احمد حسینی،
دوره 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده
خشکیدگی تاجی از پدیدههایی است که عمدتاً درختان بلوط ایرانی به آن دچار شدهاند. بهمنظور بررسی میزان سرخشکیدگی درختان در تودههای جنگلی بلوط ایرانی و ارتباط آن با تکدرختان، منشأ درختی و اندازه تاج آنها، منطقه جنگلی شلم در نیمه شمالی استان ایلام انتخاب شد. پس از تقسیمبندی منطقه مورد مطالعه به واحدهای همگن توپوگرافیک، بزرگترین واحد همگن برای بررسی اهداف پژوهش انتخاب شد. در واحد همگن منتخب، شش ترانسکت موازی پیاده شد و 60 درخت نسبتاً سالم و سرخشکیده انتخاب و علامتگذاری شد. سپس درصد خشکیدگی تاجی، موقعیت استقرار آنها در توده، منشأ درخت، قطر کمینه و بیشینه تاج و بلندی تاج آنها اندازهگیری یا ثبت شد. آنالیز دادهها بهوسیله تجزیه واریانس و رگرسیون خطی انجام شد. نتایج نشان داد که تک درختان میزان سلامت تاجی بیشتری نسبت به بقیه درختان داشتند. افزون بر این درختان دانهزاد خشکیدگی تاجی کمتری نسبت به جستگروهها نشان دادند. تأثیر ابعاد تاج بر میزان سرخشکیدگی درختان به موقعیت قرارگیری درخت بهصورت منفرد یا اجتماعی و نیر فرم رویشی درخت بستگی داشت. بهطور کلی میتوان نتیجهگیری کرد که درختان با توجه به خصوصیات فردی و اجتماعی خود در توده، واکنشهای متفاوتی به تنش خشکی نشان دادند و لذا سرخشکیدگیهایی با شدت و الگوی متفاوتی در داخل توده ظاهر شد که بهصورتهای متنوع از تک درختان سرخشکیده تا گروههای دو تا چند درختی سرخشکیده دیده شدند.
مهدی حیدری، علی مهدوی،
دوره 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده
با اینکه اجرای پروژههای آبخیزداری در سطح گسترده در کشور دارای سابقه طولانی است، اما ارزیابی کمّی این پروژهها چندان موردتوجه قرار نگرفته است. در این مطالعه اثر پروژههای آبخیزداری حوزه کلان ایوان در استان ایلام، از دیدگاه اکولوژیکی (ترکیب پوشش گیاهی در رابطه با خصوصیات ادافیکی) مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور، چهار وضعیت حوزه: (A) منطقۀ اجرای پروژه 5 سال بعد از اجرا در سال 89، (B) منطقه شاهد در سال 84، (C) منطقه شاهد در سال 89 و (D) منطقه A قبل از اجرای طرح در سال 1384 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که گونههای گیاهی در 4 حالت مورد بررسی بر اساس آنالیز CCA در دو گروه مشخص قرار دارند. گونههای گروه A، B و C اکثراً گونههای چندساله و جزو گونههای مراحل کلیماکس بودند. نتایج نشان داد که باگذشت 5 سال از اجرای طرح آبخیزداری انطباق و شباهت فلورستیکی بین منطقه طرح با منطقه شاهد ایجاد شده است. این در حالی است که نتایج نشان داد بین ترکیب گیاهی و میزان عناصر غذایی و درصد رطوبت اشباع منطقۀ قبل از اجرای طرح و پس از اجرای طرح اختلاف آشکاری وجود دارد. نتایج تجزیه واریانس یکطرفه نیز نشان داد که بین 4 حالت مورد بررسی از نظر تنوع و غنا اختلاف معنیداری وجود دارد. نتایج مقایسه میانگینهای تنوع و غنا نشان داد که اجرای طرح آبخیزداری سبب افزایش تنوع و غنا گونهای نسبت به منطقۀ بدون طرح شده است.
جواد اسحاقی راد،
دوره 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده
گونههای جنس پالونیا (Paulownia)، بومی چین و ژاپن، از درختان سریعالرشد بوده که برای توسعه فضای سبز، ایجاد پارک و کشت توأم با انواع گیاهان زراعی در بسیاری از کشورها بهکارگرفته شدهاند. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر آبیاری بر رشد ارتفاعی نهالهای یکساله گونه پالونیا تومنتوزا (P. tomentosa) در شرایط اقلیمی و خاکی استان آذربایجان غربی است. از طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار مقدار آبیاری در سه سطح 5 لیتر ،10 لیتر و 15 لیتر و دو تیمار دور آبیاری در دو سطح سه روز و شش روز با 10 تکرار استفاده شد. در طول فصل رویش، در انتهای هر ماه رشد ارتفاعی نهالها اندازهگیری شد. بیشترین مقدار رشد ارتفاعی نهالها در تیمارهای مختلف مربوط به ماه اول بود و در ماههای بعد ارتفاع نهالها افزایش معنیداری نداشت. نهالهای تیمار با مقدار آبیاری پنج لیتر و دور آبیاری شش روز خشک شدند و نهالهای تیمار با آبیاری پنج لیتر در دور آبیاری سه روز دارای کمترین میانگین رشد ارتفاعی کل (7/8 سانتیمتر) نسبت به سایر تیمارها (9/10 تا 8/11 سانتیمتر) بودند. همچنین با وجود افزایش مقدار آبیاری و کاهش دور آبیاری اختلاف معنیداری در میانگین رشدکل ارتفاعی نهالها حاصل نشد. بنابراین جهت کاهش مصرف آب و هزینه، بهترین رژیم آبیاری برای رشد مناسب نهالهای یکساله پالونیا تومنتوزا آبیاری 10 لیتر در دوره 6 روزه میباشد.
