جستجو در مقالات منتشر شده



مریم بروجردنیا، حامد حسن زاده خانکهدانی،
جلد 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: گواوا (Psidium guajava L.) یکی از مهمترین میوه‌های مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری می‌باشد. گواوا از طریق بذر، خوابانیدن، پیوند، قلمه و کشت بافت قابل تکثیر می‌باشد. تکثیر گواوا از طریق بذر به منظور تولید نهال‌های بذری قابل استفاده در برنامه‌های اصلاحی و یا برای تولید پایه‌های بذری جهت پیوند صورت می‌گیرد. جوانه‌زنی بذرهای گواوا ضعیف و غیریکنواخت است و به زمان زیادی برای ظهور دانهال نیاز دارند. در گواوا، رکود بذر به علت پوشش سخت بذر بوده و از روش‌های مختلفی برای شکستن رکود بذر استفاده می‌شود. این پژوهش با هدف بررسی کارایی پیش تیمارهای مختلف بر شکست خواب و خصوصیات جوانه‌زنی بذر گواوا اجرا گردید.
مواد و روش‌ها: این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه ژنتیک و به­نژادی پژوهشکده خرما و میوه‌های گرمسیری طی تابستان 1397 روی بذر گواوا اجرا گردید. تیمارها شامل آب مقطر (24 و 48 ساعت)، نیترات پتاسیم 5/0 و 1 درصد (24 ساعت)، آب گرم 70 درجه سلسیوس (5 و 10 دقیقه)، اسید سولفوریک 25 و 50 درصد (5 دقیقه) و شاهد (بدون تیمار) بودند. صفات مورد ارزیابی شامل درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، میانگین زمان لازم برای جوانه‌زنی، شاخص بنیه بذر، وزن و طول گیاهچه بود. تجزیه داده‌ها با استفاده از نرم­افزار آماری SAS نسخه 2/9 و مقایسه میانگین‌ها به روش دانکن در سطح احتمال 5 درصد انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد اثر تیمارهای مختلف روی شاخص‌های جوانه‌زنی بذر (درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، میانگین روز برای جوانه‌زنی و شاخص قدرت بذر) گواوا در سطح احتمال 1% معنی‌دار بود. بیشترین درصد جوانه زنی (1/53 درصد) و سرعت جوانه‌زنی (6/6 بذر در روز) و قدرت بذر (7/2636) در تیمار نیترات‌پتاسیم 1 درصد به مدت 24 ساعت مشاهده شد. کمترین میانگین زمان لازم برای جوانه‌زنی (14 روز) در تیمار بذرها با آب مقطر به مدت 48 ساعت بدست آمد. تیمارهای آب گرم 70 درجه سلسیوس و اسیدسولفوریک 25 و 50 درصد در بهبود جوانه‌زنی بذر نسبت به شاهد مؤثر نبودند. بیشترین طول دانهال و وزن آن به ترتیب در تیمار نیترات پتاسیم 1 درصد و نیترات پتاسیم 5/0 درصد مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد که در بین تیمارهای مورد مطالعه، پیش تیمار بذر با نیترات پتاسیم 1 درصد مؤثرترین روش برای بهبود جوانه‌زنی بذر گواوا محسوب می‌شود. همچنین پیش تیمار بذر با آب مقطر به مدت 48 ساعت روشی آسان، کم هزینه و مؤثر برای افزایش شاخص‌های جوانه‌زنی بذر گواوا می‌باشد.

جنبه‌های نوآوری:
1- اثر پیش تیمارهای شیمیایی مختلف بر خصوصیات جوانه‌زنی بذر گواوا بررسی شد.
2- روش مناسب برای شکستن رکود بذر و افزایش جوانه‌زنی گواوا معرفی گردید.

کامران علیمردانی، امین صالحی، محسن موحدی دهنوی، علی مرادی،
جلد 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: گل سازویی یا تشنه‌داری (Schrophularia striata) یکی از گیاهان دارویی خانواده گل میمونی و دارای ترکیبات فنلی می‌باشد. مردم محلی به صورت سنتی از این گیاه دارویی برای درمان عفونت ناشی از زخم‌ها، بیمارهای دستگاه گوارش و بیماری‌های چشمی استفاده می‌کنند. به علت مصرف بی‌رویه توسط مردم بومی و  همچنین تغییرات اقلیم منطقه رویش که باعث افزایش دما شده است سرمای کافی برای شکست خواب بذر آن در شرایط حاضر فراهم نبوده و جوانه‌زنی و رویش آن کاهش یافته است، این گیاه در معرض خطر انقراض قرار گرفته است. از آنجایی که تکثیر این گیاه در رویشگاه‌های طبیعی از طریق بذر صورت می‌گیرد و با توجه به خواب عمیق بذر گیاه تشنه داری، بررسی روش‌های مختلف شکست خواب بذر، برای حفاظت و اهلی سازی از این گونه ضروری به نظر می‌رسد. در این تحقیق، روش‌های مناسب شکست خواب بذر این گیاه با استفاده از تیمارهای سرمادهی و اسید جیبرلیک روی بذرهای جمع‌آوری شده از رویشگاه‌های مختلف استان ایلام مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روش‌ها: به منظور بررسی اثر سرمادهی و اسید جیبرلیک بر شکست خواب بذر تشنه‌داری، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، با چهار تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1397 انجام شد. عامل اول آزمایش شامل طول دوره سرمادهی مرطوب با زمان‌های 0، 4، 8، 12 و 16 هفته، عامل دوم شامل اسید جیبرلیک (0، 300 و 600 میلی‌گرم بر لیتر) و عامل سوم پنج رویشگاه شامل ایلام، ایوان، مهران، آبدانان و دهلران بودند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تیمار 16 هفته سرمادهی و غلظت اسیدجیبرلیک صفر بیشترین درصد جوانه‌زنی در همه رویشگاه‌ها را داشت، بطوریکه درصد جوانه زنی در رویشگاه‌های مهران، ایوان، ایلام، آبدانان و دهلران بترتیب ۶۶، ۵۰، ۳۶، ۳۰ و ۲۵ درصد بود. همچنین بیشترین میزان سرعت جوانه‌زنی در همه رویشگاه‌ها در سرمادهی 16 هفته و غلظت اسیدجیبرلیک صفر میلی‌گرم بر لیتر بدست آمد. در مورد یکنواختی جوانه‌زنی بیشترین میزان در سرمادهی 16 و 12 هفته به دست آمد.
نتیجه‌گیری: طول دوره سرمادهی بر درصد و سرعت جوانه‌زنی بذر گیاه تشنه‌داری مؤثر بود و با افزایش آن درصد و سرعت جوانه‌زنی نیز افزایش یافت که نشان دهنده این موضوع است که بذور تشنه‌داری مورد مطالعه دارای درجاتی از خواب فیزیولوژیک بودند و بذر رویشگاه‌های مرتفع‌تر به طول دوره سرمادهی بیشتری نسبت به رویشگاه‌های پست‌تر برای جوانه‌زنی نیاز دارند. همچنین با توجه به نتایج این آزمایش، جهت افزایش درصد جوانه‌زنی از دوره‌های سرمادهی بالاتر از 16 هفته استفاده گردد.

جنبه‌های نوآوری:
1- طول دوره سرمادهی با وجود اسید جیبرلیک مهترین عامل برای شکست خواب بذر تشنه‌داری بود و جوانه‌زنی افزایش یافت.
2- با افزایش ارتفاع از سطح دریا و طول دوره سرمادهی یکسان رویشگاه‌هایی که دارای ارتفاع کمتری از سطح دریا بودند درصد و سرعت جوانه‌زنی بیشتری داشتند.

بهزاد نوری فعلی، حمیدرضا عیسوند، ناصر اکبری، داریوش گودرزی،
جلد 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: تأمین عناصر مهم و مؤثر نظیر روی و بور در عملکرد کمی و کیفی به‌ویژه در مناطقی که خاک به دلایلی نمی‌تواند نیاز گیاه را تأمین کند، راهکاری مناسب برای بهبود کیفیت بذر و گیاهچه و وضعیت تغذیه و بهداشت جامعه خواهد بود. با توجه به اینکه در بخش قابل توجهی از مناطق تولید کننده گندم کشور مراحل نمو بذر با گرمای انتهای فصل مواجه می‌شود، بنابراین در تحقیق حاضر به بررسی تأثیر تنش گرما و تغذیه گیاه مادری با عناصر ریزمغذی روی و بور بر زوال بذر و کیفیت فیزیولوژیک گیاهچه گندم پرداخته شد.
مواد و روش‌ها: در یک آزمایش مزرعه‌ای بذرهای گندم در دو تاریخ کاشت مناسب (30 آبان ماه) و تأخیری (15 دی ماه) برای اعمال تنش گرمای انتهای فصل در مرحله نمو بذر، در شهرستان رامهرمز با سه تکرار کشت شدند. تغذیه گیاه مادری با عناصر روی و بور در سه سطح (عدم استفاده، کاربرد روی و کاربرد بور) بصورت محلول‌پاشی اعمال شد. بذرها بعد از برداشت به آزمایشگاه منتقل و سلامت غشا سلول‌های بذر توسط آزمون هدایت الکتریکی به‌عنوان شاخصی از زوال‌پذیری بررسی شد. همچنین بخش دیگری از بذرها نیز برای بررسی کیفیت بذر و گیاهچه در گلخانه به‌صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در گلدان کشت و ارزیابی شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که مواجه شدن نمو بذر با تنش گرما سبب کاهش کیفیت بذر و همچنین گیاهچه‌های حاصل از آن شد. به‌طوری که غشا سلولی در بذر تولید شده در شرایط تنش گرما دچار آسیب شده و هدایت الکتریکی آنها 19% افزایش یافت. همچنین این بذرها در مواجه با تیمار فرسودگی، حساسیت بیشتری نشان دادند. درصد ظهور گیاهچه در بذرهای تنش دیده 66/21% کاهش یافت. همچنین تنش گرما شاخص‌های کیفیت گیاهچه نظیر میزان کلروفیل، وزن خشک بخش هوایی و ریشه را کاهش داد. استفاده از عناصر روی و بور بر گیاه مادری سبب شد تا علاوه بر بهبود کیفیت بذر و گیاهچه در شرایط عدم تنش، از اثرات بد تنش گرما بر کیفیت بذر و گیاهچه نیز کاسته شود. همبستگی منفی و معنی‌داری بین هدایت الکتریکی بذر و پارامترهای کیفی وجود داشت. لذا استفاده از این آزمون برای تعیین کیفیت بذر به‌ویژه بذرهای تولید شده در شرایط تنش گرمای انتهای فصل، قابل توصیه است.
نتیجه‌گیری: با توجه به اثرات منفی گرما طی نمو بذر بر کیفیت بذر تولید شده، تاریخ کاشت حتی الامکان به گونه‌ای تنظیم شود که نمو بذر با تنش گرمای انتهای فصل مواجه نشود. نظر به اثرات مفید کاربرد روی و بور در گیاه مادری بر بسیاری از صفات مرتبط با کیفیت بذر و گیاهچه، مصرف آنها بویژه روی در شرایط خاکهای دچار کمبود و یا احتمال وقوع تنش گرمای آخر فصل قابل توصیه است.

