جستجو در مقالات منتشر شده


کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.

مارال اعتصامی، علی راحمی کاریزکی، بنیامین ترابی،
جلد 2، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1394 )
چکیده

سرعت و درصد جوانه‌زنی در دماهای مطلوب در حداکثر و در دماهای پایه و سقف در حداقل است. به‌منظور بررسی واکنش جوانه‌زنی به دما و ارزیابی دماهای کاردینال برای درصد و سرعت جوانه‌زنی در چای ترش آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار در آزمایشگاه دانشگاه گنبد کاووس انجام شد. بذرها از دمای صفر تا 45 درجه سانتی‌گراد با فاصله 5 درجه از یکدیگر تحت جوانه‌زنی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که واکنش درصد و سرعت جوانه‌زنی به دما به ترتیب با تابع دندان مانند و دوتکه‌ای به‌خوبی برازش یافتند. دماهای پایه و سقف برای درصد جوانه‌زنی 66/1 و 33/43 درجه سانتی‌گراد و برای سرعت جوانه‌زنی 53/4 و 95/42 درجه سانتی‌گراد به دست آمد. دمای مطلوب برای سرعت جوانه‌زنی 30 درجه سانتی‌گراد و برای درصد جوانه‌زنی در دامنه دمایی 56/11 و 63/33 درجه سانتی‌گراد بود؛ بنابراین به‌طور کلی می‌توان گفت که دمای پایه و مطلوب چای ترش به ترتیب حدود 11 و 35 درجه سانتی‌گراد است. از این رو در شرایط گنبد قابل کشت و کار است.


محسن آذرنیا، عباس بیابانی، حمیدرضا عیسوند، ابراهیم غلامعلی‌پور علمداری، سعید صفی خانی،
جلد 3، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1395 )
چکیده

پرایمینگ بذر به‌عنوان یک راهکار مهم جهت افزایش سرعت و درصد جوانه‌زنی، افزایش کیفیت گیاهچه‌های تولیدی و استقرار مطلوب گیاه مطرح است. به‌منظور ارزیابی عکس‌العمل بذر عدس به مدت زمان پرایمینگ و غلظت مواد به‌کاررفته در پرایمینگ، آزمایشی در سال 1392 به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه زراعت دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبدکاووس اجرا شد. فاکتورها شامل مدت زمان پرایمینگ (4، 8 و 12 ساعت) و غلظت‌های مختلف پرایمینگ (هیدروپرایمینگ، پرایمینگ هورمونی با غلظت‌های 50، 100 و 150 پی‌پی‌ام هورمون‌های اسید جیبرلیک و اسید سالیسیلیک و بذور پرایم نشده) بود. نتایج نشان داد که اثر متقابل مدت زمان و غلظت پرایمینگ بر تمامی صفات مورد مطالعه به‌استثنای صفات بنیه بذر، درصد جوانه‌زنی و وزن خشک گیاهچه در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار شد. کمترین زمان تا 5، 10 و 50 درصد جوانه‌زنی (72/2، 43/5 و 17/18 ساعت) از تیمار هیدروپرایمینگ در مدت زمان 12 ساعت پرایمینگ به‌دست آمد. بیشترین وزن‌تر ریشه‌چه از تیمار هیدروپرایمینگ در هر سه مدت زمان بود. بیشترین سرعت جوانه‌زنی (14/12 گیاهچه در روز) از تیمار جیبرلین 50 پی‌پی‌ام در مدت زمان 12 ساعت به‌دست آمد. بیشترین درصد جوانه‌زنی نیز از تیمار جیبرلین 50 پی‌پی‌ام به‌دست آمد. در این مطالعه بیشترین طول ساقه‌چه، طول ریشه‌چه و سرعت رشد نسبی مربوط به تیمار اسید جیبرلیک 100 پی‌پی‌ام در مدت زمان 8 ساعت پرایمینگ بود. به‌طور کلی، تیمار اسید جیبرلیک 100 پی‌پی‌ام اثر افزایشی بر اغلب صفات مورد اندازه‌گیری عدس داشت؛ بنابراین می‌توان به‌عنوان بهترین ترکیب تیماری در مطالعه حاضر معرفی شود.


