قادری ف. محمدی ح (1402) وقوع بیماری لکه قهوهای کٌنار در ایران. دانش بیماریشناسی گیاهی 12(2): 95-104.
درخت کٌنار در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری آسیا گسترش طبیعی دارد. نشانههای لکههای قهوهای تا سیاهرنگ روی برگها و میوهها و سوختگی سرشاخههای کنار، در تپههای حومه شهرستان نورآباد استان فارس ایران در سال 1401 مشاهده شد. این پژوهش برای شناسایی عامل این بیماری براساس خصوصیات ریختی و ژنتیکی انجام شد. برگها و شاخههای بیمار درختان کنار در این منطقه نمونه برداری شدند. بیمارگر پس از ضدعفونی سطحی بافتهای بیمار روی محیط سیبزمینی/دکستروز/آگار جداسازی و خالصسازی شد. خصوصیات ریختی آن مورد مطالعه قرار گرفت و قارچ Nothophomaquercina شناخته شد. تجزیه و تحلیل فیلوژنتیکی آن براساس مقایسه توالیهای ژنهای بتاتوبولین (tub2) و ITS-rDNA با قارچهای مشابه در بانک ژن NCBI، گونهNothophomaquercina را تایید نمود. اثبات بیماریزایی آن روی شاخههای بریده کنار براساس اصول کخ در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. این اولین گزارش از لکه قهوهای و سوختگی سرشاخه درختان کٌنار ناشی ازN.quercina در ایران است.
میرزایی پور ز، بازگیر ع، ظفرید، درویشنیا م (1402) تاثیر دما و محیط کشت بر رشد و اسپورزایی هشت گونه Trichoderma. دانش بیماری شناسی گیاهی 12(2): 116-105.
گونه های Trichoderma از عوامل مهم مهارزیستی بیمارگرهای خاکزی گیاهان هستند. رشد و تکثیر این قارچها تحت تأثیر محیط کشت و دما قرار میگیرد. این پژوهش به منظور تعیین تأثیر دما و محیط کشت بر رشد و هاگزایی گونههای Trichoderma انجام شد.ده جدایه گونههای Trichoderma از خاکهای زراعی مناطق مختلف استان لرستان، ایران جداسازی شدند. مطالعه مشخصات مرفولوژی و توالی یابی ناحیههای ژنی ITS-rDNA, tef1α آنها نشان داد که متعلق به هشت گونه Trichoderma هستند. بررسی تاثیر چهار نوع محیط کشت و پنج دما برای تعیین محیط کشت و دمای بهینه برای رشد و تکثیر این قارچها، نشان داد که محیط سیب زمینی/دکستروز/آگار(PDA) بهترین محیط و دمای 20 تا 30 درجه سلسیوس برای رشد و تکثیر این قارچها بهینه هستند. بررسی توانایی آنها در بازدارندگی از رشد قارچ خاکزی بیمارگر گیاهی Rhizoctonia solani در شرایط آزمایشگاهی، نشان داد که T. harzianum LT8 بیشترین توانایی بازدارندگی را دارد. بنابراین از این جدایه میتوان به عنوان یک عامل بالقوه مهارزیستی برای این قارچ بیمارگر گیاهی در پژوهشهای آینده استفاده کرد.
