جستجو در مقالات منتشر شده



علی حسین بهرامیان، دکتر محمدرضا میرزایی قره لر، دکتر علیرضا صالحی،
دوره 4، شماره 1 - ( 10-1403 )
چکیده

سابقه و هدف: یکی از صدمات وارده به منابع طبیعی تغییرکاربری اراضی می‌باشد. این مساله در تمامی مناطق ایران با شدت و ضعف وجود دارد و گاهی اوقات با عناوین مختلفی چون زمین‌خواری، کوه‌خواری و... از آن یاد می‌شود. طبق قانون ملی شدن جنگل‌ها و مراتع کشور، این زمین‌ها جزو اموال دولتی و عمومی است، که گاهی توسط افراد حقیقی یا حقوقی اعم از دولتی و یا خصوصی مورد تصرف قرارگرفته است. در این تحقیق، هدف پایش تغییرات کاربری اراضی با توجه به دو کاربری اراضی احیا و غیراحیا مستند به قانون دوم حمایت از منابع طبیعی، در محدوده بخش پادنا سمیرم در سال‌های اخیر و امکان اصلاح نقشه‌های اجرای قانون بر اساس این تغییرات می‌باشد.

مواد و روش‌ها: این تحقیق در مساحتی حدود 3/54674 هکتار در منطقه پادنا علیا در جنوب غربی استان اصفهان انجام یافت. بررسی زمانی تغییرات در یک دوره 58 ساله از بین سال‌های 1334 تا 1392، با استفاده از عکس‌های هوایی با مقیاس 1:20000، 1:40000 و سامانه گوگل ارث و در محیط GIS و اتوکد انجام گرفت. در این راستا سه نقشه کاربری اراضی مربوط به زمان فعلی و نقشه اراضی حداقل مربوط به 15 و 51 سال گذشته در مقیاس 1:25000 تهیه گردید. از طرف دیگر نقشه‌های مربوط به اجرای قانون که در آن اراضی احیا و غیراحیا مشخص شده‌اند، نیز از اداره منابع طبیعی منطقه تهیه گردید. نقشه کاربری اراضی اجرای قانون که بر اساس نقشه‌های 1:50000 سال 1352 سازمان نقشه‌برداری کشور ترسیم شده‌اند، مبنای تفکیک اراضی ملی و مستثنیات در اجرای قوانین منابع طبیعی و آبخیزداری محسوب می‌گردند.

یافته‌ها: نتایج حاصله نشان داد که حدود 7/12 درصد از اراضی غیراحیا (مرتعی) بخش پادنا مورد تغییر کاربری قرار گرفته است. بیشترین میزان تغییر کاربری اراضی به ترتیب در دو بازه زمانی 1348-1334 و 1392-1377 بوده است. مساحت کل اراضی احیا در سال 1334 به میزان 2095 هکتار (8/3 درصد نسبت به کل مساحت منطقه) بوده است. این مساحت به ترتیب در سال‌های 1346، 1378 و 1392 به 7/6390، 5/6595 و 4/8776 (7/11، 1/12 و 0/16 بر حسب درصد) افزایش یافته است.

نتیجه‌گیری: مساحت مناطق احیا در نقشه‌های اعمال قانون کنونی (2/6259 هکتار) به ترتیب با نقشه‌های 1:50000 سازمان نقشه‌برداری سال 1352 (8/3358 هکتار) و نقشه‌های به‌دست آمده از عکس‌های هوایی 1334 در این تحقیق (1/2059 هکتار) اختلاف زیادی را نشان دادند. بنابراین تهیه نقشه‌های کاربری اراضی دقیق در این منطقه مورد نیاز است.


اقای یاسم خانمحمدیان، اقای وحید میرزایی زاده،
دوره 4، شماره 1 - ( 10-1403 )
چکیده