ابراهیم غلامعلی پور علمداری، بهروز سیف اللهی، زینب اورسجی، عباس بیابانی،
جلد 5، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1397 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: بسیاری از دانشمندان بر این عقیده‌اند که تحقیقات دگرآسیبی می‏ تواند یکی از راه‏های اساسی کنترل علف‌های هرز در سیستم کشاورزی پایدار باشد. به‌طورکلی گیاهان حاوی ترکیبات آلی مختلفی می‌باشند که بر شیوه رفتاری جوامع گیاهی تأثیر می‌گذارند. این مواد اصولاً جزء مواد ثانویه گیاهی بوده که در قسمت‌های مختلف گیاه شامل ریزوم‌ها، ریشه‌ها، ساقه‌ها، برگ‌ها، گل‌ها، میوه‌ها و بذرها وجود دارند. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی توان دگرآسیبی اندام‌های مختلف علف هرز فرفیون بر خصوصیات جوانه‌زنی، رنگیزه‌های کلروفیلی و کاروتنوئیدی ارقام گندم بود.
مواد و روش‌ها: در این آزمایش علف‌هرز فرفیون در مرحله رسیدگی کامل از منطقه مغان از توابع استان اردبیل جمع‌آوری و سپس اندام‌های مختلف فرفیون شامل ساقه، برگ و میوه به‌تفکیک از یکدیگر جدا گردید. تیماری دیگر تحت عنوان مخلوطی از اندام‌ها نیز در نظر گرفته شد. این آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاٌ تصادفی در 3 تکرار در دانشگاه گنبدکاووس در سال 1396 به اجرا درآمد. عامل اول شامل ارقام گندم در دو سطح شامل مروارید و گنبد و اندام‏ها در 5 سطح شاهد، عصاره ساقه، برگ، میوه و مخلوطی از آن‏ها به نسبت مساوی به‌عنوان عامل دوم بود. برای آزمون زیست‌سنجی، ابتدا سوسپانسیون 5 درصد وزنی به حجمی با کمک آب مقطر از هر یک از اندام‌های مورد بررسی و مخلوطی از آن‌ها تهیه شد. 10 میلی‌لیتر از هر یک از عصاره‏های تغلیظ شده اندام‌ها بر 50 عدد بذر ضدعفونی شده در پتری‏ حاوی کاغذ صافی به‏ طور جداگانه بر ارقام مورد بررسی اعمال گردید. در انتهای روز هفتم صفاتی نظیر سرعت و درصد جوانه‌زنی، طول ریشه‌چه، طول ساقه‌چه، شاخص طولی بنیه بذر، میزان کلروفیل a، b، ‌کل و میزان کاروتنوئیدها مورد اندازه‌گیری قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که درصد و سرعت جوانه‌زنی رقم گنبد برخلاف رقم مروارید به‌طور معنی‌داری تحت تأثیر عصاره آبی اندام‌های مختلف و مخلوطی از آن‌ها کاهش یافت. نتایج هم‌چنین نشان داد که تأثیر بازدارنده اندام میوه و برگ فرفیون بر درصد و سرعت جوانه‌زنی در رقم گنبد بیشتر از سایر اندام‌ها و مخلوطی از اندام‌ها بود. بررسی واکنش طول ریشه‌چه ارقام گندم نشان داد که تیمارهای مختلف اثر افزایشی و کاهشی به‌ترتیب بر ارقام مروارید و گنبد داشتند. مطابق نتایج، عصاره‌های ساقه، برگ و میوه اثر دگرآسیبی بیشتری بر طول ریشه‌چه نسبت به طول ساقه‌چه رقم گنبد داشته است. نتایج مقایسه میانگین‏ ها هم‌چنین نشان داد که شاخص طولی بنیه بذر رقم مروارید و گنبد تحت تأثیر مواد دگرآسیب همه اندام‏های علف هرز فرفیون کاهش نشان داد. بیشترین کاهش معنی‌دار این صفت مربوط به اندام برگ روی رقم گنبد معادل 13/84 درصد در مقایسه با شاهد بود. در این مطالعه، میزان کاهش رنگیزه‌های فتوسنتزی کلروفیل کل و کاروتنوئیدها در هر دو رقم تحت عصاره آبی اندام‌های ساقه، برگ و میوه فرفیون متفاوت بود. بیشترین اثر کاهشی رنگیزه‌های مورد بررسی مربوط به اندام میوه در رقم مروارید بود؛ اما عصاره آبی مخلوطی از اندام‌ها اثر کاهشی و افزایشی معنی‌دار به ترتیب بر میزان رنگیزه‌های گندم مروارید و گنبد نسبت به شاهد نشان دادند. این امر احتمالاً به‏دلیل تفاوت کمیت و کیفیت برخی از آللوشیمیایی‌ها و به‌علاوه پاسخ متفاوت ارقام باشد.
نتیجه‌گیری: با توجه به اثبات دگرآسیبی اندام‌های مختلف علف‌هرز فرفیون و تأثیرگذاری متفاوت آن‌ها بر صفات جوانه‌زنی به‌علاوه میزان کلروفیل و کاروتنوئید ارقام گندم مروارید و گنبد، پیشنهاد به بهره‌وری از ترکیبات زیستی آن‌ها با توجه به زیست‌توده تولیدی بالای آن‌ها در راستای کشاورزی پایدار می‌باشند.

جنبه‏ های نوآوری:
  1. بررسی اثر دگرآسیبی علف هرز فرفیون بر جوانه ‏زنی بذر ارقام گندم در مزارع دشت مغان.
  2. عصاره آبی حاصل از برگ و میوه علف هرز فرفیون، جوانه‌زنی و رشد گندم رقم گنبد را به مقدار زیادی کاهش می‌دهد.

