|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
30 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
علی نخ زری مقدم، سکینه غفاری، علی راحمی کاریزکی، محمد صلاحی فراهی، جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر کود گوگرد و باکتری تیوباسیلوس بر برخی صفات کمی و کیفی آفتابگردان رقم هایسان 25، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه دانشگاه گنبدکاووس در سال 1392- 1391 اجرا شد. عامل میزان گوگرد در چهار سطح شامل عدم مصرف و مصرف 200، 400 و 600 کیلوگرم در هکتار و عامل باکتری تیوباسیلوس در چهار سطح شامل عدم مصرف و مصرف 10، 20 و 30 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج نشان داد اثر گوگرد بر ارتفاع بوته، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در سطح پنج درصد و بر وزن خشک بوته، درصد روغن و عملکرد روغن در سطح یک درصد معنیدار شد. اثر تیوباسیلوس بر وزن هزار دانه و عملکرد دانه در سطح پنج درصد و بر ارتفاع بوته، وزن خشک بوته، درصد روغن و عملکرد روغن در سطح یک درصد معنیدار شد. مقدار صفات در تیمارهای مصرف بالای گوگرد و تیوباسیلوس بیشتر از بقیه تیمارها بود. بیشترین ارتفاع بوته، وزن هزار دانه، وزن خشک بوته در زمان برداشت، عملکرد دانه، درصد روغن و عملکرد روغن مربوط به تیمار مصرف 600 کیلوگرم گوگرد در هکتار بود. بیشترین ارتفاع بوته، وزن هزار دانه، وزن خشک بوته، عملکرد دانه، درصد روغن و عملکرد روغن مربوط به تیمار مصرف 30 کیلوگرم تیوباسیلوس در هکتار بود. نتایج این بررسی نشان داد که تأثیر گوگرد و تیوباسیلوس بر برخی صفات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد دانه کمتر از درصد و عملکرد روغن بود. این امر احتمالاً به دلیل نقش گوگرد در تولید روغن اتفاق افتاد.
محمد صلاحی فراهی، فرامرز سیدی، جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
این آزمایش با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف گوگرد به همراه باکتری تیوباسیلوس و روی بر رشد کمی و کیفی کلزا (رقم RGS003) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد و در سال زراعی 92-1391 اجرا شد. عامل اول مصرف توأم گوگرد به همراه تیوباسیلوس در چهار سطح شامل عدم مصرف گوگرد و تیوباسیلوس (S0)، مصرف 500 کیلوگرم گوگرد+10 کیلوگرم تیوباسیلوس در هکتار (S1)، مصرف 1000 کیلوگرم گوگرد+20 کیلوگرم تیوباسیلوس در هکتار (S2) و مصرف 2000 کیلوگرم گوگرد+40 کیلوگرم تیوباسیلوس در هکتار (S3) بود. عامل دوم مصرف روی در دو سطح شامل عدم مصرف روی و مصرف 20 کیلوگرم سولفات روی در هکتار بود. نتایج نشان داد که اثر کود گوگرد بهجز طول خورجین بر بقیه صفات معنیدار شد. اثر کود روی بر عملکرد زیستی، عملکرد دانه، شاخص برداشت، عملکرد کاه، درصد روغن و عملکرد روغن در سطح یک درصد معنیدار شد. افزایش مصرف ترکیب گوگرد و تیوباسیلوس تا 1000 کیلوگرم گوگرد+20 کیلوگرم تیوباسیلوس (S2) موجب افزایش تمام اجزای عملکرد بهاستثنای درصد روغن شد، ولی افزایش بیشتر مصرف ترکیب گوگرد و باکتری موجب کاهش عملکرد و اجزای عملکرد کلزا رقم RGS003 گردید. بهاستثنای درصد روغن دانه، سایر صفات مورد بررسی تحت تأثیر اثر متقابل گوگرد و روی قرار نگرفتند.
