جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای ذوالفقاری

مریم سیسخت نژاد، رقیه ذوالفقاری،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده

خشکی ازجمله تنش‌های محیطی مهم است که بر رشد و نمو گیاهان اثر منفی می‌گذارد و مطالعه تبادلات گازی در شرایط تنش خشکی می‌تواند به شناسایی فاکتورهای مؤثر در مقاومت به این تنش کمک کند. از آنجایی‌که جنگل‌های زاگرس با اقلیم مدیترانه‌ای جز جنگل‌های خشکی‌گرا هستند، بنابراین این تحقیق به‌منظور بررسی تأثیر تنش خشکی بر روی تبادلات گازی دو گونه بلوط ایرانی Quercus brantii و وی‌ول Quercus libani صورت گرفت. تیمارهای موردنظر شامل 4 سطح (100، 70، 50 و 30 درصد ظرفیت مزرعه‌ای) بود که در شرایط گلخانه‌ای اعمال شد. نهال‌های درنظر گرفته‌شده برای تنش کمبود آب آبیاری نشدند تا به ظرفیت مزرعه‌ای موردنظر (70، 50 و 30 درصد ظرفیت مزرعه‌ای) رسیدند، ولی نهال‌های کنترل هر روز آبیاری گردیدند تا محتوی آب خاک گلدان‌ها در حدود 100 درصد ظرفیت مزرعه‌ای نگه داشته شود. نتایج نشان داد که تیمار تنش کمبود آب سبب کاهش معنی‌داری در هدایت روزنه‌ای، فتوسنتز، هدایت مزوفیلی و دی‌اکسید کربن زیر روزنه‌ای به محیطی و تعرق شد. همچنین گونه وی‌ول فتوسنتز، کارایی مصرف آب و تعرق بیشتری نسبت به بلوط ایرانی داشت. به‌طورکلی می‌توان نتیجه‌گیری کرد که در هر دو گونه محدودیت روزنه‌ای و غیرروزنه‌ای باعث کاهش فتوسنتز گردید. همچنین گونه وی‌ول با داشتن کارایی مصرف آب بالاتر و کاهش کمتر درصد تغییرات پارامترهای گازی از مکانیسم تحمل به خشکی و گونه بلوط ایرانی از مکانیسم اجتناب از خشکی در زمان تنش بهره می‌جوید.
صبریه مرادی، رقیه ذوالفقاری،
دوره 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده

ویژگی‌های ریختاری گیاهان که به طور گسترده در مطالعات سیستماتیک مورد استفاده قرار می‌گیرد تحت تأثیر خصوصیات ارثی و عوامل محیطی قرار می‌گیرد. در طبقه‌بندی گونه‌های جنس بلوط به‌ویژه گونه برودار اختلاف نظر زیادی بین سیستماتیک‌دانان وجود دارد، ارتفاع از سطح دریا یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر عوامل محیطی است. با توجه به اهمیت مطالب فوق، تعداد 400 نمونه برگی از 40 پایه درختی در منطقه آرمرده، در محدوده رنج ارتفاعی این گونه از 1580 تا 1844 متر از سطح دریا برداشت شدند. سپس تعداد 29 صفت کمی و کیفی از برگ اندازه‌گیری و محاسبه شدند. نتایج نشان داد که مقادیر صفات دندانه راست و چپ برگ و شکل پهنک در ارتفاع پایین کمتر از ارتفاع بالا بودند، همچنین صفت زاویه قاعده دارای همبستگی منفی و معنی‌دار و صفات تعداد دندانه چپ و راست، تعداد رگبرگ چپ و راست و شکل پهنک دارای همبستگی مثبت و معنی‌دار با ارتفاع از سطح دریا بودند. در دو طبقه ارتفاعی، شکل نوک برگ و زاویه رگبرگ اصلی و فرعی کمترین شکل‌پذیری را نسبت به شرایط محیطی از خود نشان دادند. پایه‌ها براساس تجزیه خوشه‌ای در سه کلاسه مختلف قرار گرفتند و صفات جداکننده این خوشه‌ها حداکثر عرض پهنک، مساحت برگ، زاویه سینوسی و طول دندانه بودند. با توجه به اینکه صفات جداکننده پایه‌های درختی با ارتفاع از سطح دریا رابطه‌ای ندارند، بنابراین به‌نظر می‌رسد که اگرچه برخی تغییرات حاصل پاسخ فیزیولوژیک برگ به نوسانات محیطی می‌باشد، اما محتمل است وقوع لقاح بین‌گونه‌ای و درون‌گونه‌ای موجب تفکیک این پایه‌ها از هم شده باشد.


