97 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
مینا راستگو،
جلد 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
راستگو م. 1397. خصوصیات ویروس خربزهی ارومیه (OuMV). دانش بیماریشناسی گیاهی 7(2): 46-34. DOI :10.2982/PPS.7.2.34
ویروس خربزه ی ارومیه یکی از عوامل بیماری موزاییک خربزه (Cucumis melo L.) در استان آذربایجان غربی و سایر نقاط ایران از جمله استانهای گیلان، فارس و البرز است. این ویروس اولین بار در سال 1978 از روی کدوییان دارای نشانه موزاییک و لکه حلقوی در ارومیه شناسایی شد. از همان ابتدای تحقیق روی این ویروس مشخص شد که ویروس دارای خصوصیات منحصر به فردی است که آن را از سایر ویروسهای آلوده کننده کدوییان متمایز میکند. پیکرههای ویروس تا اندازهای باسیلی شکل هستند و دو انتهای آنها زاویه دار است. ژنوم ویروس به صورت سه قطعه آر. ان.ای تک رشتهای با قطبیت مثبت میباشد که هر کدام یک پروتیین کد میکنند. دامنه میزبانی ویروس در طبیعت بیشتر شامل گیاهان تیره کدوییان و بادمجانیان است. ناقل طبیعی برای ویروس مشخص نشده است. ویروس خربزهی ارومیه همراه با ویروس اپیروس گیلاس و ویروس سی کاساوا در جنس اورمیاویروس (Ourmiavirus) قرار داده شده است.
لاله ابراهیمی، زهرا تنهامعافی، حسین کربلایی خیاوی، قربان دیده باز مغانلو، یحیی آذرمی، رئوف زمانی،
جلد 8، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
ابراهیمی ل، تنهامعافی ز، کربلایی خیاوی ح، دیده باز ق، آذرمی ی و زمانی ر (1398) پراکنش و تراکم جمعیت نماتد سیستی غلات در استان اردبیل. دانش بیماریشناسی گیاهی 8(2): 15-9. DOI: 10.2982/PPS.8.2.9
مقدمه: نماتدهای سیستی، گونه های Heterodera از نماتدهای مهم انگل غلات هستند. نماتدهای سیستی، گونه های Globodera ، نیز از خطرناکترین آفتهای سیبزمینی در جهان هستند. پایش مداوم این نماتدها برای پیشگیری از بروز خسارت آنها ضروری است. این پژوهش برای تعیین پراکنش و تراکم این نماتدها در استان اردبیل در شمال غربی ایران، که در آن سیبزمینی در تناوب با غلات کشت میشود، انجام شد. مواد و روشها: یکصدودو نمونه خاک مزرعه های سیبزمینی حومه شهرهای اردبیل، نیر و نمین در سال اول و 116 نمونه خاک مزرعه هایی که در تناوب با سیبزمینی زیرکشت گندم بودند، در سال دوم جمع آوری شدند. نمونهها به آزمایشگاه منتقل و از نظر وجود نماتدهای سیستی پژوهش شدند. پس از جداسازی سیستها، شناسایی گونه براساس مشخصات مرفولوژی و مرفومتری سیست و لاروها انجام گردید. یافتهها: پژوهش نمونههای جمعآوری شده در هر دو سال نشان دهنده وجود نماتد سیستی غلات در بعضی نمونه ها بود، ولی نماتدهای سیستی سیبزمینی در هیچ یک از نمونهها مشاهد نگردیدند. جمعبندی دادههای ریختشناسی و ریختسنجی سیستهای غلات جداسازی شده و مقایسه آنها با کلیدهای معتبرشناسایی، منجر به تشخیص گونه Heterodera filipjevi گردید. میانگین سیستهای دارای تخم و لارو در خاکهای نمونهبرداری شده در سال اول 76/0 و در سال دوم 11/0 در 100 گرم خاک بود. مزرعه های گندم حومه اردبیل بیشترین و مزرعه های حومه نیر کمترین درصد آلودگی به نماتد سیستی غلات داشتند. نتیجهگیری: یافته های این پژوهش نشان دهنده آلودگی بعضی مزرعه های گندم استان به نماتد H. filipjevi و عدم آلودگی مزرعه های سیب زمینی به نماتدهای سیستی بود.
فریبا قادری،
جلد 8، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
قادری ف (1398) وقوع بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه سیاهدانه در جنوب غربی ایران. دانش بیماریشناسی گیاهی 8(2):8-1. DOI: 10.2982/PPS.8.2.1
مقدمه: سیاهدانه گیاهی دولپهای، علفی، یکساله و متعلق به تیره آلاله است که از خواص دارویی بالایی برخوردار است. بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه این گیاه از بیشتر کشورهای جهان گزارش شده است. این پژوهش به منظور بررسی وقوع این بیماری و شناسایی عاملهای آن در جنوبغربی ایران انجام شد. مواد و روشها: مزرعه ها سیاهدانه در استان کهگیلویه و بویراحمد، جنوب غربی ایران، بازدید شد و بوته های دچار پوسیدگی طوقه و ریشه نمونهبرداری شدند. بافتهای بیمار طوقه و ریشه بعد از شستشو با آب و خشک کردن روی محیط کشت نیمه انتخابی آرد ذرت-آگار قرار داده شدند. هفده جدایه شبهقارچ از بافتهای پوسیده طوقه و ریشه سیاهدانه جداسازی گردیدند. آزمون بیماریزایی این جدایهها روی گیاهچههای سه هفتهای رقم بافت سیاهدانه تحت شرایط گلخانه انجام شد. یافته ها: مطالعه خصوصیات ریختشناسی جدایههای بدست آمده نشان داد که 11 جدایه Pythium aphanidermatum و شش جدایه Phytophthora drechsleri هستند. هر دو این شبه قارچها روی رقم بافت سیاهدانه بیماریزا بودند. نتیجه گیری: بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه در مزرعه های سیاهدانه در جنوب غربی ایران وجود دارد. عوامل این بیماری در این منطقه Pythium aphanidermatum و Phytophthora drechsleri هستند. رقم زراعی بافت سیاهدانه به این بیمارگرها حساس است.
