیرگذار بود. روند تغییرات ارتفاع بوته و میزان سنبلهدهی نیز در اثر تنش کمآبی کندتر شده بهطوری که هم شیب تغییرات و هم ارتفاع و درصد سنبلهدهی نهایی در اثر تنش کمآبی کاهش (22 و 7 درصدی) یافت. پیشتیمار بذر با اسید سالیسیلیک در غلظت 2 میلیمولار نیز بیشترین تأثیر را بر این دو صفت داشته و موجب کاهش شیب تغییرات آنها (17 و 13 درصد) و افزایش مقدار نهایی آنها (34 و 10 درصد) نیز گردید. وزن خشک بوته در سطح احتمال خطای 5 درصد تحت تأثیر برهمکنش تنش کمآبی و اسید سالیسیلیک قرار گرفتند. ارتفاع نهایی و وزن دانه دانه تحت تأثیر تنش کمآبی و اسید سالیسیلیک قرار گرفت. بالاترین وزن دانه دانه از ظرفیت زراعی 85 و 65 درصد با میانگینهای 79/0 و 75/0 گرم در بوته مشاهده شد که با یکدیگر اختلاف معنیدار نداشتند. بالاترین وزن دانه 72/0 گرم در بوته در اثر کاربرد اسید سالیسیلیک نیز از غلظت 2 میلیمولار بدست آمد که در مقایسه با شاهد 250 درصد افزایش یافت.
نتیجهگیری: به طوری کلی مشاهده شد که تنش کمآبی موجب کاهش شدید در سرعت و درصد سبز شدن گندم شده و رشد گیاه نیز بهشدت در این شرایط کاهش یافته که در نهایت میزان تولید نیز بهشدت کاهش یافت. کاربرد اسید سالیسیلیک بهعنوان پیشتیمار بذر موجب بهبود شاخصهای سبز شدن و رشد و وزن دانه گندم شده بهطوری که در غلظت 2 میلیمولار بالاترین وزن دانه را به خود اختصاص داده و میتواند بهعنوان تیمار بهبود دهنده شناخته شود.
جنبههای نوآوری:
- واکنش مراحل مختلف رشد گیاه گندم به تنش کم آبی با استفاده از رابطههای غیره خطی کمیسازی شد.
- ارتباط سبز شدن و وزن دانه گندم در شرایط تنش کم آبی و پیشتیمار با اسید سالیسیلیک بررسی گردید.
اعظم جمشیدی زاده، معصومه فرزانه، افراسیاب راهنما قهفرخی، فاطمه ناصرنخعی،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: از آنجا که کلریدسدیم محلولترین و فراوانترین نمک موجود میباشد، بدیهی است که تمامی گیاهان سازوکارهایی را بهمنظور مهار انباشت آن بهکار گیرند. پیچک یکی از ده علفهرز مسئلهساز دنیاست که تکثیر آن به وسیله بذر، ریشههای خزنده زیرزمینی و ریزوم میباشد. سامانه ریشهای وسیع همراه با جوانههای بسیار زیاد و مواد اندوختهای فراوان، سبب مقاومتر شدن پیچک در رقابت با گیاه زراعی در شرایط تنش شوری یا کم آبی میگردد. شناخت صفات مورفوفیزیولوژیکی علفهرز پیچک در شرایط تنش شوری و مقایسه شاخص تحمل به شوری آن در زمان جوانهزنی و رشد گیاهچهای، میتواند در مهار موفق آن تأثیر بسزایی داشته باشد. به منظور بررسی جوانهزنی و صفات رویشی گیاهچه پیچک تحت تنش شوری دو آزمایش جداگانه اجرا گردید.
مواد و روشها: آزمایش جوانهزنی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 9 سطح شوری شامل آب مقطر (شاهد)، 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 دسیزیمنس بر متر با 4 تکرار در شرایط آزمایشگاهی و آزمایش گلدانی در 5 سطح شوری شامل آب تصفیه (شاهد)، 10، 20، 30 و 40 دسیزیمنس بر متر با سه تکرار در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که درصد جوانهزنی، شاخص بنیه بذر با افزایش شوری کاهش ولی نسبت طولی ریشهچه به ساقچه افزایش یافت. صفات رشدی ریشه و اندام هوایی پس از دو هفته تنش کاهش نشان داد. طبق مدل لجستیک برازش داده شده به شاخص تحمل پیچک صحرایی، در مرحله گیاهچهای، شوری بیش از 86/7 دسیزیمنس بر متر سبب کاهش 50 درصدی تحمل به شوری گیاه گردید و 50 درصد بازدارندگی تحمل جوانهزنی به شوری در سطح 84/19 دسیزیمنس بر متر برآورد شد که بیانگر این است که آستانه تحمل به شوری پیچک در مرحله جوانهزنی سه برابر تحمل این گیاه در مرحله گیاهچهای است.
نتیجهگیری: افزایش نسبت طولی ریشهچه به ساقچه در جوانهزنی تا سطح شوری 25 دسیزیمنس بر متر و همچنین در مرحله گیاهچهای بالا رفتن انشعابات فرعی ریشه تا سطوح شوری 20 دسیزیمنس بر متر مشاهده گردید. بهنظر میرسد حفظ سطح و انشعابات ریشه یکی از سازوکارهای تحمل به شوری در پیچکصحرایی باشد. طبق مدل لجستیک سه پارامتره، حد تحمل به شوری پیچک در مراحل جوانهزنی و گیاهچهای بهترتیب حدود 20 و 8 دسیزیمنس بر متر برآورد گردید.
جنبههای نوآوری:
1- آستانه تحمل به شوری پیچک در جوانهزنی و رشد گیاهچه اندازهگیری شد.
2- شاخص تحمل به شوری پیچک در جوانهزنی و گیاهچهای مقایسه و معرفی صفت تاثیرگذار در تحمل به شوری پیچک معرفی گردید.
3- بهترین مدل سیگموییدی بر اساس معیار شوری برای شاخص تحمل به شوری پیچکصحرایی معرفی شد.
حسین رضوانی، سید فاضل فاضلی کاخکی،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: استفاده از مواد دگرآسیب یا ترشحات گیاهی که دارای پتانسیل بازدارندگی در برابر علفهایهرز باشد یکی از روشهای زیستی مهار علفهای هرز است. مطالعات دگرآسیبی گندم شامل بررسی دگرآسیبی گندم در مقابل دیگر گیاهان زراعی، علفهای هرز، آفات و بیماریها، جداسازی و شناسایی ترکیبات دگرآسیب، اثرات سمیت گندم روی خود گیاه و مدیریت بقایای گندم میباشد. علف هرز خردل وحشی (Sinapis arvensis) از علفهای هرز مشکلساز در کشور و بهویژه استان گلستان میباشند. تحقیق حاضر بهمنظور بررسی پتانسیل دگرآسیبی چهار رقم گندم بهمنظور استفاده از آن ارقام در سامانه مدیریت تلفیقی کاهش علف هرز خردل وحشی اجرا شد.
مواد و روشها: آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی مرکز تحقیقات کشاورزی گلستان انجام شد. تیمارها شامل غلظتهای 0، 5/2، 5 و 5/7 درصد عصاره آبی اندامهای هوایی و زیرزمینی چهار رقم گندم (مروارید، مغان، تجن و آرتا) به همراه تیمار پلیاتیلن گلیکول 6000 با سطوح غلظتهای 0، 5/2، 5 و 5/7 درصد بود. بهمنظور ارزیابی پتانسیل دگرآسیبی اندامهای ارقام گندم در کاهش درصد جوانهزنی خردل وحشی، از مدل لجستیک سه پارامتری و برای تعیین نوع ترکیبات اسیدهای فنلی در عصاره ارقام گندم از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا استفاده شد.
