کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
الیاس سلطانی، افشین سلطانی، سراله گالشی، فرشید قادری فر، ابراهیم زینلی،
جلد 1، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1393 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی اثر عمق دفن شدن بر سبزشدن گیاهچه کلزای خودرو و خردل وحشی و کمی سازی آن بود. به این منظور، بذرهای این دو گونه در 12 عمق مختلف 1، 2، 3، 4، 5، 6، 8، 10، 12، 15، 20 و 30 سانتیمتر و با 4 تکرار در خاک دفن شدند و سبزشدن گیاهچه ها به صورت روزانه ثبت شد. نتایج نشان داد که در عمق دفن شدن 1 تا 9/2 سانتیمتر، درصد سبزشدن کلزا حدود 98 درصد شد و از آن پس با افزایش عمق دفن شدن طبق مدل و با شیب 4/0- درصد کاهش یافت و در عمق دفن شدن 10 سانتیمتر به صفر رسید. واکنش درصد سبزشدن گیاهچه خردل وحشی به عمق دفن شدن با یک رابطه نمایی توصیف شد. طبق این مدل درصد سبزشدن گیاهچه خردل وحشی از حدود 66 درصد در عمق دفن شدن 1 سانتیمتر به صورت نمایی به صفر درصد در عمق دفن شدن 8 سانتیمتر کاهش یافت. افزایش عمق دفن شدن نیز موجب کاهش سرعت سبزشدن این دو گونه شد که به خوبی کمی سازی شدند. بذرهایی از این دو علف هرز که در عمق بیشتر از 10 سانتیمتر برای کلزا و بیشتر از 8 سانتیمتر برای خردل وحشی دفن شوند، بانک بذر خاک را توسعه خواهند داد و قادر به سبزشدن نیستند. در این تحقیق کمی سازی سبزشدن این دو گونه به خوبی صورت گرفت که از این نتایج میتوان در مدیریت علفهای هرز به صورت اکولوژیک و مدلهای پیش بینی سبزشدن علفهای هرز استفاده نمود.
حسن حبیبی، مهدی عقیقی شاهوردی، زهرا نصیری، محمد رضا چایچی، محمد حسین فتوکیان،
جلد 1، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تیمارهای مقدار بذر یونجه (Medicago sativa L.) و کارایی باکتریهای تسهیلکننده جذب فسفر (PGPR) بههمراه مقادیر مختلف مصرف کود شیمیایی فسفات بر کیفیت بذر تولیدی، آزمایشهای جوانهزنی و بنیه بذر قبل و بعد از اعمال پیری تسریعشده، به صورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 1388 در مزرعه آموزشی و پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران واقع در کرج اجرا گردید. عامل فسفر در 4 سطح (صفر، 30، 60 و 90 کیلوگرم فسفر در هکتار) در کرتهای اصلی، باکتریهای تسهیلکننده جذب فسفر (سودوموناس) در 3 سطح (بدون باکتری، باکتری سویه شماره 9 و باکتری سویه شماره 41) در کرتهای فرعی و عامل مقدار بذر در 3 سطح (2، 6 و 10 کیلوگرم بذر در هکتار) در کرتهای فرعی فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد بیشترین میزان جوانهزنی و بنیه بذر