وحیده رفیعی، ضیاءالدین بنی هاشمی،
جلد 8، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
رفیعی و و بنی هاشمی ض (1398) قارچهای مناطق کویری استان یزد. دانش بیماریشناسی گیاهی 8(2): 121-110. DOI: 10.2982/PPS.8.2.110.
مقدمه: قارچهایی که قادر به رشد در دمای بالاتر از 40 درجه سلسیوس هستند به عنوان قارچهای گرمادوست شناخته میشوند. پژوهشای روی قارچهای مناطق بیابانی ایران تاکنون صورت نگرفته است، بنابراین پژوهش حاضر با هدف جداسازی و شناسایی قارچهای موجود در مناطق کویری استان یزد انجام شد. مواد و روشها: چهار منطقه کویری استان یزد بازدید و از خاک و ریشه گیاهان نمونهبرداری شد. قارچها به روش تهیه رقت از خاک روی محیط کشت عصاره سیبزمینی-آگار جداسازی شدند. تشخیص جنس و گونههای قارچها بر اساس کلیدهای معتبر شناسایی موجود صورت گرفت. یافتهها: هیجده قارچ از هشت جنس Aspergillus ، Penicillium ، Alternaria ، Ulocladium ، Stemphylium ، Paecilomyces ، Rhizopus و Fusarium در این پژوهش شناسایی شدند. نتیجهگیری: بیشترین فراوانی در خاکهای کویری این استان را گونههای Penicillium و Aspergillus دارند. تمام قارچهای شناسایی شده برای اولین بار از خاکهای کویری ایران گزارش میشوند.
آیدا احمدی زاده اصفهانی، مهدی صدروی، شعله کاظمی،
جلد 8، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
احمدی زاده اصفهانی آ، صدروی م و کاظمی ش (1398) تاثیر نانوکیتوزان بر بیماری سوختگی زودهنگام گوجهفرنگی. دانش بیماریشناسی گیاهی 8(2):109-102. DOI: 10.2982/PPS.8.2.102
مقدمه: سوختگی زودهنگام ناشی از گونه های Alternaria یکی از بیماریهای مهم گوجه فرنگی در جهان است. این بیماری از بیشتر مناطق ایران با آلودگی تا 90 درصد گزارش شده است. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر نانوکیتوزان بر شدت بیماری برای استفاده از آن به عنوان جایگزین قارچکش شیمیایی کلروتالونیل انجام شد. مواد و روشها: مزرعه ها و گلخانه های تولید گوجه فرنگی استان فارس، در جنوب ایران، بازدید و از بوته های بیمار نمونه برداری شد. بیمارگرها از بافتهای بیمار جداسازی، خالصسازی وبا مطالعه خصوصیات ریختشناسی شناسایی گردیدند. تاثیر نانوکیتوزان در سه غلظت سه، پنج و هفت گرم بر لیتر قبل و بعد از تلقیح دو بیمارگر و قارچکش کلروتالونیل بر شاخصهای شدت بیماری در رقمهای Sunseed و 16، در شرایط گلخانه در قالب طرح آزمایشی فاکتوریل با طرح آماری کاملاً تصادفی با چهار تکرار برای هر تیمار آزمایش شدند.
داده های حاصله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و میانگینها مقایسه شدند. یافته ها: بیمارگرها A. solani و A. alternata شناخته شدند. نتیجه آزمایش گلخانه ای نشان داد که قدرت بیماریزایی A. solani بیشتر از A. alternata است، رقم 16 مقاومت نسبی بیشتری به بیماری دارد و نانوکیتوزان در 5 و 7 میلیگرم در لیتر قبل از تلقیح بیمارگرها و در غلظت 7 میلیگرم بعد از تلقیح بیمارگرها شاخصهای شدت بیماری را به طور معنی داری بیشتر از سایر تیمارها کاهش میدهد. نتیجه گیری: نانوکیتوزان میتواند به عنوان یک قارچکش زیستی جایگزین مناسب قارچکش شیمیایی کلروتالونیل برای مدیریت بیماری باشد.
رسول رضائی،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
رضائی ر (1398) اثر هشت اسانس گیاهی بر بیماری شانکر باکتریایی مرکبات. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1): 39-30. DOI: 10.2982/PPS.9.1.30.
