[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
تقویم
..
آیین نامه اخلاق علمی

آیین نامه اخلاق علمی نشریه

..
دسترسی به مقالات

نسخه برداری و استفاده از مقاله های این نشریه تابع قانون دسترسی

آزاد creative commons می باشد.

AWT IMAGE

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
30 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

راضیه هدایت پور، محسن موحدی دهنوی، حمیدرضا خادم حمزه، سیده مریم مرشدی،
جلد 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده

به منظور بررسی تأثیر محلول‌پاشی عناصر ریزمغذی روی و آهن بر عملکرد کمی و کیفی کلزا (رقم طلایه)، آزمایش مزرعه‌ای در مرکز تحقیقات کشاورزی زرقان استان فارس در سال 88-1387 اجرا گردید. دوبار محلول‌پاشی (یکی در مرحله ساقه رفتن و دیگری اوایل گلدهی) شامل سولفات روی در سه سطح (صفر، 2 و4 گرم در لیتر) و سولفات آهن در سه سطح (صفر، 2 و 4 گرم در لیتر) بصورت آزمایش فاکتوریل 2 عاملی در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. نتایج نشان داد برهمکنش محلول‌پاشی آهن و روی بر عملکرد دانه، درصد پروتئین و عملکرد روغن معنی‌دار بود. بیشترین عملکرد دانه به میزان 3/4905 کیلوگرم در هکتار، درصد پروتئین دانه به میزان 7/37 درصد و عملکرد روغن به میزان 5/2124 کیلوگرم در هکتار مربوط به محلول‌پاشی توام روی و آهن به میزان 4 گرم در لیتر بود. افزایش غلظت روی از صفر به 4 گرم در لیتر، باعث افزایش معنی‌دار وزن هزار دانه از 24/4 به 69/4 گرم، تعداد دانه در خورجین‌ از 12/19 به 88/22 و همچنین میزان روغن دانه از 67/38 به 17/43 درصد شد. با افزایش محلول‌پاشی روی از صفر به 4 گرم در لیتر، غلظت روی در دانه به طور معنی‌داری از 07/22 به 28/33 میلی‌گرم در کیلوگرم افزایش یافت. افزایش غلظت آهن از صفر به 4 گرم در لیتر، باعث افزایش معنی‌دار وزن هزار دانه از 24/4 به 64/4 گرم و افزایش غلظت آهن در دانه به طور معنی‌داری از 29/64 به 18/79 میلی‌گرم در کیلوگرم شد. با توجه به نتایج، دوبار محلول‌پاشی توام سولفات روی و آهن به میزان 4 گرم در لیتر جهت دستیابی به عملکرد کمی و کیفی بیشتر کلزای رقم طلایه در منطقه زرقان پیشنهاد می‌گردد.
هادی استیری، محمد آرمین، اسماعیل فیله کش،
جلد 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده

اثر محلول‌پاشی سولفات روی و دور آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان در قالب آزمایشی به صورت کرت‌های یک‌بار خردشده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی شهرستان سبزوار در سال زراعی 1391-1390 مورد بررسی قرار گرفت. فاکتورهای مورد بررسی عبارت بودند از: تنش خشکی در 3 سطح بدون تنش (دور آبیاری 6 روزه)، تنش متوسط (دور آبیاری 12 روزه) و تنش شدید (دور آبیاری 18 روزه) به عنوان کرت اصلی و محلول‌پاشی عنصر روی (صفر، 5، 10 و 15 در هزار به ترتیب معادل صفر، 2، 4 و 6 کیلوگرم در هکتار) به عنوان کرت فرعی. محلول‌پاشی روی در مرحله 6-8 برگی آفتابگردان انجام شد. ارتفاع بوته، دانه در طبق، درصد دانه‌های پوک، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد زیستی به صورت معنی‌داری تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفت. تنش خشکی شدید سبب کاهش ارتفاع بوته، دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد زیستی و افزایش درصد دانه‌های پوک گردید. بالاترین عملکرد و اجزای عملکرد در محلول‌پاشی با غلظت 15 در هزار سولفات روی به دست آمد و کمترین آن در تیمار شاهد مشاهده شد. اگرچه در شرایط بدون تنش واکنش عملکرد به محلول‌پاشی سولفات روی بیشتر بود اما محلول‌پاشی با غلظت 15 در هزار اثرات منفی تنش خشکی را کاهش داد. در مجموع بالاترین عملکرد دانه با محلول‌پاشی سولفات روی با غلظت 15 در هزار و در شرایط بدون تنش به دست آمد.
حمید جبّاری، غلام عباس اکبری، نیر اعظم خوش خلق سیما، ایرج اله دادی، امیرحسین شیرانی راد، سیدعلی طباطبایی، علی حامد،
جلد 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده

