جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای ترابی

مارال اعتصامی، علی راحمی کاریزکی، بنیامین ترابی،
جلد 2، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1394 )
چکیده

سرعت و درصد جوانه‌زنی در دماهای مطلوب در حداکثر و در دماهای پایه و سقف در حداقل است. به‌منظور بررسی واکنش جوانه‌زنی به دما و ارزیابی دماهای کاردینال برای درصد و سرعت جوانه‌زنی در چای ترش آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار در آزمایشگاه دانشگاه گنبد کاووس انجام شد. بذرها از دمای صفر تا 45 درجه سانتی‌گراد با فاصله 5 درجه از یکدیگر تحت جوانه‌زنی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که واکنش درصد و سرعت جوانه‌زنی به دما به ترتیب با تابع دندان مانند و دوتکه‌ای به‌خوبی برازش یافتند. دماهای پایه و سقف برای درصد جوانه‌زنی 66/1 و 33/43 درجه سانتی‌گراد و برای سرعت جوانه‌زنی 53/4 و 95/42 درجه سانتی‌گراد به دست آمد. دمای مطلوب برای سرعت جوانه‌زنی 30 درجه سانتی‌گراد و برای درصد جوانه‌زنی در دامنه دمایی 56/11 و 63/33 درجه سانتی‌گراد بود؛ بنابراین به‌طور کلی می‌توان گفت که دمای پایه و مطلوب چای ترش به ترتیب حدود 11 و 35 درجه سانتی‌گراد است. از این رو در شرایط گنبد قابل کشت و کار است.


شایسته بمانی، بتول مهدوی، بنیامین ترابی،
جلد 2، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1394 )
چکیده

به‌منظور مطالعه تأثیر تنش قلیائیت بر خصوصیات جوانه‌زنی بذر و رشد و ویژگی‌های بیوشیمیایی گیاهچه دو رقم گلرنگ، آزمایشی در آزمایشگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. فاکتورهای آزمایشی شامل فاکتور اول قلیائیت با بی‌کربنات سدیم در 7 سطح (صفر، 10، 20، 30، 40، 50 و 60 میلی‌مولار) و فاکتور دوم شامل دو رقم گلرنگ (صفه و 411) بود. نتایج نشان داد که تنش قلیائیت اثر معنی‌داری بر ویژگی‌های جوانه‌زنی بذر داشت. با افزایش تنش قلیائیت درصد و سرعت جوانه‌زنی، به ترتیب 5/11 و 7/23 درصد کاهش نشان دادند؛ و همچنین طول و وزن خشک ساقه‌چه، به ترتیب کاهش 140 و 5/78 درصدی و طول و وزن خشک ریشه‌چه، نیز کاهش 1/171 و 350 درصدی داشتند. میزان پتاسیم و نسبت پتاسیم به سدیم کاهش و محتوای مالون‌دی‌آلدئید 160، پرولین 275، قندهای محلول 747 و سدیم افزایش یافت. در شرایط تنش قلیائیت، ارقام مورد بررسی ازنظر طول ساقه‌چه و ریشه‌چه، میزان پرولین و پتاسیم با یکدیگر تفاوت نشان دادند و از این نظر رقم 411 برتری قابل ملاحظه‌ای نسبت به رقم دیگر نشان داد. هر دو رقم در سطح 60 میلی‌مولار بیشترین میزان مالون‌دی‌آلدئید را داشتند و کمترین میزان این صفت مربوط رقم صفه و سطح شاهد بود. با توجه به نتایج تحقیق انجام شده رقم 411 در محتوای پرولین و قندهای محلول نسبت به رقم صفه برتری داشت اما در سایر صفات تفاوت معنی‌داری بین دو رقم استفاده شده مشاهده نگردید.