مقدمه: شانکر باکتریایی مرکبات، ناشی از باکتری Xanthomonas citri subsp. citri یک بیماری مهم اقتصادی در بسیاری از کشورهای نواحی گرمسیری و نیمهگرمسیری به شمار میآید. چندین پاتوتیپ از بیمارگر توصیف شده است که بر اساس منشاء جغرفیایی، دامنه میزبانی و همچنین برخی ویژگیهای ژنوتیپی متمایز شدهاند. این بیماری در ایران بسیار شایع است و تهدید جدی برای درختان لیموترش(Citrus aurantifolia) به شمار میآید، بنابراین مدیریت بیماری در مناطق کشت مرکبات، که بیماری مستقر شده، ضروری است. یکی از اقدامهای مدیریتی بیماری استفاده از سمهای مسی است، ولی استفاده طولانی مدت از این سمها منجر به ظهور سویههای مقاوم میگردد. امروزه استفاده از اسانسها و عصارههای گیاهی با فعالیت ضدمیکروبی به عنوان یک روش سازگار با محیطزیست برای مدیریت بیماریهای گیاهی اهمیت ویژهای پیدا کرده است. اخیرا پژوهشهای بسیاری در زمینه اسانسهای گیاهی حاوی ترکیبات ضدمیکروبی متمرکز شده است. مواد و روشها: در این پژوهش اثر ضدباکتریایی اسانسهای گیاهان بومادران (Achillea millefolium)، زنجبیل (Zingiber offcinale)، بابونه (Anthemis tinctoria)، رازیانه (Foeniculum vulgare)، مریمگلی(Salvia officinalis)، گون (Astaraglus gossypinus)، مرزه (Satureja hortensis) و هل (Elettaria cardamomum) علیه دو پاتوتیپ باکتری عامل بیماری در شرایط آزمایشگاه و گلخانه مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتهها: همه اسانسهای مورد استفاده تأثیر ممانعتکنندگی از رشد باکتری را داشتند. همچنین اسانس گیاهان زنجبیل و هل به خوبی از رشد دو پاتوتیپ باکتری به ویژه پاتوتیپ A* جلوگیری کردند و سایر اسانسها تأثیر متوسط تا ضعیف داشتند. نتیجهگیری: اسانسهای این هشت گیاه، مخصوصا زنجبیل و هل ، پتانسیل خوبی برای مدیریت بیماری شانکر باکتریایی مرکبات دارا میباشند.
سعیده احمدی فر، سید محسن حسینی، ابراهیم محمدی گل تپه، اکبر جاهدی،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
احمدی فر س، حسینی س م، محمدی گل تپه ا، جاهدی ا (1398) روش بهینه تولید زیست توده میسلیومی Ganoderma lucidum در ملاس نیشکر. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1): 14-1DOI: 10.2982/PPS.9.1.1.
مقدمه: قارچ دارویی Ganoderma lucidum به عنوان یکی از موثرترین محصولهای طب سنتی در شرق آسیا شناخته شده است. بدنه بازیدیوکارپ، میسلیوم و اسپور این قارچ حاوی حدود 400 ترکیب مختلف زیست فعال به همراه پلی ساکاریدها، پپتیدوگلیکانها و تریترپنها، به عنوان گروههای موثر با ارزش دارویی میباشند. برای تولید مقیاس بزرگی از زیست توده این قارچ حاوی پل یساکاریدهای ضد تومور و سرطان، کشت غوطه ور آن یکی از موثقترین فنآوریها است. با توجه به اینکه رشد میسلیوم قارچ با عوامل محیطی مختلف مانند pH، دما و مواد مغذی در دسترس آن ارتباط دارد، هدف از این پژوهش تعیین تاثیر pH، دما، غلظتهای مختلف منبع کربن و نیتروژن بر رشد زیست توده قارچ در محیط ملاس نیشکر بود. مواد و روشها: بخش اول پژوهش به شناسایی ریختی و مولکولی جدایه ایرانی G. lucidum اختصاص داده شد. سپس تاثیر منبعهای کربن آرابینوز، مالتوز، سلولاز و زایلوز با غلظتهای 0/1، 0/2 و 0/3 درصد، منبعهای نیتروژن عصاره مخمر، MgSo4.7H2O، پپتون وK2Hpo4 با غلظتهای 0/2، 0/3 و 0/4 درصد، اثر pH 4، 4/5، 5، 5/5، دماهای 25، 28 و 32 درجه سلسیوس و تعداد 2 ، 3 یا 4 قرص به قطر mm25 زادمایه، بر تولید زیست توده میسلیومی G. lucidum در ملاس نیشکر، در آزمایشهای در قالب طرح آماری کاملا تصادفی با چهار تکرار برای هر تیمار در شرایط آزمایشگاهی مطالعه شدند. یافته ها: مقایسه میانگین وزن خشک میسلیوم تولیدی در تیمارهای مختلف این آزمایش نشان داد که بین تیمارهای مختلف در سطح احتمال 5درصد اختلاف معنی داری وجود دارد. بیشترین توده میسلیومی قارچ با منبع نیتروژن پپتون با غلظت 3/0درصد، منبع کربن مالتوز با غلظت 2/0درصد ، pH=5 ، دمای 28 درجه سلسیوس و افزودن 3 قرص به قطر 5mm2 زادمایه قارچ در محیط مایع ملاس نیشکر بدست آمد. نتیجه گیری: ملاس نیشکر میتواند به عنوان یک محیط ارزان و مقرون به صرفه برای تولید زیست توده G. lucodum مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهش برای نخستین بار نشان داد، که میتوان با افزودن پپتون با غلظت 0/3 درصد ، مالتوز با غلظت 0/2 درصد، به ملاس نیشکر، با 3 قرص به قطر 5mm2 زادمایه، در pH=5 و دمای 28 درجه سلسیوس بیشترین زیست توده این قارچ دارویی را تولید کرد.
ناصر بیک زاده، حمید افضلی،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
بیکزاده ن، افضلی ح (1398) اثر شش اسانس گیاهی بر کپک خاکستری توت فرنگی. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1): 140-129. DOI: 10.2982/PPS.9.1.129.