به منظور مقایسه نقش آنزیم‌های آنتی اکسیدان و پرولین در تحمل به تنش خشکی در گیاه کلزا، آزمایشی در سال زراعی 1391-1390 در مزرعه مرکز تحقیقات و منابع طبیعی یزد انجام شد. در این بررسی سه رقم کلزای تجاری پاییزه GKH2005، Opera و Okapi از نظر واکنش به تیمارهای آبیاری شامل بدون تنش (شاهد) و قطع آبیاری از مراحل ساقه‌دهی، گل‌دهی و خورجین‌دهی به بعد در چهار آزمایش جداگانه، هر یک در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی ارزیابی شدند. نتایج آزمایش نشان داد که تجمع پرولین، میزان فعالیت آنزیم‌های کاتالاز و پراکسیداز و شاخص پراکسیداسیون چربی (غلظت مالون‌دی‌آلدئید) در تیمارهای تنش خشکی بالاتر از شرایط بدون تنش بود، اما این مقدار در هر رقم متفاوت بود. با اعمال تنش خشکی، فعالیت آنزیم‌های آنتی اکسیدان در رقم GKH2005 بیشتر از دو رقم دیگر بود و بدین واسطه کمترین میزان غلظت مالون‌دی‌آلدئید نیز در همین رقم مشاهده شد. در بین ارقام، رقم GKH2005 بیشترین عملکرد دانه را در تیمارهای بدون تنش، قطع آبیاری از ساقه‌دهی، گل‌دهی و خورجین‌دهی به ترتیب به میزان 3110، 1450، 1773 و 2510 کیلوگرم در هکتار تولید نمود. نتایج نشان داد که نقش آنزیم‌های آنتی اکسیدان در کاهش پراکسیداسیون لیپیدها و افزایش تحمل به خشکی بسیار پررنگ‌تر از نقش پرولین بود. هم‌چنین یک سیستم آنتی اکسیداتیو کارآمد به همراه تولید مالون‌دی‌آلدئید کمتر و تولید تعداد خورجین زیاد در شاخه فرعی بیشترین نقش را در افزایش عملکرد دانه گیاه کلزا در شرایط تنش خشکی داشت.
ولی اله رامئه،
جلد 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده

به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت بر خصوصیات فنولوژیکی، ارتفاع بوته و عملکرد دانه ارقام کلزای بهاره، آزمایشی در قالب طرح کرت‌های خرد شده با چهار تکرار در ایستگاه تحقیقات زراعی بایع کلا در طی دو سال زراعی انجام شد. پنج تاریخ کاشت شامل 7، 17، 27 مهر، 7 و 17 آبان بعنوان فاکتور اصلی و ارقام Hyola401، Option500 و RGS00 بعنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. کلیه خصوصیات مورد بررسی تحت تأثیر معنیدار تاریخ کاشت و رقم قرار گرفتند. میانگین عملکرد ارقام Hyola401، Option500 و RGS003 به ترتیب برابر 3274، 2898 و 3040 کیلوگرم در هکتار بود که ارقام Option500 و RGS003 از نظر آماری دارای اختلاف معنی‌داری نبودند. عدم معنی‌دار بودن اثر متقابل تاریخ کاشت×رقم برای عملکرد دانه مبین آن است که کاهش عملکرد دانه ارقام ناشی از تأخیر در تاریخ‌های کاشت از روند مشابهی برخوردار بوده است به طوری که در تمامی تاریخ‌های کاشت مورد بررسی Hyola401 و Option500 از بیشترین و کمترین میزان عملکرد دانه را به خود اختصاص داداند. کاهش عملکرد دانه در تاریخ‌های کشت‌ انتهایی به علت عدم رشد رویشی کافی قبل از وارد شدن به مرحله گلدهی می باشد. همبستگی مثبت و معنیدار ارتفاع بوته و تعداد خورجین در بوته سبب گردیدکه کاهش ارتفاع بوته، کاهش تعداد خورجین در بوته را در تاریخ‌های کشت انتهایی به دنبال داشته باشد، که در نهایت منجر به کاهش عملکرد دانه گردید.
صابر سیف امیری، تهمینه بهرامپور،
جلد 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده

این پژوهش به‌منظور ارزیابی عملکرد رقم‌های تجاری سویا و معرفی ارقام با پتانسیل بالا و سازگار برای دو فصل کشت بهاره و تابستانه به‌صورت آزمایش یک‌بار خردشده بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار به مدت دو سال زراعی 88-87 و 87-86 در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی مغان اجرا شد. در این بررسی عامل اصلی تاریخ کشت در دو سطح شامل کشت بهاره و کشت تابستانه و عامل فرعی در 14 سطح شامل ارقام سحر، لینفورد، هابیت × ویلیامز، 032،DPX، دیویس× ویلیامز، روناک× ویلیامز، JK، BP،033 و کلارک) به همراه سه ژنوتیپ رایج منطقه (زان، ویلیامز و L17) بودند. نتایج تجزیه مرکب دوساله عملکرد دانه نشان داد اثر تاریخ کاشت، ژنوتیپ‌ها و اثر متقابل آن‌ها در سطح احتمال 1% معنی‌دار بود. مقایسه عملکرد دو تاریخ کاشت نشان داد ژنوتیپ‌های موردمطالعه در کشت بهاره و تابستانه به ترتیب 643/3628 و 57/2502 کیلوگرم در هکتار محصول تولید نمودند. در شرایط کشت بهاره ژنوتیپ‌های زان و لینفورد به ترتیب با 4276 و 4105 کیلوگرم در هکتار و در شرایط کشت تابستانه نیز ژنوتیپ‌های BP و L17 به ترتیب با 2974 و 2920 کیلوگرم در هکتار از حداکثر عملکرد برخوردار بودند.
ابوالفضل فرجی،
جلد 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده

داشتن شاخص سطح برگ بهینه جهت کاهش تبخیر از سطح خاک، دریافت حداکثر تشعشع و افزایش تولید ماده خشک و عملکرد دانه ضروری است. به‌منظور مطالعه توسعه سطح برگ در کلزا (B. napus) و رابطه آن با عملکرد دانه، آزمایشی در دو سال زراعی 85-1384 و 86-1385 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد انجام شد. آزمایش به‌صورت کرت‌های خردشده در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار و در دو شرایط آبیاری تکمیلی و دیم (دو آزمایش مجزا) انجام شد. پنج تاریخ کاشت 15 آبان، 15 آذر، 15 دی، 15 بهمن و 15 اسفند در کرت‌های اصلی و دو رقم هایولا 401 و آرجی‌اس 003 در کرت‌های فرعی قرار گرفتند. در تمام تیمارهای آزمایشی تعداد برگ در ساقه اصلی و شاخص سطح برگ تا شروع پر شدن دانه افزایش و سپس به دلیل ریزش شدید برگ‌ها به‌طور قابل‌توجهی کاهش یافت. دامنه تغییرات شاخص سطح برگ در شروع پر شدن دانه در شرایط آبیاری تکمیلی از 1/6 در تاریخ کاشت 15 آبان تا 1/3 در تاریخ کاشت 15 اسفند و در شرایط دیم از 2/5 در تاریخ کاشت 15 آبان تا 4/2 در تاریخ کاشت 15 اسفند متفاوت بود. رشد اولیه سریع‌تر هیبرید هایولا 401 نسبت به رقم آرجی‌اس 003 سبب شد تا در هر دو سال انجام آزمایش و در هر دو شرایط آبیاری تکمیلی و دیم، شاخص سطح برگ هایولا 401 در مراحل شروع ساقه دهی و غنچه دهی به‌طور معنی‌داری بیشتر از آرجی‌اس 003 شود. روابط قوی بین تعداد برگ در ساقه اصلی و شاخص سطح برگ در مراحل مختلف رشد با عملکرد دانه نشان‌دهنده تأثیر مثبت این دو صفت بر عملکرد دانه بود.
سید احمد کلانتر احمدی، امیر حسین شیرانی راد، سید عطااله سیادت،
جلد 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده

به‌منظور بررسی تأثیر تنش کم آبیاری بر عملکرد ارقام کلزا آزمایشی در سال زراعی 87-1386 در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی‌آباد اجرا شد. آزمایش به‌صورت کرت‌های خردشده در قالب بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار بود. آبیاری به‌عنوان فاکتور اصلی در چهار سطح شامل، آبیاری پس از 60 میلی‌متر تبخیر از تشتک کلاس A (شاهد)، قطع آبیاری در مرحله گلدهی، قطع آبیاری در مرحله خورجین دهی، قطع آبیاری در مرحله پر شدن دانه و رقم نیز به‌عنوان فاکتور فرعی در پنج سطح، شامل ارقام هایولا 308، هایولا 330، هایولا 401، هایولا 420 و RGS003 بود. بررسی اثر متقابل تیمارهای آزمایشی نیز نشان داد که بیشترین عملکرد دانه (3155 کیلوگرم در هکتار) به هیبرید هایولا 420 در آبیاری مطلوب (شاهد) و کمترین عملکرد دانه (1491 کیلوگرم در هکتار) به رقم RGS003 در شرایط قطع آبیاری در مرحله خورجین دهی اختصاص داشت. حداکثر تعداد خورجین در بوته (42/161) به هیبرید هایولا 330 در شرایط بدون تنش (آبیاری پس از 60 میلی‌متر تبخیر) و حداقل تعداد خورجین در بوته (1/78) نیز در رقم RGS003 و قطع آبیاری در مرحله خورجین دهی مشاهده گردید. نتایج نشان داد که بین تیمارهای قطع آبیاری، رقم و اثر متقابل آن‌ها اختلاف معنی‌داری ازنظر درصد روغن وجود نداشت. با توجه به نتایج آزمایش قطع آبیاری در مراحل گلدهی، خورجین دهی و پر شدن دانه در مقایسه با شاهد به ترتیب 72/24، 33/14 و 11 درصد کاهش عملکرد دانه را به دنبال خواهد داشت. کاهش عملکرد دانه به دلیل قطع آبیاری در مراحل گلدهی، خورجین دهی و پر شدن دانه همراه با کاهش تعداد خورجین در بوته و وزن هزار دانه بود. با توجه به نتایج حاصل از آزمایش از قطع آبیاری در مرحله گلدهی باید اجتناب نمود.
مسلم علیزاده، حمیدرضا بلوچی، محسن موحدی دهنوی،
جلد 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر محلول‌پاشی سولفات روی و سالیسیلیک‌اسید بر خصوصیات مورفولوژیکی و عملکرد گلرنگ رقم صفه تحت تنش خشکی، در منطقه یاسوج، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در دانشگاه یاسوج، در سال 1391 انجام شد. عوامل مورد آزمایش شامل تنش خشکی در سه سطح آبیاری پس از مصرف 10%، 30% و 60% رطوبت قابل‌دسترس، به ترتیب به‌عنوان سطوح بدون تنش، تنش ملایم و تنش شدید و محلول‌پاشی در 5 سطح، شامل شاهد، سالیسیلیکاسید (5/0، 1 و 5/1 میلی‌مولار) و سولفات روی (3 گرم در لیتر) بودند. نتایج نشان داد که برهم‌کنش تنش خشکی و محلول‌پاشی برای صفات تعداد طبق، تعداد طبق بارور، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه و عملکرد معنی‌دار و برای سایر صفات اندازه‌گیری‌شده غیر معنی‌دار بودند. عملکرد دانه گیاه در گیاهان تحت تنش کاهش یافت؛ اما با محلول‌پاشی سولفات روی و سالیسیلیک‌اسید افزایش نشان داد. بالاترین میزان عملکرد دانه در 30% و 60% تخلیه رطوبتی به محلول‌پاشی با 5/0 میلی‌مولار سالیسیلیک‌اسید بود. بالاترین میزان عملکرد دانه تک بوته در سطح تنش خشکی با 10 درصد با محلول‌پاشی سولفات روی به دست آمد. در تمام سطوح تنش خشکی بالاترین میزان وزن هزار دانه به‌دست‌آمده به محلول‌پاشی سولفات روی تعلق داشت و بالاترین تعداد طبق بارور در سطح 10 و 60 درصد تنش خشکی مربوط به محلول‌پاشی سالیسیلیک‌اسید با غلظت 1 میلی‌مولار بود. بالاترین تعداد دانه در طبق در سطح تنش خشکی 60 درصد مربوط به محلول‌پاشی سالیسیلیک‌اسید با غلظت 5/1 میلی‌مولار بود.
مدینه بیژنی، پرویز یداللهی، محمد رضا اصغری پور، سعیده سلیمانی، ملیحه لطیفی،
جلد 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده

کنجد از گیاهان روغنی بسیار مهم و پرکاربرد است. این مطالعه به‌منظور بررسی تأثیر اوره و کود زیستی نیتروکسین بر گیاه کنجد، به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل در سال زراعی 91- 1390 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل چهار سطح کود نیتروژن شامل عدم استفاده، 50، 75 و 100 درصد توصیه‌شده (به ترتیب معادل صفر، 160، 240 و 320 کیلوگرم در هکتار نیتروژن به شکل اوره) و نیتروکسین در دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح) بودند. نتایج نشان داد افزایش مصرف نیتروژن تعداد شاخه فرعی در بوته، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول و وزن هزار دانه را به ترتیب 50، 12، 18، 45 و 11 درصد افزایش داد. همچنین کاربرد کود نیتروکسین به‌صورت بذرمال به‌طور معنی‌داری ارتفاع ساقه، تعداد شاخه جانبی، وزن هزار دانه، تعداد دانه در کپسول، کپسول در بوته، عملکرد دانه، عملکرد روغن و درصد پروتئین کنجد را در مقایسه با تیمار عدم تلقیح افزایش داد. درصد روغن تحت تأثیر هیچ‌کدام از تیمارهای مورداستفاده قرار نگرفت. در بررسی اثرات متقابل کودهای مورداستفاده نیز مشخص گردید که کاربرد 75 درصد کود نیتروژن همراه با نیتروکسین ارتفاع بوته، عملکرد دانه و عملکرد روغن را به ترتیب 28، 58 و 56 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. درمجموع نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کاربرد بذرمال نیتروکسین علاوه بر بهبود شرایط رشدی، می‌تواند تا حد زیادی در راستای کاهش مصرف کود شیمیایی نیتروژن مفید واقع شود.
حسین مختاری کرچگانی، سيده زهرا حسینی سیسی، سید عبدالرضا کاظمینی،
جلد 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده

به‌منظور ارزیابی اثر دگرآسیبی سورگوم علوفه‌ای بر گلرنگ زراعی تحت تأثیر منابع نیتروژن و تنش آبی آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سال 1391 انجام شد. تیمارها شامل تنش آبی در دو سطح (آبیاری مطلوب و آبیاری در 40 درصد ظرفیت زراعی) و نوع کود نیتروژن (200 کیلوگرم کود اوره در هکتار، تلقیح بذرها با کودهای زیستی نیتروکسین و نیتروکارا و عدم مصرف کود به‌عنوان تیمار شاهد) بود. عصاره آبی حاصل از اندام هوایی سورگوم در غلظت‌های 5، 10، 15 و 20 درصد حجمی تهیه و به محیط پتری‌دیش اضافه شد. در گلخانه از دو روش محلول‌پاشی غلظت‌های عصاره بر روی سطح گیاه و مخلوط بقایای اندام هوایی سورگوم به میزان صفر (شاهد)، 5، 10، 15 و 20 گرم بعد از اولین آبیاری به خاک گلدان‌ها استفاده شد. نتایج نشان داد که درصد و سرعت جوانه‌زنی، شاخص دگرآسیبی، طول ریشه‌چه و ساقه‌چه، وزن خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه، فعالیت آنزیم‌های کاتالاز و پراکسیداز گلرنگ زراعی به‌طور معنی‌داری تحت تأثیر برهم‌کنش نوع و غلظت عصاره قرار گرفت. درصد جوانه‌زنی گلرنگ زراعی با افزایش غلظت عصاره آبی سورگوم کاهش یافت. به‌طوری که غلظت‌های 5، 10 و 15 درصد عصاره کود نیتروکارا در شرایط آبیاری مطلوب به ترتیب با 34، 22 و 12 درصد اثرات افزایشی و غلظت 20 درصد عصاره به‌طور معنی‌داری با 71 درصد کاهش اثرات کاهنده بر شاخص دگرآسیبی نشان دادند. به‌طور کلی، عصاره‌های حاصل از تیمارهای کود زیستی (نیتروکارا و نیتروکسین) در مقایسه با کود شیمیایی اوره در هر دو شرایط آبیاری مطلوب و تنش آبی سبب افزایش طول و وزن خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه گلرنگ زراعی گردید، به گونه‌ای که شرایط تنش آبی همراه با کود اوره سبب افزایش کنترل شد. در حالی که نتایج محلول‌پاشی عصاره حاصل از تیمار کود اوره در شرایط تنش آبی برخلاف کودهای زیستی در هر دو شرایط آبیاری، بیشترین اثر کاهشی را بر فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز نشان داد. به‌طور کلی کود اوره همراه با تنش آبی بیشترین اثر کاهندگی را بر خصوصیات جوانه‌زنی و رشد اولیه گلرنگ زراعی داشت.
ولی اله رامئه، محمد باقر سلیمی،
جلد 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر مقادیر مختلف نیتروژن بر خصوصیات فنولوژیکی، ارتفاع بوته، اجزای عملکرد و عملکرد دانه ژنوتیپ‌های بهاره کلزا، آزمایشی به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی بایع کلا مازندران در سال زراعی 89-1388 اجرا شد. در این بررسی مقادیر نیتروژن شامل صفر، 70، 140 و 210 کیلوگرم در هکتار از منبع کود اوره به‌عنوان عامل اصلی و ژنوتیپ‌های کلزا شامل L7، ظفر، RGS003 و هایولا 401 به‌عنوان عامل فرعی به‌کار گرفته شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که صفات تعداد روز تا شروع گلدهی، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، عملکردهای دانه و روغن تحت تأثیر معنی‌دار مقدار مصرف نیتروژن قرار گرفتند. اثر ژنوتیپ بر کلیه صفات به استثنای تعداد دانه در خورجین معنی‌دار بود. ژنوتیپ‌ها از نظر عملکرد دانه در دو گروه متمایز آماری تفکیک گردیدند. ژنوتیپ‌های ظفر و هایولا 401 به ترتیب با عملکرد دانه 2/3831 و 7/3893 کیلوگرم در هکتار و همچنین عملکرد روغن 1638 و 1591 کیلوگرم در هکتاردر یک گروه آماری قرار داشتند. معنی‌دار نبودن اثر متقابل نیتروژن در ژنوتیپ برای کلیه صفات مورد مطالعه نشان داد که تغییرات این صفات در بین ژنوتیپ‌های مورد بررسی در هر یک از سطوح نیتروژن مورد مطالعه روندی مشابه داشت. همبستگی عملکرد دانه با تمامی صفات به استثنای تعداد روز تا شروع گلدهی به صورت مثبت و معنی‌دار که نشان دهنده آن است که افزایش نیتروژن مصرفی منجر به افزایش صفات مورد مطالعه و در نهایت عملکرد دانه گردید.


معرفت مصطفوی‌راد، اسماعیل جدیدی، تقی بابائی، محمد حسین انصاری،
جلد 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده

کمبود عناصر غذایی خاک یکی از مهم‌ترین عوامل محدود کننده تولید محصولات زراعی می‌باشد و مدیریت تغذیه برای رشد بهینه گیاه و افزایش عملکرد و پایداری تولید ضروری است. این آزمایش، به‌منظور ارزیابی تاًثیر کودهای ریزمغذی بر مراحل رشد و برخی شاخص‌های کمی در ارقام کلزای (Brassica napus L.) زمستانه در سال زراعی 1391- 1390 اجرا شد. به این منظور آزمایشی به‌صورت طرح کرت‌های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در اراک اجرا شد. کودها شامل بدون مصرف کود، آهن، روی، منگنز، آهن+ روی، آهن + منگنز، روی + منگنز، آهن + روی + منگنز و ارقام کلزا شامل زرفام، اوکاپی، مودنا و لیکورد به ترتیب به‌عنوان فاکتور اصلی و فرعی بودند. در این تحقیق، رقم اوکاپی تحت بدون مصرف کود با میانگین 4194 کیلوگرم در هکتار و مصرف روی + منگنز با میانگین 4011 کیلوگرم در هکتار به ترتیب بیشترین عملکرد دانه را تولید کرد. رقم لیکورد در تیمار کودی منگنز با میانگین 3998 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را نشان داد، ولی تفاوت معنی‌داری بین سطوح تیمارهای مختلف کودی وجود نداشت. رقم اوکاپی بیشترین عملکرد زیستی را به ترتیب در تیمارهای کودی آهن+ روی با میانگین 13666 کیلوگرم در هکتار و روی + منگنز با میانگین 13221 کیلوگرم در هکتار و تیمار بدون مصرف کود با میانگین 12944 کیلوگرم در هکتار نشان داد. در این آزمایش، اثرات متقابل لیکورد × تیمار منگنز، لیکورد × آهن + روی + منگنز و اوکاپی× تیمار کودی آهن + روی + منگنز به ترتیب با میانگین 46/35 و 77/34 و 23/32 درصد بیشترین شاخص برداشت را داشتند. به‌علاوه برهمکنش لیکورد × تیمار کودی آهن + روی + منگنز بالاترین تعداد خورجین در بوته با میانگین 86/369 را نشان داد. به‌طور کلی، عملکرد دانه و اجزای آن در ارقام کلزا، واکنش‌های متفاوتی به کودهای ریزمغذی نشان دادند. بر اساس نتایج این آزمایش، کشت ارقام اوکاپی و لیکورد و کاربرد کودهای ریزمغذی منگنز و روی + منگنز منجر به افزایش عملکرد دانه کلزا در شرایط اقلیمی اراک گردید.