پیام فیاض، سيده سبا نبوی گلده، مسعود دهداری،
دوره 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده
بلوط ایرانی فراوانترین گونه درختی در جنگلهای زاگرس میباشد که تکثیر غیرجنسی آن از طریق قلمه تاکنون انجام نشده است. موفقیت در تکثیر غیرجنسی، موجب تسریع کارهای اصلاحی میگردد. بهاین منظور سرشاخههای در حال رشد بهاره دارا و فاقد جوانه رأسی بلوط ایرانی در محیطکشتهای مختلف نیم MS و WPM در محیط درونشیشهای، کشت داده شدند. بهمنظور سترون کردن ریزنمونهها، چهار نوع ماده سترون کننده شامل اتانول، کلریدجیوه، هیپوکلریت سدیم و هیپوکلریت پتاسیم بههمراه توئین در غلظتهای مختلف مورد آزمون قرار گرفت و رتبه آلودگی، ترشحات فنلی و قهوهای شدن ریزنمونهها ثبت شد. تأثیر تیمارهای مختلف اسید اسکوربیک، اسید استیک، PVP، زغالفعال و تاریکی بر میزان ترشحات فنلی و قهوهای شدن ریزنمونهها، مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین نرخ پرآوری و پینهزایی ریزنمونهها با استفاده از غلظتهای مختلف دو هورمون NAA و BAP بررسی شد. در پایان، توان ریشهدهی ریزنمونهها با چهار ترکیب هورمونی اکسین (شاهد، 4/0 میلیگرم در لیتر NAA، 4/0 میلیگرم در لیتر IBA و مخلوط NAA و IBA به میزان 1/0 و 3/0 میلیگرم در لیتر) و سه غلظت هورمون سیتوکنین (0، 4/0 و 1 میلیگرم در لیتر) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهترین شرایط جهت استقرار و پرآوری ریزنمونههای در حال رشد بهاره بلوط ایرانی، سترون کردن ریزنمونهها با کلریدجیوه 1/0% و انتقال به محیطکشت WPM بههمراه 5/0 میلیگرم در لیتر PVP یا زغالفعال میباشد. افزایش غلظت BAP و NAA بهترتیب تا یک و 1/0 میلیگرم در لیتر تأثیر معنیداری بر نرخ پرآوری ریزنمونهها نداشت. هیچ یک از تیمارهای ریشه-دهی منجر به تشکیل ریشه در ریزنمونهها نشد.
کبری سبزی، احسان صیاد ، حمید طالشی، رضا بصیری،
دوره 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده
در بومسازگانهای جنگلی بهخصوص حاشیه رودخانه، تکدرختان تأثیر مهمی بر ماکروفون خاک دارند. این تحقیق جهت بررسی اثر درختان پده بر ماکروفون خاک در جنگلهای حاشیه رودخانه کارون در نزدیکی شوشتر انجام گرفت. نمونهبرداری ماکروفون خاک در اواسط آبان 1391 صورت گرفت. ماکروفون خاک زیر تاج درختان (در3 طبقه قطری تاج) روی ترانسکتهای موازی به فواصل 100 متر از یکدیگر و در حاشیه رودخانه نمونهبرداری شد. ماکروفون خاک در قطعات نمونه 50 سانتیمتر×50 سانتیمتر به عمق 10 سانتیمتر به روش دستی جمعآوری شد و تا سطح خانواده شناسایی و شمارش گردید. درمجموع 342 قطعه نمونه برداشت شد. نتایج همبستگی نشان داد که بین فاصله از مرکز تاج درخت با ماکروفون خاک همبستگی منفی وجود دارد که در مورد درختان با تاج بزرگتر بیشتر بود. همچنین نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اندازه قطر تاج تأثیر معنیداری بهجز در مورد یکنواختی بر سایر پارامترهای تنوع ماکروفون خاک ندارد. همبستگی بین فاصله از رودخانه با ماکروفون خاک نشان داد که فراوانی، تنوع و غنای ماکروفون در فواصل دورتر از رودخانه بیشتر است ولی یکنواختی ماکروفون در نزدیکی رودخانه بیشتر است. بهطورکلی باید گفت که تکدرختان پده بر حضور ماکروفون خاک مؤثر بودند، البته تأثیر فاصله از رودخانه بیشتر از اندازه قطر تاج درختان بود.