مقدمه: کپک خاکستری که عامل آن Botrytis cinerea است، مهمترین بیماری پس از برداشت میوه توتفرنگی است. استفاده از قارچکشهای شیمیایی میتواند تاثیر سویی بر سلامت مصرف کنندگان داشته باشد، بنابراین کاربرد اسانسهای گیاهی برای مدیریت بیماری مورد توجه قرار گرفته است. اثر شش اسانس گیاهی بر بیمارگر و آلودگی میوه های توت فرنگی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند، تا اسانس مناسب برای مبارزه با بیماری شناسایی شود. مواد و روشها: بیمارگر از میوه های توت فرنگی آلوده در شمال شرق ایران، جداسازی و شناسایی شد. اثر بازدارندگی غلظتهای مختلف اسانسهای نعناع فلفلی، مرزه، زیره سیاه، زیره سبز، اکالیپتوس و آویشن از رشد میسیلیوم و جوانهزنی هاگ بیمارگر به روش مخلوط کردن آنها با محیط کشت آزمایش شدند. سپس تاثیر این اسانسها در فازهای مایع و بخار، بر میزان آلودگی میوه های توتفرنگی آزمایش شدند. دادههای این آزمایشها بعد از نرمالسازی با نرم افزار MSTAT-C، تجزیه واریانس شده و میانگینها با آزمون دانکن مقایسه شدند. یافتهها: اسانسهای زیره سیاه و اکالیپتوس بیشترین تاثیر در بازدارندگی از رشد میسیلیوم بیمارگر داشتند. اسانسهای زیره سیاه، زیره سبز، مرزه، آویشن و نعناع فلفلی بیشترین تاثیر در بازدارندگی از جوانهزنی هاگ بیمارگر داشتند اسانسهای زیره سیاه، زیره سبز، مرزه، آویشن و نعناع فلفلی در فاز بخار، اسانسهای زیره سیاه و اکالیپتوس در فاز مایع، بیشتر از آلودگی میوه جلوگیری کردند. نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد که همه این اسانسها به طور معنی داری میتوانند از رشد میسلیوم و جوانه زنی هاگ بیمارگر و آلودگی میوه های توت فرنگی جلوگیری کنند، ولی تاثیر اسانس زیره سیاه در بیشتر موارد بهتر از سایرین است. بنابراین از آن میتوان به عنوان جایگزین قارچکشها روی میوه توتفرنگی استفاده کرد.
زینب ذوالفقاری، عیدی بازگیر، آرزو نقوی،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
ذوالفقاری ز، بازگیر ع، نقوی ا (1398) معرفی پنج گونه نماتد انگل گیاهی از درختان جنگلی زالزالک غرب ایران. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1):29-15. DOI: 10.2982/PPS.9.1.15
خانواده Hoplolaimidae از بزرگترین و از نظر اقتصادی یکی از مهمترین خانوادههای راسته/ فوق بالاخانواده Tylenchida / Tylenchomorpha محسوب میگردد. اعضای این خانواده در همه نقاط دنیا پراکنده بوده و در انواع اقلیمها و شرایط آب و هوایی یافت میشوند. بعضی گونههای این خانواده انگل جدی گیاه بوده و با حمله به آنها باعث کاهش قابل توجه محصول در آنها میشوند. مواد و روشها: طی سالهای 1398-1396، تعداد 70 نمونه خاک از فراریشه درختان زالزالک جنگلهای شهرستان خرمآباد، جمعآوری و پس از ثبت مشخصات هر نمونه به آزمایشگاه منتقل و در دمای چهار درجه سانتیگراد نگهداری شدند. نماتدها با استفاده از روش سینی استخراج شدند و در مرحله بعد تثبیت و به گلیسرین خالص انتقال یافتند و از آنها اسلایدهای میکروسکوپی دائمی تهیه گردید. سپس ویژگیهای ریختشناختی و ریختسنجی نماتدها توسط میکروسکوپ نوری مجهز به دوربین Dino Capture بررسی شد. پس از انجام ریختسنجی، تشخیص گونهها با استفاده از منابع و کلیدهای معتبر انجام گرفت. یافته ها: پنج گونه نماتد انگل گیاهی متعلق به دو جنس در خانواده Hoplolaimidae شامل Rotylenchus goodeyi، Helicotylenchus canadensis، Helicotylenchus digonicus، H. vulgaris و Helicotylenchus tunisiensis در این پژوهش شناسایی گردیدند. نتیجه گیری: R. goodeyi برای فون نماتدهای ایران جدید است. مشخصات ریختشناسی و ریختسنجی این نماتدها شرح داده شده است.
مسعود لطیفیان، اسماعیل راهخدایی،
جلد 9، شماره 1 - ( 12-1398 )
چکیده
لطیفیان م ، راهخدایی ا (1398) سیستم پیشآگاهی و ردیابی بیماری خشکیدگی خوشه خرما در استان خوزستان. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(1): 56-40. DOI: 10.2982/PPS.9.1.40.
مقدمه: بیماری خشکیدگی خوشه از مهمترین عوامل خسارتزای نخل خرما میباشد. هدف از انجام این پژوهش ایجاد سیستم تصمیمگیری در مدیریت بیماری با استفاده از مدلهای آب و هوایی و زمین آماری برای پیشآگاهی و ردیابی بیماری در استان خوزستان بود. مواد و روشها: در مناطق مورد مطالعه استان خوزستان از دادههای 5 ساله شبکه مراقبت نخیلات این استان استفاده گردید. برای برآورد درصد آسیب بیماری از هر روستا یک نخلستان به صورت تصادفی انتخاب و در طول فصل نمونهبرداری انجام شد. یافتهها: یافته ها نشان داد که آسیب بیماری از حدود فروردین ماه آغاز شد و به تدریج با گرم شدن هوا بر شدت آن افزوده شد. مدل رگرسیون برازش شده برای پیشآگاهی در کلیه مناطق در سطح 1 و 5 درصد معنیدار بود. تغییرنمـای پراکنش بیماری خشکیدگی خوشه خرما نشان داد میزان اثر قطعه در این مدل به ترتیب در مناطق آبادان - خرمشهر، شادگان، ماهشهر، اهواز و بهبهان معادل 5/2، 51/0، 15/0، 7/1 و 6/1 بوده و نشان دهنده کم بودن خطای برآورد شدت آسیب بیماری در فواصل کمتر از فاصله نمونهبرداری بود. دامنه تغییر نمای پراکنش به ترتیب معادل 1/4، 9/12، 7/4، 9/1 و 06/11 کیلومتر بود و در فواصل بیشتر از این حد کمترین همبستگی بین داده باقی میماند. آستانه مدل به ترتیب معادل 51/0، 31/0، 37/0، 76/0 و 49/0 بود که نشان دهنده نسبتی از ناحیه مورد مطالعه میباشد که با خطای معادل نوگت یا کمتر از آن بیماری قابلیت ردیابی داشت. نتیجهگیری: یافته ها این پژوهش گامی اساسی در ایجاد سیستم تصمیمگیری در زمینه مدیریت این بیماری در شبکه مراقبت نخیلات است. براساس یافته ها این پژوهش، بیماری خشکیدگی به نحو مناسبی قابل ردیابی، پیشآگاهی و مدیریت قبل از وقوع حداکثر آسیب آن است.