از مقدار 6 کیلوگرم بذر در هکتار، استفاده از سویه شماره 41 باکتری تسهیلکننده جذب فسفر بههمراه 30 کیلوگرم فسفر در هکتار و پس از اعمال پیری تسریعشده، از مقدار 10 کیلوگرم بذر در هکتار با استفاده از سویه شماره 41 باکتری تسهیل جذب فسفر بههمراه 60 کیلوگرم فسفر در هکتار تیمار بهدست آمد. بعد از اعمال پیری تسریعشده برای دستیابی به بیشترین شاخص جوانهزنی و بنیه بذر، نیاز به مقدار بذر و فسفر بیشتری نسبت به شرایط استاندارد بود. با توجه به نتایج بهدست آمده، در شرایط انبارداری، باکتری سویه شماره 41 تأثیر بهتری نسبت به باکتری سویه شماره 9 بر افزایش بنیه بذر داشت. برای تولید بذر یونجه با بنیه بالا، استفاده از مقدار بذر و فسفر مطلوب (بهترتیب 6 و 30 کیلوگرم در هکتار) بههمراه باکتری تسهیلکننده فسفر (سویه شماره 41) میتواند در زراعت این گیاه مدنظر و نتایج مطلوبتری را ایجاد نماید
ﻋﻠﻲ مردای، ﻓﺮزاد ﺷﺮﻳﻒزاده، رﺿﺎ توﻛﻞاﻓﺸﺎری، رﺿﺎ ﻣﻌﺎﻟﻲاﻣﻴﺮی،
جلد 1، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1393 )
چکیده
پرایمینگ بذر از جمله راههای افزایش کارایی جوانهزنی بذر در شرایط تنشی زنده و غیرزنده میباشد. بدین منظور جوانهزنی و شاخصهای رشد گیاهچه بذرهای پرایمشده علفگندمی بلند (Agropyron elongatum (Host.) P. Beauv) در شرایط تنشهای دمای پایین و تنش خشکی ارزیابی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل سه عاملی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. عاملهای آزمایشی شامل پرایمینگ در دو سطح بذرهای پرایمشده (با استفاده از اوره 4- بار در دمای 10 درجه سانتیگراد بهمدت 36 ساعت) و پرایمنشده؛ دمای جوانهزنی شامل دماهای 3، 6، 9، 12، 15، 20 و 25 درجه سانتیگراد و پتانسیلهای اسمزی صفر (آب مقطر)، 3-، 6-، 9- و 12- بار (اعمالشده توسط پلیاتیلن گلایکول 6000) بود. نتایج نشان داد که به استثنای صفت میانگین زمانی جوانهزنی سایر شاخصهای جوانهزنی با افزایش دما از 3 تا C̊ 25 روند افزایشی نشان دادند و بذرها بیشترین حساسیت را به تنش دمای پایین در دماهای کمتر از 9 درجه سانتیگراد نشان دادند. این در حالی است که با افزایش شدت تنش خشکی روند تغییرات این شاخصها معکوس بوده و حساسیت بذرها به تنش خشکی از پتانسیلهای بالاتر از 6- بار شروع و در پتانسیل 12- بار به حداکثر رسید. به هر حال بذرهای پرایمشده نسبت به بذرهای پرایمنشده جوانهزنی بهتری در هر دو شرایط تنش خشکی و دمای پایین از خود نشان دادند. نتایج این آزمایش نشان داد که بیشترین شاخص بنیه گیاهچه و سرعت جوانهزنی در دامنه دمایی 20 تا 25 درجه سانتیگراد و پتانسیل آبی صفر تا 3- بار حاصل شد.