وحدت رجایی، ابراهیم غلامعلی‌پور علمداری، زینب اورسجی، معصومه نعیمی،
جلد 5، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1397 )
چکیده


 
چکیده مبسوط
مقدمه: امروزه استفاده از ویژگی گیاهان دگرآسیب با توجه به مضرات اثرات علف‌کش‌های شیمیایی می‌تواند نقش بسیار مهمی در مدیریت علف‌های هرز و کنترل آن‌ها ایفا کند. در حقیقت مواد شیمیایی آزاد شده توسط ریشه‌ها، ساقه‌ها، برگ‌ها، گل‌ها، دانه‌های گرده، میوه‌ها و بذرها می‌توانند به‌عنوان علف‌کش‌ها یا آفت‌کش‌های طبیعی استفاده شوند. هدف از این تحقیق بررسی پتانسیل دگرآسیبی اندام‌های هوایی علف‌هرز تاتوره (Datura stramonium L.) بر صفات جوانه‌زنی و رنگیزه‌های فتوسنتزی ارقام گندم بود.
مواد و روش‌ها: به‌منظور بررسی پتانسیل دگرآسیبی عصاره آبی اندام‌های مختلف علف‌هرز تاتوره نظیر ساقه، برگ، میوه و مخلوطی از آن‌ها بر صفات جوانه‌زنی و رنگیزه‌های فتوسنتزی دو رقم گندم (کوهدشت و (N8720، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه علوم علف‌های هرز دانشگاه گنبدکاووس در سال 1396 به اجرا درآمد. ابتدا اندام هوایی تاتوره در مرحله تشکیل میوه از سطح مزارع دشت مغان جمع‌آوری و به‌تفیکیک ساقه، برگ و میوه جدا گردید. 5 میلی‌لیتر از عصاره‌های پنج درصد اندام‌ها به‌علاوه مخلوطی از آن‌ها به‌طور جداگانه بر 25 عدد بذر ضدعفونی شده ارقام مورد بررسی اعمال شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد ارقام گندم پاسخ متفاوتی به عصاره اندام‌ها نشان دادند و این اختلاف برای عصاره‌های مختلف اندام‌ها و برهم‌کنش اثر ارقام در عصاره اندام‌ها نیز معنی‌دار بود. مقایسه میانگین برهم‌کنش ارقام و عصاره اندام‌ها نشان داد درصد جوانه‌زنی کوهدشت تحت تیمارهای آزمایشی کاهش یافت. بیشترین اثر کاهشی مربوط به عصاره برگ به‌مقدار 33/98 درصد بود. در مقابل عصاره ساقه، میوه و مخلوطی از آن‌ها اثر افزایشی بر درصد جوانه‌زنی N8720 به‌ترتیب با مقادیر 72/5، 72/5 و 41/1 درصد داشتند. نتایج سرعت جوانه‌زنی مشابه درصد جوانه‌زنی بود. طول ریشه‌چه و ساقه‌چه هر دو رقم تحت تیمارهای آزمایشی کاهش نشان داد. عصاره برگ بیشترین اثر بازدارندگی بر طول ریشه‌چه و ساقه‌چه رقم کوهدشت به‌ترتیب با مقادیر 70/96 و 21/89 درصد را داشت. مقدار کلروفیل کل گیاهچه هر دو رقم کوهدشت و N8720 به ترتیب تحت عصاره آبی ساقه (64/24 درصد) و میوه (62/14 درصد)، افزایش نشان دادند. در حالی‌که عصاره سایر اندام‌ها و مخلوطی از آن‌ها اثر کاهشی متفاوتی بر صفت مورد بررسی داشتند. نتیجه کاروتنوئید مشابه کلروفیل کل بود. احتمالاً تفاوت در غلظت آللوشیمیایی‌ها در اندام‌های مختلف تاتوره و خصوصیات فیزیولوژیکی صفات در ارقام سبب رفتار متفاوت گردید.
نتیجه­ گیری: مطابق نتایج، استفاده از زیست توده علف‌هرز تاتوره به ویژه برگ می‌تواند به‌عنوان علف‌کش‌های طبیعی و راهبرد مدیریتی غیر شیمیایی علف‌های‌هرز پیشنهاد گردد. جهت تحقق این امر نیاز به تجزیه فیتوشیمیایی ترکیبات حاصل از این علف‌هرز می‌باشد.