جنبه‌های نوآوری:
  1. ریز مغذی‌های روی و بور جهت تخفیف اثرات مضر تنش گرما بر کیفیت بذر تولیدی استفاده شدند.
  2. خصوصیات فیزیولوژیک گیاهچه تولید شده در شرایط مزرعه‌ای تحت تنش گرمای آخر فصل، بررسی شد.

نادر شهبازی، سیدکمال کاظمی تبار، غفار کیانی، علی پاکدین پاریزی، پویان مهربان جوبنی،
جلد 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: یکی از راهکارهای فائق آمدن بر محدودیت آب شیرین و نبود ذخایر آب کافی برای کشاورزی روی آوردن به بهره­برداری از آب‌های نامتعارف همانند آب دریا می‌باشد. تنش شوری مهمترین تنش غیرزیستی در بکارگیری آب دریا است. شناسایی و کاشت ژنوتیپ­های متحمل به شوری کنجد از راهکارهای مؤثر و قابل توجه در کاهش اثرات تنش شوری است. جوانه­زنی، رشد و استقرار گیاهچه از مراحل حساس به شوری در اغلب گیاهان می‌باشد، بنابراین برای اصلاح گیاهان به تنش‌های محیطی می‌طلبد تا صفات و شاخص‌های مرتبط با تحمل در مرحله جوانه­ زنی مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.
مواد و روش‌ها: آزمایش در سال 1399 در آزمایشگاه گروه اصلاح نباتات دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سه تکرار، بصورت فاکتوریل و بر پایه طرح کاملاً تصادفی اجرا گردید بطوری­که فاکتور اول شامل ارقام و فاکتور دوم شامل 5 سطح شوری (شاهد، 3، 6، 9 و 11 دسی­زیمنس بر متر)، حاصل از اختلاط آب دریای خزر و آب شهری بود. تعداد بذرهای جوانه­زده در طی هشت روز اعمال شوری مورد شمارش قرار گرفت و صفات درصد جوانه­ زنی، زمان لازم تا 50 درصد جوانه­زنی، شاخص بنیه گیاهچه، سرعت جوانه­ زنی محاسبه گردید و در روز هشتم مقدار وزن خشک ریشه­ چه، وزن خشک ساقه ­چه، وزن‌تر ریشه­ چه، وزن‌تر ساقه­ چه، طول ساقه ­چه، طول ریشه و وزن خشک گیاهچه اندازه­ گیری و مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج تجزیه واریانس بیانگر معنی­ داری اثر سطوح مختلف شوری، اثر ژنوتیپ و برهمکنش شوری و ژنوتیپ برای تمامی شاخص­ های محاسبه شده در سطح احتمال یک درصد بود. مقایسه میانگین برهمکنش سطوح مختلف شوری و ارقام و توده‌ها حاکی از آن بود که با افزایش شوری تمامی صفات مورد بررسی به غیر از زمان لازم تا 50 درصد جوانه زنی کاهش می‌یابند. در بین ارقام مورد مطالعه رقم اولتان دارای بیشترین مقدار در صفت درصد جوانه­ زنی (100 درصد)، سرعت جوانه­ زنی (17/24 عدد بذر در روز)، شاخص بنیه گیاهچه (03/5)، طول ساقه ­چه (67/55 میلی­متر)، طول ریشه ­چه (70 میلی­متر)، وزن‌تر ساقه­ چه (62 میلی­گرم)، وزن‌تر ریشه­ چه (45 میلی­گرم)، وزن خشک ساقه­ چه (77/4 میلی­گرم)، وزن خشک گیاه­چه (23/6 میلی­گرم) و کمترین مقدار در زمان لازم تا 50 درصد جوانه­زنی (17/24 ساعت) در سطح شوری شاهد بود و در مقابل رقم پاکستانی دارای کمترین مقدار در صفت سرعت جوانه­ زنی (06/3 عدد بذر در روز)، شاخص بنیه گیاهچه (1)، طول ساقه ­چه (33/8 میلی­متر)، طول ریشه­ چه (3 میلی­متر)، وزن‌تر ساقه ­چه (10 میلی­گرم)، وزن‌تر ریشه­چه (2 میلی­گرم)، وزن خشک ساقه­ چه (57/0 میلی­گرم)، وزن خشک گیاه­چه (84/0 میلی­گرم) و بیشترین مقدار در زمان لازم تا 50 درصد جوانه­ زنی (17/24 ساعت) در سطح شوری 11 دسی زیمنس بر متر بود. با استفاده از نتایج این آزمایش در بین ارقام مورد مطالعه رقم اولتان بعنوان متحمل‌ترین و رقم پاکستانی بعنوان حساس‌ترین رقم به تنش شوری در مرحله جوانه­ زنی انتخاب گردید.
نتیجه­ گیری: ارقام و توده‌های مورد مطالعه واکنش‌های متفاوتی از نظر شاخص‌های جوانه­ زنی در تیمار با شوری حاصل از آب دریا از خود نشان دادند. اختلاف معنی­ دار بالا در این آزمایش بیانگر تنوع بالای ژنوتیپ­ها بود. امکان انتخاب از بین این ژنوتیپ­ها برای برنامه‌های اصلاحی تحمل به شوری در گیاه کنجد وجود دارد.

جنبه‌های نو­آوری:
1- ژنوتیپ­های مختلف کنجد در سطوح مختلف شوری آب دریای خزر واکنش متفاوتی در مرحله جوانه‌زنی نشان دادند.
2- در بین ارقام مورد مطالعه رقم اولتان، هلیل و دشتستان 2 نسبت به تنش شوری درجه تحمل بالایی را نشان دادند.

حکیمه رحیمی، محسن ملک، فرشید قادری فر،
جلد 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: بذرها برای بقا و ماندگاری نیازمند جوانه‌زنی موفق در زمان و شرایط مطلوب می‌باشند. گاهی اوقات حتی در شرایط مطلوب محیطی و ژنتیکی بذر، عدم جوانه‌زنی یا جوانه‌زنی همراه با تأخیر اتفاق می‌افتد که به چنین بذرهایی، بذرهای دارای خفتگی گفته می‌شود. خفتگی بذر می‌تواند آثار مثبت در گریز از شرایط نامطلوب و تضمین بقا در آن محیط داشته باشد. با این حال خفتگی بذر گیاهان زراعی از طریق جلوگیری از جوانه‌زنی، سبب کاهش سبز شدن و کاهش عملکرد می‌شود. در ایجاد خفتگی بذر ترکیبی از عوامل محیطی و عوامل ژنتیکی بذر دخیل است. به طورکلی خفتگی بذر شامل خفتگی فیزیکی، خفتگی فیزیولوژیک، خفتگی مورفولوژیک، خفتگی مورفوفیزیولوژیک و خفتگی چندگانه می‌باشد که جهت رفع خفتگی بذر می‌توان از تیمارهای خراش‌دهی فیزیکی/شیمیایی، استراتیفیکاسیون سرد و گرم، آبشویی، تیمارهای هورمونی، پس‌رسی، نور و تیمارهای ترکیبی، بسته به نوع خفتگی استفاده کرد. از این رو در این مطالعه با استفاده از مطالعات داخلی انجام شده در زمینه خفتگی بذر در گونه‌های مختلف گیاهی، به شناخت و بررسی انواع خفتگی در گونه‌های مختلف گیاهی پرداخته شده و اطلاعات کلی و کاربردی در این خصوص ارائه شده است.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه تعداد 168 گزارش منتشر شده روی 250 گونه گیاهی در 20 سال اخیر که در حوزه‌ی خفتگی بذر گیاهان دارویی، علف‌هرز، مرتعی، زینتی و زراعی منتشر شده بود، مورد بررسی قرار گرفت. سپس درصد گیاهان مورد مطالعه و تیره‌های گیاهی و هم‌چنین سهم انواع خفتگی بذر و تیمارهای مناسب جهت رفع خفتگی بذر، تعیین شد.
یافته‌ها: در بین گونه‌های گیاهی مورد مطالعه بیشترین نوع خفتگی مربوط به خفتگی فیزیولوژیک (50 درصد) مشاهده شد و پس از آن خفتگی فیزیکی، خفتگی چندگانه، خفتگی مورفوفیزیولوژیک و کم‌ترین سهم خفتگی در گونه‌های گیاهی مورد مطالعه مربوط به خفتگی مورفولوژیک (61/1 درصد) بود. موثرترین تیمارها جهت رفع خفتگی فیزیولوژیک استفاده از تیمارهای استراتیفیکاسیون سرد، اسید جیبرلیک و نیترات پتاسیم بود. همچنین موثرترین تیمارها برای رفع خفتگی فیزیکی استفاده از تیمارهای خراش‌دهی فیزیکی و مکانیکی، خراش‌دهی شیمیایی و تیمار نیترات پتاسیم بود. با استناد بر نتایج: جهت رفع خفتگی مورفولوژیک استفاده از تیمارهای دمایی و سپس تیمارهای اسید جیبرلیک و نیترات پتاسیم قابل توصیه است. برای رفع خفتگی مورفوفیزیولوژیک استفاده از تیمارهایی جهت بلوغ بذرهای تمایز نیافته یا تمایز یافته کوچک (رفع خفتگی مورفولوژیک) و هم‌چنین تیمارهایی جهت مقابله با عوامل بازدارنده جوانه‌زنی یا جبران نبود تحریک‌کننده‌های جوانه‌زنی قابل توصیه می‌باشد. همچنین بیشترین تیمار استفاده شده برای رفع خفتگی مورفوفیزیولوژیک با بررسی‌های انجام شده تیمارهای استراتیفیکاسیون سرد و اسید جیبرلیک بود.
نتیجه‌گیری: با شناسایی نوع خفتگی و اعمال تیمارهای مناسب می‌توان جوانه‌زنی گیاهان اقتصادی و ارزشمند را بهبود بخشید.