گونههای Colletotrichum، عوامل مولد بیماریهایی شامل لکه برگیها، خشکیدگیهای سرشاخه و پوسیدگیهای میوه در دامنه وسیعی از میزبانهای گیاهی نظیر مرکبات، موز، توتفرنگی، آووکادو، پاپایا، انبه و سیب به شمار میروند. در مرکبات، بیماریهای مهمی شامل آنتراکنوز، آنتراکنوز پس از برداشت میوه، آنتراکنوز کیلایم و ریزش میوه پس از گلدهی به وسیله گونههای این جنس ایجاد میشوند و از محدودیتهای عمده تولید مرکبات در بسیاری از کشورهای مرکبات خیز دنیا دنیا به شمار میروند. گونه Colletotrichum gloeosporioides به عنوان عامل اصلی بیماری آنتراکنوز مرکبات شناخته شده است. نشانه های بیماری شامل خشکیدگی سرشاخهها و شاخه های کوچک، لکه برگی، پوسیدگی میوه و ریزش برگها و میوههای کوچک است.در صورت وقوع همهگیری، خسارت ناشی از بیماری روی گونهها و ارقام مختلف مرکبات بسیار قابل توجه است. زیان اقتصادی ناشی از بیماری عمدتاً با وارد شدن آسیب به قسمتهای رویشی درختان مرکبات و همچنین پوسیدگی و کاهش ارزش تجاری میوهها در ارتباط است. تاکنون بیماریهای آنتراکنوز مرکبات و آنتراکنوز پس از برداشت میوه با عوامل C. gloeosporioides، C. fructicola، C. siamense، C. karstii و C. novae zelandiae از ایران گزارش شدهاند. به علاوه، خشکیدگی سرشاخهها و ریزش میوه پس از گلدهی ناشی از C. gloeosporioides از چالشهای شایع تولید مرکبات در شمال کشور محسوب میشوند. رعایت بهداشت باغ، مدیریت آبیاری و تغذیه، مبارزه با آفات، بیماریها و علفهایهرز و کاربرد قارچکشهای شیمیایی، به ویژه استروبیلورینها،از راهکارهای مؤثر مدیریت بیماری محسوب میشوند. به منظور پیشگیری از ظهور جمعیتهای مقاوم عوامل مولد بیماری، کاربرد قارچکشها باید با رعایت تناوب صورت گیرد.
دشتی پور، س. ، ظفری، د. (1402). معرفی دو گونه ی فوزاریوم بیماریزای نیشکر در استان خوزستان، ایران. دانش بیماریشناسی گیاهی 13 (1)، 26-14.
نیشکر یک محصول مهم تجاری است که برای تولید شکر و مصارف صنعتی زیادی مورد استفاده قرار می گیرد. این پژوهش به منظور شناسایی گونههای فوزاریوم عامل بیماری پوکابونگ نیشکر، در بوتههای دارای علایم پژمردگی آوندی و رگههای قرمز در برگ انجام شد. این بیماری، از بیماریهای مهم و در حال گسترش نیشکر در جهان است که منجر به کاهش قابل توجهی در محصول نیشکر می شود.
هدف از این پژوهش شناسایی گونه های فوزاریوم عامل این بیماری در استان خوزستان ایران بود. مزرعه های نیشکر این استان بازدید شدندو از بافتهای بیمار بوته ها نمونه برداریشدند.بافتهای بیمار پس از شستشو و ضدعفونی سطحی، روی محیط سیب زمینی/ دکستروز/آگار کشت شدند. شناسایی مرفولوژی گونه ها با استفاده از کلیدهای معتبر شناسایی انجام شد و از روش آنالیز ترکیبی از دادههای نواحی ژنهایtef 1αوrpb2 برای تایید هویت آنها استفاده شد. گونههایFusarium culmorum وFusarium oxysporum به عنوان عامل بیماریزای نیشکر شناسایی شدند. آزمون بیماریزایی انجام شد و نتایج آن حاکی از بیماریزا بودن گونههای شناسایی شده بود. این اولین گزارش از گونههایF. culmorumوF. oxysporum بهعنوان بیمارگرهای نیشکر در ایران میباشد.
آبشنگ، د.، میرطالبی، م. (1402). نقش ترکیبهای آلی فرار قارچها در مدیریت بیماریهای گیاهی. دانش بیماریشناسی گیاهی، 13 (1)، 74-65.
ترکیبهای آلی فرار، مواد شیمیایی آلی مبتنی بر کربن هستند که از متابولیسم اولیه یا ثانویه مشتق شدهاند و به صورت گاز از جامدات و مایعات مختلف آزاد میشوند. بسیاری از برهمکنشهای بومشناختی درون و بین سلسلهای در بین موجودات زنده از طریق ترکیبهای آلی فرار رخ میدهد. ترکیبهای آلی فرار قارچهای بیمارگر، اثر منفی بر رشد گیاهان دارند. آزاد شدن مواد فرار توسط این قارچها در خاک، رشد گیاه را مهار میکند و منجر به کاهش طول شاخه، سطح ریشه و زیست توده گیاه میشود. علاوه بر تأثیر منفی بر رشد گیاه، این ترکیبهایتولید شده توسط قارچهای بیمارگر نیز میتوانند به عنوان تنظیم کننده رشد، معماری گیاه را تغییر دهند و باعث تحریک رشد گیاه شوند. در نتیجه افزایش رشد گیاهان به دلیل ایجاد زیستگاه بزرگتر برای استقرار سطحی و افزایش بقای آنها میتواند برای بیمارگرها مفید باشد. همچنین این ترکیبها در برهمکنش با قارچ ریشه ها، سنتز زیستی استریگولاکتونها و رشد ریشه را افزایش میدهند و شناسایی قارچریشه را برای ریشه ها آسان میکنند و باعث افزایش استقرار قارچ ریشه روی ریشه ها میشوند. اثرات آنتیبیوتیکی این ترکیبها در مهار بسیاری از بیمارگرهای گیاهی دخیل است. برخی از این ترکیبهای فرار قارچی فعالیت بازدارندگی در خاک و برخی خاصیت دورکنندگی حشرات و نماتدکشی دارند.