مقدمه: رویشگاه زاگرس به عنوان یکی از منابع مهم بیولوژیک کشور دارای اهمیت ویژه ای از نظر وسعت،گونه های گیاهی و جانوری، ذخایر ژنتیکی، مراتع زیر آشکوب و ... می باشد.منطقه مورد مطالعه بخشی از اکوسیستم جنگلی زاگرس میانی است که به لحاظ ویژگیهای ساختاری و رویشی از تنوع گیاهی بالایی برخوردار می باشد. هدف از این تحقیق دستیابی به رابطه بین تنوع گونه های گیاهی با عوامل ادافیکی و نیز شناسایی فلور غالب منطقه است.
یافته ها: نتایج عملیات جنگل گردشی در سطح 1700 هکتار از جنگل های منطقه نشان داد که در مجموع تعداد 79 گونه ی علفی متعلق به 66 جنس و 32 خانواده و تعداد 5 گونه درختی و 6 گونه درختچه ای در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد که نتایج حاکی از آن است که در بین گونه های علفی به ترتیب گونه های علف بام Bromus Tectorum (L)) با 69 درصد حضور، زرد خار (Picnomon Cass) با 62 درصد حضور، سوزن چوپان درخشان (Geranium Lucidum) با 58 درصد حضور، جو پیاز دار (Hordeum  Bulbosum) با 51 درصد حضور و یونجه هلالی (Medicago  Radiata) با 49 درصد بیشترین حضور را در منطقه داشته اند و از بین گونه های چوبی بلوط غرب با نام علمی Qurecus Brantii Linddi بالاترین حضور و درصد پوشش را به خود اختصاص می دهد. شاخص تنوع شانون- وینرو غنای  گونه های گیاهی با ماده آلی و نیتروژن همبستگی مثبت داشت بطوریکه با افزایش این عناصر تنوع شانون – وینرو غنا  افزایش پیدا  کرد. مواد آلی خاک نقش بسیار مهمی در رشد گیاهان و پراکنش آنها دارد. براساس  نتایج این تحقیق همچنین زادآوری دانه زاد بلوط و گیلاس وحشی با نیتروژن و پتاسیم همبستگی مثبت را نشان داد . نیتروژن و پتاسیم از مهمترین عناصر غذایی در خاک می باشند که نقش بسیار مهمی در رشد گیاهان دارند.
نتیجه گیری کلی: با توجه به بررسی های صورت گرفته از میان گونه های گیاهی مختلف که در این بخش قرار گرفته، گونه های واجد ارزشهای خوراکی، صنعتی و حفاظتی می باشند لذا حفاظت از این عرصه های موجود و تلاش در جهت احیاء و توسعه آنها از ضروریات امروزی است. اجرای مدیریت واحد حاکم بر آن شاهد بالا رفتن غنا و تنوع پوشش گیاهی منطقه و متعاقباً جلوگیری از وقوع هر گونه سیل تخریب زا در منطقه هستیم این منطقه زمینه های لازم جهت اجرای پژوهشهای متنوع اکولوژیکی را دارا می باشد بنابراین آنچه به عنوان یک عامل بازدارنده از نابودی جنگل ، پوشش گیاهی ، خاک و ... می تواند نقش موثری داشته باشد برنامه های پیشنهادی در طرح جامع مدیریت و طرح های تجدید نظر است که هر چند سال یکبار باید با توجه به شرایط منطقه به روز گردد بنابراین برنامه های پیشنهادی از جمله مدیریت بهتر دامداران منطقه و تقویت سطح حفاظتی منطقه پیش شرط لازم برای تحقیق ها و برنامه های آموزشی ، پژوهشی و تفریحی خواهد بود.
جنبه‌های نوآوری:
1-بررسی تنوع زیستی در جنگل های شمال ایلام
2-تعیین ارتباط تنوع زیستی گیاهی با شرایط ادافیکی در جنگل های شمال ایلام


