سپیده فکری کهن، رضا مستوفی زاده قلمفرسا،
جلد 8، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
فکری کهن س و مستوفیزاده قلمفرسا ر (1398) مدیریت تلفیقی بیماریهای ناشی از قارچهای گندمیانزی. دانش بیماریشناسی گیاهی 8(2):69-58. DOI: 10.2982/PPS.8.2.58
گندم یکی از مهمترین گیاهان زراعی است که به طور گسترده در ایران و جهان برای غذای انسان و دام کشت میشود. این محصول توسط عوامل مختلفی از جمله قارچها مورد حمله قرار میگیرد. قارچهای گندمیانزی بیمارگران مهمی هستند که در گندم پوسیدگی ریشه و طوقه، لکه برگی و نقطه سیاه ایجاد میکنند. روشهایی با کارایی زیاد و ایمن برای انسان و محیط زیست برای مبارزه با آنها به کار گرفته شده است. از آنجا که فعالیت این قارچها به عواملی مانند دما، اسیدیته، رطوبت و مواد غذایی موجود در خاک بستگی دارد، انجام درست عملیات زراعی قبل از کاشت و آبیاری و کوددهی مناسب، در مهار این عوامل بسیار مؤثر خواهد بود. از طرف دیگر انواعی از گونههای Trichoderma و قارچریشههای آربوسکولی و برخی باکتریها به روشهایی مانند تولید بیوفیلم، افزایش رشد گیاه و تولید آنزیم بیماری را مهار میکنند. به طور کلی مبارزه تلفیقی با استفاده از چند روش به طور همزمان بهترین نتیجه را میدهد.
سعید تابعین، سید علی اکبر بهجت نیا،
جلد 8، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
تابعین س و بهجتنیا س ع ا (1398) برهمکنشهای درونسلولی جمینیویروسها در گیاهان میزبان. دانش بیماریشناسی گیاهی 8(2):101-86. DOI: 10.2982/PPS.8.2.86
جمینیویروسها دارای ژنومِ دیانا تکلای حلقوی کوچک با ظرفیت بیان پروتیین محدود هستند. ژنوم این گروه از ویروسها با بیان چهار تا هفت پروتیین و از طریق ایجاد تغییر در فرآیندها و مسیرهای زیستی مختلف در سلول باعث ایجاد آلودگی میشوند. از جمله تغییرات به وجود آمده به هنگام آلودگی توسط جمینیویروسها میتوان به تحریک و تغییر چرخه سلولهای آلوده برای ورود به فاز تکثیری به منظور حمایت از القای همانندسازی دیانا ویروسی اشاره نمود. جمینیویروسها به منظور تغییر یا متوقف کردن واکنشهای دفاعی میزبان و مسیرهای پیامرسانی هورمونها، الگوی بیان ژنهای میزبان را تغییر میدهند، از مسیرهای مرگ سلولی ممانعت به عمل میآورند، رفتوآمد مولکولهای بزرگ را تغییر داده و در مسیرهای پیامرسانی سلول و اصلاح پروتیینها مداخله میکنند. علاوهبراین، جمینیویروسها چندین سرکوبگر خاموشی ژن را بیان میکنند که نحوه تولید آراناهای کوچک مداخلهگر، متیلاسیون دیانا گیاه و مسیرهای میکرو آرانا را تغییر میدهند و به همین دلیل در اغلب موارد سبب نمو غیر عادی گیاه میشوند. در این مقاله علاوه بر معرفی جمینیویروسها، به نقش هر کدام از پروتیینهای بیان شده توسط ژنوم آنها و نیز برهمکنش این پروتیینها با مسیرها و فرآیندهای مختلف سلول میزبان جهت ایجاد یک آلودگی پایدار، پرداخته میشود.
نوراله حسن پور، دکتر مهدی ارزنلو،
جلد 8، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
حسنپور ن و ارزنلو م (1398) بیماری سرخشکیدگی زبانگنجشک. دانش بیماریشناسی گیاهی 8(2): 76-70.
DOI:10.2982/PPS.8.2.70
درخت زبان گنجشک نماد مهمی از فضای سبز شهری در دنیا هست که از چوب آن در ساخت لوازم خانگی و ورزشی نیز استفاده میشود. بیماری سرخشکیدگی زبان گنجشک، ناشی از قارچ Hymenoscyphus fraxineus در اکثر کشورهای اروپایی در پهنههای جنگلی و فضای سبز شایع شده است. این بیماری برای اولین بار در اوایل سال 1990 در کشورهای لهستان و لیتوانی مشاهده گردید. پراکنش جغرافیایی عامل بیماری در دو دهه اخیر وسیعتر شده و به عنوان یک تهدید جدی برای زبان گنجشک به حساب میآید. آلودگی اولیه توسط آسکوسپورهای آزاد شده از آپوتسیومهای تشکیل شده روی برگهای ریخته شده از سال قبل به وجود میآید. مدیریت بیماری با روشهای پیشگیری و قرنطینه، اقدامات بهداشتی، شناسایی و کشت رقمهای مقاوم و استفاده از سمهای شیمیایی عملی است. این بیماری تاکنون از ایران گزارش نشده است، با این وجود احتمال ورود بیماری به کشور در آینده دور از ذهن نیست، لذا در این مقاله جنبههای مختلف بیماری شامل نشانهها، زیستشناسی بیمارگر و روشهای مدیریت آن شرح داده شدهاند.