مینا ارست، علی طویلی، سعید شجاعی،
جلد 2، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1394 )
چکیده
سطح وسیعی از کشور ایران پوشیده از شنهای روان است که همواره لزوم کنترل و تثبیت بیولوژیکی با کاشت گونههای سازگار با شرایط سخت در این مناطق به چشم میخورد. گونه درخت شنی یا گرگ خار (Ammodendron persicum) گونهای سازگار با شرایط بیابانی است. در این تحقیق جهت بررسی تأثیر تیمارهای مختلف بر تحریک جوانهزنی و شکست خواب بذر گونه گرگ خار آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در آزمایشگاه، به مدت 30 روز، با 10 تیمار، شامل تیمارهای جیبرلیک اسید با غلظت 300 پیپیام در زمان 48 ساعت، خراشدهی بذر با اسید سولفوریک غلیظ در دو زمان 20 و 30 دقیقه و تلفیق آنها با خراشدهی با سمباده، خراشدهی بذرها با جیبرلیک اسید با غلظت 300 پیپیام به مدت 48 ساعت و تلفیق آن با خراش با کاغذ سمباده، آب داغ (80 درجه سانتیگراد) در دو زمان 5 و 10 دقیقه، خراشدهی بهوسیله کاغذ سمباده و شاهد (آب مقطر) انجام شد. نتایج حاصله نشاندهنده افزایش درصد جوانهزنی در آزمایشگاه در حدود 90 درصد با اعمال تیمار ترکیبی اسید سولفوریک به مدت 30 دقیقه با خراشدهی سمباده میباشد. تیمارهای آب گرم در دو زمان 5 و 10 دقیقه و اسید جیبرلیک اسید 48 ساعته و تلفیق آن با خراشدهی با سمباده نیز با اختلاف معنیدار نسبت به نمونهی شاهد، افزایش درصد جوانهزنی را به ترتیب 45/15، 45/8، 17/10 و 68/28 را به همراه داشتند. همچنین تیمار اسید غلیظ به مدت 30 دقیقه افزایش بنیه بذر را به مقدار 510 در نمونههای آزمایشگاه به همراه داشت. بدین ترتیب تیمار ترکیب سمباده و خیساندن بذور در اسید غلیظ طی 30 دقیقه بهعنوان بهترین تیمار انتخاب شد.
امید انصاری، فرشید قادری فر، فرزاد شریف زاده، علی مرادی،
جلد 3، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1395 )
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی اثر دماهای مختلف بر جوانهزنی و تعیین دمای کاردینال جوانهزنی (دمای پایه، مطلوب و بیشینه جوانهزنی) چاودار کوهی، در دماهای 3، 5، 10، 15، 20، 25، 30 و 35 درجه سانتیگراد به اجرا درآمد. جهت کمیسازی واکنش سرعت جوانهزنی بذر چاودار کوهی به دما از 3 مدل رگرسیون غیرخطی دوتکهای، دندان مانند و بتا استفاده شد. نتایج نشان داد که دما علاوه بر درصد جوانهزنی بر سرعت جوانهزنی نیز اثرگذار است. در مقایسه 3 مدل استفادهشده با توجه به پارامترهای RMSE، CV، SE و نمودار خط 1:1، مناسبترین مدل جهت تخمین دماهای کاردینال چاودار کوهی مدل دندان مانند و بتا گزارش شد؛ اما بهدلیل بالا بودن SE برای دمای پایه و تخمین منفی دمای پایه در مدل بتا میتوان از بین دو مدل دندان مانند و بتا، مدل دندان مانند را بهعنوان مناسبترین مدل گزارش کرد. دمای پایه، مطلوب تحتانی، مطلوب فوقانی و سقف با استفاده از مدل دندان مانند بهترتیب بین 70/2 تا 17/3، 27/21 تا 00/30 و 00/35 تا 05/35 درجه سانتیگراد متغیر بود؛ بنابراین با استفاده از مدل دندان مانند و پارامترهای تخمین زده شده میتوان از این مدل در تهیه و ارزیابی مدلهای پیشبینی جوانهزنی استفاده کرد.
وحید منصوری گندمانی، حشمت امیدی، محمد رضایی چرمهینی،
جلد 3، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1395 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر پیشتیمار ترکیب زیستی کیتوزان بر بذرهای سویا (Glycine max L.) (رقم ویلیامز) تحت شرایط تنش شوری آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه شاهد در سال 1394 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل ترکیب کیتوزان در سه سطح (صفر ، 25/0 و 5/0 درصد وزنی-حجمی) و شوری در 4 سطح (صفر، 5، 5/7 و 10 دسیزیمنس بر متر) بود. نتایج نشان داد که برهمکنش پیشتیمار کیتوزان و تنش شوری بر درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، میانگین مدت جوانهزنی، تعداد گیاهچه عادی و صفات فیزیولوژیک گیاهچه سویا نظیر میزان پرولین و قندهای محلول اندام هوایی معنیدار بود. پیش تیمار 25/0 درصد کیتوزان در تقابل با تنش شوری با افزایش 30 درصدی سرعت جوانهزنی و افزایش بهترتیب 24 و 35 درصدی میزان پرولین و قندهای محلول اندام هوایی باعث بهبود جوانهزنی گیاهچه سویا شد. با توجه به تأثیر تیمار کیتوزان بر جوانهزنی و رشد گیاهچه سویا میتوان تیمار 25/0 درصد وزنی-حجمی کیتوزان را بهعنوان یک تیمار جهت مقابله با شرایط شوری در گیاهچه سویا معرفی نمود.