مریم آفریدونی، مهدی نوری پور،
دوره 4، شماره 1 - ( 10-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: بهره­برداری ‌پایدار از‌ منابع‌طبیعی ‌نقش ‌مهمی ‌در ‌تامین‌ معیشت ‌جوامع‌ روستایی و عشایری‌ دارد.‌ امروزه‌ بهره‌‌‌برداری­های‌‌‌ بی‌رویه‌ از‌ مراتع موجب ‌شده ‌است ‌که ‌سیاست‌گذاران‌ دستورالعمل­هایی‌ را‌ در‌ جهت‌ مدیریت‌ پایدار آن‌ها‌ اتخاذ کنند. از جمله عوامل تاثیرگذار در تخریب مراتع، عدم تعادل بین میزان دام مجاز در هر هکتار و ظرفیت چرای مرتع با توجه به توان تولید مرتع می­باشد. هرچند طرح­­ تعادل دام و مرتع زیادی در نقاط مختلف کشور انجام شده است اما اینکه آیا این طرح­ها واقعا اثرات قابل قبولی داشته یا اهداف مورد نظر را محقق کرده­اند، چندان مورد مطالعه قرار نگرفته است. لذا هدف کلی پژوهش حاضر شناسایی و تبیین اثرات طرح تعادل دام و مرتع از دیدگاه بهره‌برداران مراتع بخش مرکزی شهرستان کهگیلویه است.
مواد و روش­ها: پژوهش حاضر به روش آمیخته انجام شد. در بخش کیفی نمونه­گیری براساس اصول تحقیق کیفی تا دستیابی به اشباع داده­ها که معیار آن تکراری شدن اطلاعات دریافتی است ادامه یافت سپس از طریق تحلیل محتوای به کدگزاری داده­ها اقدام شد. از داده­های به دست آمده از بخش کیفی، پرسشنامه­ای یک بخشی ساختارمند تهیه گردید و روایی صوری این پرسشنامه از طریق متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت و بین نمونه مورد مطالعه توزیع شد همچنین تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از نرم­افزار  SPSSv21  به منظور دسته­بندی مفاهیم به دست آمده از مرحله اول انجام گرفت.
یافته­ها: یافته­ها نشان داد که از نظر پاسخگویان، اجرای طرح مذکور اثرات متعددی داشته است که تحلیل داده­های جمع آوری شده به روش تحلیل محتوا و کدگزاری باز مشخص نمود این اثرات جمعا 63 مورد را شامل می­شوند. در ادامه، برای دسته­بندی اثرات و برای کاهش تعداد متغیرهای شناخته شده و تشکیل ساختار جدیدی برای آن­ها (براساس همبستگی بین متغیرها) از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. یافته­های به دست آمده از تحلیل عاملی نشان داد تنها 39 شاخص بر روی هفت دسته استخراج شده و در مجموع 243/56 درصد از واریانس متغیرهای مورد استفاده در تحلیل عاملی را تبیین نمودند و در میان دسته­ها بیشترین اثر مربوط به عامل آموزشی­- روانشناختی می­باشد که این عامل 437/14 درصد از واریانس کل را تبیین می­کند.
محدودیت پژوهش: عواملی از قبیل اسکان نداشتن روستاییان در زمان آماربرداری، در حال کوچ بودن بعضی از بهره‌برداران و صعب­العبور بودن بعضی مناطق از محدودیت­های تحقیق بود.


نیلوفر عباسی، رضا بصیری، مصطفی مرادی،
دوره 4، شماره 1 - ( 10-1403 )
چکیده

سابقه و هدف: بوم‌شناسی‌گیاهی، مطالعه علمی اثرات متقابل گیاهان با عوامل محیطی است که توزیع و وفور گیاهان را مشخص می‌کند. فقط در چارچوب اکولوژی است که می‌توان تغییرات پوشش‌گیاهی و توزیع‌گونه‌ها را به طرز صحیحی درک کرد و این موضوع نکته‌ای اساسی را مطرح می‌کند که پوشش‌گیاهی همواره به عنوان بخش جداناپذیر اکوسیستم است. تنوع‌گونه‌ای هر رویش‌گاهی، تضمینی برای پایداری و سلامت محیط‌زیست طبیعی منطقه می‌باشد به این ترتیب با ارزیابی گونه‌های مختلف گیاهی و مناطق گسترش آنها می‌توان گام عمده‌ای برای حفاظت از تنوع‌گونه‌ای برداشت. از برازش مدل‌های توزیع فراونی یا مدل‌های پارامتریک برای بررسی وضعیت تنوع پوشش‌گیاهی و ارزیابی تنوع‌گونه‌ای استفاده می‌شود. از این بین، چهار مدل مهم که توسط بوم‌شناسان تبیین شده است، عبارتند از: مدل هندسی (Geometric series)، مدل لوگ نرمال (Lognormal series)، مدل لگاریتمی (Logarithmic series) و مدل عصای‌شکسته (Broken- Stick series) که برای تطابق با مدل توزیع فراوانی گونه‌های مورد برررسی، صورت می‌پذیرند. ارزیابی مدل‌های پارامتریک در جنگل‌های رودخانه‌ای که یکی از متنوع‌ترین و پیچیده‌ترین جوامع‌گیاهی در دنیا به حساب می‌آیند بعدی جدید را به روش‌های اکولوژیکی تنوع افزوده است. بنابراین در این مطالعه تنوع‌گونه‌ای در جنگل‌های رودخانه‌ای مارون در شهرستان بهبهان با استفاده از، مدل‌های توزیع فراوانی اندازه‌گیری شد.