جنبه‌های نوآوری:
  1. انواع خفتگی در گونه‌های گیاهی بومی ایران از طریق اطلاعات مطالعات داخلی  بررسی و گزارش جامع در خصوص خفتگی بذر برای اولین بار ارائه شد.
  2. اطلاعات کلی و کاربردی در خصوص خفتگی بذر، عوامل مؤثر و روش‌های رفع آن به صورت کاربردی مرور گردید.

محدثه لطیف زاده شاهخالی، سید محمدرضا احتشامی، فواد مرادی،
جلد 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: زوال بذر با تنش اکسیداتیو و تجمع کنترل‌نشده گونه‌های فعال اکسیژن مرتبط می‌باشد. بذرها گروهی از آنتی‌اکسیدانت‌های آنزیمی و غیرآنزیمی را داشته که از آن‌ها در مقابل گونه‌های فعال اکسیژن محافظت کرده و در حفظ بنیه بذر و حمایت از فرایندهای جوانه‌زنی بذر کمک‌کننده می‌باشند. پاسخ ارقام مختلف به زوال بذر متفاوت می‌باشد. آگاهی از منابع و سازوکار زوال و چگونگی پاسخ ارقام مختلف می‌تواند ما را در انتخاب رقم مناسب منطقه کمک کرده، همچنین در انتخاب و اعمال روش‌های مدیریتی مناسب برای انبارداری و افزایش مدت زمان نگه‌داری بذرها در انبار به‌کار رود.
مواد و روش‌ها: آزمایش به‌صورت فاکتوریل با دو عامل در طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل یک و شش ماه انبارداری (دمای جهار درجه سلسیوس، رطوبت بذر 11 درصد و رطوبت نسبی انبار 60 درصد) و پیری تسریع‌شده (96 ساعت نگهداری بذرها در دمای 45 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 100 درصد) بودند که در چهار رقم برنج (خزر، هاشمی، گیلانه و دمسیاه) اعمال شدند. درصد و سرعت جوانه‌زنی، طول ساقه‌چه و ریشه‌چه، وزن خشک ساقه‌چه و ریشه‌چه و شاخص بنیه گیاهچه، فعالیت آلفاآمیلاز، کاتالاز ((CAT، پراکسیداز ((POX، سوپراکسیددیسموتاز SOD))، محتوای مالون‌دی‌آلدئید (MDA) و پراکسیدهیدروژن ((H2O2 صفات مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که پیری تسریع‌شده و نگهداری بذرها در انبار به‌مدت شش ماه، درصد و سرعت جوانه‌زنی، طول ریشه‌چه و ساقه‌چه، وزن خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه، شاخص بنیه گیاهچه و فعالیت آنزیم آلفاآمیلاز را در هر چهار رقم کاهش دادند. این کاهش همراه با افزایش محتوای MDA و H2O2 و کاهش فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدانت SOD و POX بود. محتوای MDA در بذرهای پیری تسریع‌شده کم‌تر از بذرهای با طول عمر 6 ماه در انبار بود. فعالیت آنزیم CAT بعد از اعمال تیمار زوال افزایش نشان داد، این افزایش در بذرهای دارای طول عمر شش ماه بیش‌تر بود. این بذرها همچنین H2O2 کم‌تری را در مقایسه با بذرهای پیری تسریع‌شده نشان دادند. رقم خزر محتوای H2O2 کم‌تری را در نتیجه فعالیت بیش‌تر آنزیم CAT نشان داد. علاوه بر این، رقم خزر درصد و سرعت جوانه‌زنی بالاتری را بعد از اعمال تیمار زوال در مقایسه با ارقام دیگر نشان داد. افت درصد جوانه‌زنی ناشی از زوال در رقم دمسیاه  بسیار شدید بود. این رقم کم‌ترین درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، بنیه بذر و فعالیت آنزیم آلفاآمیلاز را در تیمار پیری تسریع‌شده نشان داد. رقم گیلانه و هاشمی در ابتدای آزمایش جوانه‌زنی و فعالیت آلفاآمیلاز، سوپراکسیددیسموتاز و پراکسیداز بالاتری را نشان دادند، اما در جریان زوال قابلیت جوانه‌زنی در آن‌ها همسو با فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانت کاهش نشان داد.
نتیجه‌گیری: تیمارهای قراردادن شش ماهه بذرها در انبار و پیری تسریع‌شده، اثرات منفی بر سرعت جوانه‌زنی چهار رقم مورد مطالعه گذاردند. این افت در سرعت جوانه‌زنی همراه با افزایش رادیکال آزاد در بذرها و افت فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدانت SOD و POX بود که این اثرات در رقم خزر با شدت کم‌تر و و در رقم دمسیاه شدیدتر بود که این نتایج اهمیت بیش‌تر شرایط انبار را در نگهداری رقم دمسیاه نشان می‌دهد.

جنبه‌های نوآوری:
1- اثر انبارداری و زوال بذر بر تغییر فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانت، گونه‌های فعال اکسیژن و جوانه‌نی بذر برنج بررسی شد.
2- نتایج آزمون پیری تسریع‌شده و طبیعی برای نتیجه‌گیری بهتر در مورد پاسخ ارقام مقایسه گردید.
3- دو رقم اصلاح‌شده با دو رقم محلی (با سطح زیرکشت بالا در منطقه مقایسه شد.

میثم میری، محمدرضا عامریان، محسن عدالت، مهدی برادران فیروزآبادی، حسن مکاریان،
جلد 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: جوانه‌زنی اولین و مهم‌ترین مرحله استقرار و متعاقب آن رقابت موفقیت‌آمیز به شمار می‌رود که متأثر از عوامل ژنتیکی و محیطی است. از بین عوامل محیطی مؤثر بر جوانه‌زنی، دما و نور مهم‌ترین عوامل هستند. با استفاده از مدل‌های مختلف می‌توان پاسخ جوانه‌زنی بذر به دما را کمی‌سازی کرد؛ بنابراین، این تحقیق به منظور بررسی اثر دما بر جوانه‌زنی و کمی‌سازی پاسخ جوانه‌زنی بذر دیلار (Fagopyrum esculentum Moenc.) به دما با استفاده از مدل‌های رگرسیون غیرخطی و مدل زمان‌دمایی به اجرا درآمد.
مواد و روش‌ها: بذرها در چهار تکرار 25 بذری تحت 8 تیمار دمایی ثابت (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سلسیوس) مورد آزمون جوانه‌زنی قرار گرفتند. با استفاده از مدل لجستیک سه پارامتره، جوانه‌زنی بذر دیلار به سطوح مختلف دما کمی‌سازی شد و درصد و زمان رسیدن به 50 درصد جوانه‌زنی به‌دست آمد. جهت کمی‌سازی واکنش سرعت جوانه‌زنی بذر دیلار به دما از 4 مدل رگرسیون غیرخطی و مدل زمان‌دمایی استفاده شد. جهت مقایسه مدل‌ها و تعیین مناسب‌ترین مدل از شاخص ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE)، ضریب تبیین (R2)، ضریب تغییرات (CV) و خطای استاندارد (SE) برای سرعت جوانه‌زنی مشاهده شده در مقابل سرعت جوانه‌زنی پیش­بینی شده استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که دما علاوه بر درصد جوانه‌زنی بر طول گیاهچه، درصد گیاهچه طبیعی، بنیه بذر و سرعت جوانه‌زنی نیز اثر گذار بود. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش دما تا دمای 20 و 25 درجه سلسیوس شاخص‌های جوانه‌زنی افزایش یافت. در مقایسه 3 مدل استفاده شده با توجه به پارامترهای RMSE، CV، R2، SE مناسب‌ترین مدل جهت تخمین دماهای کاردینال دیلار مدل دندان مانند بود. نتایج استفاده از مدل زمان‌دمایی نشان داد که دمای پایه بذر دیلار 01/4 درجه سلسیوس و ضریب زمان‌دمایی 6/1242 ساعت درجه سلسیوس بود.
نتیجه گیری: استفاده از مدل‌های رگرسیون غیرخطی (دو تکه‌ای، دندان مانند و بتا) و مدل زمان‌دمایی جهت کمی‌سازی پاسخ جوانه‌زنی بذر دیلار در دماهای مختلف دارای نتایج قابل قبولی بود. بنابراین با استفاده از خروجی این مدل‌ها در دماهای مختلف می‌توان سرعت جوانه‌زنی و درصد جوانه‌زنی را پیش‌بینی نمود.

جنبه‌های نوآوری:
  1.  بهترین دما برای جوانه‌زنی بذر دیلار 20 تا 25 درجه سلسیوس است.
  2. مناسب‌ترین مدل جهت تعیین دماهای کاردینال دیلار دندان مانند تعیین شد.