محسن ملک، فرشید قادری فر، بنیامین ترابی، حمیدرضا صادقی پور،
جلد 6، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1398 )
چکیده



چکیده مبسوط
مقدمه: پرایمینگ یکی از رایج‌ترین روش‌های بهبود بذر می‌باشد. وقایعی مثل افزایش سنتز اسیدهای نوکلئیک، فعال شدن فرآیندهای ترمیمی، افزایش فعالیت‌های تنفسی و بهبود ظرفیت آنتی‌اکسیدانی در طی پرایمینگ موجب مجهز شدن بذر به متابولیسم پیشرفته می‌شود. ازجمله مهم‌ترین آثار پرایمینگ افزایش درصد، سرعت و یکنواختی جوانه‌زنی و سبز شدن می‌باشد. با این‌حال محققان مهم‌ترین عامل محدودکننده استفاده از این شیوه را ماندگاری بذرهای پرایمینگ شده می‌دانند. برخی محققان معتقدند پرایمینگ باعث کاهش قابلیت انبارداری بذرها می‌گردد. درحالی‌که عده‌ای دیگر از محققان افزایش ماندگاری بذرها با استفاده از تیمارهای پرایمینگ را گزارش کرده‌اند. ازاین‌رو این مطالعه به‌منظور بررسی تأثیر پرایمینگ بر قابلیت انبارداری بذرهای ارقام کلزا تحت شرایط متفاوت انبارداری طراحی و اجرا شد.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه اثرات پرایمینگ بر قابلیت ماندگاری بذرهای سه رقم کلزا با نام‌های دی‌کا-ایکس‌پاور، تراپر و هایولا 50 بررسی شد. به این منظور بذرها ابتدا با دو روش هیدروپرایمینگ و اسموپرایمینگ کلرید سدیم تیمار شدند. سپس بذرهای پرایمینگ شده و شاهد با رطوبت‌های 6، 9، 12 و 15 درصد در دماهای 15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس به مدت 8 ماه نگهداری شدند و طی دوره انبارداری نمونه‌برداری از تیمارهای مختلف بذری با فواصل یک تا 30 روز انجام و مورد آزمون جوانه‌زنی قرار گرفتند. در پایان با برازش مدل لجستیک سه‌پارامتره به داده‌های درصد جوانه‌زنی تجمعی در مقابل روز پس از انبارداری، زمان تا کاهش جوانه‌زنی به 50 درصد محاسبه و به‌عنوان معیار مقایسه انبارداری بذرها مورداستفاده قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد رفتار انبارداری بذرهای کلزا بسته به رقم بسیار متفاوت بود و هر رقم رفتار متمایزی از خود نشان داد. همچنین اثرات پرایمینگ بر قابلیت ماندگاری بذرها بسته به شرایط انبارداری، رقم و نوع پرایمینگ متفاوت بود. مقایسه اثرات پرایمینگ بر ماندگاری بذرها در شرایط مختلف انبارداری نشان داد که به‌طورکلی تیمارهای پرایمینگ در شرایط انبارداری با رطوبت بذر و دمای انبار بالاتر کارایی بیشتری نسبت به شرایط انبارداری با رطوبت بذر و دمای انبار پایین‌تر داشتند. همچنین تیمارهای پرایمینگ در رقم دی‌کا-ایکس‌پاور اغلب موجب افزایش ماندگاری بذرها شدند. درحالی‌که در رقم‌های تراپر و هایولا 50 هیدروپرایمینگ اغلب موجب بهبود ماندگاری بذرها و در مقابل اسموپرایمینگ منجر به کاهش ماندگاری بذرها شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های این آزمایش مشخص شد آثار پرایمینگ بر قابلیت حیات بذرهای کلزا می‌تواند از عوامل مختلفی مثل رقم، شرایط مختلف انبارداری و همچنین نوع تیمار پرایمینگ تأثیرپذیر باشد. همچنین در این مطالعه تیمار هیدروپرایمینگ اغلب باعث افزایش قابلیت انبارداری بذرها شد و در مقابل تیمار اسموپرایمینگ غالباً باعث افزایش شدت زوال و کاهش ماندگاری بذرها شد.

جنبه‌های نوآوری:
  1. رفتار انبارداری بذرهای ارقام کلزا تحت شرایط انبارداری طبیعی مقایسه شد.
  2. تأثیر پرایمینگ بر قابلیت انبارداری بذرهای ارقام کلزا تحت شرایط مختلف انبارداری بررسی گردید.