سید رضا فانی، محمد مرادی، منصوره میرابوالفتحی،
جلد 8، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
فانی س ر، مرادی م و میرابوالفتحی م (1398) مروری بر بیماری انگومک پسته. دانش بیماریشناسی گیاهی 8(2):30-16. DOI: 10.2982/PPS.8.2.16
پسته ارزشمندترین محصول باغی صادراتی ایران است. پوسیدگی طوقه و ریشه ناشی از گونههای Phytophthora مهمترین بیماری پسته است که سالیانه منجر به نابودی تعداد قابل توجهی درختان بارور و نابارور میگردد. عامل بیماری از تمامی استانهای پستهخیز گزارش شده است. عامل بیماری خاکزاد است و با اسپورانژیوم یا زئوسپورانژیومهای رها شده از آن به کمک آب پخش شده و درختان سالم را به بیماری مبتلا می کند. حساسیت طوقه درختان پسته به فیتوفتورا و آبیاری به شیوه غرقابی در اغلب باغات از عوامل کلیدی توسعه بیماری است. سوختگی سرشاخه در اوایل بهار، سبزخشکی برگها در طول فصل رشد، خروج صمغ از ناحیه طوقه و پوسیدگی ریشه از جمله نشانههای بیماری است. مدیریت تلفیقی بیماری با احداث باغ در زمینهای غیرآلوده، استفاده از رقمهای مقاوم یا متحمل، استفاده از نهالهای سالم، اصلاح روش آبیاری و پرهیز از تماس مستقیم آب با طوقه، جداسازی کرتهای آلوده از سالم، استفاده از قارچکش مناسب و مهار زیستی بر پایه گونه های Trichoderma و Bacillus است.
فریبا قادری،
جلد 8، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
قادری ف (1398) وقوع بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه سیاهدانه در جنوب غربی ایران. دانش بیماریشناسی گیاهی 8(2):8-1. DOI: 10.2982/PPS.8.2.1
مقدمه: سیاهدانه گیاهی دولپهای، علفی، یکساله و متعلق به تیره آلاله است که از خواص دارویی بالایی برخوردار است. بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه این گیاه از بیشتر کشورهای جهان گزارش شده است. این پژوهش به منظور بررسی وقوع این بیماری و شناسایی عاملهای آن در جنوبغربی ایران انجام شد. مواد و روشها: مزرعه ها سیاهدانه در استان کهگیلویه و بویراحمد، جنوب غربی ایران، بازدید شد و بوته های دچار پوسیدگی طوقه و ریشه نمونهبرداری شدند. بافتهای بیمار طوقه و ریشه بعد از شستشو با آب و خشک کردن روی محیط کشت نیمه انتخابی آرد ذرت-آگار قرار داده شدند. هفده جدایه شبهقارچ از بافتهای پوسیده طوقه و ریشه سیاهدانه جداسازی گردیدند. آزمون بیماریزایی این جدایهها روی گیاهچههای سه هفتهای رقم بافت سیاهدانه تحت شرایط گلخانه انجام شد. یافته ها: مطالعه خصوصیات ریختشناسی جدایههای بدست آمده نشان داد که 11 جدایه Pythium aphanidermatum و شش جدایه Phytophthora drechsleri هستند. هر دو این شبه قارچها روی رقم بافت سیاهدانه بیماریزا بودند. نتیجه گیری: بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه در مزرعه های سیاهدانه در جنوب غربی ایران وجود دارد. عوامل این بیماری در این منطقه Pythium aphanidermatum و Phytophthora drechsleri هستند. رقم زراعی بافت سیاهدانه به این بیمارگرها حساس است.
وحیده رفیعی، ضیاءالدین بنی هاشمی،
جلد 8، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
رفیعی و و بنی هاشمی ض (1398) قارچهای مناطق کویری استان یزد. دانش بیماریشناسی گیاهی 8(2): 121-110. DOI: 10.2982/PPS.8.2.110.
مقدمه: قارچهایی که قادر به رشد در دمای بالاتر از 40 درجه سلسیوس هستند به عنوان قارچهای گرمادوست شناخته میشوند. پژوهشای روی قارچهای مناطق بیابانی ایران تاکنون صورت نگرفته است، بنابراین پژوهش حاضر با هدف جداسازی و شناسایی قارچهای موجود در مناطق کویری استان یزد انجام شد. مواد و روشها: چهار منطقه کویری استان یزد بازدید و از خاک و ریشه گیاهان نمونهبرداری شد. قارچها به روش تهیه رقت از خاک روی محیط کشت عصاره سیبزمینی-آگار جداسازی شدند. تشخیص جنس و گونههای قارچها بر اساس کلیدهای معتبر شناسایی موجود صورت گرفت. یافتهها: هیجده قارچ از هشت جنس Aspergillus ، Penicillium ، Alternaria ، Ulocladium ، Stemphylium ، Paecilomyces ، Rhizopus و Fusarium در این پژوهش شناسایی شدند. نتیجهگیری: بیشترین فراوانی در خاکهای کویری این استان را گونههای Penicillium و Aspergillus دارند. تمام قارچهای شناسایی شده برای اولین بار از خاکهای کویری ایران گزارش میشوند.