شیرین تقی ذوقی، الیاس سلطانی، ایرج اله دادی، رضا صادقی،
جلد 4، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1396 )
چکیده
در این تحقیق اثر روشهای مختلف پرایمینگ بر درصد و سرعت جوانه زنی کلزا در شرایط تنش شوری و تعیین قابلیت انبارداری بذرهای پرایم شده مطالعه شد. به این منظور سه آزمایش به صورت مجزا انجام شد که شامل آزمایش جذب آب، آزمایش اثر شوری بر جوانه زنی و آزمایش قابلیت انبارداری بذرهای پرایم شده بودند. تیمارهای پرایمینگ در 5 سطح بدون پرایمینگ، هیدروپرایمینگ، پرایمینگ با اسید هیومیک، اسید سالیسیلیک و اسید جیبرلیک بودند. تنش شوری در چهار سطح صفر، 4، 8 و 12 دسی زیمنس بر متر اعمال شدند. قابلیت انبارداری بذرهای پرایم شده نیز طی 226 روز مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمایش جذب آب نشان داد بذرهای کلزا بعد از حدود 18 ساعت جذب آب وارد فاز سوم آبنوشی شدند. نتایج آزمایش شوری نشان داد که شوری 12 دسی زیمنس بر متر، کمترین (3/74 درصد) و شوری صفر بیشترین (83 درصد) درصد جوانه زنی را داشت. سرعت جوانه زنی در تمام تیمارهای پرایمینگ، بالاتر از شاهد بود به طوریکه پرایمینگ با اسید جیبرلیک (034/0 بر ساعت)، اسید هیومیک (036/0 بر ساعت)، اسید سالیسیلیک (027/0 بر ساعت) و هیدروپرایمینگ (036/0 بر ساعت) اختلاف معنی داری با عدم پرایمینگ (019/0 بر ساعت) داشتند. به طور کلی در همه سطوح شوری بذرهای پرایم شده جوانه زنی بهتری نسبت به تیمار بدون پرایم داشتند. قابلیت انبارداری بذرهای پرایم شده و بدون پرایمینگ طی زمان کاهش معنی داری پیدا نکردند. در کل می توان نتیجه گرفت پرایمینگ تحمل به شوری را افزایش داد و می توان آنها را نظیر بذرهای بدون پرایمینگ نگهداری کرد.
جنبههای نوآوری:
- در این تحقیق برای اولین بار قابلیت انبارداری بذرهای کلزای پرایمینگ شده بررسی شد.
- قابلیت انبارداری بذرهای پرایمینگ شده و عدم پرایمینگ کلزا در هر زمان نمونه گیری تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند (بهاستثنای اسید هیومیک).
- بذرهای پرایمینگ شده کلزا در تمام سطوح شوری نسبت به شاهد جوانه زنی بهتری داشتند.
- تیمارهای پرایمینگ بذر با اسید جیبرلیک، اسید هیومیک و هیدروپرایمینگ نسبت به بقیه تیمارها مناسب تر بودند.