ثریا میرزاپور، مصطفی درویشنیا، عیدی بازگیر، حسین میرزائی نجفقلی،
جلد 9، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
میرزاپور ث، درویشنیا م، بازگیر ع، میرزائی نجفقلی ح (1399) تنوع بیماریزایی جدایه های Didymella rabiei عامل سوختگی نخود در سه استان غربی ایران. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(2): 13-1.
DOI:10.2982/PPS.9.2.1
مقدمه: سوختگی ناشی از Didymella rabiei مهمترین عامل محدودکننده تولید نخود در جهان، از جمله استانهای غربی ایران است. هدف از این پژوهش تعیین تنوع بیماریزایی جدایههای بیمارگر از استانهای غربی ایران (ایلام، لرستان و کرمانشاه) و ارتباط تنوع بیماریزایی با منشا جغرافیایی آنها بود. مواد و روشها: در طول فصل زراعی 97- 96 نمونه هایی از گیاهان آلوده از مزارع نخود استانهای غربی، جمع آوری شده و به آزمایشگاه منتقل گردید. بدین ترتیب صد جدایه خالص از D. rabiei تهیه شد. جدایهها بر اساس محل جمع آوری به 20 گروه تقسیم شدند. از هر گروه، بر اساس خصوصیات مورفولوژیک، یک جدایه به عنوان نماینده جهت انجام آزمایش گلخانهای انتخاب گردید. تنوع بیماریزایی این 20 جدایه روی هشت رقم افتراقی نخود در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی در گلخانه بررسی شد. یافته ها: تجزیۀ واریانس دادههای آزمایش نشان داد که اختلاف معنی داری بین واکنش رقمها به جدایههای مختلف بیمارگر در سطح احتمال یک درصد وجود دارد. جدایه های بیمارگر بر اساس واکنش رقمهای افتراقی، در سه گروه بیماریزای 1 ( کم آزار) ، 2 (پرآزار یا نیمه پرآزار) و 3 (بسیار پرآزار) شناسایی شدند. جدایه های استانهای کرمانشاه و لرستان در گروه 1 و جدایه های استان ایلام در گروههای 1، 2 و 3 قرار گرفتند. بیشترین شدت بیماری در سه جدایه از استان ایلام مشاهده شد. رقم ILC3996 بیشترین مقاومت را نسبت به همه این جدایه ها نشان داد. نتیجه گیری: جدایه های D. rabiei در سه استان غربی ایران در سه گروه بیماریزای 1، 2 و 3 ، کمآزار، نیمه پرآزار و بسیار پرآزار قرار دارند. جدایههای بسیار پرآزار در استان ایلام شناسایی شدند که از آنها میتوان برای برنامه های اصلاحی تولید رقمهای مقاوم نخود به بیماری استفاده نمود. رقم غیرزراعی ILC3996 که نسبت به همه این جدایه ها مقاومت نشان داد، دارای ژنهای مقاومت به این گروههای بیماریزای بیمارگر است.
علی رستمی، مهدی صدروی، رسول رضایی، محمد عبداللهی،
جلد 9، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
رستمی ع، صدروی م، رضائی ر، عبداللهی م (1399) مهار زیستی پوسیدگی فوزاریومی ریشه لوبیا با دو گونه Trichoderma و Pseudomonas fluorescens. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(2):27-14. Doi: 10.2982/PPS.9.2.14
مقدمه: پوسیدگی فوزاریومی ریشه، ناشی ازf. sp. phaseoliFusarium solani ، یکی از بیماریهای مهم لوبیا در جهان است، که خسارت آن تا 85 درصد محصول گزارش شده است. مهار زیستی روشی سالم و سازگار با محیط زیست برای مدیریت این بیماری خاکبرد است. مواد و روشها: مزرعه های لوبیا در استان کهگیلویه و بویراحمد بازدید شدند و از ریشه های پوسیده بوته های بیمار نمونهبرداری شد. دو جدایه بیمارگر از آنها جداسازی، خالصسازی و شناسایی شدند. قدرت بیماریزایی این دو جدایه روی دو رقم درخشان و پاک لوبیا در گلخانه آزمایش شد. قدرت بازدارندگی از رشد پرگنه جدایه پرآزارتر بیمارگر توسط 14 جدایه Trichoderma harzianum ، چهار جدایه Trichoderma virens ، دو جدایه Trichoderma atroviridae و پنج جدایه بومی florescensPseudomonas و CHAOP. florescens در شرایط آزمایشگاهی با توانایی فرا انگلی و تولید مواد پادزیست بررسی شدند. سرانجام تاثیر چهار جدایه برتر T. harzianum یک جدایه T. atroviridae و دو جدایه P. florescens برشدت بیماری در قالب طرح آماری کاملا تصادفی در گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: تمام جدایه های سه گونه Trichoderma توانایی فرا انگلی و از بین بردن ریسه های بیمارگر را داشتند. در آزمایش تولید مواد پادزیستی فرار و نافرار چهار جدایه harzianum T. توانایی بیشتر معنیداری نشان دادند. در آزمایش گلخانه نیز تمام تیمارها باعث کاهش معنی دار شدت بیماری شدند ولی یک جدایه harzianum T. تاثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: بیماری پوسیدگی فوزاریومی ریشه در مزرعه های لوبیا در جنوب غربی ایران هم وجود دارد. جدایه های بومی T. harzianum ، T. virens و T. atroviridae توانایی فرا انگلی بیمارگر را دارند. این قارچها و جدایه های باکتری florescensPseudomonas توانایی بازدارندگی از رشد پرگنه بیمارگر با تولید مواد پادزیستی دارند. جدایه های Trichoderma harzianum و T. atroviridae و . florescens CHAO P
توانایی کاهش شدت بیماری را در شرایط گلخانه دارند.