آیدا احمدی زاده اصفهانی، مهدی صدروی، شعله کاظمی،
جلد 8، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
احمدی زاده اصفهانی آ، صدروی م و کاظمی ش (1398) تاثیر نانوکیتوزان بر بیماری سوختگی زودهنگام گوجهفرنگی. دانش بیماریشناسی گیاهی 8(2):109-102. DOI: 10.2982/PPS.8.2.102
مقدمه: سوختگی زودهنگام ناشی از گونه های Alternaria یکی از بیماریهای مهم گوجه فرنگی در جهان است. این بیماری از بیشتر مناطق ایران با آلودگی تا 90 درصد گزارش شده است. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر نانوکیتوزان بر شدت بیماری برای استفاده از آن به عنوان جایگزین قارچکش شیمیایی کلروتالونیل انجام شد. مواد و روشها: مزرعه ها و گلخانه های تولید گوجه فرنگی استان فارس، در جنوب ایران، بازدید و از بوته های بیمار نمونه برداری شد. بیمارگرها از بافتهای بیمار جداسازی، خالصسازی وبا مطالعه خصوصیات ریختشناسی شناسایی گردیدند. تاثیر نانوکیتوزان در سه غلظت سه، پنج و هفت گرم بر لیتر قبل و بعد از تلقیح دو بیمارگر و قارچکش کلروتالونیل بر شاخصهای شدت بیماری در رقمهای Sunseed و 16، در شرایط گلخانه در قالب طرح آزمایشی فاکتوریل با طرح آماری کاملاً تصادفی با چهار تکرار برای هر تیمار آزمایش شدند.
داده های حاصله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و میانگینها مقایسه شدند. یافته ها: بیمارگرها A. solani و A. alternata شناخته شدند. نتیجه آزمایش گلخانه ای نشان داد که قدرت بیماریزایی A. solani بیشتر از A. alternata است، رقم 16 مقاومت نسبی بیشتری به بیماری دارد و نانوکیتوزان در 5 و 7 میلیگرم در لیتر قبل از تلقیح بیمارگرها و در غلظت 7 میلیگرم بعد از تلقیح بیمارگرها شاخصهای شدت بیماری را به طور معنی داری بیشتر از سایر تیمارها کاهش میدهد. نتیجه گیری: نانوکیتوزان میتواند به عنوان یک قارچکش زیستی جایگزین مناسب قارچکش شیمیایی کلروتالونیل برای مدیریت بیماری باشد.
رسول رضائی،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
رضائی ر (1398) اثر هشت اسانس گیاهی بر بیماری شانکر باکتریایی مرکبات. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1): 39-30. DOI: 10.2982/PPS.9.1.30.
مقدمه: شانکر باکتریایی مرکبات، ناشی از باکتری Xanthomonas citri subsp. citri یک بیماری مهم اقتصادی در بسیاری از کشورهای نواحی گرمسیری و نیمهگرمسیری به شمار میآید. چندین پاتوتیپ از بیمارگر توصیف شده است که بر اساس منشاء جغرفیایی، دامنه میزبانی و همچنین برخی ویژگیهای ژنوتیپی متمایز شدهاند. این بیماری در ایران بسیار شایع است و تهدید جدی برای درختان لیموترش(Citrus aurantifolia) به شمار میآید، بنابراین مدیریت بیماری در مناطق کشت مرکبات، که بیماری مستقر شده، ضروری است. یکی از اقدامهای مدیریتی بیماری استفاده از سمهای مسی است، ولی استفاده طولانی مدت از این سمها منجر به ظهور سویههای مقاوم میگردد. امروزه استفاده از اسانسها و عصارههای گیاهی با فعالیت ضدمیکروبی به عنوان یک روش سازگار با محیطزیست برای مدیریت بیماریهای گیاهی اهمیت ویژهای پیدا کرده است. اخیرا پژوهشهای بسیاری در زمینه اسانسهای گیاهی حاوی ترکیبات ضدمیکروبی متمرکز شده است. مواد و روشها: در این پژوهش اثر ضدباکتریایی اسانسهای گیاهان بومادران (Achillea millefolium)، زنجبیل (Zingiber offcinale)، بابونه (Anthemis tinctoria)، رازیانه (Foeniculum vulgare)، مریمگلی(Salvia officinalis)، گون (Astaraglus gossypinus)، مرزه (Satureja hortensis) و هل (Elettaria cardamomum) علیه دو پاتوتیپ باکتری عامل بیماری در شرایط آزمایشگاه و گلخانه مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتهها: همه اسانسهای مورد استفاده تأثیر ممانعتکنندگی از رشد باکتری را داشتند. همچنین اسانس گیاهان زنجبیل و هل به خوبی از رشد دو پاتوتیپ باکتری به ویژه پاتوتیپ A* جلوگیری کردند و سایر اسانسها تأثیر متوسط تا ضعیف داشتند. نتیجهگیری: اسانسهای این هشت گیاه، مخصوصا زنجبیل و هل ، پتانسیل خوبی برای مدیریت بیماری شانکر باکتریایی مرکبات دارا میباشند.