محدثه حیدرزاده، سید محمدرضا احتشامی، محمد ربیعی،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: گوار (Cyamopsis tetragonoloba L.) گیاهی یک‌ساله، دولپه‌ای و از خانواده بقولات می‌باشد که با نام لوبیای خوشه‌ای نیز شناخته می‌شود. این گیاه می‌تواند تنش شوری و خشکی را به‌خوبی تحمل کند. تاریخ کاشت و تراکم بوته مطلوب از عوامل تأثیرگذار بر کیفیت و کمیت گیاهان زراعی می‌باشند. نحوه پراکنش بوته‌ها در مزرعه بر جذب و بهره‌وری از عوامل محیطی مؤثر بر رشد و رقابت درون و برون بوته‌ای تأثیر گذاشته، در نهایت از عوامل تعیین‌کننده کمیت و کیفیت عملکرد می‌باشد تاریخ کاشت‌های مختلف با ایجاد شرایط متفاوتی از لحاظ دما، طول روز، رطوبت نسبی، تشعشع خورشیدی، زمان رسیدگی و برداشت، ویژگی‌های کمی و کیفی بذر را تحت تأثیر قرار می‌دهند. هدف از اجرای این آزمایش بررسی کیفیت و هم‌چنین، ارزیابی برخی از ویژگی‌های جوانه‌زنی بذر گوار در تاریخ و تراکم‌های مختلف کاشت در شرایط آب و هوایی گیلان می‌باشد.
مواد و روش‌ها: این آزمایش در بهار و تابستان سال 1396 در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات برنج رشت واقع در روستای گیل پرده‌سر سنگر به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل چهار تاریخ کاشت (۲۲ اردیبهشت، ۵ خرداد، ۱۹ خرداد و ۲ تیر) و سه تراکم بوته (20، 40 و 60 بوته در مترمربع) بود. با قهوه‌ای شدن غلاف‌های 75 درصد بوته‌های هر کرت نسبت به برداشت بذر اقدام شد و صفاتی مانند درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، طول ریشه‌چه و ساقه‌چه، وزن تر و خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه، شاخص طولی بنیه گیاهچه، وزن هزار دانه، هدایت‌الکتریکی، میزان فعالیت آنزیم آلفاآمیلاز بررسی شد.  
یافته‌ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بذرهای گوار در تاریخ 5 خرداد و تراکم 40 بوته در مترمربع، دارای کیفیت بالایی بودند. در تاریخ کشت 5 خرداد به‌دلیل شرایط آب و هوایی مطلوب طی دوره پر شدن بذر، سرعت جوانه‌زنی، درصد جوانه‌زنی، شاخص طولی بنیه گیاهچه، طول ریشه‌چه و وزن هزار دانه بالا بود. با تأخیر در کاشت مقدار صفات مذکور کاهش یافت. میزان هدایت‌الکتریکی در تاریخ کشت 2 تیر بالاترین مقدار را نشان داد. بیش‌ترین میزان فعالیت آنزیم آلفاآمیلاز نیز در تاریخ کشت 19 خرداد مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: در کل می‌توان نتیجه گرفت که بهترین تاریخ کاشت و تراکم بوته بذرهای گوار در استان گیلان با بالاترین کیفیت بذر و جوانه‌زنی، زمان کاشت 5 خرداد و تراکم 40 بوته در مترمربع است.  

جنبه‌های نوآوری:
1- صفات جوانه‌زنی بذر گوار در زمان رسیدگی فیزیولوژیک ارزیابی شد.
2- از لحاظ صفات جوانه‌زنی بذر گوار، بهترین زمان کاشت 5 خرداد و بهترین تراکم 40 بوته در مترمربع به‌دست آمد.
 
محمدرضا لبافی، حمیده خلج، مریم دلفانی، نسرین قوامی،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: اسطوخودوس (Lavandula angustifolia L.) یکی از مهم‌ترین گیاهان متعلق به تیره نعنا (Lamiaceae) می‌باشد که در طب سنتی و دارویی دارای کاربرد مثبت و فراوانی است. یکی از مشکلات تولید نشاء از بذر اسطوخودوس، خواب بذر آن است که موجب افزایش مصرف بذر می‌شود. در این راستا، آزمایشی به‌منظور بررسی تیمارهای مختلف بر شکستن خواب بذر گیاه اسطوخودوس و اندازه‌گیری شاخص‌های جوانه‌زنی و رشد گیاهچه، انجام شد.
مواد و روش‌ها: آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه اکوفیزیولوژی پژوهشکده گیاهان دارویی کرج در سال 1397 انجام شد. آزمایش شامل 14 تیمار مؤثر بر شکستن خواب بذر شامل شاهد، تیمارهای کاربرد هورمون اسید جیبرلیک با غلظت‌های 250، 500، 750 و 1000 میلی‌گرم بر لیتر، تیمار سرمادهی 7، 14 و 21 روز سرمادهی در یخچال و تیمارهای تلفیقی شامل 7 روز سرمادهی در یخچال+ اسید جیبرلیک 500 میلی‌گرم بر لیتر، 14 روز سرمادهی در یخچال+ اسید جیبرلیک 500 میلی‌گرم بر لیتر، 7 روز سرمادهی در یخچال + اسید جیبرلیک 1000 میلی‌گرم بر لیتر، 14 روز سرمادهی در یخچال + اسید جیبرلیک 1000 میلی‌گرم بر لیتر، 30 دقیقه در آب 40 درجه سلسیوس + 14 روز سرمادهی و 30 دقیقه در آب 40 درجه سلسیوس+14 روز سرمادهی +اسید جیبرلیک 500 میلی‌گرم بر لیتر بود.
یافته‌ها: نتایج حاصل از آزمایش نشان داد، بیشترین درصد جوانه‌زنی (67/70 درصد)، شاخص جوانه‌زنی (246) با تیمار اسید جیبرلیک 750 میلی‌گرم بر لیتر و بیشترین طول گیاهچه (23/6 سانتی­متر)، طول ساقه‌چه (52/5 سانتی­متر)، وزن تر گیاهچه (57/0 گرم) با تیمار اسید جیبرلیک 500 میلی‌گرم بر لیتر بدست آمد. درحالیکه کمترین میانگین زمان جوانه‌زنی (12/4 روز) در تیمار اسید جیبرلیک 1000 میلی‌گرم بر لیتر بدست آمد. کاربرد توأم 7 روز سرمادهی در یخچال+ اسید جیبرلیک 500 میلی‌گرم بر لیتر نیز تیماری بود که اختلاف معنی‌داری با تیمارهای غلظت مختلف اسید جیبرلیک نداشت. در نتیجه غلظت پایین اسید جیبرلیک همراه با 7 روز سرمادهی همان کارآیی غلظت‌های بالاتر اسید جیبرلیک به تنهایی را دارد. هم‌چنین تیمار 14 روز سرمادهی+اسید جیبرلیک 1000 میلی‌گرم بر لیتر و تیمار 30 دقیقه در آب 40 درجه+14 روز سرمادهی+اسید جیبرلیک 500 میلی‌گرم بر لیتر، کم‌ترین طول ساقه‌چه (78/0 و 82/0 سانتی­متر)، گیاه‌چه (99/0 و 04/1 سانتی­متر) و وزن تر (013/0 و 01/0 گرم) را سبب شدند که نشان دهنده اثرات منفی افزایش مدت سرمادهی و کاربرد آب 40 درجه سلسیوس بود.
نتیجه­ گیری: در نهایت مشخص گردید که خواب بذر اسطوخودوس از نوع فیزیولوژیکی غیر عمیق و متوسط است و اسید جیبرلیک جایگزین مناسبی برای سرمادهی می‌باشد. بهترین تیمار جهت شکستن خواب بذر اسطوخودوس استفاده از اسید جیبرلیک با غلظت 750 میلی‌گرم بر لیتر می‌باشد.

جنبه‌های نوآوری:
  1. در شکست خواب بذر گیاه اسطوخودوس اسید جیبرلیک جایگزین مناسبی برای سرمادهی است.
  2. پیش نیاز تولید نشاء از بذر گیاه اسطوخودوس، شکستن خواب بذر این گیاه است.

رویا قربانی، علی موافقی، علی گنجعلی، جعفر نباتی،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: تنش خشکی، به‌عنوان یک تنش غیرزنده و چندبعدی، اثرات شدیدی بر رشد و نمو گیاهان دارد. یکی از راه‌کارهای جدید در مدیریت تنش خشکی استفاده از نانو ذرات عناصر است. نانو ذرات با نفوذ در بذر باعث افزایش جذب آب مواد مغذی و درنهایت باعث بهبود جوانه‌زنی می‌شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر غلظت‌های مختلف نانوذره دی‌اکسید تیتانیوم در تعدیل اثرات منفی تنش خشکی بر شاخص‌های جوانه‌زنی گیاه نخود انجام‌شده است.
مواد روش‌ها: آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار روی بذر نخود رقم آرمان در پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1398 انجام شد. بذرها با غلظت‌های صفر، 5، 10، 15 و 20 میلی‌گرم در لیتر دی‌اکسید تیتانیوم به مدت 24 ساعت پرایمینگ شدند. سپس بذرها درون ظروف پتری سترون کشت گردید. تنش خشکی با استفاده از پلی‌اتیلن گلیکول 6000 با پتانسیل اسمزی صفر، 2-، 4- و 8- بار اعمال شد.
یافته‌ها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که برهمکنش تنش خشکی و کاربرد نانوذرات دی‌اکسید تیتانیوم بر درصد جوانه‌زنی، شاخص بنیه بذر، طول گیاهچه، طول ریشه‌چه و وزن خشک ریشه‌چه معنی‌داری شد. تمامی صفات مرتبط با جوانه‌زنی تحت اثرات بازدارنده تنش خشکی قرار گرفتند، از طرفی حضور نانوذرات دی‌اکسید تیتانیوم توانست تا حدودی در بعضی صفات این اثر بازدارندگی را کاهش دهد. درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، درصد گیاهچه‌های نرمال، شاخص بنیه بذر، شاخص جوانه‌زنی، طول محور زیر لپه، طول ریشه‌چه و وزن خشک ریشه‌چه با اعمال تنش کاهش یافتند.
نتیجه‌گیری: در تمام سطوح تنش خشکی، غلظت نانوذره دی‌اکسید تیتانیوم تا ۲۰ میلی‌گرم در لیتر، صفاتی مانند درصد جوانه‌زنی، شاخص بنیه بذر، طول ریشه‌چه و وزن خشک ریشه‌چه را به‌صورت معنی‌داری افزایش داد. به نظر می‌رسد نانو ذرات می‌توانند با افزایش تحریک فعالیت‌های سلولی باعث افزایش تبدیل مواد ذخیره‌ای به مواد قابل‌انتقال و درنهایت بهبود ویژگی‌های جوانه‌زنی گردند؛ بنابراین در شرایط تنش خشکی، کاربرد نانو ذرات دی‌اکسید تیتانیوم تا غلظت ۲۰ میلی‌گرم در لیتر می‌تواند تا حدودی اثرات منفی ناشی از تنش خشکی را بر صفات جوانه‌زنی نخود کاهش دهد.