پیمان اشکاوند، مسعود طبری کوچکسرایی، مهرداد زرافشار،
دوره 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده
بیشک، شناسایی و معرفی گونههای مقاوم به خشکی بهمنظور احیاء جنگلهای زاگرس باید مورد توجه محققان علوم جنگل قرار بگیرد. برای رسیدن به این مهم در یک آزمایش گلخانهای در قالب طرح کاملاً تصادفی با در نظر گرفتن سه سطح تیمار خشکی و پنج تکرار به شناسایی مکانیسمهای مقاومت به خشکی نهالهای زالزالک (Crataegus aronia L.) و محلب (Prunus mahaleb L.) پرداخته شد. سطوح تیمار شامل شاهد ( آبیاری به اندازه ظرفیت زراعی)، تنش متوسط و پیوسته (آبیاری به اندازه 50% ظرفیت زراعی) و تنش شدید و یکباره (قطع آبیاری) بود. یافتهها نشان داد که در هر دو گونه با افزایش شدت خشکی خاک، محتوای نسبی آب برگ و پتانسیل آبی ساقه کاهش یافت. اگرچه محتوای کلروفیل کل برگ تحت تأثیر تنش کمبود آب قرار نگرفت؛ اما محتوای کاروتنوئید در پاسخ به تنش خشکی کاهش یافت. بهعنوان اسمولیتهای سازگارکننده، میتوان به افزایش غلظت اسید آمینه پرولین در محلب و در مقابل افزایش غلظت کربوهیدراتهای محلول در گونه زالزالک اشاره کرد. با توجه به افزایش نرخ نشت الکترولیت و غلظت مالوندیآلدئید در سطوح تنش خشکی میتوان نتیجه گرفت که زالزالک با مجموعه راهکارهای مذکور قادر به تحمل تنش آبی متوسط و پیوسته خاک میباشد اما کاهش یکباره و آنی رطوبت خاک (قطع آبیاری) سبب بروز نشانههای تنش اکسیداتیو در این گونه میشود. هر چند که تنش آبی متوسط و پیوسته خاک موجب بروز نشانههای تنش اکسیداتیو در محلب میشود؛ اما قطع یکباره آبیاری، تبعات منفی چندانی بهشدت آنچه که در مورد زالزالک مشاهده شد، برای آن در پی ندارد.
بابک پیله ور، سيد وحید سیدنا، جواد سوسنی، حمزه جعفری سرابی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده
ارزیابی جنگلکاریهای انجامگرفته مبنایی برای مدیران، جهت بهبود کمی و افزایش میزان موفقیت جنگلکاریهای سالهای آینده میباشد. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه جنگلکاریهای 18 ساله پارک جنگلی مخملکوه خرمآباد میپردازد. بدینمنظور منطقه مورد مطالعه با 60 قطعه نمونه دایرهای شکل (4 آری) به صورت تصادفی سیستماتیک با یک شبکه مستطیلی (150×50 متر) آماربرداری گردید. در هر قطعه نمونه ابتدا پارامترهای قطر و سطح مقطع برابر سینه، ارتفاع و میزان تاجپوشش برای هر گونه اندازهگیری شد. سپس موجودی حجمی گونهها و رویش متوسط برحسب سن هر پارامتر محاسبه گردید. نتایج نشان داد به لحاظ تعداد در هکتار، آمیختگی و درصد تاجپوشش بین گونههای سوزنیبرگ و پهنبرگ به ترتیب سرو نقرهای و بادامک بیشترین و سرو شیراز به همراه زیتون کمترین میزان را دارا بودند. میزان زندهمانی کل گونههای جنگلکاری شده 5/78 درصد بود و تیپهای مختلف جنگلکاری شده به لحاظ قطر، سطح مقطع، درصد تاجپوشش و موجودی حجمی دارای اختلاف معنیداری بودند. کاج بروسیا و سرو نقرهای با متوسط رویش قطری برحسب سن 78/0 و 64/0 سانتیمتر و متوسط رویش ارتفاعی برحسب سن 35/0 و 27/0 متر دارای بیشترین میزان رویش، همچنین زیتون و بادامک (با متوسط رویش قطری 48/0 سانتیمتر و 11/0 متر رویش ارتفاعی) کمترین میزان رویش قطری و ارتفاعی را داشتند. بر اساس نتایج، سرونقره ای و کاج بروسیا موفقترین گونهها برای جنگلکاری در این منطقه هستند، هر چند از منظر اکولوژیک کشت بادامک نیز به دلیل بومی بودن و سازگاری قابل توصیه میباشد.