فاطمه رحیمی، سیامک رحمانپور، سعید رضائی، کامبیز لاریجانی،
جلد 9، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
رحیمی ف، رحمانپور س، رضائی س، لاریجانی ک (1399) شناسایی بازدارنده رشد sclerotiorumSclerotinia در برگ خردل هندی. دانش بیماریشناسی گیاهی
9(2):36-28. DOI:10.2982/PPS.9.2.28..
مقدمه: قارچ sclerotiorumSclerotiniaعامل پوسیدگی سفید قسمتهای هوایی دامنه وسیعی از گیاهان است. هدف از این پژوهش، مقایسه واکنش بین بافت زنده برگهای خردل هندی بر رشد این قارچ، در شرایط روزنههای باز و بسته بود. مواد و روشها: جدایه خالصی از قارچ به روش نوک ریسه روی محیط آب آگار تهیه گردید. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار انجام شد. تشکیل ترکیبهای بازدارنده رشد قارچ در بافت برگ همه تیمارها با دستگاه GC-MS بررسی شد.
یافتهها: تجزیه واریانس دادههای آزمایش نشان داد که قطر پرگنه قارچ در تیمار با روزنههای باز برگ به طور معنیداری کمتر از سایرین است. کروماتوگرافی گازی،1-پروپن3-ایزوتیوسیانات، را به عنوان ترکیب فرار بازدارنده رشد قارچ در این تیمار شناسایی کرد. نتیجهگیری: تولید این ترکیب فرار آلیل ایزوتیوسیاناتی در برگ خردل هندی مانع از رشد قارچ . sclerotiorumSمیشود.
معصومه چنگایی، مصطفی درویش نیا، کورش عزیزی، عیدی بازگیر،
جلد 9، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
چنگایی م، درویش نیا م، عزیزی ک، بازگیر ع (1399) فون نماتدهای انگل گیاهی درختان میوه هستهدار شهرستان خرمآباد. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(2):62-51. DOI:10.2982/PPS.9.2.51.
چکیده
مقدمه: شناسایی نماتدهای انگل گیاهی که از عوامل مهم خسارتزا در درختان میوه هسته دار میباشند، جهت پیشبرد اهداف بخش کشاورزی و افزایش سطح تولید دارای اهمیت میباشد.
مواد و روشها: طی سالهای 96-97 تعداد 72 نمونه خاک از باغهای شهرستان خرمآباد جمعآوری گردید. پس از استخراج، کشتن، تثبیت و انتقال نماتدهـا بـه گلیسـرین، اسلایدهای میکروسکوپی دائمی تهیه شد. شناسایی گونهها با استفاده از کلیدهای معتبر انجام گرفت. یافتهها: سی گونه نماتد انگل گیاهی از 19 جنس زیر راسته Tylenchina شناسایی شدند. مشخصات
ریختشناسی Aphelenchoides sp. و Ditylenchus sp. که با هیچیک از گونههای گزارش شده مطابقت نداشتند، شرح داده شده است. نتیجهگیری: گونههای Aphelenchoides haguei، Helicotylenchus tunisiensis، Merlinius nanus، Filenchus ditissimus، Filenchus facultativus برای نخستین بار روی درختان میوه هستهدار در ایران گزارش میشوند.
زهرا محمدی، فرهاد نظریان فیروزآبادی، زیبا نظری،
جلد 9، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
محمدی ز، نظریان فیروزآبادی ف، نظری ز (1399) میزان بیان ژنهای کدکننده LysM-RLKs سیبزمینی پس از القا با محرک کیتین. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(2):50-37. DOI:10.2982/PPS.9.2.37.
مقدمه: گیرندههای شبه کینازی دارای موتیف لیزین(LysM-RLKs) سهم مهمی در مسیر پاسخ دفاعی گیاهان به بیماریها و تنشهای محیطی دارند. این پژوهش برای بررسی تاثیر کیتین به عنوان محرک بیان ژنهای کدکننده LysM-RLKs انجام شد. مواد و روشها: میزان بیان سه ژن PGSC0003DMP400010799،PGSC0003DMP400010800 وPGSC0003DMP400061331 کدکننده LysM-RLKs در اثر تیمار با کیتین (μg/ml 150) در برگهای جوان سیبزمینی هفت هفتهای رقم Jely در برگهای تیمار شده و شاهد بررسی گردید. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادههای بیان ژنها نشان داد که بیان هر سه ژن نسبت به شاهد به صورت معنیداری در اثر استفاده از کیتین افزایش مییابد. نتیجهگیری: افزایش بیان ژنهای کدکننده LysM-RLKs با استفاده از کیتین میتواند در القای مقاومت سیستمیک به بیماریهای گیاهی و تنشهای محیطی مؤثر باشد.