معرفت مصطفوی راد، امین نوبهار، مهران غلامی، علی آجیلی لاهیجی، ایرج بنیادی، شایگان ادیبی، محمدرضا رحیمیان، ابراهیم اکبرزاده، جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
بهمنظور ارزیابی نسبت برابری زمین، محتوای روغن و برخی عناصر غذایی دانه بادام زمینی در کشت مخلوط با ذرت، آزمایشی در طی سالهای زراعی 93-1392 و 94-1393 بهصورت بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گیلان (رشت) انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل کشت خالص ذرت و بادام زمینی و الگوهای کشت مخلوط ذرت و بادام زمینی با نسبت ردیفهای کاشت 1:1، 2:1، 1:2 و 2:2 بودند. بالاترین عملکرد علوفه ذرت در الگوی کشت مخلوط ذرت و بادام زمینی با نسبت ردیفهای کاشت 2:1 به دست آمد. در این آزمایش، الگوی کشت مخلوط ذرت و بادام زمینی با نسبت ردیفهای کاشت 1:2 از نظر عملکرد دانه، علوفه، عملکرد روغن و پروتئین دانه بادام زمینی بر دیگر الگوهای کشت مخلوط ذرت و بادام زمینی برتری داشت. کمترین عملکرد علوفه و دانه بادام زمینی در الگوی کشت مخلوط ذرت و بادام زمینی با نسبت ردیفهای کاشت 2:2 مشاهده گردید. نتایج نشان داد که عملکرد روغن و پروتئین وابسته به عملکرد دانه بادام زمینی بود. همبستگی مثبت و معنیداری بین عملکرد روغن و پروتئین با عملکرد دانه بادام زمینی وجود داشت. ولی رابطه معکوس بین محتوای نیتروژن و فسفر در دانه بادام زمینی مشاهده شد. بر اساس نتایج این آزمایش، الگوهای کشت مخلوط ذرت و بادام زمینی با نسبت ردیفهای کاشت 1:2 و 1:1 میتواند به ترتیب برای افزایش عملکرد دانه بادام زمینی و نسبت برابری زمین در شرایط اقلیمی منطقه قابل توصیه باشد.
سید عبدالرضا کاظمینی، هادی پیراسته انوشه، جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
اگرچه بیشتر گیاهان زراعی نسبت به تنش شوری حساس هستند، ولی این حساسیت در مراحل متفاوت متغیر است. در پژوهش حاضر، تأثیر سطوح متفاوت تنش شوری (4/0، 4، 7 و 10 دسی زیمنس بر متر) در مراحل متفاوت رشد (5 برگی، ساقه رفتن و گلدهی) بر ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک و محتوای یونهای سدیم و پتاسیم کلزا رقم ساریگل در یک آزمایش در شرایط کنترل شده بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سال 1393 بررسی گردید. بوتههای تحت تنش شوری دارای مقادیر کمتری از ارتفاع بوته (27%)، تعداد (30%) و سطح برگ (31%)، وزن خشک شاخساره (45%) و ریشه (40%) و غلظت پتاسیم شاخساره (47%) و ریشه (54%) و مقادیر بیشتری از شاخص محتوای کلروفیل (20%) و غلظت سدیم شاخساره (5 برابر) و ریشه (8/1 برابر) بودند. با افزایش شدت تنش شوری، این تغییرات تشدید شد. تنش شوری موجب تغییر در توزیع یون سدیم گردید، بدین ترتیب که در شرایط شور نسبت غلظت سدیم شاخساره به ریشه بهطور معنیداری بیشتر از شرایط غیرشور بود. با تأخیر در اعمال تنش، اثرات مضر شوری کاهش یافت؛ تیمارهای تنش شوری 10 دسی زیمنس بر متر در مراحل 5 برگی و گلدهی به ترتیب با کاهش 8/78 و 2/30 درصدی وزن خشک شاخساره و 6/68 و 7/26 درصدی وزن خشک ریشه نسبت به شاهد همراه بودند. اگرچه تنش شوری در مرحله 5 برگی تأثیر بیشتر و در مرحله گلدهی تأثیر کمتری داشت، ولی افزایش شدت تنش شوری در هر سه مرحله تأثیر منفی شوری را زیاد کرد. در صورت تأیید نتایج حاضر در پژوهشهای تکمیلی و بلندمدت میتوان آبیاری کلزا در اواخر دوره رشد با آب نسبتاً شور را در مناطق با محدودیت آب شیرین توصیه کرد.
