پیام فیاض، سيده سبا نبوی گلده، مسعود دهداری،
دوره 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده
بلوط ایرانی فراوانترین گونه درختی در جنگلهای زاگرس میباشد که تکثیر غیرجنسی آن از طریق قلمه تاکنون انجام نشده است. موفقیت در تکثیر غیرجنسی، موجب تسریع کارهای اصلاحی میگردد. بهاین منظور سرشاخههای در حال رشد بهاره دارا و فاقد جوانه رأسی بلوط ایرانی در محیطکشتهای مختلف نیم MS و WPM در محیط درونشیشهای، کشت داده شدند. بهمنظور سترون کردن ریزنمونهها، چهار نوع ماده سترون کننده شامل اتانول، کلریدجیوه، هیپوکلریت سدیم و هیپوکلریت پتاسیم بههمراه توئین در غلظتهای مختلف مورد آزمون قرار گرفت و رتبه آلودگی، ترشحات فنلی و قهوهای شدن ریزنمونهها ثبت شد. تأثیر تیمارهای مختلف اسید اسکوربیک، اسید استیک، PVP، زغالفعال و تاریکی بر میزان ترشحات فنلی و قهوهای شدن ریزنمونهها، مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین نرخ پرآوری و پینهزایی ریزنمونهها با استفاده از غلظتهای مختلف دو هورمون NAA و BAP بررسی شد. در پایان، توان ریشهدهی ریزنمونهها با چهار ترکیب هورمونی اکسین (شاهد، 4/0 میلیگرم در لیتر NAA، 4/0 میلیگرم در لیتر IBA و مخلوط NAA و IBA به میزان 1/0 و 3/0 میلیگرم در لیتر) و سه غلظت هورمون سیتوکنین (0، 4/0 و 1 میلیگرم در لیتر) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهترین شرایط جهت استقرار و پرآوری ریزنمونههای در حال رشد بهاره بلوط ایرانی، سترون کردن ریزنمونهها با کلریدجیوه 1/0% و انتقال به محیطکشت WPM بههمراه 5/0 میلیگرم در لیتر PVP یا زغالفعال میباشد. افزایش غلظت BAP و NAA بهترتیب تا یک و 1/0 میلیگرم در لیتر تأثیر معنیداری بر نرخ پرآوری ریزنمونهها نداشت. هیچ یک از تیمارهای ریشه-دهی منجر به تشکیل ریشه در ریزنمونهها نشد.
سمیه همایونفر، رقیه ذوالفقاری، پیام فیاض،
دوره 3، شماره 2 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: گونههایی که در محدوده جغرافیایی وسیعی پراکنش دارند، دارای رنج وسیعی به مقاومت به سرما میباشند. درختان مناطق معتدل باید در مقابل دماهای یخبندان بهویژه سرمای زودرس و زمستان سازگاری نشان دهند. یکی از راهکارهای مقاومت به سرما از طریق کاهش طول روز و دما در طی فرآیند سازگاری انجام میگیرد. از طرفی پرونانس یک گونه میتواند یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در مقاومت به سرما باشد. لذا در این پژوهش تأثیر تنش سرما بر تغییرات فیزیولوژیکی سه پرونانس بنه در زاگرس جنوبی بررسی گردید تا مقاومترین پرونانس معرفی گردد.
مواد و روشها: بذور سه پرونانس واقع در مارگون، نورآباد و یاسوج از زاگرس جنوبی جمعآوری شدند و در داخل گلدان کاشته شدند. پس از سبز شدن نهالها، آنها در معرض دو مرحله فرآیند سازگاری به مدت 4 هفته قرار گرفتند که این کار با شبیهسازی دمای روز و شب و طول دوره نوری در طی ماههای شهریور تا آبان ماه یاسوج انجام شد. سپس شاخصهای عملکرد فتوسیستم و محتوای کلروفیل برگ اندازهگیری شد. پس از هر مرحله سازگاری، اندام برگ و ساقه نهالها در سه تیمار دمایی ˚C4 (کنترل)، ˚C20- به مدت یک ساعت و ˚C20- به مدت دو ساعت قرار گرفتند. سپس محتوای نسبی آب و نرخ نشت الکترولیت برگ و ساقه اندازهگیری شد. پژوهش حاضر بهصورت آزمایش فاکتوریل با سه فاکتور پرونانس (3 سطح)، تیمار دمایی (3 سطح) و سازگاری (2 سطح) در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد.
نتایج: نتایج نشان داد که با کاهش دما نرخ نشت الکترولیت افزایش یافت که این افزایش در پرونانس نورآباد بیشترین مقدار بود. همچنین کاهش محتوای نسبی آب ساقه در سازگاری دوم پرونانس یاسوج و مارگون مشاهده شد. محتوای کلروفیل، ماکزیمم عملکرد فتوسیستم II و سرعت انتقال الکترون در پرونانس نورآباد کمتر از دو پرونانس دیگر بود. همچنین در طی سازگاری به سرما نیز کلیه مؤلفههای فلورسانس کلروفیل بهجز سرعت انتقال الکترون کاهش معنیدار یافتند.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که اندازهگیری نرخ نشت الکترولیت و عملکرد فتوسیستم میتواند در شناسایی پرونانسهای مقاوم به سرما مؤثر باشد. نهالهای پرونانس نورآباد حساسترین و مارگون مقاومترین بودند که میتواند به دلیل ارتفاع بالاتر و اقلیم سردتر پرونانس مارگون باشد.