|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
7 نتیجه برای آبیاری
هادی استیری، محمد آرمین، اسماعیل فیله کش، جلد 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده
اثر محلولپاشی سولفات روی و دور آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان در قالب آزمایشی به صورت کرتهای یکبار خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی شهرستان سبزوار در سال زراعی 1391-1390 مورد بررسی قرار گرفت. فاکتورهای مورد بررسی عبارت بودند از: تنش خشکی در 3 سطح بدون تنش (دور آبیاری 6 روزه)، تنش متوسط (دور آبیاری 12 روزه) و تنش شدید (دور آبیاری 18 روزه) به عنوان کرت اصلی و محلولپاشی عنصر روی (صفر، 5، 10 و 15 در هزار به ترتیب معادل صفر، 2، 4 و 6 کیلوگرم در هکتار) به عنوان کرت فرعی. محلولپاشی روی در مرحله 6-8 برگی آفتابگردان انجام شد. ارتفاع بوته، دانه در طبق، درصد دانههای پوک، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد زیستی به صورت معنیداری تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفت. تنش خشکی شدید سبب کاهش ارتفاع بوته، دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد زیستی و افزایش درصد دانههای پوک گردید. بالاترین عملکرد و اجزای عملکرد در محلولپاشی با غلظت 15 در هزار سولفات روی به دست آمد و کمترین آن در تیمار شاهد مشاهده شد. اگرچه در شرایط بدون تنش واکنش عملکرد به محلولپاشی سولفات روی بیشتر بود اما محلولپاشی با غلظت 15 در هزار اثرات منفی تنش خشکی را کاهش داد. در مجموع بالاترین عملکرد دانه با محلولپاشی سولفات روی با غلظت 15 در هزار و در شرایط بدون تنش به دست آمد.
مهدی غفاری، جلد 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده
تأثیر محدودیت آب در سه سطح قطع آبیاری در مراحل رویشی، گلدهی و پر شدن دانه به همراه آبیاری کامل بر عملکرد و خصوصیات زراعی هشت رقم آفتابگردان (هایسان33،تأثیر محدودیت آب در سه سطح قطع آبیاری در مراحل رویشی، گلدهی و پر شدن دانه به همراه آبیاری کامل بر عملکرد و خصوصیات زراعی هشت رقم آفتابگردان (هایسان33، هایسان25، فرخ، رکورد، آرماویرسکی، لاکومکا، مستر و SHF81-90) در قالب طرح بلوکهای نواری با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوی مورد ارزیابی قرار گرفت. رژیمهای آبیاری مختلف تأثیر معنیداری بر طول دوره رویش، ارتفاع بوته، قطر ساقه و طبق، عملکرد دانه و اجزای آن به جای گذاشتند. محدودیت آب در مرحله رویشی بیشترین تأثیر منفی را بر قطر ساقه، ارتفاع بوته و تعداد دانه در طبق، در مرحله گلدهی بر قطر طبق و در مرحله پر شدن دانه بر طول دوره رویشی و وزن هزار دانه بر جای گذاشت. تنش در مرحله گلدهی باعث بیشترین (38%) و در مرحله رویشی کمترین (25%) خسارت به عملکرد دانه شد و لذا دوره گلدهی به عنوان حساسترین و دوره رویشی به عنوان متحملترین مرحله نموی آفتابگردان در برابرتنش خشکی شناخته شد. هیبرید فرخ با بیشترین عملکرد دانه در سطوح مختلف تنش (3686، 2856، 2256 و 2506 کیلوگرم در هکتار به ترتیب در شرایط آبیاری مطلوب و تنش در مراحل رویشی، گلدهی و پر شدن دانه) به عنوان متحملترین و هیبرید هایسان33 با بیشترین میزان کاهش عملکرد دانه در تمام سطوح تنش به عنوان حساسترین هیبرید ظاهر شدند.