معرفت مصطفوی راد، امین نوبهار، مهران غلامی، علی آجیلی لاهیجی، ایرج بنیادی، شایگان ادیبی، محمدرضا رحیمیان، ابراهیم اکبرزاده، جلد 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
این آزمایش، بهمنظور ارزیابی عملکرد کمی کیفی بادام زمینی در واکنش به نیتروژن اولیه در سالهای زراعی 1392 و 1393 بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گیلان (رشت) انجام شد. تیمار آزمایشی شامل چهار سطح عدم مصرف نیتروژن (N1)، 100 (N2)، 150 (N3) و 200 (N4) کیلوگرم نیتروژن در هکتار از منبع اوره 46 درصد بود. نتایج این تحقیق نشان داد که با افزایش کاربرد نیتروژن اولیه طول مراحل نموی بادام زمینی افزایش پیدا کرد. بیشترین عملکرد غلاف (3561 کیلوگرم در هکتار) و دانه بادام زمینی (1740 کیلوگرم در هکتار)، محتوای روغن (84/49 درصد) و نیتروژن دانه (91/3 درصد) و عملکرد روغن (867 کیلوگرم) و پروتئین (5/426 کیلوگرم در هکتار) در سطح کودی 100 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. کاربرد 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار از نظر تعداد غلاف در بوته (30/21) و تعداد دانه در غلاف (39/1) برتری نشان داد. همچنین، کاربرد 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار سبب افزایش ارتفاع بوته (35/73 سانتیمتر) و محتوای فسفر دانه (437/0 میلیگرم بر کیلوگرم) بادام زمینی گردید. بهعلاوه، همبستگی منفی و معنیدار بین عملکرد دانه و برخی صفات نظیر تعداد روز تا شروع گلدهی، تعداد روز تا پایان گلدهی و رسیدگی وجود داشت. ضریب همبستگی بین عملکرد دانه و عملکرد روغن (**99/0 =r) و پروتئین (**89/0 =r) مثبت و معنیدار بود. در این آزمایش، عملکرد روغن و پروتئین بادام زمینی در واحد سطح بیشتر وابسته به عملکرد دانه بود. نتایج نشان داد که کاربرد نیتروژن اولیه تا 100 کیلوگرم در هکتار عملکرد غلاف و دانه بادام زمینی و عملکرد روغن و پروتئین را در شرایط اقلیمی استان گیلان افزایش داد.
ساناز حیدری، محسن موحدی دهنوی، علیرضا یدوی، جلد 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
کنجد از دانههای روغنی و دارویی با ارزش مناطق گرم و نیمه گرم است، ولی کشت ارقام جدید آن به مناطق معتدله نیز گسترش یافته است. جهت ارزیابی اثر تراکم بر شاخصهای رشد، درصد روغن بذر و عملکرد دانه 3 ژنوتیپ کنجد، آزمایشی در تابستان سال 1393 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه رستم، استان فارس انجام شد. عامل اول تراکمهای بوته 15، 25، 35، 45 و 55 بوته در مترمربع، و عامل دوم تودههای کنجد نورآباد، توده برازجان و رقم داراب 14 بودند. بیشترین و کمترین شاخص سطح برگ به ترتیب از توده نورآباد و رقم داراب 14 و همچنین در تراکمهای 55 و 15 بوته در مترمربع به دست آمد. مقادیر شاخصهای رشدی در توده نورآباد بیشتر از دو توده دیگر بوده است؛ حداکثر سرعت رشد محصول بین 62/2-96/1 گرم بر مترمربع بر درجه-روز-رشد متغیر بود. بهطور کلی توده نورآباد و برازجان با مقدار 009/0 گرم بر گرم بر درجه-روز-رشد بیشترین سرعت رشد نسبی را در ابتدای فصل رشد به خود اختصاص دادند. با افزایش تراکم بوته از 15 به 55 بوته در مترمربع، محتوای روغن بذر کاهش یافت و توده برازجان بیشترین مقدار درصد روغن بذر (6/57 درصد) را به خود اختصاص داد. با توجه به نتایج این تحقیق، توده نورآباد با تراکم 55 بوته در مترمربع در منطقه رستم بهتر از سایر تودهها از لحاظ عملکرد دانه عمل کرد. از میان دو توده دیگر، توده برازجان با تراکم 55 بوته در مترمربع میتواند جایگزین خوبی برای توده نورآباد باشد.