مواد و روش‌ها: در این تجقیق از روش ترانسکت که به فواصل 100 متر قرار داشتند برای آماربرداری منطقه مورد مطالعه استفاده شد. به این ترتیب در 79 پلات درصد پوشش‌درختی، تعداد پایه و گونه اندازه‌گیری و محاسبه شد. پلات‌های نمونه‌برداری‌شده با روش تحلیل TWINSPAN، براساس گونه‌های شاخص پده (Populus euphratica Oliv) و گز (Tamarix arceuthoides Bunge) به ترتیب به دو گروه اکولوژیک 56 و 23 قطعه نمونه‌ای تقسیم‌شدند. انطباق مدل‌های پارامتریک شامل مدل هندسی، لوگ نرمال، مدل لگاریتمی و عصای‌شکسته برای هر دو گروه با داده‌های وفور گونه‌ها و از طریق آزمون کای اسکویر بررسی شد.

یافته‌ها: نتایج حاصل از آزمون کای اسکویر نشان داد که در دو گروه اکولوژیک پده و گز اختلاف معنی‌داری بین فراوانی افراد مشاهده شده برای هر گونه با فراوانی افراد مورد انتظار وجود دارد و در واقع انطباق مدل‌ها رد شدند. همچنین بین منحنی توزیع داده‌های مشاهداتی و منحنی توزیع لوگ نرمال اختلاف معنی‌داری وجود نداشت.

نتیجهگیری: مدل لوگنرمال بهترین برازش توزیع فراوانی برای هر دو گروه اکولوژیکی مورد مطالعه نشان داد که بیانگر جوامع ناهمگن با ثبات و دارای گونههای با فراوانی متوسط می‌‎باشد.


امیر مدبری،
دوره 4، شماره 1 - ( 10-1403 )
چکیده

 سابقه و هدف: وجود اطلاعات پایه در مورد روش­های مختلف اندازه­گیری گیاهان می­تواند به پژوهشگران در تصمیم­گیری برای اندازه­گیری و ارزیابی پوشش گیاهی کمک کند.
مواد و روش­ها: در این مطالعه از پنج روش فاصله­ای (نزدیک­ترین فرد، نزدیک­ترین همسایه، دومین نزدیک­ترین همسایه، نقطه مشترک و مربع با نقطه­ی مرکزی) برای برآورد تراکم و تاج­پوشش گیاهان در جنگل­های بلوط مانشت و قلارنگ استان ایلام در شبکه­های آماربرداری (100×100، 150×150، 100×200 و 200×200) متر استفاده شد و سپس از نظر شاخص صحت مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته­ها: نتایج نشان می­دهد که از میان روش­های نمونه­برداری بکار گرفته در شبکه­های آماربرداری یاد شده، با توجه به معیار صحت برای تراکم در هکتار روش دومین نزدیک­ترین همسایه با شبکه آماربرداری 200×200 و برای درصد تاج­پوشش به ترتیب روش مربع مرکزی با شبکه­ی آماربرداری 100×200و 150×150 مناسب­ترین روش­ها برای آماربرداری هستند. زیرا این فرمول­ها دقت قابل قبول %10± برای کار­های علمی را  در این پژوهش فراهم آورده­اند.
نتیجه­گیری: با توجه به بررسی به عمل آمده روش های نمونه برداری فاصله­ای در جنگل­های زاگرس از صحت نسبی خوبی برخوردارند و می­توان از آن­ها در آماربرداری­های پژوهشی و اجرایی استفاده نمود.