جنبه‌های نوآوری:
1-عصاره اندام‌های مختلف علف‌هرز تاتوره، اثرات متفاوتی بر صفات جوانه‌زنی و میزان رنگیزه‌های کلروفیلی و کاروتنوئیدی هر دو رقم کوهدشت و N8720 دارند.
2- عصاره برگ تاتوره، صفات جوانه‌زنی و میزان رنگیزه‌های کلروفیلی و کاروتنوئیدی گیاهچه‌های رقم کوهدشت را به مقدار زیادی کاهش می‌دهد.
3- استفاده از عصاره علف‌هرز تاتوره می‌تواند انتخاب مناسبی برای پیدایش علف‌کش‌های طبیعی باشد.
ابراهیم غلامعلی‌پور علمداری، رشید پور نمازی، عباس بیابانی، فاختک طلیعی،
جلد 6، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1398 )
چکیده


چکیده مبسوط
مقدمه: تداخل شامل رقابت برای توان بالقوه محیطی و دگرآسیبی است. علف‌های‌هرز دگرآسیب با آزادسازی ترکیبات شیمیایی اصولاً از نوع متابولیت‌های ثانویه از راه‌های مختلف نظیر ترشحات ریشه، تجزیه بقایا، آبشویی و تبخیر ممکن است موجب ایجاد اثرات مثبت، منفی و یا حتی خنثی بر محصولات زراعی شوند؛ بنابراین هدف از این آزمایش، ارزیابی توان بالقوه دگرآسیبی علف‌های‌هرز قیاق، خرفه و گل‌گندم بر خصوصیات جوانه‌زنی و میزان رنگیزه‌های فتوسنتزی شاهی در شرایط آزمایشگاهی بود.
مواد و روش‌ها: برای آزمایش‌های زیست‌سنجی، غلظت‌های مختلف 0، 20، 40، 60، 80 و 100 درصد (عصاره 10 درصد وزن به حجم) از علف‌های‌هرز از قبیل قیاق، خرفه و گل گندم با کمک آب مقطر تهیه شد و سپس روی 50 عدد بذر گواهی شده شاهی به‌طور جداگانه اعمال گردید. در این آزمایش، صفاتی نظیر سرعت و درصد جوانه‌زنی و میزان رنگیزه‌های کلروفیل a، b، کل و کاروتنوئیدها بر اساس روش استون سرد اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: برازش مدل رگرسیونی نشان داد که سرعت و درصد جوانه‌زنی شاهی تنها در غلظت‌های فراتر از 80 درصد عصاره آبی قیاق به‌طور معنی‌داری کاهش نشان داد. به ازای هر واحد افزایش درصد غلظت عصاره قیاق، طول ریشه‌چه، بنیه بذر، میزان کلروفیل‌ کل و کاروتنوئیدهای شاهی به‌ترتیب به‌میزان 08/0 سانتی‌متر، 68/8، 007/0 و 007/0 میلی‌گرم بر گرم کاهش نشان داد. مطابق نتایج، بین غلظت‌های مختلف عصاره خرفه با صفات جوانه‌زنی و رنگیزه‌های فتوسنتزی شاهی یک رابطه نمایی برقرار بود. به‌طوری‌که در بیشتر موارد این صفات تا غلظت 40 درصد از شیب کاهشی ملایم برخوردار بودند، اما در فراتر از این غلظت با شیب تندی کاهش نشان دادند. در مورد گل‌گندم، درصد و سرعت جوانه‌زنی به‌علاوه طول ساقه‌چه شاهی تنها در غلظت 100 درصد به‌ترتیب معادل 67/14، 67/14 و 81/29 درصد کاهش نشان دادند، اما طول ریشه‌چه و بنیه بذر شاهی با افزایش غلظت‌های عصاره آبی گل گندم کاهش نشان دادند. بیشترین اثر کاهشی مربوط به تیمار 100 درصد به‌ترتیب به میزان 38/52 و 44/55 درصد بود. میزان کلروفیل‌کل شاهی در غلظت‌های 60، 80 و 100 درصد از عصاره گل گندم در مقایسه با شاهد به‌ترتیب معادل 37/14، 59/27 و 29/25 درصد کاهش نشان داد، اما اثر غلظت‌های 20 و 40 درصد عصاره گل گندم بر رنگیزه مورد بررسی معنی‌دار نبود. نتایج در مورد میزان کاروتنوئیدها مشابه نتایج کلروفیل کل بود.
نتیجه‌گیری: مطابق نتایج، علف‌های مورد بررسی به‌ویژه خرفه در غلظت‌های بالا دارای اثر دگرآسیبی شدیدی بر ویژگی‌های جوانه‌زنی و رنگیزه‌های فتوسنتزی شاهی بودند. این امر نیازمند تحقیقات بیشتر در محیط طبیعی که گیاهان هدف در نزدیک هم می‌رویند، می‌باشد.

جنبه‌های نوآوری:
1- ترکیبات دگرآسیب حاصل از علف‌هرز خرفه به ویژه در غلظت‌های بالا، جوانه‌زنی بذر و رنگدانه‌های فتوسنتزی گیاه شاهی را نسبت به قیاق و گل گندم به‌شدت کاهش می‌دهد.
2- با توجه به اثبات اثر دگرآسیبی عصاره آبی حاصل از علف‌های‌هرز مورد بررسی، می‌تواند کاندیدی برای تولید علف‌کش‌های زیستی باشد.