یافتهها: عصاره اندام هوایی کلیه ارقام گندم در مقایسه با شاهد باعث کاهش طول ریشهچه خردل وحشی شد. ارقام مورد مطالعه گندم طول ساقهچه خردل وحشی را بین 28 تا 51 درصد در مقایسه با شاهد کاهش دادند. بیشترین کاهش طول ساقهچه از عصاره اندام هوایی رقم مروارید به دست آمد. افزایش غلظت عصاره اندام هوایی رقم آرتا به 5/7 درصد، وزن خشک ریشهچه و ساقهچه خردل وحشی به میزان 47 و 29 درصد نسبت به شاهد کاهش داد و رقم مغان در همان غلظت 5/7 درصد سبب 68 درصد کاهش وزن خشک ریشهچه و 41 درصد وزن خشک ساقهچه شد. بیشترین کاهش شاخصهای جوانهزنی گیاه خردل وحشی مربوطه به غلظتهای بالای عصاره اندام هوایی گندم رقم مروارید و مغان بود. همچنین مشخص شد، با افزایش غلظت پلیاتیلن گلایکول شاخصهای رشد و مؤلفههای جوانهزنی بذر خردل وحشی کاهش یافت، ولی این کاهش معنیداری نبود. این موضوع مؤید آن است که پتانسیل اسمزی غلظت عصاره در تشدید اثر آللوکمیکالها دخیل نبوده و احتمال اثر اسمزی ضعیف به نظر میرسد. در مجموع رقم مروارید با 34/25 میلیگرم بر کیلوگرم محتوای اسید فنولیک بیشترین غلظت اسید فنولیک را داشت که این مقدار تقریباً سه برابر رقم تجن، 5/1 برابر رقم مغان و سه برابر رقم آرتا بود. رقم مروارید از نظر میزان اسید وانیلیک و اسید فرولیک غلظت بالاتری از سه رقم دیگر داشت. در مجموع در میان ارقام مورد مطالعه کمترین اثر دگرآسیبی در رقم تجن و بیشترین در رقم مروارید مشاهده گردید.
نتیجهگیری: از بین ارقام بررسی شده بیشترین بازدارندگی مربوط به رقم مروارید بود. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین میزان بازدارندگی مربوط به عصاره اندام هوایی است که میزان بازدارندگی عصاره ریشه در برابر صفات مورد بررسی کمتر از اندام هوایی بود. بهطور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که برخی ارقام گندم مانند رقمهای مروارید پتانسیل بازدارندگی بیشتری در برابر علف هرز خردل وحشی دارند که این موضوع میتواند در برنامههای اصلاحی بهمنظور ایجاد ارقام با پتانسیل دگرآسیبی بالا مورد استفاده قرار گیرد. آگاهی از این موضوع بهویژه در مدیریت پایدار علفهای هرز اهمیت زیادی دارد. لذا شایسته است بررسیهای جامعی روی پتانسیل دگرآسیبی آنها صورت گیرد تا امکان استفاده از آنها در عرصه کشاورزی اعم از مبارزه با علفهای هرز، آفات و بیماریهای گیاهی، اصلاح گیاهان زراعی و باغی و طراحی تولید علفکشها و آفتکشهای سازگار با محیطزیست، ایمن و قابلتجزیه از نظر زیستی فراهم گردد.
جنبههای نوآوری:
1- توان دگرآسیبی ارقام گندم بر جوانهزنی بذر خردل وحشی بررسی شد.
2- از کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا در تشخیص مواد بازدارنده و دگر آسیب ارقام گندم استفاده گردید.
3- مهار زیستی علف هرز خردل وحشی بررسی شد.
پیمان علیقلی زاده مقدم، غلامعلی رنجبر، حمید نجفی زرینی، حسین شهبازی،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: جوانهزنی از مهمترین مراحل رشد گیاه است که دوام، استقرار و عملکرد نهایی گیاهان زراعی را تعیین میکند و در مناطقی که استقرار موفق گیاه در اثر وجود شرایط خشکی با مشکل مواجه میشود، اصلاح صفات جوانهزنی یکی از اهداف اصلاحی مهم بشمار میآید. مطالعه حاضر بمنظور تعیین تأثیر سطوح مختلف تنش اسمزی بر خصوصیات جوانهزنی و ارتباط این صفات با عملکرد تعدادی از ارقام گندم نان مورد کاشت در مناطق سردسیری طراحی و اجرا گردید.
مواد و روشها: آزمایش جوانهزنی به روش کاغذ صافی مرطوب و ظروف پتری به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد که در آن فاکتور اول شامل 20 رقم گندم نان (ارقام دیم و ارقام آبی متحمل به تنش خشکی پایان فصل) و فاکتور دوم شامل 3 سطح تنش اسمزی (بدون تنش و تنش اسمزی 3- و 6- بار) بود. در این آزمایش، صفات طول غلاف ساقهچه (کولئوپتیل)، طول ساقهچه، وزن ساقهچه، طول ریشهچه، وزن ریشهچه، نسبت طول و وزن ریشهچه به ساقهچه، زاویه رشد ریشههای بذری و سرعت جوانهزنی و شاخص تنش جوانهزنی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در آزمایش مقایسه عملکرد 20 رقم فوق در شرایط بدون تنش و تنش خشکی انتهایی مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها: نسبت طول و وزن ریشهچه به ساقهچه و وزن ساقهچه بیشترین حساسیت و تعداد ریشهچه کمترین حساسیت را به تنش اسمزی داشت. افزیش طول ریشهچه همزمان با کاهش وزن ریشهچه تحت تنش، نشان داد که در اثر تنش، ریشهها طویلتر و باریکتر شدهاند. در شرایط بدون تنش 11 ژنوتیپ شامل ژنوتیپهای هشترود، آذر 2، صائین، CD62-6، CD91-12، میهن، باران، حیدری، هما، کراس آذر 2 و زارع دارای طول غلاف ساقهچه بیشتری بودند. در تنش 3- بار نیز 11 ژنوتیپ دارای بیشترین طول غلاف ساقهچه بودند که بالاترین مقادیر به هشترود، حیدری و صائین اختصاص یافت. در تنش 6 بار، لاینهای CD91-12 و CD62-6، هشترود، هما، پیشگام و زارع دارای بیشترین طول غلاف ساقهچه بودند. از لحاظ سرعت جوانهزنی در تنش 3- بار کراس آذر 2 دارای بیشترین سرعت و صائین، CD62-6، گاسکوژن و HD2985 در رتبههای بعدی قرار گرفتند. در تنش 6 بار کراسآذر 2 و HD2985 دارای بیشترین سرعت و گاسگوژن، CD62-6 و صائین در مقام بعدی قرار گرفتند. از لحاظ شاخص تنش جوانهزنی (GSI) در هر دو شرایط 3- و 6- بار ارقام صائین، کراسآذر 2، CD62-6 و HD2985 دارای برتری بودند. از لحاظ عملکرد دانه در شرایط بدون تنش ارقام آبی گاسگوژن، حیدری، پیشگام، اروم و زرینه دارای بیشترین عملکرد بوده و ارقام باران، HD2985، C-88-4، C-90-11 و کراس آذر 2 در مقام بعدی قرار گرفتند. در شرایط تنشدار ارقام باران، گاسگوژن، HD2985، کراس آذر 2، حیدری و زرینه دارای بهترین عمکرد بودند. بر اساس شاخص STI ارقام گاسکوژن، حیدری، لاین HD2985 و زرینه متحملترین ژنوتیپ ها به تنش خشکی بودند. تجزیه خوشهای ژنوتیپ های مورد مطالعه را در 3 خوشه گروه بندی کرد.
