جستجو در مقالات منتشر شده


کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.

سمیه ملک‎زاده، سیف‌اله فلاح،
جلد 1، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1393 )
چکیده

به‌منظور بررسی تأثیر روش‌های پرایمینگ بر پارامترهای جوانه‌زنی بذر زنیان، آزمایشی در سال ۱۳۹۲ در دانشگاه شهرکرد در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد (عدم پرایمینگ)، سه سطح هیدرو‌پرایمینگ با آب‌ مقطر (24، 36 و 48 ساعت)، سه سطح اسمو‌پرایمینگ با پلی‌اتیلن‌گلایکول (محلول‌هایی با پتانسیل اسمزی 4-، 8- و12- بار)، سه سطح هورمون‌پرایمینگ با اسید جیبرلیک (50، 100 و 150 میلی‌گرم در لیتر) و سه سطح هالو‌پرایمینگ با محلول‌های نیترات‌پتاسیم (2، 3 و 4 درصد) و سه سطح سولفات روی (1/0، 3/0 و 5/0 درصد) بودند. نتایج نشان داد تیمارهای پرایمینگ اثر معنی‌داری بر روی تمام صفات مورد مطالعه داشتند. درصد و سرعت جوانه‌زنی در برخی از تیمارهای پرایمینگ نسبت به شاهد کاهش یافت. تیمار پلی‌‌اتیلن گلایکول 8- بار طول و وزن خشک ریشه و طول ریشه‌چه را کاهش داد و غلظت 4- بار این تیمار و هیدروپرایمینگ به‌مدت 24 ساعت به طور معنی‌داری طول ساقه‌چه و ضریب آلومتری را کاهش دادند؛ اما تیمار جیبرلیک اسید 100 میلی‌گرم در لیتر باعث افزایش معنی‌دار این صفات شد. تیمار هیدروپرایمینگ به‌مدت 24 ساعت درصد و سرعت جوانه‌زنی و بنیه بذر و به‌مدت 48 ساعت طول ریشه‌چه و طول ساقه‌چه را در مقایسه با شاهد افزایش داد. بنابراین با توجه به اولویت جوانه‌زنی یا رشد ریشه‌چه و ساقه‌چه و همچنین هزینه یرایمینگ بذر می‌توان تیمار هیدروپرایمینگ به‌مدت 24 تا 48 ساعت را به عنوان مطلوب‎ترین نوع پرایمینگ برای بذور زنیان توصیه نمود.

مهدی براانی‌دستجردی، محمد رفیعی‌الحسینی، عبدالرزاق دانش‌شهرکی،
جلد 1، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1393 )
چکیده

به‌منظور بررسی هدایت الکتریکی و خصوصیات رشدی گیاهچه بذر لوبیا قرمز رشدیافته تحت شرایط تنش خشکی و محلول پاشی عناصر روی و منگنز، آزمایشی به‌صورت کرت‌های خردشده فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در دو بخش مزرعه ای و آزمایشگاهی در سال 1390 در دانشگاه شهرکرد انجام شد. سه سطح تنش خشکی (آبیاری پس از 50، 70 و 90 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) به‌عنوان عامل اصلی و سه سطح محلولپاشی روی (محلولپاشی با آب خالص، محلولپاشی 100 و 200 گرم در هکتار روی) و سه سطح محلولپاشی منگنز (محلولپاشی با آب خالص، محلولپاشی 150 و 300 گرم در هکتار منگنز) در ترکیب فاکتوریل به‌عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که تنش خشکی شدید باعث کاهش معنی‌دار هدایت الکتریکی و افزایش طول گیاهچه و ریشه چه بذر لوبیا قرمز گردید. در بین صفات اندازه‌گیری‌شده، محلولپاشی منگنز تنها تأثیر معنیداری را بر هدایت الکتریکی و وزن خشک ریشه چه داشت. در بین تیمارهای محلولپاشی منگنز، کمترین میزان هدایت الکتریکی مربوط به تیمار شاهد و بیشترین وزن خشک گیاهچه در تیمار 150 گرم در هکتار منگنز مشاهده گردید. محلولپاشی روی تأثیر معنیداری بر کلیه صفات اندازه گیری شده در طی آزمایش داشت. بیشترین میزان وزن خشک گیاهچه، طول ساقه چه، گیاهچه و ریشه چه و همچنین کمترین میزان هدایت الکتریکی مربوط به تیمار 100 گرم در هکتار روی بود. اما بیشترین وزن خشک ریشه چه در تیمار 200 گرم در هکتار روی به‌دست آمد که تفاوت معنیداری را با تیمار 100 گرم در هکتار آن نداشت. با توجه به نتایج حاصل از این آزمایش، تنش خشکی ملایم و محلولپاشی عناصر روی و منگنز سبب افزایش کیفیت بذور تولیدی می‌گردد. در مجموع، محلول‌پاشی روی و منگنز (به‌ترتیب به میزان 100 و 300 گرم در هکتار) همراه با تنش ملایم (آبیاری پس از 70 میلی‌متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) جهت تولید بذور با بنیه بالا در شرایط منطقه توصیه می‌شود. 