حسین سارانی، ابراهیم ایزدی دربندی، علی قنبری، علی راحمی کاریزکی،
جلد 6، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1398 )
چکیده


چکیده مبسوط
مقدمه: درسال‌های اخیر در برخی از مناطق تحت کشت سویا در استان گلستان علف هرز نیلوفرپیچ (Ipomoea nill Roth) به عنوان یک علف هرز نوظهور یکساله با تیپ رویشی رونده و از تیره پیچک مطرح شده است. جوانه‌زنی اولین و مهم­ترین مرحله استقرار و متعاقب آن رقابت موفقیت­آمیز به شمار می‌رود که متأثر از عوامل ژنتیکی و محیطی است. در بین عوامل محیطی مؤثر بر جوانه‌زنی دما و نور مهم‌ترین عوامل محیطی هستند. رابطه بین دما و سرعت جوانه‌زنی با استفاده از مدل‌های گوناگونی مانند دندانه‌ای، خطوط متقاطع، بتا و درجه دوم بررسی شده است. هدف از این پژوهش تعیین دماهای کاردینال در گیاه مهاجم نیلوفر پیچ و بررسی نقش دما و نور بر برخی ویژگی‌های جوانه‌زنی آن می‌باشد.
مواد و روش‌ها: به منظور بررسی تاثیر دما و نور بر جوانه‌زنی بذر علف‌هرز مهاجم نیلوفرپیچ دو آزمایش انجام شد. آزمایش اول در قالب طرح کاملا تصادفی با 7 سطح دمای ثابت (10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 درجه سانتی­گراد) و چهار تکرار انجام شد. آزمایش دوم شامل تیمار دماهای متناوب روزانه/شبانه در 6 سطح (10/15، 20/30، 25/30، 25/35، 30/40، 35/45 درجه سانتی‌گراد) و تیمار نور در شرایط روشنایی (14 ساعت روشنایی 250 میکرومول بر مترمربع در ثانیه) و تاریکی در چهار تکرار انجام شد. تعداد بذرهای جوانه­زده در هر روز تا 4 روز بعد از توقف جوانه‌زنی یادداشت­برداری شد. درصد و سرعت جوانه‌زنی و مدت زمان رسیدن به 50 درصد جوانه‌زنی محاسبه شد. برای تعیین دمای کاردینال از سه مدل رگرسیونی خطوط متقاطع و دندانه‌ای و بتا بین درجه حرارت و سرعت جوانه‌زنی استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که دمای متناوب 30/20 درجه سانتی‌گراد دارای بیشترین درصد (95 درصد) و سرعت جوانه‌زنی (8/19 بذر در روز) بود. کمترین درصد جوانه‌زنی با 33/83 درصد در دماهای متناوب 25/35 درجه سانتی‌گراد، کمترین سرعت جوانه‌زنی در دمای متناوب 20/10 درجه سانتی‌گراد با مقدار 10/15 بذر در روز مشاهده شد. نتایج نشان داد که از میان مدل‌های رگرسیون غیرخطی استفاده شده، مدل دندانه‌ای نسبت به مدل خطوط متقاطع و بتا از دقت بیشتری در توصیف سرعت جوانه‌زنی نیلوفرپیچ نسبت به دما برخوردار بود. نور تأثیر معنی‌داری بر جوانه‌زنی نداشت به طوری که هم در شرایط نور و هم در شرایط تاریکی جوانه‌زنی یکسانی مشاهده شد. با توجه به نتایج حاصل از این آزمایش، علف‌هرز نیلوفر پیچ در دامنه وسیعی از دماهای ثابت و متناوب قادر به جوانه‌زنی می‌باشد، با این وجود در دماهای بالاتر از 30 درجه سانتی‌گراد جوانه‌زنی سریعتری دارد. از طرف دیگر، عدم نیاز نوری برای جوانه‌زنی هم از مزیت‌های دیگر است که جوانه‌زنی، رقابت و گسترش در محیط‌های زراعی را افزایش می‌دهد.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه، بیشترین درصد و سرعت جوانه‌زنی در دمای متناوب 30/20 درجه سانتی‌گراد بود. مقادیر دماهای کاردینال برای علف هرز مهاجم نیلوفرپیچ براساس مدل رگرسیونی دندانه‌ای برازش داده شده دماهای کمینه (Tb)، بهینه اول (To1 بهینه دوم (To2 و بیشینه (Tc) بترتیب 90/10، 30/22، 78/29 و 92/39 درجه سانتی‌گراد به­دست آمد. به نظر می‌رسد که این علف‌هرز در دماهای گرمتر جوانه‌زنی بهتری دارد. احتمالا از اواسط بهار بعد از گرمی هوا و همچنین فراهمی آب زمان مناسبی برای جوانه‌زنی و رقابت این علف‌هرز ایجاد می‌شود. همچنین مشخص شد نور تاثیری بر جوانه‌زنی این علف‌هرز ندارد (بذر غیر فتوبلاستیک).