حسن تیموری، حمیدرضا بلوچی، علی مرادی، الیاس سلطانی،
جلد 5، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1397 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: جوانهزنی بذر از اولین مراحل مهم و پیچیده در چرخه زندگی گیاهان است و تحت تاثیر عوامل وراثتی و محیطی بسیاری قرار میگیرد. عوامل مختلفی در جوانهزنی و استقرار گیاهچه تاثیرگذار هستند. از جمله این عوامل میتوان به خصوصیات گیاه مادری (تغذیه، ژنتیک)، مرحلهی رسیدگی بذر در زمان برداشت و همچنین عوامل محیطی (دما، پتانسیل آب، تهویه و فشردگی خاک) اشاره کرد. بنیه بذر نیز به عنوان اولین جزء از کیفیت بذر تحت تاثیر زوال بذر در طی انبارداری کاهش مییابد. هدف از پژوهش حاضر بررسی واکنش جوانهزنی و بیوشیمیایی بذرهای زوال یافته گیاه شنبلیله در دامنههای دمایی و رطوبتی مختلف میباشد.
مواد و روشها: این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1395 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل بذرهای زوال یافته و بدون زوال در نه سطح دمایی (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 و 45 درجه سانتیگراد) و هفت سطح پتانسیل اسمزی (صفر، 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0-، 1- و 2/1- مگاپاسکال) بود.
یافتهها: در این آزمایش اثر زوالبذر، پتانسیلآب و برهمکنش آنها در هر محیط بر شاخصهای جوانهزنی (درصد و سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه گیاهچه) و بیوشیمیایی (قندمحلول، پرولین، پروتئین محلول و آنزیم کاتالاز) بذر گیاه شنبلیله معنیدار بود. نتایج نشان داد که در بذرهای زوال یافته مقادیر درصد و سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه گیاهچه با کاهش پتانسیل اسمزی آب محیط در دماهای پایینتر و بالاتر از دمای 20 درجه سانتیگراد، کاهش و مقادیر ترکیبات بیوشیمیایی بذر (قند محلول، پروتئین محلول، پرولین و آنزیم کاتالاز) نیز افزایش یافت.
نتیجه گیری: بهطورکلی شاخصهای جوانهزنی و بیوشیمیایی بذر گیاه شنبلیله به ترتیب نسبت به پتانسیلهای آب، زوال بذر و دمای جوانهزنی بذر حساسیت نشان میدهد. در شرایط کاهش پتانسیل اسمزی آب، دمای جوانهزنی کمتر از 20 درجه سانتیگراد منجر به افزایش مقاومت جوانهزنی بذر شنبلیله به پتانسیل منفیتر آب گردید.
جنبههای نوآوری:
- بررسی خصوصیات جوانهزنی و بیوشیمایی بذرهای زوالیافته گیاه شنبلیله تحت سطوح مختلف پتانسیل اسمزی و دما
- در مناطقی با پتانسیل اسمزی منفیتر بهتر است بذر شنبلیله در شرایطی با دماهای پایینتر از دمای 20 درجه سانتیگراد کشت گردد.
کیوان ملکی، الیاس سلطانی، ایرج اله دادی، مجید قربانی جاوید،
جلد 6، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: خفتگی شرطی تحت عنوان حالتی پویا بین شرایط خفتگی و عدم خفتگی درنظر گرفته میشود. بذرهای دارای خفتگی شرطی بطور عمده در دامنه باریکتری از شرایط دمایی جوانه میزنند. این نوع از خفتگی معمولاً در بذرهای دارای خفتگی فیزیولوژیکی نشان داده شده است؛ اما در برخی از بذرهای تازه برداشت شده نیز خفتگی شرطی نشان داده شده است. هدف از این تحقیق بررسی این سوال بود که آیا بذرهای تازه برداشت شده کلزا فاقد خفتگی هستند یا دارای خفتگی شرطی میباشند.