ولی اله رامئه، محمد آقابزرگی، جلد 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
بهمنظور تعیین مطلوبترین تاریخ کاشت و میزان بذر سویا رقم ساری و تأثیر آنها بر روی اجزاء عملکرد، عملکرد دانه و میزان روغن و پروتئین دانه، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال 1388 در ایستگاه تحقیقات زراعی قراخیل اجرا گردید. پنج تاریخ کاشت شامل: 25 اردیبهشت، 10 و 25 خرداد، 10 و 25 تیر بهعنوان عامل اصلی و مقادیر بذر شامل 60، 75 و 90 کیلوگرم در هکتار نیز بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد کلیه اجزای عملکرد دانه تحت تأثیر تاریخ کاشت قرار گرفتند، در صورتی که مقادیر مختلف بذر فقط بر تعداد نیام در بوته دارای اثر معنیداری بوده است. گرچه با افزایش میزان بذر مصرفی اجزای عملکرد دانه از جمله تعداد نیام در بوته روند کاهشی داشته است، ولی به علت افزایش تعداد بوته در واحد سطح عملکرد حاصل تفاوت آماری معنیداری نداشته است. بدین ترتیب به لحاظ صرفهجویی اقتصادی، مصرف میزان بذر 60 کیلوگرم در هکتار در اولویت خواهد بود. در این بررسی تاریخ کاشت اول جهت دستیابی به عملکرد زیستی، وزن هزار دانه و عملکرد دانه مناسبتر بوده است و با تأخیر در کاشت صفات فوقالذکر کاهش یافت. شاخص برداشت با تأخیر در زمان کاشت افزایش یافت. در صورتی که صفت مزبور تحت تأثیر معنیدار میزان بذر قرار نگرفت. درصد روغن و پروتئین دانه تحت تأثیر تاریخ کاشت و مقادیر مختلف بذر قرار نگرفت، ولی به لحاظ اثر عمده تیمارهای مزبور بر عملکرد دانه، عملکرد روغن و پروتئین تحت تأثیر معنیدار تاریخ کاشت قرار گرفت. در این بررسی از نظر میزان عملکرد دانه، میزان بذر 60 کیلوگرم در هکتار در تاریخهای کاشت اول و دوم در زمره تیمارهای برتر بوده و از نظر آماری نیز اختلاف معنیداری نداشتند.
صدیقه غنایی، جلد 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
این مطالعه جهت ارزیابی تأثیر باکتریهای حلکننده فسفر، تلقیح با ریزوبیوم و محلولپاشی روی بر سویا رقم کتول، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1393 در مزرعه کنترلشده در دلند (استان گلستان) اجرا شد. عاملهای این آزمایش شامل باکتریهای حلکننده فسفر (PSB) در دو سطح شامل (بدون تلقیح و تلقیح با باکتریهای حلکننده فسفر)، تلقیح با ریزوبیوم ژاپونیکم در دو سطح شامل: (بدون تلقیح ریزوبیومی و تلقیح با ریزوبیوم) و در نهایت فاکتور سوم محلولپاشی روی در سه سطح (بدون محلولپاشی و محلولپاشی با غلظت 5/1 و 3 در هزار سولفات روی) بود. نتایج نشان داد، اثرات باکتریهای حلکننده فسفر بر ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد شاخه فرعی، طول غلاف، تعداد دانه در غلاف، درصد آماس برگ، تعداد غلاف در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و درصد روغن معنیدار بود. تلقیح بذر سویا با ریزوبیوم نیز بر ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد شاخه فرعی، طول غلاف، تعداد دانه در غلاف، درصد آماس برگ، تعداد غلاف در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و درصد روغن تأثیر معنیداری داشت. عملکرد دانه مربوط به تیمار تلقیح با باکتری حلکننده فسفر با 2954 کیلوگرم در هکتار نسبت به عدم تلقیح با 2752 کیلوگرم برتری معنیدار داشت. همچنین محلولپاشی روی با غلظت 3 در هزار با عملکرد 2990 کیلوگرم بر عدم محلولپاشی با 2684 کیلوگرم برتری داشت.