قارچ Mauginiella scaettae عامل بیماری مخرب خامج (پوسیدگی گلآذین) شایع در مناطق مختلف کشت نخل خرما است. UP-PCR یکی از روشهای انگشتنگاری DNA است که تکرارپذیری و اختصاصیت بالایی دارد. هدف از این مطالعه بررسی امکان تکثیر DNA با آغازگرهای UP-PCR و امکانسنجی بررسی تنوع ژنتیکی جدایه های M. scaettae با استفاده از این نشانگر بود. گل آذینهای نخل خرمای دارای علائم بیماری خامج در استانهای خوزستان و فارس نمونه برداری شدند. جدایه های خالص شده، براساس مطالعه خصوصیات ریختی شناسایی و با تکثیر و با توالی یابی ناحیه ی ژنومی ITS-nrDNA تایید شدند. از سه جفت آغازگر UP-15/19، UP-21 و UP-45 به منظور بررسی امکان تکثیر و تعیین تنوع ژنتیکی در بین جدایه های قارچ استفاده شد. پنج جدایهی M. scaettaeاز سه شهرستان آبادان، شهرستان کارون و بهبهان استان خوزستان و یک نمونه از شهرستان کازرون استان فارس به دست آمدند. جدایه ها از روی چهار رقم نخل خرمای: سایر، خضراوی، خاصی و زاهدی به دست آمدند. واکاوی تبارزایشی با اعتبار سنجی 100 درصد تعلق جدایهی مورد مطالعه را به قارچ M. scaettaeتایید نمود. بررسی نتایج تکثیر نشانگر UP-PCR نشان داد بیشترین تعداد باند مشاهده شده مربوط به آغازگر UP15 و کمترین تعداد باند مربوط به آغازگر UP45 است. بین آغازگرهای UP-PCR به کار رفته، تنوع باندی دیده شد، ولی بین پنج جدایه ی M. scaettaeدر هیچ یک از سه آغازگر UP-PCR تنوع ژنتیکی مشاهده نشد و الگوی باندی جدایه ها برای هر کدام از آغازگرها شبیه هم بود. دلیل عدم تشخیص تنوع ژنتیکی بین جدایه های این بیمارگر با استفاده از این آغازگرها و نشانگر، میتواند ناشی از رابطه ی ژنتیکی نزدیک آنها باشد.
آفلاتوکسینها متابولیتهای سمی تولید شده توسط گونههای Aspergillusهستند که باعث آلودگی مواد غذایی میشوند. کنترل این سموم اهمیت زیادی دارد. استفاده از اسانسهای گیاهان دارویی به دلیل خواص ضد قارچی در حال گسترش است. در این پژوهش، اسانسهای مروتلخ و نعناعفلفلی از گیاهان برداشت شده در استان هرمزگان استخراج شدند. قارچAspergillus flavus مولد توکسین از دانه ذرت جدا و خالصسازی شد. تأثیر اسانسها بر توکسینزایی و بیان ژن آفلاتوکسین با Realtime PCR بررسی شد. خاصیت ضدقارچی با روش انتشار در دیسک و ارزیابی مختلط سنجیده و غلظت موثر اسانسها تعیین گردید. نتایج نشان داد که اسانسهای هر دو گیاه در غلظتهای ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ پیپیام در بازداری از رشد قارچ مؤثر بودند. اسانس نعناعفلفلی توانست میزان تولید توکسین را به طور قابل توجهی کاهش دهد و در غلظت ۲۰۰۰ پیپیام، اثر بخشی بیشتری بر بیان ژن آفلاتوکسین داشت. بنابراین، اسانس نعناعفلفلی در غلظت ۲۰۰۰ پیپیام به عنوان یک روش بیولوژیک و ایمن در بیوکنترل آفلاتوکسین معرفی میشود.