جنبه‌های نوآوری:
  1.  غیر فتوبلاستیک بودن بذرهای نیلوفر پیچ
  2. برتری مدل دندانه­ای جهت پیش بینی جوانه­زنی بذر نیلوفر پیچ

مهناز طاطاری، ابراهیم غلامعلی پور علمداری، زینب اورسجی، مهدی زارعی،
جلد 6، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1398 )
چکیده



چکیده مبسوط
مقدمه: گیاهان هرز به علت داشتن عادت تهاجمی و رقابتی، مانع رشد گیاهان با ارزش می‌شوند. دخالت در گیاهان شامل رقابت محیطی و آللوپاتی (خودآسیبی و دگرآسیبی) است. در دگرآسیبی، ترکیبات شیمیایی رها شده از گیاهان قادر است رشد گیاهان مجاور را تحت تاثیر قرار دهند. مدیریت صحیح علف‌های هرز و بهره‌وری توان دگرآسیبی آن‌ها موجب کاهش خسارت علف‌های هرز و علاوه بر آن گامی موثر در کاهش مصرف علف‌کش‌ها خواهد بود. بنابراین هدف از این تحقیق، ارزیابی توان دگرآسیبی عصاره آبی اندام‌های مختلف علف‌هرز پنیرک بر مؤلفه‌های جوانه‌زنی و رنگدانه‌های فتوسنتزی سوروف بود.
مواد و روش‌ها: این آزمایش به منظور ارزیابی پتانسیل دگرآسیبی عصاره آبی اندام‌های مختلف علف‌هرز پنیرک (Malva sylvestris) شامل ساقه، برگ، گل به‌علاوه مخلوطی از آن‌ها بر صفات جوانه‌زنی و رنگدانه‌های فتوسنتزی سوروف به‌صورت طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه علوم علف‌های هرز دانشگاه گنبدکاووس در سال 1396 به اجرا درآمد. ابتدا اندام‌های هوایی علف‌هرز پنیرک در مرحله گل‌دهی از سطح مزارع شهرستان رامیان جمع‌آوری، به‌طور دقیق از یکدیگر جدا و پودر گردید. سپس سوسپانسیون 5 درصد (حجمی/وزنی) از آن‌ها با کمک آب مقطر تهیه گردید و در پایان عصاره حاصل از هر یک از اندام‌های علف‌هرز پنیرک به پتری‌‌های حاوی بذرهای سوروف اضافه گردید. در انتهای روز هفتم صفاتی نظیر سرعت و درصد جوانه‌زنی، طول ریشه‌چه، طول ساقه‌چه، بنیه بذر، محتوای کلروفیل و کاروتنوئیدها مورد اندازه‌گیری قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تیمارهای مختلف اثر بازدارندگی متفاوتی بر صفات جوانه‌زنی و رشد گیاهچه‌ای علف‌هرز سوروف داشتند. بیشترین بازدارندگی درصد و سرعت جوانه‌زنی و طول ریشه‌چه و ساقه‌چه سوروف تحت کاربرد عصاره برگ به ترتیب معادل 04/64، 37/64، 69/87 و 81/62 درصد به‌دست آمد. در این مطالعه، طول ریشه‌چه بیشتر از طول ساقه‌چه تحت تأثیر ترکیبات دگرآسیب اندام‌های مختلف علف‌هرز پنیرک قرار گرفت. مطابق نتایج، اندام‌های مختلف علف‌هرز پنیرک و مخلوطی از آن‌ها نیز اثر بازدارندگی متفاوتی بر میزان کلروفیل و کاروتنوئید گیاهچه سوروف داشتند. به‌نظر می‌رسد تفاوت در تأثیر بین اندام‌های مختلف علف‌هرز پنیرک مربوط به حد آستانه غلظت مواد دگرآسیب شیمیایی به ترکیبات دگرآسیب اندام‌ها که منجر به پاسخ متفاوت علف‌هرز سوروف می‌شود.
نتیجه‌گیری: با توجه به اثبات اثر دگرآسیبی اندام‌های مختلف علف‌هرز پنیرک بر ویژگی‌های جوانه‌زنی، رنگیزه‌های کلروفیلی و کاروتنوئیدی علف‌هرز سوروف و زیست توده تولیدی بالای آن، پیشنهاد به بهره‌وری از ترکیبات دگرآسیب شیمیایی این گیاه به‌عنوان علف‌کش‌ها با منشاء طبیعی می‌باشد.

جنبه‌های نوآوری:

1- پتانسیل دگرآسیبی علف‌هرز پنیرک بر صفات جوانه‌زنی و رنگدانه‌های فتوسنتزی سوروف در مزارع شهرستان رامیان بررسی شد.
2- علف‌هرز سوروف حساسیت زیادی به ترکیبات دگرآسیب ناشی از اندام‌های مختلف علف‌هرز پنیرک به ویژه برگ نشان می‌دهد.
 3- ویژگی آللوپاتیک علف‌هرز پنیرک می‌تواند برای تولید علف‌کش‌های زیستی پیشنهاد شود.