امیر مدبری، علی مهدوی، حمید امیرنژاد،
دوره 4، شماره 1 - ( 10-1403 )
چکیده

سابقه و هدف: جنگل­ها علاوه بر تولید چوب، سودمندی­های زیست محیطی و اجتماعی اقتصادی زیادی به همراه دارند که اغلب آنها بدون بازار هستند.
مواد و روش ها: در این پژوهش پنج مورد از خدمات جنگل از منظر اقتصادی مورد توجه قرار گرفت و ارزش­گذاری شد. به این منظور ارزش کارکرد تفرجی با بکارگیری روش ارزشگذاری مشروط و ارزش ترسیب کربن، ارزش نگهداشت عناصر غذایی خاک، ارزش تنظیم آب جاری و ارزش محصولات غیرچوبی منطقه با بکارگیری روش هزینه جایگزین برآورد شدند، سپس ارزش کل اقتصادی این کارکرد­ها برآورد شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که مجموع ارزش اقتصادی اکوسیستم جنگلی در سال معادل 1/576413505 هزار تومان و ارزش اقتصادی هر هکتار از آن معادل 560/17243407 تومان در هکتار است. همچنین ارزش کارکرد ترسیب کربن با رقمی معادل 1/574114967 هزار تومان درسال بیشترین سهم را از ارزش اقتصادی کل جنگل نوژیان به خود اختصاص داد و کارکرد تفرجی کم­ترین ارزش را بین کارکردها به خود اختصاص داد که معادل 126618هزار تومان در سال است.
نتیجه گیری: این نتایج  بیانگر آن است که ارزش اکولوژیکی جنگل نوژیان بیشتر از جنبه­های اقتصادی و اجتماعی آن است. همچنین از نتایج مطالعه انجام شده چنین می­توان نتیجه‌گیری کرد که سرمایه­های طبیعی با توجه به روند بهره‌برداری درآینده بیشتر تحت فشار قرار می­گیرند و کمیاب­تر می­شوند، لذا ضرورت دارد که با استفاده بهینه و مناسب از این اکوسیستم­های ارزشمند به حفاظت از این میراث طبیعی کمک نمود. با دانستن ارزش اقتصادی کل اکوسیستم­ها، برنامه­ریزان و سیاست­گزاران قادر به تصمیم­گیری جامع­نگرتر و تعیین اولویت بین گزینه­های موجود خواهند بود که خود باعث استفاده بهینه می­شود.


علیرضا مسعودی جم، دکتر علیرضا صالحی، دکتر محمدرضا میرزایی، دکتر سهراب الوانی نژاد،
دوره 4، شماره 1 - ( 10-1403 )
چکیده

سابقه و هدف: عوامل محیطی مختلفی بر بروز، نحوه گسترش و کنترل‌پذیری در آتش‌سوزی‌های جنگل اثرگذار هستند. با شناخت این عوامل و به کارگیری آنها در ترسیم نقشه‌های پهنه‌بندی خطر وقوع آتش‌سوزی، ابزار مناسبی جهت مدیریت، پیشگیری، مقابله و کاهش خسارت‌های حاصل از آتش‌سوزی‌ها در اختیار متولیان منابع طبیعی قرار می‌گیرد. در این تحقیق، نقشه‌های پهنه‌بندی خطر آتش‌سوزی بر پایه دامنه‌ای از عوامل محیطی در عرصه‌های جنگلی شهرستان‌های ممسنی و رستم در شمال غرب استان فارس با مساحت 7/2188 کیلومتر مربع به ‌دست آمد.

مواد و روش‌ها: عوامل محیطی متعددی در این بررسی مانند ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب، فاصله از جاده، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از زمین‌های کشاورزی، متوسط دمای سالانه، متوسط بارش سالانه و کاربری اراضی مورد استفاده قرارگرفت. بعد از جمع‌آوری داده‌ها از منابع مختلف، جهت هم مقیاس‌شدن، با استفاده از توابع عضویت فازی، معیارها استاندارد شدند. از آنجا که عوامل مختلف به یک نسبت در وقوع آتش‌سوزی نقش ندارند، از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به‌ منظور وزن‌دهی به معیارها و اولویت‌بندی آنها استفاده ‌شد. جهت انجام این کار، پرسشنامه‌ای تهیه و امتیازدهی معیارها توسط کارشناسان انجام گرفت. تمامی معیارهای وزن‌دار شده، با روش ترکیب خطی وزنی هم‌پوشانی شدند. برای به دست آوردن وزن معیارها، داده‌های حاصل از پرسشنامه‌ها استخراج شد و در نرم افزار Expert Choice مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. معیارهای مورد نظر نیز به صورت نقشه و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی در محیط نرم افزارهای ArcMap تهیه گردید. در نهایت نقشه پهنه‌بندی خطر آتش‌سوزی در پنج پهنه خطر خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم تهیه شد.