سمیه همایونفر، رقیه ذوالفقاری، پیام فیاض،
دوره 3، شماره 2 - ( 12-1395 )
چکیده

مقدمه: گونه‌هایی که در محدوده جغرافیایی وسیعی پراکنش دارند، دارای رنج وسیعی به مقاومت به سرما می‌­باشند. درختان مناطق معتدل باید در مقابل دماهای یخبندان به‌ ویژه سرمای زودرس و زمستان سازگاری نشان دهند. یکی از راهکارهای مقاومت به سرما از طریق کاهش طول روز و دما در طی فرآیند سازگاری انجام می­‌گیرد. از طرفی پرونانس یک گونه می‌تواند یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در مقاومت به سرما باشد. لذا در این پژوهش تأثیر تنش سرما بر تغییرات فیزیولوژیکی سه پرونانس‌ بنه در زاگرس جنوبی بررسی گردید تا مقاوم‌ترین پرونانس معرفی گردد. مواد و روش‌ها: بذور سه پرونانس واقع در مارگون، نورآباد و یاسوج از زاگرس جنوبی جمع‌آوری شدند و در داخل گلدان کاشته شدند. پس از سبز شدن نهال‌ها، آن‌ها در معرض دو مرحله فرآیند سازگاری به مدت 4 هفته قرار گرفتند که این کار با شبیه‌سازی دمای روز و شب و طول دوره نوری در طی ماه‌های شهریور تا آبان ماه یاسوج انجام شد. سپس شاخص‌­های عملکرد فتوسیستم و محتوای کلروفیل برگ اندازه‌ گیری شد. پس از هر مرحله سازگاری، اندام برگ و ساقه نهال‌ها در سه تیمار دمایی ˚C4 (کنترل)، ˚C20- به مدت یک ساعت و ˚C20- به مدت دو ساعت قرار گرفتند. سپس محتوای نسبی آب و نرخ نشت الکترولیت برگ و ساقه اندازه‌گیری شد. پژوهش حاضر به‌ صورت آزمایش فاکتوریل با سه فاکتور پرونانس (3 سطح)، تیمار دمایی (3 سطح) و سازگاری (2 سطح) در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. نتایج: نتایج نشان داد که با کاهش دما نرخ نشت الکترولیت افزایش یافت که این افزایش در پرونانس نورآباد بیشترین مقدار بود. همچنین کاهش محتوای نسبی آب ساقه در سازگاری دوم پرونانس یاسوج و مارگون مشاهده شد. محتوای کلروفیل، ماکزیمم عملکرد فتوسیستم II و سرعت انتقال الکترون در پرونانس نورآباد کمتر از دو پرونانس دیگر بود. همچنین در طی سازگاری به سرما نیز کلیه مؤلفه‌های فلورسانس کلروفیل به‌جز سرعت انتقال الکترون کاهش معنی‌­دار یافتند. نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که اندازه ­گیری نرخ نشت الکترولیت و عملکرد فتوسیستم می­تواند در شناسایی پرونانس­‌های مقاوم به سرما مؤثر باشد. نهال‌های پرونانس نورآباد حساس­ترین و مارگون مقاوم­ترین بودند که می­تواند به دلیل ارتفاع بالاتر و اقلیم سردتر پرونانس مارگون ­باشد.
 

لیلا رنجبر، پیام فیاض، ابراهیم ادهمی، حمیدرضا اولیایی، رقیه ذوالفقاری،
دوره 4، شماره 1 - ( مقاله پژوهشی 1403 )
چکیده

سابقه و هدف: افزایش شدت و مدت دوره‌های خشکسالی در جنگل‌های زاگرس ایران، توسعه گونه‌های بومی از جمله برودار (بلوط ایرانی) را با مشکل مواجه کرده است. با وجود آگاهی از اهمیت فسفر در افزایش مقاومت به خشکی گیاهان، اطلاعات کمی از نقش این عنصر در نهال‌های این گونه درختی جنگلی در مواجهه با خشکی وجود دارد.
مواد و روش‌ها: برای این منظور در یک آزمایش، اثرات ساده و متقابل عامل فسفر خاک (در پنج سطح صفر، 25، 50، 75 و 100 میلی گرم در کیلوگرم) و رژیم رطوبتی خاک (در سطوح 60، 30 و 10 درصد ظرفیت زراعی) بر صفات عملکردی نهال‌های یکساله برودار، مورد بررسی قرار گرفت. صفات مورد بررسی شامل متغیرهای ریختاری، فیزیولوژیکی و تغذیه‌ای نهال‌ها بود.
یافته‌ها: با کاهش محتوای آب خاک، صفات تعداد برگ، وزن تر ریشه و برگ، محتوای نسبی آب، عملکرد فتوسیستم II، شاخص کلروفیل برگ و محتوای پتاسیم و فسفر برگ کاهش، و طول ریشه و نرخ نشت الکترولیت‌ افزایش یافت. افزایش فسفر خاک، در نهال‌هایی که در شرایط رطوبتی بهتری بودند (60 درصد ظرفیت زراعی) موجب توسعه اندام‌های هوایی و سطح برگ گردید و در نهال‌هایی که در شرایط کمبود آب قرار داشتند موجب حفظ عملکرد بیشینه فتوسیستم II گردید. افزایش فسفر خاک در تمام شرایط آبی، تراکم فسفر، پتاسیم و شاخص کلروفیل را در برگ برودار افزایش داد، اما تأثیری در کاهش آسیب غشایی ناشی از تنش اکسیداتیو نداشت.
نتیجه‌گیری: به طور کلی استفاده از فسفر موجب افزایش مقاومت نهال‌های برودار به تنش خشکی از طریق بهبود روابط تغذیه‌ای و محافظت از دستگاه فتوسنتزی گردید. استفاده از غلظت‌های بالاتر فسفر برای تحقیقات آینده به منظور مطالعه امکان بهبود روابط آبی و حفاظت از آسیب غشای سیتوپلاسمی پیشنهاد می‌شود.