محسن ملک، فرشید قادری فر، بنیامین ترابی، حمیدرضا صادقی پور،
جلد 7، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1399 )
چکیده

مقدمه: بذرها نیز همانند سایر مواد دارای خاصیت هیگروسکوپی بوده و با محیط اطراف خود تبادل رطوبتی دارند. تغییرات رطوبتی بذرها طی انبارداری به ماهیت هیگروسکوپی آن‌ها وابسته است و این ویژگی نقش مهمی در تعیین کیفیت و طول عمر بذرها دارد. ازطرفی مطالعه خصوصیات هیگروسکوپی بذرها می‌تواند علاوه بر مطالعات انبارداری در مباحث تجاری مانند خشک‌کردن و فراوری بذر نیز مورد استفاده قرار بگیرد. از این رو در این پژوهش رابطه رطوبت بذر و رطوبت نسبی در بذر ارقام کلزا مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه به بررسی رابطه رطوبت نسبی محیط و محتوی رطوبت بذر سه رقم کلزا در دماهای 10، 20 و 30 درجه سلسیوس با استفاده از منحنی‌های تعادل هیگروسکوپی پرداخته شد. به‌این‌منظور منحنی‌های دفع و جذب آب به‌طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفتند. منحنی‌های جذب و دفع آب به ترتیب با خشک کردن بذرها در رطوبت نسبی یک درصد و آبگیری بذرها در رطوبت نسبی 100 درصد و پس از آن با انتقال به رطوبت‌های نسبی و دماهای مختلف و در نهایت تعیین محتوی رطوبت تعادلی بذرها به‌دست آمدند. لازم به ذکر است به‌منظور ایجاد رطوبت‌های نسبی مختلف از محلول‌های وزنی گلیسرول و اسید سولفوریک استفاده شد. در نهایت نیز کمی سازی رابطه محتوی رطوبت بذرها و رطوبت نسبی با کمک مدل دی‌آرکی-وات انجام گرفت.
یافته‌ها: نتایج حاکی از آن بود که محتوی رطوبت بذرها بسته به رقم و دما در رطوبت‌های نسبی مختلف متفاوت بود. همچنین در تمامی ارقام و دماها بین منحنی‌های دفع و جذب آب اختلاف وجود داشت؛ و بطور کلی منحنی‌های دفع بالاتر از منحنی‌های جذب آب قرار گرفتند. بین ارقام مختلف از لحاظ محتوی رطوبت بذر در دماهای مختلف بیشترین اختلافات در رطوبت نسبی 100 درصد مشاهده شد و در رطوبت‌های نسبی پایین‌تر این اختلاف کمتر بود. همچنین در مجموع بیش‌ترین مقدار رطوبت بذر ارقام کلزا در دمای 20 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 100 درصد و کمترین مقدار رطوبت بذر نیز در دمای 30 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 1 درصد مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های این آزمایش مشخص شد رابطه محتوی رطوبت بذرها و رطوبت نسبی از یک تابع سیگموئیدی تبعیت می‌کند و همچنین این رابطه بسته به رقم و دما می‌تواند دارای تفاوت‌هایی باشد. بین منحنی‌های جذب و دفع آب اختلاف وجود داشت. این اختلاف یا فاصله بین منحنی جذب و دفع آب که هیستریس نام دارد، نشان داد معمولا رطوبت بذرها در یک رطوبت نسبی ثابت در حالتی که بذرها درحال آبگیری هستند نسبت به حالتی که درحال کاهش رطوبت هستند کم‌تر است که همین امر سبب بالاتر قرار گرفتن منحنی دفع نسبت به منحنی جذب می‌باشد.

جنبه‌های نوآوری:
چکیده مبسوط
  1. پاسخ به منحنی‌های تعادل هیگروسکوپی در بذر ارقام مختلف کلزا مقایسه گردید.
  2. از محلول‌های اسید سولفوریک و گلیسرول به‌منظور ایجاد رطوبت‌های نسبی مختلف استفاده گردید.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهشهای بذر ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Seed Research

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.