فاطمه علی یاری، علی سلطانی، مهرداد زرافشار،
جلد 2، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1394 )
چکیده

در یک جنگل‌کاری اصولی انتخاب گونه‌ی مناسب و سازگار با شرایط محیط، با توان زنده‌مانی بالا و رشد مطلوب از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. لازمه‌ی این انتخاب اصولی پیش‌بینی الگوهای جوانه‌زنی بذر است که از آن می‌توان به مدل زمان- رطوبت- دمایی جوانه‌زنی بذر اشاره کرد. در این تحقیق الگوی رفتاری جوانه‌زنی بذر سرونقره‌ای  در چهار تکرار 50 بذری داخل پتری دیش‌های 11 سانتی‌متری و در دستگاه انکوباتور با اعمال پنج سطح تنش خشکی (صفر، 5/0-، 1-، 5/1-، 2- مگاپاسکال) و دمایی (10، 15، 20، 25، 30 درجه سانتی‌گراد) بررسی شد. در این آزمایش دمای بهینه (To) و دمای پایه‌ی مورد نیاز جوانه‌زنی (Tb)، مقدار ثابت رطوبت-زمانی (θH) و مقدار زمانی-رطوبت-دمایی (θHT) اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد که دمای بهینه و پایه لازم برای جوانه‌زنی به ترتیب برابر با 5/0 ±23/19 و 0/0±54/6 درجه سانتی‌گراد است. مقدار ثابت رطوبت- زمانی برای این گونه 11/0±29/0 می‌باشد. طبق نتایج به دست آمده عامل دما و پتانسیل آبی به‌صورت مستقل و هم‌زمان بر میانگین زمان جوانه‌زنی و درصد جوانه‌زنی بذر این گونه اثر می‌گذارد. مقدار زمان- رطوبت- دمایی با توجه به معادله‌ی θHT=[(Ψ-Ψb(g))(T-Tb)]tg تعیین شد که میزان آن برابر با 3/126 مگاپاسکال درجه سانتی‌گراد روز (MPa°C.d) با ضریب تبیین 87/0 به دست آمد. در نهایت کارایی مدل رطوبت-دمایی برای این گونه تأیید شد.


محمود رضا تدین، محمد رحیمی،
جلد 3، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1395 )
چکیده

هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر نانو ذرات دی‌اکسید تیتانیوم (TiO2 Nano) و نانو تیوب کربنی (CNT) بر برخی ویژگی‌های جوانه‌زنی بذر ارقام گیاه جو بود. آزمایش در سال 1393 در آزمایشگاه دانشگاه شهرکرد اجرا شد. آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل نانوذره دی‌اکسید تیتانیوم و نانو تیوب کربن در چهار غلظت (صفر، 10، 30، 60 میلی‌گرم بر لیتر) بود که بر روی بذرهای ارقام جو پوشینه‌دار بهمن، ماکویی و نصرت اعمال گردید. صفات مورد اندازه‌گیری شامل: وزن خشک گیاهچه، طول گیاهچه، درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، میانگین زمان جوانه‌زنی، درصد مقاومت ریشه‌چه، شاخص طولی و وزنی بنیه بذر بودند. نتایج نشان داد تیمار نانو تیوب کربن با غلظت 60 میلی‌گرم بر لیتر نسبت به سایر تیمارها تأثیر مثبت بر درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، شاخص طولی و وزنی بنیه و وزن خشک گیاهچه داشت. در این آزمایش، بیشترین درصد مقاومت ریشه‌چه، شاخص وزنی بنیه و وزن خشک گیاهچه رقم نصرت تحت تیمار نانو تیوب کربن با غلظت 60 میلی‌گرم بر لیتر نسبت به تیمار شاهد به ترتیب معادل،7، 2/122 و 9/64 درصد به دست آمد. همچنین، تیمار نانو تیوب کربن با غلظت 60 میلی‌گرم بر لیتر سبب افزایش شاخص بنیه بذر در رقم ماکویی به میزان 8/39 درصد نسبت به تیمار شاهد شد. می‌توان نتیجه گرفت که رقم نصرت در صفات شاخص طولی و وزنی بنیه بذر، طول گیاهچه، وزن خشک گیاهچه و درصد مقاومت ریشه‌چه نسبت به ارقام بهمن و ماکویی عملکرد مورفولوژیکی بهتری در شرایط آزمایشگاهی نشان داد.
 


سمانه حسینی، محمد رفیعی الحسینی، پرتو روشندل،
جلد 5، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1397 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: دان‌سیاه با نام علمی Guizotia abyssinica (L.F) Cass متعلق به خانواده کاسنی (Asteraceae) می‌باشد. بذر دان‌سیاه دارای 75-50 درصد روغن است که از آن در درمان روماتیسم، سوختگی و جانشینی برای روغن زیتون و از کنجاله آن در تعلیف دام استفاده می‌شود. بحران‌های محیطی که به وسیله سیستم‌های زنده دریافت می‌شوند، تنش تلقی می‌گردند. تنش خشکی از جمله تنش‌های غیر زیستی می‌باشد که میزان کاهش عملکرد ناشی از آن، بیش از سایر تنش‌ها گزارش شده است. از آنجا که نمو گیاه از جوانه‌زنی شروع می‌شود و برای ادامه حیات، باید بذرها جوانه بزنند تا بتوانند خود را با شرایط محیطی سازگار نمایند و در خاک مستقر گردند، موفقیت گذراندن مرحله جوانه‌زنی نقش مهمی در مراحل دیگر استقرار در گیاه خواهد داشت. تحقیقات مختلف تأثیر مثبت میدان مغناطیسی بر افزایش صفات جوانه‌زنی را نشان داده است. در این راستا اعمال میدان مغناطیسی قبل از کاشت روشی امن و ارزان برای افزایش جوانه‌زنی و رشد گیاهچه می‌باشد. از آنجاییکه پرایمینگ بذر برای پاسخگویی سریعتر و قویتر به تنش خشکی مفید بوده و در بین انواع پرایمینگ، پرایمینگ فیزیکی از نظر اکولوژیکی و عدم تأثیر منفی بر محیط زیست دارای اهمیت خاصی است.
مواد و روش‌ها: به‌منظور بررسی اثر پیش‌تیمار فیزیکی بذر و تنش خشکی بر ویژگی‌های جوانه‌زنی بذر دان‌سیاه، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه تحقیقاتی علوم و تکنولوژی بذر دانشگاه شهرکرد انجام شد. شدت‌های مختلف میدان مغناطیسی در پنج سطح شامل (صفر، 50، 100، 150 و 200 میلی‌تسلا (در مدت زمان 5 دقیقه)) بعنوان عامل اول و تنش خشکی در 5 سطح (صفر، 4-، 5-، 6- و 7- بار توسط پلی اتیلن گلایکول 6000) بعنوان عامل دوم در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که تأثیر تنش خشکی، شدت میدان مغناطیسی و بر هم‌کنش آن‌ها بر تمامی صفات مورد بررسی معنی‌دار شد. بیشترین درصد و سرعت جوانه‌زنی و کمترین T10 و T50 در شدت میدان 50 میلی‌تسلا تحت شرایط بدون تنش مشاهده شد. کمترین شاخص جوانه‌زنی در شرایط بدون تنش و بیشترین طول و وزن خشک ساقه‌چه در شرایط بدون تیمار و بیشترین وزن‌تر ریشه‌چه و ساقه‌چه در شدت میدان 200 میلی‌تسلا تحت شرایط بدون تنش حاصل شد. بیشترین طول و وزن خشک ریشه‌چه به‌ترتیب در شدت میدان‌های 50 و 100 میلی‌تسلا در شرایط بدون تنش خشکی مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: بذر‌هایی که از یک میدان مغناطیسی عبور داده می‌شوند، دچار تورم شده و احتمالا در نتیجه فعالیت هورمون اکسین در این بذرها افزایش می‌یابد. همچنین میزان تنفس در آنها افزایش یافته و دارای انرژی و فعالیت زیادتری شده که نتیجه آن جوانه‌زنی سریع و یکنواخت‌تر و ایجاد گیاهان مقاوم به تنش‌ها است. در تحقیق حاضر اگرچه با افزایش شدت تنش خشکی تأثیرات منفی بر خصوصیات جوانه‌زنی مشاهده شد اما میدان مغناطیسی تحت این شرایط سبب بهبود برخی خصوصیات جوانه‌زنی گردید. بطور کلی برای بهبود جوانه‌زنی و تخفیف شرایط تنش خشکی برای پتانسیل‌های صفر، 5- و 7- بار شدت میدان 50 میلی‌تسلا و برای پتانسیل‌های 4- و 6- بار تنش خشکی شدت میدان 150 میلی‌تسلا پیشنهاد می‌شود.