نتیجه گیری: اختلاف معنی دار در تمام صفات مورد بررسی در بین ژنوتیپها حاکی از وجود تنوع ژنتیکی کافی برای اعمال گزینش در صفات جوانهزنی است. ارقام صائین، زارع، پیشگام، صدرا، باران و میهن در مجموع دارای صفات جوانهزنی مطلوبی هستند. تحت تنش، از بین صفات گیاهچه ای زاویه ریشه و سرعت جوانهزنی قویترین روابط را با عملکرد دانه نشان داده و به عنوان معیار غیر مستقیم گزینش تحمل به خشکی در گندم پیشنهاد میشوند.
جنبههای نوآوری:
1- ژنوتیپهای مورد آزمایش جدیداً نامگذاری شده و یا جزو لاینهای پیشرفته بوده و از لحاظ صفات جوانهزنی برای اولین بار مطالعه میشوند.
2- صفت زاویه رشد ریشههای بذری از طریق کاغذ صافی مربوط در مطالعات اندکی مورد توجه قرار گرفته است.
مرضیه عباباف، حشمت امیدی، عبدالمهدی بخشنده،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: پروانش یکی از گیاهان دارویی-زینتی است که امروزه بهعنوان گیاه دارویی در جهان مورد توجه قرارگرفته است. استفاده از تنظیمکنندههای رشد گیاهی مانند اسید سالیسیلیک در زمان آبنوشی و پیشتیمار، فعالیت بذر و در نتیجه جوانهزنی و رشد گیاهچه را در بسیاری از گیاهان افزایش میدهد. اسید جاسمونیک نیز از تنظیم کنندههای درونی رشد گیاه است که در جوانه زدن بذر، دانه گرده و رشد گیاه نقش دارد. با توجه به دوره رشد طولانی گیاه پروانش و کوچک بودن بذر و عدم استقرار مناسب آن در مزرعه با خاکهایی با بافت نیمهسنگین و سنگین، این تحقیق با هدف بررسی اثر پیشتیمار بذر با تنظیم کنندههای رشد اسید سالیسیلیک و اسید جاسمونیک در غلظتها و مدت زمانهای متفاوت بر بهبود درصد و شاخصهای جوانهزنی بذر پروانش انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش به صورت فاکتوریل دو عاملی در قالب طرح کاملاً تصادفی، در سه تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه شاهد تهران در سال 1396 انجام شد. فاکتورهای مورد آزمایش شامل: غلظت اسید سالیسیلیک در پنج سطح (صفر، 01/0، 1/0، 5/0 و 1 میلیمولار) و غلظت اسید جاسمونیک در چهار سطح (صفر، 1، 10 و 100 میکرومولار) در زمانهای (صفر، 6، 12، 24 و 48 ساعت) بودند. در پایان آزمایش صفاتی چون درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، متوسط زمان لازم برای جوانهزنی، متوسط جوانهزنی روزانه، ارزش جوانهزنی، شاخص طولی و وزنی بنیه بذر محاسبه شد. همچنین صفات وزن خشک کل گیاهچه، وزن خشک ساقهچه، وزن خشک ریشهچه، طول ریشهچه، طول ساقهچه و طول کل گیاهچه اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که اثر اسید سالیسیلیک، اسید جاسمونیک و زمان بر درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، میانگین زمان جوانهزنی، متوسط جوانهزنی روزانه، ارزش جوانهزنی، طول گیاهچه، شاخص وزنی بنیه بذر، شاخص طولی بنیه بذر و وزن خشک ریشهچه معنیدار بودند. بهترین مدت زمان برای پیش تیمار با اسید سالیسیلیک در این آزمایش 24 و 48 ساعت بود. در بین غلظتهای کاربردی اسید سالیسیلیک، غلظتهای 5/0 و 1 میلیمولار بهترین نتایج را نشان دادند. همچنین بهترین مدت زمان و غلظت برای پیشتیمار با اسید جاسمونیک در این آزمایش 12 و 24 ساعت و 10 میکرومولار بود.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که استفاده از اسید سالیسیلیک و اسید جاسمونیک برای پیشتیمار بذر موجب بهبود مؤلفههای جوانهزنی بذر میشود. علاوه بر غلظت پیشتیمار با اسید سالیسیلیک و اسید جاسمونیک، مدت زمان تماس بذر با این تنظیمکنندههای رشد نیز حائز اهمیت است. مشاهده شد بین مدت زمانهای مختلف پیشتیمار اختلاف معنیداری وجود دارد، بنابراین میتوان بیان نمود که مدتزمان پیشتیمار بذر یکی از عوامل مهم پیشتیمار بذر هست و تعیین زمان مناسب پیشتیمار موجب جلوگیری از تأثیر منفی آن بر ویژگیهای جوانهزنی و رشد گیاهچه بذرهای پیشتیمار شده میشود.
جنبههای نوآوری:
- مطلوبترین غلظت اسید سالیسیلیک و مدت زمان پیشتیمار بذر پروانش مشخص شد.
- غلظت مناسب اسید جاسمونیک و مدت زمان مطلوب برای پیشتیمار بذر پروانش تعیین شد.
- تأثیر تنظیمکنندههای رشد اسید سالیسیلیک و اسید جاسمونیک بر درصد و شاخصهای جوانهزنی بذر پروانش بررسی شد.
رحیم تربالی، علی اصغر علیلو، منوچهر فرجامی نژاد،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: یکی از دلایل عمده کاهش محصول در گیاهان زراعی هجوم علفهای هرز است. دگرآسیبی یکی از تواناییهای علفهای هرز است که معمولاً با اثرات بازدارندگی، بر رفتار جوامع گیاهی تأثیر میگذارد؛ بنابراین بررسی تأثیر دگرآسیبی بر گیاهان زراعی از اهمیت خاصی برخوردار است. همچنین استفاده از گیاهان دگرآسیب و شناسایی ترکیبات زیستفعال آنها میتواند راهکارهای مناسبی برای مدیریت علفهای هرز نشان دهد؛ بنابراین در این تحقیق ضمن بررسی تأثیر مواد دگرآسیب موجود در ریشه گیاه آلاله داسی روی شاخصهای جوانهزنی بذرگندم، نحوه عمل آن بر برخی از فعالیتهای آنزیمی مطالعه و ترکیبات احتمالی شرکتکننده در دگرآسیبی این گیاه، شناسایی و گزارش شده است.
