جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای سلطانی

فاطمه علی یاری، مهرداد زرافشار، علی سلطانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده

دسترسی به اطلاعاتی که بتواند دانش ما را در ارتباط با واکنش بذر به میزان رطوبت و درجه حرارت بیفزاید در تصمیم‌گیری‌های دقیق زمان کاشت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این تحقیق مدل‌سازی رطوبتی- دمایی- زمانی جوانه‌زنی بذر گونه سرو خمره‌ای، یکی از مهم‌ترین درختان جنگل‌کاری شده در ایران، تحت پنج شرایط دمایی (10، 15، 20، 25 و 30 درجه سانتی‌گراد) و پنج شرایط تنش اسمزی (صفر، 5/0، 1، 5/1- و 2- مگاپاسکال) در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشکده منابعطبیعی شهرکرد انجام پذیرفت. دمای بهینه جوانه‌زنی برای این گونه 12/23 درجه سانتی‌گراد و دمای پایه 18/8 درجه سانتی‌گراد محاسبه شد. ضمناً مقدار ثابت آبی- زمانی (θH) برای گونه سرو خمره‌ای 45/0 به‌دست آمد. نتایج نشان داد که با کاهش پتانسیل آبی و افزایش درجه حرارت، درصد جوانه‌زنی به‌صورت خطی سیری نزولی پیدا می‌کند. دو فاکتور محیطی یادشده همچنین به‌صورت هم‌زمان جوانه‌زنی را تحت تأثیر قرار داد. یک مدل رطوبتی-دمایی-زمانی برای گونه سرو خمره‌ای ارائه شد که مقدار ثابت آن برابر با 1/105 مگاپاسکال درجه سانتی‌گراد روز (MPa°C.d)به‌دست آمد.
مهندس احمد فدایی ده چشمه، دکتر علی سلطانی، دکتر مژگان عباسی،
دوره 4، شماره 1 - ( مقاله پژوهشی 1403 )
چکیده

سابقه و هدف: هدف از اجرای این تحقیق بررسی اثر تیمارهای مختلف تراکم کشت و نوبت برش بر محصولدهی صنوبر‌کاری‌های سپیدار تاج بسته (کبوده) (Populus alba L.)  در منطقه شرق روستای ده‌چشمه از توابع شهرستان فارسان بود.

مواد و رو­ش­ها: منطقه‌ی با مساحت حدود 5 هکتارتقسیم‌شده به 12 کرت کمابیش با وسعت یکسان و مسطح تقسیم شد. کرتها به دو دسته کرتهای با درختان جوان (6 تا 7 سال) و کرتهای با درختان مسن (15تا 18 سال) به طور مجزا  و در کنار هم تقسیم شدند. این کرتها بسته به اینکه درختانشان تاکنون برش نخورده بودند (برش صفر) و یا در مرتبه برش اول و دوم بودند (برش‌های یک و دو) و آیا در کرتهای کم تراکم یا متراکم روییده‌اند تقسیم‌بندی شدند. با پلات اندازی، خصوصیات درختان و تعداد جست‌هایشان اندازه‌گیری شدند. عرض دوایر سالیانه درختان افتاده از هر پلات نیز به روش عکس‌برداری اندازه‌گیری شد.

یافته­ها: آنالیز واریانس در قالب طرح اسپیلت پلات با درنظر گرفتن سن درختان به عنوان بلوک نشان داد که  درختان روییده در کرت‌های با برش شماره یک به طور معنی‌داری قطربرابر سینه، ارتفاع و تاج‌پوشش و حجم سرپای بیشتری نسبت به درختان بدون برش و یا دوبار برش خورده داشتند. بیشترین تعداد جست متعلق به درختان دوبار برش خورده و بیشترین نسبت ارتفاع تاج به ارتفاع درخت متعلق به درختان دوبار برش خورده و بدون برش بودند. همچنین نتایج نشان دادند که درختان سپیدار روییده در کرت‌های با تراکم کم به طورمعنی‌داری اندازه‌ها و حجم بیشتری نسبت به درختان روییده در کرتهای متراکم داشتند. آنالیز منحنی‌های افزایش متوسط سالیانه (MAI)  و افزایش سالیانه جاری (CAI) و محل برخورد این دو منحنی به عنوان سن بهره‌برداری بیولوژیک نشان داد که براساس عامل تراکم کشت، درختان کشت شده در کرتهای غیرمتراکم (تیمار برتر) سن دوره بهره‌برداری زیستی 1/12 سال؛ و براساس عامل شماره برش، درختان قرار گرفته در نوبت برش اول (تیمار برتر) سن دوره بهره‌برداری زیستی 0/13 سال را داشته‌اند.