مواد و روشها: این آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار در آزمایشگاه تکنولوژی بذر پردیس ابوریحان دانشگاه تهران در سال 1397 انجام شد. در این آزمایش ابتدا بذرهای کلزا از 20 موقعیت جغرافیایی مختلف در دو استان گلستان و مازندران جمعآوری شدند. سپس اقدام به آزمون جوانهزنی در دماهای 5، 15، 20، 30 و 35 درجه سلسیوس شد و درصد و سرعت جوانهزنی بذرها ثبت شد. به منظور رفع خفتگی بذر کلزا از دو تیمار مختلف اسید جیبرلیک و پسرسی استفاده شد. به منظور اعمال تیمار پسرسی، بذرها درون پاکت کاغذی در محیطی خشک و تاریک به مدت 6 ماه انبار شده و سپس مورد آزمون قرار گرفتند. جهت اعمال تیمار اسید جیبرلیک نیز، محلول 100 میلیگرم در لیتر اسید جیبرلیک تهیه و به پتریها اضافه شد و سپس درصد و سرعت جوانهزنی ثبت گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که بذرهای تازه برداشت شده کلزا دارای خفتگی شرطی اولیه بودند و در دامنه باریکی از شرایط دمایی جوانهزنی داشتند. همچنین، دماهای کاردینال برای بذرهای تازه برداشت شده بهترتیب 45/4 و 8/27 درجه سلسیوس برای دماهای پایه و سقف بود. پس از اعمال تیمارهای اسید جیبرلیک و پسرسی بذرها در دامنه گستردهتری از دما جوانهزنی کردند و دماهای پایه و سقف بهترتیب به 74/1 و حدود 40 درجه سلسیوس رسید. همچنین، درصد جوانهزنی بذرهایی که توسط اسید جیبرلیک و پسرسی تیمار شده بودند در دماهای بالا و پایین افزایش یافت و این افزایش در درصد جوانهزنی در دماهای بالا بیشتر از دماهای پایین بود. همچنین تأثیر تیمار اسید جیبرلیک در رفع خفتگی بیشتر از تیمار پسرسی بود و تیمار پسرسی تأثیری حدواسط بین جیبرلیک و بذرهای تازه برداشت شده داشت.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این آزمایش اعمال تیمارهای رفع خفتگی جیبرلیک اسید و پسرسی موجب رفع خفتگی شرطی اولیه کلزای تازه برداشت شده و افزایش دامنه دمایی جوانهزنی این بذور در دماهای بالا و پایین شد. در این بین تیمار اسید جیبرلیک (غلظت 100 میلیگرم در لیتر) بیشترین تأثیر را بر رفع خفتگی و افزایش گستره دمایی داشت. در بین ارقام این تغییرات در ظرفیت جوانهزنی در دو رقم هایولا 50 و تراپر بیشتر بوده و رقم هایولا 401 کمترین تغییرات را داشت.
جنبههای نوآوری:
1- خفتگی شرطی ارقام کلزا تحت شرایط مختلف محیطی بررسی گردید.
2- اعمال تیمارهای اسید جیبرلیک و پسرسی موجب رفع خفتگی شرطی اولیه در ارقام کلزا گردید.
محبوبه حاجی عباسی، رضا توکل افشاری، علیرضا عباسی، رضا کمائی،
جلد 6، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: سویا یا Glycine max (L.) Merrill منبع اولیه روغن گیاهی است. بذرهای سویا معمولاً توانایی جوانهزنی را در طول ذخیرهسازی بلند مدت حتی در شریط مطلوب از دست میدهند. فاکتورهای زیادی در زوال بذر موثر هستند که شامل عوامل ژنتیکی، آسیب مکانیکی، رطوبت نسبی، دمای محیط ذخیرهسازی، محتوی رطوبت بذر، وجود میکروفلورا، رسیدگی بذر و عوامل دیگر میباشد که در صورت کاهش کیفیت بذر، شرایط را برای اهداف کشت نامناسب میکند. هدف از این آزمایش بررسی پاسخهای فیزیولوژیک بذر و همچنین شناسایی نقش ژنهای LOX2 و GAI1 در زوال بذر تحت تاثیر اتیلن و اسید سالیسیلیک در جوانهزنی بذر زوال یافته سویا بود.