ابراهیم غلامعلی‌پور علمداری، امیر قربانی، حسن صبوری، میثم حبیبی،
جلد 7، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1399 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: بدون شک دگرآسیبی گیاهان یکی از عوامل مهم در مشخص نمودن توزیع و فراوانی بعضی از گونه‌ها در داخل جامعه گیاهی است. هدف از این آزمایش، ارزیابی اثر ترکیب فنلی حاصل از عصاره متانولی علف‌هرز سوروف بر صفات جوانه‌زنی و رفتارهای سیتوژنتیک برنج است.
مواد و روش‌ها: این آزمایش به‌منظور بررسی پتانسیل دگرآسیبی غلظت‌های مختلف (0، 024/0، 048/0، 076/0 و 1/0 میلی‌مولار) ترکیب فنلی به‌دست آمده از عصاره متانولی کل اندام سوروف (Echinochloa crus-galli ) بر صفات جوانه‌زنی برنج و همچنین تقسیم میتوزی سلول‌های مریستمی ریشه‌چه به‌صورت طرح کاملاً تصادفی به اجرا درآمد. استخراج ترکیب فنلی از روش عصاره‌گیری گرم با کمک حلال متانول انجام شد. به‌منظور مطالعه تقسیم میتوزی، ابتدا بذور برنج جوانه‌دار گردید. سپس بر روی قسمت انتهایی ریشه‌چه‌ها هر یک از مراحل نظیر تثبیت، هیدرولیز، رنگ آمیزی، له نمودن و بررسی میکروسکوپی نمونه‌ها انجام شد. شاخص‌های میتوزی و درصد ممانعت میتوزی محاسبه و هم‌چنین درصد هر کدام از ناهنجاری‌های کروموزومی در چهار مرحله پروفاز، متافاز، آنافاز و تلوفاز نسبت به کل سلول‌ها محاسبه شد.
یافته‌ها: کمترین میزان درصد و سرعت جوانه‌زنی و درصد جوانه‌زنی نسبی مربوط به دو غلظت 076/0 و 1/0 میلی‌مولار ترکیب فنلی سوروف بود، به‌طوری‌که در این تیمارها جوانه‌زنی مشاهده نشد. در این مطالعه، تقسیم میتوز در نمونه‌های شاهد کاملاً طبیعی بود. طوری‌که گیاه برنج، 12 کروموزوم را در مرحله متافاز نشان داد. هم‌چنین کروموزوم‌ها در مرحله تلوفاز نیز حالت طبیعی داشتند و بی‌نظمی‌های کروموزومی در سلول‌های مریستمی نوک ریشه‌چه در تیمار شاهد مشاهده نشد. کمترین میزان شاخص‌های میتوزی و تعداد سلول‌های در حال تقسیم مربوط به غلظت 048/0 میلیمولار به‌ترتیب 19/30 و 385 سلول بود. در مطالعه حاضر، میزان بی‌نظمی‌های کروموزومی در مراحل متافاز، آنافاز و تلوفاز با افزایش غلظت‌های ترکیب فنلی افزایش نشان داد، به گونه‌ای که در تیمار با غلظت 048/0 میلی‌مولار ترکیب فنلی به‌ترتیب 85/28 و 95/16 درصد بود. بیشترین بی‌نظمی‌های کروموزومی از نوع چسبندگی و کرموزوم‌های سرگردان مربوط به غلظت 048/0 میلی‌مولار ترکیب فنلی به‌ترتیب 83/39 و 25/32 درصد بود. از طرفی بیشترین پل‌های کروموزومی و توده‌ای شدن کروموزوم‌ها در تیمار 024/0 میلی‌مولار ترکیب فنلی به‌ترتیب، 27/19 و 83/29 درصد به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه، ترکیب فنلی حاصل از عصاره متانولی سوروف اثر بازدارندگی معنی‌داری بر صفات جوانه‌زنی بذر، تقسیم میتوزی در سلول‌های نوک ریشه‌چه برنج داشتند. لذا در کشت مستقیم و یا نشایی برنج می‌بایست میزان بقایای حاصل از علف‌هرز سوروف را در مزرعه مورد کاشت این گیاه مد نظر قرار داد.

جنبه‌های نوآوری:
1-تفاوت در تاثیر غلظت‌های مختلف ترکیب فنلی حاصل از عصاره متانولی علف‌هرز سوروف بر جوانه‌زنی و کاهش رفتارهای سیتوژنتیک برنج مربوط به حد آستانه غلظت آن‌ها است.
2-کاشت ارقام مقام برنج در کشت مستقیم و یا در شرایط خزانه به ترکیبات دگرآسیب بقایای علف‌هرز سوروف پیشنهاد می‌گردد.