مریم سیسخت نژاد، رقیه ذوالفقاری،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده
خشکی ازجمله تنشهای محیطی مهم است که بر رشد و نمو گیاهان اثر منفی میگذارد و مطالعه تبادلات گازی در شرایط تنش خشکی میتواند به شناسایی فاکتورهای مؤثر در مقاومت به این تنش کمک کند. از آنجاییکه جنگلهای زاگرس با اقلیم مدیترانهای جز جنگلهای خشکیگرا هستند، بنابراین این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر تنش خشکی بر روی تبادلات گازی دو گونه بلوط ایرانی Quercus brantii و ویول Quercus libani صورت گرفت. تیمارهای موردنظر شامل 4 سطح (100، 70، 50 و 30 درصد ظرفیت مزرعهای) بود که در شرایط گلخانهای اعمال شد. نهالهای درنظر گرفتهشده برای تنش کمبود آب آبیاری نشدند تا به ظرفیت مزرعهای موردنظر (70، 50 و 30 درصد ظرفیت مزرعهای) رسیدند، ولی نهالهای کنترل هر روز آبیاری گردیدند تا محتوی آب خاک گلدانها در حدود 100 درصد ظرفیت مزرعهای نگه داشته شود. نتایج نشان داد که تیمار تنش کمبود آب سبب کاهش معنیداری در هدایت روزنهای، فتوسنتز، هدایت مزوفیلی و دیاکسید کربن زیر روزنهای به محیطی و تعرق شد. همچنین گونه ویول فتوسنتز، کارایی مصرف آب و تعرق بیشتری نسبت به بلوط ایرانی داشت. بهطورکلی میتوان نتیجهگیری کرد که در هر دو گونه محدودیت روزنهای و غیرروزنهای باعث کاهش فتوسنتز گردید. همچنین گونه ویول با داشتن کارایی مصرف آب بالاتر و کاهش کمتر درصد تغییرات پارامترهای گازی از مکانیسم تحمل به خشکی و گونه بلوط ایرانی از مکانیسم اجتناب از خشکی در زمان تنش بهره میجوید.
بابک پیله ور، زهرا میرآزادی، وحید علی جانی، حمزه جعفری سرابی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده
با توجه به اهمیت ساختار جنگل و روابط متقابل بین گونههای درختی، در این تحقیق به بررسی و مقایسه موقعیت مکانی، آمیختگی و ابعاد گونههای زالزالک و کیکم نسبت به درختان همسایه پرداخته شد. در جنگلهای سامان عرفی پرک قلعه گل، تعداد 30 پایه زالزالک و کیکم شناسایی و ازنظر ساختاری بررسی شدند. نتایج حاصل از شاخص زاویه یکنواخت برای دو گونه زالزالک و کیکم به ترتیب برابر با 744/0 و 733/0 محاسبه شد که نشاندهنده چیدمان کپهای دو گونه مذکور نسبت به درختان همسایه میباشد. ازنظر آمیختگی، دو گونه زالزالک و کیکم با داشتن میانگین شاخص آمیختگی 887/0 و 955/0 اختلاط گونهای بالایی را از خود نشان میدهند. همچنین میانگین دو شاخص اختلاف ابعاد و چیرگی ابعاد به ترتیب برای زالزالک برابر با 582/0 و 322/0 و برای کیکم برابر با 420/0 و 656/0 محاسبه شد. این میانگینها بیان میکنند که گونه زالزالک دارای اختلاف زیاد و نسبت به سایر همسایگان حالت مغلوب دارد؛ درحالیکه کیکم دارای اختلاف متوسط و نسبت به سایر همسایگان خود غالب میباشد. میانگین فاصله تا سه همسایه زالزالک و کیکم به ترتیب برابر با 374/7 و 278/6 متر محاسبه شد. نتایج حاصل از الگوریتم اختلاف مطلق (AD) نشاندهنده اختلاف زیاد در شاخص آمیختگی دو گونه زالزالک و کیکم نسبت به سایر شاخصهای مورد بررسی میباشد. بهطورکلی نتیجهگیری میشود که کیکم ازنظر ابعاد در کل جنگل نسبت به زالزالک برتری دارد و همچنین به علت اینکه دو گونه مزبور در منطقه از فراوانی کمی برخوردار هستند دارای شاخص آمیختگی گونهای بالایی میباشند.
شایسته غلامی، احسان صیاد، هانیه شاه قبادی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده
حفاظت از تنوع زیستی در بوم نظامهای جنگلی از شاخصهای مدیریت پایدار در آن محسوب میشود. اولین گام برای حفاظت تنوع زیستی، تعیین و برآورد آن است. بخشی از کارایی نمونهگیری به انتخاب صحیح اندازه پلات بستگی دارد. این مطالعه جهت مقایسه فراوانی و شاخصهای تنوع شانون، غنای منهنیک و یکنواختی شلدون گونههای درختی در اندازه پلاتهای متفاوت، در منطقه جنگلی بانی لوان شهرستان جوانرود در استان کرمانشاه صورت گرفت. جهت انجام تحقیق، سه ترانسکت 1500 متری و موازی هم در جهت ارتفاع با فواصل 500 متر از یکدیگر در نظر گرفته شدند. در طول هر ترانسکت در 30 نقطه در فواصل 50 متری سه پلات مربعی تودرتو (10×10 متر، 20×20 متر، 30×30 متر) مستقر و مجموعاً در طول ترانسکتها 270 پلات برداشت شد. فراوانی، تنوع، غنا و یکنواختی در اندازه پلاتهای مختلف با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون چنددامنهای دانکن مقایسه شدند. نتایج نشان داد که عامل اندازه پلات، تأثیر معنیداری بر فراوانی و شاخصهای تنوع زیستی دارد. فراوانی و تنوع گونهای با افزایش سطح پلات، افزایش مییابند. غنای گونهای در پلات 400 و 100 مترمربعی تفاوت معنیدار دارد؛ اما اندازه پلات اثر معنیداری بر یکنواختی ندارد.