سعیده احمدی فر، سید محسن حسینی، ابراهیم محمدی گل تپه، اکبر جاهدی،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
احمدی فر س، حسینی س م، محمدی گل تپه ا، جاهدی ا (1398) روش بهینه تولید زیست توده میسلیومی Ganoderma lucidum در ملاس نیشکر. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1): 14-1DOI: 10.2982/PPS.9.1.1.
مقدمه: قارچ دارویی Ganoderma lucidum به عنوان یکی از موثرترین محصولهای طب سنتی در شرق آسیا شناخته شده است. بدنه بازیدیوکارپ، میسلیوم و اسپور این قارچ حاوی حدود 400 ترکیب مختلف زیست فعال به همراه پلی ساکاریدها، پپتیدوگلیکانها و تریترپنها، به عنوان گروههای موثر با ارزش دارویی میباشند. برای تولید مقیاس بزرگی از زیست توده این قارچ حاوی پل یساکاریدهای ضد تومور و سرطان، کشت غوطه ور آن یکی از موثقترین فنآوریها است. با توجه به اینکه رشد میسلیوم قارچ با عوامل محیطی مختلف مانند pH، دما و مواد مغذی در دسترس آن ارتباط دارد، هدف از این پژوهش تعیین تاثیر pH، دما، غلظتهای مختلف منبع کربن و نیتروژن بر رشد زیست توده قارچ در محیط ملاس نیشکر بود. مواد و روشها: بخش اول پژوهش به شناسایی ریختی و مولکولی جدایه ایرانی G. lucidum اختصاص داده شد. سپس تاثیر منبعهای کربن آرابینوز، مالتوز، سلولاز و زایلوز با غلظتهای 0/1، 0/2 و 0/3 درصد، منبعهای نیتروژن عصاره مخمر، MgSo4.7H2O، پپتون وK2Hpo4 با غلظتهای 0/2، 0/3 و 0/4 درصد، اثر pH 4، 4/5، 5، 5/5، دماهای 25، 28 و 32 درجه سلسیوس و تعداد 2 ، 3 یا 4 قرص به قطر mm25 زادمایه، بر تولید زیست توده میسلیومی G. lucidum در ملاس نیشکر، در آزمایشهای در قالب طرح آماری کاملا تصادفی با چهار تکرار برای هر تیمار در شرایط آزمایشگاهی مطالعه شدند. یافته ها: مقایسه میانگین وزن خشک میسلیوم تولیدی در تیمارهای مختلف این آزمایش نشان داد که بین تیمارهای مختلف در سطح احتمال 5درصد اختلاف معنی داری وجود دارد. بیشترین توده میسلیومی قارچ با منبع نیتروژن پپتون با غلظت 3/0درصد، منبع کربن مالتوز با غلظت 2/0درصد ، pH=5 ، دمای 28 درجه سلسیوس و افزودن 3 قرص به قطر 5mm2 زادمایه قارچ در محیط مایع ملاس نیشکر بدست آمد. نتیجه گیری: ملاس نیشکر میتواند به عنوان یک محیط ارزان و مقرون به صرفه برای تولید زیست توده G. lucodum مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهش برای نخستین بار نشان داد، که میتوان با افزودن پپتون با غلظت 0/3 درصد ، مالتوز با غلظت 0/2 درصد، به ملاس نیشکر، با 3 قرص به قطر 5mm2 زادمایه، در pH=5 و دمای 28 درجه سلسیوس بیشترین زیست توده این قارچ دارویی را تولید کرد.
ناصر بیک زاده، حمید افضلی،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
بیکزاده ن، افضلی ح (1398) اثر شش اسانس گیاهی بر کپک خاکستری توت فرنگی. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1): 140-129. DOI: 10.2982/PPS.9.1.129.