جنبه‌های نوآوری:
  1. اثر میدان مغناطیسی بر جوانه‌زنی بذر چند منظوره گیاه دان‌سیاه.
  2. اثر تنش خشکی بر جوانه‌زنی بذر چند منظوره گیاه دان‌سیاه با توجه به موقعیت ایران در کمربند خشک.
  3. تأثیر مثبت میدان مغناطیسی بر جوانه‌زنی بذر دان‌سیاه برای بهبود اثرات منفی تنش خشکی.

جمال کیانی، علی عباسی سورکی، عبدالرزاق دانش شهرکی،
جلد 5، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1397 )
چکیده

چکیده مبسوط

مقدمه: خشکی از مشکلات عمده تولید چغندرقند در ایران  بوده و کمبود آب در اوایل رشد مهم‌ترین عامل محدودکننده جوانهزنی و استقرار چغندرقند محسوب می‌شود. آماده‌سازی بذر با مواد شیمیایی، عناصر غذایی یا پیش سرمادهی از روش­‌های مهم کمک به جوانه‌­زنی و سبز شدن سریع و یکنواخت و افزایش تحمل بذر به شرایط نامطلوب محیطی است.
مواد و روش‌ها: به‌منظور بررسی اثر سرمادهی مرطوب و تیمار اسید‌کلریدریک بر بهبود جوانه‌زنی بذر چغندرقند رقم اکباتان تحت شرایط تنش رطوبتی، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشگاه شهرکرد اجرا گردید. فاکتور اول دو سطح بدون سرمادهی و با ‌سرمادهی مرطوب در دمای 4 درجه سانتی‌گراد به مدت یک هفته و فاکتور دوم‌پیش‌تیمار اسیدکلریدریک 03/0 نرمال و آب مقطر در هفت سطح شامل شاهد، 2 ، 4 و 6 ساعت آب، 2 ، 4 و 6 ساعت اسید بودند. چهار سطح تنش خشکی (پتانسیل صفر، 2-، 4- و 6- بار) هم به‌عنوان فاکتور سوم در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: درصد و سرعت جوانه‌زنی (حداقل 5 برابر)، جوانه‌زنی نسبی (50%)، طول ساقه‌چه و ریشهچه (10%) تحت تأثیر سرما و مدت زمان قرار گرفتن در اسید کلریدریک 03/0 نرمال نسبت به شاهد افزایش یافت. در شرایط بدون سرما با افزایش زمان قرارگیری در اسید، صفات جوانه‌زنی افزایش یافت و بالاترین مقادیر مربوط به بذر در اسیدکلریدریک 03/0 نرمال به مدت 6 ساعت بود. اگرچه در شرایط مطلوب، سرمادهی اثر اسیدکلریدریک را جبران نمود اما در تنش خشکی بالاترین مقادیر صفات جوانه‌زنی در تیمارهای سرمادهی و اسید دیده شد.
نتیجه‌گیری: از آنجا که استقرار موفق بذر چغندرقند در شرایط تنش خشکی برای دستیابی به تراکم و عملکرد مطلوب کلیدی است، لذا استفاده از تیمار سرمای مرطوب به مدت یک هفته و قرار دادن بذرها در معرض اسیدکلریدریک توانست کارایی بذرها را در شرایط تنش افزایش دهد. این روند تحت تأثیر شدت خشکی  بازهم افزایش یافت و قرار دادن بذرها در اسید توانست افزایش دو برابری جوانه‌زنی در تیمار خشکی 2- بار را به 4 برابر در سطح 6- بار نسبت به شاهد سرما دیده برساند. در مقایسه با کاربرد جداگانه، استفاده از سرمای مرطوب و اسیدکلریدریک بر کارایی بذر چغندرقند اثر هم‌افزایی داشت و به‌ویژه در شرایط تنش خشکی مشهود بود.