مواد و روشها: آزمایشهای جوانهزنی و رشد گیاهچه بذر گندم رقم سرداری تحت تأثیر تیمار عصاره آبی ریشه آلاله داسی در پنج سطح، شاهد (آب مقطر)، 5، 10، 15 و 20 درصد عصاره بهصورت طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه پژوهشی تولید و ژنتیک گیاهی دانشگاه مراغه طی سال 1397 انجام شد. همزمان با بررسی اثر تیمار بر مجموعه صفات جوانهزنی و گیاهچه، تغییر در فعالیت آنزیمهای آلفا آمیلاز، کاتالاز، پراکسیداز، سوپر اکسید دیسموتاز و فنل اکسیداز نیز در این مرحله بررسی شدند. همچنین، شناسایی ترکیبات شیمیایی عصاره متانولی ریشه توسط GC/MS انجام شد.
یافتهها: با توجه به نتایج، با افزایش غلظت عصاره ریشه آلاله داسی درصد و سرعت جوانهزنی بذر گندم بهطور معنیدار کاهش یافت و در غلظت بیش از 15 درصد جوانهزنی متوقف شد. نتایج رشد گیاهچه حاکی از بازدارندگی شدید عصاره ریشه بر رشد اندامهای ریشهچه و ساقهچه گندم بود که با کاهش معنیدار در طول و وزن این اندامها همراه شد که درنهایت قدرت گیاهچه را کاهش داد. همچنین عصاره ریشه، فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز را بهطور معنیدار کاهش داد ولی فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت در سطوح پایین عصاره افزایش و در سطوح بالاتر کاهش یافتند. در تجزیه شیمیایی، ترکیبات Octadecatrienal، Dihydro-4H-pyrazolo[3,4-d]pyrimidin-4-one، Hexadecanoic acid، Hexadecanoic acid, 2-hydroxy-1(hydroxymethyl)ethyl ester، Isopropyl isothiocyanate و Cyclohexanone با مقادیر بالا شناسایی شدند که بازدارنده جوانهزنی نیز هستند.
نتیجهگیری: عصاره ریشه آلاله داسی اثر بازدارندگی بسیار قوی روی قوه و قدرت نامیه بذر گندم داشت. بر اساس یافتههای پژوهش نحوه عمل ترکیبات دگرآسیب آلاله داسی از طریق القاء تنش اکسیداتیو و ممانعت از تحریک مواد اندوخته بذری در هنگام جوانهزنی میباشد. حساسیت بالای فعالیت آنزیم آلفاآمیلاز به مواد دگرآسیب در این آزمایش ردیابی شد. همچنین کاهش فعالیت تمامی آنزیمهای مورد مطالعه در غلظتهای بالا قابل توجه بود. مشتقات مربوط به اسید استئاریک و اسید پالمتیک در حدود 30 درصد ترکیبات را به خود اختصاص دادند که با احتمال بسیار قوی تداخل آنها با فعالیت آنزیمها وجود دارد.
جنبههای نوآوری:
1- تأثیر دگرآسیبی عصاره آبی ریشه آلاله داسی بر روی شاخصههای جوانهزنی گندم زراعی بررسی شد.
2- شناسایی ترکیبات موجود در عصاره متانولی ریشه آلاله داسی صورت گرفت.
3- القاء تنش اکسیداتیو توسط ترکیبات دگرآسیب مشاهده شد.
زینب پیرسلامی، اسد معصومی اصل، حسین شاهسوند حسنی، مسعود دهداری،
جلد 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: تنش شوری یکی از مهمترین عوامل کاهش عملکرد گیاهان زراعی میباشد. تلاقی بین ارقام اصلاح شده و خویشاوندان وحشی یکی از روشهای ایجاد گیاهان متحمل به شوری است که ایجاد غله جدید تریتی پایروم در این راستا بوده است که به عنوان گیاه دانهای و علوفهای مصرف میشود. بررسی اثر شوری در مرحله جوانهزنی یک آزمون قابل اطمینان در ارزیابی تحمل بسیاری از گونههاست، زیرا شوری باعث کاهش درصد و سرعت جوانهزنی و همچنین کاهش رشد ریشهچه و ساقهچه میگردد. هدف از این آزمایش بررسی اثرات سطوح مختلف تنش شوری بر جوانهزنی لاینهای امیدبخش تریتیپایرم اولیه غیرایرانی و دو رقم گندم الوند (متحمل به شوری) و قدس (حساس به شوری) میباشد.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1396 انجام شد. فاکتور اول شامل 13 لاین تریتیپایرم و دو رقم گندم و فاکتور دوم شامل سطوح مختلف شوری صفر، 80، 160 و 240 میلیمولار نمک کلرید سدیم) بود. پس از ضدعفونی سطحی و کشت بذرها در پتری، اندازهگیری صفات مرتبط با جوانهزنی تا روز چهاردهم انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که با افزایش سطح شوری سرعت و درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، وزن خشک و تر ریشهچه و وزن خشک ساقهچه کاهش یافت. بیشترین درصد (79/79) و سرعت جوانهزنی (74/75 بذر در روز) در شرایط تنش و بدون تنش، مربوط به لاین Az/b بود. درصد جوانهزنی رقم متحمل الوند (59/55 درصد) از 5 لاین تریتیپایروم بیشتر ولی از 7 لاین دیگر کمتر بود، سرعت جوانهزنی آن (69/53 بذر در روز) از 10 لاین تریتیپایروم بیشتر بود. درصد و سرعت جّوانهزنی رقم حساس قدس (به ترتیب 98/40 درصد و 87/36 بذر در روز) از همه لاینهای تریتیپایروم کمتر بود. در شرایط تنش شوری، لاین La/b دارای بیشترین طول ریشهچه (77/7 سانتیمتر) بود که حتی از طول ریشهچه رقم متحمل الوند (9/4 سانتیمتر) نیز بیشتر بود. بیشترین وزن خشک ریشهچه در شرایط تنش به لاین Ka/b (027/0 گرم) و کمترین وزن خشک ریشهچه مربوط به رقم قدس (013/0 گرم) مربوط بود. در بین صفات جوانهزنی، بیشترین و کمترین وراثتپذیری به ترتیب مربوط به صفت طول ساقهچه در شرایط تنش و بدون تنش و صفت وزنتر ریشهچه (در شرایط عدم تنش) و طول ریشهچه (در شرایط تنش) بود. واریانس ژنتیکی صفات طول ساقهچه و درصد جوانهزنی در شرایط عدم تنش نسبت به شرایط تنش بیشتر بود و گزینش در شرایط عدم تنش از بازدهی بالاتری نسبت به شرایط تنش برخوردار خواهد بود. گروهبندی ژنوتیپها با استفاده از تجزیه خوشهای ژنوتیپها را در شرایط نرمال و شوری در چهار گروه قرار داد. در شرایط تنش شوری، رقم متحمل به شوری به تنهایی در خوشه چهارم قرار گرفت. رقم حساس به شوری نیز با لاین St/b در خوشه سوم قرار گرفت. بقیه لاینهای تریتیپایروم مورد بررسی در دو خوشه اول و دوم قرار گرفتند که لاین ترکیبی (Ka/b)(Cr/b)F6 در خوشه اول قرار گرفت. بنظر میرسد شرایط تنش شوری رقم قدس را از همه لاینهای تریتیپایروم (بجز St/b) جدا کرده است ولی در شرایط نرمال چنین نبود که حاکی از صحت خوشه بندی ژنوتیپهای مورد بررسی است.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق تحمل به شوری را در اکثر لاینهای ساده و ترکیبی این گیاه در مرحله جوانهزنی اثبات نمود که از بین آنها لاینهای ترکیبی (St/b)(Cr/b)F3، (Ka/b)(Cr/b)F6 و (Ka/b)(Cr/b)F3 و La(4B/4D)×(b) و لاینهای ساده La/b و Az/b و St/b بهتر از بقیه بودهاند. لذا این لاینهای منتخب میتوانند در بررسیهای تکمیلی آتی مورد توجه قرار گیرند.