مقدمه: کپک خاکستری که عامل آن Botrytis cinerea است، مهمترین بیماری پس از برداشت میوه توتفرنگی است. استفاده از قارچکشهای شیمیایی میتواند تاثیر سویی بر سلامت مصرف کنندگان داشته باشد، بنابراین کاربرد اسانسهای گیاهی برای مدیریت بیماری مورد توجه قرار گرفته است. اثر شش اسانس گیاهی بر بیمارگر و آلودگی میوه های توت فرنگی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند، تا اسانس مناسب برای مبارزه با بیماری شناسایی شود. مواد و روشها: بیمارگر از میوه های توت فرنگی آلوده در شمال شرق ایران، جداسازی و شناسایی شد. اثر بازدارندگی غلظتهای مختلف اسانسهای نعناع فلفلی، مرزه، زیره سیاه، زیره سبز، اکالیپتوس و آویشن از رشد میسیلیوم و جوانهزنی هاگ بیمارگر به روش مخلوط کردن آنها با محیط کشت آزمایش شدند. سپس تاثیر این اسانسها در فازهای مایع و بخار، بر میزان آلودگی میوه های توتفرنگی آزمایش شدند. دادههای این آزمایشها بعد از نرمالسازی با نرم افزار MSTAT-C، تجزیه واریانس شده و میانگینها با آزمون دانکن مقایسه شدند. یافتهها: اسانسهای زیره سیاه و اکالیپتوس بیشترین تاثیر در بازدارندگی از رشد میسیلیوم بیمارگر داشتند. اسانسهای زیره سیاه، زیره سبز، مرزه، آویشن و نعناع فلفلی بیشترین تاثیر در بازدارندگی از جوانهزنی هاگ بیمارگر داشتند اسانسهای زیره سیاه، زیره سبز، مرزه، آویشن و نعناع فلفلی در فاز بخار، اسانسهای زیره سیاه و اکالیپتوس در فاز مایع، بیشتر از آلودگی میوه جلوگیری کردند. نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد که همه این اسانسها به طور معنی داری میتوانند از رشد میسلیوم و جوانه زنی هاگ بیمارگر و آلودگی میوه های توت فرنگی جلوگیری کنند، ولی تاثیر اسانس زیره سیاه در بیشتر موارد بهتر از سایرین است. بنابراین از آن میتوان به عنوان جایگزین قارچکشها روی میوه توتفرنگی استفاده کرد.
نادیا مشرف، سعید تابعین، سید علی اکبر بهجت نیا، آتنا صافی،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
مشرف ن، تابعین س، بهجتنیا س ا ا، صافی ا (1398) نقش بتاستلایتها در برهمکنش ویروسها با گیاهان. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1): 78-90. DOI: 10.2982/PPS.9.1.78.
بتاستلایتها به عنوان دیانایهای کوچک حلقوی وابسته به بگوموویروسها، عواملی چندکاره هستند که علاوه بر القای علایم بیماری و سرکوب مسیرهای خاموشی آرانای، با طیف وسیعی از عوامل و مسیرهای سلولی برهمکنش میدهند. بتاستلایتها از سازمان ژنومی محافظتشدهای برخوردارند و یک چارچوب خوانش فعال βC1روی رشته مکمل ژنوم خود دارند. با وجود ناحیه حفاظتشده و ناحیه غنی از آدنین در ژنوم بتاستلایتها، تنها پروتیین کدشده توسط بتاستلایت است که میتواند بر چرخه بگوموویروس کمکی خود اثرگذار باشد. اندازه کوچک، داشتن توالی پیشبر قوی و امکان جایگزین کردن توالی ژنهای خارجی با توالی ژن رمزگذاریکننده βC1، باعث شده است که بتاستلایتها به عنوان ابزاری مناسب در مطالعات تعیین عملکرد ژنها، بیان ژنها و تراریختسازی مورد استفاده قرار بگیرند. افزایش دانش ما در مورد چگونگی برهمکنشهای چندگانه بتاستلایت/بگوموویروس و گیاه میزبان میتواند منجر به توسعه و پیشرفت شیوههای مدیریت خسارت ناشی از این گروه از بیمارگرها شود.
موسی نجفی نیا، مهدی آزادوار،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
نجفی نیا م، آزادوار م (1398) مروری بر روشهای مدیریت پایدار بیمارگرهای گیاهی خاکبرد. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1): 77-68. DOI: 10.2982/PPS.9.1.68.
بیماریهای گیاهی نقش محدودکننده مهمی در تولید محصولات کشاورزی دارند و مهار آنها با استفاده از آفتکشها، نگرانیهای جدی در مورد ایمنی مواد غذایی و سلامت محیط زیست به وجود میآورد و ضرورت استفاده از سایر روشهای مدیریت پایدار بیماریها را دوچندان میسازد. بسیاری از بیمارگرهای گیاهی ممکن است آلودگی را روی قسمتهای هوایی گیاهان ایجاد کنند اما بخشی از چرخه زندگی خود را در خاک طی نموده و بقای خود را حفظ نمایند. در اینگونه موارد، بخشی از چرخه زندگی بیمارگر گیاهی که در خاک است ممکن است بسیار مهم باشد، حتی اگر ریشهها را آلوده نکند. تک کشتهای پیاپی و یا کاشت گونههای گیاهی مشابه با هم در زمین زراعی ثابت، احتمال شیوع بیماری را افزایش میدهد. عملیات مختلف زراعی ازجمله استفاده از گیاهان پوششی، تناوب زراعی، کاربرد کمپوست، تقویت مواد آلی خاک، استفاده از بذر و مواد تکثیری سالم و گواهی شده، کشت رقمهای مقاوم، استفاده از قارچهای میکوریز، خاکورزی مناسب و آفتابدهی خاک بهعنوان گزینههای مناسب مدیریت پایدار بیماریهای ناشی از بیمارگرهای خاکبرد و حفظ کیفیت و سلامت خاک محسوب میشوند.