مواد و روشها: به منظور تعیین اثر زوال بر بذر سویا و همچنین تعیین اثر آمینوسیکلوپروپان کربوکسیلیک اسید (ACC) و اسید سالیسیلیک بر بهبود زوال بذر، طی این تحقیق بذرهای سویا در معرض پیری تسریع شده به مدت صفر، 6 و 10 روز و پیری طبیعی به مدت 6 ماه قرار گرفتند. بذرها پس از پیری با اسید سالیسیلیک با غلظت 50 میکرو مولار و ACC (پیش ماده اتیلن) با غلظت 10 میکرو مولار به مدت 6 ساعت در دمای 25 درجه سلسیوس تیمار شدند. همچنین دستهای بذر پس از آزمون پیری تسریع شده و طبیعی بدون هیچ تیماری به عنوان شاهد (بذر خشک) استفاده شدند. درصد جوانهزنی، میزان قند کل، گلوکز و فرکتوز بذر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین بیان ژنهای GAI1 و LOX2 در بذرهای خشک و همچنین طی 6 و 12 ساعت تحت اثر آب، اسید سالیسیلیک و ACC به روش Q-RT- PCR بررسی شد.
یافتهها: نتایج جوانهزنی نشان داد که با افزایش تعداد روزهای پیری، جوانهزنی کاهش مییابد. میزان قند کل در بذرهای 6 روز پیر تفاوت معنیداری با بذر پیر نشده نداشت؛ اما میزان قند کل در بذور 10 روز پیر نسبت به بذرهای پیر نشده افزایش معنیدار داشت. با افزایش سطوح پیری تسریع شده از صفر به 10 روز، محتوی گلوکز و فروکتوز در بذرهای خشک افزایش یافت. ژنها هم بیان متفاوتی را در روزها و ساعتهای مختلف از خود نشان دادند. با افزایش پیری از صفر به 10 روز، بیان GAI1 افزایش یافت. همچنین بیان LOX2 طی پیری تسریع شده از صفر روز به 6 روز افزایش یافت. بیان LOX2 در بذرهای پیر طبیعی خشک نسبت به بذرهای پیر نشده افزایش یافت. هورمون اسید سالیسیلیک و ACC اثرات متفاوتی را بر موارد اندازهگیری شده داشتند.
نتیجهگیری: در مجموع میتوان چنین استنباط کرد که زوال بذر و کاهش بنیه نتیجه برآیند فرآیندهای تخریبی متعدد و اختلال در فعالیتهای فیزیولوژیکی بذر است. این پژوهش نشان داد که پیری با افزایش در میزان قندکل، گلوکز و فرکتوز همراه میباشد. همچنین بیان ژنهای دخیل در مسیر جوانهزنی نیز دستخوش تغییر میشوند. افزایش بیان ژن LOX2 در هر دو مسیر پیری تسریع شده و پیری طبیعی مشاهده شد. بیان GAI1 در پیری تسریع شده افزایش و در پیری طبیعی کاهش یافت.
جنبههای نوآوری:
1- نقش ژنهای LOX2 و GAI1 در زوال بذر سویا شناسایی گردید.
2-پاسخهای فیزیولوژیک بذر تحت شرایط پیری طبیعی و آزمایشگاهی بررسی شد.
سپیده نیکومرام، نعیمه بیاتیان، امید انصاری،
جلد 6، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1398 )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه: دما یکی از عوامل اولیه مهم کنترل کننده جوانهزنی میباشد. امروزه شیوه پیشتیمار بذر به عنوان عامل بهبود دهنده جوانهزنی و استقرار تحت تنشهای محیطی معرفی شده است. با استفاده از مدلهای رگرسیون غیرخطی میتوان پاسخ جوانهزنی بذر به دما و پرایمینگ بذر را کمیسازی کرد؛ بنابراین، این تحقیق بهمنظور بررسی اثر دما و پرایمینگ بر جوانهزنی و تعیین دمای کاردینال جوانهزنی (دمای پایه، مطلوب و بیشینه جوانهزنی) بذر کلزا به اجرا درآمد.