جنبههای نوآوری:
1-گیاه تریتیپایروم جدید بوده و قبل از معرفی نیاز به بررسی در سطح جوانهزنی دارد.
2-لاینهای ساده همراه با لاینهای ترکیبی گیاه تریتیپایروم مورد بررسی قرار گرفته که میتواند تأثیر تلاقیها را نشان دهد.
3- گروهبندی لاینها از جهت تحمل یا حساسیت فقط بر اساس صفات جوانهزنی انجام شده است.
فرشید یوسفی، عبدالرضا سیاهپوش، عبدالمهدی بخشنده، سید امیر موسوی،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: گیاه دارویی سرخارگل از خانواده آستراسه و بومی آمریکای شمالی است. به دلیل دارا بودن خاصیت تقویت سامانه ایمنی بدن برای درمان انواع عوامل بیماریزا استفاده میشود. مرحله جوانهزنی بذر یکی از مراحل حیاتی و تعیینکننده در چرخه رشدی گونههای گیاهی است که میتواند با استقرار مطلوب گیاهچهها در فرایند تولید نقش مهمی ایفا نماید. بذر سرخارگل جوانهزنی و رشد اولیه آن بسیار کُند و ضعیف است؛ بنابراین استفاده از برخی تنظیم کنندگان رشد گیاهی، مانند هورمون جیبرلین میتواند نقش مؤثری در بهبود جوانهزنی بذر آن داشته باشد. هدف از ای آزمایش بررسی اثر پرایمینگ بذر با هورمون جیبرلین برکیفیت جوانهزنی بذر سرخارگل بود.
مواد و روشها: آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال 1397 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظتهای مختلف هورمون جیبرلین (صفر، 50، 100، 200، 400 و 800 میلیگرم بر لیتر) بهعنوان عامل اول و عامل دوم مدت زمان پرایم بذرها (12، 24 و 48 ساعت) بودند.
یافتهها: نتایج بدست آمده از بررسیهای آزمایشگاهی نشان داد که برهمکنش جیبرلین در مدت زمان پرایم بر درصد، سرعت و متوسط زمان جوانهزنی، طول ریشهچه و ساقهچه، شاخص قدرت بذر، فعالیت آنزیم پراکسیداز در سطح یک درصد و میزان پروتئین محلول بذر در سطح پنج درصد معنیدار شد. کیفیت جوانهزنی و میزان پروتئین تحت تأثیر تیمار جیبرلین با غلظت 200 میلیگرم بر لیتر به مدت زمان 24 ساعت پرایم افزایش یافت، در حالی که در غلظتهای 400 و 800 میلیگرم بر لیتر، هورمون جیبرلین باعث کاهش کیفیت جوانهزنی و افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت شد. نتایج مدلهای رگرسیون گام به گام فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و میزان پروتئین با شاخصهای جوانهزنی نشان داد که این صفات به طور معنیداری وارد مدل پیشبینی شدند. مشاهده شد در تمام صفات به جزء سرعت و متوسط زمان جوانهزنی میزان پروتئین وارد معادله پیش بینی شد. بهطور کلی مدلهای رگرسیون گام به گام طول ساقهچه و شاخص قدرت را بهتر از صفات دیگر پیش بینی میکند و بالاترین ضرایب را در این صفات با مقادیر 85/0 و 83/0 نشان داد. همچنین فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز تنها با سرعت و متوسط زمان جوانهزنی دارای همبستگی معنیداری بود، بهطوریکه میزان پروتئین محلول با تمام صفات مورد بررسی به جز سرعت و متوسط زمان جوانهزنی همبستگی مثبت و معنیداری نشان دادند. بالاترین ضرایب همبستگی مربوط به میزان پروتئین از شاخص طولی قدرت، با ضریب همبستگی (856/0 r=) به دست آمد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج بدست آمده از این آزمایش بهترین تیمار اعمالشده از هورمون جیبرلین برای پرایمینگ بذر سرخارگل با غلظت 200 میلیگرم بر لیتر به مدت 24 ساعت پرایم بود. با توجه به نتایج حاصله، پرایمینگ کردن بذر با هورمون جیبرلین در غلظتهای بین 100 تا 200 میلیگرم بر لیتر باعث افزایش کیفیت جوانهزنی میشود.
جنبههای نوآوری:
1- نقش هورمون جیبرلین بر صفات جوانهزنی بذر سرخارگل بررسی شد.
2- تأثیر هورمون جیبرلین بر میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت و پروتئینهای محلول در هنگام جوانهزنی بذر بررسی گردید.
مهناز منصوری، علی مرادی، حمیدرضا بلوچی، الیاس سلطانی،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: بذر مهمترین عامل تولید مثل جنسی در گیاهان است که نقش مهمی در انتقال خصوصیات وراثتی، پراکنش و استقرار گیاه در مناطق مختلف دارد. جوانهزنی بذر از مهمترین و پیچیدهترین مراحل چرخه زندگی گیاهان میباشد که تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی قرار میگیرد. تنش خشکی از موانع اصلی تولید محصولات زراعی، باغی و بومی در بسیاری از نقاط دنیا بهویژه مناطق خشک و نیمه خشک، مانند ایران، محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تنش خشکی بر شاخصهای بیوشیمیایی و جوانهزنی بذر تودههای مختلف کنار به عنوان گونهای مرتعی- دارویی و مناسب جهت کنترل فرسایش خاک در مناطق خشک صورت گرفت.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر
دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1397 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل تودههای بذری کنار جمعآوری شده از شهرستانهای میناب، کازرون، مسجدسلیمان و دهدشت و پنج سطح پتانسیل آبی صفر، 2-، 4-، 6-، و 8- بار بود.
یافتهها: در پژوهش حاضر اثر پتانسیل اسمزی، توده و برهمکنش آنها بر شاخصهای جوانهزنی (درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول گیاهچه، ضریب آلومتری و بنیه طولی) و بیوشیمیایی (پراکسیدهیدروژن، پروتئین، پرولین، فعالیت کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز) بذر کنار معنیدار بود. نتایج نشان داد که اثر پتانسیل اسمزی بر تمامی شاخصهای جوانهزنی ذکر شده به استثنای ضریب آلومتری کاهشی بود؛ با افزایش شدت پتانسیل اسمزی محتوای پروتئینهای محلول بذر روند کاهشی و میزان پرولین، فعالیت کاتالاز و آسکورباتپراکسیداز روند افزایشی داشت. با افزایش شدت تنش اسمزی طول ریشهچه درگیاهچه افزایش چشمگیری داشت که سبب افزایش شاخص ضریب آلومتری گیاهچه شد.
نتیجهگیری: شاخصهای جوانهزنی و بیوشیمیایی بذرهای کنار در همه تودهها با کاهش پتانسیل اسمزی تغییرات چشمگیری داشتند و کاهش پتانسیل اسمزی با کاهش جوانهزنی و قدرت استقرار بذر کنار همراه بود. این نتایج میتواند ما را در شناخت پیشنیازهای جوانهزنی و توسعه سطح جنگلهای کنار کمک نماید.