محمدرضا مرادی تلاوت، زهره کاظمی، سیدعطاءالله سیادت، جلد 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
آزمایشی جهت بررسی اثر تاریخ کاشت و مصرف بور بر صفات ریختشناسی، عملکرد و کیفیت کلزای بهاره (Brassica napus L.)، بهصورت کرتهای خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 93-1392 در دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان اجرا شد. چهار تاریخ کاشت (۲۷ آبان، ۱۲ آذر، ۲۶ آذر و نهم دی) در کرتهای اصلی و تیمارهای مصرف بور (شاهد، ۱۰ کیلوگرم بور در هکتار بهصورت مخلوط با خاک، محلولپاشی در مراحل هشت برگی و غنچهدهی با غلظت سه در هزار) در کرتهای فرعی جای گرفتند. تاریخ کاشت و مصرف بور تأثیر معنیداری بر صفات ریختشناسی و عملکرد و اجزای عملکرد و صفات کیفی کلزا داشتند. عملکرد دانه در کشت دیرهنگام (نهم دیماه) برابر با ۷۶۸ کیلوگرم در هکتار بود که با مصرف خاک کاربرد ۱۰ کیلوگرم بور در هکتار، به ۲۱۸۶ کیلوگرم در این تاریخ کاشت افزایش یافت. بیشترین عملکرد دانه (2/3692 کیلوگرم در هکتار) از تاریخ کاشت 27 آبان به دست آمد و با تأخیر در کاشت در تاریخ کاشت 9 دی عملکرد دانه به میزان 5/60 درصد کاهش یافت. مصرف 10 کیلوگرم در هکتار بور، عملکرد دانه را از طریق افزایش تعداد دانه در خورجین به میزان 23 درصد نسبت به شرایط عدم مصرف کود افزایش داد. تأخیر در کاشت سبب کاهش صفات ریختشناسی در گیاه از قبیل ارتفاع ساقه و تعداد شاخه فرعی شد. کشت دیرهنگام همچنین سبب کاهش درصد روغن و نیتروژن برگ و افزایش درصد نیتروژن دانه گردید. مصرف بور سبب افزایش معنیدار محتوی بور در گیاه گردید، ولی تأثیری بر درصد روغن و نیتروژن دانه و برگ نداشت. همچنین در آزمایش حاضر، مصرف بور اثر معنیداری در جبران کاهش عملکرد ناشی از تأخیر در کاشت نشان نداد.
اسماعیل قلی نژاد، جلد 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثرات دو گونه قارچ میکوریزا بر عملکرد و کارایی مصرف آب هشت توده محلی کنجد در سطوح مختلف تنش خشکی آزمایشی بهصورت فاکتوریل- اسپلیت پلات با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی هنرستان کشاورزی ارومیه در سال زراعی 1393 اجرا گردید. عامل اصلی شامل سه سطح آبیاری (آبیاری نرمال: آبیاری بعد از 70 میلیمتر تبخیر و تعرق گیاه یا ETc، تنش ملایم: آبیاری بعد از 90 میلیمتر ETc و تنش شدید: آبیاری بعد از 110 میلیمتر ETc)، و سه سطح (عدم تلقیح و تلقیح با دو گونه قارچ میکوریزای Glomus mosseae، Glomus intraradices) و عامل فرعی شامل هشت ژنوتیپ کنجد (جیرفت 13، محلی طارم زنجان، محلی مغان، ناز چند شاخه، TC-25، TS-3، داراب 14 و دشتستان 5) بود. نتایج نشان داد تأثیر آبیاری، میکوریزا و ژنوتیپ بر صفات مورد مطالعه معنیدار بود. مقایسه میانگین نشان داد تنش شدید خشکی کارایی اقتصادی و زیستی مصرف آب را به ترتیب به میزان 62 و 49 درصد کاهش داد. تلقیح با G. mosseae در مقایسه با عدم تلقیح، عملکرد دانه، عملکرد زیستی و کارایی اقتصادی مصرف آب را به ترتیب به میزان 33، 42 و 33 درصد بهبود بخشید. ژنوتیپهای مغان و طارم زنجان از نظر عملکرد و کارایی مصرف آب در هر سه شرایط آبیاری، برتر از سایر تودهها بودند. میکوریزا سبب بهبود رشد تودههای محلی کنجد شد و در مجموع در شرایط تنش خشکی شدید گیاهان وابستگی میکوریزایی بالاتری را نشان دادند.
|
|
|
|
|
|