زینب ذوالفقاری، عیدی بازگیر، آرزو نقوی،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
ذوالفقاری ز، بازگیر ع، نقوی ا (1398) معرفی پنج گونه نماتد انگل گیاهی از درختان جنگلی زالزالک غرب ایران. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1):29-15. DOI: 10.2982/PPS.9.1.15
خانواده Hoplolaimidae از بزرگترین و از نظر اقتصادی یکی از مهمترین خانوادههای راسته/ فوق بالاخانواده Tylenchida / Tylenchomorpha محسوب میگردد. اعضای این خانواده در همه نقاط دنیا پراکنده بوده و در انواع اقلیمها و شرایط آب و هوایی یافت میشوند. بعضی گونههای این خانواده انگل جدی گیاه بوده و با حمله به آنها باعث کاهش قابل توجه محصول در آنها میشوند. مواد و روشها: طی سالهای 1398-1396، تعداد 70 نمونه خاک از فراریشه درختان زالزالک جنگلهای شهرستان خرمآباد، جمعآوری و پس از ثبت مشخصات هر نمونه به آزمایشگاه منتقل و در دمای چهار درجه سانتیگراد نگهداری شدند. نماتدها با استفاده از روش سینی استخراج شدند و در مرحله بعد تثبیت و به گلیسرین خالص انتقال یافتند و از آنها اسلایدهای میکروسکوپی دائمی تهیه گردید. سپس ویژگیهای ریختشناختی و ریختسنجی نماتدها توسط میکروسکوپ نوری مجهز به دوربین Dino Capture بررسی شد. پس از انجام ریختسنجی، تشخیص گونهها با استفاده از منابع و کلیدهای معتبر انجام گرفت. یافته ها: پنج گونه نماتد انگل گیاهی متعلق به دو جنس در خانواده Hoplolaimidae شامل Rotylenchus goodeyi، Helicotylenchus canadensis، Helicotylenchus digonicus، H. vulgaris و Helicotylenchus tunisiensis در این پژوهش شناسایی گردیدند. نتیجه گیری: R. goodeyi برای فون نماتدهای ایران جدید است. مشخصات ریختشناسی و ریختسنجی این نماتدها شرح داده شده است.
لیلا ابراهیمی،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
ابراهیمی ل (1398) بیماریهای لکه سیاه سیب و گلابی. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1):67-57. DOI:10.2982/PPS.9.1.57
بیماریهای لکه سیاه سیب و گلابی با عوامل Venturia inaequalis و V. pyrina مهمترین بیماری قارچی این گیاهان به لحاظ اقتصادی هستند. این بیمارگرها به شکل سودوتسیومهای کروی شکل روی بقایای برگهای آلوده زمستان گذرانی میکنند. هر چند در مناطق با زمستانهای معتدل، آنها به صورت میسلیوم یا کنیدیوم در جوانهها و شاخهها نیز باقی میماند. نشانه های بیماری روی برگها به شکل لکههای سیاه رنگ با سطح مخملی میباشد. در آلودگیهای شدید و زودهنگام روی میوهها، بدشکلی و ترکهایی ایجاد میشود. رطوبت و دما از عوامل مهم و تاثیرگذار در شیوع و شدت این بیماری میباشند. بهطوریکه در مناطقی که فصل بهار و اوایل تابستان هوا خنک و مرطوب باشد، خسارت بیماری شدید خواهد بود. نشانه های بیماریها، خصوصیات ریختشناسی بیمارگرها، چرخه بیماریها و روشهای مدیریت بیماریها شامل رقمهای مقاوم، بهداشت باغی، مبارزه زیستی، مبارزه شیمیایی و برنامه پیش آگاهی آنها شرح داده شدهاند.
علی اصغر دهقان، رضا قادری،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
دهقان ع ا، قادری ر (1398) کاربرد جلبکهای دریایی در مدیریت بیماریهای گیاهی. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1): 107-101. DOI: 10.2982/PPS.9.1.101.
جلبکهای دریایی به دلیل دارا بودن مقادیر زیادی از مواد معدنی، اسیدهای آمینه، ویتامینها و تنظیمکنندههای رشد همانند اکسین، سیتوکینین و جیبرلین از مهمترین محرکهای رشد گیاهان محسوب میشوند. استفاده از این محرکها در گیاهان زراعی موجب افزایش ریشهزایی، بهبود عملکرد، افزایش فعالیت فتوسنتزی و مقاومت در برابر بیمارگرها میشود. کاربرد جلبکهای دریایی بر علیه بیماریهای مختلف گیاهی شامل بیماریهای باکتریایی، قارچی، ویروسی و نماتدی و همچنین آفتها به اثبات رسیده است. این جلبکها به صورت پودر مخلوط با خاک، عصاره و یا محلولپاشی برگ برای مبارزه با بیماریهای گیاهی استفاده میشوند. جلبکهای دریایی معمولاً از طریق القای مقاومت در گیاه، خاصیت تعارضی بهواسطه افزایش فعالیت ریزجانداران دیگر و افزایش رشد گیاه، در مدیریت بیمارگرهای گیاهی نقش دارند. به طور کلی، در برنامههای مدیریت تلفیقی بیماریها، جلبکهای دریایی قابلیت کاربرد به عنوان میکربکش، کود زیستی، محرک زیستی و تقویتکننده خاک را دارا هستند.
مسعود لطیفیان، اسماعیل راهخدایی،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
لطیفیان م ، راهخدایی ا (1398) سیستم پیشآگاهی و ردیابی بیماری خشکیدگی خوشه خرما در استان خوزستان. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1): 56-40. DOI: 10.2982/PPS.9.1.40.