جنبههای نوآوری:
1- خصوصیات جوانهزنی بذرهای مربوط به چند توده بذری کنار تحت پتانسیلهای آبی مختلف بررسی شد.
2- جنبههای بیوشیمیایی مرتبط با جوانهزنی بذر در چند توده کنار ارزیابی گردید.
مجید قنبری، سید علی محمد مدرس ثانوی، علی مختصی بیدگلی،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: گیاهان دارویی از ارزش و اهمیت خاصی در درمان و پیشگیری از بیماریها، برخوردار هستند. گیاه پنیرباد دارای خواص تقویتکنندگی، ترمیم کبدی، ضدالتهاب بوده و در درمان برونشیت، آسم، زخمها، اختلالات عصبی از جمله پارکینسون و آلزایمر سودمند است. ارزیابی کیفیت بذر بهعنوان اندام تکثیر گیاهان و مهمترین نهاده برای تولید محصولات زراعی و دارویی از جایگاه ویژهای در تولید و کنترل و گواهی بذر برخوردار است. مطالعه خصوصیات جوانهزنی و زیستشناسی بذر گیاهان دارویی و روشهای شکستن خواب در آنها از مطالعات پایه و اولیه اهلی کردن گیاهان دارویی میباشد. در این بین، ساییدن بذر با سایندهها، پوسته بذر را تغییر داده و سبب نفوذپذیری بذرها نسبت به آب و گازها میشوند. محققین اظهار داشتند که خواب بذرهایی که در پوسته آنها مواد متابولیکی بازدارنده وجود دارد را میتوان بهواسطه حذف پوسته بذر از طریق خراشدهی مکانیکی و اسموپرایمینگ کاهش داد. برای این منظور، تأثیر خراشدهی و غلظتهای مختلف نیترات پتاسیم در زمانهای مختلف بر ویژگیهای جوانهزنی و فعالیت آنزیمی بذر پنیرباد مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روشها: آزمایش، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1395 در آزمایشگاه گروه زراعت دانشگاه تربیت مدرس انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل، خراشدهی بذر (عدم خراشدهی و خراشدهی بذر با سنباده نرم)، اسموپرایمینگ از منبع نیترات پتاسیم (صفر، یک، یک و نیم و دو میلیگرم بر لیتر) و مدت زمان اسموپرایمینگ (هشت، 16، 24 و 32 ساعت) بود. آزمایش روی بذر پنیرباد، توده خاش انجام شد. پتریها در ژرمیناتور در دمای 25 درجه سلیسیوس و در روشنایی کامل به مدت 14 روز قرار داده شدند. در این آزمایش صفات درصد و سرعت جوانهزنی، متوسط جوانهزنی روزانه، میانگین زمان جوانهزنی، بنیه بذر و فعالیت آنزیمهای آلفا و بتا آمیلاز اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج آزمایش نشان داد که در شرایط خراشدهی، بیشترین درصد جوانهزنی نهایی (47/69 درصد) با پرایمینگ بذر در غلظت یک و نیم میلیگرم بر لیتر نیترات پتاسیم به مدت 19 ساعت بهدست آمد. در شرایط خراشدهی، به ازای هر یک میلیگرم بر لیتر نیترات پتاسیم در زمانهای 16 و 32 ساعت، 62/0 و 17/1 تعداد بر روز سرعت جوانهزنی افزایش یافت. بیشترین میانگین جوانهزنی روزانه (15/0 تعداد) در غلظت یک و نیم میلیگرم بر لیتر نیترات پتاسیم و زمان 24 ساعت مشاهده شد و با کاهش مدت زمان پیشتیمار به 8 ساعت متوسط زمان جوانهزنی (39/7 روز) کاهش یافت. همچنین، بیشترین متوسط زمان جوانهزنی (35/9 روز) در زمان 32 ساعت پیشتیمار نیترات پتاسیم و بیشترین متوسط زمان جوانهزنی در شرایط عدم خراشدهی (13/9 روز) بوده و با اعمال خراشدهی متوسط زمان جوانهزنی (04/8 روز) کاهش یافت. فعالیت آنزیمهای جوانهزنی آلفا و بتا آمیلاز تحتتأثیر غلظتهای مختلف نیترات پتاسیم و خراشدهی قرار داشته و در غلظتهای بالای نیترات پتاسیم از فعالیت این آنزیمها کاسته شد.
نتیجهگیری: بهطور کلی، کاربرد اسموپرایمینگ نیترات پتاسیم، از طریق ارتقاء فعالیت آنزیمهای جوانهزنی و بهبود ویژگیهای جوانهزنی بذر پنیرباد، موجب افزایش فعالیت آنزیمهای هیدرولیزکننده در آندوسپرم بذرها شده که این امر سبب کاهش میانگین زمان جوانهزنی، افزایش سرعت و درصد جوانهزنی میگردد. در مجموع، خراشدهی بذر به همراه استفاده از غلظتهای پایین نیترات پتاسیم در زمانهای 16 الی 24 ساعت برای شکست خواب بذر گیاه پنیرباد توصیه میگردد.
جنبههای نوآوری:
1- سرعت و درصد جوانهزنی بذر پنیرباد تحت تأثیر اسموپرایمینگ و خراشدهی پایش گردید.
2- نقش آنزیمهای جوانهزنی آلفا و بتا آمیلاز در تسریع شکست خواب بذر پنیرباد مطالعه گردید.
3- میانگین زمان و متوسط جوانهزنی روزانه طی فرآیند شکست خواب بذر پنیرباد برآورد گردید.
مهرداد محلوجی، مهرداد جناب،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: جو چهارمین غله زراعی در دنیا و در ایران دومین غله در تأمین نیازهای غذایی است. با توجه به رشد جمعیت و کمبود غذا، بررسی راهکارهای افزایش تولید از اهمیت خاصی برخوردار است. بذرهای با کیفیت و دارای بنیه بالاتر در مواجه با تنشهای زنده و غیرزنده، بهتر سبز شده و گیاهچه قویتر با بنیه بالاتری دارند. به نظر میرسد یکی از راهکارهای مناسب در جهت کاهش یا تعدیل اثر تنش بر عملکرد، محلولپاشی با عناصر ریزمغذی میباشد که میتواند بر جوانهزنی و بنیه بذرهای تولیدی نیز موثر باشد. این پژوهش با هدف بررسی اثر تنش کم آبی و محلولپاشی گیاه مادری برخصوصیات جوانهزنی و بنیه بذرهای سه رقم جو، انجام گردید.
مواد و روشها: آزمایش جوانهزنی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار روی بذرهای حاصل از یک آزمایش مزرعهای انجام شده در ایستگاه تحقیقات کشاورزی کبوترآباد اصفهان در سال زراعی 97-1396 انجام شد. عامل اول محلولپاشی در پنج سطح (بدون محلولپاشی، سولفات روی (نیم درصد)، سولفات پتاسیم (نیم درصد)، اسید سالیسیلیک (5/1 میلیمولار) و سوپراکسید دیسموتاز (3 در هزار) در مرحله شروع پنجهزنی با فاصله 7 روز و در 3 نوبت و عامل دوم ارقام جو در سه سطح (گوهران (متحمل به خشکی)، مهر (متحمل به شوری) و ارمغان (حساس به تنش) بودند. پس از برداشت بذور از تیمار تنش قطع آبیاری در انتهای فصل، صفات جوانهزنی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: محلولپاشی گیاه مادری جو در شرایط تنش خشکی آخر فصل، تاثیر معنیداری بر طول ریشهچه و ساقهچه، وزن خشک ریشهچه و ساقهچه، شاخص طولی و وزنی بنیه گیاهچه، ضریب آلومتری و یکنواختی جوانهزنی بذر داشت. همچنین بین ارقام مورد مطالعه در شرایط کم آبیاری انتهای فصل، رقم گوهران توسعه بهتر ساقهچه و ریشهچه (شاخص وزنی بنیه گیاهچه) و یکنواختی جوانهزنی گیاهچه بالاتری داشت.