درنا فرقانی، عیدی بازگیر، مهدی نصر اصفهانی، مصطفی درویش نیا،
جلد 9، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
فرقانی د، بازگیر ع، نصراصفهانی م، درویشنیا م (1399) شدت بیماریزایی جدایههای ایرانی Rhizoctonia solani در سیبزمینی رقم بورن. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(2):72-63. DOI:10.2982/PPS.9.2.63.
مقدمه: Kühn Rhizoctonia solani یک قارچ خاکزاد عامل پوسیدگی ریشه سیبزمینی است که هرساله خسارت زیادی به محصول سیبزمینی در منطقه های مختلف ایران وارد میسازد. هدف از این پژوهش بررسی بیماریزایی جدایههای مختلف این قارچ از منطقه های مختلف سیبزمینیکاری ایران روی رقم بورن بود. مواد و روشها: شدت بیماریزایی 70 جدایه R. solani جدا شده از منطقه های مهم کشت سیبزمینی در ایران شامل استانهای اردبیل، اصفهان، فارس، کردستان، کرمان، لرستان و همدان بر روی رقم سیبزمینی بورن در شرایط گلخانهای و در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی گردید. یافتهها: تجزیه واریانس دادهها نشان داد که بیماریزایی جدایهها از تنوع بالائی برخوردار بوده و جدایهها از نظر شدت بیماریزایی در در سطح یک درصد اختلاف معنیداری داشته و در گروههای مختلف قرار دارند. نتیجهگیری: جدایههای اردبیل-1، اردبیل-5، اصفهان-14، فارس-26، فارس-29، کردستان-34، کردستان-39، کردستان-40، کرمان-47 و همدان-66 بالاترین و جدایههای
فارس-21، اصفهان-20، همدان-65 و اصفهان-18 پایینترین شدت بیماریزایی را نشان دادند.
حبیب اله چاره گانی،
جلد 9، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
چارهگانی ح (1399) تأثیر سرکه چوب، اسید هیومیک و ریزجانداران موثر بر نماتد Meloidogyne javanica روی گوجهفرنگی. دانش بیماریشناسی گیاهی 9(2):84-73. DOI:10.2982/PPS.9.2.73.
مقدمه: نماتد غده ریشه Meloidogyne javanica خطرناکترین نماتد بیماریزای گیاهی در جهان است. با توجه به خطرهای زیست محیطی حاصل از سمهای شیمیایی برای مهار این نماتد، یافتن ترکیبهای ایمن و دوستدار محیط زیست ضروری میباشد. مواد و روشها: در مطالعه حاضر اثر سرکه چوب در غلظتهای 3/0، 6/0 و 9/0 درصد حجمی-حجمی، ریزجانداران مؤثر (EM®) در غلظتهای 5، 10 و 15 درصد حجمی-حجمی و اسید هیومیک در غلظتهای 2/0، 4/0 و 6/0 درصد حجمی-حجمی و نماتدکش ترویگو (شاهد مثبت) در غلظت 4/0 درصد حجمی-حجمی در خسارت M. javanica روی گوجهفرنگی رقم Early-Urbana در شرایط گلخانه بررسی شد. یافتهها: EM® در بالاترین غلظت (15 درصد حجم به حجم) موثرترین ترکیب آلی مورد استفاده برای کاهش شاخصهای جمعیتی نماتد بود. این تیمار موجب افزایش طول، وزنتر و خشک شاخساره به ترتیب به میزان 41، 28 و 36 درصد و کاهش تعداد تخم، گال و کیسهتخم در ریشه و عامل تولیدمثل نماتد به ترتیب به میزان 58، 48، 49 و 57 درصد شد. نماتدکش ترویگو موجب کاهش تعداد تخم، گال و کیسهتخم در ریشه و فاکتور تولیدمثل نماتد به ترتیب به میزان 87، 88، 96 و 87 درصد درمقایسه با گیاهان تیمار نشده گردید. نتیجهگیری: ترکیبهای آلی مورد استفاده در این آزمایش توانایی مهار M. javanica در گوجهفرنگی کشت شده در شرایط گلخانه را دارند.
حسین پاسالاری،
جلد 10، شماره 1 - ( 12-1399 )
چکیده
پاسالاری ح (1399) رابطه بین مقاومت سیبزمینی به پوسیدگی نرم باکتریایی و بیان سه ژن PR. دانش بیماریشناسی گیاهی 10(1): 85-76.
Doi: 10.2982/PPS.10.1.76..
مقدمه: تغییر در مقاومت سیبزمینی به پوسیدگی نرم باکتریایی ممکن است با بیان ژنهای مرتبط با بیماریزایی(PR) ارتباط داشته باشد. هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه بین سطح بیان سه ژن PR و القای مقاومت در نتیجه آلودهسازی سلولهای بافت غدهای سیبزمینی با باکتریهای بیمارگر در دماهای مختلف به منظور مهار مؤثر بیماری پوسیدگی نرم باکتریایی سیبزمینی بود. مواد و روشها: باکتریهای Pectobacterium carotovorum 2A ، Pectobacterium atrosepticum36A و Dickeya-dadantii ENA49 انتخاب شدند. رقمهای سیب زمینی اسکارب نیمهمقاوم به بیماری و ویسنیانکا حساس به بیماری، نیز برای آلودگی با باکتریها انتخاب شدند. آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. تعداد نسخههای بیان شده mRNA از ژنهای PR از طریق PCR در زمان واقعی با کمک آغازگرهای مربوط به این ژنها تعیین شد. مقایسه میانگینها با آزمون LSD انجام شد. یافتهها: میزان بیان ژنهای PR-3، PR-5t و PR-10 در سلولهای غدههای سیبزمینی در پاسخ به آلودگی به 2A P. carotovorum، 36A P. atrosepticum و ENA49 D. dadantii، به دما و رقم سیب زمینی بستگی داشت. نتیجهگیری: تغییرات معنیدار در مقاومت سیبزمینی به بیماری پوسیدگی نرم باکتریایی در دماهای 28 و 33 درجه سلسیوس با سطح بیان این سه ژن PRوجود دارد.