جنبه‌های نوآوری:
1- درصد جوانه‌زنی و شاخص بنیه بذر نخود با کاربرد نانوذره دی‌اکسید تیتانیوم تا ۲۰ میلی‌گرم در لیتر در تمام سطوح تنش خشکی افزایش یافت.
2- طول ریشه‌چه و وزن خشک ریشه‌چه بذر نخود با کاربرد نانوذره دی‌اکسید تیتانیوم افزایش یافت.
3- اثرات منفی تنش خشکی بر جوانه زنی بذر نخود با کاربرد نانوذره دی‌اکسید تیتانیوم کاهش یافت.

فرهاد قاسمی آقباش، ایمان پژوهان، زهرا رستمی،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: بلوط ایرانی وسیع‌ترین رویشگاه جنگلی کشور را به‌خود اختصاص داده و از نظر اقتصادی و حفاظتی جایگاه بالایی دارد. پژوهش‌های اخیر اثرات مثبت نانو لوله‌های کربنی بر جوانه‌زنی و رشد اندام‌های گونه‌های علفی و چوبی را تأیید کرده‌اند. فناوری نانو یک حوزه در حال توسعه در تمام دوره‌های زندگی انسان است و تحقیقات متفاوتی نیز جهت استفاده از نانو مواد در زمینه‌های مختلف در حال انجام است. فناوری نانو می‌تواند زمینه مناسبی برای تولید گیاهان با ویژگی مناسب ایجاد نماید یا اینکه شرایط رشد بهتری را برای گیاهان فراهم کند. هدف این تحقیق بررسی تأثیر تیمارهای نانو لوله‌های کربن، کلریدکلسیم و نیترات پتاسیم 1 درصد بر صفات جوانه‌زنی بذر بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl) است.
مواد و روش‌ها: تیمارهای آزمایش شامل نانو لوله‌های کربن در پنج سطح (غلظت‌های 10، 25، 50، 75 و 100 میلی‌گرم در لیتر) به‌مدت شش ساعت، کلرید کلسیم 1 درصد به‌مدت 48 ساعت، نیترات پتاسیم 1 درصد به‌مدت 24 ساعت و تیمار شاهد بدون استفاده از هیچگونه موادی بودند و آزمایش‌های صفات جوانه‌زنی روی آن‌ها انجام گرفت.
یافته‌ها: مطابق با نتایج، نانو لوله‌های کربنی صفات جوانه‌زنی را تحت تأثیر قرار دادند، به‌طوری‌که بذرهای بلوط ایرانی تیمار شده با غلظت 75 میلی‌گرم در لیتر بیشترین درصد و سرعت جوانه‌زنی را داشتند و بذرهای پرایم شده با غلظت 100 میلی‌گرم در لیتر بیشترین میانگین زمان جوانه‌زنی را داشتند. کمترین درصد جوانه‌زنی، سرعت و میانگین زمان جوانه‌زنی مربوط به بذرهای شاهد بود.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که نانو لوله‌های کربنی با غلظت 75 میلی‌گرم در لیتر بیشترین اثر مثبت را در صفات جوانه‌زنی داشته است؛ بنابراین از دیدگاه اقتصادی استفاده از این غلظت جهت پرایم بذرهای بلوط توصیه می‌شود.

جنبه‌های نوآوری:
1- خصوصیات جوانه‌زنی بذرهای بلوط ایرانی با استفاده نانو لوله‌های کربنی بررسی گردید.
2- تاثیر اسموپرایمینگ و نانوپرایمینگ بر جوانه‌زنی بذرهای بلوط ایرانی مقایسه گردید.

محمد مهرابی کوشکی، علی مرادی، حمیدرضا بلوچی، رویا بهبود، حجت اله لطیف منش،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: حبوبات از منابع مهم غذایی سرشار از پروتئین و یکی از اجزاء اصلی در تناوب زراعی است که در سال‌های اخیر، به‌عنوان یکی از گزینه‌های عمده تحقیقات گیاهی به‌شمار می‌آید. قابلیت انبارداری بذر یکی از صفات مهم در اصلاح حبوبات می‌باشد. دما، محتوی رطوبت بذر و طول دوره انبارداری از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر کیفیت بذر در مدت انبارداری هستند. شرایط نامساعد انبارداری منجر به زوال و کاهش کیفیت بذرها طی نگهداری می‌شود که به‌شدت تحت تأثیر شرایط محیطی انبارداری قرار می‌گیرد.
مواد و روش‌ها: این پژوهش در آزمایشگاه فناوری بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1393 به صورت فاکتوریل سه عاملی در قالب طرح کاملاً تصادفی، با پنج تکرار 20 بذری اجرا شد. بذرها با محتوی رطوبت در 5 سطح 6، 10، 14، 18 و 22 درصد و دما در 4 سطح 15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس به‌مدت 9 ماه (صفر، 30، 60، 90، 120، 150، 180، 210، 240 و 270 روز) نگهداری شدند. پس از هر بار نمونه‌گیری در پایان هر ماه انبارداری، آزمون جوانه‌زنی استاندارد درون ژرمیناتور با دمای 25 درجه سلسیوس به‌مدت 10 روز و به روش کاغذ آکاردئونی انجام شد. همچنین آزمون هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذرهای خیسانده شده به‌مدت 24 ساعت در دمای 20 درجه سلسیوس درون ژرمیناتور نیز در چهار تکرار انجام گرفت. برخی صفات جوانه‌زنی و هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر طبق روش‌های استاندارد اندازه‌گیری شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد، اثر سه‌گانه دمای انبارداری، محتوی رطوبت بذر و طول دوره انبارداری بر شاخص‌های جوانه‌زنی و هدایت الکتریکی بذر باقلا در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود. روند جوانه‌زنی طی انبارداری در دمای 15 درجه سلسیوس و محتوی رطوبت بذر 6 درصد پس از 270 روز انبارداری از 94 درصد به 81 درصد کاهش یافت. به‌طوری‌که در شرایط رطوبتی مشابه با افزایش دما از 15 به 45 درجه سلسیوس پس از 270 روز انبارداری، جوانه‌زنی به 35 درصد کاهش یافت. با گذشت زمان انبارداری، هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر افزایش یافت و در دماهای بالا این افزایش بیشتر بود. ضریب‌های حیات بذر باقلا نیز پس از 9 ماه انبارداری با استفاده از معادله قابلیت حیات بذر محاسبه شد که KE،CW ، CH  و CQ بهترتیب 39697/5-، 13041/2، 03201/0 و 000017/0 محاسبه گردید.
نتیجه‌گیری: نتایج کلی آزمایش نشان داد که با افزایش دما و رطوبت بذر در مدت انبارداری هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر افزایش داشت که این مسئله منجر به کاهش درصد زنده‌مانی بذر شد. دمای 15 درجه سلسیوس و محتوای رطوبت بذر 6 درصد نسبت به تمامی دما و رطوبت‌ها شرایط مناسب‌تری را برای زنده‌مانی بذرها در طول دوره 9 ماهه انبارداری داشتند به‌طوری‌که دارای کمترین هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر و در نهایت سرعت زوال بودند.

 جنبه‌های نوآوری:
  1. با گذشت زمان انبارداری، هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر افزایش یافت.
  2. هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذر با محتوی رطوبت 22 درصدی و دمای انبارداری 45 درجه سلسیوس افزایش داشت.
  3. ضریب‌های حیات بذر باقلا جهت ارزیابی قابلیت حیات بذر در شرایط انبارداری کنترل شده محاسبه گردید.


زهرا حیدری، قاسم کریم زاده، سجاد رشیدی منفرد،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: گل راعی یا هوفاریقون یکی از گیاهان دارویی شگفت­ انگیز و مورد توجه در سراسر دنیا است که امروزه به عنوان یک درمان قطعی برای افسردگی شناخته می‌شود. با این حال وجود خواب و جوانه‌زنی اندک بذرها مانع پیشرفت برنامه‌های به‌نژادی در مورد آن می‌گردد. با وجود غنای ذخیره ژنتیکی گل راعی در کشور تنها چند مورد مطالعه در خصوص تکثیر و نگهداری آن گزارش شده است که در اغلب آنها به منشاء جغرافیایی بذر و یا ریزنمونه‌ها اشاره نشده است. لذا این مطالعه با هدف بررسی تکثیر گیاه از بذرهای هشت جمعیت گل راعی متعلق به مناطق مختلف کشور، تحت شرایط درون شیشه‌ای با توجه به وجود پدیده‌ی خواب در بذر، صورت گرفت.
مواد و روش‌ها: به دنبال جمع‌آوری بذر جمعیت‌های گل راعی از هشت منطقه مختلف جغرافیایی کشور (چالوس، فریدون‌کنار، رامیان، پرور، زنجان، سقز، مشکین شهر، پرسک)، تلاش شد تا با استفاده از محیط کشت موراشیگ- اسکوگ در سه شکل مختلف (ترکیب رایج به عنوان شاهد، ترکیب رایج غنی شده با هورمون اسید جیبرلیک و یک ترکیب تغییر یافته از آن) تاثیر نوع محیط غذایی و محل جمع‌آوری بذر بر میزان جوانه‌زنی بذر این جمعیت‌ها بررسی گردد.
یافته‌ها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل محل رویش گیاه مادری و نوع محیط کشت، بر جوانه‌زنی بذرها تفاوت معنی‌داری در سطح احتمال یک درصد داشتند. علاوه بر این، اثر تغییر نوع محیط کشت بر جوانه‌زنی بذر همه مناطق به جز مشکین‌شهر در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود. به عبارتی، بذرهای جمع‌آوری شده از مشکین‌شهر به سادگی و به شکل قابل توجهی در محیط درون شیشه‌ای جوانه زدند (به طور متوسط 3/97 درصد) و تغییر ترکیب محیط کشت یا استفاده از هورمون اسید جیبرلیک، برای شکست خواب آنها ضرورتی نداشت. بذرهای جمع‌آوری شده از چالوس و پرسک در محیط کشت شاهد، کمترین جوانه‌زنی را داشتند (به طور متوسط 3/22 درصد). بذرهای منطقه چالوس و سقز در محیط دارای اسید جیبرلیک نسبت به شاهد و ترکیب تغییریافته، جوانه‌زنی بهتری داشتند (به ترتیب 88 و 65 درصد). اما کمتر از نیمی از بذرهای منطقه پرور در محیط غنی شده با اسید جیبرلیک نسبت به شاهد، جوانه زدند. کشت بذرهای فریدونکنار در محیط کشت رایج نیز به ترتیب با اطمینان 95 و 99 درصد بهتر از کاربرد اسید جیبرلیک و تغییر ترکیب محیط کشت بود.
نتیجه‌گیری: تفاوت مشاهده شده برای درصد جوانه‌زنی در جمعیت‌های بومی ایرانی گل راعی، تحت شرایط درون شیشه‌ای قابل توجه و تنوع جمعیت‌های کشور از این نظر تفاوت قابل توجهی را نشان داد. به علاوه، واکنش بذر جمعیت مناطق مختلف نسبت به تغییر محیط کشت بسیار متغیر و در موارد مختلف متفاوت بود. این مساله نشان دهنده‌ی تاثیر قابل توجه محل رویش گیاه مادری بر خصوصیات بذرهای نسل بعد و به ویژه نحوه‌ی جوانه‌زنی آنها است. لذا توجه به منشاء جغرفیایی بذرها در مطالعات از اهمیت بالایی برخودار بوده و قابل بررسی است.