نتیجه گیری: محلولپاشی سولفات روی و سولفات پتاسیم روی رقمهای مختلف جو، شرایط متابولیکی مناسبی را در بذر بوجود آورده، که به دلیل توسعه بهتر ریشهچه و وزن خشک بیشتر آن نسبت به توسعه ساقهچه و در نتیجه ضریب آلومتری بالاتر و استقرار بهتر گیاهچه (یکنواختی جوانهزنی گیاهچه) میتواند شرایط رشد بهتری را در شرایط تنش خشکی فراهم نماید.
جنبه های نوآوری:
1- در شرایط تنش خشکی انتهای فصل، رقم جو گوهران به محلولپاشی پاسخ مثبتتری نشان داد.
2- محلول پاشی های سولفات پتاسیم، سولفات روی و سوپراکسیددیسموتاز بر گیاه مادری رقم جو گوهران در شرایط تنش خشکی آخر فصل، بیشترین طول ریشه چه، وزن خشک ریشه چه و وزن خشک ساقه چه را در بذرهای حاصل، ایجاد نمود.
آیدین حمیدی، صمداله کرمی، ویکتوریا عسکری،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: پنبه مهمترین محصول لیفی- روغنی است. جوانهزنی، بنیه و سلامت از مهمترین جنبههای کیفیت بذر پنبه است. بذر پنبه مورد نیاز کشور سالانه حدود 4000 تن است که نیمی از آن بهصورت کرکگیری شده و نیمی بهصورت کرکدار تهیه میشود و از اینرو امکان آلودگی بذرهای کرکدار به عوامل بیماریزای بذرزاد وجود دارد. هرساله بخشی از بذرهای پنبه تولید شده به علل مختلف ازجمله آلودگی به عوامل بیماریزای بذرزاد از کیفیت استاندارد برخوردار نبوده و گواهی نمیشوند. از اینرو این پژوهش بهمنظور بررسی رابطه جوانهزنی، بنیه و سلامت بذر ارقام تجاری پنبه در شرایط پیری تسریع شده انجام شد.
مواد و روشها: نمونه توده بذرهای کرکدار ارقام تجاری ساحل، ورامین، بختگان و مهر تولید شده بهترتیب در استانهای گلستان، خراسان رضوی، فارس و اردبیل با قابلیت جوانهزنی اولیه (درصد گیاهچههای عادی) 80، 90 و 95 درصد تحت آزمونهای جوانهزنی استاندارد و پیری تسریع شده قرار گرفتند. درصد جوانهزنی نهائی بذرها پیش و پس از پیری تسریع شده، درصد گیاهچههای عادی پس از پیری تسریع شده و درصد بذرهای پوسیده پیش و پس از پیری تسریع شده و متوسط زمان جوانهزنی، طول و وزن خشک گیاهچه و شاخصهای طولی و وزنی گیاهچه پس از آزمون پیری تسریع شده اندازهگیری شده و قارچهای بیماریزاد روی بذرهای پوسیده با آزمون بلاتر شناسائی و متوسط فراوانی آنها تعیین شدند.
یافتهها: ارقام ساحل و بختگان و بذرهای دارای بالاترین قابلیت جوانهزنی اولیه دارای بیشترین درصد جوانهزنی نهایی پیش از پیری تسریعشده و بذرهای رقم ساحل دارای بالاترین قابلیت جوانهزنی اولیه و قابلیت جوانهزنی اولیه متوسط از بیشترین درصد جوانهزنی نهایی پس از پیری تسریعشده برخوردار بودند. بذرهای رقم ساحل دارای بیشترین درصد گیاهچههای عادی پس از پیری تسریعشده بوده و بیشترین درصد بذر پوسیده پیش از پیری تسریعشده به بذرهای ارقام مهر و ورامین و بذرهای دارای قابلیت جوانهزنی اولیه متوسط و پائینترین قابلیت جوانهزنی و بیشترین درصد بذر پوسیده پس از پیری تسریعشده به بذرهای ارقام ورامین و مهر دارای پائینترین قابلیت جوانهزنی اولیه تعلق داشتند. بذرهای دارای پائینترین قابلیت جوانهزنی اولیه از بیشترین متوسط زمان جوانهزنی برخوردار بودند و بذرهای رقم ساحل دارای بیشترین شاخص طولی و وزنی بنیه گیاهچه بودند. بذرهای تمام ارقام مورد بررسی به گونههای مختلف قارچهای فوزاریوم، آلترناریا، آسپرجیلوس و تریکوتشیوم روزئوم آلوده بودند. همچنین بذرهای ارقام ورامین و مهر دارای بیشترین و بذرهای رقم ساحل کمترین متوسط فراوانی قارچ روی بذرهای پوسیده بودند. درصد جوانهزنی نهائی پیش و پس از پیری تسریع شده و شاخصهای طولی و وزنی بنیه گیاهچه پس از پیری تسریع شده با درصد بذرهای پوسیده پیش و پس از پیری تسریعشده همبستگی منفی معنیدار داشتند.
نتیجهگیری: پوسیدگی بذرها مهمترین عامل زوال و کاهش جوانهزنی بذرها و بنیه گیاهچههای ارقام بررسی شده پنبه بود. ارقام ساحل و مهر و بذرهای برخوردار از بالاترین (90 درصد) و پائینترین (80 درصد) قابلیتجوانهزنی اولیه بهترتیب دارای بالاترین (91 درصد) و پائینترین (58 درصد) درصد جوانهزنی نهائی و بنیه گیاهچه بودند. گونههای مختلف قارچهای آلترناریا، آسپرجیلوس روی بذرهای رقم مهر، فوزاریوم روی بذرهای رقم ورامین، و تریکوتشیوم روزئوم روی بذرهای رقم بختگان با متوسط فراوانی روی بذرهای پوسیده پس از پیری تسریعشده بهترتیب 100، 99، 70/80 و 63 درصد مهمترین قارچهای کاهشدهنده درصد جوانهزنی بذرها و بنیه گیاهچهها بودند
جنبههای نوآوری:
1- قارچهای بذرزاد تودههای بذر ارقام تجاری پنبه و میزان آلودگی به آنها شناسائی شد.
2-رابطه درصد جوانهزنی بذر و بنیه گیاهچه ارقام تجاری پنبه با آلودگی به قارچهای بذرزاد تعیین گردید.
عباس ده شیری، مجتبی کریمی، محمد حسن عصاره، آیدین حمیدی، زهرا کربلایی هرفته، فضل الله صفی خانی،
جلد 8، شماره 1 - ( 6-1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: ریز بودن بذر مرزه باعث مشکلات زیاد در کشت مکانیزه میگردد و مصرف بذر آن به شدت افزایش مییابد. راهکاری که در این تحقیق به آن پرداخته شده است، پوششدهی بذر مرزه با استفاده از مواد مختلف و انتخاب مناسبترین آنها و همچنین بررسی اثرات اضافهشدن مواد هورمونی و غذایی به پوشش انتخابی برای سبز شدن بهتر و رفع موانع ناشی از پوششدهی میباشد.