فاطمه علی یاری، مهرداد زرافشار، علی سلطانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده
دسترسی به اطلاعاتی که بتواند دانش ما را در ارتباط با واکنش بذر به میزان رطوبت و درجه حرارت بیفزاید در تصمیمگیریهای دقیق زمان کاشت از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این تحقیق مدلسازی رطوبتی- دمایی- زمانی جوانهزنی بذر گونه سرو خمرهای، یکی از مهمترین درختان جنگلکاری شده در ایران، تحت پنج شرایط دمایی (10، 15، 20، 25 و 30 درجه سانتیگراد) و پنج شرایط تنش اسمزی (صفر، 5/0، 1، 5/1- و 2- مگاپاسکال) در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشکده منابعطبیعی شهرکرد انجام پذیرفت. دمای بهینه جوانهزنی برای این گونه 12/23 درجه سانتیگراد و دمای پایه 18/8 درجه سانتیگراد محاسبه شد. ضمناً مقدار ثابت آبی- زمانی (θH) برای گونه سرو خمرهای 45/0 بهدست آمد. نتایج نشان داد که با کاهش پتانسیل آبی و افزایش درجه حرارت، درصد جوانهزنی بهصورت خطی سیری نزولی پیدا میکند. دو فاکتور محیطی یادشده همچنین بهصورت همزمان جوانهزنی را تحت تأثیر قرار داد. یک مدل رطوبتی-دمایی-زمانی برای گونه سرو خمرهای ارائه شد که مقدار ثابت آن برابر با 1/105 مگاپاسکال درجه سانتیگراد روز (MPa°C.d)بهدست آمد.
محمد جواد طاهری سرتشنیزی، علیرضا صالحی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده
جهت بررسی صحت برآورد تراکم تاجپوشش با روش عکسبرداری دیجیتال زمینی در یک توده خالص بلوط ایرانی شاخه و دانهزاد، 16 قطعه نمونه دایرهای 9/4 آری در شبکهای به ابعاد 25 متر در 25 متر در یک عرصه یک هکتاری جنگل آماربرداری شد. روش دیدروی عمودی برای ثبت حضور یا عدم حضور تاجپوشش با استفاده از دستگاهی مشابه کاجانوس تیوب بهعنوان روش کنترل انتخاب شد. تعداد نه عکس دیجیتال زمینی بهصورت قائم شامل یک عکس در مرکز قطعه نمونه، چهار عکس در جهات اصلی و چهار عکس در جهات فرعی جغرافیایی به ترتیب در فواصل هفت و هشت متری از مرکز قطعه نمونه گرفته شدند. در روش عکسبرداری دیجیتال، از محاسبه نسبت پیکسلهای تاج درختان بهکل پیکسلهای موجود، درصد مؤلفه تاجپوشش بهدست آمد. این مؤلفه در روش استفاده از کاجانوس تیوب، از نسبت نقاطی که در آنها تاجپوشش حضورداشته به تعداد کل نقاط در هر قطعه نمونه بهدست آمد. نتیجه آزمون کروسکال – والیس حاکی از عدم اختلاف معنیدار بین روشهای مختلف برآورد مؤلفه تاجپوشش میباشد؛ اما از لحاظ برتری روشها نسبت به هم روش پنج عکس دیجیتال در جهات اصلی، روش نه عکس دیجیتال و روش پنج عکس دیجیتال در جهات فرعی از لحاظ شاخص اریبی بهترتیب در رتبههای یک تا سه قرار گرفتند. روشهای مختلف عکسبرداری دیجیتال نسبت به روش کنترل مقدار مؤلفه تاجپوشش را کمتر برآورد مینمود.
مهرداد میرزایی، امیر اسلام بنیاد، محبوبه محبی بیجارپس،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف از این تحقیق، مدلسازی توزیع فراوانی ارتفاع درختان بلوط ایرانی در جنگلهای دالاب ایلام بود. بهمنظور بررسی توزیع فراوانی ارتفاع درختان در تودههای طبیعی، تعداد 37 خطنمونه با طول ثابت 50 متر انتخاب و بهصورت سیستماتیک تصادفی با ابعاد شبکه آماربرداری 100 × 100 متر اندازهگیری شد. در مجموع ارتفاع 209 اصله از درختان بلوط اندازهگیری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. توابع توزیع احتمال مورد بررسی بتا، نمایی، گاما، نرمال، لگنرمال و وایبول بود. مشخصههای هر یک از توابع با استفاده از روش بیشینه درستنمایی برآورد شد. مقایسه توزیع احتمال واقعی و توزیع احتمال بدستآمده از توابع، بهوسیله آزمونهای کولموگروف- اسمیرنوف و کایدو انجام گرفت. نتایج آزمون کولموگروف- اسمیرنوف نشان داد که بهترتیب، توزیعهای احتمال بتا، نرمال، وایبول، گاما و لگنرمال برای مدلسازی توزیع فراوانی درختان بلوط ایرانی مناسب میباشند؛ اما آزمون کایدو نشان داد که تنها توزیعهای بتا و لگنرمال قابلیت تبیین توزیع فراوانی ارتفاع درختان را دارند؛ بنابراین در مطالعاتی که هدف آنها شبیهسازی روند تغییرات جنگل است، میتوان از توزیعهای بتا و لگنرمال استفاده کرد.