یافته‌ها: نتایج ارزیابی نشان داد که پهنه‌های آتش‌گرفته در منطقه مورد مطالعه نشان‌دهنده تطابق بالای مدل اجرا شده با وضع موجود است. سه عامل اصلی آتش‌سوزی در این منطقه از بین عوامل مورد مطالعه به ترتیب فاصله از زمین‌های کشاورزی، فاصله از جاده و فاصله از مناطق مسکونی با وزن‌های نسبی 254/0، 197/0 و 178/0 بوده است. طبق نتایج به‌ دست آمده بیشترین آتش‌سوزی‌ها در طبقات ارتفاعی 1500-1900، در طبقات شیب 0-10 درصد رخ داده است. با افزایش شیب میزان آتش‌سوزی کاهش یافته است. همچنین جهات جنوبی مستعد آتش‌سوزی بودند.

نتیجه‌گیری: به طور کلی می‌توان گفت که بیشتر آتش‌سوزی‌ها در مناطقی اتفاق افتاده‌اند که دسترسی انسان به آن مناطق بیشتر و راحت‌تر بوده است و عوامل دیگر اهمیت کمتری داشته‌اند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از پهنه‌بندی آتش‌سوزی می‌تواند به مدیران در جهت پیشگیری از آتش در مناطق مختلف جنگلی کمک نماید.


آقای محمد فولادوند، دکتر وحید اعتماد، دکتر محسن جوانمیری پور، دکتر محمدعلی زارع چاهوکی، آقای مصطفی خوشنویس،
دوره 4، شماره 1 - ( 10-1403 )
چکیده

سابقه و هدف: درختچه سماق یکی از گونه‌هایی است که در جنگل‌کاری‌های مناطق خشک و نیمه‌خشک برای احیای اراضی استفاده می‌گردد و میوه‌های آن برای کمک به اقتصاد خانواده‌های جوامع محلی به کار برده می‌‌شود. هدف این مطالعه بررسی نوع خواب و اثرات تیمارهای مختلف شکستن خواب یعنی خراش‌دهی با آب­جوش، اسید سولفوریک، چینه سرمایی و همچنین جیبرلیک اسید (GA3) بر روی سرعت جوانه­زنی بذر گونه سماق است.
مواد و روش‌ها: این مطالعه در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار پنجاه‌تایی بذر در آزمایشگاه تکنولوژی بذرهای درختان جنگلی گروه جنگل دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران انجام شد. ابتدا درصد زنده‌مانی بذرها با استفاده از آزمایش تترازولیوم سنجیده شد. تیمارهای موردنظر که شامل 1- تیمار آب جوش با سه مدت‌زمان چینه سرمایی 2، 4 و ۶ ماهه، 2- تیمار خراش‌دهی شیمیایی با اسید سولفوریک 96درصد در سه سطح 40، 80 و 120 دقیقه و سه مدت‌زمان چینه سرمایی 2، 4 و 6 ماهه 3- تیمار خراش‌دهی شیمیایی با اسید سولفوریک 96درصد در سه سطح 40، 80 و 120 دقیقه و تیمار آب جوش و سه مدت‌زمان چینه سرمایی 2، 4 و 6 ماهه است که همگی با کاربرد جیبرلیک اسید در سه میزان 250، 500 و 1000 میلی‌گرم در لیتر و بدون هورمون جیبرلین روی بذر سماق اعمال شدند.
یافته‌ها: مقدار درصد زنده‌مانی بذرها 5/85 درصد محاسبه شد. نتایج تجزیه واریانس به احتمال 05/0 برای سرعت جوانه­زنی نشان داد بین میانگین سرعت جوانه‌زنی در تیمارهای مختلف اختلاف معناداری وجود دارد. تیمارهای جیبرلیک اسید 500میلی‌گرم در لیتر + آب­جوش + سرمای ۶ ماهه با میانگین سرعت جوانه­زنی 75/18 نسبت به تیمار شاهد 75/18 رشد داشته و با تیمار شاهد دارای تفاوت معناداری می­باشد. جیبرلیک اسید 250 میلی‌گرم در لیتر  + آب­جوش + سرما 6ماهه با میانگین سرعت جوانه­زنی 79/15 نسبت به نمونه شاهد رشد 79/15 را داشته و با تیمار شاهد دارای تفاوت معناداری می­باشد.تیمارهای اسید سولفوریک 120 دقیقه + آب­جوش + سرما2ماهه با میانگین سرعت جوانه­زنی 96/7 نسبت به تیمار شاهد رشد 96/7 داشته و با تیمار شاهد دارای تفاوت معناداری می­باشد. آب­جوش + سرما2ماهه با میانگین سرعت جوانه­زنی 61/7 نسبت به تیمار شاهد رشد 61/7 را داشته و با تیمار شاهد دارای تفاوت معناداری می­باشد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که بذر‌های سماق ترکیبی از خواب فیزیکی و فیزیولوژیکی را نشان می‌دهند. تیمار خراش‌دهی با اسید سولفوریک و به دنبال آن چینه سرمایی تأثیر زیادی بر شکست خواب و جوانه‌زنی نداشت. تیمارهای به همراه جیبرلیک اسید در مقایسه با تیمارهای بدون حضور جیبرلیک اسید بیشترین درصد جوانه‌زنی و سرعت جوانه­زنی را داشتند. به گونه­ای که تیمار جیبرلیک اسید500 میلی‌گرم در لیتر +آب­جوش+سرما 6ماهه با سرعت جوانه­زنی 79/18 بیشترین سرعت جوانه­ زنی در روز را داشت.