ابوالفضل فرجی، جلد 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده
داشتن شاخص سطح برگ بهینه جهت کاهش تبخیر از سطح خاک، دریافت حداکثر تشعشع و افزایش تولید ماده خشک و عملکرد دانه ضروری است. بهمنظور مطالعه توسعه سطح برگ در کلزا (B. napus) و رابطه آن با عملکرد دانه، آزمایشی در دو سال زراعی 85-1384 و 86-1385 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد انجام شد. آزمایش بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار و در دو شرایط آبیاری تکمیلی و دیم (دو آزمایش مجزا) انجام شد. پنج تاریخ کاشت 15 آبان، 15 آذر، 15 دی، 15 بهمن و 15 اسفند در کرتهای اصلی و دو رقم هایولا 401 و آرجیاس 003 در کرتهای فرعی قرار گرفتند. در تمام تیمارهای آزمایشی تعداد برگ در ساقه اصلی و شاخص سطح برگ تا شروع پر شدن دانه افزایش و سپس به دلیل ریزش شدید برگها بهطور قابلتوجهی کاهش یافت. دامنه تغییرات شاخص سطح برگ در شروع پر شدن دانه در شرایط آبیاری تکمیلی از 1/6 در تاریخ کاشت 15 آبان تا 1/3 در تاریخ کاشت 15 اسفند و در شرایط دیم از 2/5 در تاریخ کاشت 15 آبان تا 4/2 در تاریخ کاشت 15 اسفند متفاوت بود. رشد اولیه سریعتر هیبرید هایولا 401 نسبت به رقم آرجیاس 003 سبب شد تا در هر دو سال انجام آزمایش و در هر دو شرایط آبیاری تکمیلی و دیم، شاخص سطح برگ هایولا 401 در مراحل شروع ساقه دهی و غنچه دهی بهطور معنیداری بیشتر از آرجیاس 003 شود. روابط قوی بین تعداد برگ در ساقه اصلی و شاخص سطح برگ در مراحل مختلف رشد با عملکرد دانه نشاندهنده تأثیر مثبت این دو صفت بر عملکرد دانه بود.
پرویز یداللهی، محمدرضا اصغری پور، نورالله خیری، اصغر قادری، جلد 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر تنش خشکی و کودهای آلی بر عملکرد روغن و ویژگیهای بیوشیمیایی گلرنگ، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه زابل انجام شد. در این آزمایش سه سطح تنش خشکی شامل آبیاری در زمان تخلیه 35، 55 و 75 درصد آب قابلاستفاده خاک بهعنوان تیمار اصلی و چهار سطح کود شامل عدم مصرف (شاهد)، کمپوست (40 تن در هکتار)، محلولپاشی اسید هیومیک (5/1 گرم در لیتر) و تلفیق کمپوست و اسید هیومیک به میزان نصف مقادیر یادشده بهعنوان تیمار فرعی در نظر گرفته شد. نتایج این آزمایش نشان داد، تنش آب موجب کاهش عملکرد روغن، فلورسانس کلروفیل و پایداری غشاء شد. با تأخیر در آبیاری تا تخلیه 75 درصد رطوبت خاک، عملکرد روغن 6/68 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. کاربرد کودهای آلی موجب افزایش درصد روغن، عملکرد روغن، پایداری غشاء، کربوهیدرات، پراکسیداز، کاتالاز و گایاکول پراکسیداز گردید. کاربرد تلفیقی کمپوست و اسید هیومیک موجب افزایش 7/99 درصدی در عملکرد روغن نسبت به شاهد گردید. میتوان مصرف اسید هیومیک و کمپوست بهصورت تلفیقی را بهمنظور توسعه کشت گلرنگ در منطقه سیستان بهویژه در شرایط تنش ملایم پیشنهاد نمود.
حسین مختاری کرچگانی، سيده زهرا حسینی سیسی، سید عبدالرضا کاظمینی، جلد 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده
بهمنظور ارزیابی اثر دگرآسیبی سورگوم علوفهای بر گلرنگ زراعی تحت تأثیر منابع نیتروژن و تنش آبی آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سال 1391 انجام شد. تیمارها شامل تنش آبی در دو سطح (آبیاری مطلوب و آبیاری در 40 درصد ظرفیت زراعی) و نوع کود نیتروژن (200 کیلوگرم کود اوره در هکتار، تلقیح بذرها با کودهای زیستی نیتروکسین و نیتروکارا و عدم مصرف کود بهعنوان تیمار شاهد) بود. عصاره آبی حاصل از اندام هوایی سورگوم در غلظتهای 5، 10، 15 و 20 درصد حجمی تهیه و به محیط پتریدیش اضافه شد. در گلخانه از دو روش محلولپاشی غلظتهای عصاره بر روی سطح گیاه و مخلوط بقایای اندام هوایی سورگوم به میزان صفر (شاهد)، 5، 10، 15 و 20 گرم بعد از اولین آبیاری به خاک گلدانها استفاده شد. نتایج نشان داد که درصد و سرعت جوانهزنی، شاخص دگرآسیبی، طول ریشهچه و ساقهچه، وزن خشک ریشهچه و ساقهچه، فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز گلرنگ زراعی بهطور معنیداری تحت تأثیر برهمکنش نوع و غلظت عصاره قرار گرفت. درصد جوانهزنی گلرنگ زراعی با افزایش غلظت عصاره آبی سورگوم کاهش یافت. بهطوری که غلظتهای 5، 10 و 15 درصد عصاره کود نیتروکارا در شرایط آبیاری مطلوب به ترتیب با 34، 22 و 12 درصد اثرات افزایشی و غلظت 20 درصد عصاره بهطور معنیداری با 71 درصد کاهش اثرات کاهنده بر شاخص دگرآسیبی نشان دادند. بهطور کلی، عصارههای حاصل از تیمارهای کود زیستی (نیتروکارا و نیتروکسین) در مقایسه با کود شیمیایی اوره در هر دو شرایط آبیاری مطلوب و تنش آبی سبب افزایش طول و وزن خشک ریشهچه و ساقهچه گلرنگ زراعی گردید، به گونهای که شرایط تنش آبی همراه با کود اوره سبب افزایش کنترل شد. در حالی که نتایج محلولپاشی عصاره حاصل از تیمار کود اوره در شرایط تنش آبی برخلاف کودهای زیستی در هر دو شرایط آبیاری، بیشترین اثر کاهشی را بر فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز نشان داد. بهطور کلی کود اوره همراه با تنش آبی بیشترین اثر کاهندگی را بر خصوصیات جوانهزنی و رشد اولیه گلرنگ زراعی داشت.