محمود قربانزاده نقاب ،
جلد 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده

سویا یک از مهمترین منابع تولید روغن در دنیا است. بهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی و روابط میان صفات کمی و کیفی، تعداد 14 رقم سویا در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال 1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی مجتمع آموزش عالی شیروان مورد کشت قرار گرفتند. در این پژوهش 12 صفت ازجمله عملکرد دانه، اجزای عملکرد، درصد پروتئین و روغن اندازهگیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ارقام مورد بررسی در تمامی صفات بهجز درصد پروتئین اختلاف معنیداری دارند که این امر دلالت بر وجود تنوع ژنتیکی بین آنها است. ارقام زان، سنچوری و کلومبوس بیشترین عملکرد دانه را دارا بودند، در حالی که کمترین عملکرد دانه در رقم هابیت مشاهده شد. همبستگی عملکرد دانه با صفات تعداد غلاف در گیاه، تعداد دانه در غلاف، تعداد دانه در گیاه، وزن صد دانه، درصد روغن، درصد پروتئین و شاخص برداشت مثبت و معنیدار و با تعداد روزهای کاشت تا گلدهی منفی و معنیداری بود. رقم زان با 8/515 کیلوگرم روغن در هکتار بیشترین روغن را دارا بود. بر مبنای رگرسیون گام به گام و تجزیه علیت عملکرد دانه ارقام سویا از اثرات مستقیم و غیرمستقیم وزن صد دانه، تعداد غلاف در گیاه، تعداد دانه در غلاف و تعداد دانه در گیاه متأثر شد. با توجه به اثرات باقیمانده و ضریب تبیین (7/86 درصد) بخش اعظم تغییرات عملکرد دانه ارقام سویا مربوط به این چهار صفت بود. بیشترین اثر مستقیم و مثبت بر عملکرد دانه مربوط به وزن صد دانه و کمترین آن مربوط به تعداد دانه در گیاه بود. بر اساس نتایج حاصل ارقام زان، سنچوری و کلومبوس با داشتن عملکرد دانه و روغن بالا در منطقه شمال خراسان قابل کشت هستند.


سید عبدالرضا کاظمینی، فاطمه صادقی، یحیی امام،
جلد 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر حذف برگ و دانه بر سرعت فتوسنتز و عملکرد دانه آفتابگردان، آزمایشی در سال 1391 به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اجرا گردید. تیمارها شامل حذف برگ (صفر، 50 و 75 درصد) در مرحله ظهور طبق و حذف دانه (صفر، نصف دانه‌های کناری و نصف دانه‌های مرکزی) در زمان گرده‌افشانی بود. تیمارهای حذف برگ ‌50 و 75 درصد، باعث کاهش معنی‌دار وزن هزار دانه، تعداد دانه و عملکرد دانه گردیدند. به نظر می‌رسد هر چند با کاهش برگ، سرعت فتوسنتز در برگ‌های باقی‌مانده افزایش یافت، اما به‌طور کلی قادر به جبران خسارت مربوط به کاهش برگ نبود. بیشترین کاهش عملکرد دانه در تیمار 75 درصد حذف برگ و نصف دانه‌های کناری (64/49 درصد) در مقایسه با شاهد مشاهده شد. با توجه به نتایج این پژوهش می‌توان اظهار داشت که در آفتابگردان غالبیت با محدودیت مبدأ می‌باشد.


ایوب امیری، پرویز یدالهی، علیرضا سیروس مهر، صدیقه اسمعیل زاده بهابادی،
جلد 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده

به‌منظور بررسی تأثیر تنش خشکی و محلول‌پاشی با اسید سالیسیلیک و کیتوزان بر گلرنگ، آزمایشی به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. در این آزمایش سه سطح تنش خشکی شامل آبیاری در زمان تخلیه 25، 50 و 75 درصد آب قابل استفاده خاک به‌عنوان تیمار اصلی و چهار سطح محلول‌پاشی شامل عدم مصرف (شاهد)، محلول‌پاشی اسید سالیسیلیک (424/0 گرم در لیتر)، محلول‌پاشی کیتوزان (5 گرم در لیتر) و تلفیق اسید سالیسیلیک و کیتوزان به‌عنوان تیمار فرعی در نظر گرفته شد. تنش آب موجب کاهش تعداد طبق در بوته، قطر طبق، قطر ساقه، تعداد برگ، وزن دانه در بوته، وزن دانه در طبق و افزایش درصد پوکی در دانه شد. کاربرد اسید سالیسیلیک و کیتوزان موجب افزایش صفات مورفولوژیک (ارتفاع اولین شاخه از سطح زمین، قطر طبق، قطر ساقه، تعداد برگ، طول ریشه و وزن گل) و اجزای عملکرد (تعداد دانه در طبق، وزن دانه در طبق، وزن دانه در بوته و درصد پوکی دانه) گردید. به نظر می رسد محلول‌پاشی اسید سالیسیلیک و کیتوزان به‌صورت تلفیقی را می‌توان برای توسعه کشت گلرنگ و افزایش عملکرد در منطقه سیستان پیشنهاد نمود.