جنبه‌های نوآوری:
  1. تیمار سرمای مرطوب و اسیدکلریدریک کارایی بذرهای چغندرقند را در شرایط تنش خشکی افزایش می‌دهد.
  2. تیمار سرمای مرطوب و اسیدکلریدریک بر کارایی بذر چغندرقند اثر هم‌افزایی دارد.

معظمه اسکندری نسب، محمد رفیعی الحسینی، پرتو روشندل، محمود رضا تدین،
جلد 5، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1397 )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه: استفاده از فنآوری نانو به عنوان رشته‌ای متنوع و کاربردی تقریباً در تمامی زمینه‌های علمی در حال انجام است. کودها و مواد مغذی نانو دارای خواص مؤثری هستند که به تولید گیاهان بر حسب نیاز آن جهت تنظیم رشد گیاه کمک می‌کنند. نانو دی اکسید تیتانیوم خاصیت فتوکاتالیستی بالایی دارد و به عنوان یک کاتالیزور بطور عمده در آب، دستگاه‌های الکترونیکی، تجهیزات تبدیل و ذخیره‌ی انرژی و به صورت سوسپانسیون استفاده می‌شوند. منابع دی‌اکسید سیلیسیوم بسیار متنوع است که شامل نانو ذره‌های طبیعی، آنتروپوژنیک و نانوذره‌های مهندسی هستند. اگرچه سیلیسیوم در ﺑﺴﯿﺎری از ﮔﯿﺎﻫﺎن زراﻋﯽ ﻋﻨﺼﺮی ﺿﺮوری ﺑﺮای رﺷﺪ ﻣﺤﺴﻮب ﻧﻤﯽﺷﻮد، اﻣﺎ اﺛﺮات ﺳﻮدﻣﻨﺪی ﺑﺮ رﺷﺪ و ﻧﻤﻮ ﮔﯿﺎﻫﺎن دارد. امروزه نانو تیوب‌های کربنی یکی از مهم‌ترین مواد کاربردی در برنامه‌های صنعتی هستند. این مواد با روش‌های تولید متفاوت و ویژگی‌های خاص می‌توانند نقش مهمی در تولید مواد کامپوزیت، کاربرد در پزشکی، الکترونیک و ذخیره انرژی داشته باشند. گیاه دان‌سیاه با نام علمی abyssinica  Goizotia، متعلق به خانواده‌ی کاسنی (Asteraceae) است. بذر آن در داروسازی، صنعت غذا، کودسبز و برای خوراک پرنده‌ها و تغذیه گاو استفاده می‌شود. لذا هدف از آزمایش حاضر بررسی اثر نوع و غلظت سه نانو ذره بر برخی ویژگی‌های جوانه‌زنی و محتوای آنتوسیانین‌های گیاه دارویی روغنی دان‌سیاه بود.
 مواد و روش‌ها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار انجام شد. تیمار‌های نوع نانو ذرات دی‌اکسید تیتانیوم، دی‌اکسید سیلیسیوم و نانو ‌تیوب کربن به عنوان فاکتور اول و غلظت‌های آن‌ها در چهار سطح صفر، 10، 30 و 60 میلی‌گرم بر لیتر به عنوان فاکتور دوم بودند. در این مطالعه صفات درصد، سرعت و متوسط جوانه‌زنی روزانه، شاخص جوانه‌زنی و بنیه گیاهچه، طول، وزن تر و وزن خشک ریشه‌چه و ساقه‌چه، محتوای آنتوسیانین و درصد مقاومت ریشه‌چه اندازه گیری شد.
 یافته‌ها: با افزایش غلظت نانو ذرات میزان درصد، سرعت و متوسط جوانه‌زنی روزانه کاهش یافت. تأثیر مطلوب دی‌اکسید تیتانیوم بر صفت شاخص جوانه‌زنی در غلظت 30 میلی‌گرم بر لیتر و وزن خشک ریشه‌چه در غلظت 10 میلی‌گرم بر لیتر نسبت به تیمار شاهد حاصل شد. اثر مثبت دی‌اکسید سیلیسیوم بر شاخص جوانه‌زنی و وزن خشک ریشه‌چه در غلظت‌های 10 و 60 میلی‌گرم بر لیتر، محتوی آنتوسیانین‌ها و وزن تر و خشک ساقه‌چه در غلظت 60 میلی‌گرم بر لیتر نسبت به شاهد بدست آمد. همچنین، تاثیر مناسب نانو تیوب کربن بر شاخص جوانه‌زنی در غلظت‌های 10 و 30 میلی‌گرم بر لیتر، محتوی آنتوسیانین‌ها و وزن خشک ریشه‌چه در غلظت 60 میلی‌گرم بر لیتر و وزن تر ساقه‌چه در غلظت 30 میلی‌گرم بر لیتر، نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، به نظر می‌رسد تأثیر نانو ذرات در گیاهان علاوه بر اینکه به گیاه، گونه، نوع و غلظت نانو ذرات بستگی دارد، تأثیر این مواد بسته به مرحله رشدی و فیزیولوژی گیاه نیز متفاوت است. به نظر می‌رسد نانو ذرات می‌توانند در برخی غلظت‌ها با اثرات مثبت خود سبب بهبود جذب آب توسط بذر و افزایش رشد گیاهچه شوند. آنتوسیانین‌ها به دلیل فعالیت آنتی‌اکسیدانی که دارند، به هنگام مواجهه شدن گیاه با شرایط تنش تولید می‌شوند. به طور کلی می‌توان بیان داشت که افزایش غلظت نانو ذرات سبب ایجاد و افزایش تنش اکسیداتیو در گیاه گردید. بنابراین، پیشنهاد می‌شود با بررسی اثرات سوء نانو ذرات بر گیاه، در صورت لزوم، برای افزایش کارایی گیاه از نانو ذرات در غلظت‌های پایین (کمتر از 60 میلی‌گرم بر لیتر) استفاده شود.