مواد و روشها: بذر خالص مرزه (97 درصد) تهیه و به مقدار مشخص درون دستگاه پوششدهنده ریخته شد. ابتدا محلول یکدرصد قارچکش بنومیل روی بذرها افشانده و سپس مقداری از پودر ماده پوششی روی بذرهای مرطوب در حال چرخش داخل دستگاه پاشیده شد. سپس مقداری از محلول چسبنده روی آن افشانده شد و مجدداً ماده پوششی اضافه شد و این کار چند دفعه تکرار گردید تا فرم مناسبی برای بذرهای پوششدار ایجاد گردد. این کار با استفاده از مواد مختلف تکرار شد و از بین این مواد پوششی، ورمیکولایت و پرلیت پوشش بهتری را روی بذر مرزه ایجاد کردند. سپس جهت بهبود سبز شدن بذر حجیم شده از مواد مختلف از جمله جیبرلین، 6-بنزیل آمینوپورین، سیتوکینین، تیواوره، نیترات پتاسیم، فسفات دیهیدروژن و سولفات منگنز در پوشش بذر استفاده شد و سبز شدن بذرهای حجیم شده در گلخانه مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج ابتدایی نشان داد که ورمیکولایت و پرلیت پوشش بهتری را نسبت به سایر مواد پوششی برای بذر مرزه ایجاد کردند. بررسی سبز شدن بذرهای پوششدار (پرلیت) در گلخانه نشان داد که جیبرلین (در تمام غلظتها) و کینتین (500 میلی گرم در لیتر) موجود در پوشش بذرهای مرزه باعث بهبود سبز شدن گردید. همچنین در این شرایط مشاهده شد که تیواوره (700 و 7000 میلی گرم در لیتر)، نیترات پتاسیم (7، 70 و 700 میلی گرم در لیتر)، فسفات (9 کیلوگرم در 100 کیلوگرم بذر) و سولفات منگنز (2 و 4 میلی گرم در لیتر) موجود در پوشش پرلیتی باعث افزایش سبز شدن بذر مرزه و بهبود رشد گیاهچههای آن شدند.
نتیجه گیری: ماده معدنی پرلیت جهت پوششدهی بذر مرزه نتیجه مناسبی به دنبال داشت و جهت بهبود سبز شدن بذر حجیم شده استفاده از جیبرلین (در تمام غلظتها) و کینتین (500 میلی گرم در لیتر) در پوشش باعث بهبود سبز شدن بذر مرزه شد.
جنبههای نوآوری:
1-دانش فنی پوششدهی بذر مرزه حاصل شد.
2- ماده مناسب جهت بهبود سبز شدن بذر حجیم شده معرفی شد.
شمس الدین اسکندرنژاد، منوچهر قلی پور، حسن مکاریان،
جلد 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: شواهد آزمایشی زیادی نشانگر تأثیر مثبت پرتودهی بذر با موجهای فراصوت میباشد؛ به طوری که این پرتودهی میتواند باعث تولید گیاهچه قویتر شود. در مقابل، پرتودهی با شدت و مدت نامناسب میتواند از طریق تأثیر مخرب بر فعالیت آنزیمی، تأثیری زیانبار بر گیاهچه بهجای گذارد. بین مؤلفههای پرتودهی (مدت خیساندن بذر قبل از پرتودهی، مدت و دمای پرتودهی) با یکدیگر و با متغیرهای پاسخ (وزن خشک گیاهچه و درصد گیاهچههای غیرطبیعی) رابطه پیچیدهای وجود دارد. از این رو نمیتوان با مقایسه میانگین، یک ترکیبتعادلی دقیق را برای حصول مقادیر مطلوب وزن خشک گیاهچه و درصد گیاهچههای غیرطبیعی بهدست آورد. هدف از این بررسی، بهینهسازی (پیدا کردن ترکیب تعادلی) مؤلفههای پرتودهی برای حصول وزن خشک زیادتر گیاهچه و درصد کمتر گیاهچههای غیرطبیعی در ماش با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی بود.
مواد و روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد که در آن، فاکتورها شامل شش مدت خیساندن بذر (دو، چهار، شش، هشت، ده و دوازده ساعت) قبل از پرتودهی، پنج مدت پرتودهی (صفر، سه، شش، نه و دوازده دقیقه) و چهار دمای پرتودهی (17، 22، 27 و 32 درجه سلسیوس) بود. 25 عدد بذر برای هر ظرف پتری انتخاب گردید. برای کمی کردن روابط بین متغیرها از شبکه عصبی چند لایه پرسپترون استفاده شد که در آن، فاکتورهای آزمایش به عنوان ورودی (متغیرهای تأثیرگذار)، و درصد گیاهچههای غیر طبیعی و وزن خشک گیاهچه به عنوان خروجی مدل (متغیرهای پاسخ) در نظر گرفته شدند.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات ساده و برهمکنش فاکتورها بر وزن خشک گیاهچه و درصد گیاهچههای غیر طبیعی معنیدار بود. ساختار 3:3:2 مدل شبکه عصبی مبتنی بر تابع فعالسازی سکانت هایپربولیک مناسب بهدست آمد. وزن خشک گیاهچه و درصد گیاهچههای غیر طبیعی از لحاظ میزان مشارکت فاکتورها در توجیه تغییرات آنها تفاوت قابل اغماضی داشتند؛ ترتیب اولویت فاکتورها از نظر تحت تأثیر قرار دادن این صفات به صورت مدت پرتودهی> دمای پرتودهی> مدت خیساندن بذر بود. ترکیب تعادلی مؤلفههای بهدست آمده توسط شبکه عصبی شامل دمای پرتودهی 96/17 درجه سلسیوس، مدت پرتودهی 3/5 دقیقه و خیساندن 25/11 ساعته بذر بود که در مقایسه با دو ترکیب تعادلی بهدست آمده توسط مقایسه میانگین، وزن خشک گیاهچه 27% بالاتر و درصد گیاهچههای غیرطبیعی 6/0% پایینتر بهدست آمد.
نتیجهگیری: به لحاظ شدت بالای برهمکنش مؤلفههای پرتودهی بر رشد گیاهچه، با تغییر کمیت هر مؤلفه، اثر مؤلفه (های) دیگر نیز تغییر شدیدی مییابد. از لحاظ یافتن بهترین ترکیب مؤلفههای پرتودهی، شبکه عصبی کارآمدتر از مقایسه میانگین بود. از این رو میتوان از شبکه عصبی به عنوان روش تکمیلی در اینگونه بررسیها استفاده نمود. بهترین ترکیب تیماری شامل دمای حدود 96/17 درجه سلسیوس، خیساندن 25/11 ساعت و پرتودهی به مدت 3/5 دقیقه بود.
جنبههای نوآوری:
- مولفههای پرتودهی شامل دما و مدت پرتودهی و مدت خیساندن بذر رشد گیاهچه را متأثر نمودند.
- سطوح نامناسب مؤلفههای پرتودهی بذر، رشد گیاهچه را به کمتر از شرایط بدون پرتودهی تقلیل داد.
- سطوح مطلوب (تعادلی) مؤلفههای پرتودهی بذر افزایش قابل توجهی در رشد گیاهچه ایجاد نمود.