اسماعیل قلی نژاد، ناصر صمصامی، عباس ابهری،
جلد 7، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1399 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: سویا گیاهی است که دارای تحمل‌پذیری متوسطی نسبت به خشکی است. تنش خشکی یکی از مهمترین تنش‌های غیرزیستی است که تولید سویا را تا حدود 40 درصد تحت تأثیر قرار می‌دهد. بعلاوه تنش خشکی باعث کاهش قوه نامیه بذر حاصل از شرایط تنش می‌شود. اثرات مثبت قارچ‌های میکوریزا در افزایش ماده خشک و زیست توده گیاهی به‌ویژه در شرایط کم‌آبیاری و در نواحی خشک به اثبات رسیده است. علت افزایش عملکرد محصول در گیاهان تلقیح شده با میکوریزا، تعادل آبی آنها در شرایط تنش کم‌آبی و در نتیجه جذب بیشتر آب و عناصر معدنی گزارش شده است. باکتری‌های ریزوبیوم، کربوهیدرات‌ها و سایر مواد غذایی را از آوند آبکشی گرفته و انرژی دریافتی را صرف تبدیل نیتروژن هوا به یون آمونیوم و در نهایت اسیدهای آمینه می‌کنند. باکتری ریزوبیوم ژاپونیکوم به‌صورت طبیعی در خاک‌های ایران وجود ندارد و باید باکتری‌ها همراه بذر به خاک اضافه شود.
مواد و روش‌ها: این آزمایش به منظور بررسی خصوصیات جوانه‌زنی، قدرت بذر و صفات مرتبط با آن روی بذر سویا رقم کوثر رشد یافته تحت شرایط تنش خشکی و تلقیح با قارچ میکوریزا و باکتری، در سال 1397 در سه تکرار انجام گرفت. در آزمایش مزرعه‌ای، عامل تنش خشکی شامل آبیاری مطلوب (آبیاری بعد از 70 میلی‌متر تبخیر)، تنش ملایم خشکی (آبیاری بعد از 110 میلی‌متر تبخیر) و تنش شدید خشکی (آبیاری بعد از 150 میلی‌متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A)، قارچ میکوریزا در سه سطح شامل بدون میکوریزا و تلقیح با گونه گلوموس موسه‌آ و گلوموس اینترارادیسز و باکتری ریزوبیوم در دو سطح شامل عدم تلقیح و تلقیح با ریزوبیوم جاپونیکوم بود.
یافته‌ها: مقایسه میانگین نشان داد بذرهای بدست آمده در شرایط آبیاری نرمال، تلقیح با میکوریزا و باکتری بیشترین وزن خشک ریشه‌چه، ساقه‌چه و گیاهچه، درصد و سرعت جوانه‌زنی را داشتند. در شرایط فوق کمترین هدایت الکتریکی بذر و مدت جوانه‌زنی بدست آمد. تنش خشکی شدید و ملایم در مقایسه با آبیاری مطلوب، شاخص مقاومت به خشکی، شاخص تحمل ریشه، شاخص تحمل ساقه، شاخص بنیه گیاهچه و شاخص بنیه بذر را به ترتیب به میزان 42 و 23، 38 و 18، 30 و 18، 50 و 26 و 41 و 21 درصد کاهش داد. تلقیح با قارچ میکوریزا گونه موسه‌آ و اینترارادیسز در مقایسه با عدم تلقیح قارچ، شاخص بنیه بذر، طول ریشه‌چه، طول ساقه‌چه و طول گیاهچه را به ترتیب به میزان 48 و 42، 27 و 26، 41 و 37 و 35 و 33 درصد افزایش داد. تلقیح با باکتری در مقایسه با عدم تلقیح باکتری نیز صفات طول ریشه‌چه، طول ساقه‌چه و طول گیاهچه را به ترتیب به میزان 21، 16 و 18 درصد افزایش داد. بیشترین درصد آب بافت گیاهچه در شرایط آبیاری مطلوب، تلقیح با قارچ میکوریزا و تلقیح با باکتری ریزوبیوم بدست آمد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این تحقیق، در هر سه شرایط مختلف آبیاری جهت بهبود جوانه‌زنی و افزایش قدرت بذر، استفاده از قارچ میکوریزا بویژه گونه موسه‌آ و تلقیح با باکتری ریزوبیومی موثر می‌باشد.

جنبه‌های نوآوری:
  1. خصوصیات جوانه‌زنی، سرعت و مدت جوانه‌زنی سویا رقم کوثر روی بذرهای بدست آمده از شرایط مختلف آبیاری بررسی گردید.
  2. تأثیر میکوریزا و باکتری بر قدرت بذر و صفات مرتبط با آن تحت سطوح مختلف تنش خشکی ارزیابی گردید.
  3. میزان آسیب وارده به غشاهای بذر حاصل از برهمکنش آبیاری، تلقیح با میکوریزا و باکتری بررسی شد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهشهای بذر ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Seed Research

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.