مواد و روشها: تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف پرایمینگ بذر (بذر بدون پرایمینگ، پرایمینگ با آب، اسید جیبرلیک 50 و 100 میلیگرم در لیتر) و دماهای مختلف (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 و 40 درجه سلسیوس) بود. با استفاده از مدل لجستیک 3 پارامتره، جوانهزنی بذر کلزا به سطوح مختلف دما و پرایمینگ بذر کمیسازی شد و درصد و زمان رسیدن به 50 درصد جوانهزنی بهدست آمد. جهت کمیسازی واکنش سرعت جوانهزنی بذر کلزا به دما از 3 مدل رگرسیون غیرخطی دو تکهای، دندان مانند و بتا استفاده شد. جهت مقایسه مدلها و تعیین مناسبترین مدل از شاخص ریشه میانگین مربعات، ضریب تببین، ضریب تغییرات و خطای استاندارد برای درصد جوانهزنی مشاهده شده در مقابل جوانهزنی واقعی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که دما و پرایمینگ علاوه بر درصد جوانهزنی بر سرعت جوانهزنی نیز اثر گذار بود. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش دما تا دمای مطلوب، درصد و سرعت جوانهزنی افزایش یافت و استفاده از تیمار پرایمینگ بذر، درصد و سرعت جوانهزنی را افزایش داد. در مقایسه 3 مدل استفاده شده با توجه به پارامترهای آماری مناسبترین مدل جهت تخمین دماهای کاردینال کلزا برای تیمار بدون پرایمینگ مدل دوتکهای و برای تیمار پیشانداز شده با اسید جیبرلیک 100 میلیگرم در لیتر و آب مدل دوتکهای و دندان مانند و برای تیمار پیشانداز شده با اسید جیبرلیک 50 میلیگرم در لیتر مدل دندان مانند بود. نتایج نشان داد که دمای پایه برآورد شده با استفاده از مدل دوتکهای برای بذر بدون پرایمینگ، پرایمینگ با آب، پرایمینگ با اسید جیبرلیک 50 و 100 میلیگرم در لیتر بهترتیب 54/3، 57/2، 34/2 و 34/2 درجه سلسیوس و با استفاده از مدل دندان مانند بهترتیب 34/3، 45/2، 21/2 و 83/2 درجه سلسیوس بود. دمای مطلوب با استفاده از مدل دوتکهای بهترتیب 62/24، 23/23، 69/23 و 38/24 درجه سلسیوس و با استفاده از مدل بتا 18/27، 66/27، 87/27 و 11/27 درجه سلسیوس، دمای مطلوب تحتانی و فوقانی با استفاده از مدل دندان مانند، 01/20 و 62/19، 25/16 و 87/19، 81/28 و 38/27 و 58/29 و 31/27 درجه سلسیوس، دمای سقف با استفاده از مدل دو تکهای 07/40، 52/40، 4/40 و 56/40 و با استفاده از مدل دندان مانند 17/40، 35/40، 61/39 و 91/40 درجه سلسیوس برآورد شد.
نتیجهگیری: استفاده از مدلهای رگرسیون غیرخطی (دو تکهای، دندان مانند و بتا) جهت کمیسازی پاسخ جوانهزنی بذر کلزا به سطوح مختلف پرایمینگ بذر و دماهای مختلف دارای نتایج قابل قبولی بود؛ بنابراین با استفاده از خروجی این مدلها در دماهای مختلف میتوان سرعت جوانهزنی را در تیمارهای مختلف پیشبینی نمود.
جنبههای نوآوری:
- اثر دما و پرایمینگ بر جوانهزنی بذر کلزا بررسی شد.
- دامنه دمایی جوانهزنی بذر کلزا تحت شرایط استفاده از تیمار پرایمینگ بذر تغییر مییابد.