جنبه‌های نوآوری:
1-‌ بررسی اثر نوع و غلظت نانو ذرات بر شاخص‌های جوانه‌زنی بذر و محتوی آنتوسیانین‌ گیاهچه دان‌سیاه
2-‌ بررسی اثر متقابل نوع و غلظت نانو ذرات به عنوان عامل پرایمینگ فیزیکی بذر بر جوانه‌زنی بذر گیاه چند منظوره دان سیاه

علی عباسی سورکی، زهرا حسینی، سینا فلاح،
جلد 5، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1397 )
چکیده

چکیده مبسوط

مقدمه: بذرها گزینه مناسبی جهت برنامه‌های تکثیر و حفاظت گیاهان دارویی هستند. اگر چه وجود خواب در بذر برای گیاهان دارویی وحشی یک راهبرد سازگاری محسوب می‌شود، اما در مسیر اهلی‌سازی، زراعت و پرورش آن‌ها یک صفت نامطلوب محسوب می‌شود و باید آن را برطرف نمود. بذر خوشاریزه نیز علیرغم دارا بودن خواص دارویی قابل توجه، دارای خواب می‌باشد.
مواد و روش‌ها: به منظور شکست خواب بذر گیاه خوشاریزه سه آزمایش جداگانه شامل سرمادهی مرطوب، تیمار هورمونی و ترکیبی از هردو اجرا گردید. برای تیمار سرمادهی مرطوب بذرها در 10 نمونه 100 تایی به صورت مرطوب در دمای 5 درجه سانتی‌گراد به مدت 2، 4، 6، 8، 10، 12، 14 و 16 هفته قرار گرفته و با استفاده از طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. برای تیمار هورمونی بذرها به مدت 24 ساعت در بستر حاوی غلظت‌های صفر، 500 و 1000 میلی‌گرم در لیتر جیبرلین قرار گرفتند و سپس به شرایط جوانه‌زنی منتقل شدند ولی از آنجاکه شکست خواب اتفاق نیفتاد، این آزمایش مورد بحث قرار نگرفت. برای ترکیب تیمارهای هورمونی و سرمادهی بذرها به مدت 24 ساعت در دمای 20 درجه سانتی‌گراد در غلظت‌های ذکر شده جیبرلین قرار داده شدند و سپس به محیط حاوی آب مقطر در دمای 5 درجه سانتی‌گراد منتقل شد و در مدت 2، 4، 6 و 8 هفته در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. عامل اول غلظت جیبرلین در سه سطح و عامل دوم مدت زمان سرمادهی در 4 سطح بود.
یافته‌ها: سرمادهی مرطوب اثر مثبتی بر شکستن خواب بذر داشت و در تیمار 16 هفته سرمادهی صفات درصد و سرعت جوانه‌زنی و شاخص‌های بنیه به بیشترین مقدار خود رسید. استفاده توام تیمارهای هورمونی موجب تسریع شکست خواب و بهبود خصوصیات جوانه‌زنی بذرهای این گیاه گردید بطوریکه در 8 هفته به بالاترین میزان ممکن رسید. تیمار 8 هفته سرمادهی مرطوب در دمای 5 درجه سانتی‌گراد توأم با 1000 میلی‌گرم در لیتر جیبرلیک اسید، بهترین تیمار برای شکست خواب بذر خوشاریزه بود.
 نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد خواب بذرهای خوشاریزه از نوع فیزیولوژیکی است که بطور موفقیت آمیزی توسط سرمادهی و کاربرد همزمان سرمادهی و هورمون جیبرلین شکسته می‌شود. اگرچه هورمون جیبرلین به تنهایی اثری بر شکست خواب نداشت، اما سبب کاهش نیاز سرمایی بذرهای خوشاریزه گردید و استفاده توام این دو اثر هم‌افزایی داشت.

جنبه‌های نوآوری:
  1. خواب بذر خوشاریزه تحت تأثیر سرمادهی مرطوب برطرف شد، ولی جیبرلین به تنهایی اثری بر شکست خواب نداشت.
  2. استفاده از جیبرلین سبب کاهش نیاز سرمایی گردید و استفاده توام این دو بر شکست خواب اثر هم‌افزایی داشت.

مریم مختاری، سینا فلاح،
جلد 6، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1398 )
چکیده