جنبه‌های نوآوری:
  1. پژوهش حاضر، اولین گزارش از شکست خواب بذر هشت جمعیت ایرانی از گونه‌ی گل راعی به صورت درون شیشه‌ای است.
  2. برای نخستین بار در سطح کشور، منشاء جغرافیایی بذرها در مطالعات جوانه‌زنی گل راعی مطرح شده است.
  3. استفاده از ترکیب تغییر یافته‌ی محیط غذایی موراشیگ- اسکوگ برای شکست خواب بذر گل راعی یک روش کاملاً جدید است.

خدیجه صورآذر، محمد صدقی، رئوف سیدشریفی،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: مرحله جوانه ­زنی تضمین­ کننده دوام، استقرار و عملکرد نهایی گیاهان می­ باشد. تراکم نهایی بوته در واحد سطح، زمانی به­ دست می ­آید که بذرهای کشت شده به­ طور کامل و با سرعت کافی جوانه بزنند. گیاهان اغلب تحت تنش­های غیرزنده قرار می­ گیرند که محدودیت عمده ­ای برای تولید محصولات کشاورزی در سراسر جهان است. پرایمینگ بذر از جمله روش­های بسیار ساده و ارزان جهت بهبود جوانه­ زنی بذر، تسریع رشد و استقرار گیاهچه، یکنواختی، کاهش زمان گلدهی، تولید گیاهچه قوی و غیره است که موجب بهبود کیفیت و عملکرد محصول در شرایط تنش­ زا و بدون تنش در گیاهان می­ گردد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر انواع پرایمینگ بر تغییرات آنزیمی و فیزیولوژیکی بذر لوبیا قرمز در شرایط بروز تنش کلریدکبالت بود.
مواد و روش­ها: جهت بررسی اثر انواع پرایمینگ بر شاخص­های جوانه زنی، تغییرات آنزیمی و پروتئینی بذر لوبیا قرمز تحت تنش کلریدکبالت، آزمایشی به­ صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. این فاکتورها شامل چهار سطح، پرایمینگ بذر با 100 میلی­ گرم در لیتر اسیدسالیسیلیک و مانیتول، آب مقطر و شاهد (عدم پرایمینگ) و همچنین سه سطح غلظت کلریدکبالت (صفر، 100 و 200 میلی­گرم بر لیتر) بود.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کلریدکبالت شاخص­های جوانه ­زنی (سرعت جوانه ­زنی، طول ریشه­ چه، وزن تر ریشه­ چه، وزن تر ساقه­ چه و وزن خشک ساقه­ چه) کاهش یافت، با این­ حال، آب مقطر، اسیدسالیسیلیک و مانیتول افزایش معنی­داری در شاخص­های جوانه­ زنی (متوسط زمان جوانه­ زنی، طول ریشه­ چه، طول ساقه­ چه، وزن تر ریشه­ چه و وزن تر ساقه­ چه) مشاهده شد. برهم­کنش پرایمینگ و کلریدکبالت موجب افزایش وزن خشک ریشه­ چه در مقایسه با تیمار شاهد × تنش شد. بالاترین مقدار وزن تر ریشه­ چه (4/14 گرم)، وزن خشک ساقه­ چه (27/0 گرم) و طول ساقه­ چه (17/0 سانتی­متر) در پیش­ تیمار هیدروپرایمینگ به­ دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که هورمون ­پرایمینگ در شرایط تنش ناشی از 200 و 100 میلی­گرم در لیتر کلریدکبالت به ­ترتیب موجب افزایش محتوای پروتئین و میزان فعالیت آنزیم­ پلی­ فنل­ اکسیداز در مقایسه با تیمار شاهد شد. اسموپرایمینگ موجب افزایش میزان فعالیت آنزیم­ کاتالاز و پراکسیداز در شرایط عدم تنش و تنش ناشی از 200 میلی­گرم در لیتر کلریدکبالت شد.
نتیجه ­گیری: با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر، با وجود اینکه کلریدکبالت برخی از صفات فیزیوژیکی و بیوشیمیایی بذر لوبیا قرمز را کاهش داد. با این­حال، لوبیا قرمز از توانایی تحمل کلریدکبالت نسبتاً بالایی برخوردار است، به­ طوری­که تا 9 روز نسبت به غلظت­های مختلف کلریدکبالت تحمل مناسبی نشان داد.

جنبه ­های نوآوری:
1-تأثیر غلظت­های مختلف کلریدکبالت و انواع پرایمینگ بر جوانه­ زنی بذر لوبیا قرمز بررسی شد.
2- محتوای پروتئین گیاهچه لوبیا قرمز تحت تأثیر هورمون ­پرایمینگ افزایش یافت.


الهام لطیفی نیا، حمیدرضا عیسوند،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
  مقدمه: ظرافت ساختاری و فیزیولوژیکی بذر سویا به عنوان یک شاخصه کیفی مهم در زراعت این گیاه شناخته می‌شود، ولی در عین حال مزمن‌ترین مشکلات کیفیت بذرسویا، کاهش کیفیت بذر طی نگهداری و پیش از کشت می‌باشد. لذا تأثیر برخی عناصر تغذیه‌ای بر پارامترهای کیفی بذر سویا تحت تنش پیری تسریع شده بررسی شد.
  مواد و روش‌ها: آزمایش طی دو سال متوالی (1398-1399) در مزارع تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه لرستان در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی بررسی شد. تیمارهای تغذیه شامل مصرف نیتروژن و فسفر (به صورت خاک کاربرد) و آهن و مولیبدن به صورت محلول پاشی بودند. بذرها در مرحله رسیدگی برداشت شدند و وزن هزاردانه و مقاومت مکانیکی پوسته بررسی شد. پس از اعمال پیری تسریع شده بر بذرها، نشت مواد از بذر اندازه گیری و همچنین آزمون جوانه­ زنی استاندارد روی آنها اعمال شد.
 یافته‌ها: نتایج نشان داد که استفاده از عناصر غذایی بر تمامی صفات مورد مطالعه اثر معنی­داری داشت؛ اما اثر سال تنها بر وزن هزار دانه و مقاومت مکانیکی پوسته بذر معنی­ دار بود. بیشترین میزان صفات مرتبط با کیفیت بذر مربوط به تیمار کامل کودی (N-P-Fe-Mo) بود و پیری تسریع شده تأثیر منفی کمتری بر آن‌ها داشت.
نتیجه­ گیری: در بین عناصر، نیتروژن و فسفر بیشترین اثر را بر شاخص‌های جوانه­ زنی داشتند و آهن و مولیبدن در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند. بذرهایی که دارای بنیه قوی بودند و تیمار کودی در آنها اعمال شده بود، کمتر تحت تأثیر پیری تسریع شده قرار گرفتند و جوانه­ زنی بهتری داشتند. هر چه بنیه بذر ضعیف‌تر، نسبت به این تنش حساس‌تر بودند.

جنبه‌های نوآوری:
  1. اثر تغذیه گیاه سویا بر صفات کیفیت بذر تحت آزمون پیری تسریع شده بررسی گردید.
  2. اثر عناصر پر مصرف و کم مصرف بر جوانه‌زنی و کیفیت بذر سویا بررسی گردید.