مقدمه: بیماری خشکیدگی خوشه از مهمترین عوامل خسارتزای نخل خرما میباشد. هدف از انجام این پژوهش ایجاد سیستم تصمیمگیری در مدیریت بیماری با استفاده از مدلهای آب و هوایی و زمین آماری برای پیشآگاهی و ردیابی بیماری در استان خوزستان بود. مواد و روشها: در مناطق مورد مطالعه استان خوزستان از دادههای 5 ساله شبکه مراقبت نخیلات این استان استفاده گردید. برای برآورد درصد آسیب بیماری از هر روستا یک نخلستان به صورت تصادفی انتخاب و در طول فصل نمونهبرداری انجام شد. یافتهها: یافته ها نشان داد که آسیب بیماری از حدود فروردین ماه آغاز شد و به تدریج با گرم شدن هوا بر شدت آن افزوده شد. مدل رگرسیون برازش شده برای پیشآگاهی در کلیه مناطق در سطح 1 و 5 درصد معنیدار بود. تغییرنمـای پراکنش بیماری خشکیدگی خوشه خرما نشان داد میزان اثر قطعه در این مدل به ترتیب در مناطق آبادان - خرمشهر، شادگان، ماهشهر، اهواز و بهبهان معادل 5/2، 51/0، 15/0، 7/1 و 6/1 بوده و نشان دهنده کم بودن خطای برآورد شدت آسیب بیماری در فواصل کمتر از فاصله نمونهبرداری بود. دامنه تغییر نمای پراکنش به ترتیب معادل 1/4، 9/12، 7/4، 9/1 و 06/11 کیلومتر بود و در فواصل بیشتر از این حد کمترین همبستگی بین داده باقی میماند. آستانه مدل به ترتیب معادل 51/0، 31/0، 37/0، 76/0 و 49/0 بود که نشان دهنده نسبتی از ناحیه مورد مطالعه میباشد که با خطای معادل نوگت یا کمتر از آن بیماری قابلیت ردیابی داشت. نتیجهگیری: یافته ها این پژوهش گامی اساسی در ایجاد سیستم تصمیمگیری در زمینه مدیریت این بیماری در شبکه مراقبت نخیلات است. براساس یافته ها این پژوهش، بیماری خشکیدگی به نحو مناسبی قابل ردیابی، پیشآگاهی و مدیریت قبل از وقوع حداکثر آسیب آن است.
ثریا میرزاپور، مصطفی درویشنیا، عیدی بازگیر، حسین میرزائی نجفقلی،
جلد 9، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
میرزاپور ث، درویشنیا م، بازگیر ع، میرزائی نجفقلی ح (1399) تنوع بیماریزایی جدایه های Didymella rabiei عامل سوختگی نخود در سه استان غربی ایران. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(2): 13-1.
DOI:10.2982/PPS.9.2.1
مقدمه: سوختگی ناشی از Didymella rabiei مهمترین عامل محدودکننده تولید نخود در جهان، از جمله استانهای غربی ایران است. هدف از این پژوهش تعیین تنوع بیماریزایی جدایههای بیمارگر از استانهای غربی ایران (ایلام، لرستان و کرمانشاه) و ارتباط تنوع بیماریزایی با منشا جغرافیایی آنها بود. مواد و روشها: در طول فصل زراعی 97- 96 نمونه هایی از گیاهان آلوده از مزارع نخود استانهای غربی، جمع آوری شده و به آزمایشگاه منتقل گردید. بدین ترتیب صد جدایه خالص از D. rabiei تهیه شد. جدایهها بر اساس محل جمع آوری به 20 گروه تقسیم شدند. از هر گروه، بر اساس خصوصیات مورفولوژیک، یک جدایه به عنوان نماینده جهت انجام آزمایش گلخانهای انتخاب گردید. تنوع بیماریزایی این 20 جدایه روی هشت رقم افتراقی نخود در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی در گلخانه بررسی شد. یافته ها: تجزیۀ واریانس دادههای آزمایش نشان داد که اختلاف معنی داری بین واکنش رقمها به جدایههای مختلف بیمارگر در سطح احتمال یک درصد وجود دارد. جدایه های بیمارگر بر اساس واکنش رقمهای افتراقی، در سه گروه بیماریزای 1 ( کم آزار) ، 2 (پرآزار یا نیمه پرآزار) و 3 (بسیار پرآزار) شناسایی شدند. جدایه های استانهای کرمانشاه و لرستان در گروه 1 و جدایه های استان ایلام در گروههای 1، 2 و 3 قرار گرفتند. بیشترین شدت بیماری در سه جدایه از استان ایلام مشاهده شد. رقم ILC3996 بیشترین مقاومت را نسبت به همه این جدایه ها نشان داد. نتیجه گیری: جدایه های D. rabiei در سه استان غربی ایران در سه گروه بیماریزای 1، 2 و 3 ، کمآزار، نیمه پرآزار و بسیار پرآزار قرار دارند. جدایههای بسیار پرآزار در استان ایلام شناسایی شدند که از آنها میتوان برای برنامه های اصلاحی تولید رقمهای مقاوم نخود به بیماری استفاده نمود. رقم غیرزراعی ILC3996 که نسبت به همه این جدایه ها مقاومت نشان داد، دارای ژنهای مقاومت به این گروههای بیماریزای بیمارگر است.