چکیده مبسوط                                                                                                                      
مقدمه: به‌منظور استفاده بیشتر از فصل رشد بهاری سازوکار‎های بهبود دهنده جوانه‏زنی گیاهان بهاره در دمای پایین­تر از دمای مناسب اهمیت زیادی دارد. از آنجا که یکی از راه‌های کاهش خسارت دمای پایین ارتقا سیستم آنتی‌اکسیدانی گیاهچه است، لذا در این آزمایش اثر اسید سالیسیلیک و جیبرلین بر جوانهزنی و سیستم آنتی‌اکسیدانی بذر گیاه کدوی پوست‌کاغذی تحت دماهای پایین مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: آزمایش به‌صورت فاکتوریل شامل چهار غلظت جیبرلین (صفر، 250، 350 و 450 میلی‏گرم در لیتر) و چهار غلظت اسید سالیسیلیک (صفر، 5/0، 1 و 5/1 میلی­مولار) و سه سطح دما (8، 11 و 14 درجه سانتی­گراد) در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرایط کنترل شده و در شش تکرار در دانشگاه شهرکرد در سال 1396 اجرا شد. بذرها پس از ضدعفونی در ظروف حاوی محلول‌های با غلظت صفر، 250، 350 و 450 میلی‏گرم در لیتر جیبرلین و محلول‌های با غلظت صفر، 5/0، 1 و 5/1 میلی­مولار اسید سالیسیلیک قرار گرفتند و به مدت 24 ساعت در شرایط تاریکی و در دمای 15 درجه ‌سانتی‌گراد در اتاقک رشد قرار داده شدند. سپس شستشوی بذرها انجام شده و در دماهای مورد نظر قرار داده شدند، جوانه­زنی هر 24 ساعت بر مبنای خروج ریشه­چه به اندازه 2 میلی­متر ثبت گردید. در پایان روز هشتم پس از جداسازی گیاهچه­های طبیعی و غیرطبیعی تعداد 20 گیاهچه طبیعی از هر پتری انتخاب و سپس پارامترهای سرعت و درصد جوانه­زنی، پروتئین محلول، میزان مالون دی آلدئید، فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز، آنزیم گایاکول پرکسیداز و آنزیم کاتالاز اندازه‎گیری شد. برای مقایسه میانگین‎‎ها از آزمون LSD در سطح احتمال پنج درصد استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد در دمای 8 درجه سانتی­گراد هیچ یک از تیمارهای به کار برده شده نتوانست به جوانه­زنی گیاه کمک کند و به همین علت از آزمایش حذف شدند، در دمای 11 درجه سانتی­گراد استفاده از تیمار سالیسلیک اسید یک میلی­مولار و در دمای 14 درجه سانتی­گراد 350 میلی‏گرم در لیتر جیبرلین بیشترین افزایش سرعت و درصد جوانهزنی را نسبت به شاهد نشان داد. در دمای 11 درجه سانتی­گراد فعالیت آنزیم­های آنتی‌اکسیدانی بیشتر تحت تأثیر هورمون جیبرلین قرار گرفت به­طوری که بیشترین میزان فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز در تیمار 350 میلی‏گرم در لیتر و بیشترین میزان فعالیت آنزیم­های کاتالاز و گایاکول پراکسیداز و کمترین میزان پروتئین محلول در تیمار 250 میلی‏گرم در لیتر جیبرلین مشاهده شد. در دمای 14 درجه سانتی­گراد هورمون اسید سالیسیلیک موفق­تر بود و اسید سالیسیلیک 5/1 میلی­مولار میزان فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز، اسید سالیسیلیک 5/0 میلی­مولار میزان فعالیت آنزیم کاتالاز و اسید سالیسیلیک 1 میلی­مولار میزان فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز را افزایش داد، همچنین این هورمون در راستای کاهش میزان پروتئین محلول نیز موفق بود.
نتیجه‎گیری: در این آزمایش تحمل گیاهچه به دماهای پایین توسط پیش‌تیمارهای جیبرلین و اسید سالیسیلیک به اثبات رسید. به‌طورکلی نتیجه‎گیری می‎شود که کاربرد جیبرلین و اسید سالیسیلیک باعث افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی‌اکسیدان و درنتیجه تحمل گیاهچه کدوی پوست کاغذی به تنش دمای پایین می­شود و بنابراین با استفاده از این ماده میتوان اثر سرماهای احتمالی در ابتدای فصل رشد این محصول را تعدیل نمود.

جنبه‌های نوآوری:
1- گیاهچه کدوی پوست کاغذی توسط پیش تیمارهای جیبرلین و اسید سالیسیلیک به دماهای پایین متحمل می‎شود.
2- کاربرد جیبرلین و اسید سالیسیلیک باعث افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی‌اکسیدان می­شود.
3- با استفاده از جیبرلین و اسید سالیسیلیک میتوان اثر سرماهای احتمالی در ابتدای فصل رشد این محصول را تعدیل نمود.
الهه سادات حسین بور عسکریان، علی عباسی سورکی، عبدالرزاق دانش شهرکی،
جلد 6، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1398 )
چکیده


چکیده مبسوط
مقدمه: بذر گیاه موسیر علاوه بر خواب دارای استقرار ضعیفی در مرحله جوانه‌زنی می‌باشد. از جمله روش‌های بهبود کارایی و استقرار بذر می‌توان به انواع پرایمینگ با مواد مغذی اشاره کرد. وجود عناصر ریزمغذی یکی از عواملی است که ممکن است کارایی بذرها را تحت تاثیر قرار دهد. لذا این پژوهش با هدف بررسی اثر پرایمینگ با مواد مغذی بر بهینه‌سازی شکست خواب، جوانه‌زنی، ارتقا کارایی بذر و استقرار گیاه دارویی-مرتعی موسیر جهت برنامه‌های حفاظتی، احیا و اهلی سازی این گیاه اجرا گردید.
مواد و روش­ها: به منظور بررسی اثر مواد مغذی بر جوانه‌زنی و بهبود استقرار موسیر، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشگاه شهرکرد در سال 1394 اجرا گردید. دو تیمار شکست خواب (اسید سولفوریک و اسید سولفوریک + اسید جیبرلیک) به عنوان فاکتور اول و نه سطح مواد مغذی شامل سولفات روی 5، 10، 50 و 100 میلی مولار و سولفات آهن 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد درمقایسه با شاهد به عنوان فاکتور دوم روی بذرهای موسیر مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته ­ها: تجزیه واریانس نشان داد تیمارهای شکست خواب، پرایمینگ با مواد مغذی و اثرمتقابل آن­ها درصد جوانه‌زنی، سرعت جوانه‌زنی، زمان رسیدن به 10 و 50 درصد جوانه‌زنی، یکنواختی جوانه‌زنی، طول گیاهچه و شاخص بنیه І بذرهای موسیر را در سطح احتمال یک درصد تحت تاثیر قرار دادند. کاربرد اسید سولفوریک در کنار سولفات آهن 1 درصد سبب افزایش جوانه‌زنی نسبت به شاهد گردید. همینطور در صفات مختلف اسید جیبرلیک اثر آهن را تقویت کرد در حالی‌که درکنار روی سبب تفاوت چشم‌گیری نسبت به عدم کاربرد آن نگردید. سولفات روی 5 میلی‌مولار نسبت به شاهد موجب افزایش سرعت جوانه‌زنی گردید که با افزایش غلظت روند کاهشی داشت. اسید جیبرلیک سبب تغییر محسوس سرعت جوانه‌زنی نگردید. زمان رسیدن به 50 درصد جوانه‌زنی نیز تحت تاثیر غلظت‌های 5/0 و 1 درصد سولفات آهن و سطوح پایین سولفات روی کاهش یافت. استفاده از اسید جیبرلیک تاثیر معنی‌داری بر کاهش زمان جوانه‌زنی نسبت به شاهد نشان نداد و در غلظت‌های بالاتر T50 را بیشتر کرد. اگرچه صفات جوانه‌زنی کمتر تحت تاثیر اسید جیبرلیک قرار گرفت، اما طول گیاهچه و شاخص ویگور از آن تاثیر مثبتی پذیرفت و بالاترین طول گیاهچه در غلظت‌های 5/0 و 1 درصد آهن همراه با اسید جیبرلیک به دست آمد.
نتیجه­ گیری: پرایمینگ بذر موسیر با مواد مغذی سبب بهبود شاخص‌های جوانه‌زنی و بنیه گیاه گردید. غلظت‌های مختلف آهن و روی اثرات متفاوتی بر بذر موسیر نشان دادند که با روش‌های شکست خواب آن اثرمتقابل داشت. استفاده از اسید جیبرلیک اگرچه تاثیری بر افزایش سرعت جوانه‌زنی و کاهش زمان رسیدن به 10 و 50 درصد جوانه‌زنی نداشت اما طول گیاهچه و شاخص بنیه І را تقویت کرد که در مورد سولفات آهن این اثر مشهودتر بود.
 