سید احمد کلانتر احمدی، جهانفر دانشیان، سید حسین محمودی نژاد دزفولی،
جلد 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده

مطالعه ارقام سویا تحت تأثیر عوامل تنش‌زای غیرزنده با هدف بهبود تولید آن حائز اهمیت می‌باشد. این پژوهش به‌صورت کرت‌های خرد شده نواری در قالب بلوک‌های کامل تصادفی با 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی‌آباد در سال 1388 به مورد اجرا گذاشته شد. عامل عمودی شامل سطوح مختلف آبیاری در 4 سطح (آبیاری پس از 50، 90، 130 و 170 میلی‌متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) و عامل افقی نیز شامل 6 ژنوتیپ 504، کتول، صفی آبادی، BP692×Safiabadi، میگمات و سال‌اند بود. نتایج نشان داد که تأثیر تنش خشکی، ژنوتیپ و اثر متقابل آن‌ها بر عملکرد دانه معنی‌دار بود. مقایسه میانگین‌های مربوط به اثر متقابل تنش خشکی×ژنوتیپ نشان داد که حداکثر عملکرد دانه (4522 کیلوگرم در هکتار) در شرایط آبیاری پس از 50 میلی‌متر تبخیر از تشتک به ژنوتیپ میگمات و حداقل عملکرد دانه (1017 کیلوگرم در هکتار) نیز به ژنوتیپ کتول و آبیاری پس از 170 میلی‌متر تبخیر از تشتک اختصاص یافت. با افزایش دور آبیاری تعداد غلاف در بوته نیز کاهش یافت، به‌گونه‌ای که این میزان کاهش در تیمارهای آبیاری پس از 90، 130 و 170 میلی‌متر تبخیر از تشتک در مقایسه با آبیاری پس از 50 میلی‌متر تبخیر از تشتک به ترتیب % 16، % 28 و % 51 بود. بود. تعداد دانه در غلاف تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. با توجه با نتایج آزمایش برای ژنوتیپ‌های میگمات و BP×Safiabadi آبیاری پس از 50 میلی‌متر تبخیر از تشتک مناسب می‌باشد. برای ژنوتیپ‌های 504، سال‌اند، کتول و صفی‌آبادی می‌توان آبیاری پس از 90 میلی‌متر تبخیر از تشتک را نیز اعمال نمود.


نیلوفر وحدی، اسماعیل قلی نژاد، سیروس منصوری فر، لیلا غیرتی آرانی، مهدی رحیمی،
جلد 2، شماره 1 - ( 6-1394 )
چکیده

این تحقیق به‌منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف رژیم آبیاری بر عملکرد دانه و صفات کیفی ارقام مختلف سویا در منطقه ارومیه، به‌صورت کرت‌های یک‌بار خرد شده بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی هنرستان کشاورزی در سال زراعی 1391 اجرا شد. در این بررسی سه سطح آبیاری مطلوب 60 میلی‌متر تبخیر از سطح تشتک کلاس A، تنش ملایم 110 میلی‌متر تبخیر از سطح تشتک کلاس A و تنش شدید 160 میلی‌متر تبخیر از سطح تشت کلاس A در کرت‌های اصلی و سه رقم سویا کلارک، ویلیامز و آنیون در کرت‌های فرعی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تأثیر تنش خشکی بر صفات عملکرد دانه، روغن و پروتئین در سطح احتمال 1 درصد معنی‌دار بود، به‌طوری که بیشترین و کمترین مقدار عملکرد روغن و پروتئین به ترتیب در شرایط آبیاری مطلوب و تنش خشکی شدید به دست آمد. با این حال از نظر محتوای رطوبت نسبی برگ و کلروفیل برگ تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد. تنش خشکی شدید، عملکرد دانه را نسبت به آبیاری مطلوب و تنش ملایم به ترتیب 63 و 45 درصد کاهش داد. در هر شرایط آبیاری مطلوب و تنش خشکی شدید بیشترین عملکرد دانه، عملکرد روغن و عملکرد پروتئین از رقم آنیون حاصل شد. رقم کلارک کمترین میزان عملکرد دانه را در شرایط تنش شدید نسبت به دیگر ارقام داشت.