مهری خسروی، آرش دریکوندی، مجتبی تاسه،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده
بهمنظور بررسی خصوصیات کمی و کیفی درختان در پارک جنگلی شوراب خرمآباد که با گونههای کاج بروسیا، کاج بادامی، سرونقرهای، سرو شیراز، زربین، آیلان، اقاقیا و زبانگنجشک جنگلکاری شده است، تعداد 30 قطعه نمونه دایرهای شکل به مساحت 2 آر بهصورت تصادفی سیستماتیک در شبکهای به ابعاد (150 متر × 100 متر) مورد اندازهگیری قرار گرفت. در هر قطعه نمونه مشخصات کمی و کیفی درختان موجود نظیر (قطر برابر سینه، سطح مقطع برابر سینه، ارتفاع کل، درصد تاج پوشش، ضریب قد کشیدگی یا لاغری، وضعیت زادآوری، شادابی درختان، فرم تاج و وضعیت شاخهدوانی بر روی تنه درخت) بررسی و اندازهگیری شد. جهت بررسی مشخصههای کمی درختان از آنالیز واریانس یکطرفه و جهت مقایسه میانگینها از آزمون دانکن استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، حدود 75 درصد سطح جنگلکاری پارک را گونههای سوزنیبرگ بهخصوص کاج بروسیا (45 درصد) و 25 درصد آن را گونههای پهنبرگ تشکیل دادهاند و متوسط تعداد در هکتار گونهها برابر 05/604 اصله در هکتار است. نتایج این بررسی نشان میدهد که میانگین قطر برابر سینه، ارتفاع کل و سطح مقطع برابر سینه در کل منطقه برای گونههای کاج بروسیا و سرونقرهای به ترتیب با مقادیر 02/23 سانتیمتر، 5/9 متر و 048/0 مترمربع و 47/13 سانتیمتر، 02/8 متر و 042/0 مترمربع نسبت به گونههای دیگر دارای مقادیر بیشتری هستند. از نظر شادابی، گونه سرونقرهای (75/85 درصد) بیشترین و گونه اقاقیا (27/34 درصد) کمترین میزان شادابی تاج را به خود اختصاص دادند. در نهایت میتوان گفت گونههای سوزنیبرگ جنگلکاری شده از نظر شاخصهای کمی و کیفی بر گونههای پهنبرگ برتری دارند. بر اساس نتایج این تحقیق، با توجه به موفقیت نسبی گونههای کاج بروسیا و سرونقرهای، این گونهها برای جنگلکاری آتی پارک پیشنهاد میشوند.
>|�o�
مهدی حیدری، علی مهدوی،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده
در این تحقیق تأثیر تغییر کاربری مناطق جنگلی به پارکهای جنگلی بر شاخصهای تنوع گونهای علفی در پارک چقاسبز استان ایلام در ناحیه رویشی زاگرس بررسی شده است. به این منظور 3 منطقه 30 هکتاری درون پارک جنگلی شامل منطقه بدون تفرج، تفرج متوسط و تفرج شدید مشخص شد. جهت برداشت دادهها، در هر منطقه از 20 قطعه نمونه 400 مترمربعی به روش تصادفی سیستماتیک با ابعاد شبکه 150×100 متر استفاده شد. برای برداشت پوشش علفی، درصد پوشش هر گونه علفی در سطح 4 میکرو پلات 5/1×5/1 متری درون قطعه نمونه اصلی با استفاده از معیار دومین (درصد تاج پوشش) مشخص شد. سپس شاخصهای تنوع گونهای شانون-وینر و سیمپسون و غنای گونهای محاسبه شد. از آزمون آماری دانکن برای مقایسه میانگین شاخصهای تنوع گونهای بین مناطق مختلف استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که در منطقه بدون تفرج، تفرج متوسط و تفرج شدید به ترتیب 29، 45 و 21 گونه علفی وجود دارد. تروفیتها فرم رویشی غالب هر سه منطقه را تشکیل دادند. گونههای Asperula odorata،Centaurea irritans Wagentz.، Marrabium vulgare L.، Phlomis olivieri Benth.، Picnomon acarna (L.) Cass در منطقه تفرج شدید دیده نمیشوند. شاخصهای تنوع گونهای شانون و سیمپسون و غنای گونهای در منطقه تفرج شدید، کمترین میزان بوده است، بنابراین افزایش شدید کاربری تفرجی در مناطق جنگلی باعث از بین رفتن گونهها و کاهش تنوع گونهای شده است.