علی رستمی، مهدی صدروی، رسول رضایی، محمد عبداللهی،
جلد 9، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
رستمی ع، صدروی م، رضائی ر، عبداللهی م (1399) مهار زیستی پوسیدگی فوزاریومی ریشه لوبیا با دو گونه Trichoderma و Pseudomonas fluorescens. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(2):27-14. Doi: 10.2982/PPS.9.2.14
مقدمه: پوسیدگی فوزاریومی ریشه، ناشی ازf. sp. phaseoliFusarium solani ، یکی از بیماریهای مهم لوبیا در جهان است، که خسارت آن تا 85 درصد محصول گزارش شده است. مهار زیستی روشی سالم و سازگار با محیط زیست برای مدیریت این بیماری خاکبرد است. مواد و روشها: مزرعه های لوبیا در استان کهگیلویه و بویراحمد بازدید شدند و از ریشه های پوسیده بوته های بیمار نمونهبرداری شد. دو جدایه بیمارگر از آنها جداسازی، خالصسازی و شناسایی شدند. قدرت بیماریزایی این دو جدایه روی دو رقم درخشان و پاک لوبیا در گلخانه آزمایش شد. قدرت بازدارندگی از رشد پرگنه جدایه پرآزارتر بیمارگر توسط 14 جدایه Trichoderma harzianum ، چهار جدایه Trichoderma virens ، دو جدایه Trichoderma atroviridae و پنج جدایه بومی florescensPseudomonas و CHAOP. florescens در شرایط آزمایشگاهی با توانایی فرا انگلی و تولید مواد پادزیست بررسی شدند. سرانجام تاثیر چهار جدایه برتر T. harzianum یک جدایه T. atroviridae و دو جدایه P. florescens برشدت بیماری در قالب طرح آماری کاملا تصادفی در گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: تمام جدایه های سه گونه Trichoderma توانایی فرا انگلی و از بین بردن ریسه های بیمارگر را داشتند. در آزمایش تولید مواد پادزیستی فرار و نافرار چهار جدایه harzianum T. توانایی بیشتر معنیداری نشان دادند. در آزمایش گلخانه نیز تمام تیمارها باعث کاهش معنی دار شدت بیماری شدند ولی یک جدایه harzianum T. تاثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: بیماری پوسیدگی فوزاریومی ریشه در مزرعه های لوبیا در جنوب غربی ایران هم وجود دارد. جدایه های بومی T. harzianum ، T. virens و T. atroviridae توانایی فرا انگلی بیمارگر را دارند. این قارچها و جدایه های باکتری florescensPseudomonas توانایی بازدارندگی از رشد پرگنه بیمارگر با تولید مواد پادزیستی دارند. جدایه های Trichoderma harzianum و T. atroviridae و . florescens CHAO P
توانایی کاهش شدت بیماری را در شرایط گلخانه دارند.
مهسا سمیعی، مهدی داوری،
جلد 9، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
سمیعی م، داوری م (1399) بیماریهای مهم چمن در ایران. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(2): 128-119. DOI:10.2982/PPS.9.2.119.
چمن مهمترین گیاه تحت کشت در فضای سبز شهرها است،که موجب تعدیل دما، افزایش رطوبت نسبی، لطافت هوا و جذب گرد و غبار میشود. بیماریهای قارچی و شبه قارچی شایعترین بیماریهای چمن در ایران هستند که این گیاه را در تمام مراحل رشد تحت تأثیر قرار میدهند و باعث خشکیدگی و زوال آن میشوند. گونههای Pythium، Fusarium، Microdochium، Rhizoctonia، Bipolaris، Pyricularia و Colletotrichum به عنوان عاملهای گیاهچه میری، پوسیدگی ریشه و طوقه، لکه برگی و آنتراکنوز چمن در ایران شناخته شدهاند. نشانه های این بیماریها، مشخصه های ریختی بیمارگرها و روش مدیریت آنها شرح داده شده است.
فرناز فکرت، رضا قادری،
جلد 9، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
فکرت ف، قادری ر (1399) ارزیابی ساختار جامعه نماتدها به عنوان شاخصی برای سلامت خاک. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(2): 136-129. DOI:10.2982/PPS.9.2.129.
مطالعه ساختار جامعه نماتدها میتواند خاکهای سالم و ناسالم را از نظر تنوع زیستی و شبکه غذایی مشخص کند و این اطلاعات برای مدیریت شبکههای غذایی خاک سودمند است. مطالعه ساختار جامعه نماتدها به عنوان شاخص زیستی سلامت خاک براساس ارزیابی شاخصهای تنوع زیستی، گروههای تغذیه، دینامیک جمعیت، پروفیل شبکه غذایی خاک، زیستتوده و نگاره متابولیک است. کاربردهای عملی مطالعه ساختار جامعه نماتدها در زیستبومهای کشاورزی و طبیعی شرح داده شده است.