مریم حبیبی، مجید مجیدیان، طیبه شجاع، محمد ربیعی،
جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر مصرف عناصر بور، روی و گوگرد بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه کلزا رقم هایولا 401، آزمایشی در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار در سال زراعی 91-1390 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) انجام شد. عوامل مورد مطالعه شامل شاهد، عنصر روی (به‌صورت کلات روی به میزان یک و نیم کیلوگرم در هکتار)، عنصر بور (به‌صورت براکس به میزان یک و نیم کیلوگرم در هکتار)، عنصر گوگرد (به‌صورت گل گوگرد به میزان 100 کیلوگرم در هکتار)، ترکیب بور+ روی، ترکیب بور+ گوگرد، ترکیب روی+ گوگرد و ترکیب بور+ روی+ گوگرد بودند. بیشترین مقدار عملکرد دانه به میزان 6/4157 کیلوگرم در هکتار متعلق به تیمار بور+ روی + گوگرد بود که نسبت به شاهد 7/48 درصد افزایش عملکرد داشت. بیشترین و کمترین میزان روغن دانه در تیمار بور+ روی+ گوگرد (58/42 درصد) و شاهد (37/38 درصد) مشاهده شد. تیمار روی در بین تیمارهای اصلی، دوگانه و سه‌گانه بالاترین مقدار پروتئین دانه به میزان 62/24 درصد را دارا بود. بیشترین میزان جذب عناصر بور، روی و گوگرد به ترتیب به میزان 7/15، 38/26 و 4/577 میلی‌گرم بر کیلوگرم در تیمار ترکیب توأم بور+ روی+ گوگرد و کمترین میزان جذب در شاهد (77/3، 37/7 و 39/121 میلی‌گرم بر کیلوگرم) به دست آمد. نتایج این بررسی نشان داد که تیمار ترکیب دوگانه عناصر بر و گوگرد از نظر تولید عملکرد دانه و مقدار روغن کلزا در شرایط آب و هوایی رشت مناسب به نظر می‌رسد.


آزاده واثقی، سعید دوازده امامی،
جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده

استفاده از گیاهان چندمنظوره در الگوهای کشت مناطق مختلف می‌تواند یکی از روش‌های کاهش خطر تولید باشد. گیاهان دارویی روغنی دان‌سیاه و انواع سیاه‌دانه از جمله گیاهان چندمنظوره‌اند. به‌منظور بررسی امکان تولید انبوه گیاه جدید دان‌سیاه و مقایسه درصد روغن و میزان عناصر معدنی بذر این گیاه با دو توده ایرانی و هندی سیاه‌دانه آزمایشی در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه خمینی‌شهر اصفهان در سال 1390 انجام شد. بذور دو توده سیاه‌دانه در اواخر مهرماه (به‌عنوان جانشین کشت غله پاییزه) و بذر دان‌سیاه در تیرماه (به‌عنوان کشت پس از غله پاییزه) کشت شدند. کشت هر سه گیاه موفقیت‌آمیز بود. دان‌سیاه با عملکرد حدود 880 کیلوگرم در هکتار (بیش از دو برابر میانگین جهانی)، میزان روغن بالا (بیش از 47 درصد) و ارزش ریالی قابل توجه (دو برابر قیمت آفتابگردان) تولید موفقی داشت. دان سیاه، سیاه‌دانه هندی و سیاه‌دانه اصفهانی از نظر میزان عناصر معدنی، به‌ویژه از نظر میزان آهن تفاوت‌های معنی‌داری داشتند. میزان آهن دان‌سیاه 2/1 پی‌پی‌ام یعنی حدود دو تا سه برابر میزان آهن سیاه‌دانه هندی و ایرانی بود.


آزاده واثقی، سعید دوازده امامی،
جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده

به‌منظور بررسی ویژگی‌های زراعی، فنولوژیکی و کیفی گیاه جدید دانه روغنی دان‌سیاه در تاریخ کشت‌های مختلف و در شرایط آب و هوایی استان اصفهان، از سال 1382 بررسی‌های مختلفی طی چندین سال متمادی صورت گرفت. در ابتدا اقدام به تهیه نمونه هرباریومی و شناسایی و تأیید گونه شد، سپس بررسی اجمالی در مورد تاریخ‌های کشت بهاره، تابستانه (تاریخ کشت مرسوم در منطقه) و پاییزه این گیاه در اصفهان انجام شد. کشت پاییزه و بهاره این گیاه در شرایط این آزمایش موفقیت‌آمیز نبود. لذا در سال 1388 تحقیقی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 4 تکرار و در 3 تاریخ کاشت (19/3/88، 31/3/88 و 12/4/88) در خمینی‌شهر استان اصفهان اجرا شد. بر اساس نتایج به دست آمده از تجزیه واریانس داده‌ها مشخص گردید که اثر تاریخ کشت‌های مختلف تابستانه بر اکثر صفات مورد اندازه‌گیری در سطح 1 درصد معنی‌دار بود. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش مشخص گردید که تاریخ کاشت سوم، بهترین زمان کشت در شرایط آب و هوایی اصفهان می‌باشد. به‌طوری که بیشترین میانگین تعداد کاپیتول در بوته (07/59 سانتی‌متر)، وزن هزار دانه (39/3 گرم)، عملکرد دانه در هکتار (7/874 کیلوگرم)، تعداد بذر در بوته (1510) و درصد روغن (33/47 درصد) در تاریخ کشت سوم حاصل شد. البته بیشترین میانگین صفات ارتفاع (1/150 روز)، روز تا 50 درصد گلدهی (67 روز)، روز تا 80 درصد رسیدگی فیزیولوژیکی (110 روز)، مربوط به تاریخ کاشت اول بود.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

سامانه نشریات دانشگاه یاسوج - مجله تولید گیاهان روغنی Journal of Oil Plants Production
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 51 queries by YEKTAWEB 4645