ایوب امیری، پرویز یدالهی، علیرضا سیروس مهر، صدیقه اسمعیل زاده بهابادی، جلد 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر تنش خشکی و محلولپاشی با اسید سالیسیلیک و کیتوزان بر گلرنگ، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. در این آزمایش سه سطح تنش خشکی شامل آبیاری در زمان تخلیه 25، 50 و 75 درصد آب قابل استفاده خاک بهعنوان تیمار اصلی و چهار سطح محلولپاشی شامل عدم مصرف (شاهد)، محلولپاشی اسید سالیسیلیک (424/0 گرم در لیتر)، محلولپاشی کیتوزان (5 گرم در لیتر) و تلفیق اسید سالیسیلیک و کیتوزان بهعنوان تیمار فرعی در نظر گرفته شد. تنش آب موجب کاهش تعداد طبق در بوته، قطر طبق، قطر ساقه، تعداد برگ، وزن دانه در بوته، وزن دانه در طبق و افزایش درصد پوکی در دانه شد. کاربرد اسید سالیسیلیک و کیتوزان موجب افزایش صفات مورفولوژیک (ارتفاع اولین شاخه از سطح زمین، قطر طبق، قطر ساقه، تعداد برگ، طول ریشه و وزن گل) و اجزای عملکرد (تعداد دانه در طبق، وزن دانه در طبق، وزن دانه در بوته و درصد پوکی دانه) گردید. به نظر می رسد محلولپاشی اسید سالیسیلیک و کیتوزان بهصورت تلفیقی را میتوان برای توسعه کشت گلرنگ و افزایش عملکرد در منطقه سیستان پیشنهاد نمود.
سید احمد کلانتر احمدی، جهانفر دانشیان، سید حسین محمودی نژاد دزفولی، جلد 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده
مطالعه ارقام سویا تحت تأثیر عوامل تنشزای غیرزنده با هدف بهبود تولید آن حائز اهمیت میباشد. این پژوهش بهصورت کرتهای خرد شده نواری در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی صفیآباد در سال 1388 به مورد اجرا گذاشته شد. عامل عمودی شامل سطوح مختلف آبیاری در 4 سطح (آبیاری پس از 50، 90، 130 و 170 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) و عامل افقی نیز شامل 6 ژنوتیپ 504، کتول، صفی آبادی، BP692×Safiabadi، میگمات و سالاند بود. نتایج نشان داد که تأثیر تنش خشکی، ژنوتیپ و اثر متقابل آنها بر عملکرد دانه معنیدار بود. مقایسه میانگینهای مربوط به اثر متقابل تنش خشکی×ژنوتیپ نشان داد که حداکثر عملکرد دانه (4522 کیلوگرم در هکتار) در شرایط آبیاری پس از 50 میلیمتر تبخیر از تشتک به ژنوتیپ میگمات و حداقل عملکرد دانه (1017 کیلوگرم در هکتار) نیز به ژنوتیپ کتول و آبیاری پس از 170 میلیمتر تبخیر از تشتک اختصاص یافت. با افزایش دور آبیاری تعداد غلاف در بوته نیز کاهش یافت، بهگونهای که این میزان کاهش در تیمارهای آبیاری پس از 90، 130 و 170 میلیمتر تبخیر از تشتک در مقایسه با آبیاری پس از 50 میلیمتر تبخیر از تشتک به ترتیب % 16، % 28 و % 51 بود. بود. تعداد دانه در غلاف تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. با توجه با نتایج آزمایش برای ژنوتیپهای میگمات و BP×Safiabadi آبیاری پس از 50 میلیمتر تبخیر از تشتک مناسب میباشد. برای ژنوتیپهای 504، سالاند، کتول و صفیآبادی میتوان آبیاری پس از 90 میلیمتر تبخیر از تشتک را نیز اعمال نمود.
|
|
|
|
|
|