حجت الله امیدی، جواد میرزایی،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده
زادآوری طبیعی مهمترین اصل در حفظ و استمرار پوشش گیاهی هر منطقه بوده و انجام تحقیقات در این زمینه و ارتباط آن با عوامل محیطی میتواند راهگشای مناسبی در جهت مدیریت بهتر جنگلها باشد. بدین منظور این تحقیق با هدف بررسی اثر عوامل فیزیوگرافی و خاک بر زادآوری طبیعی گونههای درختی و درختچهای در جنگلهای منطقه کوه بایه در شهرستان ایوان واقع در استان ایلام انجام پذیرفت. با پیاده کردن تعداد 27 پلات به روش تصادفی سیستماتیک منظم با مساحت 900 مترمربع در منطقه، عوامل محیطی (فیزیوگرافی و خاک) و تعداد زادآوری طبیعی مورد مطالعه و اندازهگیری قرار گرفت. نتایج آنالیز همبستگی نشان داد که گونه آلبالوی وحشی با مواد آلی و کلسیم خاک همبستگی مثبت و با شوری خاک (EC) دارای همبستگی منفی است. گونه کیکم (Acer monspessulanum) با درصد رس همبستگی منفی و گونه تنگرس با درصد سیلت دارای همبستگی مثبت است، در صورتی که بین بقیه گونهها با سایر عوامل خاکی همبستگی معنیداری دیده نشد. نتایج آشکار ساخت که فراوانی زادآوری گونههای زالزالک (Crataegus pontica) و تنگرس (Amygdalus lycioides) با افزایش ارتفاع از سطح دریا دارای همبستگی منفی است، در حالی که شیب اثر معنیداری بر زادآوری گونهها ندارد. جهت دامنه تنها با تعداد زادآوری گونه آلبالوی وحشی Cerasus microcarpa)) دارای ارتباط معنیدار است و زادآوری این گونه در جهتهای شرقی و شمال غربی بیشتر از سایر دامنههاست.
حسن پوربابائی، رسول چراغی، سپیده سادات ابراهیمی،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده
پیدایش پوشش گیاهی، حاصل کنش متقابل بین عناصر رویشی و عوامل اکولوژیک مختلفی است که در شکلگیری، پایداری و تنوع پوشش گیاهی نقش دارند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر جهت جغرافیایی بر ساختار و تنوع گونههای چوبی در رویشگاههای بلوط ایرانی در منطقه دشتک استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شد. ابتدا رویشگاه مورد نظر در هر یک از دامنههای شمال شرقی و جنوب غربی به سه طبقه ارتفاع از سطح دریا (2200 تا 2400 متر) تقسیم و در نهایت در هر یک از طبقات سه قطعه نمونه، هر یک با مساحت 2500 مترمربع به روش انتخابی پیاده شد. در مجموع 5 گونه درختی شامل بلوط ایرانی، زالزالک زرد، بنه، شن و بادام تلخ و سه گونه درختچهای شامل خشک، ارژن و راناس شناسایی شدند. در لایه درختی و تجدیدحیات بیشترین مقدار از مجموع سطح مقطع برابر سینه درختان و میانگین تعداد تجدیدحیات در هکتار به گونه بلوط ایرانی در جهت جنوب غربی تعلق داشت. نتایج بررسی شاخصهای تنوع در لایه درختی نشان داد که میانگین شاخصهای تنوع شانون- وینر، یکنواختی اسمیت- ویلسون و غنای گونهای در جهت جنوب غربی بالاتر از جهت شمال شرقی است. همچنین در لایه درختچهای و تجدیدحیات، میانگین تمام شاخصهای تنوع در جهت جنوب غربی بهطور معنیداری بالاتر بود. بهطور کلی مشخص شد که در شرایط مطلوب اکولوژیکی، محیطی و ساختاری، مقادیر شاخصهای تنوع افزایش یافته است. در این راستا، برای حفاظت و افزایش تنوع زیستی در منطقه، پیشنهاد میشود تا حد امکان، بهرهبرداری محلی و چرای دام محدود شود تا زمینه برای مساعد شدن شرایط رویشگاهی بهمنظور افزایش تنوع گونهای فراهم شود.
ابوذر حیدری صفری کوچی، فرشته مرادیان فرد، آزیتا اسکندری، تیمور رستمی ،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده
گونه بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl.) در زاگرس مرکزی پراکنش فراوانی دارد و گونه غالب این ناحیه محسوب میشود. با توجه به حجم تخریب بالا و اهمیت حفاظت این جنگلها، بررسی و آگاهی از ساختار و وضعیت این جنگلها از لحاظ کمی و کیفی امری ضروری است. این مطالعه بهمنظور بررسی وضعیت جنگلهای بلوط ایرانی از لحاظ خصوصیات کمی و کیفی در بخش بازفت از توابع شهرستان کوهرنگ در استان چهار محال و بختیاری صورت گرفت. بدین منظور تعداد 60 پلات 10 آری با فواصل 400 متری با روش سیستماتیک تصادفی در منطقهای به وسعت 819 هکتار اجرا گردید. سپس در پلاتهای مورد بررسی خصوصیات کمی درختان از جمله قطر، ارتفاع و قطر تاج اندازهگیری و مشخصههایی چون درصد تاج پوشش و حجم چوب هیزمی (استر) نیز بهصورت تخمینی برداشت و ثبت شد. همچنین به شادابی درختان نیز درجات کیفی از 1 تا 4 اختصاص داده شد و ثبت گردید. سپس دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد جنگل مورد نظر ناهمسال و تنک بوده و 81 درصد منطقه دارای تاج پوشش 0 تا 25 درصد است. بیشترین حضور درختان در کلاسههای قطری کم قطر (5 تا 25 سانتیمتر) و بیشترین تراکم و حجم در جهات شمال شرقی است. 75 درصد درختان درجات مطلوبی از شادابی را دریافت کردند. نتایج این مطالعه در مقایسه با وضعیت کلی جنگلهای بلوط ایرانی در زاگرس میانی بیانگر وضعیت متوسط تا مطلوب این جنگلها در غرب استان چهار محال و بختیاری است و نیاز اساسی به حفاظت آن وجود دارد.