جنبه‌های نوآوری:

  1. افزودن سولفات آهن و سولفات روی به بذرهای موسیر که از اسید سولفوریک برای شکست خواب آنها  استفاده شد سبب افزایش 54/25 درصدی جوانه‌زنی نسبت به شاهد گردید.
  2. اضافه شدن جیبرلین در تیمار شکست خواب اثر روی در جوانه‌زنی را مرتفع ساخت و توانست جایگزین روی گردد، اما برای سولفات آهن اندکی اثر افزایشی داشت.
  3. اگرچه اضافه شدن جیبرلین در تیمار شکست خواب صفات جوانه‌زنی را کمتر تحت تاثیر قرار داد، اما طول گیاهچه و شاخص ویگور از اسید جیبرلیک تاثیر مثبتی پذیرفت.

مرضیه سلطانی آلکویی، علی عباسی سورکی، محسن مبینی دهکردی، شهرام کیانی،
جلد 6، شماره 2 - ( (پاییز و زمستان) 1398 )
چکیده



چکیده مبسوط
مقدمه: شوری از مهم‌ترین تنش‌های غیر زیستی است که به دلیل ایجاد پتانسیل پایین اسمزی، اختلال در جذب آب و سمیت یونی سبب عدم یکنواختی در جوانه‌زنی و سبز شدن بذر می‌شود. توسعه روش‌های زیستی ساده و کم هزینه برای مدیریت تنش شوری در کوتاه مدت راهکاری مفید است. استفاده از ریزوباکتری‌های محرک رشد گیاهی، سرعت و یکنواختی جوانه‌زنی را افزایش می‌دهد. این پژوهش با هدف بررسی اثر باکتری‌های محرک رشد گیاهی بر شاخص‌های جوانه‌زنی و رشد بذر یونجه همدانی در سطوح مختلف شوری اجرا گردید.
مواد و روش‌ها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار در آزمایشگاه علوم و تکنولوژی بذر دانشگاه شهرکرد در سال 1396 اجرا گردید. فاکتور اول شامل 6 سطح شوری صفر، 5/2، 5، 5/7، 10 و 5/12 دسی‌زیمنس بر متر از نمک کلرید سدیم و فاکتور دوم شامل 4 سطح پیش‌تیمار باکتریایی شامل عدم تلقیح بذر با باکتری و بیوپرایمینگ با آسیتنروباکتر (Acinetrobacter calcoaceticus PTCC 1318)، باسیلوس (Bacillus megaterium PTCC 1250) و انتروباکتر (Enterobacter aerogenes PTCC 1221) روی بذرهای یونجه همدانی بود. بذرها پس از تیمار با باکتری در اتاقک رشد با درجه حرارت 20 درجه‌سلسیوس قرار گرفتند. بسته به تیمار شوری با محلول‌های مورد نظر آبیاری شدند. پس از گذشت 10 روز شاخص‌های درصد و سرعت جوانه‌زنی، طول گیاهچه، وزن خشک گیاهچه، شاخص بنیه I، II و ضریب آلومتریک محاسبه شدند.
یافته‌ها: با افزایش سطح شوری از 10 دسی‌زیمنس بر متر، شاخص‌های جوانه‌زنی و رشد گیاهچه کاهش یافت. بیشترین میزان کاهش نسبت به شاهد در سطح شوری 5/12 دسی‌زیمنس بر متر برای درصد جوانه‌زنی 81/10 درصد، سرعت جوانه‌زنی 48/49 درصد، طول ساقه‌چه و ریشه‌چه به ترتیب 30/13 و 88/28 درصد و شاخص بنیه I و II به ترتیب 27/30 و 28/6 درصد به‌دست آمد. بذرهای تیمار شده با A. calcoaceticus توانستند شرایط تنش شوری را بهتر تحمل کنند. از نظر درصد جوانه‌زنی این بذرها در شوری 5/12 دسی‌زیمنس بر متر تنها کاهش 4 درصدی نسبت به شاهد بدون تنش داشتند. در شرایط شوری 5/2 و 5 دسی‌زیمنس بر متر، بیشترین میزان سرعت جوانه‌زنی با کاربرد باکتری A. calcoaceticus به‌دست آمد و بذرهای تیمار شده با باکتری E. aerogenes ثبات بالایی در سطوح مختلف شوری برای صفت طول گیاهچه از خود نشان دادند. بالاترین شاخص بنیه مربوط به استفاده از باکتری A. calcoaceticus در شوری 5/7 دسی‌زیمنس بر متر بود.
نتیجه‌گیری: باکتری A. calcoaceticus نقش موثری در تعدیل اثرات منفی شوری بر صفات درصد و سرعت جوانه‌زنی، شاخص بنیه I و II و ضریب آلومتریک داشت و باکتری E. aerogenes به صورت کارآمدتر سبب تعدیل اثرات منفی شوری بر صفات طول و وزن خشک گیاهچه شد.