 


لیلا رنجبر، پیام فیاض، ابراهیم ادهمی، حمیدرضا اولیایی، رقیه ذوالفقاری،
دوره 4، شماره 1 - ( 10-1403 )
چکیده

سابقه و هدف: افزایش شدت و مدت دوره‌های خشکسالی در جنگل‌های زاگرس ایران، توسعه گونه‌های بومی از جمله برودار (بلوط ایرانی) را با مشکل مواجه کرده است. با وجود آگاهی از اهمیت فسفر در افزایش مقاومت به خشکی گیاهان، اطلاعات کمی از نقش این عنصر در نهال‌های این گونه درختی جنگلی در مواجهه با خشکی وجود دارد.
مواد و روش‌ها: برای این منظور در یک آزمایش، اثرات ساده و متقابل عامل فسفر خاک (در پنج سطح صفر، 25، 50، 75 و 100 میلی گرم در کیلوگرم) و رژیم رطوبتی خاک (در سطوح 60، 30 و 10 درصد ظرفیت زراعی) بر صفات عملکردی نهال‌های یکساله برودار، مورد بررسی قرار گرفت. صفات مورد بررسی شامل متغیرهای ریختاری، فیزیولوژیکی و تغذیه‌ای نهال‌ها بود.
یافته‌ها: با کاهش محتوای آب خاک، صفات تعداد برگ، وزن تر ریشه و برگ، محتوای نسبی آب، عملکرد فتوسیستم II، شاخص کلروفیل برگ و محتوای پتاسیم و فسفر برگ کاهش، و طول ریشه و نرخ نشت الکترولیت‌ افزایش یافت. افزایش فسفر خاک، در نهال‌هایی که در شرایط رطوبتی بهتری بودند (60 درصد ظرفیت زراعی) موجب توسعه اندام‌های هوایی و سطح برگ گردید و در نهال‌هایی که در شرایط کمبود آب قرار داشتند موجب حفظ عملکرد بیشینه فتوسیستم II گردید. افزایش فسفر خاک در تمام شرایط آبی، تراکم فسفر، پتاسیم و شاخص کلروفیل را در برگ برودار افزایش داد، اما تأثیری در کاهش آسیب غشایی ناشی از تنش اکسیداتیو نداشت.
نتیجه‌گیری: به طور کلی استفاده از فسفر موجب افزایش مقاومت نهال‌های برودار به تنش خشکی از طریق بهبود روابط تغذیه‌ای و محافظت از دستگاه فتوسنتزی گردید. استفاده از غلظت‌های بالاتر فسفر برای تحقیقات آینده به منظور مطالعه امکان بهبود روابط آبی و حفاظت از آسیب غشای سیتوپلاسمی پیشنهاد می‌شود.




صفحه 3 از 3    
3
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله تحقیقات اکوسیستم‌های جنگلی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Forest Ecosystems Research

Designed & Developed by : Yektaweb