امیر مدبری، جواد سوسنی، شیدا خسروی،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده
پژوهش حاضر، بهمنظور بررسی تأثیر آشفتگی زوال بر توزیع قطری جنگلهای شاخه زاد بلوط ایرانی ناحیه رویشی زاگرس مرکزی انجام گرفت. بدین منظور دو عرصهی همگن با مساحتهای یکسان (32 هکتار) از جنگلهای زاگرس مرکزی (شوراب در استان لرستان و زرآبین در استان ایلام) که زوال در آنها بهطور محسوسی مشاهده میشد، انتخاب گردیدند. در راستای دستیابی به هدف تحقیق، مشخصه قطر برابر سینه در مرحله قبل از قطع درختان زوال یافته و پس از آن، با استفاده از آماربرداری صد در صد برداشت شد. در این بررسی از توزیعهای آماری بتا، جانسون، ویبول، گاما، نرمال و لوگنرمال که در مطالعات زیستی کاربرد بیشتری دارند، استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون نیکویی برازش حاکی از آن است که برای توصیف قطر پایههای چوبی در منطقه شوراب به ترتیب توزیع بتا، ویبول و جانسون مناسب بوده و در منطقهی زرآبین توزیعهای جانسون و بتا مناسب ارزیابی شدند. فرضیه اختلاف توزیع قطر برابر سینه در مراحل قبل و بعد از زوال از دو جنبه بررسی شدند. یکی بر اساس توزیع مرگومیر در طبقات مختلف قطری که اختلاف زیادی بین مراحل قبل و پس از قطع درختان زوال یافته زوال مشاهده شد. جنبهی دیگر آن بهکار گرفتن توزیعهای آماری بود که بر این اساس، اختلافی برای قبل و بعد از وقوع پدیده زوال مشاهده نشد. بروز زوال در این مناطق به شکلی بود که تمامی طبقات قطری را به شکل تقریباً یکسانی تأثیر گذاشته، درنتیجه بر الگوی کلی برازش قطر تأثیر معنیداری نداشت.
�i���
حسین میرزایی ندوشن، زهرا آبروش، مهدی پورهاشمی، مجید حسنی، پریسا پناهی،
دوره 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
بلوط ایرانی اگرچه تنوع ژنتیکی مناسبی که لازمه پایداری بومسازگانهای جنگلی است را از خود نشان داده است ولی در طی یک دهه گذشته دچار مشکلاتی شده است که به زوال بلوط موسوم گشته است. این تحقیق با مطالعه ویژگیهای نونهالی چهار جمعیت از بلوط ایرانی به دنبال ارزیابی و مقایسه توانمندیهای این جمعیتهاست تا سنگ بنای مطالعات تکمیلی را بگذارد. بذر لازم از 10 تکپایه از هریک از چهار جمعیت گیاهی واقع در استانهای کردستان، لرستان، ایلام و فارس جمعآوری و بهکار گرفته شد. بذرها در گلدان و در شرایط گلخانه کاشته شدند و از هر پایه مادری 30 نهال در سه تکرار مطالعه شد. ویژگیهای رویشی از جمله ارتفاع نهالها، طول و عرض برگها و شادابی نهالها مطالعه شد. نتایج تجزیه دادهها بر اساس مدل آماری دو بار آشیانه شده نشان داد که جمعیتهای مورد مطالعه از نظر برخی از صفات نظیر شادابی در سطح یک درصد و از نظر ارتفاع نهال در سطح 5% با یکدیگر اختلاف معنیدار داشتند. اثر درخت در جمعیت نیز از نظر ارتفاع نهال، طول و عرض برگ در سطح یک درصد معنیدار شد. در تجزیه تفکیکی، جمعیتها رفتار متفاوتی از خود نشان دادند بهطوریکه تفاوت معنیداری بین درختان نمونهگیریشده از کردستان در صفات ارتفاع نهال، طول و عرض برگ مشاهده نشد. در حالی که از نظر این صفات درختان در جمعیتهای لرستان و ایلام در سطوح متفاوت اختلاف معنیداری با یکدیگر نشان دادند. اگرچه جمعیتهای گیاهی رفتارهای متفاوتی نشان دادند ولی هنوز تنوع کافی و وراثتپذیری زیادی در برخی از صفات جمعیتهای مطالعه شده وجود دارد که میتواند در برنامههای اصلاحی بهکار گرفته شود.