خالد کریمی حاجی پمق، رقیه ذوالفقاری، پیام فیاض،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1404 )
چکیده

سابقه و هدف: پایش متغیرهای خاک جنگل در سال‌های مختلف یک فرآیند مهم برای درک تغییرات اکوسیستمی، سلامت جنگل و تأثیرات عوامل محیطی و انسانی بر خاک است. بررسی پارامترهای کلیدی خاک از جمله تنفس میکروبی، رطوبت خاک، اندوخته کربن آلی، فسفر قابل جذب و نیتروژن در اکوسیستمهای جنگلی، به­ ویژه در شرایط تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی کنونی، از اهمیت راهبردی برخوردار است. این پژوهش سعی دارد تا در توده‌های جنگلی مورد مطالعه (در قطعات نمونه ثابت و دائم مورد نظر)، به سنجش ویژگی‏‌های فیزیکی و شیمیایی خاک، همبستگی بین این عوامل و همچنین پایش درازمدت روند تغییرات در خاک این توده­های جنگلی بپردازد.
مواد و روش­‌ها: این پژوهش برای پایش تغییرات خاک و همبستگی بین این عوامل در دو رویشگاه سرآبتاوه و پریکدان واقع در شهرستان بویراحمد از استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شد. دو قطعه‌نمونه یک هکتاری (ابعاد 100 × 100 متر) (پریکدان، دامنه جنوبی و سرآبتاوه، دامنه شمالی) و در مجموع به مساحت دو هکتار به‌صورت تصادفی انتخاب و نمونه­‌برداری گردید. در هر رویشگاه، پنج نمونه خاک از عمق 30-0 سانتی‌متری برداشت و عناصر کربن، نیتروژن، فسفر، و ویژگی­‌های رطوبت، تنفس میکروبی، وزن مخصوص ظاهری و درصد سنگ‌­ریزه خاک اندازه‌­گیری گردید. برداشت داده‌­های خاک طی 3 سال (1400-1398) اجرای پروژه ملی پایش کربن جنگل تکرار شد.
یافته‌­ها: نتایج پایش تغییرات اندوخته کربن خاک طی سه سال­ متوالی اجرای پروژه، برای برخی از خصوصیات خاک دارای اختلاف معنی­داری بوده است. مقدار رطوبت، تنفس میکروبی و فسفر قابل جذب درخاک قطعه نمونه پریکدان بیشتر از قطعه‌نمونه سرآبتاوه بود. در بین پارامترهای اندازه‌گیری شده تنها میزان تنفس میکروبی در طی سال­‌های مختلف تفاوت معنی­‌دار بود. همچنین اثر متقابل بین سال و قطعه نمونه در دو منطقه، حاکی از اختلاف آماری معنی­دار برای نیتروژن خاک بود به نحوی که قطعه‌نمونه سرآبتاوه در سال‌­های اول و دوم از میانگین بالاتری نسبت به قطعه­ نمونه پریکدان برخوردار بود. نتایج همبستگی متغیرهای اندازه‌گیری‌شده نیز نشان داد که بین مقدار کربن آلی خاک و نیتروژن کل رابطه مثبت معنی‌­داری و نیز بین میزان رطوبت خاک با تنفس میکروبی رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین در هر دو رویشگاه، کربن آلی خاک بیشترین همبستگی را با اندوخته کربن داشته است.
نتیجه ­گیری: پایش تغییرات و همبستگی متغیرهای خاک در اکوسیستم‌های جنگلی از اهمیت حیاتی برخوردار است، چرا که خاک به عنوان بستر اصلی حیات جنگل، نقش تعیین‌کننده‌ای در چرخه مواد مغذی، ذخیره کربن و حفظ تنوع زیستی ایفا می‌کند. به نظر می­رسد ویژگی‌های فیزیک و شیمیایی و بیولوژیکی خاک، از جمله کربن آلی، رطوبت، نیتروژن، فسفر و فعالیت میکروبی، در یک شبکه پیچیده از روابط متقابل قرار دارند که به شدت تحت تأثیر عوامل محیطی و مدیریتی قرار می‌گیرد. بالا بودن مقدار ماده آلی خاک (کربن آلی)، مواد اولیه مورد نیاز جهت تنفس میکروبی خاک را فراهم­تر می‌نماید و به دلیل رطوبت بیشتر خاک، مواد اولیه به راحتی دراختیار جمعیت میکروبی قرار گرفته و نرخ تنفس افزایش می­‌یابد.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله تحقیقات اکوسیستم‌های جنگلی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Forest Ecosystems Research

Designed & Developed by : Yektaweb