سعید قهاری، سمیه قهاری، سجاد قهاری، قربانعلی نعمت زاده،
جلد 10، شماره 1 - ( 12-1399 )
چکیده
قهاری س، قهاری س، قهاری س، نعمتزاده ق (1399) اثر عصارههای زیتون تلخ، هندوانه ابوجهل و خارشتر بر هشت باکتری و سه قارچ . دانش بیماریشناسی گیاهی 10(1): 26-14. Doi: 10.2982/PPS.10.1.14.
مقدمه: فعالیت ضدباکتریایی، ضدقارچی و پاداکسندهای عصاره متانولی دانه هندوانه ابوجهل (Citrullus colocynthis)، میوه خارشتر (Alhagi maurorum) و برگ زیتونتلخ (Melia azedarach) علیه هشت باکتری و سه قارچ که معمولاً باعث آسیب به محصولات کشاورزی میشوند، در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: فعالیت ضدمیکروبی گیاهان انتخاب شده در شش غلظت روی رشد کلنی 11 ریزجاندار از جمله، سه باکتری گرم مثبت Bacillus subtilis،Staphylococcus aureus و Rathayibacter toxicus، و پنج باکتری گرم منفی Escherichia coli، Pseudomonas aeruginosa، Pseudomonas syringae subsp. syringae، Pseudomonas viridiflava وXanthomonas campestris pv. campestris و نیز سه قارچ Pyricularia oryzae،Botrytis cinerea و Fusarium oxysporum با استفاده از روش انتشار عصاره در دیسک سنجیده شد. همچنین، فعالیت پاداکسندهای عصاره این سه گیاه با اندازهگیری فعالیت آنزیمهای کاتالاز و گایاکول پراکسیداز و میزان توانایی به داماندازی رادیکال DPPH مورد ارزیابی قرار گرفت. علاوه بر این، میزان فنل و فلاونویید کل آنها نیز اندازهگیری شدند. یافتهها: عصاره متانولی دانه هندوانه ابوجهل دارای بیشترین فعالیت ضدباکتریایی، بیشترین میزان فعالیت آنزیمهای کاتالاز و گایاکول پراکسیداز و بیشترین درصد مهار رادیکال DPPH بود. عصاره متانولی این گیاهان بررشد پرگنه قارچها تاثیری نداشتند. نتیجهگیری: عصاره متانولی دانه هندوانه ابوجهل باید به عنوان یک منبع بالقوه باکتریکش در حوزه کشاورزی مورد توجه قرار گیرد.
شلاله مصلحی، نگین اسکندرزاده، ناهید واعظ،
جلد 10، شماره 1 - ( 12-1399 )
چکیده
مصلحی ش، اسکندرزاده ن، واعظ ن (1399) اثر بازدارندگی عصاره آبی Datura stramonium، D. metel و Hyoscyamus niger بر Meloidogyne javanica . دانش بیماریشناسی گیاهی 10(1): 41-27.
Doi: 10.2982/PPS.10.1.27.
چکیده
مقدمه: نماتدهای غده ریشه، از نظر خسارت اقتصادی به محصولات کشاورزی، از مهمترین گروه نماتدهای انگل گیاهی هستند. مبارزه زیستی یکی از روشهای ایمن برای محیط زیست در مدیریت این نماتدها به شمار میرود. مواد و روشها: تاثیر عصارههای آبی تاتوره(Datura stramonium)، داتورهمتل(Datura metel) و بنگدانه(Hyoscyamus niger) بر نماتد Meloidogyne javanica روی خیار در شرایط گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. خیارهای کاشته شده در گلدانها با سوسپانسیون تخم و لارو سن دو نماتد مایهزنی شدند. پس از یک هفته، عصاره آبی هر گیاه با غلظت 66/1 درصد در گلدانهای ریخته شدند. گیاهان پس از 45 روز برداشت شده و برخی شاخصهای رشدی گیاه و نماتد ثبت گردیدند. یافتهها: عصاره هیچ کدام از گیاهان، تاثیری در تعداد غده در ریشه نداشتند، اما تعداد کیسه تخم در ریشه و در هر گرم ریشه، تیمارهای دریافتکننده نماتد و عصاره در مقایسه با تیمارهایی که تحت تأثیر عصاره قرار نگرفته بودند دارای تعداد کمتری کیسه تخم بودند. جمعیت نهایی و عامل تولیدمثلی نماتد نیز در تیمارهای دارای عصاره گیاهی در مقایسه با تیمارهای بدون عصاره مقادیر کمتری داشتند. به علاوه، هیچ کدام از عصارههای گیاهی اثر منفی بارزی بر رشد خیار در گلخانه نداشتند. نتیجهگیری: عصارههای Datura stramonium، Datura metel و Hyoscyamus niger به طور نسبی سبب کاهش آلودگی به این نماتد در خیار میشوند بنابراین آنها را به عنوان عوامل بالقوه مهارزیستی نماتدهای غده ریشه میتوان در نظر گرفت.