محسن ملک، فرشید حسنی، عنایت رضوانی خورشیدی، علی شایانفر، بیتا اسکویی، عباس دهشیری،
جلد 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: باریجه یکی از مهم‌ترین گیاهان دارویی بومی ایران است که استفاده از فراورده‌ها و مشتقات آن در صنایع مختلف رواج فراوان یافته است. به همین دلیل برداشت بی‌رویه این‌گونه گیاهی از رویشگاه‌های طبیعی گسترش یافته و باعث شده در فهرست گونه‌های گیاهی درخطر انقراض قرار بگیرد. عدم وجود اطلاعات کافی در خصوص رفتار جوانه‌زنی و روش‌های شکست خفتگی بذرهای باریجه سبب شده است محققان علوم بذر توجه کمتری به این‌گونه گیاهی داشته باشند. ازاین‌رو، این مطالعه به‌منظور بررسی تأثیر تیمارهای مختلف بر رفع خفتگی بذرهای باریجه طراحی و اجرا شد.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه از بذرهای دو جمعیت باریجه جمع‌آوری‌شده از مراتع شهرستان بویراحمد و همچنین بذرهای تهیه‌شده از شرکت پاکان بذر اصفهان استفاده شد. بذرهای باریجه به مدت 120 روز در معرض تیمار سرمادهی مرطوب و قابلیت جوانه‌زنی و رفع خفتگی بذرها مطالعه شد. همچنین به‌منظور ارزیابی جنبه کاربردی این تیمار تأثیر خشک‌کردن بذرها بر قابلیت جوانه‌زنی، پس از دریافت تیمار سرمادهی نیز مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه تأثیر پیش تیمارهای مختلف هورمونی شامل اسید جیبرلیک و سیتوکین‌ها (کینیتین و 6-بنزیل آمینوپورین) در غلظت‌های مختلف بر رفتار جوانه‌زنی و خفتگی بذرها بررسی‌شد و تأثیر این تیمارها در توانایی رفع خفتگی بذرها مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد رفتار جوانه‌زنی و خفتگی بذرهای دو جمعیت باهم متفاوت بوده و تأثیر تیمارهای مختلف بر قابلیت جوانه‌زنی بذرها نیز متفاوت بود. در هردو جمعیت سرمادهی بذرها تا 60 روز موجب افزایش قابلیت جوانه‌زنی و پس از آن با افزایش دوره سرمادهی جوانه‌زنی بذرها کاهش یافت. همچنین مشخص شد خشک‌کردن بذرها پس از سرمادهی موجب کاهش جوانه‌زنی بذرها می‌گردد. با بررسی علت این موضوع مشخص شد، مهم‌ترین دلیل کاهش قابلیت جوانه‌زنی بذرها در دوره‌های بلندمدت سرمادهی جوانه‌زدن بذرها در بستر سرمادهی و به عبارتی تفاوت در سطوح خفتگی بذرها در دوره‌های مختلف سرمادهی مرطوب بود. غلظت‌های مختلف اسید جیبرلیک و سیتوکینین‌ها نیز به‌طور معنی‌داری موجب بهبود رفتار جوانه‌زنی بذرها و رفع خفتگی در هر دو جمعیت باریجه شد.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه بیانگر وجود سطوح متفاوت از خفتگی بذر در جمعیت‌های مختلف باریجه بود. همچنین مشخص شد تیمار سرمادهی و پیش‌تیمار بذرها با استفاده از اسید جیبرلیک و پیش تیمارهای هورمونی به‌ویژه سیتوکینین‌ها می‌تواند به‌طور قابل‌توجهی در رفع خفتگی بذرها مؤثر واقع شود. همچنین با توجه به تأثیر تیمارهای مختلف نتیجه‌گیری شد که خفتگی در بذرهای باریجه از نوع خفتگی مورفوفیزیولوژیک نیمه‌عمیق و عمیق می‌باشد.

جنبه‌های نوآوری:
1- تأثیر تیمار سرمادهی در دوره‌های بلندمدت بر قابلیت جوانه‌زنی بذرهای باریجه برای اولین بار بررسی شد.
2- تأثیر پسابش حاصل از خشک کردن بذرهای تیمارشده تحت دوره‌های مختلف سرمادهی بر قابلیت جوانه‌زنی بذرهای باریجه برای اولین بار مورد ارزیابی قرار گرفت.
3- شاخص AUC (ناحیه زیر منحنی) به‌عنوان یک شاخص کاربردی در مقایسه رفع خفتگی بذرها برای اولین بار در مطالعات داخلی معرفی شد.

امین صالحی، یعقوب بهزادی، رهام محتشمی، نسرین نیکنام،
جلد 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) گیاهی زراعی یکساله و با کاربرد روغنی است که به مناطق خشک و نیمه خشک سازگار می‌باشد و به عنوان گیاه بومی ایران محسوب می‌شود. مرحله جوانه‌زنی و استقرار گیاهچه در خاک از مهم‌ترین مراحل رشد و نمو در چرخه زندگی گیاهان می‌باشد. داشتن سرعت و درصد جوانه‌زنی بالا سبب افزایش تعداد گیاهچه‌ها گردیده و استقرار سریع و موفق گیاهچه‌ها در خاک نیز به رشد رویشی مناسب گیاهچه‌ها در مراحل بعدی زندگی کمک می‌کند. از این رو بررسی شاخص‌های جوانه‌زنی و استقرار گیاهچه در محیط و یافتن شرایط مناسب‌تر برای بهبود این شاخص‌ها می‌تواند تأثیر مستقیم در کشت موفق‌تر گیاهان داشته باشد. یکی از روش‌های مورد استفاده در این زمینه استفاده از پیش تیمار زیستی است.
مواد و روش‌ها: به‌منظور بررسی تأثیر باکتری‌های محرک رشد و تیمارهای دمایی بر شاخص‌های جوانه‌زنی و رشد گیاهچه گلرنگ، این پژوهش در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در بهار سال 1395 به صورت فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار اجراء گردید. عامل دما در هفت سطح (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 درجه سلسیوس) و عامل باکتریایی (پیش تیمار بذر با سویه‌های مختلف باکتری) در پنج سطح (باسیلوس سابتلایت، سودوموناس فلورسنس سویه 25، سودوموناس فلورسنس سویه CHA0، سودوموناس فلورسنس سویه 2، و بدون تلقیح (شاهد)) عامل‌های آزمایشی بودند.
یافته‌ها: نتایج یافته‌های حاضر حاکی از آنست که دمای 20 درجه سلسیوس سبب بیشترین درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی و بنیه طولی شد. همچنین بذرهای تلقیح یافته با باکتری‌های محرک رشد سودوموناس فلورسنس سویه CHA0 دارای بیشترین درصد جوانه‌زنی (68)، سرعت جوانه‌زنی (49/ 3 بذر در روز) و بنیه طولی (22/6) بودند. طول گیاهچه، وزن خشک و بنیه وزنی از دیگر مؤلفه‌هایی بودند که در دمای 20 و 25 درجه سلسیوس سویه 25 نتایج بهتری را نشان داد. همچنین با افزایش یا کاهش دما از دمای مطلوب شاخص‌های جوانه‌زنی و رشد گیاهچه کاهش یافت. کاربرد باکتری‌های محرک رشد سبب افزایش فعالیت آنزیم‌های آسکوربات پراکسیداز و کاتالاز شده که منجر به کاهش صدمات ناشی از دماهای نامطلوب و بهبود شاخص‌های جوانه‌زنی گردید.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش به منظور تسریع در میزان و سرعت جوانه‌زنی و دیگر مؤلفه‌های جوانه‌زنی بهتر است تلقیح بذر با باکتری‌های محرک رشد سودوموناس فلورسنس سویه CHA0 و سودوموناس فلورسنس سویه 25 و در دامنه دمایی 20 و 25 درجه سلسیوس صورت گیرد.

جنبه‌های نوآوری:
1-جوانه‌زنی بذرهای گلرنگ تیمار شده با باکتری تحت دماهای مختلف دارای خصوصیات رفتاری متفاوتی است.
2- بذرهای تلقیح یافته با باکتری‌های محرک رشد سودوموناس فلورسنس سویه CHA0 دارای شرایط مناسب‌تر جوانه‌زنی بودند.
3- استفاده از دمای ۲5-۲0 سلسیوس برای مولفه‌های جوانه‌زنی بهتر است.

هانیه سعادت، محمد صدقی، رئوف سیدشریفی، سلیم فرزانه،
جلد 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: امروزه، افزایش جمعیت به‌طرز چشمگیری، بار اضافی بر منابع کشاورزی جهانی ایجاد کرده است. در نتیجه، دستیابی به تقاضای جهانی غذا و افزایش درآمد کشاورزان به یک کار چالش برانگیز تبدیل شده است. شوری از مهم‌ترین عوامل زیانبار در نواحی خشک و نیمه‌خشک جهان است که تولید گیاه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. پرایمینگ بذر فناوری است که به واسطه آن بذرها پیش از قرار گرفتن در بستر خود و مواجهه با شرایط اکولوژیکی محیط، به لحاظ فیزیولوژیک و بیوشیمیایی آمادگی جوانه‌زنی را به‌دست می‌آورند. این پژوهش با هدف بررسی کارایی تاثیر کیتوزان بر شاخص‌های جوانه‌زنی لوبیا تحت تنش شوری اجرا گردید.
مواد و روش‌ها: این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار به‌صورت ردیفی (کشت لوله‌ای یا ساندویچی) بین کاغذ صافی در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1400 انجام شد. تیمارها شامل چهار سطح شوری (صفر، 50، 100 و 150 میلی‌مولار) و چهار سطح کیتوزان (صفر، 25/0، 50/0 و 75/0 درصد وزنی- حجمی) که همه در اسید استیک یک درصد حل شده بودند. صفات مورد ارزیابی شامل ضریب جوانهزنی، ضریب آلومتری، سرعت جوانه‌زنی روزانه، میانگین جوانه‌زنی روزانه، شاخص طولی و وزنی بنیه بذر، طول ریشه‌چه، ساقه‌چه، وزن تر و خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه و وزن خشک باقیمانده بذر بود. تجزیه داده­ها با استفاده از نرم‌افزار آماری  SAS نسخه 2/9 و مقایسه میانگین‌ها به روش دانکن در سطح احتمال 5 درصد انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تنش شوری موجب کاهش ضریب آلومتری، شاخص طولی بنیه گیاهچه، طول ریشه‌چه و گیاهچه و وزن تر و خشک ریشه‌چه و باعث افزایش سرعت جوانه‌زنی روزانه و وزن خشک باقیمانده گردید. پیش تیمار بذر با کیتوزان سبب افزایش ضریب آلومتری، شاخص طولی بنیه گیاهچه، طول ریشه‌چه و گیاهچه، و وزن تر و خشک ریشه‌چه شد. البته، مقایسه میـانگین‌هـا نشـان دهنده آن بود که بین سطوح کیتوزان اخـتلاف معنـی‌داری وجود داشت، به‌ نحوی‌که بـیش‌تـرین مقدار صفات از کاربرد کیتـوزان 75/0 درصـد و کـم‌تـرین آن از عـدم کـاربرد کیتوزان حاصل گردید. شاخص طولی بنیه بذر، طول گیاهچه و وزن خشک ریشه‌چه در پیش تیمار با کیتوزان 75/0 درصد به ترتیب در حدود 31، 26 و 27 درصد نسبت به شاهد (پرایمینگ با آب مقطر) بیشتر بودند. بیش‌ترین ضریب آلومتری در پرایمینگ با کیتوزان 50/0 درصد مشاهد شد. مقایسه میـانگین تیمارها در مورد تنش شوری بیش‌ترین و کم‌ترین مقدار صفات به ترتیب از کاربرد سطوح شوری صفر و 150 میلی مولار به‌دست آمد. همچنین، با افزایش شوری، کیتوزان سبب افزایش ضریب جوانهزنی، شاخص وزنی گیاهچه، طول ساقه‌چه و وزن تر و خشک ساقه‌چه شد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد که در بین تیمارهای مورد مطالعه، تیمار بذر با کیتوزان 75/0 درصد مؤثرترین روش برای بهبود جوانه‌زنی بذر لوبیا محسوب می‌شود و می‌تواند اثرات مضر تنش شوری را بر برخی صفات در گیاهچه کاهش داده و رشد گیاهچه را بهبود بخشد. هم‌چنین، پیش تیمار بذر با آب مقطر روشی آسان، کم هزینه و مؤثر برای افزایش شاخص‌های جوانه‌زنی و رشد گیاهچه لوبیا می‌باشد و کشاورزان برای جوانه‌زنی سریع و رشد بهتر گیاهچه در شرایط تنش شوری می‌توانند از این روش استفاده کنند.