نتیجه­گیری: به طورکلی نتیجه‌گیری میشود که درختان سپیدار در قطب کشت صنوبر استان چهارمحال و بختیاری در تراکم‌های کمتر 100 اصله در آر و با یک بار برش برای ۵/۱۲ سال کشت و نگهداری شوند.


آقای محمود کریمی، دکتر علی سلطانی،
دوره 4، شماره 1 - ( مقاله پژوهشی 1403 )
چکیده

سابقه و هدف : پروژه های جنگلکاری در سال های اخیر ، اهمیت زیست محیطی و اقتصادی و اجتماعی فزاینده ای یافته اند و به عنوان شاخص کمی ‌توسعه ، از مهمترین فعالیت های مطرح در سطح بین المللی می باشند. از آنجا که تشکیل یک جنگل طبیعی در مناطق خشک و نیمه‌خشک یک فرایند طولانی ‌مدت و پیچیده می‌باشد، لذا احیاء دوباره یک جنگل تخریب شده در این مناطق کاری مشکل و نیازمند جنگلکاری‌است. از آنجا که شرایط دشوار و طبیعت سخت، سبب کاهش جنگلها شده است، لذا این تحقیق قصد دارد تا ضمن ارائه تصویری از وضعیت موجود طرح های جنگلکاری با گونه بادامک (Amygdalus scoparia Spach.)  در چهار منطقه ی بازفت مرکزی، وضعیت کمی و کیفی جنگلکاری را در این مناطق را با هم مقایسه نماید و سطح زنده‌مانی و سازگاری گونه‌های درختی و درختچه‌ای کشت شده در منطقه بازفت مرکزی دره‌های اطراف رودخانه بازفت را محک زند.
مواد و روش ها: در این تحقیق مراکز قطعات نمونه 4 آری (20 ×20 متر) به روش کاملا تصادفی در مناطق پیاده شدند، در مجموع ۱۵۳ پلات وجود داشت و در هر قطعه نمونه مشخصه‌های کمی نظیر متوسط مساحت تاج نهال ها، متوسط ارتفاع و مشخصه‌های کیفی نظیر شادابی و از همه مهمتر زنده‌مانی برآورد شد. از برآوردگر Kaplan-Meier استفاده شد تا برآوردی از تابع پراکنش بقا (Survival Distribution Function) ، متوسط نرخ بقا و ریسک خشک شدن در هر منطقه مورد جنگلکاری به دست آید. آزمونهای یکسانی تابع بقا مرتبط با این برآوردگر نیز برای اطمینان از تفکیک احتمالی مناطق بادامک‌کاری شده انجام شد. تجزیه واریانس با نظرگرفتن عوامل طبقه‌بندی شده منطقه (در چهار طبقه)، زمان کشت (در چهار طبقه: ١٣٨٥، ٨٦، ٨٧ و ٨٩)، جبهه (در چهار طبقه: چهار جهت اصلی)، شیب (در ۲ طبقه: بیش از 25 درصد و کمتر از آن)، ارتفاع از سطح دریا و تراکم نهال اولیه انجام شد. مقادیر میانگین توسط آزمون Tukey مقایسه شدند.
یافته ها: نتایج مقایسه نرخ بقا نشان داد که در یک فاصله مکانی اندک، تفاوت بالایی در جنگلکاری‌های با یک گونه درختی مشاهده می‌شود. بیشترین نرخ بقا پس از یک دهه 88/0 و کمترین آنها 64/0 بود. دو  آزمون یکسانی تابع بقا Log-rank و Wilcoxon نشان دادند که بین مناطق جنگلکاری ‌شده با گونه بادامک تفاوت معنی‌داری وجود دارد. مدل ریسک نسبی کاکس Cox Proportional Hazards Model با استفاده از آماره Wald و استفاده از عوامل توپوگرافی (شیب، جبهه و ارتفاع از سطح دریا) به عنوان کوواریانس نشان داد که بالاترین نسبت ریسک کشت بادامک در جبهه‌های غربی و شمالی و سپس مناطق با شیب کم بدست آمد.
نتیجه گیری: بین مناطق جنگلکاری شده با گونه بادامک تفاوت معنی داری وجود داشت. بر اساس متوسط مساحت تاج، ارتفاع و شادابی درختان، دامنه‌های جنوبی کاملا مناسب کشت بادامک و دامنه‌های غربی و شمالی نامناسب بودند. بقیه عوامل توپوگرافی که احتمالا بر موفقیت بادامک‌کاری در بازفت اثرگذار بودند (شیب و ارتفاع از سطح دریا) اثر معنی‌دار چندانی بر نتیجه نهایی جنگلکاریهای بادامک نداشتند.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله تحقیقات اکوسیستم‌های جنگلی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Forest Ecosystems Research

Designed & Developed by : Yektaweb