جنبه‌های نوآوری:
1-باکتری A. calcoaceticus سبب افزایش درصد و سرعت جوانه‌زنی بذرهای یونجه همدانی تحت تنش شوری شد.
2-باکتری E. aerogenes به صورت کارآمدی سبب تعدیل اثرات منفی شوری بر طول و وزن خشک گیاهچه یونجه گردید.

مرضیه رستمی، سینا فلاح، علی عباسی سورکی، محمد رفیعی الحسینی،
جلد 7، شماره 1 - ( (بهار و تابستان) 1399 )
چکیده

چکیده مبسوط
 مقدمه: گیاهان بسیاری از مواد شیمیایی فعال زیستی را از بخش‌های مختلف مانند برگ، ساقه و ریشه از طریق سازوکار‌های مختلف به محیط پیرامون خود منتشر می‌کنند. این مواد شیمیایی زیست فعال اغلب به عنوان مواد آللوشیمیایی نامیده می‌شوند. ترکیبات دگرآسیب نقش عمده‌ای در کاهش رشد و جوانه‌زنی محصولات زراعی دارند.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه اثر آبشویی بر کاهش سمیت چهار گیاه سویا، سیاهدانه، بادرشبو و شوید بر سبز شدن و رشد اولیه کلزا مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در سال 1395 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد انجام شد. تیمارها شامل شامل چهار نوع گیاه پیش کاشت (سویا، سیاهدانه، بادرشبو و شوید) و سه سطح آبشویی (بدون آبشویی، یکبار آبشویی و دوبار آبشویی) بودند. تیمار بدون آبشویی به منظور یکسان بودن رطوبت محیط از کف آبیاری شد. پنج روز بعد از آبشویی اول تیمارهای دو بار آبشویی دوباره از سطح آبیاری شدند. پنج روز بعد از آبشویی دوم زمانی که رطوبت خاک برای کشت مناسب بود در هر گلدان 10 بذر کلزا در عمق 3 سانتی‌متری خاک با فاصله معین کشت شد. پس از سه هفته گیاهچه‌های کلزا از گلدان خارج و صفات مورد نظر اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد ویژگی‌های رشدی کلزا به استثنای طول ریشه تحت تأثیر بقایای گیاهی و آبشویی قرار گرفت. در شرایط بدون آبشویی، بقایای چهار گیاه سرعت و میزان سبز شدن کلزا را کاهش دادند و بیشترین کاهش سبزشدن کلزا در استفاده از بقایای سیاهدانه به میزان 5/7 درصد ثبت شد. در شرایط آبشویی طول برگ کلزا افزایش یافت و این افزایش در تیمار دو بار آبشویی بیشتر بود. این روند نشان می‌دهد با افزایش میزان دفعات آبشویی به احتمال زیاد مواد بازدارنده بیشتری از خاک خارج می‌شود و شرایط برای جوانه‌زنی و رشد کلزا فراهم می‌گردد. بیشترین وزن خشک ریشه کلزا در تیمار یکبار آبشویی مشاهده گردید. وزن خشک برگ کلزای رشد یافته در بقایای شوید و سویا با یک بار آبشویی بیشتر شد در حالی که وزن خشک کلزا رشد یافته در بقایای سیاهدانه و بادرشبو در شرایط دو بار آبشویی افزایش بیشتری نشان داد. نتایج نشان می‌دهد که چهار گیاه مورد مطالعه دارای مواد بازدارنده رشد کلزا هستند. با آبشویی می‌توان این اثر را تخفیف داد. نتایج حاکی از آن است که شاخص پاسخ کلزا در خاک حاوی بقایای سیاهدانه و بادرشبو با دوبار آبشویی بیشتر است و در خاک حاوی بقایای گیاهی شوید یکبار آبشویی کفایت می‌کند. در خاک حاوی بقایای گیاهی سویا در صورت انجام یکبار و دوبار آبشویی شاخص پاسخ تقریبا یکسان بود.
نتیجه‌گیری: به طور کلی نتایج حاصل نشان داد که اعمال یک مرحله آبشویی قبل از کاشت کلزا سبب کاهش اثرات بازدارنده بقایای گیاهی بر جوانه‌زنی و رشد کلزا می‌گردد. لذا پیشنهاد می‌شود در اکوسیستم‌های زراعی که کلزا پاییزه در تناوب زراعی است بایستی در شرایط وجود بقایای گیاه سویا، سیاهدانه، بادرشبو و شوید از کشت کلزا خودداری کرد تا اثرات ممانعت کننده رشد کلزا از بین رود و در مناطقی که محدودیت آب آبیاری امکان انجام آبشویی را محدود می‌نماید بارندگی پاییزه میتواند به عنوان آبشویی عمل کرده و اثر ترکیبات آللوپاتیک را کاهش دهد. در صورت عدم امکان آبشویی بایستی از کشت کلزا در داخل بقایای این گیاهان خودداری کرد.

جنبه‌های نوآوری:
1- آبشویی می‌تواند اثر ترکیبات آللوپاتیک را با سبز شدن کلزا تقلیل دهد.
2- ترکیبات آللوپاتیک برخی گیاهان مانند سیاهدانه در برابر دو مرحله آبشویی پاسخ بهتری را نشان داد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهشهای بذر ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Seed Research

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.