جنبه‌های نوآوری:
1- تأثیر غلظت‌های مختلف کیتوزان بر جوانه‌زنی بذر لوبیا بررسی شد.
2- پرایمینگ با کیتوزان ضریب آلومتری، شاخص طولی بنیه گیاهچه، طول ریشه‌چه و گیاهچه، و وزن تر و خشک ریشه‌چه را افزایش داد.
3- روش مناسب برای کاهش اثرات سوء شوری و افزایش شاخص‌های جوانه‌زنی لوبیا معرفی گردید.

بهمن فاضلی نسب، حمیده خواجه، رامین پیری، زهرا مرادیان،
جلد 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: بالنگو با نام علمی (Lallemantia royleana L.) گیاهی علفی و یکساله از خانواده نعناع در مناطق مختلف کشورهای اروپایی، خاورمیانه و به ویژه ایران است.  گوار با نام علمی Cyamopsis tetragonoloba L. گیاهی از خانواده بقولات است. ویژگی مشترکی بین این دو گیاه صمغ­های هیدروکلوئیدی است که با جذب آب و افزایش گرانروی و یا تشکیل ژل در فاز آبی باعث پایداری برخی امولسیون­های غذایی می­شوند. ایران به دلیل دارا بودن پوشش گیاهی متنوع و غنی، قابلیت تولید انواع بی­شماری از صمغ­های گیاهی را دارا می­باشد و بسیاری از دانه­ها همچون بالنگو و گوار حاوی صمغ­های با ارزشی هستند. با توجه به کاربردهای مهم درمانی و صنعتی دو گیاه گوار و بالنگو  و نیاز به اطلاعات و گزارش­های بیشتر در مورد تعیین بهترین سطح اسید هیومیک و تحمل به تنش شوری این گیاهان، هدف از انجام این پژوهش بررسی تحمل دو گیاه بالنگو و گوار به تنش شوری در مرحله جوانه‌زنی و مراحل ابتدایی رشد دو گیاه و کاربرد اسید هیومیک بود. 
مواد و روش­ها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل در سال 1400  انجام گردید. در این آزمایش تنش شوری با استفاده از کلرید سدیم در سطوح شاهد (عدم شوری)، 70، 140، 210 میلی‌مولار و اسید هیومیک با سطوح (0، 40، 80 و 120 میلی‌گرم بر لیتر) مورد بررسی قرار گرفت.  به هر پتری که حاوی 25 بذر بود، محلول اسیدهیومیک در سطوح مختلف شوری اضافه شد.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که تنش شوری موجب کاهش درصد جوانه­زنی، طول ریشه­چه، طول ساقه­چه، طول گیاهچه و وزن خشک گیاهچه گوار شد. در این گیاه، با افزایش سطح تنش شوری به 210 میلی‌مولار، 34/35 درصد جوانه­زنی نسبت به شاهد کاهش یافت و با افزایش شدت تنش از سطح 140 میلی‌مولار، کاهش معنی­داری در درصد جوانه­زنی مشاهده شد. بیش­ترین طول ساقه­چه بالنگو در تیمارهای شوری 70 میلی‌مولار و سطح کودی 40 میلی‌گرم بر لیتر و بیش‌ترین طول ریشه­چه در گیاه بالنگو از تیمار 40 میلی‌گرم بر لیتر اسید هیومیک در سطح تنش شوری 70 میلی‌مولار بدست آمد. هم­چنین نتایج نشان داد که بیش­ترین طول ریشه­چه (46/1 سانتی‌­متر)  در گیاه گوار به ترتیب مربوط به پیش­تیمار اسید هیومیک در شرایط شوری 70 و 140 میلی‌مولار در سطوح کودی 40 و 80 میلی‌گرم بر لیتر بود.
نتیجه­ گیری: به طور کلی می­توان اظهار داشت شاخص‌های جوانه­زنی کاهش محسوسی در شرایط تنش داشتند و این امر مبین آن است که اسید هیومیک به‌عنوان یک پیش‌تیمار مناسب می‌تواند شاخص‌های رشدی گیاهچه گیاهان بالنگو و گوار را در شرایط تنش و بدون تنش بهبود دهد. با کاربرد اسید هیومیک در همه سطوح شوری به جز 210 میلی­مولار شاخص­های جوانه­زنی در دو گیاه مذکور  در وضعیت مطلوبی قرار داشتند.

جنبه ­های نوآوری:
1- آستانه تحمل به تنش شوری در دو گیاه گوار و بالنگو بررسی شد.
2- کود اسید هیومیک در این تحقیق باعث تعدیل اثرات مخرب تنش شوری در دو گیاه گوار و بالنگو شد.

مرضیه بشارتی‌فر، غلامرضا خواجویی نژاد، عنایت الله توحیدی نژاد، جلال قنبری،
جلد 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده

چکیده مبسوط

مقدمه: در گیاهانی مانند زرین گیاه که دارای خواب بذر هستند، بطور عمده اعمال تیمارهای فیزیکی، شیمیایی و هورمونی مختلف منجر به بهبود جوانه‌زنی می‌شود. با این وجود، برهم‌کنش دما، پیش‌تیمار با اسید سولفوریک و تیمار با اسید ‌جیبرلیک و میکوریزا بر جوانه‌زنی زرین گیاه بررسی نشده است. بنابراین این آزمایش به منظور مطالعه اثر پیش‌تیمار بذر در بهبود شاخص‌های جوانه‌زنی بذر زرین گیاه در شرایط آزمایشگاهی انجام شد.
مواد و روش‌ها: تیمار‌های مورد بررسی در این آزمایش شامل (1) پیش‌تیمار پوسته بذر با اسید سولفوریک‌ (97-95 درصد، به مدت 10 دقیقه) و عدم پیش‌تیمار (آب مقطر)؛ (2) تیمارهای مختلف شامل غلظت‌های صفر، 250 و 500 میلی‌گرم در لیتر اسید جیبرلیک یا تلقیح با سوسپانسیون میکوریزا در قالب دو آزمایش جداگانه‌؛ و (3) دو تیمار دمایی دمای اتاق و یخچال (حدود 4 درجه سلسیوس) بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد و شاخص‌های مختلف جوانه‌زنی و رشد اولیه گیاهچه مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: کاربرد اسید جیبرلیک در دمای اتاق منجر به افزایش معنی‌دار درصد و سرعت جوانه‌زنی شد در حالی‌که در دمای 4 درجه سلسیوس تفاوت معنی‌داری بین سطوح مختلف اسید جیبرلیک با شاهد مشاهده نشد. به همین ترتیب، کاربرد غلظت 250 میلی‌گرم در لیتر اسید جیبرلیک طول و بنیه گیاهچه را در دمای اتاق بهبود بخشید. در حالی‌که پیش‌تیمار با اسید سولفوریک در مقایسه با عدم پیش‌تیمار شاخص‌های جوانه‌زنی و رشد اولیه گیاهچه را به طور معنی‌درای کاهش داد، تلقیح با سوسپانسیون میکوریزا در هر دو شرایط با بهبود جوانه‌زنی، کاهش ناشی از پیش‌تیمار با اسید سولفوریک را جبران نمود. به طور مشابه، در حالی‌که بیشترین طول گیاهچه و شاخص بنیه گیاهچه از تیمار با میکوریزا در دمای اتاق در شرایط عدم پیش‌تیمار با اسید سولفوریک حاصل شد، در دمای 4 درجه سلسیوس نیز تلقیح با میکوریزا میزان افت طول گیاهچه و شاخص بنیه گیاهچه ناشی از کاربرد اسید سولفوریک را به طور معنی‎‌داری کاهش داد.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌ها، به نظر می‌رسد کاربرد غلظت 250 میلی‌گرم در لیتر اسید جیبرلیک در دمای اتاق جهت بهبود روند جوانه‌زنی زرین گیاه می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. همچنین با توجه به نتایج حاصله، تیمار با میکوریزا در شرایط عدم پیش‌تیمار با اسید سولفوریک در دمای اتاق می‌تواند به‌عنوان شرایط بهینه جهت بهبود جوانه‌زنی زرین گیاه قابل توصیه باشد.

جنبه‌های نوآوری:
1- برهم‌کنش پیش‌تیمار شیمیایی با تیمارهای زیستی و هورمونی بر جوانه‌زنی زرین گیاه بررسی شد.
2-کاربرد اسید جیبرلیک در دمای اتاق جوانه‌زنی را نسبت به شاهد بهبود داد در حالی‌که در 4 درجه سلسیوس اثری بر جوانه‌زنی نداشت.
3- کاربرد مایکوریزا افت جوانه‌زنی حاصل از پیش‌تیمار با اسید سولفوریک را کاهش داده و منجر به حداکثر جوانه‌زنی و رشد گیاهچه شد.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهشهای بذر ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Seed Research

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.